[ طراحی لرزه ای ] دیوار برشی Shear Wall

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
عجب . این دیگه چجورشه ؟ میخوای با من بحث فنی بکنی ؟! جالبه . خوب پس خوب گوش کن . اولا من نگفتم که سالها به این و اون چیز یاد دادم تا تو بیای اینها رو بگی . منظورم این بود که میدونم باید از چه چیزی شروع کنم و به کی چی بگم تا قدم به قدم مطالبی رو که باید یاد بگیره . من تا حالا هیچ ساختمون بنایی طراحی نکردم ولی خیلی بیشتر از تمام سازه هایی که خیلی از مهندسین تا آخر عمرشون طراحی و محاسبه میکنن این کار رو انجام داده م . و مسلما وقتم رو تلف بحثهایی که بی معنی بوده نکردم . من نمیدونم چرا این بحث رو میکنی چون برام واضحه که احتمالا تا حالا هیچ سازه واقعی رو محاسبه نکردی یا تا حالا اون طرف میزی نشستی که این طرفش یک مهندس محاسب بوده باشه وگرنه در زدن حرفهات یک کمی دقت میکردی ! اینکه دارم اینهمه روی ساده ترین سیستم سازه ای که دیگه به ندرت استفاده میشه وقت میذارم تا بهشون یاد بدم بابت اینه که مفهوم انتقال بار رو از یک سقف به زمین درک کنن . کامل و بی اشکال . اگر این دقیقا جا نیفته هرگز نمیتونن مفهوم اسکلت یا سازه های بعد از اون رو بفهمن . و تو اگر فقط یک بار دو کلمه از مهندسی سازه رو به کسی یاد داده بودی میدونستی که چقدر مفاهیم پایه یرای کسی که هنوز با این مسایل خیلی آشنا نیست مهمه . من اگر میخواستم در تالار عمران بحث کنم مستقیما میرفتم سر آخرین نکته ولی اینجا فقط همینجوری میتونم توضیح بدم و مطمئن باشم که به کار بچه ها میاد . من نمیفهمم چرا اینهمه تاکید میکنی که اونها نباید از محاسبات سر دربیارن ؟! اونها که طرف تو نیستن در بحثهای محاسباتی . به جای اینها بهتره توانائیهای فنی خودت رو در رشته تخصصیت افزایش بدی تا روزی که باید با جماعت اینکاره بحث کنی حرفه ای تر و فنی تر حرف بزنی نه اینجور از سر احساس و عصبانیت بی دلیل ! خیلی از مشکلاتی که در معماری وجود داره بابت ضعف شناخت مهندسین سازه و آرشیتکت نسبت به کار همه . و من سالهاست دارم سعی میکنم این فاصله رو پر کنم . ضمنا من سی سالمه ولی متاسفانه از هشت سال قبل یا در کنار قویترین اساتید این رشته کار کردم و یا مسئولیت خیلی از تیمها و پروژه های حرفه ای رو به عهده داشته م . تعجب نمیکنم وقتی میگی هیچ سازه خاصی ندیدی و نمیشناسی . صدها سازه صنعتی وجود داره که بارگذاریهای بسیار سنگین و خاص اونها باعث میشه که به این لقب مفتخر بشن ! سازه هایی که روی میز محاسبه شون دیگه من و شما راجع به ساختمون یک طبقه بنایی بحث نمیکنیم ! بلکه من ازت میخوام تا یک دستگاه 600 تنی رو در ارتفاع 50 متری زمین و به همراه دهها و دهها دستگاه تناز بالای دیگه در مقابل زلزه و در شرایط خاص بهره برداری آنالیز کامل دینامیکی کنی و با رعایت همه محدوده های کاربردی اون سازه رو محاسبه کنی . بعد دیگه این قصه ها رو ازت قبول نمیکنم که معمارها بیسوادن و من خیلی محاسبه بلدم !!! ما توی ایران پلهای بتن پیش تنیده ای رو برای اولین بار بعد از انقلاب محاسبه و اجرا کردیم که فکر نکنم شما و خیلیهای دیگه مثل شما حالاحالاها جرات این کار رو داشته باشین . من برای اولین بار در ایران مخازن دهها هزار متر مکعبی آب و سیالات دیگه رو به تنهایی و با تحقیق روی دهها آئین نامه روز دنیا طراحی کردم که احتمالا اگر ازت بخوام حتی نمیتونی بارگذاریش رو برام توضیح بدی چه برسه به طراحیش ! من احتیاج ندارم اینجا با شما بحث فنی بکنم یا رزومه کاری خودم رو توضیح بدم . اون روزی که باید این کار رو میکردم انجامش دادم و نه تایید شما بلکه تایید اساتیدی رو گرفتم که معلومات شما از روی کتابهای اونهاست ! چرا به جای بحث کردن با دیگران و سعی کردن در محدود جلوه دادن توانائیهای یادگیری بچه های معماری سعی نمیکنی توانائیهای خودت رو افزایش بدی ؟ اگر اینجا تالار عمران بود که تا حالا از صدتا حرفی که زده بودم نود تاش رو باید بارها میخوندی تا متوجه بشی . بعد میای اینجا و به من میگی که چرا از ساختمونهای بنایی حرف میزنم ؟! لطف کن و وقتت رو بیشتر از کل کل به یادگیری بگذرون تا به جایی برسی که از یادگیری دیگران خوشحال بشی نه ناراحت . و از این به بعد قبل از اینکه با کسی بحث کنی اول توانایی خودت رو بسنج و بعد اظهار نظر کن . امیدوارم این آخرین بحث ما باشه و شما یا با همین تفکر در اینجا چیز بنویسی و به دیگران احترام بذاری و یا دیگه ننویسی تا زمانی که از یک دانشجوی تازه مدرک گرفته تبدیل بشی به یک مهندس حرفه ای که بلد باشی یک پروژه رو جمع کنی . چون متاسفانه الان اینطوری نیستی و برای همین از چیزهایی حرف میزنی که اطلاع نداری . اگر چندبار خیلی شدید به بچه های این تالار حمله نمیکردی و اگر این حرفهای نپخته رو برام تعریف نکرده بودی اینها رو نمی نوشتم . الان هم نمیخواستم بنویسم ولی فکر میکنم یکی باید این رو بهت بگه که بحث کردن از 2800 یا امثال اون فقط مال دانشجوهای سال دومه نه مهندسین حرفه ای ! خیلی خوشحال میشم که راجع به نکات واقعا تخصصی و به قول خودت کالیبره و مافوق معماری چیز بنویسی و اونجا از داشته های فنی خودت دفاع کنی ! من رو ببخش بابت این حرفها . مثل یک همکار یک کمی باتجربه تر اینها رو برات نوشتم . رفیق عزیز . اگر توی یک جلسه دفاعیه رسمی بودیم و اینجوری بینمون بحث میشد ممکن بود من نوعی تمام اعتبار فنی تو رو زیر سوال ببرم ! برای همین دارم اینجا که نه رودررو هستیم و نه کسی ما رو میبینه اینها رو بهت میگم تا از محاسبه این سازه های قوطی کبریتی که میگی بلدی دست بکشی و اگر واقعا اینکاره ای بری سراغ محاسبه سازه های خاص . این رو هم یادت باشه که ممکنه ما در ایران از لحاظ طراحی معماری و یا حتی تکنولوژی اجرایی خیلی عقب تر از دنیا باشیم ولی متاسفانه یا خوشبختانه از لحاظ علم مهندسی سازه ( و نه تحقیقاتش ! ) از دنیا چیزی کم نداریم . از صمیم قلب امیدوارم روز به روز حرفه ای تر بشی و میخوام این رو به حساب یک بحث بچگانه شخصی نذاری بلکه بدونی دارم کمکت میکنم تا هرچه زودتر حرفه ای و حرفه ای تر بشی ! موفق باشی​





مرسی از کمکتون . من اصلاٌ نمیخواستم به شما جسارتی بکنم . فقط میخواستم از ایجاد تابو ها جلوگیری کنم . شما گویا زندگی موفقی داشتید که در 30 سالگی موفق به کسب اینهمه رزومه کاری شدید . من تسلیم . شما عسلویه کار میکنید ؟ یک جاهایی هم نوشته بودید من خیلی برام سوال شد :
من تا حالا هیچ ساختمون بنایی طراحی نکردم ولی خیلی بیشتر از تمام سازه هایی که خیلی از مهندسین تا آخر عمرشون طراحی و محاسبه میکنن این کار رو انجام داده م .
الان هم نمیخواستم بنویسم ولی فکر میکنم یکی باید این رو بهت بگه که بحث کردن از 2800 یا امثال اون فقط مال دانشجوهای سال دومه نه مهندسین حرفه ای !
من برای اولین بار در ایران مخازن دهها هزار متر مکعبی آب و سیالات دیگه رو به تنهایی و با تحقیق روی دهها آئین نامه روز دنیا طراحی کردم .
بلکه من ازت میخوام تا یک دستگاه 600 تنی رو در ارتفاع 50 متری زمین و به همراه دهها و دهها دستگاه تناز بالای دیگه در مقابل زلزه و در شرایط خاص بهره برداری آنالیز کامل دینامیکی کنی

ما توی ایران پلهای بتن پیش تنیده ای رو برای اولین بار بعد از انقلاب محاسبه و اجرا کردیم
ضمنا من سی سالمه ولی متاسفانه از هشت سال قبل یا در کنار قویترین اساتید این رشته کار کردم و یا مسئولیت خیلی از تیمها و پروژه های حرفه ای رو به عهده داشته م .
---------------------
1-اگه طراحی نکردید پس چطور خیلی محاسبه کردید ؟
آیین نامه 2800 حاصل دسترنج 50 دکتر و مهندس این رشته هستش که مبنای ساختمون سازی در ایران هستش ! شما خیلی راحت زیر سوال بردیدش ! مهندسین حرفه ای فقط زحمت یک مدل کردن در برنامه Etabs رو میکشند و انتخاب گزینه تحلیل طیفی !
اگر مخازن دهها هزار متر مکعبی استخر مانند بوده که خوب با یک جدول سازه از کتاب طاحونی هم میشه طراحیش کرد و اگر مخازن کروی و .. بوده که برنامه Ansys اون کار و انجام میده و اصلاٌ در تخصص بچه های سیالات هستش نه عمران ! وگرنه الان تمام عمرانیها توی شرکت نفت کار میکردند :)
در مورد دستگاه 600 تنی هم اوم . سازه با یک درجه آزادی :) یک معادله دیفرانسیل خیلی ساده میشه نوشت و تا هر چند مدی که دلتون میخواد با 2 تا مشتق و ضرب و تقسیم محاسبه کردش ! خدا رو شکر که استادمون تا سازه 10 طبقه رو با دست تحلیل دینامیکی تحت بارهای انفجار و زمین لرزه و ... یادمون داد
پل های پیش تنیده برای اولین بار ؟ بحث بتن پیش تنیده مربوط به فوق سازه میشه . شما هم مخزن کار میکنید هم پل هم سازه !؟ میشه بپرسم این پل کجا اجرا شده ؟
شما چرا متاسفید که از 8 سال قبل کار کردید ؟ :(
توهین تلقی نشه ... لطفاٌ قصد جسارت به ساحت شما رو ندارم من یک مهندس بقول شما سال دومی هستم و اینها برام سوال بود فقط .
 

maral55

مدیر بازنشسته
ببین مارال . این عکسهایی که انداختی هیچ کدومش ساختمون بنایی نیست ! بلکه اسکلت بتنی غیر محاسباتیه که بدون نظارت و در شهرهای کوچیک یا روستاها و ... ساخته میشه . اینها یک سری ساختمونه که نه بنائیه ( چون دیوار باربر واقعی نداره ) و نه اسکلت بندی ( چون درست محاسبه نشده و میتونی با نگاه کردن به میلگردها این رو متوجه بشی ) . این ساختمونها عملا منطبق بر هیچ سیستم صحیح سازه ای نیستن ! عکسها رو نگاه کن . اگر اون سیستم اسکلت کامل باشه میلگردهای ستونهاش کمتر از حد متعارفه و ضمنا داره دیوار یک و نیم آجره میچینه و بعد روی دیوار قالب تیر رو میبنده ! کاری که هرگز در اسکلت بتنی مجاز نیست . شاید این عکسها رو یک کمی زود گذاشتی ولی همینجا هم برات توضیح میدم . وقتی یک سیستم سازه ای بخواد بدون نظارت و فقط توسط اوستا کارهای سنتی تغییر پیدا کنه و به شکل یک سیستم جدید ساخته بشه همیشه یک سری از خصوصیات روش قبلی رو در خودش حفظ میکنه . یکجور مرحله گذار وقتی هیچ نظارتی وجود نداره . این ساختمون بنائی نیست چون اون دیوارها به شکل مناسب روی کرسیها یا شناژها متکی نیست و نمیتونه بار رو منتقل کنه . از طرف دیگه اسکلت محاسباتی هم نیست چون که داره بار تیر بتنی رو با میلگردهای داخلیش و در عین حال با دیوار زیرش تحمل میکنه !!! یکجور تقلب برای کاهش میلگردهای مصرفی . الان اگر به هر دلیلی اون دیوار رو از زیر تیر بردارن اونوقت ممکنه اسکلت نتونه بایسته و فرو بریزه . از طرف دیگه اگر تمام بار رو به دیوار بدن و مثلا تیرها رو حذف کنن اونوقت اونهم نمیتونه پایدار بمونه . این عکسها نمونه خیلی بدیه برای شناختن ساختمون بنائی یا اسکلت و نمونه عالی و کاملیه برای نشون دادن ساختمونهایی که بی قانون و دیمی ساخته میشه ! از اینجور ساختمونها بجز در حومه شهرها و یا روستاها و ... استفاده نمیشه و به هیچ وجه مجاز نیست . خیلی از اینها حتی بدون زلزله و موقع وارد شدن بارهای ثقلی فرومیریزه ! فکر نکنم منظورت از ساختمونهایی که خیلی دور و برت میبینی یک همچین چیزی بوده باشه ؟!​

:surprised:ما اینارو به عنوان ساختمان بنایی در نظر میگرفتیم تو کلاس!
البته فکرشو تا حالا نکرده بودم که اتصال خوبی بین دیوار و شناژ نیست
و متاسفانه من از اینا خیلی دیدم مخصوصا تو قسمت هایی از شهر که داره جدید ساخته میشه
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
:surprised:ما اینارو به عنوان ساختمان بنایی در نظر میگرفتیم تو کلاس!
البته فکرشو تا حالا نکرده بودم که اتصال خوبی بین دیوار و شناژ نیست
و متاسفانه من از اینا خیلی دیدم مخصوصا تو قسمت هایی از شهر که داره جدید ساخته میشه


خوب بنایی هم هست اون عکس هایی که شما گذاشتید . لازم نیست تمام دیوار ها در سازه برای بار جانبی طراحی بشند که نیاز به میلگرد داشته باشند . میتونند به عنوان فقط دیوار بار بر یا فقط دیوار حائل هم استفاده بشند . در هر راستای سازه 2 دیوار مسلح هم کافیه و بقیه دیوار ها فقط باربری دارند . مثل همین شکلهایی که شما نشون دادید .
 

