علی (ع) اینچنین بود

javad_arash2003

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی در زمان ابوبکر، ابوسفیان به او پیشنهاد اقدام مسلحانه برای بدست گرفتن قدرت را داد، محکم رد کرد.

وقتی شورشیان، خانه عثمان را محاصره کردند و آب را بروی اهل خانه بستند، پسرانش را به محافظت از خانه گماشت و به اهل آن آب رساند.

وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بیسابقه از او خواستند که حاکم شود گفت “مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید، من هم کمکش میکنم”.
اینطور که برخی میگویند نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد و از هر فرصتی استفاده کند.

اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت “به خانه روید و مطیع باشید”. گفت “در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد به حق کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگهم دارد”.

سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را برسرش خراب کرد، نه در خانه حبسش کرد و نه حتی علیهش سخن گفت و “خواص بی بصیرت” خواندش.

طلحه و زبیر، به بهانه حج، مدینه را ترک کردند تا در مکه به عایشه بپیوندند و جنگ راه بیندازند. به آن دو گفت “میدانم حج نمی روید!”؛ اما با این وجود نه جلو رفتنشان را گرفت، نه به جرم فتنه گری در خانه حبسشان کرد، و نه اصلا بر سابقه جهادشان خط کشید و “سران فتنه” خواندشان.

شب جنگ جمل، زبیر را صدا زد و با ذکر خاطره برادری سابقشان و سابقه جهادشان با هم در محضر پیغمبر، دل او را لرزاند و از جنگ منصرفش کرد.
سلاحش “کلمه” بود. “غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”.

روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”
(خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم”
آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.

بعد از جنگ، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم!”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.

سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.

کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت “برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.

نگذاشت در جنگ صفین، یارانش جواب شعارهای زشت یاران معاویه را بدهند. گفت “من بدم می آید که شما زشت گویی کنید، بهتر آنست که از کارهایشان بگویید و حال و روزشان را یاد کنید و به خدا بگویید خدایا خونهای ما و آنها را حفظ کن!”.

“غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”. ادب را ببین، مسالمت در عین مقاومت را ببین. صلح اندیشی اینست، نه آنکه از طرف مردم از خونهای بچه هایشان اعلام گذشت کنیم و بسوی طاغوت دست دوستی دراز کنیم.

در میانه صفین، درست سر بزنگاه و آنجا که بقول مالک اشتر “فقط چند قدم و ضربت شمشیر تا خیمه معاویه مانده بود”، مردم نامردمش دست از جنگ کشیدند، جز سلاح “کلمه” سلاح دیگری بر این نافرمانان نکشید. حتی اختیار جنگش دست مردم بود. به جای مردم تصمیم نمی گرفت و نظر برحق خودش را به مردم تحمیل نمی کرد. وقتی قرار بر مذاکره و حکمیت شد، او خواست که مالک اشتر یا ابن عباس را بفرستد، مردمش مخالفت کردند و ابوموسی اشعری را فرستادند، و او باز رای برحق خودش را به مردمش تحمیل نکرد و در عمل میزان را رای مردم قرار داد و جز سلاح “کلمه” به کار نگرفت.

خوارج مسلح، در کمال آزادی علیهش تظاهرات میکردند، نه گفت از من اجازه بگیرید، نه سرکوبشان کرد.

خوارج مسلح، در کمال امنیت در مسجد خدا، وسط نماز جماعت، با صدای بلند برضد او شعار می دادند و او خطاب به خود این آیه را می خواند “فاصبر، ان وعد الله حق”. همین! نه شکنجه، نه تجاوز، نه اعدام.

میگفت “نباید چیزی را از شما پنهان کنم جز در جنگ”.

وقتی شنید در مرز کشور تحت حکومتش، مهاجمان خارجی به خانه مردم ریخته اند و غارتگری کرده اند، نگفت “سیاه نمایی نکنید”. خودش اپوزیسیون خودش شد و خبر را به مردم گفت و گفت “مرد مسلمان باید از غم این حادثه بمیرد”!

