پانوشت ها
پانوشت ها
پانوشتها
1. بودا Buddha (به معني آگاه و بيدار) مشهور به ساكياموني Sakyamuni (حكيم گروه ساكيا) در تولد و وفات و روزگار او اختلاف است وظن قوي بر اين است كه ميانه سدهي هفت تا پنجم پيش از ميلاد ميزيسته؛ برخي از پژوهشگران جديد تولد او را در سال 560 ق.م و عمر او را هشتاد سال ياد كردهاند. آيين وي بر اين پايه است كه: زندگاني رنج است، و رنج از هوس ميزايد و مهار نفس تنها راه رهاشدن از شر هوي و هوس است. كمال مطلوب رهايي از شر نفس هم عبارت از رسيدن به فناي مطلق است؛ و منظور از فناي مطلق در اصطلاح اين نيست كه جسم يا روح انساني هلاك و تباه گردد، بلكه عبارت از اين است كه انسان از صفات بد و نكوهيده و خواهشهاي حيواني كه آزارندهي جان كه اوست فارغ و عاري گردد. فرق «فناء بودايي» با «فناء صوفيانه» اين است كه در «فنابودايي» جنبهي متافيزيكي هيچ نيست و وقتي آدمي از شهر اميال و خواستهاي ناپسند و نفساني رها شد انساني با فضيلت و كامل ميشود؛ ولي در «فناء صوفيانه» وقتي انسان از اين صفات ناپسند و نفساني عاري و خالي شد و به اصطلاح نفس او مرد در خدا زنده ميشود. يعني: جز خدا به هيچ كس و هيچ چيز توجهي ندارد و برخلاف مرتاض بودايي، به همهي عالم عاشق ميشود، زيرا همهي عالم اوست؛ بنابراين آن جنبهي بدبيني كه در تعاليم بودايي وجود دارد، در تصوف از ميان ميرود. (بنگريد به: « فرهنگ فلسفي »، چاپ روسيه، به كوشش ام، روزنتال و پ. يودين، چاپ 1967م؛ و دكتر قاسم غني: « تاريخ تصوُّف » ص 75- 169، ج ا؛ و نيكلسن: « صوفيان اسلامي »، ص 7-3).
2. لائوسته (يالائودرو) Lao Tse فيلسوف چيني (حدود 600 ق.م) صاحب كتاب « طريق پارسايي » در تعاليم وي كم و بيش اصولي در منع از نفسپرستي و تربيت اخلاقي مرتاضانه آمده است.
3. عقايد اصلي اين فرقه يعني رَبّانيم (= ربّانيان) را در تلمود ميتوان يافت.
4. تلمود Talmud كه در عبري به معني تعليم است. مجموعهي سنتهاي رباني است كه اصول ديني موسي را شرح ميكند. و از دو قسمت ميشنه يعني: آموزشهاي شفاهي، و گمارا Gemara تشكيل شده است. اين قسمت دوم در واقع شرح قسمت اول و تفسير آن است.
5. فلوطين يا افلوتين يا پلوتينوس Plotinus (270-205ق.م) فيلسوف آرمانگراي يوناني، كه در اسكندريه زاد و در رم زيست. وي پايهگذار مكتب نوافلاطوني جديد است، و افكار او بر تعليمات عارفانه افلاطون تكيه دارد. به نظر افلوطين بزرگترين موضوع حيات انسان صعود و نيل به واحد است. و اين كار به وسيلهي جلوگيري از خواهشهاي مادي و نفساني مقدور است تا نيروهاي روحاني قوت يابد و اندك اندك با اصل خود كه همان واحد باشد، اتحاد يابند، تعليمات فلوطين ديالكتيك صوفيانه Mystical Dialectics را پيشرفت داد. اسل تضادها و وحدت آنها، هماهنگي و زيبايي و شر و زشتي را در جهان تحت نفوذ و سيطرهي خود ميآورد. نگاه كنيد به:
F. Capleston: A History Of Philosophy, Greece and Rome, P.463-75 London, I 966.
6. Gnosticism.
7. زرينكوب، عبدالحسين: « ارزش ميراث صوفيه » ص 25.
8. غني، دكتر قاسم: « تاريخ تصوف »، ص 6-203، چاپزوار، نيكسون: «عرفان اسلامي»، ص 27-10، وي منشأ عمدهي تصوف اسلامي را مسيحيت، و مذهب نوافلاطوني و حكمت گنوسي و مذهب بودا و قرآن ميداند. بيش از اين در اين مورد سخن نميگوييم زيرا آن خود مبحثي جداگانه است و « عرفان تطبيقي » عهدهدار بحث آن است.
9. سيدحسين تقيزاده: «ماني و دين او»، ص 76-82-93، چاپ آقاي افشار؛ شهرستاني: «الملل و النحل»، ص 9-196، چاپ مصر، كيلاني.
10. Anachoretes.
11. «قل متاع الدنيا قليل و ماعندالله باق» و «انما الحيوة الدنيا لعب و - لهو و أن يومنوا و تتقوا يوتكم اجروكم...) (سوره محمد، 47، آيهي 36.)
12. راغب اصفهاني (وفات 502 ه) در « محاضرات الادباء » چاپ بيروت، ج 4، ص 366 ميگويد: «... و عمر - رضيالله عنه - رؤي عليه قميص فيه اثناعشر رقعة و هو يخطب!» و همين راغب از قول «رجاء بن حيوة» نقل كرده است كه «همه لباسهاي عمربن عبدالعزيز از اموي را در روزگار خلافت؛ از پيراهن و كفش و شلوار و قلنسوه به دوازده در هم قيمت نهادم! و قال رجاء بن حيوة: قومت ثياب عمر بن عبدالعزيز و هو خليفة بائني عشر درهما؛ قميصه و خفه و عمامته و سراويله و قلنسوته.» (ايضاً «محاضرات» ج 4، ص 366).
13. مستملي: « شرح تعرف »، ص 73، ج 1، چاپ لكهنو.
14. اريد أن اختصي...!
15. لارهبانية في الاسلام. ابن جوزي: « تلبيس » ص 20-219 ؛ ابنعربي: «فصوص الحكم»، ص 100، چاپ بيروت.