شناسایی قالب محتوایی شبکه های اجتماعی

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ابتدای ورود به شبکه های اجتماعی به نظر می رسد با دنیایی کاملاً قابل کنترل مواجهیم که قرار است با خواندن روزانه چند تکه متن کوچک، حال و هوایی عوض کنیم و برای لحظاتی کوتاه از گیر و دار روزمرگی خود بیرون بیاییم.
اما پس از مدتی چشم باز می کنیم و می بینیم، همین ابزار قابل کنترل، در حال کنترل ماست!
لحظات آرامش خود را وقف آن می کنیم و وقتی به خود می آییم که با جمله ی : " همش سرت تو موبایلته " مواجه می شویم.
بنابراین مهمترین جنبه ی شبکه های اجتماعی وقت ی است که از ما می گیرند.
از این رو شناسایی قالب محتوایی این شبکه ها امروزه بسیار ضروری به نظر می رسد.

بنده با دیدگاه خود محتوای نامفید این شبکه ها را به 4 دسته ی کلی تقسیم و نامگذاری کرده ام:
1- گل واژه ها
2- پوچ ناله ها
3- دادواره ها
4- هجونامه ها
در ادامه به بررسی نوع محتوا، نمونه، ناشران و تظاهرات بالینی جامعه در قبال این متون می پردازم.



1- گل واژه ها:
این دسته از متون حاوی جملات قصار، نگرش های مثبت گون به زندگی، نصیحت ها و توصیه ها می شود.
لیکن به دلیل کثرت اشتراک گذاری، در خواننده ایجاد "خوگیری" و بدتر از آن "خستگی" کرده اند و در طی زمان کاملاً طعم و تاثیر خود را از دست داده اند.
گواه آن این که امروزه در منشور بسیاری از گروه ها اشتراک گذاری چنین متونی، منع شده است.

نمونه گل واژه :
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ…
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ…
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ…

گل واژه ها هر چند در ابتدا ساده و زیبا به نظر می رسند، اما از آنجا که درباره ی چگونگی اجرایی کردن و عملی کردن صحبتی به میان نمی آوردند، صرفاً در حافظه ی کوتاه مدت جای می گیرند و به احتمال زیاد تا دقایقی بعد فراموش می شوند!
نکته ی جالب اینجاست که ناشران گل واژه ها گاهی برای اعتبار بخشی به دل نوشته های خود، متن را به افراد شاخصی همچون دکتر شریعتی، حسین پناهی، چارلی چاپلین و اخیراً صادق هدایت نسبت می دهند!

ناشران گل واژه ها:
به نظر می رسد گل واژه ها توسط کاربران عادی جوامع مجازی به اشتراک گزارده می شود.

واکنش مخاطبان و تظاهرات بالینی:
به به به به
و البته با توجه به اینکه اغلب کاربران در فضای مجازی به دنبال فست فود خبری هستند، بعید به نظر می رسد که اثرگذاری این متون بیش از این باشد.


2- پوچ ناله ها:


این قبیل متون اغلب محتوایی افسرده و دیدگاهی ناامید به زندگی دارند.
با توجه به افسردگی جمعی حاکم بر جامعه، پوچ ناله ها از بیشترین شانس انتشار برخوردارند.
"درماندگی آموخته شده" شاخصه ی بارز پوچ ناله هاست.

نمونه پوچ ناله:
از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشی ، پیر میشی
از یه جایی به بعد دیگه خسته نمیشی ، می بُری
از یه جایی به بعد دیگه تکراری نیستی ، زیادی‌ هستی . . .

ناشران پوچ ناله ها:
شکست خوردگان روابط عشقی
همچنین قشر افسرده و سرخورده ی اجتماع


واکنش مخاطبان و تظاهرات بالینی:
آه ه ه ه ه ه


3- دادواره ها:

این دسته متون، جزو مرموزترین متون اشتراکی در فضای مجازی هستند.
هر چند در ظاهر هدف دادواره ها، اطلاع رسانی، روشنگری و دادستانی به نظر می رسد، اما با کمی دقت می توانیم به جنبه هایی از سیاه نمایی، اغراق و ناشی گری در علمی و مستند جلوه دادن آنها پی ببریم.
ویژگی دیگر دادواره ها ترکیب کذب و حقیقت است.
در واقع ناشر با دست مایه کردن جنبه هایی از حقیقت، فرصت می یابد تا اهداف دیگری را نیز در کنار آن پیگیری کند.


نمونه دادواره:
خیلی مهم، خیلی مهم
***** فوری ****** فوری ******
دکتر فلانی رئیس بیمارستان امام رضای فلان شهر
درخواست اطلاع رسانی فوری به مردم ایران را دارد
به اطلاع تمام هموطنان عزیز برسانید که ...
*** فرزندان کوروش به اشتراک بگذارید ******


ناشران دادواره ها:
به نظر می رسد این متون به صورت هدفمند توسط گروهک ها و یا جریانات خاص به منظور مسموم کردن فضای جامعه به اشتراک گزارده می شوند.

واکنش مخاطبان و تظاهرات بالینی:
آخ آخ آخ یا نوچ نوچ نوچ



4- هجونامه ها:


هر چند هجونامه ها در ابتدا نوعی جوک و سرگرمی به نظر می رسند، اما در پس آنها نوعی عقده و نگرش بیمار گون به قشر، قومیت و یا جنسیت خاص وجود دارد.
به نظر می رسد ناشران قصد دارند، چنین دیدگاه هایی را با خنده و لحظات خوش همراه سازند (شرطی سازی کلاسیک)، و از این رهگذر به رفع عقده و یا انتشار دیدگاه های مرضی دست یابند.

نمونه هجونامه :
دختره وسط خیابون یه دفعه زده کنار
رفتم می گم خانوم مشکلی پیش اومده؟
می گه نه، یادم رفت دنده چند بودم
زدم کنار از دنده یک شروع کنم.

ناشران این نمونه:
- مردانی که با تمام مردانگی که در خود سراغ دارند، درگیر روزمرگی و تامین معاش خانواده هستند و تاب زنان متمولی که پشت فرمان های آنچنانی هستند، ندارند.
- مردان شکست خورده در زندگی زناشویی که عامل شکست خود را به "آزادی بیش از حد زنان" و یا "پررو شدن" آنها نسبت می دهند.
- مردانی که زنان را در محیط های کاری جایگزین خود دیده اند و معتقدند مشکلات شغلی آنان مربوط به کار زنان است.
و به طور کلی مردانی که مردانگی خود را در خطر دیده و می خواهند با مکانیزم دفاعی شوخی، رفع اضطراب کنند.

واکنش مخاطبان و تظاهرات بالینی:
خخخخخخخخخ !







تحلیل و واکاوی: دکتر محمدجواد کریمی
 

Similar threads

بالا