PostModern

عضو جدید
مرسی از کمکتون . من اصلاٌ نمیخواستم به شما جسارتی بکنم . فقط میخواستم از ایجاد تابو ها جلوگیری کنم . شما گویا زندگی موفقی داشتید که در 30 سالگی موفق به کسب اینهمه رزومه کاری شدید . من تسلیم . شما عسلویه کار میکنید ؟ یک جاهایی هم نوشته بودید من خیلی برام سوال شد :
من تا حالا هیچ ساختمون بنایی طراحی نکردم ولی خیلی بیشتر از تمام سازه هایی که خیلی از مهندسین تا آخر عمرشون طراحی و محاسبه میکنن این کار رو انجام داده م .
الان هم نمیخواستم بنویسم ولی فکر میکنم یکی باید این رو بهت بگه که بحث کردن از 2800 یا امثال اون فقط مال دانشجوهای سال دومه نه مهندسین حرفه ای !
من برای اولین بار در ایران مخازن دهها هزار متر مکعبی آب و سیالات دیگه رو به تنهایی و با تحقیق روی دهها آئین نامه روز دنیا طراحی کردم .
بلکه من ازت میخوام تا یک دستگاه 600 تنی رو در ارتفاع 50 متری زمین و به همراه دهها و دهها دستگاه تناز بالای دیگه در مقابل زلزه و در شرایط خاص بهره برداری آنالیز کامل دینامیکی کنی

ما توی ایران پلهای بتن پیش تنیده ای رو برای اولین بار بعد از انقلاب محاسبه و اجرا کردیم
ضمنا من سی سالمه ولی متاسفانه از هشت سال قبل یا در کنار قویترین اساتید این رشته کار کردم و یا مسئولیت خیلی از تیمها و پروژه های حرفه ای رو به عهده داشته م .
---------------------
1-اگه طراحی نکردید پس چطور خیلی محاسبه کردید ؟
آیین نامه 2800 حاصل دسترنج 50 دکتر و مهندس این رشته هستش که مبنای ساختمون سازی در ایران هستش ! شما خیلی راحت زیر سوال بردیدش ! مهندسین حرفه ای فقط زحمت یک مدل کردن در برنامه Etabs رو میکشند و انتخاب گزینه تحلیل طیفی !
اگر مخازن دهها هزار متر مکعبی استخر مانند بوده که خوب با یک جدول سازه از کتاب طاحونی هم میشه طراحیش کرد و اگر مخازن کروی و .. بوده که برنامه Ansys اون کار و انجام میده و اصلاٌ در تخصص بچه های سیالات هستش نه عمران ! وگرنه الان تمام عمرانیها توی شرکت نفت کار میکردند :)
در مورد دستگاه 600 تنی هم اوم . سازه با یک درجه آزادی :) یک معادله دیفرانسیل خیلی ساده میشه نوشت و تا هر چند مدی که دلتون میخواد با 2 تا مشتق و ضرب و تقسیم محاسبه کردش ! خدا رو شکر که استادمون تا سازه 10 طبقه رو با دست تحلیل دینامیکی تحت بارهای انفجار و زمین لرزه و ... یادمون داد
پل های پیش تنیده برای اولین بار ؟ بحث بتن پیش تنیده مربوط به فوق سازه میشه . شما هم مخزن کار میکنید هم پل هم سازه !؟ میشه بپرسم این پل کجا اجرا شده ؟
شما چرا متاسفید که از 8 سال قبل کار کردید ؟ :(
توهین تلقی نشه ... لطفاٌ قصد جسارت به ساحت شما رو ندارم من یک مهندس بقول شما سال دومی هستم و اینها برام سوال بود فقط .


ببین پسر خوب ! یک مهندس حرفه ای هرگز یک کار انجام نمیده . فقط محاسبه نمیکنه . فقط نظارت نمیکنه . فقط مدیریت نمیکنه . همه این کارها رو باید انجام بدی تا حرفه ای باشی ! سن کم من رو هم ببخش به روزی دوازده تا چهارده ساعت کار کردنم کنار همون اساتیدی که ساده ترینشون چیزی مثل آبا یا 2800 رو نوشته . البته این حجم کار نه به خاطر خود کار . بلکه به خاطر تعهدی که داشتم . اما عسلویه . یک بخشی از سازه های سنگین بندر امام و عسلویه رو من محاسبه کردم . همون ساختمونهای خاص ! ساختمونهایی که قرار بود کروپ آلمان محاسبه شون کنه اما نکرد و فرستاد اینجا و چند تا جوون زیادی داغ مثل من هوس کرده ن محاسبه ش کنن . البته زیر نظر اساتید بزرگ . اینکه مخازن آب چی هست و تخصص کیه بهتره راجع بهش بحث نشه چون فهمیدم اون رو با مخازن فلزی سیالات عوضی گرفتی . چی بگم ؟ میتونی اگر یک روز یکی از اون اساتید رو دیدی ازش بپرسی که مثلا طراحی یک مخزن بتنی پنجاه هزار متر مکعبی آب با شرایط خاص بهره برداری یعنی چی ؟ ولی لطف کن از چیزی که اطلاع نداری اینجوری راجع بهش سور نزن . محاسبه پل هم بابت این بود که توی دفاتری که ما کار میکردیم هیچ مهندسی قرار نبود فقط بلد باشه یک تیپ سازه طراحی کنه . هر پروژه ای که میومد بسته به توانائیهای بچه ها تقسیم میشد . و من رئیس تیم محاسبات بودم . توی تمامش درگیر میشدم . و میخوام این رو بدونی که محاسبات سازه اونقدر که تو فکر میکنی ساده نیست . اون دفترچه محاسباتی رو که میشه یک شبه بست به درد قوطی کبریت میخوره . من سازه هایی رو محاسبه میکردم که کامپیوترهای حرفه ای فقط یک شب تا صبح باید اونها رو ران میکردن . اینکه همه چیز رو ساده میگیری ( مثلا میتونی یک تانک به ارتفاع سی متر رو روی تراز بالای یک ساختمون با یک سازه معمولی با یک درجه آزادی مدل کنی ) البته بینظیره . چون من با بهترین همون اساتید روزها وقت گذاشتیم تا مدل واقعی اونها رو بسازیم ! این ساده فرض کردن محاسبات بابت اینه که تا حالا سازه ای رو محاسبه نکردی که بخوای پیش چندین تیم مهندسی ازش دفاع کنی و بره و اجرا بشه و زیر بار قرار بگیره ! که خوب اگر کوچکترین اتفاقی براش بیفته بدجوری زندگیت رو میبازی . مهندسی سازه فقط یک مشت تئوری نیست که اینجا راجع بهش بحث کنیم . بلکه یک تجربه خیلی خیلی اعصاب خردکنه که خوشبختانه تو داری از دور بهش نگاه میکنی و میگی خیلی هم راحته ! این خیلی عالیه . اما اگر میخوای توی مجامع حرفه ای مهندسی هم بری و بیای و اگر میخوای بجز این قوطی کبریتها چیز دیگه ای هم طراحی کنی لطف کن و دست از این نگاهت به مهندسی سازه بردار . سازه هایی که توی بندر امام محاسبه و اجرا شد و الان تحت باره بعضیهاش طی سه ماه محاسبه شد ! میتونی تصور کنی سه ماه کار شبانه روزی یعنی چی ؟ و تو باز از محاسبه شبانه سازه ها میگی ؟ بله . اون سازه رو من در یک ساعت محاسبه میکنم ولی راستش هیچ جا نمیگم که من مهندس محاسبم بابت همچین کاری !!! ضمنا من گفتم که ساختمون بنایی طراحی نکردم اما خیلی سازه ها با سیستمهای سازه ای دیگه رو طراحی کرده م . بگذریم . من ترجیح میدم تو نه از این سیستمهای قوطی کبریتی بلکه از سازه های خیلی پیچیده تر بگی و بحث کنی تا اینکه اینجوری وقتمون رو هدر بدیم . و کم کم به جای حرف زدن از اونها بری سراغ طراحی اونها . اینه که خوبه نه بحثهای این تیپی . اونوقت شاید خیلی از نظراتت عوض بشه ؟!​
 

PostModern

عضو جدید
:surprised:ما اینارو به عنوان ساختمان بنایی در نظر میگرفتیم تو کلاس!
البته فکرشو تا حالا نکرده بودم که اتصال خوبی بین دیوار و شناژ نیست
و متاسفانه من از اینا خیلی دیدم مخصوصا تو قسمت هایی از شهر که داره جدید ساخته میشه


اون ساختمون یک چیزیه بین سیستم بنائی و سیستم اسکلت . هیچ کدومش نیست . یک طرح غلطه که خیلی در نقاط دورافتاده ای که نظارتی به اجرای ساختمون وجود نداره استفاده میشه . مجاز نیست . صحیح نیست . خطر تخریب بنا موقع زلزله رو تشدید میکنه . اون دیوار ( که باربر نیست اما تیر بتنی رو بهش متکی کردن ! ) موقع زلزله میریزه و چون اون تیر هم برای اسکلت محاسبه نشده بلافاصله تخریب میشه و بعد بقیه بنا . اینها سیستمهای صحیح نیستن و متاسفانه در ایران تا دلت بخواد از این چیزهای بی قانون میبینی . اگر سیستم دیوار باربر رو داشت جور دیگه ای بود و اگر اسکلت محاسبه شده داشت هم جور دیگه ای . شیوه اجرای اون هم فرق میکرد . ولی این یک سیستم غلطه که نمیتونی دنبال خصوصیات رفتاری سازه و یا شیوه صحیح اجرایی بنا در اون بگردی !​
 

PostModern

عضو جدید
قبلا یک کمی راجع به اسکلت صحبت کردیم . ولی قبل از اینکه ادامه ش بدیم باید راجع به مصالحی صحبت کنیم که با اونها سیستم ساختمانی اسکلت بندی قابل اجرا شد . قبل از اون از مصالح بنایی استفاده میشد که به وفور در همه جا پیدا میشد . تا اینکه ساخت دوتا ماده ساختمونی ( یعنی بتن و فولاد ) همه چیز رو تغییر داد . بتن از ابتدا برای مصارف عمرانی ساخته شد اما فولاد اول در رشته ها و صنایع دیگه به کار گرفته شد بعد نوع خاصی از اون در ساختمون سازی استفاده شد .​