بارها خودش مردم را به نظارت بر خودش دعوت کرد و انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست! مرحوم مطهری با ذکر شواهدی از گفتار و رفتارش، تلویحا او را “لیبرال” خواند! آنجا که در کتاب “آینده انقلاب” گفت “تعلیمات لیبرالیستی در متن تعالیم اسلام هست”.

مردم که میگفت فقط مسلمانها را نمی گفت. خودش به صراحت گفت که “مردم یا با ما همدین اند یا همنوع”؛ یعنی حرمت و حقوق همه باید محفوظ باشد.

به منصوبانش میگفت “مبادا مانند گرگ درنده به جان مردم بیفتید و خوردنشان را غنیمت شمرید”.

هیچگاه در خانه مردم را نشکست و حرمت حریم خصوصیشان را، حتی آنجا که دانست بساط فحشا پهن است، نقض نکرد.

به قاضی چنان امنیت و استقلالی داده بود که علیه خودش حکم کرد!

به از کارافتاده ها مقرری داد.

در سفری، وقتی که مردم دنبال مرکبش دویدند، ذوق نکرد، برعکس برسرشان فریاد زد! مردم را خوار نمی خواست.

صورتش را نزدیک آتش می برد و می گفت “بچش علی، این سزای حاکمیست که مردمش را فراموش کند”.

خدمات دولتهای قبل را ستود، بویژه برای عمر سنگ تمام گذاشت، نگفت آنها دزد و فاسد و خائن بودند و حق مرا خوردند!

به معاویه نگفت “خدا حق حکومت را به من داده”. گفت “مردم مرا خواسته اند”.

بر حاکمان واجب کرد که تا ریشه فقر را نکنده اند همسطح فقیرترین مردم زنگی کنند.

در بستر مرگ گفت “مبادا در خون مردم بیفتید و بگویید وای علی کشته شد”.

در دولتش دزدی که میشد، ۷۰،۸۰ نفر آدم هیچکاره را نمیگرفت سران فاسد را رها کند، نمیگفت “موضوع را کش ندهید”. با اصل کاریها سریع و قاطع و قدرتمند برخورد می کرد.

.

.

.

علی اینچنین بود.
 

me.fatima

عضو جدید
کاربر ممتاز
اطلاعاتی که گذاشتید شاید درست باشه در مورد این شخصیت ولی نتیجه ی امام بودن این فرد چی شده ؟ جز اینکه یه ملت رو بدبخت کرده ؟
از وقتی که یه چیزایی از کتاب دوقرن سکوت خوندم دیگه از این جور چیزها خوشم نمیاد ....
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
اطلاعاتی که گذاشتید شاید درست باشه در مورد این شخصیت ولی نتیجه ی امام بودن این فرد چی شده ؟ جز اینکه یه ملت رو بدبخت کرده ؟
از وقتی که یه چیزایی از کتاب دوقرن سکوت خوندم دیگه از این جور چیزها خوشم نمیاد ....


کی بدبخت کرده؟
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون ارش جان از تاپیک فوق العادت

علی یعنی انسان به معنای واقعی


علی مظلومترین انسان در طول تاریخه چون هیچ وقت و در هیچ دوره ای حرفاش درک نشد و بهش عمل نشد.کمتر کسی فهمید علی چی گفته


مظلوم امام حسین نبود چون تونست با فریاد حقشو بگیره ولی علی تنها ترین مرد روی زمین بود.


