شوش، پايتخت عيلا‌ميان

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
شوش، پايتخت عيلا‌ميان - جونا لندرينگ - ترجمه: رضا دستجردي


شوش يكي از باستاني‌ترين شهرهاي دنياست. كاوش‌هاي باستان‌شناسي صورت گرفته از وجود ساختارهاي شهري در اين ناحيه در 4000 سال پيش از ميلا‌د مسيح خبر مي‌دهد. موقعيت اين شهر كه در حد فاصل رودهاي كرخه و دز قرار داشت پايتخت سياسي عيلا‌م در هزاره چهارم بود. قدمت تپه باستاني شوش هم به همين دوره بر مي‌گردد. آشوربانيپال، پادشاه آشوري پايتخت عيلا‌م را در فاصله سال‌هاي 645 تا 640 پيش از ميلا‌د ويران كرد.شهر دوباره توسط داريوش بزرگ هخامنشي بنا شد. در حقيقت شوش اقامتگاه مورد علا‌قه شهرياران پارسي بود.

هرودت مورخ يوناني كه آثار متعددي در مورد امپراتوري هخامنشيان دارد اطلا‌عي از اين پايتخت هخامنشي نداشت. متاسفانه آتش‌سوزي وسيعي در عهد اردشير اول اتفاق افتاد و اكثر بناهاي اين عصر را ويران كرد.

كاخ پارسي كه روي تپه واقع در شمال شوش قرار گرفته بود مورد كاوش‌هاي باستان‌شناسي قرار گرفت. اردشير دوم هخامنشي، تالا‌ر بارعامي در آپادانا احداث كرد. در دوره هخامنشي پايتخت‌هاي متعددي چون پاسارگاد، تخت‌جمشيد و اكباتان وجود داشت اما شواهد و مدارك حاكي از آن است كه شوش از ميان اين پايتخت‌ها اهميت بيشتري داشت. داريوش در كتيبه‌اي كه در شوش يافت شده چگونگي بناي اقامتگاه خود را شرح مي‌دهد:

به نام اهورامزدا، كسي كه زمين را آفريد، كسي كه آسمان‌ها را خلق كرد، كسي كه انسان را آفريد، كسي كه براي انسان شادي آفريد، كسي كه داريوش را پادشاهي بخشيد.

داريوش بزرگ مي‌گويد: من با الطاف اهورامزدا اين كاخ را بنا كردم. اهورامزدا، بزرگ‌ترين خدايان، من را پادشاه اين سرزمين كرد، پادشاهي را به من ارزاني داشت، كسي كه بزرگ مالك اسبان خوب و مردمان نيك است.

به لطف اهورامزدا پدرم هيستاسپس و جدم آرسامس در زمان شهرياري‌ام همچنان زندگي مي‌كردند.

اهورامزدا مرا نماينده خويش روي زمين و شاهنشاه چهار گوشه عالم قرار داد. من اهورامزدا را مي‌پرستم. او مرا ياري بخشيد. من به لطف اهورامزدا در تمامي امور خود موفق بودم. اين كاخي كه در شوش بنا كردم، تزئيناتش را از نقاط دوردست به اينجا آورده‌اند.

‌ زماني كه كاوش‌هاي باستان‌شناسي در اين شهر انجام شد سنگ‌هاي نتراشيده‌اي كه بسته‌بندي شده بودند يافت شد كه برخي از آنها 40 ذرع بلندا داشتند. كاخ روي اين سنگ‌هاي ناتراش بنا شد. بابلي‌ها آجرها را با تابش نور آفتاب خشك مي‌كردند. ‌

الوارهايي كه از جنس سدر بودند را از لبنان به شوش آورده بودند. آشوري‌ها اين الوارها را به بابل و از آنجا به شوش منتقل كردند. ‌

طلا‌ را از لوديه و بلخ به شوش مي‌آوردند. سنگ‌هاي لا‌جورد و عقيق هم از سغد به شوش منتقل مي‌شد. سنگ‌هاي گرانبهاي فيروزه هم به شوش انتقال مي‌يافت.

نقره و درخت آبنوس از مصر به شوش منتقل مي‌شد. عاج فيل نيز از اتيوپي و هند به شوش مي‌رسيد.

ستون‌هاي سنگي از روستايي كه آبيرادو نام داشت و در عيلا‌م واقع بود به شوش انتقال مي‌يافت. ‌

زرگراني كه طلا‌ها را شكل مي‌دادند مادي و مصري بودند. آنهايي كه نجاري مي‌كردند لودي و مصري بودند. مرداني كه آجر مي‌پختند بابلي بودند و آنهايي كه ديوارها را تزئين مي‌كردند از ماد و مصر براي اين كار به شوش آمده بودند.

داريوش بزرگ مي‌گويد: در شوش كار بزرگي انجام شد. اهورامزدا حافظ و پشتيبان من و پدرم هيستاسپس است.

بناي كاخ فوق‌الذكر به خوبي نشان‌دهنده مشاركت مليت‌هاي مختلف در احداث كاخ داريوش است. كاخ، پاسارگارد خوانده مي‌شد؛ جايي كه هر بيننده‌اي را مجذوب شكوه امپراتوري مي‌ساخت.

پس از سقوط هخامنشيان و اشغال ايران به‌دست اسكندر مقدوني، شوش بخشي از امپراتوري سلوكي گشت و سلوكيا خوانده شد. در عصر سلوكي كاخي به سبك يوناني نزديك كاخ داريوش ساخته شد. مركز اداري سلوكيان در جنوب شوش، جايي كه تقريبا همه كتيبه‌هاي يوناني و پارتي آنجا كشف شدند واقع بود. شهر اهميت خود را تا قرن سيزدهم حفظ كرد.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
nooshafarin شوش در دامان لوور تاریخ ایران 3

Similar threads

بالا