ضرورت نظارت سازمان بورس بر کمیتههای حسابرسی
ضربههای ناشی از بحرانهای مالی سالهای اخیر نظیر ورشکستگی شرکت انرون(Enron) و ورلدکام(World com) در امریکا و فساد بزرگ مالی ۳ هزارمیلیارد تومانی در ایران، این پرسش کلیدی را برای سهامداران و دولت مطرح کرد که هیئت مدیره و حسابرسان کجا بودند؟ شرکت انرون در سال ۱۹۸۵ فعالیت خود را در زمینه تولید و فروش انرژی شروع کرد و به سرعت به یکی از بزرگترین شرکت های انرژی جهان و هفتمین شرکت بزرگ عضو سازمان بورس امریکا تبدیل شد. به طوری که، درآمد این شرکت در سال ۲۰۰۰ میلادی بیش از ۱۰۱ میلیارد دلار و حق الزحمه حسابرسی و خدمات مشاوره مالی آن در سال مزبور ۵۲ میلیون دلار بود.
شرکت انرون در اواخر سال ۲۰۰۱ میلادی طی یک فرایند پیچیده فساد مالی اعلام ورشکستگی کرد که پی آمدهای مهم سقوط آن عبارت بودند از: سوخت شدن مطالبات بسیاری از طلبکاران، از دست دادن سرمایه ی شمار زیادی از سهامداران و از دست دادن موقعیت شغلی تعداد زیادی از کارمندان شرکت. همچنین مجرم شناخته شدن حسابرس این شرکت و انحلال موسسه حسابرسی آرتور اندرسون(Arthur Anderson) در سال ۲۰۰۳ و مهمتر از همه، کاهش اعتماد عمومی به بازار سرمایه و حرفه حسابرسی بود.
کنگره امریکا برای بازگردان اعتماد عمومی به بازار سرمایه و پیشگیری از وقوع موارد مشابه در آینده قانون ساربینز اکسلی(Sarbanes-Oxley) را در سال ۲۰۰۲ برای حمایت از سهامداران و تقویت گزارشگری مالی تصویب کرد که در آن نقش مهمتری برای کمیتهی حسابرسی قائل شد و حیطه اختیارات و مسئولیتهای این کمیته را افزایش داد.
در ایران نیز در اواسط سال ۱۳۹۰ پرده از یک فساد بزرگ مالی برداشته شد که حاکی از ۳ هزار میلیارد تومان فساد در شبکه های بانکی کشور بود که پیامدهای منفی زیادی برای ذینفعان آن از جمله سهامداران، کارکنان، طلبکاران، حسابرسان و از همه مهمتر جامعه داشت.
توسل به روشهای متقلبانه برای دریافت وامهای زیاد، پولشوئی و ضعف محیط کنترلی مناسب در شبکه بانکی کشور و شرکتهای درگیر با این فساد، از جمله عوامل اصلی موثر در بروز این فساد مالی تشخیص داده شد.
سرانجام متهمان این پرونده به مجازاتهای مقرر در قانون محکوم شدند و تعدادی از موسسات حسابرسی نیز در ارتباط با حسابرسی شرکتهای درگیر با این فساد، مشمول تنبیههای مقرر در آئیننامه انضباطی جامعه حسابداران رسمی شدند.
سازمان بورس و اوراق بهادار ایران برای ایجاد محیط کنترلی مناسب در شرکتهای پذیرفته شده در بورس، این شرکتها را علاوه بر ترغیب به تدوین منشور اخلاقی ملزم به تشکیل واحد حسابرسی داخلی، استقرار نظام حاکمیت شرکتی، مدیریت ریسک و کمیته حسابرسی نمود.
حال با توجه به عنوان این مقاله، این پرسش مطرح می شود که آیا تشکیل کمیته حسابرسی میتواند به بهبود سلامت مالی در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار کمک کند؟ پاسخ به این پرسش در هر یک از دو وضعیت زیر متفاوت است:
وضعیت اول: کمیته حسابرسی طبق منشور سازمان بورس تشکیل شود و وظایف خود را به درستی انجام دهد. در این صورت، نقشی که کمیتهی حسابرسی دارد موجب میشود که روابط بین هیئت مدیره، حسابرسان مستقل، حسابرسان داخلی و سایر ذینفعان تنظیم و جریان اطلاعات صحیح و به موقع در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تقویت شود که پی آمد آن حفظ بهتر حقوق و منافع سهامداران و افزایش پاسخگوئی به آنان است.
