شناخت مختصري از آيات قرآن

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرآن داراي ظاهر و باطني است، ظاهر آن حكم است و باطنش علم، ظاهر آن جلوه و زيبائي دارد و باطنش ژرف و عميق است. در آن چراغهاي هدايت و جايگاه نور است.”


شناسنامه سوره بقره(سوره دّوم)


ترتیب نزول: 87 آيه نازل شده

محل نزول: مدینه
سال نزول: بعد از هجرت

جزء: 1و2و3
تعداد آیات: 286

تعداد کلمات: 6156
تعداد حروف: 26256

تعداد لفظ الله: 288
معانی سوره: به معنی گاو است، و بـه مـنـاسـبـت ذكـر مـاجـرايـى كـه درقوم بـنـى اسرائيل رخ داده و با فرمان خداوند به ذبح ماده گاوى انجاميده (بقره ) ناميده شده است .

نامهای دیگر سوره فسطاط القرآن = خيمه ،سراپرده قرآن)،سنام القرآن" به معنای کوهان شتراست و همچنین بلندترین نقطه و قلّه و اوج هر چیزی را سنام می گویند.و زهراوان=بسياردرخشان، سوره بقره وآل عمران احکام فقهی واسماء نورانی الهی را زیاد دربردارند توأماً "زهراوان" نامیده می شوند

ویژگی سوره:بزرگترین سوره قرآن است)،بیشترین احکام فقهی را دارد . بزرگترین آیه قران(آیه۲54)آیةالکرسی مي باشد،اين سوره باكلمات مقطعه آغازشده
موضوعات کلی سوره: مسایل اعتقادی زیر بنایی و ایدئولوژی اسلام – تشریح قانون گذاری و بیان احکام فقهی – مسایل معنوی و اخلاقی فردی – اجتماعی و قرآن شناسی – تشویق به جهادداستان بنی اسرائیل وخلقت حضرت ادم، هاروت وماروت وطالوت و جالوت.


فضيلت قرائت سوره بقره:. پـيـامبر اكرم (ص ) پرسيدند: ((كداميك از سوره هاى قرآن برتر است ؟ فرمود:سوره بقره , عرض كردند كدام آيه از آيات سوره بقره افضل است ؟ فرمود: ((آية الكرسى )). سوره بقره طولانی ترين سوره قرآن و همچنين اولين سوره ای می باشد که در مدينه نازل شده است. پيامبر اکرم (ص) فرمودند: صلوات رحمت خداوند بر قاری سوره بقره باد و ثواب نگهبانی که يک سال بدون آرامش در راه خدا نگهبانی کرده، به او عطا می شود (مجمع البيان، ج 1، ص 111 )


حروف مقطعه:
مـفـسـران در مـعـانـى ايـن حـروف نـظرات مختلفى داده اند. يكى از نظرات مشهور در زمينه حروف مـقـطـعـه آن است كه چون بطور معمول بعد از اداى حروف مقطعه ، سخن از قرآن ، كتاب ، آيات و قـلم بـه مـيـان آمده ، حروف مقطعه بيانگر آن است كه اين كتاب از همين حروفى كه دراختيار شما قـرار دارد سـاخـتـه شـده ، ولى شما از تركيب اعجازآميز آنها عاجزيد، پس به خدايى بودن اين آيات ايمان آوريد. در هر صورت ، بايد گفت : در انتخاب حروف مقطعه براى هر سوره اسرارى وجود دارد كه بر ماپنهان است .

