شخصیت‌های خودشیفته حسود و متکبر هستند!

resohrab

عضو
شخصیت‌های خودشیفته حسود و متکبر هستند.
اختلال-شخصیت-خودشیفته.jpg



یک روانشناس گفت: فرد خودشیفته با دیگران همدلی ندارد و به شکل مرضی حسادت می‌ورزد، خود را برتر از دیگران می‌داند و دنبال جلب توجه است. این اختلال درمان قطعی ندارد.
عبدالله امیدی استادیار دانشگاه علوم پزشکی کاشان ، اختلال شخصیت خودشیفته را الگوی شناختی، هیجانی و رفتاری عنوان کرد که فرد مبتلا به آن غیر قابل انعطاف است و توجه، آگاهی و احساس او معطوف به خودش است و این الگو در تمام ابعاد زندگی و رفتاری فرد مبتلا جریان دارد.
وی افزود: مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته در رابطه با دیگران اشتغال ذهنی به موضوعات مربوط به خودشان را دارند و موقع تصمیم‌گیری نیز این اشتغالات ذهنی موجب می‌شود تا فقط خودشان را در نظر بگیرند.
* خودشیفتگی چیست؟
همه ممکن است در مقاطعی از زندگی خود اشتغال ذهنی نسبت به خود داشته باشیم اما فردی که به طور نافذ، فراگیر و غیر قابل انعطاف این اشتغال ذهنی را داشته باشد در روابط با دیگران دچار مشکل می‌شود.
*افراد خودشیفته با دیگران همدلی ندارند
وی افزود: مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته به علت درگیری و اشتغال ذهنی نسبت به مسائل خود با دیگران همدلی ندارند. چنانچه این افراد ازدواج کنند.
آنها به شکل مرضی حسادت می‌ورزند و بیشتر اوقات خود را با دخالت در زندگی اطرافیان میگذرانند.
این متخصص حوزه بهداشت روان ادامه داد: مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته به طور تلخی هیجانات مربوط به حسادت را درک می‌کنند آنها در مقایسه خود با دیگران نمی‌توانند حق را به ‌آنها دهند.حسادت در همه افراد وجود دارد اما کسانی که به طور مرضی حسود هستند خود و دیگران را آزار می‌دهند.
*شخصیت‌هایی که فکر می‌کنند دیگران قدر آنها را نمی‌دانند
افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند خود را برتر از دیگران می‌بینند. احساس می‌کنند دیگران قدر آنها را نمی‌دانند و نمی‌توانند قدرت هوش و مقام آنها را درک کنند. این افراد در پی گرفتن توجه و تشویق از سوی اطرافیان خود هستند.بنابراین می‌توان آنها را افرادی برشمرد که تقویت و پاداش را از منابع بیرونی می‌گیرند.
*افرادی که تکبر زیادی دارند
تکبر یکی از ویژگی‌هایی است که در فکر و رفتار مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته دیده می‌شود آنها معمولاً دیگران را استثمار می‌کنند.

*چه کسانی با مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته کنار می‌آیند؟
این روانشناس بالینی با بیان اینکه شخصیت‌های وابسته معمولاً در خدمت مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته هستند تصریح کرد: متبلایان به اختلال شخصیت خودشیفته دوست دارند به طور مداوم از دیگران خدمات بگیرند معمولاً افراد وابسته که نمی‌توانند بدون کسانی که به آنها وابسته هستند زندگی کنند به این افراد خدمات ارائه می‌دهند.
unnamed (6).jpg
وی تأکید کرد: افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته عاشق خودشان هستند و این عشق افراطی نسبت به خود موجب می‌شود تا نسبت به محیط و اطرافیان ناسازگار باشند.این عدم سازگاری به دلیل انتظارات زیاد آنها از محیط است.البته این ناسازگاری ،گاهی اوقات کاملا پنهان و مخفیانه است .به گونه ای که اطرافیان به هیچ وجه متوجه این اختلال رفتاری نخواهند شد.
* خودشیفتگی از کجا نشأت می‌گیرد
این اختلال به زمینه فکری افراد مربوط می‌شود اما بخش مهمی از آن نشات گرفته از الگوی تربیتی افراد است. خانواده‌هایی که معتقدند کودکان آنها فوق‌العاده باهوش و استثنایی هستند و نیازهای کودک را بدون تأخیر ارضا می‌کنند به او القا می‌کنند که از دیگران برتر و بالاتر است.