اما بتن . در بناهای قدیمی شرقی انواع ملاتها استفاده میشده که مقاومت بسیار بالایی داشته و هنوز بعد از چندین قرن پابرجاست . بتن هم یکجور ملات مقاومتره . از شن ( سنگدونه های یکی دو سانتی ) و ماسه و سیمان و آب ساخته میشه . با ملاتی مثل ماسه سیمان مقایسه ش کنین . فقط سنگدونه درشت ( شن ) رو بیشتر از اون داره . مقاومت بالاترش و نوع کاربردش هم بابت همینه . برای ساخت بتن باید شن و ماسه و سیمان و آب رو با هم مخلوط کرد . با نسبتهای مشخص . وقتی برای یک پروژه عظیم بتنی میخواین مشخصات بتن مصرفی رو ارائه کنین حتما باید براساس شرایط پروژه این نسبت مصالح مصرفی در ساخت بتن رو حساب کنین . به این کار میگن دادن طرح اختلاط بتن . مثل دستور آشپزی می مونه که چقدر از چه چیزی رو باید با اون یکی مخلوط کرد . طرح اختلاط رو میشه به صورت حجمی داد ( یعنی مثلا چهار حجم شن رو با سه حجم ماسه با یک حجم سیمان مخلوط کرد ) و یا به صورت وزنی ( یعنی x کیلو شن رو با y کیلو ماسه و z کیلو سیمان مخلوط کرد ) . اینکه طرح اختلاط به صورت وزنیه یا حجمی به آئین نامه مورد استفاده و شرایط اجرایی ربط داره . مثلا در ایران که سیستمهای توزین دقیق در کارگاه وجود نداره اغلب طرحهای اختلاط به صورت حجمیه . پیمونه مورد استفاده ش هم میتونه هرچیزی باشه . سطل . بیل !!! فرغون ! هر چیز دیگه ای و یا بسته های استاندارد مخصوص این کار . اما در جایی که تولید بتن کنترل شده تر باشه معمولا سعی میشه از طرح اختلاط وزنی استفاده بشه . برای طراحی کردن نسبت اختلاط مصالح مصرفی در ساخت بتن باید از یک آئین نامه استفاده بشه . بهتره که این آئین نامه همون آئین نامه ای باشه که مهندس محاسب میخواد باهاش سازه رو طراحی کنه . معروفترین آئین نامه بتن دنیا آئین نامه آمریکاست (ACI) . اما میشه از آئین نامه انگلیس (BS) و یا آئین نامه مشترک اروپا ( EUROCODE) و یا آئین نامه ایران ( آّبا ) و ... هم استفاده کرد . در حالت متعارف طراحی براساس آئین نامه آمریکا متداولترین روش کاره در حالیکه صرفا برای ارائه طرح اختلاط میشه از روش آئین نامه انگلیس که خیلی کاملتره هم استفاده کرد . در هرکدوم از این روشها و براساس پارامترهای مختلف میشه طرح اختلاط بتن رو محاسبه کرد . این طرح برای تهیه بتن به سایت ابلاغ میشه . برای ساخت بتن در حجم محدود میشه از دستگاههای بتن ساز ثابت ( بتونیر ) استفاده کرد . این دستگاهها به درد کارهای کم حجم میخوره . ولی در کارهای بزرگتر ممکنه بتن آماده از کارخونه های بتن ساز خریداری بشه . این بتن در ماشینهایی به اسم تراک میکسر به سایت حمل میشه . حجم استوانه دوار تراکها متفاوته . از تراکهای قدیمی چهار متر مکعبی تا تراکهای چند محوره دوازده متر مکعبی . اما به صورت نرمال شش هفت متر مکعب بتن در اونها مخلوط میشه . در سایتهای خیلی بزرگ که حجم بتن ریزی خیلی خیلی زیاده و ممکنه در ساعات مختلف شبانه روز بتن ریزی انجام بشه معمولا ترجیح داده میشه که بتن مورد استفاده رو در بخشی از سایت به اسم بچینگ تولید کنن . این یک کارخونه کامل تولید بتن در ابعاد کوچکتره . بتن به هرکدوم از این روشها که بخواد تولید بشه باید اول شن و ماسه و سیمان و آب رو به نسبتی که گفته شد با هم مخلوط کرد . این مخلوط باید در استوانه میکسر شروع به چرخش بکنه تا تمام مواد مصرفی کاملا با هم مخلوط بشن . حداقل زمان لازم برای اینکه بتن قابل استفاده شده باشه نیم ساعته و حداکثر زمان مجاز برای میکس بتن یک ساعت ( با ارفاغ یک ساعت و نیم و نه بیشتر ! ) . یعنی قبل از نیم ساعت هنوز بتن به حالت مخلوط کامل نرسیده و بعد از گذشت یک ساعت یا کمی بیشتر دیگه بتن قابل استفاده نیست ( اصطلاحا میبره ! ) و بتن ریزی با اون مجاز نیست . حالا میتونین ببینین که چند درصد از بتن ریزیهایی که مثلا در تهران انجام میشه صحیحه ! یک تراک بتن از اون ور شهر راه میفته و دو ساعت توی ترافیکه تا برسه به سایت . تا پمپ آماده بشه و بتن ریزی شروع بشه کلی طول میکشه . در نهایت بتن مصرفی کاملا مردوده و باید دور ریخته بشه . که البته نمیشه ! تاثیر بتن ریزی با همچین بتن فاسدی بعدها و در موقع بارگذاری دینامیکی سازه خودش رو نشون میده . ترکهای عمیق و پوسیدگی و تخلخل بالا از معایب این بتنهاست . خوب . بتن به هر روشی ساخته میشه باید ریخته بشه در محل خودش . مثلا در پی . یا ستونها . یا تیرها . اونها قبلا قالب بندی و آرماتورگذاری شده . برای بتن ریزی از پمپ استفاده میشه . بتن آماده از بتونیر یا تراک به وان پمپ ( محفظه ای مثل وان که کنار پمپ قرار داره ) ریخته میشه و به محل مورد نظر پمپ میشه . پمپها در کارهای کوچیک به صورت ثابت هستن و در کارهای معمولی از پمپ متحرک ( یک ماشین بزرگ مثل جرثقیل یا ماشین آتشنشانی ) استفاده میشه . اینکه این ماشینها چه مدلی دارن و چقدر از تازیخ مصرفشون گذشته خیلی مهمه و همه جای دنیا مورد بازرسی قرار میگیره . ولی در ایران نه ! به کرات تراکهایی رو میبینین که پره های داخلی اونها شکسته و عملا بتن در اونها مخلوط نمیشه . یا پمپهایی که توان پمپ کردن بتن سفت رو ندارن و راننده پمپ یا با اجازه مهندس ناظر و یا یواشکی به بتن موجود توی وان پمپ آب اضافه میکنه و اون رو بقدری شل میکنه که پمپ بشه ! اینها اونقدر در کارها عادی شده که کسی به تبعات واقعی اون فکر نمیکنه و خدای نکرده بعد از یک زلزله وحشتناک تمام این بحثها شروع میشه که چرا ساختمونهایی با عمر فقط چند سال اینهمه ضعیف و غیر مقاوم بودن ! بگذریم . بعد از اینکه بتن ریزی یک قسمت انجام میشه سطح بتن با ماله دستی و یا شمشه های ریلی صاف و تمیز میشه . البته اگر بتن اکسپوز باشه اونوقت این مرحله با شمشه های دقیق و ماله های سطحی ماشینی انجام میشه . بعد از این کار باید سطح بتن با یک عایق حرارتی پوشیده بشه . چیزی مثل پشم شیشه یا نایلون یا ... . ( البته این کار هم در ساختمونهای معمولی ایران انجام نمیشه ! ) . این کار بابت حفظ حرارت بتن در حین عمل آوری اونه . این یعنی چی ؟ چی میشه که ترکیب اون مصالح تبدیل به یک ماده مقاوم مثل بتن سازه ای میشه ؟ این قضیه ش یک کمی پیچیده ست اما همینقدر میگم که در اثر فعل و انفعال شیمیایی سیمان و آب یک ژل خاص تولید میشه که مثل چسب تمام سنگدونه های کوچیک و بزرگ رو به هم میچسبونه . حرارتی که اینجا و براساس همین واکنش شیمیایی ( که بهش میگن هیدراتاسیون سیمان ) تولید میشه به حرارت هیدراتاسیون معروفه و اگر سریع از دست بره یا شرایط هیدراته شدن تکمیل نشه بتن ضعیف و غیر قابل بارگذاری رو به دست میاریم . برای تکمیل این فعل و انفعال و مقاوم شدن بتن ( به مرور زمان ) احتیاج به حفظ اون حرارت و ضمنا تامین آب کافی و مداوم برای تکمیل واکنشه . به مجموعه این کارها که انجام میشه تا بتن تازه بتونه سیر مناسب کسب مقاومتش رو طی کنه میگن عمل آوری بتن . در این مدت باید بتن رو خوب پوشوند و همیشه مرطوب نگاهش داشت . اینجوری بتن تقریبا بعد از هفت روز به مقاومت اولیه خودش میرسه و اگر عمل آوری مناسبش ادامه داشته باشه بعد از تقریبا یک ماه ( بیست و هشت روز ! ) به مقاومت نهایی خودش میرسه . این همون مقاومتیه که طراح سازه در محاسبات خودش برای بتن در نظر میگیره . تا قبل از اینکه رسیدن بتن به مقاومت فوق تایید نشده باشه حق استفاده از عضو بتن ریزی شده به عنوان عضو رسمی سازه ای وجود نداره و هیچ باری نباید به اون مقطع وارد بشه . ( البته این در حالت کلیه و خیلی وقتها با فراهم کردن نگهدارنده های مناسب و یا استفاده از دیتیلهای خاص میشه سریعتر از اینها روی عضو تازه بتن ریزی شده بار گذاشت ولی این فقط به دستور مهندس محاسب بستگی داره ! ) . بگذریم . وقتی بتن ریزی در حال انجامه باید یک سری آزمایشهایی روی بتن انجام بشه . مثلا باید یک سری نمونه از بتن گرفته بشه و بعد در محل آزمایشگاه و به صورت مرطوب نگهداری بشه تا در زمانهای مورد نیاز ( مثلا هفت یا بیست و هشت یا چهل و دو روز بعد از نمونه برداری ) شکسته بشه . نمونه رو زیر گیج مقاومت فشاری میذارن و اونقدر بار وارد میکنن تا بشکنه . اون عدد رو به عنوان مقاومت فشاری بتن اعلام میکنن . نمونه ها باید براساس همون استانداردی برداشته بشه که طراحی با اون انجام میشه . نمونه های استاندارد آمریکایی به شکل استوانه هستن . به قطر 15 سانتیمتر و ارتفاع 30 سانتیمتر . اما نمونه های اروپایی و ایرانی معمولا به شکل مکعبی هستن . به ضلع 15 یا 20 سانتیمتر . اگر طراحی با یک استاندارد و نمونه گیری با استاندارد دیگه ای انجام شده باشه باید اینها به هم تبدیل بشن . ضرایب تبدیل متفاوتی وجود داره ولی خود من همیشه از ضریب هشتاد درصد استفاده میکنم . یعنی مقاومت نمونه استوانه ای رو تقریبا هشتاد درصد نمونه مکعبی فرض میکنم . اینجوری اگر جواب آزمایش مقاومت فشاری برای یک نمونه مکعبی 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشه مقاومت نمونه استوانه ایش تقریبا 240 کیلوگرم بر سانتیمتر مربعه . این مهمه چون در طراحی ازش استفاده میشه . آزمایش دیگه آزمایش اسلامپه . این آزمایشیه که شل یا سفت بودن بتن ( روانی و کارایی بتن ) رو مشخص میکنه . با شکل آزمایش کار نداشته باشین ولی این رو بدونین که بتن ریزی متعارف معمولا با بتنی به اسلامپ شش تا ده سانتیمتر انجام میشه . البته این به وضعیت آب و هوا و شرایط جغرافیایی پروژه و حساسیت مقطع بتن ریزی و رطوبت هوا و وزش باد و ... ربط داره و خیلی خیلی مهمه . یکی از چیزهائیه که مهندس ناظر باید کاملا بفهمه و رعایت کنه . توضیحات زیادی هم داره ولی اینجا جاش نیست . الان دیگه بتن ریزی تموم شده . صبر کردیم و نمونه ها رو توی آزمایشگاه شکوندیم و مقاومت بتن رو فهمیدیم . اگر این مقاومت به اندازه مورد نیاز باشه که هیچ . اما اگر ضعیفتر باشه باید عضو رو تقویت کرد و اگر خیلی ضعیفتر باشه باید مقطع رو تخریب کرد و دوباره بتن ریخت . یادتون باشه که تمام این بحثها مال بتن مسلحه نه بتن معمولی ! بتن معمولی عموما با نسبت اختلاط حجمی چهارتا شن و دوتا ماسه و یک سیمان ساخته میشه و بعدا توضیح میدم که چرا به درد مصارف سازه ای نمیخوره !


از بحث بتن یک چیزی موند و اونهم نوع سیمان مصرفی در بتنه . در ایران که از طبقه بندی پورتلند برای سیمان استفاده میشه پنج نوع سیمان داریم که هر کدوم یک کاربرد داره و باید رعایت بشه ! ( هرچند در ایران معمولا موجودی سیمان بازاره که تعیین میکنه چه نوع سیمانی باید استفاده بشه ! ) :

سیمان تیپ یک : متعارف ترین سیمانه و در اغلب بتن ریزیهای معمولی ازش استفاده میشه . نمونه های آزمایشی بتنی که با این سیمان ساخته میشه باید در هفت و بیست و هشت روز شکسته بشه . چون مقاومت اونها در بیست و هشت روز تکمیل میشه . ( هرچند در کارهای مهمتر یک نمونه شاهد هم نگه میدارن که در چهل و دو روز و یا نود روز میشکونن و برای رفع اختلافات احتمالی بین ناظر و پیمانکار استفاده میشه )

سیمان تیپ دو : این سیمان در بتن ریزیهای حجیم و یا در جاهایی که بتن در معرض یون کلر و یا یونهای دیگه با غلظت کمه مورد استفاده قرار میگیره . حرارت هیدراتاسیون این سیمان کمتر از نوع یکه و برای همین میشه بتن ریزی حجیم تری رو با اون انجام داد ( وقتی حجم بتن ریزی زیاد میشه حرارت هیدراتاسیون سیمان خیلی بالا میره و باعث ایجاد ترک در بتن آینده میشه ) . برای همین بتنی که با این سیمان ساخته میشه تقریبا در چهل و دو روز به مقاومت خودش میرسه و همین مقاومت هم به عنوان مقاومت مشخصه طراحی اون به کار میره .

سیمان تیپ سه : این سیمان حرارت هیدراتاسیون خیلی بالایی داره وبرای همین خیلی سریع به مقاومت نهایی بتن میرسه . معلومه که در جاهایی که حجم بتن ریزی پائینه و سرعت بالایی برای احداث سازه احتیاجه استفاده میشه . هرچند مقاومت هفت روزه این نوع کامل شده حساب میشه اما از لحاظ قانونی مقاومت بیست و هشت روزه ملاک طرح سازه هائیه که با این بتن ساخته میشن .

سیمان تیپ چهار : این سیمان همه خصوصیات سیمان تیپ دو رو داره اما ضد یونهای مختلف نیست و برای بتن ریزیهای بسیار حجیم کاربرد داره . مقاومتش بعد از چهل و دو روز کامل میشه .

