شرح علائم کمبود عناصر در گیاهان

khaNuMi

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح علایم
یافتن یک برگ یا حتی یک گیاه که تمام علایم مشخصة یک نوع کمبود را در خود داشته باشد، امری غیر معمول است. دانستن اینکه تک تک علایم چگونه به نظر می‌رسند، بسیار خوشایند است امّا این امکان وجود ندارد چرا که علایم به صورت ترکیبی با همدیگر در گیاه اتفاق می‌افتند.
بسیاری از عبارات اشاره شده در ذیل در تشریح علایم کمبود، معقولانه و بدیهی به نظر می‌رسند؛ هر چند تعدادی از آنها به معنی واقعی کمبود مواد غذایی در مزرعه به شمار می‌روند. برای مثال، اصطلاح کلروتیک که یک اصطلاح عمومی برای زرد شدن برگ‌ها به خاطر از دست دادن کلروفیل است، نمی‌تواند بدون توصیفات اضافی به کار رود، زیرا اگر کلروز سرتاسری باشد، نشانة کمبود نیتروژن، کلروز بین وریدی به خاطر کمبود آهن یا کلروز حاشیه‌ای به دلیل کمبود کلسیم می‌باشد. اصطلاح دیگری که بارها در تشریح علایم کمبود مواد غذایی به کار می‌رود، نکروتیک است که اصطلاحی عمومی برای بافت‌های قهوه‌ای شده و مرده است. این علامت همچنین می‌تواند با فرم‌های متنوعی ظهور کرده و به عنوان وضعیتی در علایم نکروتیک به شمار رود.
علایم کمبود مواد غذایی برای بسیاری از گیاهان، مشابه است، اما به دلیل تنوّع یافتن زیاد گیاهان و محیط اطرافشان، ناچار به بیان محدوده‌ای جهت علایم هستیم. به خاطر داشتن رگبرگ‌های موازی، علف‌ها و دیگر تک لپه‌ای‌ها، کلروز را به صورت سری خط‌های نواری نشان می‌دهند در صورتی که کلروز در دولپه‌ای‌ها، مشبک و بین رگبرگ‌ها به وقوع می‌پیوندد. اختلاف مهم دیگر اینکه نکروز یا کلروز حاشیه‌ای که در دولپه‌ای‌ها یافت می‌شود، در تک‌لپه‌ای‌ها، اغلب با عنوان سوختگی لبة برگ از آن نام برده می‌شود.

منیزیم
برگ‌های دارای کمبود Mg، کلروز پیش رونده‌ای بین رگبرگ‌ها، همراه با توسعة نکروز در بافت‌های به شدت کلروز شده، نشان می‌دهند. در این شکل پیشرفته، کمبود منیزیم ممکن است ظاهراً به کمبود پتاسیم شباهت داشته باشد. در کمبود منیزیم، علایم معمولاً با مناطق کلروتیک به صورت خال مانند در بافت‌های بین رگبرگ‌ها ظهور می‌یابند. بافت لامینای بین رگبرگ، بیش از دیگر بافت‌های برگ منبسط شده، یک سطح برجستة چروک شده تولید می‌کند که در نوک برجستگی‌ها از حالت کلروتیک به سمت نکروتیک شدن بافت پیش می‌رود. در برخی از گیاهان مانند براسیکا ( خانوادة خردل که مشتمل است بر سبزیجاتی از قبیل کلم بروکلی، بروسل اسپروت، کلم، گل کلم، کلارد، کلم پیچ، کلم قمری، خردل، کلزا، راتاباگا ( نوعی کلم ) و شلغم ) رنگ‌های نارنجی، زرد و ارغوانی نیز ممکن است ظهور کنند.

منگنز
این برگ‌ها یک کلروز کوچک بین رگبرگی تحت شرایط محدودیت کاربرد Mn از خود نشان می‌دهند. مراحل اولیة کلروز که تسط کمبود منگنز ایجاد می‌شود، تا حدّی شبیه به کمبود آهن است. این علایم از یک کلروز خفیف در برگ‌های جوان و مشبک شدن رگبرگ‌ها در برگ‌های بالغ، مخصوصاً هنگامی که زیر نور قرار دارند، شروع می‌شود. همچنانکه تنش افزایش می‌یابد، برگ‌ها به رنگ فلز مانند خاکستریِ تابنده‌ای در آمده و لکه‌های تیره و مناطق نکروتیک در امتداد رگبرگ‌ها پیدا می‌شوند. همچنین یک درخشندگی ( جلوة ) مایل به ارغوانی ممکن است در سطح بالایی برگ‌ها ظاهر شود.
غلاتی از قبیل یولاف، گندم و جو، به کمبود منگنز به شدت حساس هستند. آنها کلروز خفیفی همراه با لکه‌های خاکستری که کشیده شده و به هم می‌پیوندند، نشان داده و سرانجام پژمردگی کامل برگ و مرگ آن فرا می‌رسد.

مولیبدن
این برگ‌ها بعضی لکه‌های خال مانند همراه با کلروز بین رگبرگی نشان می‌دهند. یک علامت ابتدایی برای کمبود مولیبدن، کلروز سرتاسری عمومی است که شبیه به علامت کمبود نیتروژن است با این تفاوت که بدون رنگ مایل به قرمز در سطح پائینی برگ‌ها می‌باشد. این امر از نتایج تقاضا برای مولیبدن در احیاء نیترات، که به کاهیده شدن اولیه در اسیمیلاسیون به وسیلة گیاه نیاز دارد، می‌باشد. بنابراین علایم اولیه کمبود مولیبدن در حقیقت ناشی از کمبود نیتروژن هستند هر چند مولیبدن مأموریت متابولیکی دیگری در گیاه دارد و از این رو علایم کمبود آن حتی هنگامی که نیتروژن احیاء شده در دسترس است، وجود دارد. در مورد گل کلم، لامینای (لایة نازک پهنک) برگ‌های جدید، خم شده و به صورت دم شلاقی به نظر می‌رسد. در بسیاری از گیاهان، امکان ظهور بادکش در برگ‌های بالایی و لکه‌های خال دار در مناطق کلروز شده، تحت شرایط وخیم کمبود، وجود دارد. در غلظت‌های بالا، مولیبدن علامت سمّیت مشخصی دارد و آن رنگ روشن به صورت پرتقالی درخشان می‌باشد.

نیتروژن
علایم نکروتیک نشان داده شده توسط این برگ‌ها، در نتیجة کمبود نیتروژن است. همچنین یک رنگ قرمز روشن به صورت پراکنده ممکن است روی رگبرگ‌ها و دمبرگ‌ها دیده شود. تحت شرایط کمبود نیتروژن، برگ‌های بالغ پیرتر به تدریج از حالت سبز طبیعی تغییر کرده و به صورت سبز رنگ پریده در می‌آیند. همچنانکه کمبود پیشرفت می‌کند، این برگ‌های پیر به طور یکنواخت زرد می‌شوند (کلروتیک). در شرایط حاد کمبود، برگ‌ها به رنگ سفید مایل به زرد در می‌آیند. برگ‌های جوان در بالای گیاه، به رنگ سبز رنگ پریده و در اندازه‌های کوچک باقی می‌مانند.
در گیاهان اسپیندلی (دوک وار) پنجه زنی به علت کمبود نیتروژن کاهش می‌یابد. زرد شدن در کمبود نیتروژن، یکنواخت و در سرتاسر برگ همچنین رگبرگ دیده می‌شود. اگر چه در برخی موارد، نکروز بین رگبرگی به جای کلروز معمولی، در بسیاری از گیاهان دیده می‌شود. در برخی گیاهان، سطح پائینی برگ‌ها و / یا دمبرگ‌ها و رگبرگ‌ها، به صورت مایل به قرمز یا رنگ پریده در می‌آید. در برخی گیاهان، این رنگ‌ها می‌توانند کاملاً روشن باشند. همچنانکه کمبود به پیشرفت خود ادامه می‌دهد، برگ‌های پیرتر به سمت پلاسیده شدن در اثر تنش خفیف آبی پیش رفته و سریعتر از حالت معمولی پیر می‌شوند. بهبود یافتن گیاهان در اثر کاربرد نیتروژن، بلافاصله (ظرف چند روز) و تماشایی خواهد بود.

فسفر
برگ‌های دچار کمبود فسفر برخی نقاط نکروتیک نشان می‌دهند. به عنوان یک اصل کلی، علایم کمبود فسفر، خیلی واضح نیستند و بنابراین تشخیص آن مشکل است. یک علامت دیداری مهم، کوتولگی و کوتاه ماندن گیاهان است. گیاهان دچار کمبود فسفر نسبت به سایر گیاهان در شرایط مشابه اما بدون کمبود فسفر، سرعت رشد بسیار کمتری دارند. گیاهان دچار کمبود فسفر، اغلب با گیاهان جوان اشتباه گرفته می‌شوند. برخی گونه‌ها از قبیل گوجه فرنگی، کاهو، ذرت و خانوادة کلم، ساقه، دمبرگ و سطح زیرین برگ‌ها ارغوانی رنگ می‌شوند. همچنین در شرایط حاد کمبود فسفر، درخشندگی آبی ـ خاکستری در برگ‌ها پیدا می‌شود. در برگ‌های پیرتر تحت شرایط حاد کمبود، ممکن است رگبرگ‌ها به صورت مشبک مانند قهوه‌ای رنگ پریده به چشم بخورند.

گوگرد
این برگ‌ها یک کلروز سرتاسری نشان می‌دهند در حالی که هنوز به رنگ سبز باقی مانده‌اند. رگبرگ‌ها و دمبرگ‌ها، رنگی مایل به قرمز روشن نشان می‌دهند.علایم دیداری کمبود گوگرد، بسیار شبیه به کلروز پیدا شده در اثر کمبود نیتروژن هستند. با این وجود در کمبود گوگرد، زرد شدن به صورت یکنواخت در سرتاسر گیاه حتی در برگ‌های جوان وجود دارد. رنگ مایل به قرمز، اغلب در سطح پائینی برگ‌ها و دمبرگ‌ها به صورت مایل به صورتی در آمده و نسبت به کمبود نیتروژن، کمتر روشن و واضح است. در کمبودهای پیشرفتة گوگرد، آسیب به صورت قهوه‌ای رنگ شده و / یا لکه‌های نکروتیک شده، دمبرگ‌ها و برگ‌ها اغلب عمودی شده و پیچ خورده و شکننده می‌شود.

روی
این برگ‌ها یک مورد نکروز پیشرفتة بین رگبرگی نشان می‌دهند. در مراحل اولیة کمبود روی، برگ‌های جوان‌تر زرد شده و سطح بالایی برگ‌های بالغ، به صورت سوراخ سوراخ در می‌آید. همچنین مخروطی شکل شدن رایج است. همچنانکه کمبود پیشرفت می‌کند، این علایم به صورت نکروز بین رگبرگی شدیدی ظاهر می‌شود اما رگبرگ اصلی مانند مواقع ترمیم کمبود آهن، سبز باقی می‌ماند.
در بسیاری از گیاهان به ویژه درختان، برگ‌ها خیلی کوچک شده، میانگره‌ها کوتاه و شبیه به حالت روزت به نظر می‌رسند.

بُر
برگ‌های دچار کمبود بر یک کلروز عمومی خفیف نشان می‌دهند. تحمّل گیاهان به تغییرات زیاد بر، به اندازه‌ای است که غلظت‌های مورد نیزا برای رشد یاه تا غلظت‌های سمّی آن برای گیاهان حساس به بر، اختلاف اندکی دارند. بر به طور ناچیز در فلوئم بسیاری از گیاهان جا به جا می‌شود، به استثنای گیاهانی که از ترکیبات قندی مانند سوربیتول استفاده می‌کنند. در تحقیقاتی تازه، حرکت بُر در گیاهان تنباکو که برای سنتز سوربیتول تحت نظر گرفته شده بودند، افزایش یافته بود و کمبود بر را در خاک بهتر تحمّل می‌کردند.
در گیاهان با انتقال کم بر، کمبود بر، باعث نکروز بافت‌های مریستمی در مناطق در حال رشد گردیده که منجر به کاهش غالبیت انتهایی شده و نمو یاه به صورت روزت باقی می‌ماند. این علایم کمبود، شبیه به علایم کمبود کلسیم می‌باشند. در گیاهانی که بر به آسانی در فلوئم منتقل می‌شود، علایم کمبود مانند کمبودهای نیتروژن و پتاسیم در بافت‌های بالغ متمرکز می‌شوند. هم مغز و هم اپیدرم ساقه‌ها ممکن است تحت تأثیر قرار گرفته که اغلب باعث پوک شدن یا زبر شدن ساقه‌ها همراه با نقاط نکروتیک روی میوه می‌شود. پهنک برگ پیچ خورده، تیره شده و اغب همراه با ترشح مواد شیرة گیاهی از آن می‌باشد. برگ‌ها فوق العاده شکننده شده و به آسانی می‌شکنند. همچنین برگ‌های جوان اغلب حتی تحت شرایط مطلوب از نظر تهیة آب، پلاسیده می‌شوند زیرا نقاط قطع شده به خاطر کمبود بر، باعث عدم انتقال آب می‌گردد.