*آیا متبلایان به اختلال شخصیت خودشیفته درمان‌پذیرند؟
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه افسردگی شایع‌ترین اختلال در مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته است گفت: معمولاً مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته جهت درمان مراجعه نمی‌کنند و عواقب این اختلال است که پای آنها را به درمانگاه‌های روانشناختی باز می‌کنند.چون هیچ مشکلی در خود نمی بینند!
وی گفت: درمان مبتلایان به دلیل عدم بینش نسبت به شخصیت خود کمی سخت به نظر می‌رسد. متأسفانه به دلیل اینکه نیازهای افراطی مبتلایان توسط دیگران ارضا می‌شود آنها مدام دچار تعارض و کشمکش می‌شوند که این تعارضات به افسردگی و اضطراب در آنها منجر می‌شود.
به دلیل اینکه اختلال شخصیت مزمن و ریشه‌ای است درمان مبتلایان به کندی پیش می‌رود اما نمی‌توان گفت این اختلال کاملاً بی‌علاج است این افراد بهبودی قطعی نخواهند داشت و در درمان تلاش می‌شود تا مبتلایان را از نظر رفتاری و هیجانی با ارائه مهارت‌هایی آماده کنیم تا خودشان نیازهایشان را برطرف کنند.
 

resohrab

عضو
این نوع انسان ها
مدام در حال مقایسه و طراز بندی هستند.
و بطور مرض گونه ، در موقعیت های موفقیت آمیز دیگران حضور دارند .و نه حتی به حالت "رقابت"،(که خوده رقابت هم بسیاری مواقع نامناسب است.)
بلکه بصورت "حسادت و تخریب" داخل امور دیگران دخالت میکنند.و در عین حال تمام کمبودهای خودشون رو درحضور دیگران جستجو میکنند!هرچند پرهیز از این انسان ها غیرممکن است اما با تدابیر مناسب ،میتوان مانع ارتباط با اینگونه افراد شد.
درک اینکه هیچ گاه ،شخصی تحت هر شرایطی به چنین انسان هایی ، هیچ وظیفه ای ندارد در ذهنیات آنها ناشناخته است .مفهومی بنام " مستقل بودن به معنای واقعی" قابل پذیرش نیست.
ودر آخر تمام ذهنیات به "ظاهر مثبت خودشون" رو صرفا به جهت تایید خود،به بهانه های زیبا زینت و عرضه خواهند کردو دیگران ملزم به پذیرش هستند.
:sneaky:
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

برخورد با افراد خودشیفته کار آسانی نیست. ذهن آنها چنان محدود است که به‌سختی متوجه دنیایی فراتر از دنیای خودشان می‌شوند. دنیای درون‌شان هم، دنیای کوچکی است که ارتباطی با دنیای بیرون ندارد. و فقط مدام پیگیر مسائل داخل ذهنشان هستند،بدون ذره ای تردید وشک به اعمال و رفتارشان!
مسیر آنها،مسیری است که مورد توجه عامه ی مردم است؛ چراکه باعث هیجان های کاذب برای اطرافیان خواهندشد.
عوامل و شرایط گوناگونی باعث شکل‌گیری انواع مختلف شخصیت‌های خودشیفته می‌شود، اما برای برخورد با افراد خوشیفته قطعا، راهکار اساسی وجود دارد. اینگونه افراد کوچکترین ضرری برای خود نخواهند داشت؛ ولی طیف گسترده ای از اطرافیان خود را ،روانه ی "شکنجه گاه"خواهند کرد‌!
 
818c05659d5853c704a1db95f524112fdcc2d5cb.jpg


انسان‌های خودشیفته چطور با شما بازی می‌کنند؟


۱- انسان‌های خودشیفته غالبا دیگران را تحقیر می‌کنند. بسیاری از آنها تا زمانی که تهدیدی برای شان محسوب نشوید انسان‌های مهربان و حمایت‌کننده‌ای به نظر می‌رسند. اما حواس تان باشد که اگر لحظه‌ای احساس کنند که برتر و بالاتر از آنها هستید، فورا با شما برخورد تحقیرگرانه خواهند داشت. آنها برای حفظ برتری خود، شما را تحقیر می‌کنند. آنها شما را تحقیر می‌کنند تا حقارتی را که درون خود احساس می‌کنند، بپوشانند.

۲- انسان‌های خودشیفته شما را سرزنش می‌کنند. این افراد سرزنش‌گران ماهری هستند. البته لازم است بدانید هر کسی که سرزنش می‌کند، لزوما خودشیفته نیست.


۳- خودشیفته‌ها خود را پر اهمیت تر از شما می‌دانند. آنها طوری با شما برخورد می‌کنند که انگار خودشان درجه اول اهمیت بوده و شما در اولویت‌های بعدی قرار دارید. از نظر آنها شما پایین‌تر و کم‌اهمیت‌تر هستید و از این رو، احترام و توجه، مختص آنها است، نه شما!