سیمان تیپ پنج : این سیمان ضد سولفاته و در بیست و هشت روز به مقاومت خودش میرسه . در محیطهایی که مجاور خاک یا آب سولفاته باشه استفاده میشه . باید توجه کرد که در مجاورت آب معمولی ( مثل سازه های دریایی یا مخازن آب ) که یون کلر بیش از سولفات وجود داره لزوما باید از سیمان تیپ دو استفاده بشه و تحت هیچ شرایطی نباید از سیمان تیپ پنج استفاده کنین !​

این توضیح کلی بتن بود . بعدا راجع به بتن معمولی و بتن مسلح و بتن پیش تنیده هم توضیح میدم . برای یادگرفتن تکنولوژی تولید بتن میتونین کتابهای مختلفی رو بخونین اما ساده ترینش کتاب طرح مخلوطهای بتن ( ابراهیم طسوجی ) . شناخت کامل بتن و موادی که میشه بهش اضافه کرد و تاثیر اون مواد نه تنها در محاسبات سازه بلکه در طرح معماری بنا از اهمیت فوق العاده ای برخورداره . حتما این کتاب رو ورق بزنین . اگر چیزی هست بپرسین تا بریم مرحله بعد​
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
با اجازه یه چند تا سوال دارم!
واحد اسلامپ دقیقآ چیه؟سانتیمتر بر چی؟!
بعد گفتی
اما اگر ضعیفتر باشه باید عضو رو تقویت کرد و اگر خیلی ضعیفتر باشه باید مقطع رو تخریب کرد و دوباره بتن ریخت .
چه جوری اونو تقویت میکنن؟
میشه یه کمم درباره ی ماله و شمشه توضیح بدی؟
 

PostModern

عضو جدید
با اجازه یه چند تا سوال دارم!
واحد اسلامپ دقیقآ چیه؟سانتیمتر بر چی؟!
بعد گفتی

چه جوری اونو تقویت میکنن؟
میشه یه کمم درباره ی ماله و شمشه توضیح بدی؟

وقتی نتیجه های آزمایش بتن میاد معمولا اگر نزدیک مقاومت قید شده در نقشه ها و دفترچه محاسبات باشه مورد قبول قرار میگیره . اگر یک کمی کمتر باشه هم براساس بخشنامه های موجود فقط پیمانکار رو جریمه میکنن . اما اگر مقاومت خیلی پائین باشه معمولا صبر میکنن و نمونه های شاهد رو میشکنن . اگر اونها هم جواب پائینی بده میرن سراغ آزمایشهای تکمیلی . مثلا یک قطعه از بتن رو درمیارن و مستقیما تحت آزمایش قرار میدن . به این کار میگن کرگیری ( یعنی گرفتن یک هسته از بتن واقعی در محل ! ) . البته معمولا کرگیری هم نتیجه آزمایشها رو تایید میکنه ولی اگر مقاومت بالایی جواب بده معنیش اینه که نمونه های آزمایشگاهی در شرایط مناسبی تهیه و یا تست نشدن ! اگر بعد از تمام این قضایا ثابت شد که مقاومت بتن پائینتر از حد قابل پذیرشه مساله رو به مهندس محاسب سازه و یا شورای فنی ( متشکل از نماینده کارفرما و مشاور و پیمانکار ) ارجاع میدن . اگر بشه عضو رو تقویت کرد این کار رو میکنن . مثلا پوسته بتن قبلی رو تا رسیدن به آرماتورها برمیدارن و بعد مجددا آرماتور تقویتی کار میذارن و در ابعاد بزرگتری نسبت به ابعاد اولیه طرح قالب بندی و بتن ریزی میکنن . البته به این سادگی نیست و خیلی مسایل باید رعایت بشه . توی دهه اخیر و در دو پروژه بسیار بزرگ شهر تهران این اتفاق افتاد و پیمانکار ملزم شد تعداد زیادی از اعضای سازه رو تقویت کنه . ولی گاهی اوقات ( البته به ندرت ! ) حتی نمیشه با تقویت عضو هم به ایمنی لازم و مقاومت مورد نیاز رسید . در این شرایط معمولا کار به مراجع قضایی و درگیریهای مالی کلان میکشه و پیمانکار ملزمه اون اعضا رو تخریب کنه و دوباره از اول بتن ریزی کنه . این مساله در پروژه های بزرگی که تخریب یک عضو ممکنه به تعدادی از اعضای سالم دیگه آسیب بزنه خیلی حاد میشه و معمولا باید دست محاسب از لحاظ فنی بسیار پر باشه تا بتونه به چندین مرجع رسیدگی فنی که برای این کار تشکیل میشه ثابت کنه تخریب یک بخش یا چند بخش بنا ضروریه . این روال در پروژه های بزرگ اتفاق میفته و گاهی باعث توقف یک کار به مدت چند سال و ... میشه .


آزمایش اسلامپ اینجوریه که یک مخروط ناقص استاندارد رو با باتنی که داره در محل ریخته میشه پر میکنن و جداره مخروط رو به بالا میکشن . جوری که ناگهان بتن بدون جدار و محفظه قرار بگیره . مثل اینکه یک ماده نیمه جامد رو یکهو از ظرفش خارج کنی . اون مخروط ناقص بتن به دلیل وزن خودش و با الگویی مثل گسترش یک کوه از قله به دامنه ش پائین میریزه ! اصطلاحا افت میکنه . خوب اگر بتن خیلی شل باشه که کاملا فرومیریزه و اصلا قابل استفاده نیست . ( البته در بعضی جاها مثل بتن ریزی شمعهای عمیق ممکنه بتن با اسلامپ خیلی بالا مورد نیاز باشه که اون بحثش فرق میکنه ! ) . اما در حالت متعارف اون حجم منظم اولیه بتن که در قالب بوده با برداشتن قالب به شکل حجم نامنظم و فروریخته ای در میاد که حالت یک تپه رو در ذهنت تداعی میکنه . اختلاف ارتفاع سطح بالایی قالب و بتن در حالت اول ( قبل از برداشتن قالب ) با بالاترین نقطه بتن بعد از ریزشش ( در اثر برداشتن قالب و رها شدن اون تحت وزنش ) رو اندازه میگیرن و بهش میگن اسلامپ بتن ! برحسب سانتیمتر . اینکه در چه کاری و با چه اهمیتی و در چه شرایط آب و هوایی و جغرافیایی داریم بتن ریزی میکنیم خیلی مهمه در تعیین اسلامپ مجاز بتن . بتن با اسلامپ خیلی پائین ( یعنی بتن خیلی سفت ) قابل پمپ شدن نیست و نمیتونه تمام زوایای قالب و اطراف آرماتورها رو بپوشونه . بتن با اسلامپ خیلی بالا هم ممکنه اونقدر شل باشه که اصلا نشه به عنوان بتن روش حساب باز کرد . البته این در حالت کلیه و در شرایط خاص ممکنه بتن ریزی با اسلامپ غیرمتعارف در بعضی از سازه ها و ... ضروری باشه !


ماله که معلومه چیه ! باهاش سطح کار رو صاف میکنن . اما شمشه تعاریف کارگاهی متفاوتی داره و بناها ممکنه هزارتا چیز رو به این اسم بدونن . اما متعارف اون یک میله بلند غیر مدوره که مثل یک مستطیل تو خالی می مونه و روی کار کشیده میشه تا سطح رو به صورت یکنواخت صاف کنه . بعضی جاها هم شمشه کشی برای اینه که تراز نهایی نازک کاری کار رو ( مثلا روی دیوار ) مشخص کنن و اون رو به عنوان اوستاکار بگیرن و سطح رو به اون تموم کنن . دوتا شمشه یا هر چیز دیگه ای رو که بشه به دیوار یا سطوح دیگه متصل کرد تراز میکنن و بعد بین اونها ریسمون کشی میکنن و بعد نازک کاری رو انجام میدن . اینجوری سطح یکنواختی به دست میاد و پستی و بلندی کار گرفته میشه . بعضی جاها ممکنه روی کفها به جای این کار از کروم بندی استفاده کنن و شیب کف رو در بیارن یا ... . چون در صاف کردن سطوح کف با ابعاد بزرگ معمولا امکان ماله کشی دستی وجود نداره و کار رو کثیف و نامنظم میکنه از همون شمشه ها و یا چیزی مثل اونها برای صاف کردن سطح کار استفاده میشه که این رو هم مجازا به اسم شمشه کشی میشناسن . الان از شمشه های بلند ریلی برای صاف کردن سطح کار ( مثلا در بتنهای کف وسیع یا دال عرشه پلهای مرکب و ... ) استفاده میشه .​
 

PostModern

عضو جدید
این رو در بحث قبلی نگفتم چون یک مساله متفاوته ولی در بعضی از پروژه ها که اعضای بتنی به مقاومت مورد نیاز نمیرسن و تخریب اونها هم به هر دلیل ممکن نیست ( مثلا اهمیت زمانی اتمام پروژه یا تاثیر زیاد تخریب اون اعضا بر بقیه قسمتها یا ... ) از موادی مثل الیاف کربنی یا رزینهای پرمقاومت برای تقویت عضو ضعیف استفاده میشه . الیاف به صورت خاص و تحت کشش بالا دور اون عضو پیچیده میشه و این کار تا رسیدن به شبکه و ضخامت مورد نیاز برای عملکرد دورگیر صحیح اون الیاف ادامه پیدا میکنه . این کار در ستونهای ضعیف بسیار رایجه . و یا از رزینهای خاص برای افزایش باربری بعضی از اعضا استفاده میشه . این روشها در شرایط حاد جایگزین تقویت معمولی و یا تخریب اعضای ضعیف سازه ای میشه . اما چون مهمترین کاربرد اونها در مقاوم سازی بناهای موجوده نخواستم قاطی اون بحث قبلی عنوانش کنم . اگر اونقدر وقت کردم که به مقاوم سازی برسم حتما کاملتر توضیحش میدم .​
 
  • Like
واکنش ها: nino

nino

مدیر بازنشسته
سیمان تیپ دو : این سیمان در بتن ریزیهای حجیم و یا در جاهایی که بتن در معرض یون کلر و یا یونهای دیگه با غلظت کمه مورد استفاده قرار میگیره . حرارت هیدراتاسیون این سیمان کمتر از نوع یکه و برای همین میشه بتن ریزی حجیم تری رو با اون انجام داد ( وقتی حجم بتن ریزی زیاد میشه حرارت هیدراتاسیون سیمان خیلی بالا میره و باعث ایجاد ترک در بتن آینده میشه ) . برای همین بتنی که با این سیمان ساخته میشه تقریبا در چهل و دو روز به مقاومت خودش میرسه و همین مقاومت هم به عنوان مقاومت مشخصه طراحی اون به کار میره .​

سیمان تیپ سه : این سیمان حرارت هیدراتاسیون خیلی بالایی داره وبرای همین خیلی سریع به مقاومت نهایی بتن میرسه . معلومه که در جاهایی که حجم بتن ریزی پائینه و سرعت بالایی برای احداث سازه احتیاجه استفاده میشه . هرچند مقاومت هفت روزه این نوع کامل شده حساب میشه اما از لحاظ قانونی مقاومت بیست و هشت روزه ملاک طرح سازه هائیه که با این بتن ساخته میشن .​

پست مدرن جان مرسي عالي توضيح دادي .;)
فقط يه چند تا سئوال داشتم . سيمان تيپ 2 همون سيمان كندگيره و سيمان تيپ 3 همون سيمان زودگيره ؟
و اينكه تمام بتن ريزي ها نياز به ويبره داره ؟
و اصطلاح سيمان سوخته يعني چي ؟
ممنون
 

PostModern

عضو جدید
پست مدرن جان مرسي عالي توضيح دادي .;)
فقط يه چند تا سئوال داشتم . سيمان تيپ 2 همون سيمان كندگيره و سيمان تيپ 3 همون سيمان زودگيره ؟
و اينكه تمام بتن ريزي ها نياز به ويبره داره ؟
و اصطلاح سيمان سوخته يعني چي ؟
ممنون
سیمان تیپ دو و تیپ چهار کندگیر هستن و سیمان تیپ سه زودگیر .​

در تمام بتن ریزیهایی که بتن با آرماتور مسلح شده احتیاج به ویبره کردن داریم . یعنی همون موقع که بتن ریزی انجام میشه با شلنگهای بلندی که سر اونها یک استوانه دوار وجود داره مجموعه قالب و آرماتور و بتن رو ویبره میکنن تا بتنی که هنوز حالت نیمه جامد و روان داره به همه جای قالب برسه و اطراف تمام آرماتورها رو بگیره . اگر بتن با الیاف میکرونی مسلح شده باشه معمولا احتیاج به ویبره نداره . در بتنهای غیر مسلح هم معمولا ویبره نمیزنن مگر حجم کار زیاد باشه یا قالب بندی خاصی داشته باشیم .​

منظور از بتن سوخته اون بتنیه که آب کافی برای عمل آوری بهش نرسیده . چون وقتی بتن ریزی انجام میشه بعدش باید حداقل تا یک هفته اون بتن رو مرطوب نگه داشت . آبی که در این مرحله به بتن میرسه برای انجام واکنشهای شیمیایی سیمان و کسب مقاومت بتن لازمه . اگر آب به بتن نرسه واکنش هیدراتاسیون سیمان کامل نمیشه و بتن نه تنها به مقاومت خودش نمیرسه بلکه از لحاظ ظاهری هم حالت پوک و متخلخل و ترک خورده میگیره . ضمنا سطح بتن به شکلی درمیاد که معلوم میشه بتن در اثر کمبود آب دچار این وضعیت شده . ( یعنی قابل تشخیص از معایب دیگه بتن مثل ویبره نخوردن یا ... هست ! )​
 

PostModern

عضو جدید
بتن در ابتدا به صورت غیر مسلح و دقیقا مثل مصالح بنایی دیگه ( سنگ و آجر و ... ) به کار گرفته شد . هم در ساختمونها و هم در محوطه سازیها و ... . هنوز هم بتن غیر مسلح در ساختمون سازی کاربرد داره . ( بتن مگر . بتن کفسازی . و ... ) . تمام مصالح بنایی و همینطور بتن غیر مسلح مقاومت فشاری تقریبا مناسبی دارن اما به هیچ وجه تحمل کشش رو ندارن . حواستون باشه که منظور از عدم دارا بودن مقاومت کششی به این معنی نیست که مثلا میشه یک آجر رو از دو طرف کشید تا مثل یک پارچه پاره بشه !! نه . بحث از مقاومت در مقابل نیروهای خیلی بیشتر از اینهاست . مثل نیروهایی که در یک سازه به اعضاء مختلفش وارد میشه . مصالح بنایی نمیتونن نیروی کششی رو تحمل کنن . تمام اعضائی که با این مصالح ساخته میشن باید فقط تحت فشار قرار داشته باشن وگرنه تخریب میشن . به شکل طاقها و قوسها دقت کنین ! چرا به اون شکل ساخته میشه ؟ چرا خیز رو به بالا داره ؟ چرا این شکلی ساخته میشه و مثلا تخت یا رو به پائین ساخته نمیشه ؟ چون در هر حالتی غیر از همین حالت طاق باید نیروهای خمشی و در اثر اون نیروهای کششی رو هم تحمل کرد و مصالح بنایی نمیتونن . درحالیکه در قوسها و طاقها و گنبدها و ... تمام نیروها تبدیل به فشار میشن ! بتن غیر مسلح هم دقیقا همین نقص رو داشت و فقط در اعضای فشاری و یا در بخشهای غیر سازه ای استفاده میشد . ( منظورم از بخشهای غیر سازه ای طیف وسیعی از بتن ریزیهای محوطه و مبلمان محوطه و مجسمه ها و نمادها و ... است ) . برای همین تلاش شد تا به نحوی این عیب در بتن برطرف بشه . بر این اساس سه نوع کلی از بتنهای مسلح در طی چند قرن ساخته شد که در فعالیتهای ساختمانی و ... استفاده میشه . بتن مسلح معمولی ( یعنی بتنی که با میلگرد معمولی مسلح میشه ) . بتن پیش تنیده . و بتن مسلح با الیاف میکرونی .