کلسیم
در پایة برگ‌های دچار کمبود کلسیم نکروز نشان داده می‌شود. قابلیت تحرک بسیار کم کلسیم، عمده‌ترین فاکتوری است که برای بیان علایم کمبود کلسیم در گیاه به کار می‌رود. علایم کلاسیم کمبود کلسیم ممکن است شامل پوسیدن میوه‌های انتهایی گوجه فرنگی (سوختن میوه‌های بخش انتهایی گوجه فرنگی)، سوختگی لبة برگ کاهو، قلب سیاه کرفس و مرگ مناطق رشد در بسیاری از گیاهان است. همة این علایم، بافت‌های مردة نکروتیک نرمی را نشان می‌دهند که به سرعت به سمت مناطق رشد پیش می‌رود که این امر بیشتر به جابجایی کم کلسیم در بافت‌ها مربوط است تا ذخیرة کم آن در محیط خارج. گیاهانی که رشد آهسته‌تری دارند و دچار کمبود ذخیرة کلسیم هستند، ممکن است دوباره مقدار مشخصی از کلسیم را از برگ‌های پیرتر برای برقراری رشد جابجا کنند و در آنها فقط کلروز حاشیه‌ای برگ‌ها دیده شود. سرانجام این نتایج در حاشیة برگ‌ها بیشتر از نقاط دیگر برگ‌ها به وقوع می‌پیوندد و باعث تغییر شکل برگ به صورت فنجانی رو به پائین می‌شود. این علامت تا نقاط اتصال برگ به دمبرگ گسترش می‌یابد اما برگ‌ها نمی‌افتند بلکه فقط لکه‌های بافت نکروتیک شده در نوک دمبرگ ایجاد می‌شود. گیاهان تحت کمبود کلسیم مزمن، تحمل بیشتری به پژمردگی نسبت به گیاهان استرس ندیده دارند.

کلرید
این برگ‌ها شکل غیر طبیعی همراه با کلروز بین رگبرگی واضح دارند. گیاهان به غلظت نسبتاً زیادی از کلر در بافت‌هایشان نیاز دارند. کلر در خاک بسیار فراوان بوده و در اراضی شور، تمرکز آن بالاست اما در اراضی با آبشویی بالا، ممکن است کم باشد. عادی‌ترین علایم کمبود کلر، کلروز و پژمردگی برگ‌های جوان است. کلروز در سطح صاف فرو رفتگی‌ها در مناطق بین رگبرگی پهنک برگ اتفاق می‌افتد. در موارد پیشرفته، اغلب یک حالت برنزه شده در طرف بالایی برگ‌های بالغ پدیدار می‌شود. گیاهان معمولاً به کلر مقاوم می‌باشند اما برخی گونه‌ها مانند آووکادو، میوه‌های هسته دار و انگورها به کلر حساس بوده و ممکن است علایم سمّیت را حتی در غلظت‌های کم کلروز در خاک از خود نشان دهند.

مس
برگ‌های دچار کمبود مس پیچیده شده و دمبرگ آنها به سمت پائین خم می‌شود. کمبود مس می‌تواند با کلروز خفیف سرتاسری همراه با فقدان فشار تورگور همیشگی در برگ‌های جوان، بیان شود. برگ‌های به تازگی بالغ شده، مشبک، رگبرگ‌های سبز همراه با مناطق سفید شده تا خاکستری مایل به سفید از خود نشان می‌دهند. برخی برگ‌ها، نقاط تُو خالی کلروتیکی نشان داده و تمایل به خمیدن به سمت پائین دارند. فرم رشدی درختان تحت شرایط کمبود مزمن مس، به صورت روزت می‌باشد. برگ‌ها کوچک و کلروتیک همراه با لکه‌های نکروتیک می‌باشند.

آهن
برگ‌های دچار کمبود آهن کلروز شدیدی در پایة برگ‌ها همراه با شبکة سبز رنگ نشان می‌دهند. عمده‌ترین علامت کمبود آهن، شروع کلروز بین رگبرگی از سمت خارج جوان ترین برگ‌هاست که به سمت داخل پیش می‌رود و در پایان، تمام سطح برگ سفید می‌شود. در مناطق سفید شده اغلب نقاط نکروتیک پدیدار می‌شود. تا وقتی که برگ‌ها هنوز کاملاً سفید نشده‌اند، در صورت کاربرد دوبارة آهن، ترمیم می‌یابند.
در فاز ترمیم، رگبرگ‌ها اولین قسمتی هستند که رنگ سبز روشن خود را به دست می‌آورند. این وضعیت ترمیمی که در مورد کمبود آهن پیش می‌آید، شاید قابل تشخیص‌ترین علامت در بین علایم کلاسیک مواد غذایی باشد. چون آهن قابلیت تحرک کمی دارد، علایم کمبود آن ابتدا در جوان‌‌ترین برگ‌ها ظاهر می‌شود. کمبود آهن، با آهک و شرایط بی هوازی خاک در ارتباط است و این وضعیت اغلب به وسیلة زیادی فلزات سنگین به وجود می‌آید.

پتاسیم
بعضی از این برگ‌ها نکروز حاشیه‌ای نشان می‌دهند (سوختگی نوک برگ). در شرایط پیشرفتة کمبود، نکروز در فضاهای بین رگبرگی رگبرگ اصلی همراه با کلروز بین رگبرگی ایجاد می‌گردد. اینها مشخص‌ترین علایم د ر تشخیص کمبود K هستند.
شروع کمبود پتاسیم معمولاً به وسیلة کلروز حاشیه‌ای به سمت تاول‌های قهوه‌ای و سبز چرمی خشک بر روی برگ‌های تازه بالغ شده، شرح داده می‌شود. این وضعیت به وسیلة افزایش داغدیدگی بین رگبرگ‌ها و / یا پیشرفت نکروز از لبة برگ به رگبرگ در هنگام افزایش تنش، دنبال می‌شود. در مراحل پیشرفتة کمبود، بیشتر منطقة بین رگبرگی نکروتیک شده، رگبرگ‌ها سبز باقی می‌ماند و برگ‌ها پیچیده و دندانه دار می‌شوند. در برخی گیاهان از قبیل حبوبات و سیب زمینی، علایم اولیة کمبود، نقاط سفید یا خالدار شدن پهنک برگ می‌باشند. در مقایسه با کمبود نیتروژن، کمبود پتاسیم بازگشت ناپذیرتر است حتی اگر به گیاهان پتاسیم بدهیم. چون پتاسیم در گیاه بسیار متحرک است، در کمبودهای شدید، علایم فقط روی برگ‌های جوان ظهور می‌یابند. کمبود پتاسیم ممکن است در صورت وجود سدیم، بسیار کم جلوه کند به طوری که با افزودن سدیم، گیاهان دچار کمبود پتاسیم، بسیار شاداب‌تر از گیاهان بدون کمبود ‌شوند. در بعضی گیاهان، بیش از 90 درصد نیاز پتاسیم می‌تواند به وسیلة سدیم جبران شود بدون اینکه هیچ گونه کاهشی در رشد پدید آید.
 

khaNuMi

عضو جدید
کاربر ممتاز
متخصصین تغذیه گیاه سه عنصر ازت (N)، فسفر (P) و پتاسیم (K) را که غلظت آنها در برگهای گیاهان در حدود 50/2، 15/0 و 00/2 درصد است، جزء عناصر اصلی (Macronutrients) و گوگرد (S) را جزو عناصر غذایی ثانویه ((Secondary nutrients طبقه بندی کرده‌اند. ولی بنا به دلایل متعدد، از جمله زیادی غلظت گوگرد در اندامهای گیاهی (25/0درصد)، در مقایسه با فسفر (15/0 درصد) و نقش بسیار مثبت این عنصر در مواردی مانند افزایش قابلیت جذب عناصر غذایی و بهبود کمّی و کیفی محصولات کشاورزی، اصلاح خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاکهای آهکی و سدیمی و همچنین افزایش نفوذپذیری و کاهش pH و حذف بی‌کربنات از آب آبیاری و نقش بسیار مؤثر و مثبت آن در کاهش تنشهای شوری و سدیمی، باید جایگاه فعلی این عنصر تغییر یابد و در ردیف عناصر اصلی قرار گیرد و مصرف سالانه آن از مصرف کودهای فسفاتی (700 هزار تن در سال) فراتر رود. البته نظر به اینکه شکل قابل جذب گوگرد توسط گیاهان به صورت یون سولفات (SO4=) است، بنابراین لازم است گوگرد با کمک ریز جانداران اکسید کننده گوگرد به صورت یون سولفات درآید.
گوگرد، عنصری حیاتی برای تغذیه گیاهان است و نقش آن برتر از فسفر می‌باشد. نقش گوگرد در گیاهان، به طور عمده ساخت پروتئین، روغن و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی است. مقدار گوگرد مورد نیاز برای برداشت هر تن دانه‌های روغنی 12 کیلوگرم، برای بقولات 8 کیلوگرم و برای غلات 4 کیلوگرم است. در ذکر اهمیت گوگرد از دید تغذیه گیاه، همین کافی است که در اکثر محصولات کشاورزی نسبت ازت به گوگرد (N/S) لازم است در محدوده 15-10، و در دانه‌های روغنی این نسبت برای دستیابی به افزایش عملکرد و بهبود کیفیت، باید کمتر از 10 باشد.
نتایج آزمایشها نشان داده‌است که اگر گوگرد به همراه مواد آلی و باکتریهای تیوباسیلوس با روش صحیحی جایگذاری شود و رطوبت نیز در حد مطلوب باشد، می‌تواند تا حد 60 درصد عملکرد محصولات کشاورزی را افزایش دهد. شکل قابل استفاده گوگرد توسط گیاهان، به صورت یون سولفات است. ازاین رو برای تبدیل گوگرد به سولفات باید شرایط اکسیداسیون در خاک مهیا باشد.
برای قابل استفاده شدن گوگرد، از راه تبدیل آن به سولفات، مهیا کردن چهار شرط (رطوبت، مواد آلی، جایگذاری عمقی و میکروارگانیسمهای اکسیده‌کننده گوگرد) الزامی است. از سوی دیگر چون خاکهای کشاورزی کشور آهکی و شور هستند و آب آبیاری نیز محتوی بی‌کربنات فراوان است، بنابراین در اولویت قرار دادن ساخت انواع کودهای سولفاتی مخصوصاً اوره با پوشش گوگردی، سولفات آمونیوم، فسفات سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم که دارای خاصیت اسیدزایی نیز هستند، توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی و نیز بخش خصوصی الزامی است.
امروزه، بیش از هر زمان دیگر، تأمین نیاز گیاهان به عناصر غذایی کافی به منظور تضمین تولید محصول و در نتیجه تأمین امنیت غذایی جامعه بشری، اهمیت دارد. کشاورزان به طور مداوم در تلاشند تا با رفع کمبودهای این عناصر و استفاده بهینه از مصرف کود، تولید محصول را به حد پتانسیل (ژنتیکی) نزدیک کنند




