پيرمرد فروم
عضو جدید
علت تعدد زوجات پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم)
علل تعدد زوجات پيامبر اکرم -
الف)نگاهي کوتاه به فرهنگ ازدواج در جزير[FONT="]ۀ [/FONT]العرب در زمان پيامبر-
ب) نگاهى گذرا به ازدواج هاي پيامبراکرم -
1ـ هدف سياسی- تبليغی
2ـ هدف تربيتي ـ اجتماعي
3ـ از بين بردن دشمني و خصومت و ايمني از دشمن
4ـ آزادي انسانها
پيامبر اکرم - در طول عمر مبارک شان ازدواج هاي متعددي داشته اند اما برخي از مغرضين و دشمنان اسلام مخصوصا ارباب کليسا يکي از اشکالاتي که بر پيامبر اکرم - وارد نموده اند، همين بحث تعدد زوجات ايشان است، آنان به گمان خود بر اين باورند که ازدواج رسول خدا - با عده اي از بانوان بخاطر شهوت راني و علاقه شديد به زنان بوده است؛ اما با بررسي دقيق زندگي رسول رحمت و سيره ايشان، در مي يابيم که اين مسأله، جز خيالي واهي که بر هيچ منطقي استوار نيست، نمي باشد. زیرا بحث تعدد زوجات پیامبر اکرم - اولا: مطابق با آیات قرآن و سنت الهی می باشد و ثانیا: ازدواج ایشان با برخی زنان، بخاطر حکمت ها و عللی بوده است که در این فصل به آنها می پردازیم.
در ابتدا توجه به دو نکته ضروري است:
الف)نگاهي کوتاه به فرهنگ ازدواج در جزير[FONT="]ۀ [/FONT]العرب در زمان پيامبر-
1 ـ عربهاى جاهلى نسبت به دختر، بلكه جنس زن بى علاقه بودند، چون در محيطى كه دايم مردم با هم به جنگ و خونريزى مشغول بودند و هر فردي هر قدر مي توانست، به ديگران ظلم مي نمود، خوف داشتند در جنگ دخترانشان اسير شوند و باعث ننگ آن طايفه گردند، و نيز به جهت وضع بد اقتصادى و اين كه دختران به فحشا رو آورند و... به دختر علاقه اى نداشتند، بلكه دختردارى را ضد ارزش مي شمردند و به زنده به گور كردن دختران رو آوردند.
2ـ از آنجايي که جنگ و خونريزى در آن محيط امرى متداول بود، وعربهاي جاهلى با اندك بهانه اى يك ديگر را مي كشتند، اين امر موجب به هم خوردن تعادل جمعيتى بود و نسبت زنان به مردان افزايش چشمگيرى پيدا مي كرد (چون مردان به جنگ اقدام مي كردند، نه زنان و كشته ها از مردان بود) لذا گزينه «چند زن داشتن»را براى رهايى از مشكل عدم تعادل جمعيتى پذيرفتند. اين مشكل در اكثر نقاط از جمله در ايران هم وجود داشته است، ليكن در عربستان بيشتر بوده است.
3ـ در محيطى كه نا امنى و جنگ و خونريزى آسايش را از همگان ربوده بود، ازدواج از مهمترين عوامل بازدارنده از جنگ به شمار مي آمد.
ب) نگاهى گذرا به ازدواج هاي پيامبراکرم -
1- علاقه مرد به زن، امري طبيعي است و از آنجايي که پيامبر اکرم - نيز انسان بود، ميل و علاقه داشتن به زنان براي ايشان نيز امري کاملا طبيعي است. اما نکته جالب اينجاست که با مطالعه دوران ازدواج هاي رسول الله، اولين مطلبي که با آن مواجه مي شويم اين است که بيشتر همسران آن حضرت زناني بوده اند که يا شوهران خود را از دست داده بودند و يا از شوهران خود طلاق گرفته بودند. حال اگر هدف ايشان از اين ازدواج ها صِرف مسأله جنسي بود، مي توانست به جاي اينکه با اين زنان ازدواج کند با بهترين و زيباترين دختران ازدواج کند چرا که ازدواج ايشان با چنين دختراني مايه افتخار پدران و مادران و خاندان شان نيز مي بود.
