سلام. دوستان، نماز روزه ها قبول باشه.
آقا یه بحثی هست بازم حالت درد دل داره، ولی دوست دارم بگم و نظر شما رو هم بشنوم.
آقا ما سر کارمون که حالت کارآموزی داریم، دیگه کم کم بچه ها فکر جذب و استخدام شدن هستند. ولی آدم این آخریها یه چیزایی میبینه خیلی جالبه.
بعضی دوستان مدام سراغ رییس روسا میرن و هی خودشونو نشون میدن و هی قربون صدقه میرن، هی خودشیرینی میکنن. ولی نمیدونم خودم چرا اینکارا رو برنمی تابم.
نظر شما چیه؟ واقعاً یه استخدام شدن اینقدر ارزش داره که آدم عزت نفسشو لگدمال کنه هی پاچه خواری این و اون رو بکنه (ببخشینا این لغتو بکار میبرم).
نکته جالب اینه که دوستان همیشه میگن پارتی من خداس، من اینجوریم من اونجوریم و .... ولی این چیزارو آدم میبینه، واقعاً تعجب میکنه.
آقا یه بحثی هست بازم حالت درد دل داره، ولی دوست دارم بگم و نظر شما رو هم بشنوم.
آقا ما سر کارمون که حالت کارآموزی داریم، دیگه کم کم بچه ها فکر جذب و استخدام شدن هستند. ولی آدم این آخریها یه چیزایی میبینه خیلی جالبه.
بعضی دوستان مدام سراغ رییس روسا میرن و هی خودشونو نشون میدن و هی قربون صدقه میرن، هی خودشیرینی میکنن. ولی نمیدونم خودم چرا اینکارا رو برنمی تابم.
نظر شما چیه؟ واقعاً یه استخدام شدن اینقدر ارزش داره که آدم عزت نفسشو لگدمال کنه هی پاچه خواری این و اون رو بکنه (ببخشینا این لغتو بکار میبرم).
نکته جالب اینه که دوستان همیشه میگن پارتی من خداس، من اینجوریم من اونجوریم و .... ولی این چیزارو آدم میبینه، واقعاً تعجب میکنه.