گوگرد یکی از عناصر غذایی ضروری برای رشد گیاه و تولید محصولات به شمار می‌رود. نیاز گیاهان به این عنصر، مشابه فسفر و حتی بیشتر نیز است. در سالهای گذشته، به دلیل آلودگی زیاد هوا، مقدار بیشتری گوگرد از طریق اتمسفر و همچنین قارچ‌کشهای حاوی گوگرد، وارد خاک می‌شد و کمبود آن کمتر مشاهده می‌شد، ولی در سالهای اخیر با کاهش بارانهای اسیدزا، حذف این منابع گوگردی، استفاده از محصولات پر نیاز به عناصر غذایی و کشاورزی متمرکز، کمبود این عنصر در مناطقی از جهان تشدید شده است. گوگرد برای ساختن پروتئین و آنزیم از طریق شرکت در ساختمان اسیدهای آمینه متیونین و سیستئین الزامی است. بنابراین در عملکرد و کیفیت محصولات بسیار تأثیرگذار است.
گوگرد به شکلهای مختلف در خاک و هوا یافت می‌شود. تجزیه مواد آلی و احیاء سولفات توسط موجودات زنده نیز یکی از راههایی است که باعث ورود گوگرد به اتمسفر می‌شود. قسمت اعظم گوگرد در اثر سوزاندن سوختهای فسیلی به صورت SO2 وارد هوا می‌شود. بنابراین مقدار گوگرد موجود در اتمسفر مناطق مختلف، به دوری و نزدیکی آنها به مراکز صنعتی بستگی دارد (بختیاری و همکاران، 1380). پوستة زمین دارای 06/0 درصد گوگرد است و گوگرد از نظر مقدار در طبیعت، در ردیف ششم و از لحاظ میزان نیاز گیاه، پس از سه عنصر اصلی قرار دارد.
مقدار گوگرد در خاک از 002/0 درصد تا 5 درصد متغییر بوده و به طور متوسط بین 5/0 تا 01/0 درصد است. گوگرد در خاک به دو شکل معدنی و آلی یافت می‌شود، تقریباً تمام گوگرد موجود در نواحی خشک و درصد کمی از گوگرد موجود در مناطق مرطوب به‌صورت معدنی است. نسبت مقدار گوگرد آلی و معدنی بسیار متفاوت است و به طبیعت خاک pH)، وضعیت زه‌کشی، مقدار مواد آلی، ترکیبات کانی‌ها) و عمق پروفیل بستگی دارد. گوگرد معدنی در خاک به طور عمده به صورت سولفات است. اگر چه ترکیبات در وضعیت اکسایش مانند سولفیدها (سولفید آهن)، سولفیت، تیوسولفات کمتر یافت می‌شود، اما در شرایط غرقابی، گوگرد معدنی در شکلهای احیاء شده مانند H2S و Fe S2 تشکیل می‌شود.
پیریت (FeS2) شکل عمده گوگرد در خاکهای غرقابی و مردابی است و در برخی شرایط نیز گوگرد عنصری می‌تواند تشکیل شود. اما بخش عمدة گوگرد در خاکهای آهکی و شور به شکل گچ (CaSO4.2H2O) وجود دارد. نظر به تأثیر بی‌کربنات در کاهش جذب مقدار عناصر غذایی گیاه به ویژه ریزمغذیها، عملکرد محصولات تحت تأثیر گوگرد قرار می‌گیرد. مطالعات نشان می‌دهد که احیاء ریبونوکلوتید به دی‌اکسی ریبونوکلوتید به وسیله احیاء کننده‌ای که آهن جزء ساختمانی آن است، انجام می‌پذیرد. بنابراین در شرایط بی‌کربنات بالا، سنتز DNA که برای رشد سلول و تقسیم آن ضروری است، کاهش یافته و در نتیجه رشد سلولها و عملکرد نیز کاهش می‌یابد.
مطالعات محققین فراوان از جمله شهابی و ملکوتی (1380) نشان داد که بی‌کربنات آب آبیاری باعث کاهش عملکرد می‌شود. گوگرد عنصری که به خاک اضافه ‌شود، به وسیله باکتریهای اکسید کننده گوگرد اکسیده ‌شده و به سولفات تبدیل می‌شود. این فرآیند اسیدزاست و در نهایت تولید اسیدسولفوریک می‌کند و پروتون اسیدسولفوریک باعث اسیدی شدن خاک می‌گردد. میزان اثر گوگرد و سرعت تبدیل آن به اسید سولفوریک به مقدار رطوبت، جمعیت و قدرت اکسیدکنندگی میکروارگانیسمهای موجود در خاک و دما بستگی دارد. سرعت این واکنش کُند است. گوگرد عنصری حداقل دو سال زمان لازم دارد تا کاملاً به اسید سولفوریک تبدیل شود. در این واکنش، در نهایت حلاّلیت آهن، روی و منگنز افزایش می‌یابد و زردبرگی کاهش می‌یابد.
در مطالعه‌ای که توسط محققین انجام شد، تأثیر 300 گرم سکوسترین آهن و 10 و 20 کیلوگرم گوگرد به ازاء هر درخت در رفع کلروز هلو مؤثر بود. بعد از یکسال مصرف 10 و 20 گیلوگرم گوگرد، به ترتیب باعث کاهش اسیدیته از 2/8 به 6/6 و 4/6 گردید و بدین‌ترتیب زردبرگی ناشی از کمبود آهن بهبود یافت.
بسیاری از صاحبان گلخانه‌ها اسیدسولفوریک را در آب گلخانه‌ها تزریق می‌کنند تا قلیائیت بالای آن پایین بیابد. در واقع اگر در گلخانه کمبود آهن و ریزمغذیها مشخص شود یا pH بستر کشت بالا باشد و یا گیاهان حساس به قلیائیت زیاد، دچار زردبرگی شوند، ‌حتماً بی‌کربنات آب آبیاری بالاست و باید از اسید سولفوریک برای پایین آوردن آن استفاده شود. اسیدی کردن آب آبیاری باعث کاهش تصاعد آمونیاک (NH3)، افزایش نفوذپذیری خاک و کاهش خطر زیادی بُر (B) خاک می‌گردد. برای این کار می‌توان حتی از اسیدسولفوریک سه درصد همراه با آب آبیاری استفاده کرد. استفاده از اسیدسولفوریک و دیگر مواد اسیدزا در خاکهای آهکی می‌تواند حلاّلیت ریزمغذیها را از طریق حذف بی‌کربنات خاک و کاهش اسیدیته افزایش دهد.
در خاکهای آهکی، اسید اضافه شده به وسیله ترکیبات بازی خنثی شده و pH خاک پایین می‌آید. بدین‌ترتیب حلاّلیت عناصری مثل فسفر، آهن، منگنز، روی و مس افزایش می‌یابد. از سوی دیگر اسیدی کردن باعث افزایش فسفر قابل تبادل خاک می‌شود. در واقع تری‌فسفات کلسیم در اثر اسید سولفوریک، تبدیل به دی‌کلسیم فسفات و مونو کلسیم فسفات می‌شود که محلولتر هستند. محققین نشان دادند که در سویا با دو آزمایش گلخانه‌ای و مزرعه‌ای، با مصرف 250 میلی‌گرم بر کیلوگرم اسیدسولفوریک، در شرایط گلخانه‌‌ای و 560 کیلوگرم بر هکتار اسیدسولفوریک، عملکرد محصول از 434 به 2164 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت. یک آزمایش گلخانه‌ای دیگر نشان داد که تزریق اسید سولفوریک به خاکهای با کمبود فسفر، حلاّلیت فسفر را در ناحیه تیمار شده بهبود بخشیده و جذب فسفر را نیز افزایش داد.
در آزمایش‌ دیگری مقادیر مختلف اسیدسولفوریک به سه خاک دارای کمبود فسفر اضافه شده و نتایج نشان داد که جذب فسفر توسط گیاه گوجه فرنگی با افزایش‌مصرف اسید سولفوریک افزایش یافت. در این آزمایش، عملکرد گیاه از 5/0 گرم برای هر بوته در تیمار شاهد به 5/3 گرم افزایش یافت و جذب فسفر از 5/0 میلی ‌گرم برای هر بوته در شاهد به 4/7 میلی‌گرم در بوته رسید.
در آزمایش دیگری، سویای حساس به کمبود آهن را در گلدانهای 500 گرمی مورد مطالعه قرار دادند و مقدار ناچیزی از ضایعات معادن مس حاوی آهن و اسیدسولفوریک را که در مجموع 16 درصد آهن داشت، در زیر ریشه قرار دادند. مطالعات نشان داد که مقدار یک گرم و دو گرم اسیدسولفوریک برای هر گلدان بهترین تیمار بود. البته در تیمار یک گرمی، جذب آهن و عملکرد افزایش یافت و زردبرگی بر طرف شد ولی در تیمار دوگرمی، اندکی قهوه‌ای شدن ریشه‌ها مشاهده گردید. میلانی و همکاران (1378) برای افزایش قابلیت بهره‌برداری اراضی شور و قلیایی از اسیدسولفوریک در سطح مزرعه استفاده کردند . نتایج نشان داد که پس از مصرف اسیدسولفوریک و یک نوبت آبیاری سنگین، میزان شوری(ECe) و قلیائیت (SAR) در عمق 30-0 سانتیمتر، به ترتیب 6/51 و 9/28 درصد کاهش یافت.
نتایج مشاهدات اولیه مزرعه نشان داد که بوته‌های گندم کرتهایی که با اسید سولفوریک (به میزان 4/6 تن اسید غلیظ 95 درصد در هکتار) تیمار شده بودند، دارای گیاهانی به رنگ سبز و بدون علایم کمبود عناصر غذایی و شاداب بودند، در صورتی که بوته‌های گندم کاشته شده در کرت شاهد، از رشد و شادابی کمتری برخوردار بودند. همین اثر اصلاحی در باغهای سیب نیز از طریق کاهش غلظت بی‌کربنات آب آبیاری حادث گردید .