2ـ رفتار آن حضرت با زنان و احياى حقوق از دست رفته آنان در قرون جاهليت و تجديد حرمت به باد رفته شان و احياى شخصيت اجتماعي شان، دليل ديگرى است بر اينكه آن حضرت زن را تنها يك وسيله براى شهوترانى مردان نمى دانسته و تمام همتش اين بوده كه زنان را از ذلت و بردگى نجات دهد. چنانچه عمر بن خطاب مي گويد: «والله إن كنا في الْجَاهِلِيَّةِ ما نَعُدُّ لِلنِّسَاءِ أَمْرًا حتى أَنْزَلَ الله فِيهِنَّ ما أَنْزَلَ وَقَسَمَ لَهُنَّ ما قَسَمَ» .«به خدا سوگند ما در زمان جاهليت زنان را در هيچ امرى به حساب نمي آورديم تا خدا آياتى نازل ساخت و براى آنها نصيبى مقرر داشت».
رابرت ا.هيوم مي نويسد: «... برخي از محققان معقول نشان مي دهند که (حضرت) محمد - روي هم رفته موقعيت زنان را ارتقا بخشيد و به آنها مرتبه اي از آزادي اقتصادي داد که هنوز در پاره اي از کشورهاي غربي و يا به اصطلاح مسيحي تا آن حد به زنان، آزادي اقتصادي داده نشده است و براي چند همسري نامحدود [FONT="]–[/FONT] که تا آن زمان به دلخواه انجام مي شد [FONT="]–[/FONT] حد ومرزي مقرر داشت که بسيار لازم و نافع بود. رسم دختر کشي را [FONT="]–[/FONT] که در عربستان آن روز کاملا رواج داشت [FONT="]–[/FONT] به کلي برانداخت و بالاخره اينکه حکم تعدد زوجات را تنها در صورتي مجاز دانست که شوهر، بتواند با تمامي همسران خود با عدالت کامل رفتارکند. او عملا تک همسري را رواج داد.»
3ـ ايشان مدت 25 سال در مکه با همسر بزرگوارشان حضرت خديجه V که طبق برخي از اقوال چند سالي از پيامبر اکرم نيز بزرگتر بود، زندگي کرد و در آن مدت با هيچ زن ديگري ازدواج ننمود با اينکه در آن زمان چند همسري امري کاملا طبيعي بود و در ميان مردم آن سامان رواج داشت.
3ـ ايشان مدت 25 سال در مکه با همسر بزرگوارشان حضرت خديجه V که طبق برخي از اقوال چند سالي از پيامبر اکرم نيز بزرگتر بود، زندگي کرد و در آن مدت با هيچ زن ديگري ازدواج ننمود با اينکه در آن زمان چند همسري امري کاملا طبيعي بود و در ميان مردم آن سامان رواج داشت.
4ـ مطلب ديگري که در اينجا قابل توجه است اين است که تمامي همسران ايشان از قبايل مختلف هستند و در ميان آنان حتي دو نفر، که از يک قبيله باشند، يافت نمي شود مگر زناني که فقط در عقد حضرت بوده و به خانه ايشان نيامده بودند. که اين خود، نکته اي عميق را در بر دارد.5 ـ به استثناي حضرت خديجه و سوده که در مکه با آن حضرت زندگي مي کردند، تمامي زنان ايشان در مدينه منوره به خانه آن حضرت وارد شدند، يعني بعد از اينکه سن ايشان از پنجاه سال گذشته بود. و حتي پيامبر خدا با بعضي از آنها مدت کمي قبل از وفاتش ازدواج نمود.
حال سؤال ما اين است که آيا قوه جنسي رسول خدا در مدينه بيدار شد آن هم بعد از کهولت سن و در اواخر عمر مبارکشان؟! و آيا بيداري اين قوه تنها در پي ازدواج با زنان شوهر مرده و يا مطلقه بود؟!
