سَلــــوم شَهـــاپ ، من بازم اومتم
ببخش که نشد این ســـری ســـری آخــر باشه
علیک سلام عامو :|
هر سری میای سوال میذاری میگی این سری اخره :|
سری هشتم : سوالات ایثــار و فداکاری و گذشت
1.ایثاریعنی چی؟؟در لغت به چه معناس؟؟؟ریشه ی این کلمه چیه؟؟
به معنی چشم داشت پیدا کردن در لغت...ینی از خود گذشتگی و همین چیزا:دی ...ریشش از اثر میاد
2.خانواده ایثارگران به چه خونواده هایی میگن؟؟؟جبه ی جنگ در ایران رو میشه با جنگ میدون کربلا مقایسه کرد؟؟چرا؟؟
خانواده هایی ک توی اونا افرادی بودن ک از خودشون گذشتن برا مملکتشون و ایثار کردن...از ی جهاتی اره میشه مثلا اینکه این جنگ نابرابری بود با امکانات نابرابر بین دو طرف و مثلا اینکه هر دو برای دفاع از ارزش ها بود و...
3.تصور کن الان حادثه کربلا درحال وقوعه! تو جُـــز کدوم دسته ای؟؟چرا؟؟؟
نمیشه اینو گفت ولی خب واقعا دلم میخواست سمت امام باشم اما سخت بوده تو اون شرایط و واقعا نمیدونم شاید اصن برعکس میشد
4.اگر قرار باشه واسه دفاع از خونوادت یه نفر از اعضای خونوادتو قربونی کنی اون کی میتونه باشه؟؟؟داداشت/خواهــرت؟؟یا بچه ت؟؟؟چرا؟؟
نمیدونم سوال سختیه ...سعی میکنم خودم فدا بشم ب جای اینکه بخوام کسی از خونوادم رو فدا کنم
5.تا الان فداکاری کردی؟؟؟چرا؟؟؟بعدش چه حسی داشتی؟؟
فداکاری؟! ساده و معمولی اره مثلا از ی چیزی کوتاه اومدم گفتم باشه ب یکی دیگه برسه چمیدونم خب این هم نیاز داره پس باشه اشکال نداره بذا این استفاده کنه! بعدش؟ زودی یادم میره چون کار کوچیکیه خو:دی ولی از ته دلم خوشحال بودم ک یکی دیگه رو خوشحال کردم
6.بزرگترین فداکار کی بوده از نظرت ؟ چرا؟؟؟ایا اسوه قرار دادن این شخص به این معنیه که تو هم خودتو فدا کنی یا چیزِ دیه ای؟؟؟
تموم کسایی ک توی واقعا عاشورا تو لشکر و طرف امام حسین بودن فداکار بودن...نمونه بارز و ی جورایی فداکارترینشون ب نظرم حضرت عباس (ع) بود چرا ک خودش رو فدای امام حسین کرد و بچه ها و رفت براشون اب اورد و هر تیری زدن از پا درنیومد تا اینکه تیرو ب مشک زدن ....خب اسوه قرار دادن حضرت عباس کار کوچیکی نیست چون تصورشم سخته ولی خب این ینی اینکه ی سری از اخلاقیاتشون رو مد نظر قرار بدیم و سعی کنیم اپسیلون درصدی از اخلاق و رفتارشون الگو برداری کنیم
7.آدمِ با گذشتی هستی؟؟میتونی از خطاهای دیگران چشم بپوشی؟؟؟این خصلتت خوبه یا بد؟؟تا الان این خصوصیت بهت ضربه زده؟؟؟
اره فک میکنم اینطوری باشم...میتونم ببخشم ...شاید ناراحت باشم همون لحظه ولی وقتی زمان میگذره میبخشم و فراموش میکنم...هم میتونه بد باشه هم میتونه خوب بستگی داره ب مکانش...ضربه؟ ب اون شکل ن ولی خب ضرر هم کردم هرچند میگن ببش تا خدا ببخشدت پس ب بخششخدا می ارزه ه
8.اگـــر یه نفر یکی از اعضای خونوادت رو کشته باشه(دور از جون) مثلن توی دعوا هلش داده باشه و سرش بخوره ه دیوار و بمیره(بازم دور از جون) حاضری ببخشی و از اعدام بگذری؟؟؟اگه با چاقو زده باشه چی؟؟اگر تحت تاثیر جنون آنــی با اسلحه به طرفش شکلیک کنه چی؟؟؟
باشه چی؟؟اگر تحت تاثیر جنون آنــی با اسلحه به طرفش شکلیک کنه چی؟؟؟
نمیدونم نمیخوام تصورش کنم سخته ولی من دل اینکه کسی ازار ببینه رو هم ندارم چ برسه بخوام موجب ازار رسیدن جسمی ب کسی باشم اونم از نوع مرگ...اره میبخشم اگه ب من باشه میبخشم...اتفاق بوده سرش خورده ب دیوار
چاقو؟سخته خداییش! نمیدونم تصمیمم چی باشه ولی اگه واقعا ببینم اون ادم پشیمون شده باشه و واقعا برام مشخص بشه ک دیگه دور این چیزا نمیره و ی جوون دیگه رو بدبخت نمیکنه ب احتمال زیاد میبخشم اما باید مجازات معمولیش رو با حبس بودن بکشه
اسلحه؟ این دیگه خیلی خطریه بخشش ی کم سخته ولی اینم مثه مورد بالا اما با کمی تامل! شاید نتونستم خودمو قانع کنم ک اون ادم دیگه دست ب سلاح گرم نمیزنه و نبخشم ولی اگه نبخشم صرفا ب خاطر اینه ک ی خونواده دیگه رو بدبخت نکنه
9.چــرا میگن لذتی که در گذشت هست در انتقام نیست؟؟؟این حرف رو قبول داری؟؟؟چــرا؟؟
چون انتقام آنی هست و زودی تموم میشه ولی گذشت همیشه میمونه و ازش ب نیکی یاد میشه و خدا هم گذشت رو بیشتر میپسنده ...اره قبول دارم چون واقعا شیرینه ک ب ی خونواده دیگه امید بدی و ببخشی
10.چــرا میگن بخشش از بزرگانـــه؟؟؟به این جمله اعتقاد داری؟؟؟خودت میبخشی؟؟؟
چون بخشیدن خیلی وقتا بسیار سخته و دل بزرگی میخواد برا همین میگن ببخشش از بزرگانه چون بزرگی میخواد بخشیدن...اره اعتقاد دارم..اوهوم میبخشم
اینــــا رو بجواب فخط یه سری دیه مونده