بتن مسلح معمولی که تقریبا بخش اصلی بتن ریزی ساختمانی رو شامل میشه و هنوز هم بسیار رایجه با استفاده از میلگرد ( آرماتور ) در مقطع بتنی ساخته میشه . وقتی یک مقطع سازه ای تحت بار قرار میگیره ممکنه در اون ترکیبی از نیروها به وجود بیاد . نیروهای فشاری و کششی و برشی و پیچشی . خمش هم به صورت دو نیروی فشاری و کششی معادل سازی میشه . اون بخشی از مقطع که تحت فشار قرار میگیره در حالت عادی مشکلی نداره . چون بتن داره کار میکنه . ولی اون بخشی که در کشش قرار میگیره دیگه قابل پذیرش نیست . ( در روشهای طراحی مختلف نوع محاسبه و مسلح کردن این بخش متفاوته ولی اینجا جای بحثش نیست ) . پس باید میلگرد داشته باشیم تا بتونه کشش رو تحمل کنه . این ساده ترین توضیح مسلح کردن بتنه ! اضافه کردن میلگرد به بتن برای تحمل بار کششی مقطع ! البته میلگرد کارهای دیگه ای هم میکنه . ممکنه در بخش فشاری برای اضافه کردن مقاومت فشاری مقطع به کار بره یا در تحمل پیچش هم نقش داشته باشه و ... . خلاصه ش اینه که عضو ضعیف بتنی با اضافه شدن میلگردهای قویتر فولادی به مقاومت بالاتری میرسه ! در طی بیش از یک قرن تئوریهای حاکم بر محاسبه مقاطع بتن مسلح تکمیل شده و امروز آرماتورگذاری مقاطع بتنی با دیتیلهای بسیار دقیق و مهم انجام میشه . توزیع آرماتورها در مقاطع تابع مسایل مختلفیه و درنهایت تعیین کننده نوع رفتار سازه ست . طراحی مقاطع بتنی مسلح شامل دو مرحله ست . یکی تعیین ابعاد قالب ( یعنی تعیین ابعاد عضو بتنی ) و دیگه طراحی آرماتور مورد نیاز . این کار با سعی و خطا انجام میگیره و یا با نرم افزار . اما اون چیزی که هنر یک مهندس محاسبه و فرق بین تجربه دو نفر رو نشون میده شیوه آرماتورگذاری و نوع تهیه جدول آرماتور ( لیستوفر ) برای رعایت همه نکته های ظریف آئین نامه ای و در عین حال بیشترین استفاده از شاخه های میلگرده . معمولا میلگرد در شاخه های دوازده متری تولید میشه و وقتی به طولهای مختلف بریده میشه ممکنه بخشی از اون شاخه بی استفاده بمونه . به این میگن پرت میلگرد . از لحاظ اقتصادی هرقدر پرت میلگرد کمتر باشه بهتره . اما از لحاظ فنی دونستن و رعایت جزئیات آرماتورگذاری در شرایط مختلف خیلی مهمه و بعضی وقتها کاربردش واقعا دید بالایی از طراحی و اجرا میخواد ! اما آرماتور یا همون میلگرد در ایران بر اساس استاندارد شوروی ( گوست ) تولید میشه ! در ایران و با اون استاندارد سه نوع میلگرد تولید میشه .
میلگرد AI ( خونده میشه آ یک ) : این میلگرد بدون آجه و به صورت صاف تولید میشه . برای همین تحت هیچ شرایطی نباید از اون در بتن مسلح سازه ای استفاده کرد . فقط میشه در بتنهای حجیم غیر سازه ای ( به عنوان آرماتور حرارتی ) و یا در بتن ریزیهای مقاطع پیش ساخته محوطه و ... از اون استفاده کرد . این آرماتور رو در نقشه ها با علامت حرف یونانی فی نشون میدن .
میلگرد AII ( خونده میشه آ دو ) : پرکاربردترین میلگرد ساختمانیه . آج این میلگرد دور آرماتور میپیچه و اینجوری میتونین توی سایت تشخیصش بدین . با علامت یونانی تور و یا حرف T نمایش داده میشه .
میلگرد AIII ( خونده میشه آ سه ) : مقاومت این از قبلی بالاتره و هرچند در سازه های مهم عمدتا مورد استفاده قرار میگیره اما هنوز به اندازه اون پرکاربرد نیست . آج این میلگرد از دو طرف به سمت محور طولی روی بدنه میلگرد کشیده میشه و حالت متقارن داره . مثل قبلی هم نمایش داده میشه .

درسته که بتن مسلح با آرماتور معمولی کاربرد بسیار زیادی در صنعت ساختمون پیدا کرد ولی ظرفیت باربری نهایی مقاطع بتنی خیلی بالا نیست و در پروژه های بسیار بزرگ مهندسی دیگه جوابگو نیست . برای همین تئوری بتنهای پیش تنیده به عنوان یکی از کاملترین و حرفه ای ترین مباحث مهندسی سازه شکل گرفت . توضیح دقیق و بررسی رفتار محاسباتیش بدون پیش نیازهای لازم خیلی سخته و مجبورم فقط کلیت قصه رو توضیح بدم . این روش برای استفاده کامل از تمام مقطع بتنی پیشنهاد شد . گفتم که در شرایط عادی اون بخشی از مقطع بتنی که در کشش قرار میگیره بی استفاده ست و هیچ نقش مقاومتی نداره . اما در تئوری پیش تنیدگی سعی میشه مقطع بتنی رو پیش از مواجه با بار اصلی تحت بار معکوس قرار بدن تا وقتی بار اصلی به عضو وارد شد نتیجه این دوتا تقریبا با هم یر به یر بشه ! مثلا قراره یک بخش مقطع تحت کشش قرار بگیره . اون رو از قبل تحت فشار بسیار بالایی قرار میدن که تقریبا معادل کششیه که قراره بعدا بهش وارد بشه . یعنی مقطع رو قبل از وارد شدن بار دچار تنش مصنوعی میکنن ! تنش کنترل شده و قابل تحمل برای عضو . بعد که بار اصلی و با ماهیت معکوس بار پیش تنیدگی به عضو وارد میشه نتیجه نهایی کار یک نیروی تقریبا متعادل و خنثی شده با بار قبلیه . این کار مقاومت عضو بتنی رو چندین برابر میکنه . پیش تنیده کردن عضو با استفاده از کابلهای فولادی بسیار پرمقاومت انجام میشه . دو حالت کلی در اینجا وجود داره . ممکنه پیش تنیدگی با کابلهای پیش کشیده انجام بشه و یا ممکنه با کابلهای پس کشیده صورت بگیره . بتن پیش تنیده پیش کشیده معمولا در تولید انبوه و سری قطعات بتنی صنعتی ( مثل تیرهای پیش ساخته . تراورسهای راه آهن . و ... ) استفاده میشه . در این حالت ابتدا یک سری کابل رو ( که به صورت مجموعه ای از کابلهای به هم پیچیده ست ) با نیروی بسیار زیادی میکشن . در همون حالت که کابلها کشیده هستن دور اونها بتن میریزن . البته کابلها داخل غلاف قرار دارن و در طول خودشون لازم نیست با عضو درگیر باشن . صبر میکنن تا بتن کاملا خودش رو بگیره . بعد کابل رو از دو طرف مقطع قطع میکنن . کابلها میخوان به حالت عادی برگردن اما بتن نمیذاره ! نتیجه ش اینه که مقطع تحت فشار بسیار بالایی قرار میگیره و بعدا که نیروی اصلی بهش وارد میشه با این فشار تقریبا یر به یر میشه ( البته در ناحیه کششی !! ) . در این مقاطع معمولا از بتن با مقاومت بالا استفاده میشه و برای توزیع فشار اولیه کابل روی دو وجه ابتدایی و انتهایی عضو بتنی از ورقها و اتصالات خاصی استفاده میشه . در اینحالت بتن پیش تنیده ست ( چون بهش تنشی وارد شده قبل از اینکه بار اصلی روی اون قرار بگیره ) و در عین حال کابلهای اون پیش کشیده هستن ( چون پیش از بتن ریزی اونها رو کشیده بودیم !! ) . اما حالت عمومی استفاده از بتن پیش تنیده در سازه ها روش پیش تنیدگی با پس کشیدگیه . در اینحالت مقطع بتنی در محل اجرا بتن ریزی میشه در حالیکه داخل اون دهها و صدها غلاف برای عبور کابلها پیش بینی شده . بعد از نصب قطعات در جای خودش کابلها رو از داخل غلافها عبور میدن و با جکهای بسیار قوی میکشن . بعد اونها رو قطع میکنن و نیروی اونها به بوساژهای انتهایی وارد میشه . باز همون حالت قبلی اتفاق میفته ! مقطع تحت پیش تنیدگی قرار میگیره اما این بار کابلها پس کشیده هستن . یعنی پس از بتن ریزی کشیده شده ن ! این روش بیشتر در طرح و اجرای پلهای بتنی پیش تنیده پس کشیده طره ای مورد استفاده قرار میگیره . اما چون اجرای این سیستم بسیار پیچیده ست و ماشین آلات اون در انحصار چند شرکت بزرگ دنیا عملا بسیار کم مورد استفاده قرار میگیره . بعد از انقلاب و در ایران فقط یک بار این کار انجام شد و اونهم برای یکی از پلهای منطقه صنعتی ماهشهر بود . باز هم چون سیستم به روزش وجود نداشت مجبور شدیم یک شاریوی قدیمی رو ( که از شرکتهای فرانسوی به غنیمت گرفته شده بود و در جریان انقلاب در ایران مونده بود !! ) دوباره بازسازی و تقویت کنیم و هرجوری بود کار رو با اون ببندیم . تکنیک محاسباتی سازه های پیش تنیده و علی الخصوص پلهای طره ای که به این روش ساخته میشه یکی از شاهکارهای محاسباتیه و از اون کارهاست که هرگز کهنه نمیشه ! شاید براتون جالب باشه که بدونین پل مهمی مثل پل سید خندان دقیقا با همین سیستم در چند دهه قبل و در تهران ساخته شده ! اگر بحث ما یک کمی سازه ای تر بود باید هفته ها سر همین سیستم می موندیم و صحبت میکردیم ولی الان برای اینجا دیگه نمیشه بیشتر ادامه ش داد !

آخرین نوع بتنی که در دهه های اخیر مورد استفاده قرار گرفته نوعی بتن پرمقاومته که با الیاف میکرونی مسلح میشه ! حواستون باشه این الیاف میکرونی هیچ ربطی به الیاف کربنی که گفتم از اونها برای تقویت اعضای ضعیف بتنی استفاده میشه نداره ! جنس این الیاف میکرونی متنوعه و بسته به نوع کاربرد و شرایط اجرایی تعیین میشه . موقع ساختن بتن به مقدار محاسبه شده از این الیاف به مخلوط اضافه میکنن و عملا تمام بتن تولید شده به صورت یکنواخت توانایی باربری بیشتر و تحمل انواع نیروهای وارده رو داره . بزرگترین مزیت این روش استفاده از بتن مسلح تقریبا همگنه . بر خلاف بتن مسلح شده با آرماتور که به وضوح نمیتونه رفتار همگنی رو ارائه بده ! از طرف دیگه حذف آرماتور از سازه بتنی باعث تسریع زمانی قابل توجه در پروژه میشه ! علاوه بر اینها وزن میلگردها از سازه کسر میشه و سازه مقاومتر و در عین حال سبکتری به دست میاد . این روش بیشتر توسط کشورهایی استفاده میشه که مثلا برخلاف فرانسه و آمریکا و ... امکان تهیه و تامین آرماتور در تناژ بالا رو ندارن و به جای اون به تکنولوژی ساخت الیاف مورد نیاز دست پیدا کردن . کشورهایی مثل کانادا و ژاپن . ( مشخصه که آمریکا یا فرانسه یا ... هم به این تکنولوژی دسترسی دارن ولی نسبت هزینه تولید بتن مسلح شده با آرماتور برای اونها هنوز اونقدر مناسبه که به شکل رسمی حاضر به تغییر مبانی مسلح کردن بتن در مجامع مهندسیشون نشده ن ) . این بتن بیشتر در بتن ریزیهای سطحی وسیع ( مثل عرشه پلها و سقفهای سازه ها و ... ) کاربرد پیدا کرده و استفاده میشه .


قبلا از آئین نامه های طرح و محاسبه سازه های بتنی حرف زده بودم . اغلب اونها سازه بتنی رو با روش مقاومت نهایی ( آئین نامه آمریکا ) و یا حدود نهایی ( آئین نامه های اروپا ) طراحی میکنن . فقط یک آئین نامه دیگه هم هست که آئین نامه راهسازی و کلیه موارد مربوط به اون در آمریکاست به اسم آشتو (AASHTO) . این آئین نامه هنوز از روش طراحی با تنشهای مجاز برای طرح مقاطع بتنی ( و عموما پلهای راه یا راه آهن و ... ) استفاده میکنه . در ایران هم هنوز همه ما پلها رو با همین آئین نامه طراحی میکنیم و به نوعی فراگیرترین آئین نامه دنیا در محاسبات پلسازی و یا هر سازه مرتبط با راه و ... است .