6 ـ علاوه بر اين، بعد از وفات حضرت خديجه V، پيامبر اکرم - مدت يک سال و يا سه سال و اندي
در مکه بدون همسر سپري نمود، حال اگر فردي به دنبال شهوت راني و ارضاي غريزه جنسي باشد آيا ممکن است يک سال و یا سه سال و اندی را بدون همسر بگذراند و لحظه اي دامان مبارکش به گناه و بي عفتي آلوده نگردد و حتي دشمنان وي نيز که به دنبال کوچکترين نقطه ضعفي مي گشتند، نتوانستند هيچ گونه اشکالي بر او وارد کنند ؟!.
در مکه بدون همسر سپري نمود، حال اگر فردي به دنبال شهوت راني و ارضاي غريزه جنسي باشد آيا ممکن است يک سال و یا سه سال و اندی را بدون همسر بگذراند و لحظه اي دامان مبارکش به گناه و بي عفتي آلوده نگردد و حتي دشمنان وي نيز که به دنبال کوچکترين نقطه ضعفي مي گشتند، نتوانستند هيچ گونه اشکالي بر او وارد کنند ؟!.
7ـ دو تن از همسران آن حضرت کنيز بودند. اگر هدف از ازدواج لذت بردن از آنان بود، از آنجايي که هر دو کنيز بودند، پيامبر اکرم - بدون ازدواج نيز مي توانست از آنها بهرمند شود. بنابراين ازدواج بي فايده بود
8 ـ ديگر اينکه تعدد همسران، هرگز ايشان را از انجام واجبات باز نداشت و از وزانت و وقار آن حضرت کم ننمود و از نشاط وي در تبليغ دين ذره اي کاسته نشد. تاريخ زندگي آن پيامبر همام گواه اين است که ايشان به امور شهواني اهتمام نداشت بلکه الگوي عفاف و نهايت پاکدامني بود، و نفس ايشان هرگز به کارهاي لغو و بيهوده اي که عرب جاهلي مباح مي شمرد، آلوده نگشت.
8 ـ ديگر اينکه تعدد همسران، هرگز ايشان را از انجام واجبات باز نداشت و از وزانت و وقار آن حضرت کم ننمود و از نشاط وي در تبليغ دين ذره اي کاسته نشد. تاريخ زندگي آن پيامبر همام گواه اين است که ايشان به امور شهواني اهتمام نداشت بلکه الگوي عفاف و نهايت پاکدامني بود، و نفس ايشان هرگز به کارهاي لغو و بيهوده اي که عرب جاهلي مباح مي شمرد، آلوده نگشت.
9 ـ و نکته پاياني که شايان توجه است اين است که آن حضرت صريحاً همسرانش را بين زندگي مشقت بار و زاهدانه و ترک هر زينت و تجملي و يا طلاق و دنباله روي زرق وبرق دنيا مخير ساخت، چنانچه در آيه 28 و 29 سوره احزاب اين واقعيت منعکس شده و روشن است که اصولاً روحيه دوري از زينت و تجمل نمي تواند از خصوصيات روحي مرد حريصي باشد که تنها به آميزش با زنان و ارتباط با آنان مي انديشد و جز دوستي آنان فکر و برنامه اي ندارد.
علل ازدواج پيامبر اکرم- با برخی زنانبا توجه به نکات مطرح شده، هر پژوهشگر منصفي مي بايست حكمت ازدواج هایي را که حضرت در اواسط عمر خود با برخی زنان داشته است، نه بر مبناي شهوت و ميل به خوش گذراني، بلکه در اهداف بلند و ارزشي جستجو نمايد که مهمترين آنان به شرح زير است:
1ـ هدف سياسی- تبليغی
يكى از اهداف ازدواجهاى پيامبر - هدف سياسى ـ تبليغى بود؛ به اين معنا که با ازدواج موقعيت ايشان در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسى و اجتماعي اش افزوده شود و از اين راه براى رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد.