یکی دیگر از نقشهای گوگرد، استفاده از آن برای اصلاح خاکهای شور و قلیا است. ذکر این نکته ضروری است که کار با اسید سولفوریک بسیار خطرناک بوده و باید احتیاطهای لازم به هنگام حمل، نگهداری و مصرف آن رعایت شود. امروزه، برای جلوگیری از خطرات احتمالی اسید سولفوریک، استفاده از گوگرد به همراه مواد آلی و باکتریهای تیوباسیلوس بیشتر توصیه می‌شود. راههای ورود گوگرد به خاک عبارتند از مصرف کودهای مختلف حاوی گوگرد، هوادیدگی کانیهای گوگرد دار، استفاده از مواد اصلاح کننده حاوی گوگرد، افزودن بقایای آلی به خاک و ورود گوگرد از طریق اتمسفر، آفت کشها و آب آبیاری. راههای خارج شدن گوگرد از خاک، عبارتند از جذب گوگرد توسط گیاهان و میکروارگانیسمها، آبشویی، فرسایش خاک، سوزاندن بقایای گیاهی و تصعید گوگرد از خاک.
از ویژگیهای مهم گوگرد، دارا بــودن درجات مختلف اکسیداسیون (2-تا 6+) است که این امر به گردش آن در طبیعت کمک می‌کند. چرخة گوگرد شامل چهار مرحلة معدنی شدن، آلی شدن، احیاء شدن و اکسیدشدن می‌باشد. شکلهای مختلف گوگرد به طور دایم در حال تغییر و تبدیل به یکدیگر بوده و در داخل این چرخه در گردش هستند. گوگرد به طور عمده به صورت سولفات توسط گیاهان و میکروارگانیسمها جذب می‌شود. یونهای سولفات در اثر هوادیدگی کانیهای حاوی گوگرد و یا در اثر معدنی شدن ترکیبات آلی گوگرد دار، آزاد شده و وارد محلول خاک می‌شوند. با توجه به اینکه حدود 90 درصد گوگرد موجود در اغلب خاکها به‌صورت آلی بوده و نمی‌تواند به طور مستقیم به وسیلة گیاهان و میکروارگانیسمها جذب شود، اهمیت معدنی شدن گوگرد مشخص می‌شود.
معدنی شدن مواد آلی گوگرد دار فرایندی است که طی آن، این مواد توسط میکروارگانیسمها، به منظور کسب انرژی تجزیه شده و گوگرد موجود در آنها به صورت سولفات آزاد می‌شود. معدنی شدن فرایندی کاملاً میکروبی است و افزودن بازدارنده‌های میکروبی باعث توقف آن می‌شود. معدنی شدن مواد آلی، یک فرایند غیراختصاصی بوده و توسط طیف وسیعی از میکروارگانیسمها (باکتریها، قارچها و اکتینومیستها) انجام می‌شود. معدنی شدن ترکیبات آلی گوگرد دار به دو طریق انجام می‌گیرد.
الف) بیولوژیک: گوگرد متصل به کربن در اثر اکسیداسیون کربن به وسیلة میکروارگانیسمهای هتروتروف به منظور کسب انرژی، اکسید شده و به صورت سولفات آزاد می‌شود.
ب) بیوشیمیایی: گوگردی که متصل به کربن نیست، به وسیلة آنزیمهای برون سلولی معدنی می‌شود. مانند استرسولفاتها توسط آنزیمهای سولفاتاز مختلف که نمونه بارزی از فرایند معدنی شدن بیوشیمیایی است. هر عاملی که بتواند رشد، نمو و فعالیت میکروارگانیسمهای خاک را تحت تأثیر قرار دهد، روی معدنی شدن گوگرد نیز اثر خواهد داشت، بنابراین عوامل مؤثر بر معدنی شدن ترکیبات آلی گوگرد دار عبارتند از تناوب خشکی و رطوبت، دما، رطوبت، pH خاک، حضور یا عدم حضور گیاه، تهویه خاک، مقدار گوگرد موجود در مواد آلی و نوع مواد آلی گوگرد دار.
گوگرد 2/0 تا 5/0 درصد وزن خشک گیاهان را تشکیل می‌دهد. حدطبیعی نسبت N/S در بافتهای گیاهی، 15 گزارش شده است. اکسیداسیون گوگرد مهمترین مرحله چرخة گوگرد است. زیرا در بسیاری از خاکها منبع اصلی گوگرد، کانیهای گوگرد دار هستند که گوگرد موجود در آنها به شکل احیاء بوده و همچنین گوگرد موجود در بعضی از مواد اصلاح کننده و کودهای گوگردی به شکل احیاء است. گوگرد قابل جذب گیاهان و میکروارگانیسمها، شکل اکسید شده (سولفات) است و به‌علاوه اکسیداسیون ترکیبات گوگردی در خاک، منبع کسب انرژی برای گروهی از میکروارگانیسمهای موجود در خاک است که اثرات مفید آنها در اصلاح و بهبود تغذیه گیاه حائز اهمیت است. ترکیبات احیاء گوگرد موجود در خاک (سولفید، تیوسولفات، تتراتیونات، گوگرد عنصری و سولفیت) می‌توانند طی دو فرایند اکسیداسیون شیمیایی یا بیولوژیک اکسیده شوند. اکسیداسیون شیمیایی ترکیبات احیاء شده گوگرد در خاک طی فرایندهای پیچیده‌ای انجام می‌گیرد. اکسیداسیون بیولوژیک گوگرد یک فرایند غیر اختصاصی است، زیرا طیف وسیعی از میکروارگانیسمهای مختلف (باکتریها، قارچها، اکتینومیستها) قادر به انجام آن هستند. میکروارگانیسمهای اکسید کننده گوگرد عبارتند از میکروارگانیسمهای اکسید کننده گوگرد هتروتروف: باکتریهای فتولیتوتروف (Photolithotroph)؛ باکتریهای شیمیولیتوتروف (Chemiolithotroph)؛ تیوباسیلوس تیواکسیدانس Thiobacillus thiooxidans) (؛ تیو باسیلوس فرواکسیدانس (Thiobacillus ferrooxidans)؛ تیوباسیلوس تیوپاروس thioparus) (Thiobacillus؛ تیوباسیلوس نوولـوس(Thiobacillus novelus)؛ تیوباسیلوس دنیتروفیکانس (Thiobacillus denitrificans) و سولفولوبوس (Sulfolobus).
افزودن گوگرد به خاک به منظور تأمین نیاز گیاه به این عنصر، یا اصلاح و بهبود وضعیت تغذیه گیاه (از طریق اکسیداسیون گوگرد و آزاد شدن عناصر غذایی مثل فسفر، آهن و روی) وقتی مؤثر خواهد بود که میزان اکسیداسیون گوگرد در خاک قابل توجه باشد. از آن‌جا که اکسیداسیون شیمیایی گوگرد بسیار کُند بوده و قسمت اعظم گوگرد موجود در خاک توسط میکروارگانیسمها اکسید می‌‌شود، ازاین رو هر عاملی که بتواند رشد و نموّ و فعالیت میکروارگانیسمهای اکسید کنندة گوگرد را تحت تأثیر قرار دهد، بر میزان اکسیداسیون گوگرد در خاک نیز اثر خواهد گذاشت.
میزان اکسیداسیون بیولوژیک گوگرد به اثرات متقابل سه عامل اصلی (جمعیت میکروارگانیسمهای اکسید کننده، مشخصات ترکیب گوگردی و شرایط محیطی موجود در خاک بستگی دارد. مهمترین عوامل مؤثر عبارتند از: درجه حرارت، تهویه و رطوبت خاک، بافت خاک، pH خاک، مواد آلی، اتصال باکتری به سطح گوگرد، اندازه ذرات گوگرد، اثر نوع نمک، اثر آنزیم ردانز و ‏آفت‌کشها. از آنجا که باکتریهای جنس تیوباسیلوس مهمترین اکسید کنندگان گوگرد در خاک به شمار می‌روند، تلقیح خاک با این باکتریها، باعث افزایش سرعت اکسیداسیون گوگرد می‌شود. نتایج تلقیح وقتی قابل توجه خواهد بود که به خاکهای قلیا، گوگرد و باکتری به طور توأم اضافه شود. چرا که بعضی از خاکهای سدیک (سدیمی) دارای جمعیت ناکافی از این باکتریها هستند. تقریباً تمام خاکها، دارای باکتریهای اکسید کنندة گوگرد هستند ولی تعداد این باکتریها به علت فقدان ترکیبات گوگردی ناچیز است.
افزودن شکلهای احیاء گوگرد به خاک (چه از طریق اتمسفر یا در کودها) موجب افزایش تعداد اکسید کننده‌ها و بالا رفتن توان اکسایش در خاک می‌شود، بنابراین اختلاف تیمارهای تلقیح شده با شاهد تلقیح نشده چندان چشمگیر نیست و این دلیلی است که در شرایط مزرعه تلقیح کمتر مؤثر واقع می‌‌شود (بختیاری و همکاران، 1380؛ کوچک‌زاده و همکاران، 1380).
• میزان برداشت گوگرد در مقایسه با فسفر توسط گیاهان: میزان غلظت گوگرد در برگ گیاهان، اغلب بیش از دو برابر فسفر است و این امر اهمیت نسبی گوگرد را در مقایسه با فسفر به وضوح نشان می‌دهد. غلظت گوگرد نیز باید در خاکهای زراعی بالاتر از 15 میلی‌گرم در کیلوگرم باشد.

جدول شماره1- مقایسه میزان جذب گوگرد در مقایسه با فسفر در تولید تعدادی
از محصولات کشاورزی
گیاه محصول
(تن در هکتار) فسفر (P)
(کیلوگرم) گوگرد (S)
(کیلوگرم)
یونجه 18 40 45
ذرت (دانه‌ای) 23 34 16
ذرت سیلویی 72 48 33
بادام زمینی (دانه) 6 10 11
سیب‌زمینی(غده) 63 40 13
برنج(دانه) 8 23 6
سویا (دانه) 8 24 13
گوجه‌فرنگی(میوه) 90 23 28
گندم (دانه) 11 5 6
جو (دانه) 11 8 11
چغندرقند (آیش) 67 2 11
نیشکر (ساقه) 36 43 60

در راستای ترویج تولید و مصرف انواع کودهای محتوی گوگرد، ساخت و مصرف کودهای ذیل در مقیاس صنعتی شروع شده است تا نقش آنها در افزایش عملکرد هکتاری و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی مشخص‌تر گردد.
• ساری کود (گوگرد کشاورزی گرانوله): این کود یکی از تولیدات کودی داخل است که در کیسه‌های 50 کیلوگرمی عرضه می‌شود و حداقل محتوی 85 درصد گوگرد است. در حالی که نیاز تعدادی از گیاهان به گوگرد (غلظت گوگرد در داخل گیاه بیش از فسفر است) به مراتب بیشتر از فسفر است و علی رغم تولید سالیانه بیش از یک میلیون تن گوگرد در داخل کشور، متأسفانه تاکنون حتی در خاکهای آهکی و قلیایی نیز از گوگرد به عنوان کود استفاده نشده است. با توجه به آثار مثبت گوگرد در کاهش pH موضعی خاکهای آهکی، تأمین سولفات مورد نیاز گیاهان، افزایش حلالیت عناصر کم مصرف و پرمصرف به ویژه فسفر، آهن و روی، و کنترل برخی از عوامل بیماریزای قارچی نظیر سفیدک و همچنین نقش آن در اصلاح خاکهای شور و قلیا و خاصیت اصلاح کنندگی آبها، لازم است نسبت به تأمین کودهای گوگرددار از جمله ساری‌کود (گوگرد کشاورزی) مورد نیاز مزارع اقدام شود.
مقدار مصرف ساری کود در مزارع با توجه به نقش بسیار مثبت آن،حداقل 300 کیلوگرم در هکتار است. برای این که این کود مؤثر واقع شود، ساری کود را باید همراه با مواد آلی مصرف کرده. همچنین رطوبت خاک نیز کافی باشد. زمان مصرف این کود، قبل از کاشت محصولات زراعی بوده و برای تضمین اثر بخشی آن، باید همراه باموادآلی،زیرخاک شود.مصرف ساری‌کود در شرایط غرقابی و زراعت برنج و همچنین در خاکهای گچی، توصیه نمی‌شود. در شکل شماره 4 نمونه‌ای از ساری کود نشان داده شده است.
•گوگرد آلی گرانوله: این کود یکی از تولیدات داخل کشور بوده و در راستای نیل به افزایش مواد آلی خاکها، اصلاح pH خاک و نیل به کشاورزی پایدار، تولید می‌شود. این کود محتوی حدود 45 درصد گوگرد، 45 درصد مواد آلی و 10 درصد بنتونیت است که 90 درصد اندازه ذرات آن 4-2 میلیمتر بوده و در کیسه‌های 25 کیلوگرمی عرضه می‌شود. در شکل شماره 5، نمونه گوگرد آلی گرانوله نشان داده شده است.
با توجه به آثار بسیار مثبت گوگرد (سولفات) در تأمین نیاز غذایی گیاهان، کاهش موضعی pH منطقه ریشه، اصلاح خاکهای قلیایی، کاهش بی کربنات آب آبیاری و افزایش حلاّلیت و قابل استفاده بودن عناصر غذایی پرمصرف (فسفر) و کم مصرف (ریزمغذیها) به ویژه آهن، روی، … و کنترل برخی از بیماریها نظیر سفیدک، لازم است این کود در عمق خاک (با شخم زیر خاک شود) جایگذاری و رطوبت نیز به مقدار کافی باشد تا امکان تبدیل گوگرد به سولفات (فرم قابل استفاده گیاهان) به وجود آید. مقدار مصرف گوگرد آلی گرانوله حداقل 500 کیلوگرم در هکتار است.