نكاتي از سوره بقره:
غيب چيست؟قرآن،هستي را به دو بخش تقسيم ميكند:علم غيب وعالم شهود،غيب =غيب به چيزهاي ناديدني مانند:خداوند يكتا، معاد (رستاخيز) ،فرشتگان ،غايب بودن حضرت مهدي صاحب الزمان(ع) مي باشد.اولين سوره نازله مربوط به شراب سوره بقره،آيه 219 است.کلمه « بقره » 4 بار در قرآن کريم به کار رفته است آيه 180 بقره به آيه وصيت معروف است.. آيه 159 بقره به آيه کتمان(سران قوم يهود) معروف است.آيه استرجاع (بازگشت به سوی خدا) (آيه 156)«اِنّا ِللِه وَاِنّا اِليّه راجِعون»درموقع مصيبت ياهر ناراحتي ودلتنگي براي رفع آن شفاست (حداقل 3بار)،آيه«فَسَيكفيكهم الله...(137) بعداز نماز صبح تلاوت اين آيه به تعداد7بار براي كفايت همه اموربه خداوند مجرب است.

تحقيق: د رسوره بقره آيه دوم خداوند مي فرمايد (ذلك الكتاب.=يعني اين كتاب) با دقت در بيان اين آيه متوجه مي شويم كه قرآن مجيد در زمان پيامبر جمع آوري وبه صورت كتاب درست شد هبوده است.ودر حديث ثقلين مي خوانيم : «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» یعنی: همانا من بین شما دو چیزگرانبها را باقی می‏گذارم. کتاب خدای و عترت خود ، این حدیث شریف در اکثر کتب شیعی و سنی آمده. برخی از منابع آن در نزد اهل سنت عبارت‌اند از:مسند احمد بن حنبل، ج‏۵، ص‏۱۸۲ مستدرک حاکم، ج‏۳، ص‏۱۴۸ صحیح مسلم، ج‏۷، ص‏۱۲۲ سنن بیهقی، ج‏۲، ص‏۱۴۸ صحیح ترمذی، ج‏۵، ص‏۶۶۲ 1.صحیح بخاری ، باب كتابه العلم من كتاب العلم ، 1/ 22 و مسند احمد حنبل ، تحقیق احمد محمد شاكر، حدیث 2992 و طبقات ابن سعد ، 2/ 244 ، چاپ بیروت


«
درسى كه از حديث ثقلين مى آموزيم:»
الف: vاينكه رسول خدا(ص) اين حديث مهم را در مقام و صيت بيان نموده اند, و به نظر آن حضرت, اهميت اين موضوع در حدى است كه لازم دانسته اند به عنوان مهمترين وصيتِ خود به امت درباره كتاب خدا و عترت طاهره, شعارش كنند.واين حديث در روز غدير خم قبل از اعلام حضرت علي (ع) به جانشيني خود بيان فرموده بودند. ب:vبه روایت از ابو سعید و اعمش، آندو از حبیب بن ابی ثابت و از زید بن ارقم حدیث ثقلین را چنین آورده است: «قال رسولالله صلی الله علیه (و آله) و سلم: انی تارک فیکم ما ان تمسکتم لن تضلوا بعدی: احدهما اعظم من الآخر. کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی ولن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما» ـ یعنی ـ رسول الله (ص) فرمود: من چیزی بینشما بر جای می‏نهم که اگر بدان چنگ زنید، بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد..یکی ازآن دو از دیگری عظیم‏تر است: کتاب خدا رشته‏ای است که از آسمان به زمین کشیده شدهاست. و دیگری عترت که اهل بیت منند. این دو هرگز از هم جدا نمی‏گردند تا بر سر حوض (کوثر) نزد من وارد شوند. پس بنگرید بعد از من با ایشان چگونه رفتار می‏کنید ـ اینحدیث راعزالدین ابن اثیردراشد الغابه (2/12) وسیوطی درالدرالمنثوردرتفسیرآیه مودت(شوری،23)نیز روایت کر ده‏اند.

