شرایط و آثار تجزیه شرکت های تجاری

nikregister

عضو جدید
درمورد تجزیه شرکت های تجاری، برخلاف ادغام و تبدیل در مقررات قانونی هیچگونه مقرره ای وضع نشده است ولی باید توجه کرد که امروزه یکی از بحث های رایج در مورد شرکت های تجاری، موضوع تجزیه شرکت در کنار موضوعاتی مانند ادغام و تبدیل می باشد که در لایحه جدید تجارت نیز مواد قابل توجهی به بحث ادغام و تجزیه اختصاص داده شده است.

• مفهوم تجزیه :
تجزیه در لغت به معنای جدا کردن، قسمت کردن و جزء جزء کردن به کار رفته است و در اصطلاح حقوقی بر حسب مورد در معانی مختلف به کار برده شده است. در شرکت های تجاری تجزیه در واقع درمقابل ادغام به کار می رود. منظور از تجزیه شرکت تجاری این است که یک شرکت تجاری به دو یا چند شرکت تجاری دیگر تقسیم شود به طوری که بعد از تجزیه هر کدام دارای شخصیت حقوقی مستقلی باشند.
یکی از حقوقدانان مفهوم تجزیه را اینگونه بیان کرده اند : تجزیه حاصل تفکیک و تقسیم دارایی یک شرکت میان دو یا چند شرکت قبلاً موجود یا جدیدالتأسیس است که در فرض اخیر گفته می شود شرکتی از شرکت قدیمی جدا شده است. برای مثال، اگر سرمایه شرکت " الف " بین دو شرکت " ب " و" ج " تقسیم شود با ایجاد شرکت های ب و ج، شرکت الف از بین می رود.
• انواع تجزیه :
تجزیه به دو نوع کلی و جزئی تقسیم می شود که به اختصار به هریک از آنها اشاره می شود.
• تجزیه کلی :
منظور از تجزیه کلی این است که یک شرکت تجاری، همه دارایی و سرمایه و دیون خود را به حداقل دو یا چند شرکت جدید واگذار نماید. در تجزیه کلی، شرکت تجزیه شده شخصیت حقوقی خود را از دست داده و منحل می شود‌.
• تجزیه جزئی :
تجزیه جزئی آن است که یک شرکت تجاری، قسمتی از دارایی، سرمایه و دیون خود را به یک یا چند شرکت جدید واگذار نماید. در تجزیه جزئی، برخلاف تجزیه کلی، شخصیت حقوقی شرکت تجزیه شده باقی می ماند و همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد.
• شرایط تجزیه شرکت های تجاری:
با توجه به فقدان هرگونه مقررات قانونی در مورد تجزیه به نظر می رسد از مقررات قانونی مقرر در مورد ادغام می توان در مورد تجزیه نیز استفاده کرد بدین ترتیب که :
در شرکت های سهامی و تعاونی که دارای مجمع عمومی می باشند تصمیم گیری در مورد تجزیه از اختیارات مجمع عمومی فوق العاده شرکت با حد نصاب های مقرر در قانون می باشد که برای این منظور مدیران شرکت باید طرح توجیهی و دلایل خود را به مجمع یاد شده ارائه نمایند. البته اگر تجزیه شرکت منجر به ایجاد شرکتی جدید گردد که مسئولیت شرکاء در آن تضامنی یا حتی نسبی باشد، تصمیمات راجع به تجزیه با توجه به ماده ۹۴ لایحه اصلاحی قانون تجارت باید با رضایت همه سهامداران انجام گیرد.
در شرکت های تضامنی چنانچه تجزیه کلی باشد باید با موافقت همه شرکاء انجام پذیرد. زیرا چنانچه ذکر گردید تجزیه کلی منجر به انحلال شرکت تجزیه شده می شود که تصمیم راجع به انحلال در شرکت های تضامنی به موجب بند ب ماده ۱۳۶ قانون تجارت با رضایت تمام شرکاء امکان پذیر می باشد. اما در مورد تجزیه جزئی باید بین دو مورد قائل به تفکیک شد. اگر شرکت تضامنی با حفظ شخصیت حقوقی خود، به یک یا چند شرکت تضامنی دیگر تجزیه شود در این صورت نیز باید با رضایت تمام شرکاء انجام گیرد ولی اگر به " شرکت سرمایه " تجزیه شود با موافقت اکثریت شرکاء امکان پذیر است.
در مورد بقیه شرکت های تجاری نیز می توان همانند ادغام عمل کرد.