• بیوفسفات طلایی محتوی روی: این کود یکی از تولیدات داخل کشور است که به شکل پودری و در کیسه‌های 25 کیلوگرمی عرضه می‌شود. درصد فسفر کل در این کود 20 درصد است که با کمک باکتریهای تیوباسیلوس به شکل قابل استفاده گیاه در می‌آید. هر کیسه حاوی 15کیلوگرم خاک فسفات غلیظ شده، 5 کیلوگرم گوگرد، 4 کیلوگرم کود آلی و یک کیلوگرم سولفات روی به همراه یک بسته مایه تلقیح تیوباسیلوس است. این کود برای باغهای میوه، آن هم در داخل چاله‌ها و یا کانال به همراه کودهای دیگر و نیز در محصولات زراعی قبل از کاشت، قابل استفاده است. از این به بعد این کود در باغها و مزارع کشور، جایگزین قسمتی از کودهای فسفاته وارداتی خواهد شد. در شکلهای شماره 6 و 7 نمونه‌ای از کود بیوفسفات طلایی و نحوه جایگذاری عمقی آنها نشان داده شده است.
این کود فاقد کادمیم بوده و علاوه بر تأمین فسفربه دلیل کاهش موضعی pH خاک، به تأمین غذایی محصولات به روی، آهن و …، کمک می‌کند. علاوه بر این، با افزایش فعالیتهای حیاتی و اصلاح خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، حاصلخیزی خاک را نیز افزایش می‌دهد. برای این‌که این کود مؤثر واقع شود باید به صورت چالکود یا کانال کود جایگذاری شده و رطوبت نیز به مقدار کافی باشد تا امکان تبدیل گوگرد به سولفات با کمک باکتریهای تیوباسیلوس فراهم شود.
در زمان مصرف، ابتدا در سایه (نور غیر مستقیم) یک بسته مایه تلقیح تیوباسیلوس را با محتویات کیسه کود بیوفسفات طلایی 25 کیلوگرمی مخلوط می‌کنند. آنگاه مقدار یک کیلوگرم (برای هر درخت) را در کانال یا چند چاله (به قطر 35 سانتیمتر و عمق 50 سانتیمتر) که در قسمت انتهایی سایه‌انداز درخت حفر شده است، می‌ریزند. در صورت موجود بودن برگهای کاملاً پوسیده یا کود حیوانی و یا کمپوست، می‌توان آنها را نیز به مخلوط نهایی همراه با کودهای دیگر چاله اضافه کرد. برای هر درخت جوان (دهساله) مصرف یک کیلوگرم بیوفسفات طلایی حداقل برای هر دو سال یکبار کافی خواهد بود. در شکل شماره 7، تصویری از چالکود و یا کانال کود نشان داده شده است.
علاوه بر تولید انبوه سه کود فوق، تولید و مصرف کودهای سولفاتی دیگر نظیر تولید و مصرف سولفات آمونیوم، فسفات سولفات آمونیوم، سولفات پتاسیم، سولفات منیزیم، سولفات روی، اوره با پوشش گوگرد (SCU)، سولفات مضاعف آمونیوم و روی پیگیری می‌شود. در جدول شماره 2 نیاز کودی کشور به انواع کودها از جمله کودهای محتوی گوگرد در سال 1382 ارائه شده است.

جدول شماره 2 ـ نیاز کودی سالانه و مقادیر آنها برای سال زراعی 82-1381 در کشور
نام کود مقدار (هزارتن) نام کود مقدار (هزارتن)
اوره
نیترات آمونیوم
سولفات آمونیوم
اوره با پوشش گوگردی
فسفات سولفات آمونیوم
سوپرفسفات تریپل
فسفات آمونیوم
سوپرفسفات ساده
بیوفسفات طلایی
کودمیکروبی فسفاته
کود کامل ماکرو (زراعی) 600،1
175
50
20
200
240
100
70
45
10
450 کودکامل ماکرو (باغی و اراضی شور)
کود کامل ماکرو (آبیاری تحت فشار)
بیوکامل ماکرو
سولفات پتاسیم
کلرور پتاسیم
ساری کود (گوگرد کشاورزی گرانوله)
گوگرد گرانوله آلی
کودهای منیزیمی و کلسیمی
سولفات روی
بقیه کودهای میکرو 80
10
10
115
115
30
50
20
50
10
جمع کود موردنیاز کشور (هزار تن) 450،3

پیشنهادها (چه باید کرد؟)
از آنچه که گفته شد جمع‌بندی زیر ارائه می‌شود:
• تحقیقات متعدد اثرات مثبت مصرف گوگرد در افزایش کمّی و کیفی محصولات مختلف در خاکهای آهکی را نشان داده است. توصیه می‌شود برای بهبود مشکل تغذیه گیاه، گوگرد همراه با سایر کودها در خاکهای آهکی مصرف شود.
• از آن جا که قسمت اعظم اکسایش گوگرد در خاک توسط میکروارگانیسمها صورت می‌گیرد برای تسریع اکسایش، لازم است مواد آلی همراه با گوگرد به خاک اضافه شود تا اکسایش آن با افزایش فعالیت میکروارگانیسمها تشدید گردد.
•برای فعالیت میکروارگانیسمهای اکسید کننده گوگرد لازم است رطوبت در حد کافی در محیط وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد چنین شرایطی را از لحاظ مواد آلی و رطوبت بهتر بتوان در داخل چالکود در کنار درختان فراهم نمود. در ابتدا باکتریهای تیوباسیلوس گوگرد را به سولفات تبدیل کرده و با تشکیل و تجمع آنیون سولفات در محیط ریشه درخت،‌ اسیدیته موضعی در اطراف ریشه درختان پایین آمده و حلالیت املاح غذایی مختلف افزایش می‌یابد.
•مصرف کودهای محتوی گوگرد در حال حاضر رقمی کمتر از 10درصد کودهای ازتی است که باید با کمک ترویج و اطلاع‌رسانی افزایش داده شود. در حال حاضر نسبت ازت، فسفر (P2O5)، پتاسیم (K2O)، گوگرد و ریزمغذیهای مصرفی در کشور تقریباً 100، 45، 21، 9 و یک درصد بوده و در ده سال آینده لازم است این نسبت به صورت 100، 40، 30، 40 و 4 درصد اصلاح شود.
• با مصرف گوگرد، علاوه بر افزایش عملکرد و ارتقاء کیفی محصولات کشاورزی، pH خاک در ریزوسفر (ناحیه فعالیت ریشه) کاهش داده شده و با استفاده از ترکیبات گوگردی و استفاده از دستگاه گوگردسوز، باکتریهای اکسید کننده گوگرد نظیر تیوباسیلوس، حلاّلیت عناصر ریزمغذی افزایش یافته و نفوذ‌پذیری خاک افزایش می‌یابد. چرا که مصرف گوگرد و ترکیبات گوگردی سبب اصلاح pH خاکهای شور و آهکی و کاهش تنش شوری می‌شود.
• لازم است تحقیقاتی در زمینه کاربرد مقادیر مختلف گوگرد و تیوباسیلوس در خاکهایی با مقادیر متفاوت آهک در محصولات باغی متفاوت انجام شود تا بهترین مقدار مصرف آنها مشخص شود.


منابع مورد استفاده
1ـ بختیاری، ع. ا، م. ج. ملکوتی، ک. خاوازی و ا. بای‌بوردی. 1380. جایگزینی بیوفسفات طلایی (خاک فسفات همراه با گوگرد، کود حیوانی تیوباسیلوس) با سوپر فسفات تریپل در باغهای سیب کشور. مجله علمی پژوهشـی خاک و آب (ویـژه نامـه مصرف بهینه کود)، جلد 12، شماره 14، صفحات 235-242، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، تهران، ایران.
2ـ پسندیده، م. 1381. شناخت ناهنجاریهای تغذیه‌ای و بررسی جایگزینی بیوفسفات طلایی با کودهای وارداتی در درختان سیب. پایان نامه
کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
3ـ خاوازی، ک. و م. ج. ملکوتی. 1380. ضرورت تولید صنعتی کودهای بیولوژیک در کشور (مجموعه مقالات). نشر آموزش کشاورزی، سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی، کرج، ایران.
4ـ سمر، سیدمحمود و مهرداد شهابیان. 1382. اثر غنی سازی کود آلی با گوگرد و سولفات آهن بر افزایش قابلیت جذب آهن در یک خاک آهکی. سمینار ملی تولید و مصرف گوگرد، شرکت ملی گاز ایران. مشهد، ایران.
5ـ کوچک‌زاده، ی، م. ج. ملکوتی و ک. خاوازی. 1380. بررسی نقش گوگرد، تیوباسیلوس، حل کننده‌های فسفات و مواد آلی در تأمین فسفر مورد نیاز ذرت از خاک فسفات. مجله خاک و آب، جلد 12، شماره 14، ویژه نامه مصرف بهینه کود، ص 250-243. مؤسسه تحقیقات خاک و آب، تهران، ایران.
6ـ مهاجرمیلانی، پ.، م. س. درودی، ر. وکیل و م. ج. ملکوتی. 1378. کاربری اسیدسولفوریک برای قابل بهره‌برداری کردن اراضی شور و قلیایی. نشریه فنی 61، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، نشر آموزش کشاورزی،‌ کرج، ایران.
7ـ نورقلی‌پور، ف.، م. ج. ملکوتی و ک. خاوازی. 1380. روشهای کاربری مستقیم خاک فسفات در مزارع و باغهای کشور. نشریه فنی شماره 191، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، نشر آموزش کشاورزی، کرج، ایران.
8ـ نورقلی‌پور، ف.، م. ج. ملکوتی و ک. خاوازی. 1380. روشهای کاربری مستقیم خاک فسفات در مزارع و باغهای کشور. نشریه فنی 191، وزارت جهاد کشاورزی، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، نشر آموزش کشاورزی، کرج، ایران
 

khaNuMi

عضو جدید
کاربر ممتاز


 

khaNuMi

عضو جدید
کاربر ممتاز

علائم کمبود چند عنصر غذایی در برگ های ذرت
 

khaNuMi

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/بیماری%20ها%20-%20مهندسی%20کشاورزی_files/blossom-end-rot-tomatoes.jpg
پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی : Blossom End Rot

علائم اولیه پوسیدگی گلگاه شامل لکه های آب سوخته روی گلگاه میوه های
رسیده یا در نزدیکی آن است . این لکه ها به سرعت رشد می کنند و ممکن است
به هم بپیوندند و نواحی آسیب دیده وسیعی را بوجود بیاورند. به علت خشک و
چروک شدن بافت ، سطح زخمها چروکیده و چرمی و به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه
در می آید. قسمتهای آسیب دیده معمولا مورد حمله پاتوژنهای ثانویه قرار می
گیرند که باعث پوسیدگی نرم و فساد میوه می گردند. در برخی مواقع بافتهای
داخلی بیرنگ شده و متلاشی می گردند بی آنکه علائم قابل مشاهده ای در سطح
میوه وجود داشته باشد.


پوسیدگی گلگاه عارضه ای است که با کمبود موقتی کلسیم موجود در گیاه مرتبط
است و با تغییرات رطوبتی خاک تشدید می شود . اگر میزان آب محدود باشد، رشد
گیاه کند می شود و متعاقبا جذب مواد غذایی نیز کاهش می یابد. این موضوع
باعث کاهش غلظت کلسیم در گیاه می گردد زیرا کلسیم توسط جریان آب در گیاه
جابجا می شود. به همین دلیل بخشهایی از گیاه که سریع تر تعرق می کنند،
بیشترین میزان کلسیم را دریافت می نمایند.این نواحی معمولا برگهای بزرگ
هستند که به خاطر اندازه شان تعرق زیادتری دارند. به این ترتیب میوه های
در حال رشد، کمترین میزان کلسیم مورد نیاز خود را دریافت می کنند. استرس
های رطوبتی ای که حتی در نتیجه پژمردگی های جزئی گیاه بوجود می آید، برای
ایجاد کمبود کلسیم کافی است. زمانی که رطوبت به حد مناسب می رسد، گیاه رشد
طبیعی خود را از سر می گیرد. ولی جذب کلسیم هنوز کند است و گیاهی که به
سرعت در حال بزرگ شدن است، کلسیم کافی برای رشد خود دریافت نمی کند.
کاربرد کودهای نیتروژنه به صورت آمونیوم نیز مستقیما بر جذب کلسیم در گیاه
گوجه فرنگی تاثیر می گذارد و باعث کاهش جذب کلسیم و تجمع آن در بافتهای
برگ گوجه فرنگی می گردد. در ضمن قطع شدن ریشه ها نیز باعث این عارضه می
شود.