۴- انسان‌های خودشیفته باید کم بودن شما را به همه نشان دهند! یکی از رفتار‌های انسان‌های خودشیفته این است که آنقدر شما را در جمع به چالش بکشند تا به همه ثابت کنند که شما پایین‌تر از آنها هستید. مثلا اگر در یک جمع علمی با یک خودشیفته واقعی برخورد کنید، آنقدر شما را به چالش می‌کشد تا به همه ثابت کند که چندان دانشی ندارید.

۵- انسان‌های خودشیفته تا وقتی شما را دوست دارند که تسلیم آنها باشید. تا زمانی که آنها را برتر و بالا‌تر از خود بدانید و آنها را تحسین و تایید کنید، از خطر رفتار‌های تدافعی و پرخاشگرانه آنها در امان خواهید بود. اما زمانی که احساس کنند که شما مستقل شده‌اید، اعتماد به نفس پیدا کرده‌اید و در خدمت آنها نیستید، شروع به پرخاش، سرزنش و تحقیر شما می‌کنند و حتی ممکن است رابطه خود را با شما قطع کنند.

۶- از انسان‌های خودشیفته توقع همدلی نداشته باشید. برای خودشیفته‌ها اولین کسی که مهم است خودشان هستند، بنابراین، با وجود این حجم از خود‌خواهی هیچ‌وقت نمی‌توانند درک کاملی از شما، احساسات، نیاز‌ها و خواسته‌هایتان داشته باشند. بنابراین، اینکه توقع داشته باشید که از جانب آنها درک شوید، توقعی بالا‌تر از توانایی و درک آنها است. آنها بجای همدلی ، بیشتر به داشته ها و بودن شما حسادت میکنند.. و اینگونه در نظر خود ،هم ذات پنداری دارند...!!

۷- خودشیفته‌ها تمایل به کنترل‌گری دارند و به شما دستور می‌دهندو تعیین تکلیف میکنند. از آنجا که انسان‌های خودشیفته از احساس نا امنی عمیق درونی رنج می‌برند، تمایل دارند که همه چیز را تحت تسلط خود داشته باشند. برای آنها بسیار دردناک است که مسائل را خارج از کنترل و تسلط خود ببینند زیرا آن هنگام مجبورند که با احساسات دردناک درونی خود اعم از احساس نا امنی، ترس‌های مختلف، شرم و احساس نا‌چیز بودن مواجه شوند. این افراد تمایل زیادی به دستور دادن به دیگران دارند. در واقع، درخواست‌های آنها بیشتر یک دستور است تا یک درخواست و سرپیچی از آن عواقبی را برای شما به همراه خواهد داشت.

۸- خودشیفته‌ها اعتماد به نفس شما را می‌گیرند. اگر در برخورد با انسان‌های خودشیفته متوجه شدید که به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهید، تعجب نکنید. این یک رفتار طبیعی برای خودشیفته‌ها است. از آنجا که آنها تمایل بسیار زیادی برای غالب و برتر بودن دارند، هرگز دوست ندارند که شما را با اعتماد به نفس ببینند. زیرا اعتماد به نفس باعث می‌شود که شما توانایی‌های خود را در معرض نمایش قرار دهید، چه بسا از نظر آنها دوست‌داشتنی‌تر و جذاب‌تر از آنها به نظر بیایید. پس، در نتیجه، آنها باید بال و پر شما را بچینند تا خود را بالا نگه دارند.
 
یک متخصص بهداشت روانی با اشاره به صفت «حسادت» در این افراد خودشیفته گفت:
افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند به شدت و به طور مرضی حسود هستند.وی افزود: این رفتار از آنجا نشأت می‌گیرد که مبتلایان نمی‌توانند دیگران را در جایگاهی بالاتر از خود ببینند و خود را لایق آن می‌دانند ویژگی دیگر این افراد، بهره‌کشی از دیگران است.
 

resohrab

عضو
یک متخصص بهداشت روانی با اشاره به صفت «حسادت» در این افراد خودشیفته گفت:
افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند به شدت و به طور مرضی حسود هستند.وی افزود: این رفتار از آنجا نشأت می‌گیرد که مبتلایان نمی‌توانند دیگران را در جایگاهی بالاتر از خود ببینند و خود را لایق آن می‌دانند ویژگی دیگر این افراد، بهره‌کشی از دیگران است.
مرسی بابت ارسال مطالب پرفایده :gol:
 

resohrab

عضو
افراد از خود راضی به انواع مختلفی تقسیم شده و همه در یک سطح نیستند؛
یک گروه خودشیفته هایی هستند با اعتماد به نفس پایین که بسیار آسیب پذیر می باشند و چنان در مقابل انتقاد آسیب پذیر هستند که با کوچک ترین انتقاد توسط دیگران، برای همیشه گروه دوستان و اطرافیان را ترک می کنند و نظرات آن ها را برنمی تابند.
گروه دوم خود شیفته هایی هستند که اعتماد به نفس بالایی دارند و به هیچ عنوان نمی توانند انتقادی را بپذیرند و بلافاصله انتقاد را به دیگران برمی گردانند.برخی از کارشناسان معتقدند که خودشیفتگی در برخی تیپ های شخصیتی مثل شخصیت های وسواسی برجسته است.
:w19:
 

&.....&

عضو

علت اختلال شخصیت خودشیفتگی

مشخص نیست چه چیزی باعث اختلال شخصیت خودشیفتگی می شود و علت اختلال شخصیت خودشیفتگی احتمالا پیچیده است.