بحث راجع به بتن دیگه کافیه . فقط میخوام آخر این بحث بگم که اینجور حدس میزنم که ظرف چند دهه آینده عمر چند صد ساله بتن در ممالک صنعتی دنیا به پایان برسه و جای خودش رو به مصالح سبکتر و مقاومتر ( مثل پلاستیکهای فشرده و ... ) بده . مصالحی که راحت تر تهیه میشه و سریعتر و بی دردسرتر اجرا !!! اما مسلما در ممالک نه چندان پیشرفته تا سالهای سال مهمترین ماده ساختمانی همین بتن خواهد بود .​
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ممنون
پست مدرن جان میشه یه کم درباره ی این نیروها(خمش و برش و کنش و...) بیشتر توضیح بدی؟ما توایستایی فقط اونهارو خوندیم!یعنی به ما گفتن این نیروها وجود داره و تو مسائل هم فقط محاسبه میکردیم.ولی من هیچ وقت نتونستم بفهمم این نیروها در واقعیت و در یک سازه در چه حالتهایی پیش میاد.:redface:

سلام . ببخشید گفتید پست مدرن من خیلی کوتاه میگم تا ایشون بیاد جامع توضیح بده . اگر شما یک خط کش رو خم کنید توی اون خمش به وجود میاد . اگر یک کش رو بکشید توی اون کرنش بوجود میاد . اگر یک چاقو رو روی گوشت قرار بدید در گوشت برش بوجود میاد . واژه های کاملاٌ فارسی هستش که :) در نهایت توی هر جسمی تحت هر باری هر سه مورد بوجود میاد . توی یک تیر تحت هر بارگذاری شما تغییر شکل دارید . پس خمش دارید . تغییر طول دارید پس کرنش دارید و تغییر شکل دارید پس برش دارید !!
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این رو در بحث قبلی نگفتم چون یک مساله متفاوته ولی در بعضی از پروژه ها که اعضای بتنی به مقاومت مورد نیاز نمیرسن و تخریب اونها هم به هر دلیل ممکن نیست ( مثلا اهمیت زمانی اتمام پروژه یا تاثیر زیاد تخریب اون اعضا بر بقیه قسمتها یا ... ) از موادی مثل الیاف کربنی یا رزینهای پرمقاومت برای تقویت عضو ضعیف استفاده میشه . الیاف به صورت خاص و تحت کشش بالا دور اون عضو پیچیده میشه و این کار تا رسیدن به شبکه و ضخامت مورد نیاز برای عملکرد دورگیر صحیح اون الیاف ادامه پیدا میکنه . این کار در ستونهای ضعیف بسیار رایجه . و یا از رزینهای خاص برای افزایش باربری بعضی از اعضا استفاده میشه . این روشها در شرایط حاد جایگزین تقویت معمولی و یا تخریب اعضای ضعیف سازه ای میشه . اما چون مهمترین کاربرد اونها در مقاوم سازی بناهای موجوده نخواستم قاطی اون بحث قبلی عنوانش کنم . اگر اونقدر وقت کردم که به مقاوم سازی برسم حتما کاملتر توضیحش میدم .​



البته یک موردی من دیدم که چون سازه مسجد بود و خیلی ... آره ... یکمی معقول و منطقی توش کرده بودند . اومده بودند دور ستون بتنی که ضعیف بود 4 تا نبشی قرار داده بودند بعد این نبشی ها رو با یه ورق به هم متصل کرده بودند توی 2 قسمت ستون . 3/1 و 3/2 طول ستون . با این کار هم ستون تقویت شده بود چون ممان اینرسی اون قسمت ها بالا رفته بود هم طول کمانش کلی ستون رو کاهش داده بودند . کلاٌ کار جالبی بود . البته تا الان که زلزله ای چیزی نیومده خدا رو شکر ... حالا اگه اومد سرپا موند جای بحث داره :)
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
اگر شما یک خط کش رو خم کنید توی اون خمش به وجود میاد . اگر یک کش رو بکشید توی اون کرنش بوجود میاد . اگر یک چاقو رو روی گوشت قرار بدید در گوشت برش بوجود میاد . واژه های کاملاٌ فارسی هستش که :) در نهایت توی هر جسمی تحت هر باری هر سه مورد بوجود میاد . توی یک تیر تحت هر بارگذاری شما تغییر شکل دارید . پس خمش دارید . تغییر طول دارید پس کرنش دارید و تغییر شکل دارید پس برش دارید !!
ممنون ولی راستش من اینو میدونستم درواقع سوال من درباره ی سازه بود و اینکه هر کدوم از این نیروها تو سازه چه در چه حالتی پیش میاد یعنی مثلآ دوتا تیر که رو هم قرار میگیرن مگه برش توش ایجاد میشه!!!(حالا کشش و فشار خوب درست ولی برش و ...چی؟!):redface:
بعد میدونی یه مقدار زیادی هم مشکل من با انواع و اقسام این نیروهاست!واسه ما کلی نیرو گفتن هرکدومم تو تعریفهایی که به ما گفتن تا حد زیادی شکل همن ولی تو فرمول فرق دارن و من میمونم هر کدوم و باید کجا حساب کنم واصلا برای چی!!!یعنی اینقدر پخش و پلاهه که نگو!
تنش محوری،تنش لهیدگی،تنش نهایی،تنش تسلیم،تنش مجاز،تنش برشی مستقیم،تنش برشی ناشی از لنگر پیچشی،تنش برشی ناشی از تغییرات لنگر پیچشی،تنش خمشی،کرنش،کرنش تسلیم،کرنش نهایی،کرنش زاویه ای،از اون طرف بارگذاری حرارتی،پیچش و ...:confused::cry:
:w06:
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ممنون ولی راستش من اینو میدونستم درواقع سوال من درباره ی سازه بود و اینکه هر کدوم از این نیروها تو سازه چه در چه حالتی پیش میاد یعنی مثلآ دوتا تیر که رو هم قرار میگیرن مگه برش توش ایجاد میشه!!!(حالا کشش و فشار خوب درست ولی برش و ...چی؟!):redface:
بعد میدونی یه مقدار زیادی هم مشکل من با انواع و اقسام این نیروهاست!واسه ما کلی نیرو گفتن هرکدومم تو تعریفهایی که به ما گفتن تا حد زیادی شکل همن ولی تو فرمول فرق دارن و من میمونم هر کدوم و باید کجا حساب کنم واصلا برای چی!!!یعنی اینقدر پخش و پلاهه که نگو!
تنش محوری،تنش لهیدگی،تنش نهایی،تنش تسلیم،تنش مجاز،تنش برشی مستقیم،تنش برشی ناشی از لنگر پیچشی،تنش برشی ناشی از تغییرات لنگر پیچشی،تنش خمشی،کرنش،کرنش تسلیم،کرنش نهایی،کرنش زاویه ای،از اون طرف بارگذاری حرارتی،پیچش و ...:confused::cry:
:w06:


اوووپس ... پس مشکل خیلی اساسیه ... ببینید اصولاٌ از تقسیم نیرو به سطح تنش بوجود میاد ... شما اگه یک میخ رو بخواید بکوبید روی چون دقیقاٌ سر میخ تنش بوجود میاد .. هرچی نیرو بیشتر باشه سطح کمتر خوب تنش بزرگتر میشه .. ... خوب حالا که این میخ میخواد فرو بره ما تنش داریم . به این تنش میگند

انواع نیرو ها تا جایی که یادم بیاد :
بار متمرکز : اگر یک ماشین روی یک پل ایستاده باشد .
بار متمرکز متحرک : یک ماشین از روی یک پل عبور کند .
بار گسترده : چند ماشین در ترافیکی روی پلی ایستاده باشند .
بار حرارتی : شما زیر یک تیر آتیش روشن کنی داغ میشه . وقتی داغ بشه تغییر طول میده ( اصول فیزیک دبیرستان ) وقتی تغییر طول بخواد بده یک نیرو توش درست میشه ... این نیروه باعث تغییر طول میشه .. خود آتیش که مستقیما نمیاد تیر و بکشه یا فشار بده .
بار پیچشی : دستگیره در و فشار میدید به سمت پایین مغزی در میپیچه ، زبونه رو میکشه داخل ، در باز میشه .. اون نیرویی که مغزی رو میپیچونه میشه پیچش .

انواع تنش ها :
شما یک جسم رو بکشید یا فشرده کنید . مثل ستون . تنش محوری بوجود میاد . یعنی فقط در یک محور اون جسم نیرو عمل میکنه . به هر حال وقتی شما یک میخ رو از دو سر فشار بدید میخ کج نمیشه . دست شما سوراخ میشه :) چون فقط توی اون محور نیرو داره کار میکنه !

اگر حالا این میخ رو بین گیره قرار بدید و گیره رو ببندید و هی ببندید میخ از یک جایی کج میشه .. سیخ که نمیمونه :) اون قسمتی که کج میشه توی میخ دچار تنش لهیدگی شده ! دیگه اسمش روشه دیگه .. له ایدگی ! له و لورده شده !
تنش نهایی اون تنشی هست که دیگه جسم و نابود میکنه .. وقتی کش و میکشید اون لحظه که در میره میخوره تو چش و چار آدم تنش نهایی کش هستش ! چون دیگه بعد از اون کش نیست :) 2 تا کش شده .

تنش تسلیم : جسم در مقابل نیرو تسلیم میشه .. میره باسه خودش دیگه :) دیگه هم به حالت اولیه بر نمیگرده . نمیشکنه ولی صاف هم نمیشه .

تنش مجاز : اون مقدار نیرویی که وقتی به جسم وارد میشه جسم از حالت ارتجاعی خودش خارج نمیشه به همراه یک ضریب اطمینان .. یعنی شما مجاز هستید تا همین اندازه به جسمتون نیرو وارد کنید .. بیشتر وارد کردید دیگه جسم اون حالت قابل بازگشت رو نداره .. مثلاٌ تنش نهایی یک خط کش اون لحظه ای میشه که میشکنه . تنش مجازش اون مقداریه که شما خمش کنید و ولش کنید صاف بشه .. تنش تسلیم هم اون لحظه هاییه که یک سری ترک سفید کوچولو روش درست میشه بعدش تلقی میشکنه ! ( دیگه یه خط کش و شکوندید و دیدید :) )

تنش برشی : شما وقتی چاقو رو روی گوشت قرار میدید چه چیزی باعث میشه گوشت بریده بشه ؟ خوب همون نیروهایی که چاقو داره به گوشت وارد میکنه . اسمش تنش برشی هستش . باز هم خط کش .. شما یک خط کش رو دو سرش رو روی دو تا پاک کن قرار بده . وقتی خط کش رو فشار بدی روی پاک کن ها جا میندازه دیگه . اون تنش برشیه که باعث یشه جاش خط کش روی پاک کن بمونه ..

نیروی پیچشی : شما وقتی دستگیره در و به سمت پایین فشار میدید اون مغزیه توی در میچرخه . هیچ رابطه مستقیمی با هم دارند ؟ شما به سمت پایین فشار میدید اون توی یک صفحه دیگه میچرخه .. یا نه .. شما یک لیمو رو میچلونید ... اون رو میپیچونید دیگه .. این نیروی پیچشی درست میشه توش .. حالا این نیروی پیچشی مجموعی از نیروهای برشی حول یک محور هستش .. که با زاویه های مختلف درست شدند . یا نه باز کردن شیر آب . شما وقتی میپیچونید یک سری نیروی برشی دقیقا بین نوک انگشتان شما و شیر درست میشه ولی در نهایت اون رو میچرخونه .. اینم میشه برشی ناشی از پیچش ..
تنش خمشی : وقتی یک جسمی از تار خنثی ( دیگه اینو میدونید که ننوشتید ؟ ) خارج میشه .. یعنی دفورمه میشه یک سری المانها تغییر میکنند دیگه .. اون المانها که تغییر شکل میدند بر اثر تنش خمشی تغییر شکل میدند . اصل طراحی سازه ها همین خمش هستش .
کرنش ها هم دقیقا مثل تنش ها میمونند . فقط با این تفاوت که این کرنش ها مستقیماٌ تغییر شکل رو به همراه دارند . گفنتم یک سری . کرنش کش میشه تغییر شکل کش .. کرنش تیر میشه تغییر طول اون و ...


حالا همه اینها به کنار .. یک سری عدد بگم : تنش نهایی فولاد 3700 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع هستش . ( فولاد = تیر آهن های ایران ) یعنی اگر شما ورقی به ابعاد 1 در 1 داشته باشید و به زیر اون یک وزنه 3.7 تنی آویزون کنی این ورق یا تسمه پاره میشه . تنش تسلیم فولاد 2400 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع هستش . یعنی اگر به همون تسمه یک وزنه 2.4 تنی آویزون کنید کش میاد بعدشم که وزنه رو بردارید همونطوری میمونه . مثلا طول اون تسمه 1 متر بوده حالا میشه 102 سانتیمتر . تنش مجاز هم یک ضریبی از تنش تسلیم هستش . مثلاٌ 0.6 یا 0.66 . برای تیر آهن میشه 1584 کیلوگرم بر سانتیمتر . یعنی شما میگید که نسبت لنگر به اساس مقطع ( حالا میپرسید اساس مقطع چیه ؟ از تقسیم ممان اینرسی به دورترین فاصله موجود از تار خنثی = مستطیل : ممان اینرسی تقسیم بر نصف ارتفاع ) باید کمتر از 1584 بشه . برای برش تیر آهن هم این ضریب 0.4 هستش . یعنی اگه شما یک نیرو به تیر آهن وارد میکنید ، تقسیم این نیرو به یک سری چیزها باید کمتر از 960 کیلوگرم بر سانتیمتر بشه . نمیدونم تیرهای زنبوری شده رو دیدید یا نه .. یک جاهاییش رو ورق میزنند توی جانش ( پهلوش ) برای همینه که توی اون قسمتها تنش برشی بیشتر از 960 شده .

دیگه خلاصه هر کدوم از اینها یک دنیا معرفته :) بازم من شاید اشتباه زیاد گفته باشم . یک مرجع عالی و توپ بخواید داشته باشید برای آینده خودتون برید یک کتاب مقاومت مصالح ( برای معماری ها : تیموشنکو خیلی مختصر و مفید و کم حجم هستش .. اگه پر ملات و اساسی بخواید تالیف پوپوف یا بیر - جانسون ) حتماٌ تهیه کنید . اصل طراحی سازه همین مقاومت مصالح هستش .
 
آخرین ویرایش:

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
:)

:)

ممنون مصطفی
خب چاره چیه ماها زیاد تو این مطالب قوی نیستیم با وجود اینکه همگی یه واحد هایی رو گذروندیم ولی برای من یکی که اون واحد ها خیلی محدود بودن و زیاد هم بهشون توجه نمیشد در نتیجه تاثیری نداشت!