محتوا ي سوره بقره :vجامعيت اين سوره از نظر اصول اعتقادى اسلام و بسيارى از مسائل عملى (عبادى , اجتماعى , سياسي ) قـابـل انكار نيست چه اينكه در اين سوره،آيات به تدريج نازل شده است ـ بحثهائى پيرامون توحيد وشناسايي خداوند مخصوصا از طريق مطالعه اسرارآفرينش (بخصوص آفرينش انسان)آمده است 2ـ بحثهائى در زمينه معاد و زنـدگـى پـس از مـرگ, مـخصوصا «مثالهاى حسى آن مانند داستان ابراهيم و زنده شدن مرغها» و داسـتـان ُعـزيـر 3ـبحث هائى در زمينه اعجاز قرآن و اهميت اين كتاب آسمانى 4ـ.بحث‌هائی پيرامون داستان آدم و حوا و توبهٔ آن‌ها 5-بحث‌هائی پيرامون رزم و ماهيت نبرد در اسلام بحث هائى بسيار مـفـصـل در بـاره يـهـود و مـنـافـقـان و مـوضـع گـيـريهاى خاص آنها در برابر اسلام و قرآن , و انواع كارشكنيهاى آنان در اين رابطه 6ـ بحث هائى در زمينه تاريخ پيامبران بزرگ مخصوصاماجراي زندگي ابراهيم(ع) وباز سازي دوباره كعبه بوسيله آن حضرت با حضرت اسماعيل (ع) و ماجراي حضرت مـوسـى (ع ) 7ـ بحث هائى در زمينه احكام مختلف اسلامى از جمله نماز,روزه , جهاد, حج و تغيير قـبـله , ازدواج و طلاق , احكام تجارت , و قسمت مهمى ازاحكام ربا و مخصوصا بحث هائى در زمينه انـفاق در راه خدا, و همچنين مساله قصاص و تحريم قسمتى از گوشتهاى حرام و قمار و شراب و بخشى از احكام وصيت .

هدف سوره بقره:
سوره بقره رکن قرآن است.ووبسياري از احكامي كه پس از تشكيل جامعه اسلامي در مدينه مسلمانان بدان نياز مند بودند وزمان آن رسيده بود كه اين احكام به آنان ابلاغ شود در اين سوره گرد آوري شده است.در بخش نخست اين سوره ،انسانها از نظر ايمان واعتقاد وكردار وعمل به سه گروه تقسيم مي شوند.

معرفي سه گروه مردم: 1-متقين2- كافرين3- منافقين

1-((متقين))v:درآغاز سوره خداوند سبحان اعلام مي فرمايد :قرآن هدايتگر وراهنماي متقين وتقوا پيشه گان است»از اين جمله پي مي بريم كه هر چه تقوي انسان بيشتر شود ،بهره او از هدايت قرآن افزونتر است.(آيات 3تا5)وصف متقين است.(هدى للمتقين ). از كلمه «هدي»مي فهيم كه موضوع اين كتاب ،هدايت است وهدف اصلي آن انسان سازي وآنچه به هدايت انسان ونجات او از گمراهيها مربوط مي شود در آن بيان گرديده است.. كلمه ((هدايت )) در قرآن به دو معنى بازگشت مى كند: 1ـ.((هدايت تكوينى )).و مـنظور از آن رهبرى موجودات به وسيله پروردگار زير پوشش نظام آفرينش و قانونمندى هاى حساب شده جهان هستى است .2ـ.((هدايت تشريعى))كـه بـه وسيله پيامبران وكتابهاى آسمانى انجام مى گيرد وانسانها باتعليم وتربيت آنها درمسيرتكامل پيش مي روند

