جاتون خالی اومدم سجاد دیدم شما ها که جواب نمی دین گفتم برم تحقیق میدانی
از همون اول در شروع کردم به نگهبانه می خواستم بگم دانشکده مهندسی کجایه یکم فکر کردم گفتم بابا اینجا یک وجب جایه دانشکده کجا بود گفتم عمرانش کجایه
اول طرف ادرس داد راه که افتادم یادش اومد گفت کارت دانشجویی بهش گفتم اومدم برای تحقیق بی خیالمون شد
یک راست رفتم پیش مدیر گروه عمران(تو راه که می رفتم برای اولین بار میدیدم تو یک مکان اموزشی دختر و پسر کنار همن) خودش نبود ولی یکی دیگه جاش بود
تمام سولامو جواب داد
اخرشم با دو تا اتوبوس پولی برگشتم خونه
قصه ما بسر رسید کلاغه به خونش نرسید