• شرکت های سرمایه :
شرکت های هستند که برخلاف شرکت های شخص، مسئولیت شرکاء محدود بوده و شخصیت شرکاء از اهمیت زیادی برخوردار نیست.
• شرکت های شخص :
شرکت های هستند که شخصیت شرکاء در آن از اهمیت بسیاری برخوردار بوده به طوری که اعتبار شرکت بیشتر از آنکه به سرمایه شرکت بستگی داشته باشد به شخصیت شرکاء و اعتبار آنها بستگی دارد.
• آثار تجزیه شرکت های تجاری:
تجزیه نیز مانند هر عمل حقوقی دیگر دارای آثاری می باشد که به برخی از آنها اشاره می شود‌.
۱. در تجزیه کلی که شرکت تجزیه شده شخصیت حقوقی خود را از دست داده و از بین می رود، شرکت های جدید قائم مقام شرکت منحل شده می شوند و در نتیجه می توانند درصدد اقامه دعوی برای مطالبات شرکت منحل شده برآمده و دیون و تعهدات شرکت مزبور را برعهده خواهند داشت. البته برای جلوگیری از بروز هرگونه اختلاف و مشکل درعمل، در طرح مصوب تجزیه باید سهم هر کدام از شرکت های جدید در قائم مقامی مشخص شود.
۲. در تجزیه جزئی که شرکت تجزیه شده همچنان باقی می ماند، خود عهده دار دیون و تعهدات می باشد و با این وجود بحث قائم مقامی منتفی است و بر همین اساس از یک طرف به نظر می رسد اشخاص ثالث نمی توانند بابت مطالبات خود از شرکت تجزیه شده به شرکت های جدید ایجاد شده مراجعه نمایند. زیرا شرکت های جدید شخصیت حقوقی مستقلی از شرکت تجزیه شده دارند و برهمین اساس با توجه به اصل نسبی بودن اثر قراردادها ( ماده ۲۳۱ ق.ت) و اینکه هیچ شخصی نمی تواند طلب خود از یک شخص را از اشخاص دیگر مطالبه کند. از طرف دیگر، سرمایه و دارایی یک شرکت تجاری ( تجزیه شده) وثیقه عمومی طلب طلبکاران می باشد که با انتقال قسمتی از این دارایی به شرکت های تجزیه شده، در واقع قسمتی از این وثیقه عمومی از بین رفته و به ضرر طلبکاران تمام می شود و با توجه به اینکه شرکت ( بدهکار) نمی تواند به صورت یک طرفه اقدامی بر ضرر طلبکاران بنماید لذا این امر اقتضاء می کند که طلبکاران بتوانند به شرکت های جدید حاصل از تجزیه نیز بتوانند مراجعه کنند. البته در ماده ۶۱۰ لایحه جدید قانون تجارت نیز پیش بینی شده است که در تجزیه کلی یا جزئی، اشخاص ثالث می توانند دعاوی خود علیه شرکت تجزیه شده را حسب مورد علیه هر یک از شرکت های جدید و بازمانده طرح کنند. به نظر می رسد در تدوین این لایحه از دیدگاه اول پیروی شده است. البته برخلاف تعهدات در قسمت راجع به مطالبات شرکت تجزیه شده،اجازه داده شده است که هر یک از شرکت های بازمانده و جدید به نحوی که در طرح مصوب تجزیه بین خود تقسیم کرده اند می توانند علیه اشخاص ثالث اقامه دعوا کنند.
۳. چنانچه شرکت تضامنی یا مختلط در اثر تجزیه کلی از بین برود، مسئولیت شرکای ضامن در مقابل طلبکاران شرکت از بین نمی رود و در نتیجه طلبکاران مذکور می توانند برای وصول مطالبات خود به شرکت های جدید مراجعه نموده و در صورت عدم امکان پرداخت از سوی شرکت های مزبور و انحلال آنها، می توانند به شرکای ضامن مراجعه نمایند.
۴. شرکت یا شرکت های حاصل از تجزیه را نباید با شعبه های یک شرکت تجاری اشتباه گرفت. زیرا شرکت حاصل از تجزیه دارای شخصیت حقوقی مستقلی می باشند در حالی که شعب یک شرکت از شخصیت حقوقی مستقل برخوردار نمی باشند.
۵. انحلال شرکت یا تشکیل شرکت جدید در اثر تجزیه، مستلزم رعایت احکام مربوط به تصفیه یا تشکیل شرکت های تجارتی نمی باشد.

ثبت برند نیک

nikregister.com
 

Similar threads

بالا