چرا هدايت قرآن ويژه پرهيزكاران است ؟چون.تامرحله اى از تقوا در وجود انسان نباشد (مـرحله تسليم در مقابل حق و پذيرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است ) محال است انسان از هـدايت كتابهاى آسمانى ودعوت انبيا بهره بگيرد ((زمين شوره زار هرگز سنبل برنيارد, اگر چه هـزاران مرتبه باران برآن ببارد)) سرزمين وجود انسانى نيز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاك نشود, بذر هدايت را نمى پذيرد, و لذا خداوند مى فرمايد: ((قرآن هادى و راهنماى متقيان است ))
2ـ ((كافران)) vكه درنـقـطـه مـقـابـل گروه اول قرار گرفته وبه كفرخود معترفنديعني باآگاهي كامل انكارمي كنند.كفر =چيزي راپوشيدن ياپوشاندن )) است واين درجه آخر كفراست كه همان پوشيده شدن فطرت پاك الهي آنان به علت گناه ونافرماني الهي كه آلوده وپليد گشته وسياهي از جهل وبي خبري آن راپوشانده است) آنان به هدايت هاي فطرت ووجدان انساني پاسخ مناسب نداده اندوخود رااز اين نعمت الهي بي بهره كرده اندكه درآيات 6و7 وصف آنان آمده است علت كفر: 1-حسدولجاجت2-تعصب قومي ونژادي3-غرور جاهلانه ديني4-حرص بر دنيا وبرخوداري ازآن5-خود پرستي وميل به زندگي جاودانه

3ـ((منافقان ))v كه داراى دو چـهـره انـد, با مسلمانان ظاهرا مسلمان و با گروه مخالف ,مخالف اسلامند, البته چهره اصلى آنها هـمان چهره كفر است, بدون شك زيان اين گروه براى اسلام بيش ازگروه دوم است و به همين سبب قرآن با آنها برخورد شديدترى دارداز آيه8تا20وصف منافقين آورده شده است.صفت منافق:1-دروغگويي 2-تظاهر به ايمان3-نان را به نرخ روز مي خورند4-فريب كار هستند5- مومنان راتحقير مي كنندودر واقع انسان منافق قلب بيماري دارد(في قلوبهم مرضي)ولي خود نمي فهمد. آنان در مرز بين كفر وايمان قرار دارند.واگر خود رامعالجه نكنند فساد اعملشان آنان رابه سوي كافران سوق خواهد داد.در آيه 17 ذهب الله (بنورهم)خداوند نور منافق رامي برد.منظور اين است كه نيت وانديشه آدمي هر چه باشدراهي راكه صاحب فكرانتخاب كرده روشن مي كند واو در پرتو نور حاصل توطئه مي چيند ونقشه هايش وي را به هدف نزديك مي كند.همه انسانها داراي1- هدايت فطري غريزي 2-هدايت وحي(فكري) همان الهام الهي يا وسوسه شيطاني كه ابزارهمه آنها فكر وعقل است 3- هدايت حسي مانند چشم وگوش مي باشند.واين هدايت ها به گونه اي داراي نور است وآنها رادرراه رسيدن به خواسته هايش ياري مي كنند. . و با مراجعه به صفات اين سه گروه در اين سوره مبارك مي توان انسانها راشناخته ورابطه خود را با آنان ،مطابق آنچه خداوند دستور فرموده تنظيم كرد.

ادامه سوره بقره:اينچنين خدائى را بپرستيد

در آيات گذشته خداوند حال سه دسته(پرهيزكاران ، كافران و منافقان
) را شرح داد و بيان داشت كه پرهيزكاران مشمول هدايت الهى هستند، و قرآن راهنماى آنان است در حالى كه بر دلهاى كافران مهر جهل و نادانى زده ، و به خاطر اعمالشان بر چشم آنها پرده غفلت افكنده وحس تشخيص رااز آنان سلب نموده است ومنافقان بيماردلانى هستند كه بر اثر سوء اعمالشان بر بيماريشان مى افزايد

1-((خطاب ((يا ايها الناس =اى مردم كه درقرآن حدود بيست بار تكرار شده و يك خطاب جامع و عمومى است نشان مى دهد كه قرآنمخصوص نژاد و قبيله و طايفه و قشر خاصى نيست، بلكه همگان را در اين دعوت عام شركتمى دهد،همه رادعوت به پرستش خداى يگانه ومبارزه باهر گونه شرك وانحراف از خطتوحيد مى كند..«آيه21»اما در آيات مورد بحث ، بعد از اين مقايسه روشن ، خط سعادت و نجات را كه پيوستن بهگروه اول است مشخص ساخته مى گويد: ((اى مردم پروردگارتان راپرستش كنيد كه هم شما و هم پيشينيان را آفريد تا پرهيزكار شويد)) يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم لعلكمتتقون .