میزان انتشار عارضه پوسیدگی گلگاه را می توان با فراهم کردن رطوبت یکنواخت
در مزرعه ( مثلا با استفاده از مالچ که هم باعث کنترل علفهای هرز می شود و
هم مزرعه نیازی به کلتیواتور زدن پیدا نمی کند که ریشه ها در اثر آن آسیب
ببینند ) و عدم مصرف زیاده از حد کودهای ازته کاهش داد. البته واریته های
مختلف گوجه فرنگی از نظر حساسیت با هم بسیار تفاوت دارند. هیچکدام از
واریته های حاضر تحمل کافی نسبت به این عارضه ندارند تا بتوان از آنها به
عنوان یک راه کنترلی استفاده کرد. در ضمن گزارش شده است که اسپری به موقع
میوه و شاخ وبرگ گوجه فرنگی با محلول رقیق شده کلرید کلسیم و تکرار آن،
مانع از پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی می شود.
http://www.www.www.iran-eng.ir/بیماری%20ها%20-%20مهندسی%20کشاورزی_files/tomato_blossom_end_rot.jpg
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
علائم کمبود عناصر غذایی در درختان میوه

علائم کمبود عناصر غذایی در درختان میوه

علائم کمبود عناصر غذایی در درختان میوه



مقدمه:
تمامی موجودات زنده این کره خاکی از جمله گیاهان برای رشد و نمو و ادامه حیات خود، نیاز به مواد غذایی دارند، البته مقدار آن عناصر برای انواع مختلف گیاهان متفاوت است. در بیشتر خاکها مقدار نسبی این عناصر، برابر نیازهای طبیعی گیاه نیست و از آن گذشته زمین نمیتواند این گونه مواد را به اندازه کافی تولید کند و آن مقداری هم که در خاک وجود دارد، به مرور زمان به وسیله گیاه جذب میشود، پس برای بدست آوردن محصول کافی، لازم است همه ساله مواد مورد نیاز را بسته به نوع گیاه به خاک اضافه نمود.
هر چند که عناصر معدنی مقدار کمی از وزن یک گیاه را تشکیل می دهد ولی هر کدام از این عناصر وظایفی را در انجام فعالیتهای حیاتی گیاه و تعادل بین رشد رویشی و زایشی بر عهده دارند و عدم وجود و یا وجود بیش از حد این عناصر در خاک، اختلالاتی را در گیاه بوجود می آورد که روی رشد و نمو گیاه و در نهایت روی کمّیت و کیفیت محصول تأثیر خواهد گذاشت.



عناصر غذایی مورد نیاز گیاه:


بطور کلی تعداد عناصر مورد نیاز گیاه که درمحلول خاک موجود میباشند، شامل 13 عنصر است که بر اساس میزان مصرف گیاه به دو دسته زیر تقسیم می شوند:
Macroelements) -1 ):عناصر پر مصرف و یا بزرگ عناصر عناصری از قبیل: نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم وگوگرد که بیشتر مورد نیازگیاه می باشند را عناصر پرمصرف می گویند.
Microelements) -2 ):عناصر کم مصرف و یا ریز عناصر عناصری چون آهن، منگنز، روی، مس، بُر، مولیبدن و کلر که به مقدار بسیار کم موردنیاز گیاه می باشند را عناصر کم مصرف یا ریزمغذی می گویند.


البته سه عنصرکربن، اکسیژن و هیدروژن هم از عناصر مورد نیاز گیاهند ولی چون این عناصر به فراوانی در هوا و آب یافت می شوند، به عنوان عناصر غذایی خاک محسوب نمی شوند.



علائم ظاهری کمبود عناصر غذایی در درختان میوه:

کمبودهای شدید عناصر غذایی در گیاه به صورت علائمی مختلف قابل مشاهده است که میتوان به مواردی چون تغییر رنگ، سوختگی، توقف رشد جوانه های انتهایی، تغییر شکل میوه ها، تفاوت در عملکرد، زودرسی، دیررسی، کوچک شدن میوه ها، نارسایی در رشد، کاهش گسترش ریشه و کاهش خاصیت انبارداری میو ه ها اشاره نمود.
لازم به ذکر است که نشانه های کمبود، گاهی مشابه هم بوده و همچنین عوامل دیگری چون تغییرات دما، استفاده از سموم، حشرات، باد و دیگر عوامل طبیعی نشانه هایی را از خود به جای می گذارند که مشابه علائم کمبود است. به همین دلیل، تشخیص و معالجه کمبود عناصر غذایی از روی علائم ظاهری باید با احتیاط و به وسیله کارشناسان با تجربه انجام گیرد.



معمولاً کمبود عناصر غذایی در گیاهان ناشی از موارد زیر است:


1)کمبود واقعی: کمبود عناصر غذایی در خاک و یا وجود ترکیب شیمیایی غیر قابل جذب آن برای گیاه.
2)کمبود دروغین: کمبود عناصر غذایی به علت ایجاد شرایط خاص در محیط کشت.


در این حالت ریشه ها قادر به جذب عناصر موجود در خاک نمی باشند مانند موارد زیر:
الف) سرد بودن خاک: در این حالت پتاسیم موجود در خاک جذب ریشه نمیشود.
ب)غرقابی بودن خاک: آهن، مس و کلسیم در خاک غرقابی جذب نمیشوند. به عنوان مثال آبیاری پی در پی در خاک، شرایط احیاء و اکسیداسیون در خاک را فعال نموده و عناصری مثل آهن و منگنز به خاطر اکسیده شدن غیر قابل جذب میگردند.


ج) اسیدیته ( pH) نامناسب: در خاکهای خیلی اسیدی، منگنز و روی و در خاکهای قلیایی آهن، منیزیم و بُر جذب نمیشود.
د) اثر متقابل و منفی عناصر نسبت به یکدیگر: در این حالت حضور یک عنصر باعث عدم جذب عنصر دیگر می شود. مثلاً حضور پتاسیم بیش از حد باعث کمبود منیزیم می شود و یا حضور بیش از حد ازت باعث رشد سبزینه ای گیاه شده و تعادل مصرف برخی عناصر مورد نیاز در گیاه را به هم میزند.




از دیگر دلایل ظهور کمبود عناصر در گیاه، می توان به موارد زیر اشاره نمود:

شستشوی خاک بویژه در خاکهای سبک که باعث کمبود عناصر محلول در خاک مثل ازت و منیزیم میشود. در شرایط اسیدی خاک، این حلالیت برای آهن و کلسیم بروز کرده و شسته میشوند و در شرایط قلیایی شستشوی پتاسیم اتفاق می افتد.
با فشرده شدن خاک و عدم تبادلات گازی در خاک، گاز دی اکسید کربن محبوس شده و با کربناتهای خاک تشکیل بی کربنات داده و رسوب کلسیم میدهد و شرایط قلیایی ایجاد شده در خاک، منجر به کمبود برخی عناصر میشود.


مصرف کود حیوانی نپوسیده در ابتدا باعث میشود تا ازت موجود در خاک صرف پوسیدن کود شده و در نتیجه گیاه با کمبود ازت مواجه شود و از طرفی با مصرف کود حیوانی، میزان بعضی از عناصر، در خاک چندین برابر افزایش یافته و منجر به کمبود جذب دیگر عناصر موجود در خاک میشود. استفاده از کودهای شیمیایی پر مصرف و عدم کاربرد کودهای شیمیایی کم مصرف، منجر به کمبود آنها در خاک شده که لزوم یک مدیریت صحیح در مصرف کودهای پر مصرف و کم مصرف در خاک ضروری به نظر میرسد.
در زمان خشکی و تبخیر بیش از حد ازسطح خاک، برخی نمکهای محلول مثل کلرور پتاسیم و سدیم و کمی هم کلسیم و منیزیم و یا ترکیبات نیترات به سطح خاک آمده و در نتیجه جذب این عناصر برای ریشه امکان پذیر نمیباشد.



چند روش برای تعیین کمبود عناصر:

برای تعیین کمبود عناصر غذایی در گیاهان روشهایی وجود دارد که در اینجا به صورت اختصار به معرفی آنها می پردازیم:
۱)آنالیز و تجزیه خاک: این آزمایش در آزمایشگاه های تجزیه آب و خاک بوسیله کارشناسان مجرب صورت میگیرد. بدین صورت که از خاک مزرعه یا باغ نمونه گیری شده و با مراجعه به آزمایشگاه، اسیدیته، شوری و املاح محلول در خاک، میزان عناصر موجود درخاک تعیین میشود.
۲) آنالیز و تجزیه بافتهای گیاهی (برگ و دمبرگ): این آزمایش وقتی گیاه در حال رشد است انجام میشود. که این آزمایش برای تأیید اختلالات ظاهری مورد استفاده قرار میگیرد. با تجزیه برگ، میزان عناصر موجود درآن اندازه گیری میشود و با میزان طبیعی (مستلزم وجود آزمایشگاه های استاندارد) که بایستی در برگ وجود داشته باشد مقایسه میشود.
3) تشخیص ظاهری از روی علائم: گیاهان با ایجاد علائم خاصی بر روی اندا مهای خود به خصوص بر گها به کمبود عناصر مختلف عکس العمل نشان میدهند. این علائم میتواند به عنوان محکی برای تشخیص استفاده شوند اما نمیتواند معیار دقیقی برای تشخیص کمبود عناصر باشد، به عبارتی دیگر بعضی از عناصر کم مصرف علائمی شبیه به یکدیگر دارند و در مواردی نیز کمبود یک عنصر به صورت پنهان میباشد و هیچگونه علائم ظاهری بوجود نمیآورد ولی بر روی عملکرد نهایی گیاه تأثیر میگذارد. با توجه به اینکه برگها کارخانه تولید مواد غذایی برای میو هها هستند که اگر سالم نباشند عملکرد و کیفیت میوه نیز کاهش مییابد، لذا با بروز اولین علائم باید جهت رفع خسارت به درمان پرداخت .




 
آخرین ویرایش:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رابطه علائم کمبود عناصر غذایی با تحرک آنها در گیاه:

محل ظهور علائم کمبود عناصر غذایی در گیاهان، به وسعت و میزان انتقال عناصر غذایی از برگهای پیر به قسمتهای جوان گیاه بستگی دارد که میتوان عناصر را بر اساس جابه جایی در گیاه به دو دسته تقسیم نمود:



1)عناصر متحرک (پویا یا موبایل):

علائم کمبود این عناصر، ابتدا در برگهای پیر (برگهای پایینی) اتفاق میافتد زیرا این عناصر میتوانند از برگهای پیر پایینی به سوی برگهای جوان بالایی حرکت کنند، که این عناصر عبارتند از: ازت(N) و منیزیم(Mg) پتاسیم( K )فسفر( P)



2) عناصر غیرمتحرک (ایستا یا ساکن):

علائم کمبود این عناصر ابتدا در برگهای جوان (برگهای بالایی) اتفاق میافتد زیرا این عناصر نمیتوانند از برگهای پیر پایینی به سوی برگهای جوان بالایی حرکت کنند، که این عناصر عبارتند از کلسیم(Ca) و بُر( B) مولیبدن (Mo) ،منگنز(Mn) ،روی (Zn) ،مس (Cu) آهن (Fe)
عدم رسیدگی به وضعیت تغذیه ای گیاه، سلامتی گیاه، عملکرد و کیفیت محصول را به میزان قابل توجهی کاهش داده و در نتیجه تولیدکننده متضرر میگردد. فهم قواعد تغذیه گیاهان و تشخیص علائم کمبود و بیشبود عناصر غذایی و استفاده از کودهای مناسب، کلیدهای سلامت و سودآوری محصول میباشند که بایستی رعایت شوند.



نقش و علائم کمبود عناصر پر مصرف در درختان میوه:

همانطور که قبلاً اشاره شد عناصری از قبیل: نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم وگوگرد که بیشتر مورد نیاز گیاه میباشند را عناصر پرمصرف میگویند که کمبودشان در گیاه میتواند باعث اختلالاتی در رشد و شکل ظاهری گیاه شود که به بررسی آنها میپردازیم:


1- نقش و علائم کمبود نیتروژن:(N)

این عنصر برای تولید اسیدهای آمینه و پروتئین لازم است و مهمترین عامل رشد محسوب میشود. به عبارتی چون ازت جزء مهمی از مولکول کلروفیل را تشکیل میدهد، بنابراین اولین علایم ظهور کمبود ازت، رنگ پریدگی برگها میباشد. برگها معمولاً به رنگ سبز مایل به زرد و زرد روشن در می آیند که به علت عدم تشکیل کلروفیل میباشد. در اواخر رشد رنگ زرد، قرمز و بنفش مایل به قرمز مشاهده میشود که در نتیجه ی تشکیل رنگ آنتوسیانین است. در کمبود ازت برگها کوچک، ساقه و شاخه ها لاغر میشوند و معمولاً با زاویه کوچکی نسبت به ساقه اصلی می ایستند و شاخه های جانبی کمی تشکیل می شود، زردی در بر گهای پیر (پایینی) زودتر ظاهر میشود.