وضعیت دوم: کمیته حسابرسی طبق منشور سازمان بورس تشکیل نشود یا وظیفه خود را به درستی انجام ندهد. در این صورت، تشکیل کمیتهی حسابرسی ضمن آنکه به بهبود سلامت مالی شرکت کمک نمیکند، بلکه در پارهای موارد ممکن است بروز تخلفات مالی را تسهیل یا به ظاهر توجیه کند. برای توجیه این استدلال، در زیر به نقش کمیته حسابرسی در سقوط شرکت انرون می پردازیم:
الف: یکی از وظایف کمیتهی حسابرسی نظارت بر سیستمهای کنترل داخلی و موازین اخلاقی شرکت است. شرکت انرون دارای کمیتهی حسابرسی بود لکن به دلایل زیر در انجام وظایف خود در این حیطه ناتوان بود:
ضعف اخلاقی و ساختار هیئت مدیره شرکت.
عدم استقلال، و ضعف اخلاقی و عملکرد مدیران غیرموظف عضو کمیته حسابرسی.
ضعف نظامهای حاکمیت شرکتی و کنترلهای داخلی شرکت.
قدرت بیش از حد مدیر عامل و مدیر ارشد مالی(CFO) شرکت.
واگذاری مسئولیت رئیس هیئت مدیره به مدیر عامل شرکت.
واگذاری سهام به کارکنان برای همراه کردن آنها در عملیات متقلبانه و پنهانی شرکت.
زیر پاگذاشتن اصول اخلاق حرفهای و عدم اعمال مدیریت ریسک بوسیلهی مدیران ارشد شرکت.
تبانی با برخی از مطبوعات و خبرنگاران به منظور پوشش خبری برای برجسته کردن عملکرد مدیران ارشد و عملکرد موفقیت آمیز شرکت.
فریبدادن دستگاه نظارتی بورس از طریق ارائهی آمار و اطلاعات نادرست و ترتیب دادن بازدیدهای گمراه کننده.
ب: یکی از مسئولیتهای کمیتهی حسابرسی، نظارت بر صلاحیت و استقلال حسابرس مستقل شرکت است. شرکت انرون دارای کمیته حسابرسی بود لکن، به دلایل زیر در انجام وظایف خود در این حیطه ناتوان بود:
نداشتن نظارت بر کار حسابرسان مستقل و انتخاب موسسه حسابرسی آرتور اندرسون به عنوان حسابرس مستقل شرکت به دلیل داشتن ارتباط خاص با هیئت مدیره.
ارجاع همزمان خدمات حسابرسی و خدمات غیرحسابرسی شرکت به موسسه حسابرسی آرتور اندرسون.
قضاوت نادرست موسسه حسابرسی آرتور اندرسون در مورد تلفیق تعدادی از شرکتهای زیر مجموعه شرکت.
ج: یکی از وظایف کمیتهی حسابرسی، نظارت بر کارائی و اثربخشی فرایند حسابرسی داخلی شرکت است. شرکت انرون دارای کمیتهی حسابرسی بود، لکن به دلایل زیر در انجام وظایف خود در این حیطه ناتوان بود:پرداخت مبالغ قابل توجهی به عنوان اهدای سیاسی به همسر مدیر کمیته حسابرسی.
گماردن مدیران و کارکنان سابق موسسه حسابرسی آرتور اندرسون در واحد حسابرسی داخلی و پستهای خدماتی شرکتهای زیر مجموعه شرکت.د: یکی از وظایف کمیتهی حسابرسی نظارت بر صحت و کامل بودن صورتهای مالی و گزارشگری(مالی، عملیاتی و ریسک) از جمله افشای اطلاعات است. شرکت انرون دارای کمیتهی حسابرسی بود، لکن به دلایل زیر در انجام وظایف خود در این حیطه ناتوان بود:تشکیل شرکت های صوری با هدف انتقال زیان شرکت انرون به آنها و انتقال سود از آنها به شرکت انرون.
حساب سازی برای تحریف سود و عایدی(سود) هر سهم EPS شرکت انرون.
تحریف و دستکاری و حذف چند مورد از بدهیهای شرکت انرون از صورتهای مالی شرکت.
افشای مبهم و غیرشفاف از فعالیتهای تجاری شرکت.
افشای مبهم در بارهی معاملات با اشخاص وابسته و شرکتهای زیر مجموعه
با این توضیح، بنظر میرسد سازمان بورس و اوراق بهادار نباید به تشکیل کمیتههای حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بسنده کند بلکه برای پرهیز از تکرار ضربههای ناشی از فساد مالی در آینده، باید از طریق نظارت و بررسی گزارش هائی که این کمیتهها بطور منظم در راستای انجام وظایف خود تهیه میکنند از کفایت پیروی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار از منشور کمیته حسابرسی اطمینان حاصل کند، تا دوباره این پرسش مطرح نشود که مدیران و حسابرسان کجا بودند؟