2-
براى برانگيختن حس شكرگزارى مردم ، و جذب آنها به عبادت پروردگار ازمهمترين نعمت شروع مى كند كه نعمت خلقت و آفرينش همه انسانها است ، نعمتى كه همنشانه قدرت خدا است ، و هم علم و حكمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا كه در خلقتانسان اين گل سر سبد عالم هستى ، نشانه هاى علم و قدرت بى پايان خدا و نعمتهاىگسترده اش كاملا به چشم مى خورد.آنها كه در برابر خدا خاضع نيستند و او راپرستش نمى كنند غالبا به خاطر اين است كه در آفرينش خويش و پيشينيان نمى انديشند، وبه اين نكته توجه ندارند كه اين آفرينش بزرگ را نمى توان به عوامل كور و كر طبيعي,عالم ماده نسبت داد، و اين نعمتهاى حساب شده و بى نظير را كه در جسم و جان انسان ، نمايان است ، نمى توان از غير مبدء علم و قدرت بى پايانى دانست بنابراين يادآورى اين نعمتها، هم دليلى است بر خداشناسى ، و هم محركى است براى شكرگزارى و پرستش .

3
- نتيجه اين پرستش ، تقوا و پرهيزگارى است (لعلكم تتقون(بنابراين عبادتها و نيايشهاى ما چيزى بر جاه و جلال خدا نمى افزايد همانگونهكه ترك آنها چيزى از عظمت مقام او نمى كاهد، اين عبادتها كلاسهاى تربيت براى آموزشتقوا است ، تقوا همان احساس مسئوليت و خودجوشى درونى كه معيار ارزش انسان و ميزان سنجش شخصيت او است.

بت پرستى در شكلهاى مختلف
vفلا تجعلوا الله اندادا و انتم تعلمون آيه22: انداد)) جمع ((ند)) بر وزن ضد) به معنى شريك و شبيه است ، بديهى است اين شباهت و شركت در پندار بتپرستان وجود داشته نه اينكه يك امر واقعى باشددر اينجا توجه به اين حقيقت لازماست كه قرار دادن شريك براى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و يا از آنفراتر، انسانى همچون مسيح (عليه السلام ) را يكى از خدايان سه گانه دانستن ، نيستبلكه معنى وسيعى دارد صورتهاى مخفي تر و پنهان تر را نيز شامل مى شود بطور كلى هر چهرا در رديف خدا در زندگى مؤ ثر دانستن يك نوع شرك است انداد، همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك ،از جمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند ... (يعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سگ اگر ديشبنبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يا به دوستشبگويد: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ، همه اينها بوئى از شرك مى دهد)).و در حديثى مى خوانيم كه مردى در برابر پيامبر (صلى اللّهعليه و آله و سلم ) همين جمله را گفت : ما شاء الله و شئت (هر چه خدا بخواهد و توبخواهى ) پيامبر فرمود: اجعلتنى لله ندا: مرا شريك خدا و همرديف او قرار دادى ))؟!.در تعبيرات عاميانه روزمره نيز بسيار مى گوينداول خدا، دوم تو! بايد قبول كرد كه اين گونهتعبيرات نيز مناسب يك انسان موحد كامل نيست

