عشق یعنی یه پلاک( عکس و شعر و متن مداحی ها)

*breath*

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشاهده پیوست 201825


http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=201825&d=1396163670


علی جان شهادتت مبارک​
بعضی اوقات اتفاقاتی می افته که خواه یا ناخواه از بعضی ارزشها دور میشیم خودم و میگم این صحنه ها رو میبینم مجاب میشم برگردم به همون دوران ... تا گردن بعضیا رو خورد کنیم ////

باور کن اگه همین بچه بسیجیا نبودن اگه همینا نبود خیلی اتفاقات بدتر می افتاد
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
لحظه به خون غلطیدن علی خلیلی ( مسافر کرببلا)

لحظه به خون غلطیدن علی خلیلی ( مسافر کرببلا)








مسافر کرببلا
داری میری برو ولی یاد منم باش
به یاد این عبد بد و رو سیه هم باش
پیش ارباب تورو خدا یاد منم باش


مسافر کرببلا
برو کنار شش گوشه تو عاشورا بخون
پایین پای اکبرش ، برو اونجا بمون
برو تو صحن ؛ نماز اونجا بخون


مسافر کربلا
برو تو بین الحرمین تو پا برهنه باش ، رقیه(س) اونجا دویده با خشکی لباش
آروم توروخدا بذار قدم رو جای پاش


مسافر کربلا
سوغات بارم یه ذره تربت از حرم بیار
درون قبر تربتش را تو دهنم بذار


مسافر کرببلا
یادت باشه که کفن از کرببلا نیار
ارباب مون کفن نداشت ، غریب تو اون دیار
جای کفن از کربلا یه بوریا بیار


مسافر کرببلا
برو رو تل زینبی ، روضه اونجا بخون
قتلگاه رو نگاه بکن به یاد اون زمون
با مادرش بخون


مسافر کرببلا
حرم عباس(ع) رو ببین
بگو ای پهلوون ،بگو یه عده نا امید ولی هستند جوون
دیگه تحمل ندارن ؛ اسمشون رو بخون





مسافر کرببلا
داری میری ؛ علی جان یاد منم باش






دانلود این مداحی
 
آخرین ویرایش:

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
نمی شناسمش ... خدا رحمتش کند

 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
بی پلاک...

بی پلاک...

شب عملیات پلاکشو کند و انداخت سمت سیم خاردارها!

بهش گفتن این چه کاریه! اگه شهید شدی خونوادت چه گناهی کردن؟

که یه عمر چشم انتظار بچشون باشن!

گفت یه لحظه توی ذهنم اومد که اگه شهید بشم ،

جنازمو میبرن توی محل و عجب تشییع جنازه ی باشکوهی توی محل واسم راه میفته!

از خدا خجالت کشیدم!

 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
شب عملیات پلاکشو کند و انداخت سمت سیم خاردارها!

بهش گفتن این چه کاریه! اگه شهید شدی خونوادت چه گناهی کردن؟

که یه عمر چشم انتظار بچشون باشن!

گفت یه لحظه توی ذهنم اومد که اگه شهید بشم ،

جنازمو میبرن توی محل و عجب تشییع جنازه ی باشکوهی توی محل واسم راه میفته!

از خدا خجالت کشیدم!


آره ....(تقصير ماست كه يادمون ميره...)

اما اگه گمنام باشن فقط يكبار از بين مردم ميگذرن و ميرن آرامگاهشون
..
و ديگه سالگردي نيست ......


شهيدان را به خاك نسپاريد به يادها بسپاريد
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
با من سخن بگو دوکوهه ...

با من سخن بگو دوکوهه ...

به یکباره دلم هوای دوکوهه را گرفت ...
با من سخن بگو دوکوهه ...




دوکوهه السلام ای خانه عشق
سلام ما به تو میخانه‌ی عشق!

دوکوهه منزل و مأوای عشاق
دگر خالی شده از جای عشاق

دوکوهه با صفا بودی و زیبا
چرا حالا شدی تنهای تنها

دوکوهه از چه چون ویرانه هستی
تو خالی از گل و پروانه هستی

دوکوهه صبحگاهت با صفا بود
کلاس درس ایثار و وفا بود


دوکوهه گو که گردان ها کجایند
مگر نزد شهید کربلایند

دوکوهه آن حسینیه‌ی همت
دگر پرگشته است از خاک غربت

دوکوهه کو یگان ذوالفقارت
کجایند عاشقان بی قرارت




به عشق ابراهیم همت...