اختلال شخصیت خودشیفتگی می تواند تحت عوامل زیر باشد:


  • محیط: عدم تطابق در روابط والدین و کودک، تحسین بیش از حد، انتقاد بیش از حد
  • ژنتیک: ویژگی های ارثی و سابقه خانوادگی👈همون زیست رو احتمالا میگه.:o:giggle:
  • نوروبیولوژی: ارتباط بین مغز و رفتار و تفکر
 
آخرین ویرایش:

&.....&

عضو

تشخیص اختلال شخصیت خودشیفتگی

برخی از ویژگی های اختلال شخصیت خودشیفتگی مشابه سایر اختلالات شخصیتی است. همچنین می توان بیش از یک اختلال شخصیت در یک فرد به طور همزمان تشخیص داده شود و این هم پوشانی اختلالات، می تواند تشخیص اختلال شخصیت خودشیفتگی را دشوارتر کند.
هیچ آزمایشگاه خاصی وجود ندارد که بتواند اختلال شخصیت خودشیفتگی را تشخیص دهد، اما پرتونگاری X و آزمایش خون ممکن است به رد شرایط دیگری که ممکن است باعث ایجاد علائم مشابه شود کمک کند. یک تشخیص اختلال شخصیت خودشیفتگی باید از معیارهای مندرج در دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)، منتشر شده توسط APA (انجمن روانپزشکی آمریکا) پیروی کند.

برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفتگی باید موارد زیر دیده شود:

  • ایده و اهمیت بیمار از خودش اغراق آمیز است.
  • خیالات درباره زیبایی، موفقیت و قدرت بر افکار فرد حاکم است.
  • افراد فکر می کند که خاص هستند و فقط به افراد “ویژه” مربوط می شوند.
  • آن ها همیشه باید تحسین شوند...
  • آن ها معتقدند که حق اکثر کارها را دارند...
  • آن ها از دیگران بهره می گیرند...
  • آن ها فاقد همدلی، توانایی احساس و تشخیص احساسات و نیازهای دیگران هستند.
  • آن ها به افراد دیگر حسادت می کنند.
  • رفتار آن ها همراه با غرور بسیار بوده و یا متکبر به نظر می رسند.
 

&.....&

عضو
درمان اختلال شخصیت خودشیفتگی

درمان اختلال شخصیت خودشیفتگی روان درمانی است. اگر شرایط جسمی یا روانی دیگری داشته باشید، ممکن است دارو درمانی برای شما هم تجویز شود.

روان درمانی

درمان اختلال شخصیت خودشیفتگی متمرکز بر گفت و گوی درمانی است که به آن روان درمانی هم گفته می شود.

روان درمانی می تواند به شما کمک کند تا:
  • یاد بگیرید که بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنید و روابط شما صمیمی تر، لذت بخش و با ارزش تر باشد.
  • علل بروز احساسات خود را بفهمید و تشخیص دهید چه عاملی شما را به سمت رقابت، بی اعتمادی نسبت به دیگران و تحقیر کردن آن ها سوق می دهد.
  • روابط شخصی واقعی و همکاری با دیگران را یادگرفته و بتوانید این روابط را حفظ کنید.
  • صلاحیت و توانایی واقعی خود را بشناسید و بتوانید انتقادها را بپذیرید و شکست ها را تحمل کنید.
  • توانایی خود را در درک و بیان احساسات خود افزایش دهید.
  • تأثیر موضوعات مربوط به عزت نفس خود را درک کرده و آن را بپذیرید.
  • تمایل خود را برای رسیدن به اهداف غیرواقعی و شرایط ایده آل رها کنید و روی اهداف واقعی و قابل دستیابی تمرکز کنید.
درمان می تواند کوتاه مدت باشد تا به شما در مدیریت استرس یا بحران کمک کند، این درمان می تواند بطور مداوم ارائه شود تا به شما در دستیابی و حفظ اهداف تان کمک کند.

اغلب اوقات، درمان شامل اعضای خانواده یا اطرافیان شما هم می شود و می تواند برای آن ها هم مفید باشد.
 

Similar threads

بالا