علی بزرگتر از اونه که ما بخواییم با مغز کوچیکمون در مورد فلسفه کاراش و شخصیت وجودیش نظر بدیم.
 

hamid1661363

کاربر فعال
آقای استارتر
متاسفانه کل تاپیک تون توهین به اهل سنت بود.
توهین به حضرت طلحه و زبیر و ابوبکر و عمر و عثمان و تمام سروران اهل سنت.
حضرت علی نگفته بود به فرقه های دیگر توهین نکنید.
با اینکه من در هیچ تاپیکی شرکت نمی کنم و فقط آنها را می خوانم ولی شما با توهیناتون منو وادار کردین که این پست رو بزارم.
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقای استارتر
متاسفانه کل تاپیک تون توهین به اهل سنت بود.
توهین به حضرت طلحه و زبیر و ابوبکر و عمر و عثمان و تمام سروران اهل سنت.
حضرت علی نگفته بود به فرقه های دیگر توهین نکنید.
با اینکه من در هیچ تاپیکی شرکت نمی کنم و فقط آنها را می خوانم ولی شما با توهیناتون منو وادار کردین که این پست رو بزارم.

توهین نبود دوست عزیز
 

javad_arash2003

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقای استارتر
متاسفانه کل تاپیک تون توهین به اهل سنت بود.
توهین به حضرت طلحه و زبیر و ابوبکر و عمر و عثمان و تمام سروران اهل سنت.
حضرت علی نگفته بود به فرقه های دیگر توهین نکنید.
با اینکه من در هیچ تاپیکی شرکت نمی کنم و فقط آنها را می خوانم ولی شما با توهیناتون منو وادار کردین که این پست رو بزارم.
میشه لطف کنید و بگید کجاش توهین بوده؟؟؟؟
 

hamid1661363

کاربر فعال

توهین نبود دوست عزیز
شهرام جان من احترام زیادی به تو قائلم
ولی من سنی ام و می دونم که همه اینا به جز توهین چیزی نیست
در این تاپیک حتی به حضرا عایشه هم توهین شد پس توهین به حضرت محمد و اسلام شد.
بازم می گی توهین نشده؟
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرام جان من احترام زیادی به تو قائلم
ولی من سنی ام و می دونم که همه اینا به جز توهین چیزی نیست
در این تاپیک حتی به حضرا عایشه هم توهین شد پس توهین به حضرت محمد و اسلام شد.
بازم می گی توهین نشده؟

اقا حمید من نوکرتم هستم

منم اصلا موافق اختالف شیعه و سنی نیستم چون دودشو تو چشم هر دو طرف میره فقط توهین رو نفهمیدم وگرنه جبهه نگرفتم که......


ما با هم برادر دینی هستیم

خدا میدونه هیچ وقت نخواستم مذهبم رو به رخ بکشم و بخوام بگم خدا ناکرده سنی ها فلان و بهمان........
 

hamid1661363

کاربر فعال
وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بیسابقه از او خواستند که حاکم شود گفت “مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید، من هم کمکش میکنم”.
طلحه و زبیر، به بهانه حج، مدینه را ترک کردند تا در مکه به عایشه بپیوندند و جنگ راه بیندازند. به آن دو گفت “میدانم حج نمی روید!”؛ اما با این وجود نه جلو رفتنشان را گرفت، نه به جرم فتنه گری در خانه حبسشان کرد، و نه اصلا بر سابقه جهادشان خط کشید و “سران فتنه” خواندشان.

سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.

نگذاشت در جنگ صفین، یارانش جواب شعارهای زشت یاران معاویه را بدهند. گفت “من بدم می آید که شما زشت گویی کنید، بهتر آنست که از کارهایشان بگویید و حال و روزشان را یاد کنید و به خدا بگویید خدایا خونهای ما و آنها را حفظ کن!”.

“در میانه صفین، درست سر بزنگاه و آنجا که بقول مالک اشتر “فقط چند قدم و ضربت شمشیر تا خیمه معاویه مانده بود”، مردم نامردمش دست از جنگ کشیدند، جز سلاح “کلمه” سلاح دیگری بر این نافرمانان نکشید. حتی اختیار جنگش دست مردم بود. به جای مردم تصمیم نمی گرفت و نظر برحق خودش را به مردم تحمیل نمی کرد. وقتی قرار بر مذاکره و حکمیت شد، او خواست که مالک اشتر یا ابن عباس را بفرستد، مردمش مخالفت کردند و ابوموسی اشعری را فرستادند، و او باز رای برحق خودش را به مردمش تحمیل نکرد و در عمل میزان را رای مردم قرار داد و جز سلاح “کلمه” به کار نگرفت.
.