خوب عیب نداره . این حضور تنش ها فقط برای محاسبات سازه هستش . البته وقتی که وارد محاسبات بشید علناٌ میبینید که چقدر بیخود بوده اینها . مثلاٌ دیگه کاری به تنش های نهایی و ... خیلی نداریم. به تنظهای برشی توی فولاد توجهی نمیشه خیلی و ... سخت نگیرید در کل :) گفتم . یک کتاب مقاومت مصالح تیموشنکو ( اگه گیر بیاد ) خیلی سبک و راحت این چیز ها رو توضیح داده . برشی پیچش لنگر و ... TiMoShenKo . البته یک سری درس های شما هست حالت اجرایی داره . اونها خیلی درس های قشنگی هستش ... حالا اسماش و نمیدونم چیه :)

پ.ن. شما تنظیم شرایط محیطی پاس نکردی ؟
 

naser_peyvasteh

عضو جدید
ديوار برشي

ديوار برشي

ديـوار بـرشـي
نحوه اجراي ديوار برشي را مي‌توان در مراحل زير بيان كرد.
الف) آرماتوربندي
ب) قالب‌بندي
پ) بتن‌ريزي
ت) درآوردن قالب
اينك به شرح هر يك از اين عناوين و قسمت‌هاي مختلف آن‌ها مي‌پردازيم.
الف) آرماتوربندي
آرماتوربندي ديوار برشي شبيه آرماتوربندي ستون‌ها است براي آرماتوربندي ديوار برشي مراحل زير انجام مي‌شود:
1. خم زدن ريشه
2. جانداختن خاموت‌هاي ديوار برشي در ريشه ديوار برشي
3. بستن ميلگردهاي طولي ديوار برشي
4. بستن ميلگردهاي عرضي ديوار برشي
اينك هر كدام از عناوين گفته‌شده را توضيح مي‌دهيم.

1) خم زدن ريشه
از يك ديد ديوار برشي دو نوعند:
1- ديوار برشي كه از روي تراز روي پي اجرا شده‌اند.
2- ديوارهاي برشي كه بر روي ديوار برشي ديگر اجرا شده‌اند.
در هر دو مورد ميلگردهاي طولي ديوار برشي بايد به يك سري ميلگرد كه در مورد اول در پي نصب شده‌اند و در مورد دوم متعلق به ديوار برشي زيري هستند پيوند بخورند.
به علت حمل‌ونقل و جابه‌جايي بسيار در كارگاه اين ريشه‌ها ممكن است از راستاي اوليه و موردنظر خارج شوند وبه منظور پيوندزدن ميلگردها به اين ريشه‌ها اين ريشه را خم مي‌زنند تا در راستاي موردنظر قرار گيرد خم‌زدن ممكن است به روش‌هاي مختلفي صورت گيرد متداول‌ترين روش استفاده از آچار F است.
2) جانداختن خاموت‌هاي ديوار برشي در ريشه ديوار برشي
خاموت‌هاي ديوار برشي خاموت‌هايي هستند كه طول زيادي دارند يعني مستطيل شكل هستند از طرفي اين خاموت‌ها كليه ميلگردهاي طولي را دربر نمي‌گيرند در هر صورت اين خاموت‌ها در ريشه جا انداخته مي‌شوند تا بعداً به محل خود انتقال پيدا كنند.


3) بستن ميلگردهاي طولي ديوار برشي
در اين مرحله ميلگردهاي طولي كه از قبل آماده‌شده و برش خورده‌اند و به طول موردنظر درآمده‌اند به عمل خود ريشه انتقال داده مي‌شوند و به ريشه پيوند مي‌خورند.
4‌) بستن ميلگردهاي عرضي ديوار برشي
در ديوار برشي يك سري ميلگرد ديده شده است كه عمود بر ميلگردهاي سراسري نصب شده‌اند.
 

naser_peyvasteh

عضو جدید
قالب‌بندي ديوار برشي

قالب‌بندي ديوار برشي

ب) قالب‌بندي ديوار برشي
براي قالب‌بندي ديوار برشي مراحل زير اجرا مي‌شود.
1. بستن رامكاها
2. تميزكردن و روغن‌زدن قالب‌ها
3. جاانداختن قالب‌ها
4. بستن قالب‌ كناري و كوچك
5. شاقول‌كردن ديوار برشي
اينك به توضيح هر كدام از اين مراحل مي‌پردازيم.


1) بستن رامكاها
قبل از بستن رامكاها حتماً بايد ديوار برشي شاقول شود زيرا تعداد رامكاها در ديوار برشي بسيار زياد است و در چند رديف بسته مي‌شوند.
اندازه رامكاها به اندازه مقطع ديوار برشي است و به اندازه‌اي از ميلگرد بيرون مي‌آيند كه اندازه مقطع را تأمين كنند.
هر جايي كه نياز است قالب بسته شود بايد در آنجا رامكا بست.
2) تميزكردن و روغن‌زدن قالب‌ها
اگر قالب‌ها در بتن‌ريزي‌هاي قبلي استفاده شده‌اند بايد قبل از استفاده مجدد آثار بتن را بر روي آن‌ها تا حد امكان پاك كرد سپس براي راحتي جدايي قالب از بتن سخت‌شده آن‌ها را روغن زد.
3) جاانداختن قالب‌ها
طريقه قالب‌بندي در ديوار برشي به اين ترتيب است كه ابتدا دو قالب روبرويي در مكان خود قرار مي‌گيرند اين دو قالب از طرف چهارتراش توسط سيم به هم محكم متصل مي‌شوند. سپس قالب‌هاي ديگر به همين ترتيب از يك طرف با قالب‌هاي بسته‌شده درگير مي‌شوند و از طرف ديگر به قالب روبرويي وصل مي‌شوند.
نكته: در آن طرفي از ديوار برشي كه كف ندارد به وسيله پروفيل كه به ميلگرد ديوار برشي وصل است يك كف ايجاد مي‌كنند و قالب‌ها را روي پروفيل مي‌گذارند.
4) بستن قالب‌ كناري و كوچك
قالب‌هاي كناري ديوار برشي كوچك هستند و قبل از اين كه اولين قالب با قالب روبرويي و آخرين قالب با قالب روبرويي به هم وصل شوند در مكان خود گذاشته مي‌شوند و به ميلگرد ديوار برشي توسط سيم بسته مي‌شوند و همچنين به قالب ميخ مي‌شوند.
5) شاقول‌كردن ديوار برشي
در شاقول‌كردن ديوار برشي بايد بسيار دقت كرد چون ديوار برشي پهناي زيادي دارد تكان‌دادن آن پس از بتن‌ريزي كار ساده‌اي نيست بنابراين همان قبل از بتن‌ريزي بايد كار را محكم كرد به اين منظور ديوار برشي را شاقول مي‌كنند و با چند شمع چوبي آن را تراز مي‌كنند در انتها پروفيل‌هايي (قوطي) را به ديواره ديوار برشي وصل مي‌كنند تا يكنواختي سطح ديوار برشي را بيشتر تضمين كند.
 

naser_peyvasteh

عضو جدید
بتن‌ريزي ديوار برشي

بتن‌ريزي ديوار برشي

پ) بتن‌ريزي ديوار برشي
براي بتن‌ريزي ديوار برشي مراحل زير انجام مي‌شود:
1. ساختن بتن
2. انتقال بتن
3. ريختن بتن داخل ديوار برشي (مرحله اول)
4. ويبره كردن (مرحله اول)
5. ريختن بتن داخل ديوار برشي (مرحله دوم)
6. ضربه زدن به ديوار برشي چكش
1) ساختن بتن
ساختن بتن ديوار برشي با استفاده از بتونير انجام مي‌شود.
2) انتقال بتن
بتن توسط بالابر به طبقات بالا انتقال پيدا مي‌كند توسط چرخ‌دستي به محل ديوار برشي مي‌رود در آن‌جا بتن بر روي يك سطح كه از قبل تميز شده است ريخته مي‌شود.
3) ريختن بتن داخل ديوار برشي (مرحله اول)
از آن‌جايي كه ديوار برشي عضو حساسي از سازه است و نيز به علت پهناي زياد آن حداكثر ارتفاع بتن‌ريزي در آن رعايت مي‌شود.
به اين منظور از يك ارتفاعي كمتر از 60/1 قالب را سوراخ مي‌كنند (البته قبل از نصب اين كار را انجام مي‌دهند). چون پهناي ديوار برشي زياد است چندين سوراخ در قالب ايجاد مي‌كنند.
مي‌توان به 2 روش بتن را داخل قالب ريخت:
1- با بيل: مستقيماً بتن ريخته‌شده روي زمين را با بيل به داخل سوراخ مي‌ريزند.
2- با سطل: در سوراخ ورقي به نام زنبق قرار مي‌دهند و با سطل بتن را از طريق زنبق به داخل ديوار برشي مي‌ريزند.
4) ويبره كردن (مرحله اول)
پس از آنكه بتن به ارتفاع سوراخ‌ها البته به طور تقريبي رسيد بتن را ويبره مي‌كنند براي اين منظور يك نفر بالاي ديوار برشي مي‌رود و از بالاي ديوار برشي خرطوم را داخل بتن مي‌كند و در طول ديوار برشي اين خرطوم را حركت مي‌دهد.
5) ريختن بتن داخل ديوار برشي (مرحله دوم)
در اين مرحله بتن از بالاي ديوار برشي و از طريق سطل داخل ديوار برشي ريخته مي‌شود چند نفر در بالاي ديوار برشي مي‌ايستند چند نفر پايين ديوار برشي مي‌ايستند و سطل‌ها را پر مي‌كنند سطل ها دست‌به‌دست به بالاي ديوار برشي مي‌رسد و داخل ديوار برشي ريخته مي‌شود سطل‌هاي خالي به پايين پرتاب مي‌شوند و دوباره پر مي‌شوند.
6) ضربه زدن به ديوار برشي چكش
در حين بتن‌ريزي و ويبره كردن ديوار برشي يك يا چند نفر با چكش به بدنه ديوار ضربه مي‌زنند.
 

naser_peyvasteh

عضو جدید
درآوردن قالب ديوار برشي

درآوردن قالب ديوار برشي

ت) درآوردن قالب ديوار برشي
براي درآوردن قالب ديوار برشي مراحل زير انجام مي‌گيرد.
1. بازكردن سيم‌ها
2. گوه گذاشتن لاي درزها
3. فشاردادن با پا از بالا
اينك هركدام از اين مراحل را توضيح مي‌دهيم.
1) بازكردن سيم‌ها
در اين مرحله سيم‌هايي كه براي بستن قالب‌هاي روبه‌روي هم به كار مي‌رفت باز مي‌شود تا بتوان قالب‌ها را از هم جدا كرد.
2) گوه گذاشتن لاي درزها
براي جداسازي قالب‌هاي كنار هم كه در هم فرورفته‌اند در مرز مشترك بين آن‌ها گوه گذاشته مي‌شود و با چكش به گوه كوبيده مي‌شود تا اين مرز مشترك باز شود.
3) فشاردادن با پا از بالا
يك نفر بالاي ديوار برشي مي‌ايستد و چند نفر پايين ديوار برشي نفر بالايي قالب را با پا به طرف جلو هل مي‌دهد تا قالب درآيد و نفر پاييني نيز با گذاشتن ديلم در زير قالب به او كمك مي‌كند.
 

sadra86

عضو جدید
سلام
تازه این سرفصل را دیدم. خیلی مسرور شدم از این که مطالب بدیعی از سازه برای مهندسین معمار مورد توجه گرفته است. با تشکر از "post modern" گرامی که موجد و ادامه دهنده این مبحث ظریف بود و ضمن دعوت از ایشان برای پیگیری و ادامه مطلب، نکات جالبی به خاطرم رسید که ذکرش خالی از لطف نیست:
1- سال 79 یکی از دوستان، پایان نامه کارشناسی ارشد سازه خود را این گونه انتخاب کرده بود: "دیوار های بنایی"
اصل مطلب همین بود؛ به همین سادگی! به او گفتم با این همه زمینه های کاری جدید تو رفتی سراغ دیوار های آجری؟ گفت اشتباه نکن "دیوار های بنایی" یعنی حتی درش خشت و گل و آهک و ... هم یافت می شود! خلاصه خیلی برایم عجیب بود. این دوست ما که از شاگرد اول های دانشکده مهندسی بود و الان در شرکت "سازه" مشغول به کار و از استوانه های آن شرکت هم به شمار می رود این گونه توضیح داد که :" فقط تهران نیست که باید برایش طرح داد. آن قدر روستا و شهرستان کوچک هست که تا سی سال دیگر هم سازه های مهندسی در آنجا به شدت در اقلیت خواهند بود و به علت نداشتن محدودیت نسبی در زمین و محدویت منابع مالی ساکنین و طرح های شهری، نیازی به ساخت سازه های مرتفع در آنجا احساس نمی شود... "
واقعیت هم همین است. شما الان بروید به شهرکرد ببینید عمده ساختمان هایی که الان در حال ساخت هستند چند طبقه اند. شهرکردی که مرکز استان است.
ساختمان های بنایی نه تنها نباید نادیده انگاشته شوند بلکه باید با تقویت و ترویج و معرفی همین آیین نامه 2800در شهرستان ها، همان ساختمان 2 طبقه ای که ساخته می شود در زلزله 6ریشتری بر سر ساکنانش آوار نشود. گناه آنان که ندارند یا نمی خواهند در ساختمان های بلند تر از 8متر زندگی کنند چیست که باید سازه ساختمانشان به هیچ انگاشته شود و همه توجه ها معطوف به شهرهای بزرگ و تهران و برج و ... شود.
2- بنده درخلال سال های 77 تا 81 در مجموعه ای بودم که کارش مطالعه کالبدی شهر های جدید بود. ترکیب متخصصین آن مجموعه خیلی جالب بود. همه جور آدم درش پیدا می شد: معمار عمران خوانده، عمرانی معماری خوانده، عمرانی شهرسازی خوانده و... حتی کسی را داشتیم که آمار خوانده بوده بعد از انقلاب فرهنگی مهندسی مکانیک را انتخاب می کند و لیسانس می گیرد. دوباره شرکت کرده بوده در آزمون و از اول فوق لیسانس معماری را هم گرفته بود. واقعا این آدم برای من مهندس تازه کار _ که در آنجا به مهندس جوان معروف شده بودم _ یک کوه بود. یک مخزن پر از انرژی مثبت بود؛ انگیزه بود برای یادگیری. واقعا علوم مهندسی به طور عام و مهندسی معماری و شهرسازی به طور خاص علوم مجردی نیستند که تک بعدی نگاه شود. هرچقدر ارتباطشان با خانواده دیگر علوم حتی غیر مهندسی قوی تر باشد موفقیت افزون تر خواهد بود. معماری که هر جور دلش خواست و طرح داد و الزام سازه ای را به هر طریق به دوش محاسب نهاد بیشتر از یک معمار، یک نقاش ایده آلیست است! چنین معماری مطمئنا الزامات دیگر را هم به همین سیاق جدی نخواهد گرفت. مهندسین معمار تا جاییکه می توانند خود را به علم مهندسی سازه مجهز کنند حتی اگر به محاسبات پیچیده آن هم دست یابند جای دوری نرفته است.

