عرفان سرخپوستی ...کارلوس کاستاندا

[okanava]

درود به همه ی عزیزان کتابخوان ...
به عالمان کتب عرفانی ...

کارلوس کاستاندا

نویسنده ی کتابهای دوازده جلدی معروف به عرفان سرخپوستی و ساحری ، دکترای مردم شناسی خود را از دانشگاه کالیفرنیا اخذ کرده است . و در سن 74 سالگی سال 1998 از دنیا رفت .
از اولین کتاب این نوسنده که در سال 1968 که رساله ی دانشگاهی او نیز بوده به نام [FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]آموزش های دون خوان: آیین فرزانگی یاکی [/FONT][FONT=&quot]تا آخرین کتاب وی[/FONT][FONT=&quot] [FONT=&quot]جانب پوشنده بی جانبی[/FONT][/FONT] همگی سبک مخصوص به خود نویسنده را دارند .

کاستاندا یکی از چهار شاگرد معروف دون خوان پیر (یک سرخپوست دانا به طب گیاهی ) بوده که با کتابهایش به شهرت جهانی رسید ...

دوستانی که کتابهای این نویسنده رو مطالعه کرده اند نقد ، نظر و مطالبتون را بفرمایید.

 

[سیامک ترکاشون]

درود به همه ی عزیزان کتابخوان ...
به عالمان کتب عرفانی ...

کارلوس کاستاندا

نویسنده ی کتابهای دوازده جلدی معروف به عرفان سرخپوستی و ساحری ، دکترای مردم شناسی خود را از دانشگاه کالیفرنیا اخذ کرده است . و در سن 74 سالگی سال 1998 از دنیا رفت .
از اولین کتاب این نوسنده که در سال 1968 که رساله ی دانشگاهی او نیز بوده به نام آموزش های دون خوان: آیین فرزانگی یاکی تا آخرین کتاب وی جانب پوشنده بی جانبی همگی سبک مخصوص به خود نویسنده را دارند .

کاستاندا یکی از چهار شاگرد معروف دون خوان پیر (یک سرخپوست دانا به طب گیاهی ) بوده که با کتابهایش به شهرت جهانی رسید ...

دوستانی که کتابهای این نویسنده رو مطالعه کرده اند نقد ، نظر و مطالبتون را بفرمایید.

با سلام : من کتب کاستاندا را تماما در 10 سال قبل خوانده ام . با شما در پسندیدن عرفان او تقریبا همفکرم. او اگرچه یک مردم شناس وجامعه شناس بود ولی همان ملاقات اول در ایستگاه اتوبوس با "دون خوان" مسیر زندگی او را عوض کرد. بهترین قسمت ها که مرا تحت تاثیر قرار داد: عبور از اگاهی مرحله دوم وورود او به خواب کارول تیکز و در عین حال دانستن هر دوی انها که دارند رویایی واقعی می بینند. در مورد مسکالیتو وپیوت در مراسم سرخپوستان برخلاف نظر خیلی ها که اثار او را توهم تاتوره می دانند من پاسخ دیگر وعلمی دارم. فعلا زیاد مزاحم نمی شوم.اگر مایل بودید بحث می کنیم.

 

[okanava]

خواهش میکنم ادامه بدید دوست عزیز ... نقدها و نظرتون رو هرچقدر که مایل بودید اینجا بفرمایید تا استفاده کنیم .

 

[سیامک ترکاشون]

خواهش میکنم ادامه بدید دوست عزیز ... نقدها و نظرتون رو هرچقدر که مایل بودید اینجا بفرمایید تا استفاده کنیم .

دوست داشتم - شما ویا دوستان مواردی را مطرح می کردند و من بتوانم مباحثی را اغاز کنم. تصور من این است مهمترین کاری که کاستاندا توانست انجام دهد ( بکمک دون خوان وتعلیمات شمن و مسکالیتو) که در جلسه سالانه مسکالیتوی سر خپوستان هم "دید" -بمعنی :چشم سوم یا تستراییل- در واقع لحظاتی رها شدن از سلطه اگاهی نوع اول :شعور خوداگاه ومقررات اجتماعی پذیرفته شده بشری بود-واو با استفاده از پیوت توانست از اگاهی نوع اول(همینکه همه ما اکنون در ان زندگی می کنیم) عبور کند.مسکالیتو باو کمک کرد این اگاهی را خفه کند و لذا توانست وارد اگاهی نوع دوم (اگاهی از نوع رویا وخواب) ولی با چشمان (چشم سوم یا چاکرای مستقر در محل بند ناف) باز -شود. ودون خوان وقتی باو گفت :مسکالیتوتو را دوست دارد منظورش همین کمک بود. مطالبی ازاین دست اگر برایتان جالب است مطرح کنید تا پاسخ علمی داده شود نه خدای نا خواسته خرافات.