فرشتگان در بوته آزمايش !
آيه30تا39 در آيـات گـذشته خوانديم كه خدا همه مواهب زمين را براى انسان آفريده است و در اين سلسله آيات سه مطلب اساسى مطرح شده است :.1ـ خبر دادن پروردگار به فرشتگان راجع به خلافت و سرپرستى انسان درزمين .2ـ دستور خضوع و تعظيم فرشتگان در برابر نخستين انسان .3ـ تـشـريـح وضـع آدم و زندگى او در بهشت و حوادثى كه منجر به خروج او ازبهشت گرديد و سپس توبه آدم , و زندگى او و فرزندانش در زمين ،آدم بـه لـطـف پـروردگار داراى استعداد فوق العاده اى براى درك حقايق هستى بود خداوند اين استعداد او را به فعليت رسانيد و به گفته قرآن ((به آدم همه اسما(حقايق و اسرار عالم هستى ) را تعليم داد)) (و علم آدم الا سما كلها).البته اين آگاهى از علوم مربوط به جهان آفرينش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستى , افتخار بزرگى براى آدم بود.در حـديـثـى داريـم كـه از امام صادق (ع ) پيرامون اين آيه سؤال كردند, فرمود(منظور زمينها, كوهها, دره ها و بستر رودخانه ها (و خلاصه تمامى موجودات )مى باشد, سپس امام (ع ) به فرشى كه زير پايش گسترده بود نظرى افكند فرمود: حتى اين فرش هم از امورى بوده كه خدا به آدم تعليم داد .هـمچنين استعداد نام گذارى اشيا را به او ارزانى داشت تا بتواند اشيا رانام گذارى كند ودر مورد احتياج با ذكر نام آنها را بخواند واين خود نعمتى است بزرگ !.((سـپـس خداوند به فرشتگان فرمود: اگر راست مى گوئيد اسما اشيا وموجوداتى را كه مشاهده مى كنيد و اسرار و چگونگى آنها را شرح دهيد))

خدا چرا شيطان را آفريد؟. چرا ابليس مخالفت كرد؟.مـى دانـيـم ((شـيـطـان )) اسـم جنس است شامل نخستين شيطان و همه شيطانهامى شود ازانسانها ياجن هاونوعي حالت دروني است كه براثرنيات واعمال بروز مي كند. ولى ((ابليس )) اسم خاص است ونام همان شيطانى است كه اغواگرآدم شد, او طبق صريح آيات قـرآن از جـنس فرشتگان نبود,بلكه درصف آنها قرارداشت.

او از طايفه جن بود كه مخلوق مادى اسـت انـگـيـزه او دراين مخالفت كبروغرور و تعصب خاصى بود كه برفكراو چيره شد, اوچنين مـى پنداشت كه ازآدم برتر است و علت كفر اونيز همين بود كه فرمان حكيمانه پرورگار رانادرست شمرد .نـه تـنـها عملاً عصيان كرد از نظر اعتقاد نيز معترض بود, و به اين ترتيب خودبينى و خود خواهى , مـحصول يك عمر ايمان و عبادت او را بر باد داد, و آتش به خرمن هستى او افكند, و كبر و غرور از اين آثار بسيار دارد!.بـسـيـارى مـى پـرسـنـد شيطان كه موجود اغواگرى است اصلا چرا آفريده شد وفلسفه وجود او چـيست ؟ در پاسخ مى گوئيم : خداوند شيطان را, شيطان نيافريد, به اين دليل كه سالها همنشين فـرشـتـگان و برفطرت پاك بود, ولى بعد از آزادى خود سؤ استفاده كرد و بناى طغيان و سركشى گذارد.دوم اينكه : از نظر سازمان آفرينش وجود شيطان براى افراد با ايمان وآنها كه مى خواهند راه حق را بپويند زيانبخش نيست بلكه وسيله پيشرفت و تكامل آنهااست , چه اينكه پيشرفت و ترقى و تكامل , همواره درميان تضادها صورت مى گيرد.«دقت كنيد»