یاعلی​
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
مداحی روح الله بهمنی : شهدا شرمنده ایم

از این سیاهی به خدا شهدا شرمنده ایم

خالی شده جای شما ؛ شهدا شرمنده ایم

دلی که تنگه میخونه ؛ شهدا شرمنده ایم

حضرت زهرا(س) میدونه ، شهدا شرمنده ایم

 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
65.jpg


در آغـــوش گرفتـــه انـــد و مے آینـــد​

آرام و آهستـــه صـــداے استخـــوان هـــا درد را بیشتـــر میکنـــد
بغـــض هـــا سنگیـــن میشونـــد
آنقـــدر ایـــن حجـــم کوچـــک سنگیـــن میشـــود
کـــ ه قافلـــه را بـــه زانـــو مے انـــدازد
هنـــوز کــه هنـــوز اســـت در مقابـــل استخـــوان هـــاے بے ســـر شمـــا لال مانـــده ام.
و در زنجیـــر بے پـــلاک
چقـــدر(گمنـــامے)خودتـــان را بـــه رخمـــان میکشیـــد.
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نام خداوند مردان جنگ
که کردند بر دشمنان عرصه تنگ
به نام خداوند یاران دین
زشک رسته مردان اهل یقین
به نام یلان محمد (ص) نژاد
که شد شورشان غبطه‌ی گردباد
علی صولتانی که در خون شدند
به یک نعره از خویش بیرون شدند
به نام غیوران زهرا (س) نسب
زخود رستگان به حق منتسب
حسن (ع) مذهبان صبور آمده
می‌ زهر نوشان آن میکده
خراباتیان حسین (ع) آشنا
گرفته به کف رایت کربلا
اگر دم فرو بندم از ذکرشان
رها نیستم یکدم از فکرشان
من و یاد یاران که سر باختند
ولی بر ستم گردن افراختند
سحرگاه اعزام یادش بخیر
و «گردان» گمنام یادش بخیر
لباسی که خاکی تر از خاک بود
ولی چون دل عاشقان پاک بود
الهی به مستان بربط شکن
به مردان طوفانی خط شکن
الهی به «گردان زید و کمیل»
دلیران چون رعد و طوفان و سیل
به آنان که بی‌پا و سر آمدند
شهید از دیار خطر آمدند
به مفقود و جانباز و ایثارگر
به مردان در کنج محبس قسم
به «والفجر و بیت‌المقدس» قسم
به دلتنگی «کربلای چهار»
به یاران گمگشته و بی‌مزار
به «فتح‌المبین» و به «فتح الفتوح»
به طوفان، به کشتی، به دریا، به نوح
به «مرصاد» و مردان مرگ آفرین
منافق ستیزان تیغ آتشین
به آنان که پروازشان تا خداست
مرا بر خدا و ولی التجاست
هلا تا نپرسی ز سربازی‌ام
که من کشته‌ی عشق «خرازی»ام
خوشا «باکری» با دل عاشقش
که رگبار بستند بر قایقش
خوشا همت‌ «حاج همت» خوشا
خوشا شور و شوق شهادت، خوشا
خوشا فهم «فهمیده‌ی» نوجوان
که بی‌قدر بودش تمام جهان
خوش شور «قربانعلی عرب»
گه رقص مرگ و جنون و طرب
که «فهمیده» را دید در قتلگاه
زنارنجک آن دم که ضامن کشید
به زیر زره پوش خود را فکند
گوارایی شهد خون را چشید
و «خرازی» انگار عباس بود
که شد قطع دستش به میدان رزم
شبی نیز سوی خدا پر کشید
شد اینگونه جاوید آن کوه عزم
به کارون و اروند تا پل زدیم
گذشتیم از خویش تا رزمگاه
در آن سوی، دشمن کمین کرده بود
پراکنده چون ابرهای سیاه
چو طوفان وزیدیم و بر هم زدیم
ز خار و خسان خواب و آرام را
خلیج از تب و تاب ما موج زد
نوشتیم با خون سرانجام را
خطر بود و شط بود و غواص‌ها
سلاجی به جز عشق و ایمان نبود
ز نیزارها بی‌صدا رد شدیم
صدایی به جز صوت قرآن نبود
خدا یار مردان دردآشناست
که جان‌هایشان با نبرد آشناست
گذشتند از هشت خان بلا
شد از خونشان دشت‌ها کربلا
پس از جنگ ما باز ایستاده‌ایم
که کوهیم و آتشفشان زاده‌ایم
اگر پا و اگر سر ز کف داده‌ایم
چو لب وا کند حیدر، آماده‌ایم
که گیریم جان بداندیش را
بسوزیم ملک ستم کیش را
بخوان تیغ عریان هماورد را
که گردن زنم خیل بی‌درد را
برافشانی از خویش اگر گرد را
به دوزخ فرستیم نامرد را
که رسم جوانمردی احیا شود
قلندر و شی پیشه‌ی ما شود
غریبانه مردم تفنگم کجاست؟
خشابم، قطار فشنگم کجاست؟
دلم، سنگرم، خاکریزم چه شد؟
بگویید نعش عزیزم چه شد؟
به هر ناکجا چون تجسس کنم؟
چقدر این زمین را تفحص کنم؟
برادر بگو لشگر «نصر» کو؟
شهیدان تیپ «ولیعصر» کو؟
که افکند در کار مردن گره؟
که گم گشت «گردان ضد زره؟»
پس از جنگ صبر از خدا خواستم
زمین خوردم اما به پا خواستم
بیا یک تپش غوطه‌ در خون بزن
قدم بر سر هفت گردون بزن
جنون کن که از این همه احتیاط
بلرزد قدم‌هایمان در صراط
و ایمان بیاور به خون و جنون
که این است «قد افلح المؤمنون»
برادر بمان در پناه خدا
که من می‌روم التماس دعا....