حضرت به خاطر دست يابى بر موقعيت هاى بهتر اجتماعى و سياسى، در تبليغ دين خدا و استحكام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيرى از كارشكني هاى آنان و حفظ سياست داخلى و ايجاد زمينه مساعد براى مسلمان شدن قبايل عرب، به پيوند با آنان از طريق ازدواج که مهمترين ميثاق اجتماعى است، و به ويژه در آن فرهنگ تأثير بسيارى از خود به جا مي گذاشت، رو آورد.
در راستاى اين هدف پيامبر اكرم - با عايشه دختر ابوبكر از قبيله بزرگ «تيم»، با حفصه دختر عمر از قبيله بزرگ «عدى»، با ام حبيبه دختر ابوسفيان از قبيله «بنى اميه»، با ام سلمه از «بني مخزوم»، با سوده از «بنى اسد»، با ميمونه از«بنى هلال» و با صفيه از «بني اسراييل»پيوند زناشويى برقرار نمود.
پيامبر اعظم - با قبايل بزرگ قريش، به ويژه با قبايلى كه بيش از ديگران با رسول خدا - دشمن بودند، مانند بني اميه و بنى اسراييل، ازدواج نمود. اما با قبايل انصار كه از سوى آنان هيچ خطرى احساس نمي شد و آنان نسبت به پيامبر - دشمنى نداشتند، ازدواج نكرد.
البته پيامبر اکرم - در برخي از اين ازدواج ها اهداف ديگري را نيز دنبال مي نمود که در موارد بعدي به ذکر آنها مي پردازيم.
2ـ هدف تربيتي ـ اجتماعي
وقتي آزار و اذيت مشرکين نسبت به رسول خدا - و يارانش در مکه شدت يافت رسول خدا - آنان را در مرحله اول امرنمود به حبشه مهاجرت نمايند و در مرحله بعد امر نمود به مدينه مهاجرت نمايند، طبيعتا افرادي که خانه و کاشانه خود را رها نموده و به اين سرزمين ها مهاجرت کرده بودند از وسايل زندگي و اسباب آرامش و راحتي که در مکه داشتند محروم شده بودند، بعد از مدتي پيامبر اکرم - نيز در مدينه به آنان ملحق گرديد و آنجا را دار الهجرة قرار دادند، روز به روز سختي ها و مشکلات مسلمين بيشتر مي شد، اکثر آنان از وسايل زندگي محروم بودند لذا رسول اکرم - مردان فقيري را که در نهايت فقر بودند در انتهاي مسجد خود در مدينه جاي داده بود که به «اصحاب صفة »
معروف شدند. در ميان کساني که به مدينه مهاجرت نموده بودند زناني بودند که شوهرانشان از دنيا رفته بود و يا اينکه در سالهاي بعد شوهران شان در جنگهاي مسلمين با کفار به شهادت رسيده بودند و سرپرستي نداشتند و از طرفي سکونت آنها در مسجد در کنار«اصحاب صفة» ممکن نبود لذا رسول خدا - چاره اي جز به عهده گرفتن سرپرستي و اداره آنها نداشت بخاطر همين امر با تعدادي از آن زنان ازدواج نمود.
پيامبر اکرم - با اين کار در حقيقت از فرهنگ مردم و راه حل چند همسر داري که بازتاب شرايط اجتماعي بود، بهره جست و مردان مسلمان را تشويق نمود که زنان بي سرپرست و يتيم دار را به تناسب حالشان، با پيوند زناشويي به خانه هاي خويش راه بدهند، تا آنان و يتيمانشان از رنج بي سرپرستي و تنهايي و فقر مالي و فشارهاي رواني رهايي يابند؛ و خود نيز در عمل پيش قدم شد تا مسلمانان هم تشويق شوند و در مسير رفع محروميت واماندگان قدم بردارند.
معروف شدند. در ميان کساني که به مدينه مهاجرت نموده بودند زناني بودند که شوهرانشان از دنيا رفته بود و يا اينکه در سالهاي بعد شوهران شان در جنگهاي مسلمين با کفار به شهادت رسيده بودند و سرپرستي نداشتند و از طرفي سکونت آنها در مسجد در کنار«اصحاب صفة» ممکن نبود لذا رسول خدا - چاره اي جز به عهده گرفتن سرپرستي و اداره آنها نداشت بخاطر همين امر با تعدادي از آن زنان ازدواج نمود.