آيا سجده براى خدا بود يا آدم ؟.
شك نيست كه ((سجده )) به معنى ((پرستش )) براى خداست , ومعنى توحيدعبادت همين است كه غـيـر از خـداراپـرسـتـش نـكنيم بنابراين جاى ترديد نخواهد بودكه فرشتگان براى آدم ((سجده پـرستش )) نكردند, بلكه سجده براى خدا بود ولى بخاطر آفرينش چنين موجود شگرفى , و يا اينكه سـجـده بـراى آدم كـردنـد امـا سجده به معنى ((خضوع )) نه پرستش در حديثى از امام ((على بن مـوسـى الـرضا))(ع )مى خوانيم : ((سجده فرشتگان پرستش خداوند ازيك سو, و اكرام و احترام آدم ازسوى ديگر بود, چرا كه ما در صلب آدم بوديم

((لقااللّه )) چيست ؟.
تـعـبـير به ((لقااللّه )) در قرآن مجيد كرارا آمده است , و همه به معنى حضور درصحنه ((قيامت )) مـى باشد, بديهى است منظور از ((لقا)) و ملاقات خداوند ملاقات حسى , مانند ملاقات افراد بشر با يكديگر نيست , چه اين كه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهر ديده شود, بـلـكـه منظور يا مشاهده آثارقدرت او در صحنه قيامت و پاداشها و كيفرها و نعمتها و عذابهاى او است يا به معنى يك نوع شهود باطنى و قلبى است , زيرا انسان گاه به جايى مى رسد كه گويى خدا را بـا چـشـم دل در برابر خود مشاهده مى كند, بطورى كه هيچ گونه شك وترديدى براى او باقى نمى ماند. راه پيروزى بر مشكلات !.

استعانت از صبر وصلاه:بـراى پيشرفت و پيروزى بر مشكلات دو ركن اساسى لازم است , يكى پايگاه نيرومند درونى و ديگر تـكـيـه گاه محكم برونى , در آيات فوق به اين دو ركن اساسى باتعبير ((صبر)) و ((صلوة )) اشاره شـده اسـت : صـبـر آن حـالـت استقامت و شكيبايى وايستادگى در جبهه مشكلات است , و نماز پيوندى است با خدا و وسيله ارتباطى است با اين تكيه گاه محكم , در حديثى از امام صادق (ع ) نقل شـده كـه فـرمـود(هـنـگامى كه با غمى از غمهاى دنيا روبرو مى شويد وضو گرفته , به مسجد برويد,نماز بخوانيد و دعا كنيد, زير خداوند دستور داده (واستعينوا بالصبر والصلوة ).

فوائد تلاوت سوره بقره:حضرت علیعليه‌السلام ازپيامبر اکرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايتکرده که فرموده : هر کس چهار آيه از اول سوره بقره را باآية الکرسیو آيه بعد آن و سه آيه آخر سورهرا تلاوت نمايد چيزی که باعث ناراحتی او شود به او نمی‌رسد چه در رابطه با خودش وچه در رابطه با اهل و مالش و شيطان به او نزديک نشود وقرآن رافراموش نکند.