 

amirabas_ali

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیوار برشی

دیوار برشی

دیوار برشی

دیوار برشی

با نیروهای جانبی مؤثر بر یک سازه ( در اثرباد یا زلزله ) به طرق مختلف مقابله می شود که اثر زلزله بر ساختمانها از سایراثرات وارد بر آنها کاملا متفاوت می باشد . ویژگی اثر زلزله در این است که نیروهایناشی از آن به مراتب شدیدتر و پیچیده تر از سایر نیروهای مؤثر می باشند . عناصرمقاوم در مقابل نیروهای فوق شامل قاب خمشی ، دیوار برشی و یا ترکیبی از آن دو میباشند . استفاده از قاب خمشی به عنوان عنصر مقاوم در مقابل نیروهای جانبی بخصوص اگرنیروهای جانبی در اثر زلزله باشند احتیاج به جزئیات خاصی دارد که شکل پذیری کافیقاب را تأمین نماید .این جزئیات از لحاظ اجرایی غالبا دست و پاگیر بودهو در صورتی می توان از اجرای دقیق آنها مطمئن شد که کیفیت اجرا و نظارت در کارگاهخیلی بالا باشد از لحاظ برتری می توان گفت که دیوار برشی اقتصادی تر از قاب می باشدو تغییر مکانها را کنترل می کند در حالی که برای سازه های بلند قاب به تنهایی نمیتواند در این زمینه جوابگو باشد . حال به ذکر چند نمونه از دیوارهای برشی میپردازیم :
1-دیوار های برشی فولادی :بعضی مواقع ورقهای فولادی به عنوان دیوارهایبرشی بکار می روند . برای جلوگیری از کمانش موضعی چنین دیوارهای برشی فولادی لازماست از تقویت کننده های قائم و افقی استفاده شود.
2-دیوارهای برشی مرکب : دیوارهایبرشی مرکب شامل : ورقها ی تقویت شده فولادی مدفون در بتن مسلح ، خرپاهای ورق فولادیمدفون در داخل دیوار بتن مسلح و دیوارهای مرکب ممکن دیگر ، که تماما با یک قابفولادی و یا با یک قاب مرکب تؤام هستند می شود .
3- دیوارهای برشی مصالح بنایی :ازدیر زمان در ساختمانهای مصالح بنایی از دیوارهای مصالح بنایی توپر غیر مسلح استفادهمی شده است ولی روشن شده است که این دیوارها از نقطه نظر مقاومت در مقابل زلزله ضعفدارند و لذا اکنون به جای آنها از دیوارهای برشی مسلح نظیر دیوارهای با آجر تو خالیو پر شده با دوغاب استفاده می شود . 4-دیوارهای برشی بتن مسلح : نوع دیگری ازدیواهای برشی ، دیوارهای برشی بتن مسلح است که در این مقاله به آن می پردازیم. یکیاز مطمئن ترین روشها برای مقابله با نیروهای جانبی استفاده از دیوار برشی بتن مسلحاست . دیوار برشی به عنوان یک ستون طره بزرگ و مقاوم در برابر نیروهای لرزه ای عملمی کند و یک عضو ضروری برای سازه های بتن مسلح بلند و یک عضو مناسب برای سازه هایمتوسط و کوتاه می باشد . انواع دیوار برشی بتن مسلح : دو نوع دیوار برشی بتن مسلحوجود دارد :
1-دیوار برشی در جا :در دیوار برشی در جا به منظور حفظ یکنواختی وپیوستگی میلگرد های دیوار ، به قاب محیطی قلاب می شوند .
2-دیوار برشی پیش ساخته : در دیوار های برشی پیش ساخته یکنواختی و پیوستگی با تهیه کلیه های ذوزنقه شکل درطول لبه های پانل و یا از طریق اتصال پانلها به قاب توسط میخهای فولادی صورت میگیرد . تأثیر شکل دیوار : تعبیه بال در دیوارها برای پایداری و شکل پذیری سازهبسیار مفید می باشد . نیروهایی که به دیوارهای برشی وارد می شوند :
به طور کلیدیوار های برشی تحت نیروهای زیر قرار می گیرند :
1-نیروی برشی متغیر که مقدار آن درپایه حداکثر می باشد .
2-لنگر خمشی متغیر که مقدار آن مجددا در پای دیوار حداکثراست و ایجاد کشش در یک لبه ( لبه نزدیک به نیروها و فشار در لبه متقابل می نماید)با توجه به امکان عوض شدن جهت نیروی باد یا زلزله در ساختمان ، کشش باید در هر دولبه دیوار در نظر گرفته شود.
3-نیروی محوری فشاری ناشی از وزن طبقات که روی دیواربرشی تکیه دارد .
توجه : در صورتی که ارتفاع دیوار برشی کم باشد ، غالبا نیروی برشیحاکم بر طراحی آن خواهد بود لیکن اگر ارتفاع دیوار برشی زیاد باشد لنگر خمشی حاکمبر طراحی آن خواهد بود . به هر حال دیوار باید برای هر دو نیروی فوق کنترل و درمقابل آنها مسلح گردد.
http://sajjad9421.blogfa.com/
 

amirabas_ali

عضو جدید
کاربر ممتاز
طراحی دیوار برشی در مقابل برش :
اگر Vu تلاش برشی نهایی درمقطع مورد طراحی باشد بر طبق آیین نامه ایران باید Vu=5υchd=φchd(fc)^0.5 تعییننیروی برشی مقاوم نهایی بتن :
الف- حالتی که دیوار تحت اثر برش یا تحت اثر تؤام برشو فشار قرار دارد Vc=υcbwd:
ب- حالتی که دیوار تحت اثر برش و کشش فرار دارد : Vc=υc(1+Nu/(3Ag))bwd (A) در این رابطه کمیت Nu/Ag بر حسب ( N/mm^2 ) می باشد و Nuدر این رابطه منفی می باشد حال اگر محاسبه نیروی برشی مقاوم نهایی بتن ( Vc) باجزئیات بیشتر مورد نظر باشد آنرا برابر با کمترین مقدار به دست آمده از دو رابطهزیر در نظر گرفته می گیریمو Vc=1.65υchd + (Nud)/(5Lw) وVc=(0.3υc+(Lw(0.6υc+0.15Nu/(Lwh)))/(Mu/Vu-Lw/2))hd Nu
نیروی محوری برای فشارمثبت و برای کشش منفی است چنانچه Mu/Vu-Lw/2 منفی باشد رابطه A بکاربرده نمی شود . نیروی برشی مقاوم نهایی Vc برای کلیه مقاطعی که در فاصله ای کمتر از کوچکترین دومقدار Lw/2 و hw/2 از پایه دیوار قرار دارند برابر با مقاومت برشی مقطع در کوچکتریناین دو مقدار در نظر گرفته می شود .
نیروی برشی مقاوم نهایی آرماتور ها (Vs) ازرابطه زیر محاسبه می شود Vs = φsAvfy d/S2 Av سطح مقطع آرماتور برشی در امتدادبرش و در طول فاصله S2 می باشد چنانچه مقدار Av را در اختیار نداشتیم می توان Vs رااز رابطه زیر به دست آورد Vs=Vu-Vc سپس به کمک رابطه فوق Av را به دست می آوریم . برای تأمین برش مقاوم Vsعلاوه بر آرماتور های برش افقی Av آرماتور های برشی قائمنیز باید در دیوار پیش بینی شود آرماتور گذاری در دیوار مطابق زیر انجام می شود : چنانچه Vu=0.0025 فاصله میلگرد های (S2 ) از هم نباید از مقادیر زیر بیشتر باشد : ρn= 3h Lw/5 350سطح مقطع کل بتن در امتداد برش / سطح مقطع آرماتور برشی در امتدادعمود بر برش نباید کمتر از 0.0025 و یا کمتر از مقدار زیر در نظر گرفته شود : ρn=0.0025+0.5(2.5-hw/Lw)( ρh-0.0025) لزومی ندارد ρn>ρh در نظر گرفته شود . طراحی دیوار برشی در مقابل خمش : چنانچه ارتفاع دیوار برشی بلندتر از دو برابر عمقآن باشد مقاومت خمشی آن مشابه تیری که آرماتور گذاری آن در لبه های آن متمرکز استمحاسبه می شود .
مقاومت خمشی Mu یک دیوار برشی مستطیلی نظیر دیوار برشی این چنین محاسبه می شود : Mr=0.5AsφsFyLw(1+Nu/(AsφsFy))(1-C/Lw) در رابطه فوق : Mr مقاومت خمشی نهاییدیوار :Nu نیروی محوری موجود در مقطع دیوار: As سطح مقطع کل آرماتور های قائمدیوار Fy : تنش تسلیم فولاد : Qs ضریب تقلیل ظریب فولاد Lw : طول افقی دیوار مقدار C/Lw از رابطه زیر به دست می آید C/Lw=(w+α)/(2w+0.85β1) مقدار β 1 از روابط زیربه دست می آید : Fc=55 N/mm^2 β1=0.65، w=As/(Lwh)*(φsFy)/( φcfc) φs=0.85 φc=0.6 a=Nu/(Lw*h*φcfc) h عرض دیوار : Fc مقاومت فشاری بتن ابتدا با توجه به آرماتورهای قائم حداقل که به علت نیازهای برشی در دیوار تعبیر شده اند ظرفیت خمشی مقطع رابه دست می آوریم . همواره باید ظرفیت خمشی بزرگتر یا مساوی نیروی خمشی نهایی دیوارباشد.
( Mr>=Mu) چنانچه ظرفیت خمشی کمتر از نیروی خمشی دیوار به دست آید بایدیا با کاهش فواصل یا افزایش قطر آرماتور های قائم مقدار As آنقدر افزایش یابد تاخمش بزرگتر از لنگر خمشی مقطع گردد . شکست برشی لغزشی : در شکست برشی لغزشی ، دیواربرشی به طور افقی حرکت می کند برای جلوگیری از این نوع شکست آرماتورهای تسلیح قائمکه به طور یکنواختی در دیوار قرار گرفته اند مؤثر خواهد بود و تسلیح قطری نیز میتواند مؤثر باشد . در قسمت زیر انواع مودهای شکست یک دیوار برشی طره ای گفتهشده است : الف ـ گسیختگی خمشی ب ـ شکست لغزشی ج ـ شکست برشی د ـ دوران پی دیوارهایبرشی با بازشو ها: شکست برشی یک دیوار برشی با بازشو ها ، اگرچه می توان با به کار بردن مقدار زیادی خاموت باعث اتلافانرژی شد اما نمی توان انتظار شکل پذیری زیادی از آن داشت بنابراین بهتر است درچنین شرایطی از تسلیح قطری استفاده کرد.


sajjad9421.blogfa.com/
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دقیقا - اما این شناِ ها چرا اینطوری هستن؟ احتما لا ستون ها شعاعی اجرا میشه[/quote]

فکر نمی کنم .
نمیشه هر فنداسیونی مرکز چند شناژ باشه .
شک دارم که دیوار برشی نباشه !!!!!!!!شاید چون در محل تجمع نیروهاست دیوار برشی اجرا میشه .اما هدف ازدیوار برشی نیروهای افقیه .درکش نمیکنم
 

yasi

عضو جدید
توضيح

توضيح

دقیقا - اما این شناِ ها چرا اینطوری هستن؟ احتما لا ستون ها شعاعی اجرا میشه



agin جان از توجهت سپاس گذارم
اگر در مورد عكس هايي كه يكي از دوستان عزيز گذاشته بخوام يك توضيح كوتاه بدم اين هست كه :
به اين نوع ديوار برشي ، ديوار برشي هسته اي مي گويند از اين نوع ديوار در ساختمانهاي عظيم استفاده مي شود كه با استفاده از آن ساختمان ديگر نيازي به ستون ندارد.
در ساختمانهايي كه مساحت و ارتفاع آنها زياد است ديوار برشي خود را بيشترنشان ميدهد و در پرزه هاي عظيم از لحاظ اقتصادي مقرون به سرفه است و همينطور باعث كاهش وزن آن نيز مي شود.
البته اين موضوع خيلي گستره است .
 

DDDIQ

مدیر ارشد
ديوار برشي فولادي با ستون مركب تحت اثربارهاي تناوبي ديناميكي

ديوار برشي فولادي با ستون مركب تحت اثربارهاي تناوبي ديناميكي

ديوار برشي فولادي با ستون مركب تحت اثربارهاي تناوبي ديناميكي

، هاشم شريعتمدار 1، مجيد عباس زادگان 2
-1 استاديار گروه مهندسي عمران، دانشگاه فردوسي مشهد
-2 دانش آموخته كارشناسي ارشد سازه، دانشگاه فردوسي مشهد،


خلاصه
در اين مقاله مدل هاي متفاوت ديوار برشي فولادي كامپوزيت با تغيير در پارامتر هاي مؤثر در رفتار اين نوع سيستم ها، تحت بار هاي ديناميكي ضخامت ورق ستون كامپوزيت، ضخامت بال تيرها و ، fc′ : چرخه اي آناليز غير خطي گرديد. نتايج نشان مي دهد كه افزايش در پارامترهاي شكل و ضخامت ديوار برشي، شكل پذيري را كاهش داده كه حداكثر آن مربوط به افزايش مقاومت بتن مي باشد. افزايش پارامترهاي I ستون هاي فوق منجر به افرايش مقاومت ديناميكي و استهلاك انرژي مي گردد، كه بيشترين آن براي افزايش ضخامت ورق ديوار برشي مي باشد.

كلمات كليدي:
ديوار برشي فولادي كامپوزيت، ستون كامپوزيت، منحني هيسترزيس، استهلاك انرژي، ضريب شكل پذيري
 

پیوست ها

  • ديوار برشي فولا&#1.pdf
    1.9 مگایابت · بازدیدها: 0
بالا