پيامبر اکرم - با اين کار در حقيقت از فرهنگ مردم و راه حل چند همسر داري که بازتاب شرايط اجتماعي بود، بهره جست و مردان مسلمان را تشويق نمود که زنان بي سرپرست و يتيم دار را به تناسب حالشان، با پيوند زناشويي به خانه هاي خويش راه بدهند، تا آنان و يتيمانشان از رنج بي سرپرستي و تنهايي و فقر مالي و فشارهاي رواني رهايي يابند؛ و خود نيز در عمل پيش قدم شد تا مسلمانان هم تشويق شوند و در مسير رفع محروميت واماندگان قدم بردارند.
رسول رحمت هدف ديگرى را نيز دنبال مي كرد. وآن اينکه به مسلمانان بگويد اگر در راه خدا كشته شدند، زن و فرزندشان بدون سرپرست نخواهند ماند و بقيه امت مسلمان، خانواده ي شهدا را در كوران زندگى تنها نخواهند گذاشت.
3ـ از بين بردن دشمني و خصومت و ايمني از دشمن
بعضي از ازدواجهاي رسول خدا - مصالح بزرگي براي اسلام و مسلمين در پي داشت و باعث خاموش شدن آتش کينه و دشمني عليه اسلام بود که ازدواج پيامبر با ام حبيبه دختر ابوسفيان(در سال ششم
يا هفتم هجري) گواهي بر اين مطلب است
. چنانچه وقتي ابوسفيان فهميد دخترش همسر رسول خدا - گرديده است، گفت: او داماد کريمي است که نمي توان کنارش زد (و از او گذشت).البته رسول خدا - در اين ازدواج هدف ديگري را نيز دنبال مي نمود که در مورد ششم درباره آن به بحث مي پردازيم.
يا هفتم هجري) گواهي بر اين مطلب است
. چنانچه وقتي ابوسفيان فهميد دخترش همسر رسول خدا - گرديده است، گفت: او داماد کريمي است که نمي توان کنارش زد (و از او گذشت).البته رسول خدا - در اين ازدواج هدف ديگري را نيز دنبال مي نمود که در مورد ششم درباره آن به بحث مي پردازيم.
4ـ آزادي انسانها
اسلام با برنامه ريزي دقيق و مرحله به مرحله در جهت آزادي اسيران گام برداشت. رسول خدا - از شيوه هاي خوب و متعددي براي آزادي اسيران بهره جست که ازدواج از جمله آنهاست. جويريه و صفيه کنيز بودند. پيامبر- اين دو را آزاد ساخت و سپس با آنها ازدواج کرد، تا بدين وسيله به مسلمانان بياموزد، مي شود با كنيز ازدواج نمود. علاوه بر اينکه در ازدواج پيامبر با جويريه بسيارى از اسيران آزاد شدند. توضيح اين كه:
«بعد از شکست يهوديان بني مصطلق از مسلمين، عده زيادي از آنان به دست مسلمانان اسير شدند، پيامبر اکرم - با دختر رييس قبيله بني مصطلق که در نزديکي مدينه زندگي مي کردند، ازدواج نمود، اصحاب رسول خدا - ( به خاطر خويشاوند شدن پيامبر اکرم - با اين قبيله ) تمامي اُسرايي را که صد نفر بودند و از قبيله همسر رسول خدا - بودند، آزاد نمودند».