دليل اهميت آية الكرسى
اهميت فوق العاده آية الكرسى از اين نظر است كه مجموعه اى از معارف اسلامى و صفات خداوند اعم از صفات ذات و فعل ، مخصوصا مساله توحيد در ابعاد مختلف را در بر گرفته ، اين اوصاف كه به دوازده بخش ‍ بالغ مى شود و هر كدام مى تواند ناظر به يكى از مسائل تربيتى انسان باشد قابل دقت است و به گفته ابو الفتوح رازى هر يك از اين صفات ، يكى از مذاهب باطله را نفى مى كند (و به اين ترتيب ، دوازده تفكر باطل و نادرست به وسيله آن اصلاح مى شود. )( تفسير نمونه جلد 2 صفحه 277) در روایتی که امام علی بن الحسین (ع) از پیامبر نقل کرده (و نیز روایتی از ابن مسعود) به قرائت دو آیه بعد از آیه الکرسی نیز سفارش شده است. برپایه این روایت. پیامبر (ص) فرمود: هرکس چهار آیه از اول بقره و آیه الکرسی با دو آیه پس از آن و سه آیه آخر بقره را بخواند، در جان و مالش بدی نبیند و شیطانی به او نزدیک نشود و قرآن را فراموش نکند. (12) گویا همین حدیث سبب شد تا بعدها آیه الکرسی در میان شیعیان، عنوانی برای هر سه آیه تلقی شود. آن دو آیه، با آیه الکرسی پیوندی عمیق و تاثیری شگرف در تربیت روح انسان دارد و بیان می دارد که هیچ اجباری از جانب خداوند در پذیرش دین نیست؛ زیرا راه رشد و هدایت، از گمراهی، بازشناخته شده است: «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» و هر کس به عبادت غیرخدا کافر شود و به خداوند ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده که هرگز قطع نمی شود و خدا شنوا و دانا است: «فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لانفصام لها و الله سمیع علیم.» خداوند، یاور و عهده دار امور مومنان است و آنان را از تاریکی ها و گمراهی ها خارج ساخته، به سوی روشنایی هدایت می کند: «الله ولی الذین ءامنوا یخرجهم من الظلمت الی النور»؛ اما سرپرست کافران شیطان است و آنها را از روشنایی خارج ساخته، به سوی تاریکی ها می برد و اینان در آتش جاودانه اند: «والذین کفروا اولیاءهم الطغوت یخرجونهم من النور الی الظمت اولیئک اصحب النار هم فیها خلدن»




 

bazy

عضو جدید
تحقيق:د رسوره بقره آيه دوم خداوند مي فرمايد (ذلك الكتاب.=يعني اين كتاب) با دقت در بيان اين آيه متوجه مي شويم كه قرآن مجيد در زمان پيامبر جمع آوري وبه صورت كتاب درست شد هبوده است.
ذالک الکتاب به معنی" آن کتاب "میباشد ، و اشاره به چیزیست که از شخص دور است . در غیر اینصورت از کلمه "هذالکتاب" استفاده میشد . در ثانی زمانی که هنوز نزول آیات تکمیل نشده چگونه بصورت یک کتاب کامل میشه به آن اشاره کرد .
 

hbigdeli

عضو جدید
سوره زمر : سی و نهمین سوره

ترتیب نزول : 59

محل نزول : مکه مکرمه

تعداد آیات : 75

تعداد کلمات : 1180

تعداد حروف : 4871

تعداد لفظ . الله : 70

معانی سوره: زمر جمع زمره به معنای صف ها – گروه ها و دسته ها است.

نامهای دیگر سوره: غرف – العرب.

ویژگی سوره : عذابها – عقابها – ملامتها – شفاعتها – خواریها – ذلتها و جایگاه های آتشین و چهره های تاریک و سیاه و سوخته و غمگین را نشان میدهدو همه ی این مسائل در آیات مختلف حول محور معاد و رستاخیز برای انسانها ترسیم شده است.

موضوعات کلی سوره : اهمیت و حقانیت قرآن و نزول و انزال آن – اخلاص در دین و عبادت خدا – بیان آثار توحید و قدرت الهی – مساله معاد و روز رستاخیز – دعا و نیایش انسان در مواقع نیاز – سود وزیان اعمال خوب و بد انسان – قدرت خداوند در دنیا.

فضیلت قرائت این سوره :
- پیامبر اکرم (ص): هرکه این سوره را بخواند امید او قطع نگردد و ثواب ترسندگان از خداوند را به او عطا کنند.


– امام صادق (ع) : هرکه این سوره را بخواند حق تعالی شرف دنیا و آخرت به او کرامت فرماید و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند.
 

Similar threads

بالا