لازم به ذکر است که کودهای ازته به دو صورت میتواند به خاک اضافه شود:
1) به صورت آلی: مثل کودهای دامی، پودر استخوان و خون خشک و برگهای پوسیده
۲) به صورت معدنی: مثل کودهای شیمیایی از قبیل نیترات آمونیوم، فسفات آمونیوم، اوره.

2- نقش و علائم کمبود فسفر:(P)

این عنصر در تلقیح گلها، رشد ریشه، انتقال انرژی و همچنین تنظیم خواص ژنتیکی گیاه نقش دارد. در بعضی جهات کمبود ازت و فسفر با هم شباهت دارند. رشد قسمت هوائی و ریشه در هر دو کند یا متوقف میشود و همچنین برگها کوتاه، باریک و نازک میشوند و رشد طولی گیاه عمودی بوده و ساقه های جانبی به ندرت ظاهر می شود. تعداد برگ و شاخه ها محدود شده و ممکن است جوانه های کناری به خواب بروند یا بمیرند. ظهور شکوفه و جوانه های برگی کم شده و در نتیجه میزان محصول (دانه و میوه) نیزکاهش مییابد ولی در هنگام کمبود فسفر رنگ برگها سبز تیره، کدر مایل به آبی با ته رنگ برنزی یا بنفش است و رنگ میو هها سبز و ممکن است به شدت رنگی شده باشند، گوشت میوه نرم و شیره میوه خیلی ترش و خاصیت انباری آن نیز کم میشود. یک علامت مهم دیگر، کوتولگی و کوتاه ماندن گیاهان است به این صورت که گیاهان دچار کمبود فسفر، اغلب با گیاهان جوان اشتباه گرفته میشوند و در بر گهای پیرتر تحت شرایط حاد کمبود، رگبر گها به شکل مشبک و قهوه ای رنگ پریده در میآید.

3- نقش و علائم کمبود پتاسیم:(K)


این عنصر برای سنتز و انتقال مواد مغذی در گیاه لازم بوده و در رفع آثار سوء عدم تعادل بعضی از عناصر غذایی گیاه در خاک کمک میکند

و همچنین در تنظیم فعالیت جذب آب موثر میباشد.


نقش پتاسیم در درختان میوه به قرار زیر میباشد:


مقاومت گیاهان را در برابر کم آبی و خطرات سرمازدگی افزایش میدهد ، مقاومت گیاهان را در برابر آفات و بیماریها از جمله آتشک گلابی و شانکر مرکبات افزایش میدهد ،کیفیت و خاصیت انبارداری محصولات باغی را افزایش میدهد ، شدت نور را کنترل و عمل فتوسنتز را تشدید میکند و راندمان آب آبیاری را افزایش میدهد.
اهم کودهای محتوی پتاسیم عبارتند از:


1) سولفات پتاسیم
2) کلرید پتاسیم : مقدار پتاسیم موجود در کلرید پتاسیم 60 درصد بوده و مصرف این کود در خاکهای شور و یا آبهای آبیاری که میزان کلر آنها از 3 میلی اکی والانت در لیتر ( 100 میلی لیتر در لیتر) بالاتر باشد و بعضی از درختان میوه ی حساس به کلر نظیر مرکبات توصیه نمیگردد.
3) نیترات پتاسیم
4) سولفات پتاسیم منیزیم: این کود به صورت معدنی بوده و به دو صورت گرانوله و دانه ریز قابل تولید میباشد.مصرف این کود عمدتاً برای با غهای مرکبات و انگور به میزان 200 الی 500 کیلوگرم در هکتار و به صورت سرک و یا قبل از کاشت قابل توصیه است. مصرف کودهای محتوی پتاسیم در باغهای میوه ترجیحاً به صورت چالکود پیشنهاد میشود.

4- نقش و علائم کمبود کلسیم:(Ca)


این عنصر در پایداری دیواره سلولی، توسعه سلول و فرایندهای داخلی، پایداری غشاهای سلولی، تعادل کاتیون و آنیون، فعال کننده برخی آنزیمها و همچنین تنظیم فشار اسمزی نقش دارد. کمبود آن باعث تجزیه دیوار سلولی و خشکیدگی برگها میشود. لازم به ذکر است که کلسیم در توسعه ریشه نقش داشته و از صدمات ناشی از تنشهای سرمازدگی جلوگیری میکند.علائم کمبود در حاشیة بر گها بیشتر از نقاط دیگر برگ دیده میشود و در نتیجه باعث تغییر شکل برگ به صورت فنجانی رو به پائین می شود این علامت تا نقاط اتصال برگ به دمبرگ گسترش مییابد، اما بر گها نمی افتند بلکه فقط لکه های بافت نکروتیک شده در نوک دمبرگ ایجاد میشود و همچنین حاشیه برگ نامنظم و پاره پاره میشود.
برای افزایش کیفیت، افزایش مدت زمان انبارداری محصولات باغی و کاهش بیمار یهای فیزیولوژیکی محلول پاشی کلسیم انجام میشود که میتوان از کلرورکلسیم به (Cacl )مقدار 10 تا 30 کیلوگرم در هزار لیتر آب استفاده کرد.

5- نقش و علائم کمبود منیزیم(Mg):


منیزیم تنها جزء معدنی مولکول کلروفیل است. منیزیم در ساخته شدن روغن در گیاه دخالت داشته و باعث تنظیم جذب فسفر در گیاه می شود و نیز در تولید هیدروکربنها و مواد قندی موثر است. منیزیم انتقال دهنده فسفر به دانه گیاهان است و همچنین فعال کننده آنزیمهای دی هیدروژناز و د ی کربوکسیلاز است و در تنفس سلولی اهمیت حیاتی دارد. این عنصر فعال کننده آنزیمها و در اعمال اکسیداسیون و احیاء در گیاه نقش دارد و عامل جداسازی مولکول اکسیژن در فتوسنتز است. از نشانه های کمبود آن در گیاه، زردی بین رگبر گها میباشد و نشانه های کمبود ابتدا در برگهای پیر مشاهده میشود و در صورت کمبود شدید، برگها شروع به ریزش میکنند. این عنصر در خاک سریع شسته شده و از دسترس گیاه خارج میشود که برای رفع این کمبود از کربنات و سولفات منیزیم استفاده میشود.
محلول پاشی سولفات منیزیم دو تا پنج مرتبه برای رفع کمبود در درختان میوه لازم و ضروری است. اولین محلول پاشی در اوایل خرداد و مراحل بعدی با دو هفته فاصله از هم انجام میگیرد، میزان مصرف 2 تا ۵ کیلوگرم در 1000 لیتر آب میباشد. محلول پاشی منیزیم در مرکبات، انگور و سیب برای جلوگیری از کلروز برگ موثر است.

6- نقش و علائم کمبود گوگرد:(S)


این عنصر در تولید پروتئین و بعضی از اسیدهای آمینه موثر است. بو و مزه برخی از محصولات باغی و زراعی (مثل سیر، پیاز و خردل) مربوط به گوگرد است. مهمترین علامت کمبود این عنصر در گیاه رشد ناقص و رنگ پریدگی میباشد. کمبود گوگرد در پار ه ای از گیاهان نشانه هایی شبیه به کلروز ناشی ازکمبود نیتروژن ایجاد میکند که مربوط به کمبود پروتئین در گیاه است، با این وجود در کمبود گوگرد، زرد شدن به صورت یکنواخت در سرتاسر گیاه حتی در بر گهای جوان وجود دارد. اغلب در اثر کمبود این عنصر سطح پائینی بر گها و دمبرگها به رنگ قرمز مایل به صورتی در می آید گاهی در اثر شدت کمبود، علایم به صورت قهو های یا لکه های نکروتیک ظاهر میشود و همچنین دمبر گها و بر گها اغلب عمودی، پیچ خورده و شکننده میشود. ساقه های گیاهان مبتلا کوتاهتر و نازکتر از معمول و چوبی میشوند، سطح برگ کوچک و تعداد برگها نیزکم، تعداد و وزن میو ه ها نیزکاهش مییابد. برای مثال در هلو برگهای جوان در اثر کمبود این عنصر، زرد و برگهای پیر بدشکل و کج و معوج میشوند، جوانه های انتهائی رشد نکرده و در نتیجه شاخه های جانبی نیز رشد نمی کنند و برگهای روی این شاخه ها در اثر شدت کمبود، کمی قرمز و پس از این مرحله خزان میکنند. گوگرد را میتوان به صورت سوپر فسفات معمول (نه سوپر فسفات تریپل) سولفات آمونیوم و گل گوگرد و یا سولفات کلسیم به خاک افزود.

علائم کمبود عناصر کم مصرف (Microelements)در درختان میوه:

همانطور که قبلاً اشاره شد عناصری چون آهن، منگنز، روی، مس، بُر، مولیبدن و کلر که به مقدار بسیار کم مورد نیاز گیاه میباشند را عناصر کم مصرف میگویند ولی با اینکه این عنصر به مقدار کم برای گیاه لازم است ولی همین مقدار کم برای فعالیتهای گیاهی لازم و ضروری است و کمبود این عناصر در گیاه میتواند باعث اختلالاتی در رشد و شکل ظاهری گیاه شود.


1-نقش و علائم کمبود آهن:(Fe)


این عنصر در تولید مولکول کلروفیل و همچنین در فعالیتهای انتقال انرژی نقش دارد. آهن یکی از عناصر ضروری برای رشد نهایی درختان میوه میباشد و در صورت کمبود آن در سلو لهای برگ، سبزینه (کلروفیل) به مقدار کافی تولید نمیشود و برگها رنگ پریده به نظر میرسند. زردی برگ شکل خاصی از کمبود آهن است که در کشور ما به فراوانی دیده میشود. به عبارتی کمبود آهن باعث کاهش غلظت کلروفیل و دیگر رنگریز ه های گیاهی نظیر کاروتن و گزانتوفیل در سلول میشود که در نهایت فتوسنتز شدیداً کاهش یافته و بصورت کلروز (زردی) ظاهر میشود و چون آهن قابلیت تحرک کمی در گیاه دارد معمولاً علائم کمبود در برگهای جوان (بالایی) دیده میشود و رنگ پریدگی معمولاً بین رگبرگها بوده و خود رگبرگها سبز باقی میمانند و در برخی موارد مثل درخت گلابی برگها سفید رنگ میشود.
برای رفع کلروز محلول پاشی آهن کلاته یا سولفات آهن به تعداد دو یا چند بار در طول فصل رشد توصیه میشود. در درختان میوه اولین محلول پاشی چهار هفته پس از گل دهی و سه هفته پس از اولین محلول پاشی میباشد مقدار مصرف بر اساس توصیه شرکتهای سازنده و دستورالعمل الصاقی روی بسته محصول میباشد.

2- نقش و علائم کمبود منگنز:(Mn)

این عنصر برای تولید کلروفیل و در نتیجه فتوسنتز مؤثر میباشد. نقش منگنز در گیاه مشارکت آن در سیستمهای ترکیبی است. منگنز در واکنشهای انتقال الکترون و در تولید کلروفیل نقش دارد.
منگنز همانند آهن عنصری غیر متحرک در گیاه است و علائم کمبود آن ابتدا در برگهای جوان درخت ظاهر میشود. مهمترین نشانه کمبود منگنز، کلروز بین برگها میباشد که معمولاً تمام قسمتهای بالای درخت را فرا میگیرد، رشد درخت نیز کاهش یافته و در بعضی مواقع درختان به صورت کوتاه باقی میمانند. بر خلاف کمبود آهن در کمبود این عنصر، قسمت نوک و حاشیه برگهای درخت به صورت سبز باقی میمانند.
از کودهای مهم منگنز میتوان به سولفات منگنز اشاره نمود که هم به صورت خاکی و هم محلول پاشی به کار میرود که بهتر است این کود به صورت خاکی به میزان 100 گرم برای هر درخت در سایه انداز مصرف گردد. همچنین برای رفع این کمبود به ازای هر هکتار 5 کیلوگرم کلات منگنز در 1000 لیتر آب به صورت تؤام جهت رفع کامل کمبود مصرف گردد.