برکت ديگري که اين ازدواج داشت، مسلمان شدن حارث پدر جويريه و دو برادرش و عده اي از قومشان بود که ماجراي آن به شرح زير است:
برکت ديگري که اين ازدواج داشت، مسلمان شدن حارث پدر جويريه و دو برادرش و عده اي از قومشان بود که ماجراي آن به شرح زير است:
«وقتي حارث پدر جويريه براي آزاد نمودن دخترش مي خواست به محضر مبارک پيامبر اکرم - شرفياب شود تعدادي شتر به عنوان فديه آزادي جويريه براي رسول خدا - آورد، وقتي به وادي عقيق رسيد نگاهي به شتران نمود و در ميان آنان به دو شتر (که مرغوب تر از بقيه بودند) علاقه مند گرديد از اين رو آنان را در دره اي از دره هاي منطقه عقيق پنهان کرد، سپس خدمت رسول خدا - رسيد و گفت: دخترم را اسير نموده ايد و من براي آزادي او آمده ام و اين شتران نيز بهاي آزادي اوست. حضرت فرمود: پس آن دو شتري که در فلان دره وادي عقيق پنهان کرده اي چه شد؟ حارث با شنيدن اين سخن شهادتين را به زبان جاري نمود و گفت: به خدا قسم تو رسول خدا هستي زيرا از پنهان نمودن آن دو شتر کسي غير از خدا خبر نداشت. و به همراه او، دو پسرش و عده اي از قومش مسلمان گرديدند و آن دو شتر را نيز به پيامبر اکرم - بخشيد...»ازدواج پيامبر اکرم - با صفيه دختر رييس يهوديان خيبر که پايگاهشان قلعه قموص بود، نيز به همين انگيزه بود. چنانچه علامه عسکري به اين مطلب تصريح مي کند:
«وكذلك فعل في زواجه بصفية ابنة رييس اليهود في حصن قموص من قرى خيبر5 ـ مبارزه با فرهنگ غلط عرب جاهلي
يكي ديگر از اهداف پيامبر اکرم - در ازدواج هايشان، مبارزه با فرهنگ و سنت غلط عرب جاهلي بود که ازدواج با زينب گواهي بر اين مدعا است.
پيامبر اکرم - با دخترعمه اش زينب ( نوه دختري عبدالمطلب كه پنجاه سال داشت) ازدواج نمود، قبل از اينکه آن حضرت با زينب ازدواج کند، وي همسر زيد پسر خوانده رسول خدا - بود. رسول رحمت با اين کار عرف غلط عرب جاهلي را در هم شکست زيرا عرب جاهلي براي نسب و شرافت خانوادگي اهميت بيش از حدي قايل بود؛ در فرهنگ آنان يکي از چيزهايي که نقش بسيار مهمي را در ازدواج دو نفر ايفا مي کرد، همين مسأله بود؛ در واقع پيامبراکرم با اين اقدام خداپسندانه درعمل ثابت کرد آنچه در ازدواج نقش اساسي را ايفا مي کند اسلام و ايمان است نه چيز ديگر. علاوه بر اينکه زينب در طول مدتي که با زيد زندگي مي کرد بسيار بد اخلاق بود به گونه اي که زيد تحمل او را نداشت و چند بار به رسول خدا - شكايت نمود وقصد داشت اورا طلاق دهد ولي هر مرتبه رسول خدا - او را امر به صبر و مداراي با زينب مي نمود. سپس خداوند به ايشان وحي فرستاد که وقتي زيد زينب را طلاق داد با او ازدواج کندو بدين وسيله با يکي ديگر از فرهنگهاي غلط عرب جاهلي که فرزند خوانده را در تمامي شؤون مانند فرزند اصلي انسان مي دانستند و همسر او را همانند همسر فرزند اصلي انسان قلمداد مي نمودند و ازدواج با او را نادرست مي دانستند، مبارزه کند و آن را از ميان بردارد. رسول اکرم - نيز امر الهي را اطاعت نموده و با زينب ازدواج کرد
در حقيقت يگانه دردانه هستي حضرت ختمي مرتبت - خود را قرباني ساخته و در رديف اول اتهام قرار داد تا سنتي پوسيده را که از سالها قبل در ميان عربها جريان داشت، از ميان بردارد.
در حقيقت يگانه دردانه هستي حضرت ختمي مرتبت - خود را قرباني ساخته و در رديف اول اتهام قرار داد تا سنتي پوسيده را که از سالها قبل در ميان عربها جريان داشت، از ميان بردارد.