.
خدمات دولتهای قبل را ستود، بویژه برای عمر سنگ تمام گذاشت، نگفت آنها دزد و فاسد و خائن بودند و حق مرا خوردند!

..
جملات بالا همه توهین هستند.
 

hamid1661363

کاربر فعال
البته من با مفهوم کلی تاپیک مخالف نیستم
ولی خوب اگه همین چند جمله نمی بود خیلی بهتر می شد.
;)
 

jigsaw

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا ...!
به نظر من راحتتر بگیرین قضیه رو بهترا ...!
توهین به هیچ دینی جایز نیست و ایشون هم قصد این کارو نداشتنا!
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا ...!
به نظر من راحتتر بگیرین قضیه رو بهترا ...!
توهین به هیچ دینی جایز نیست و ایشون هم قصد این کارو نداشتنا!


اره منم همینو میگم مطمئنم ارش قصدش فقط بیشتر نشون دان چهره علی(ع) بوده و اگه ادم دقیق بخونه می فهمه منظورش چیه.

اول واسه خودمم تعجب انگیز بود گفتن توهین

ولی باشه بازم می گم اگه یه جاهاییش از نظر برادران و خواهران سنی مون توهین بوده اصلا غرضی نبوده.


مطمئن باشید اگه ما از امام علی تعرف و تمجید می کنیم کافر نیستیم ونمیگیم علی استغفراا.... خداست

ولی واسه من یکی بزرگترین انسان تو زندگیم و بزرگترین الگوم علی (ع) هستش.تعریف و تمجید از حضرت علی به معنای تحقیر کسی نیست.
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو رو خدافقط تو این زمینه بیخال اصلا بحث نکنید چون گفتم نه فایده داره نه جالبه فقط و فقط اسلام و مسلمان متضرر میشه در بحث تو این زمینه.
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد از جنگ، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم!”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.


این خیلی زیبابود.
 

jigsaw

عضو جدید
کاربر ممتاز
اره منم همینو میگم مطمئنم ارش قصدش فقط بیشتر نشون دان چهره علی(ع) بوده و اگه ادم دقیق بخونه می فهمه منظورش چیه.

اول واسه خودمم تعجب انگیز بود گفتن توهین

ولی باشه بازم می گم اگه یه جاهاییش از نظر برادران و خواهران سنی مون توهین بوده اصلا غرضی نبوده.


مطمئن باشید اگه ما از امام علی تعرف و تمجید می کنیم کافر نیستیم ونمیگیم علی استغفراا.... خداست

ولی واسه من یکی بزرگترین انسان تو زندگیم و بزرگترین الگوم علی (ع) هستش.تعریف و تمجید از حضرت علی به معنای تحقیر کسی نیست.



موافقم.
 

javad_arash2003

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان
همون طور که داش شهرام گفت من قصدم توهین به مذهب و یا شخصی نبوده
فقط و فقط دیدم اینها در مورد حضرت علی (ع) قشنگ بوده و گذاشتمش اینجا
 

WOMIS

عضو جدید
اطلاعاتی که گذاشتید شاید درست باشه در مورد این شخصیت ولی نتیجه ی امام بودن این فرد چی شده ؟ جز اینکه یه ملت رو بدبخت کرده ؟
از وقتی که یه چیزایی از کتاب دوقرن سکوت خوندم دیگه از این جور چیزها خوشم نمیاد ....
2قرن سکوته مستر زرین کوب میگی ؟؟باید بهت بگم که تاریخ خون نیستی !کارهای عربا چه ربطی به امام وپیامبر مادارن آخه؟
 
بالا