شعر از مرحوم محمد رضا آغاسی (کوشا)


شعر مرحوم محمد رضا آغاسی
با نام به نام خداوند مردان جنگ
با لینک مستقیماز سایت شیعه ها دریافت نمایید.
حجم فایل : ۵۲۶ کیلوبایت
لینک دانلود : مستقیم


 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اهل کوچه همه رفتند ولی ما ماندیم
حقمان است اگر بی کس و تنها ماندیم

در به روی همه وا بود و نمیدانستیم
شهر لبریز خدا بود و نمیدانستیم

هیچ تقصیر کسی نیست اگر رنجوریم
روشنی هست خدا هست ولی ما کوریم

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::heart:
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
(خیلیها با این شعر حاجت روا شدند ) :gol::heart: یادم ز وفای اشجع الناس آید
وز چشم ترم سوده ی الماس آید

آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


773.jpg


میان خاک، سر از آسمان درآوردیم
چقدر قمری بی آشیان درآوردیم


وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم
چقدر خاطره ی نیمه جان درآوردیم

چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر
چقدر آینه و شمعدان درآوردیم

لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک
درست موسم خرماپزان در آوردیم

به زیر خاک به خاکستری رضا بودیم
عجیب بود که آتشفشان درآوردیم

به حیرتیم که ای خاک پیر با برکت
چقدر از دل سنگت جوان درآوردیم

چقدر خیره به دنبال ارغوان گشتیم
ز خاک تیره ولی استخوان درآوردیم

برای آنکه بگوییم با شما بودیم
چقدر از خودمان داستان درآوردیم

شما حماسه سرودید و ما به نام شما
فقط ترانه سرودیم، نان درآوردیم

به بازی اش نگرفتند و ما چه بازی ها
برای این سر بی خانمان درآوردیم

و آب های جهان تا از آسیاب افتاد
قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم



 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
به شما محتاجم

به شما محتاجم

به شما محتاجم

به همین نفس زدن تو روضه ها محتاجم

به دعای خیر این سینه زنها محتاجم

به هوای حرم کرببلا محتاجم



به حسین(ع) مدیونم
به همین سینه زنی با شور و شین مدیونم
زندگیمو به امیر عالمین مدیونم

header-moharam.jpg

لینک صوت


 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
میباره بارون ...

میباره بارون ...

می باره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی
میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته
انگار دستی اومده و از غیب روی دلم اینجور برات نوشته


کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا


میدونم آخر میرسه یه روزه کنار تو آروم بگیرم
با چشمای تر یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم


یادم میاد که مادرم هرشب منو میاوردش میون هیئت


یادم میاد مادر من با اشک می گفت تو رو کشتن تو اوج غربت

کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد

وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم می کرد

بزرگترای من منو به مجلس تو برده ان
هوامو داشته باش آقا منو به تو سپرده ان


می باره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی
میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته
انگار دستی اومده و از غیب روی دلم اینجور برات نوشته


کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا



مداحی سید مجید بنی فاطمه

لینک صوت



لینک تصویری
 

Similar threads

بالا