3- نقش و علائم کمبود روی :(Zn)

این عنصر، عنصر مهمی در فعالیت بسیاری از آنزیمها از جمله ایندول استیک اسید (عامل رشد) و تریپتوفان میباشد. روی در بسیاری از سیستمهای آنزیمی گیاه نقش کاتالیزوری فعال کننده و یا ساختمانی دارد و در ساخته شدن و تجزیه پروتئینهای گیاه دخیل است. کمبود روی در گیاه عمدتا از بر گهای جوان به صورت ریز برگی، کچلی و کوچک شدن میان گر ه های سرشاخه شروع میشود. در اثر کمبود این عنصر علاوه بر اینکه رشد برگ کم میشود، برگها قبل از موقع می ریزند، تعداد جوانه کمتری تشکیل شده و بیشتر آنها شکوفا نمیشود. همچنین مقدار اکسین در دمگلها کم شده، ممکن است گلها قبل از باز شدن بریزند، پوست درختان دچار کمبود، سخت و شکننده میشود. خسارت عمده کمبود این عنصر علاوه بر ریز شدن میوه ها، ریزش قبل از رسیدن آنها است بطوریکه گاهی تا 80 درصد میوه ها می ریزند.
کمبود این عنصر بیشتر در خاکهای شنی، آهکی و قلیایی به علت pH بالای خاک مشاهده میشود. در درختان اولین علائم کمبود روی در زمان گلدهی ظاهر میشود. شاخه ها نرم و نازک شده و فاصله میانگره ها کم میشود، برگها در انتها موج دار شده و اندازه آنها کاهش می یابد. به طوری که برگها ی انتهایی شاخه به صورت روشن در می آید، بدین ترتیب کمبود این عنصر سبب جارویی شدن انتهای شاخه ها، کچلی و ایجاد ریز برگی میشود.(Roset ) برای جبران کمبود روی در درختان میوه از سولفات روی به صورت محلول پاشی در زمان متورم شدن جوانه یا پس از ریزش گلبر گها به میزان 2 تا 3 کیلوگرم در 1000 لیتر آب استفاده میشود، محلول پاشی سولفات روی برای درختان هسته دار مثل هلو، زردآلو و گلابی در پائیز زمانی که بر گها سبز است نتیجه بهتری دارد.
 
آخرین ویرایش:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

4- نقش و علائم کمبود مس :(Cu)

این عنصر در تولید کلروپلاست، فعالیتهای آنزیمی و همچنین در واکنشهای انتقال الکترون سهیم می باشد. کمبود مس در درختان میوه با پلاسیدگی بر گهای انتهایی و ریزش آنها مشخص میشود. از کودهای مهم مس میتوان به سولفات مس (کات کبود) اشاره نمود که به دو صورت خاکی و محلول پاشی به کار میرود که بهترین زمان محلول پاشی مس در درختان میوه هنگام متورم شدن جوانه ها در بهار است چون اگر روی میوه سیب و گلابی پاشیده شود باعث زنگارآن میشود. سولفات مس به روش خاکی هر 2 الی 3 سال یکبار به میزان50 تا 100 گرم در 1000 لیتر آب برای هر درخت در سایه انداز در فصل پائیز و زمستان مصرف شود و همچنین این کود به صورت محلول پاشی با غلظت 5/0درصد مورد استفاده قرار می گیرد.



5- نقش و علائم کمبود بُر:(B)

این عنصر برای رشد نوک ساقه و ریشه (مریستم انتهایی) لازم و ضروری است. بُر نقش عمده ای در فعالیتهای حیاتی گیاه دارد و در تقسیم سلولی بافت ها، تشکیل جوانه های برگ و گل، ترمیم بافتهای آوندی، متابولیسم قند و مواد هیدروکربن دار و انتقال آنها، تنظیم مقدار آب و هدایت آن در سلول، انتقال کلسیم در گیاه و تنظیم نسبت کلسیم به پتاسیم در بافتهای گیاهی، متابولیسم چربی، سنتز پکتین و در تشکیل دیواره سلولی نقش دارد. علائم کمبود بُر در برگ، شاخه، میوه و حتی ریشه درختان دیده میشود. بعلت عدم پویایی و تحرک بُر در گیاه، کمبود آن ابتدا در برگهای جوان و سرشاخه ها بروز مینماید. اولین علامت قابل مشاهده توقف رشد جوانه انتهایی است که بلافاصله پس از آن برگهای جوان سبز کمرنگ شده و این رنگ پریدگی در قاعده برگها بیشتر از نوک برگها میباشد، مرحله بعدی کمبود بُر، سیاه شدن جوانه های رویشی و بافتهای مریستمی، کاهش فاصله میانگره ها، ایجاد حالت کوتولگی یا تراکم و کوچک شدن برگها در سرشاخه میباشد. میوه ها به حد کافی رشد نکرده، بد شکل و دارای گر ه های متعدد شده، زیر پوست میوه بافت چوب پنبه ای ضخیمی تشکیل شده و با توسعه از پوست تا مغز میوه ادامه مییابد. در برخی از ارقام وقتی کمبود بُر همراه با کمبود کلسیم باشد، میوه در بعضی قسمتها ترک بر می دارد. در کمبودهای خفیف سطح میوه پوشیده از شکاف ریز شده که ظاهر میوه را به رنگ حنایی در می آورد.به طور کلی به علت نقش این عنصر در فرایند تشکیل میوه، کمبود آن سبب رشد و نمو ضعیف پرچم ها، کاهش دوره گرده افشانی موثر و در نتیجه کاهش تشکیل میوه میشود. میو ه ها قبل از رسیدن می ریزند و در زیر پوست میوه لکه های آبگز، قهوه ای، چوب پنبه ای و گوشت میوه ها تلخ، بدمزه و پوک میشود.
همانطور که قبلاً هم اشاره شد بُر یکی از مهمترین عناصری است که در جوانه زدن دانه گرده تشکیل میوه و انتقال مواد فتوسنتزی به محل مصرف نقش دارد. بر در درختان میوههای خزا ندار و هسته دار برای تشکیل میوه، افزایش عملکرد وکاهش بعضی از بیمار یها مثل آتشک گلابی موثر است. کمبود بُر در درختان میوه باعث باد زدگی گلهای گلابی، کاهش تشکیل میوه، نکروزه شدن پوست تنه درخت سیب، ایجاد لک ههای چوب پنبه ای و ترکیدن میو ه ها و تنه درخت میشود. بهترین زمان محلول پاشی بُر در درختان میوه هنگام متورم شدن جوانه در اوایل بهار با غلظت ۵ کیلوگرم اسید بوریک در 1000 لیتر آب میباشد.


6- نقش و علائم کمبود مولیبیدن:

این عنصر در تولید آنزیمهای مربوط به مصرف نیتروژن در گیاه و همچنین در تبدیل نیتراتها به اسید آمینه نقش دارد.
این عنصر در افزایش عملکرد و کیفیت محصول و همچنین بر روی جذب عناصر دیگر توسط گیاه نقش دارد. مولیبیدن تنها عنصری است که کمبود آن موقعی دیده میشود که زیر ۶ باشد، افزودن مقداری آهک میتواند مشکل را حل کند. علائم pH آهک در خاک کم و کمبود این عنصر کمتر در شکل ظاهری گیاه قابل مشاهده میباشد و تا حدودی مشابه علائم کمبود ازت میباشد.
از کودهای مهم مولیبدن میتوان به مولیبدات آمونیوم، مولیبدات پتاسیم، مولیبدات سدیم و تری اکسید مولیبدن اشاره نمود. مولیبدات آمونیوم، مولیبدات پتاسیم به میزان 500گرم در هکتار به صورت خاکی مصرف میگردد که برای یکنواختی در پخش میتوان با کودهای NPKمخلوط و مصرف نمود.


کوددهی:

میزان عناصر غذایی موجود در خاک بستگی به ساختمان و بافت خاک، سوابق کشت و کار و عملیات انجام شده بر روی آن دارد. خاکها در اثر تداوم برداشت محصول، از نظر مواد معدنی و عناصر غذایی فقیر میشوند و نیاز به کود پیدا میکنند که برای جبران آن، میتوان طی یک برنامه زمانبندی مشخص اقدام به استفاده از کودهای مختلف شیمیایی، حیوانی و گیاهی نمود. هدف از زمانبندی مصرف کود، به دست آوردن بهینه ترین واکنش گیاه به کود میباشد.
مقدار و زمان مصرف کود دو عامل بنیادین برای کاربرد بهینه کودهای شیمیایی و افزایش بازده مصرفی آنها است. بدیهی است که مقدار کود مصرفی، بر اساس مقدار عناصر غذایی موجود در خاک، میزان جذب عناصر توسط گیاه و نیاز گیاه در طول دوره رشد تعیین میگردد.
با کاهش غلظت عناصر غذایی در خاک، مقدار کود مصرفی افزایش مییابد، لیکن دریافت عناصر غذایی به وسیله گیاهان، نمایانگر جذب توسط همه ریشه هایی است که در قسمتهای کود داده شده و کود داده نشده گسترش یافته اند.


عناصر غذایی موجود در کودها به روشهای مختلفی چون پخش در خاک، برگ پاشی (Foliar application) ، و کود آبیاری(Fertigation)در اختیار گیاهان گذاشته میشوند هر چند تلاش میشود که عناصر غذایی در توده خاک رویین یکنواخت توزیع شود ولی در عمل چنین نبوده و غلظت آنها میتواند در هر نقطه از خاک متفاوت باشد. بدین ترتیب پخش صحیح کود، برای یکسان کردن غلظت عناصر غذایی در محلول خاک به منظور دستیابی به عملکرد بهینه و افزایش بازده آنها ضروری است. با آنکه کودهای شیمیایی مهمترین منبع تامین عناصر غذایی گیاه هستند استفاده بجا و بهینه از آنها در حصول نتیجه مورد نظر، حفظ نظام اکولوژی محیط و تضمین سلامت مصرف کنندگان تولیدات کشاورزی نقش اساسی دارند. بی شک تشخیص کمبود عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در مصرف بهینه و به موقع آن نقشی دو چندان دارد.



خلاصه مطالب:


تغذیه بهینه گیاه، شرط اصلی بهبود کمی وکیفی محصول است.
نشانه های کمبود گاهی مشابه بوده و همچنین عوامل دیگری چون تغییرات دما، استفاده از سموم، حشرات، باد و دیگر عوامل طبیعی نشانه هایی را از خود به جای میگذارند که مشابه علائم کمبود است. به همین دلیل، تشخیص و معالجه کمبود عناصر غذایی از روی علائم ظاهری باید با احتیاط و به وسیله کارشناسان با تجربه انجام گیرد.
در تغذیه گیاه نه تنها باید هر عنصر به اندازه کافی در دسترس آن قرار گیرد بلکه ایجاد تعادل و رعایت نسبت میان همه عناصر غذایی از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا در حالت عدم تعادل تغذیه ای، با افزودن مقداری از عناصر غذایی نه تنها افزایش عملکردی رخ نمیدهد بلکه اختلالاتی در رشد گیاه ایجاد میکند که نهایتاً منجر به افت محصول میشود.
قابلیت استفاده یا حلالیت برخی از عناصر غذایی نیز با افزایش PHکاهش می یابد.
تأمین احتیاجات غذایی گیاه تحت کنترل زارع یا باغ دار است چه بسا شناخت عناصر مورد نیاز گیاه، نقش این عناصر در طول دوره رشدی گیاه وهمچنین چگونگی تشخیص کمبود و بیشبود (مسمومیت) در صورت بروز، از روی علائم ظاهری میتواند کشاورز را در رسیدن به هدف ارزشمندش یاری کند.
خاکها در اثر تداوم برداشت محصول، از نظر مواد معدنی و عناصر غذایی فقیر میشوند و نیاز به کود پیدا میکنند که برای جبران آن، میتوان طی یک برنامه زمانبندی مشخص اقدام به استفاده از کودهای مختلف شیمیایی، حیوانی و گیاهی نمود.



 
بالا