عاقبت ازدواج اقايون

امین-

عضو جدید
شير يه روز تصميم گرفت با نامزدش ازدواج كنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.


در وسط جشن و در گردهمايي با شكوه شير ها به مناسبت اين واقعه مهم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
موش كوچكي با احتياط زياد راهي براي خودش پيدا كرد و روبروي داماد وايساد و با صداي رسا و لرزان!! گفت " داداش عزيز ازدواج تو رو تبريك مي گم و براي داداش گنده اي مثل تو آرزوي خوشبختي دارم"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
يكي از شير هاي ميهمان غريد كه" موش فسقلي تو چطور به يه شير
مي گي داداش؟"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
موش با احتياط و به آرامي گفت " با اجازه تو داداش عزيز منم قبل از ازدواج شير بودم!!"
 

8707573

عضو جدید
آره جون خودتون شير هستين شير تر ميشين فقط بيچاره ما كه داريم تو زندگي له ميشيم قابل توجه آقايون موش
 

gelayol joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقایون هرچی میخوان بشن....به ما چه!
بگو خونوما چی میشن؟
 

Similar threads

بالا