شبهه: همه موجودات زوج نیستند، چرا قرآن می گوید ز‌وجند؟!

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

و از هر چیزى جفت هم آفریدیم (مانند نر و ماده در حیوانات و گیاهان) شاید متذكر شوید (كه زوجیت و شركت از صفات ممكن است نه واجب)



متن و ترجمه‌ی آیه مورد بحث، به شرح ذیل است:
«وَمِن كُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (الذاریات، 49)
و از هر چیزى جفت هم آفریدیم (مانند نر و ماده در حیوانات و گیاهان) شاید متذكر شوید (كه زوجیت و شركت از صفات ممكن است نه واجب)
اگر به آیه فوق دقت کنیم، خداوند متعال فرمود همه چیز را «زوج» آفریدم، اما نفرمود که از همه چیز «نر و ماده»ای آفریدم. لذا ما نباید به هر چیزی به دید «جنسیتی» بنگریم.
اگر گفته شد عدد دو زوج است، معنایش این نیست که لابد عدد یک زوجه است و آن مذکر و این مۆنث است و لابد از لقاح بین آنها، عدد سه به وجود می‌آید که مۆنث است.
یا اگر گفته شد: یک جفت کفش، معنایش آن نیست که باید یک لنگه‌ی آن مذکر باشد و لنگه‌ی دیگرش مۆنث باشد.
البته تردیدی نیست که «مۆنث و مذکر» نیز از مصادیق زوجیت هستند و در بسیاری از آیات قرآن کریم «زوج» به همین معنا به کار رفته است، اما عمومیت ندارد.
به عنوان مثال آنجا که منظور زوجیت جنسیتی انسان است، تصریح می‌فرماید که از نوع نر و ماده هستند که هر دو از نطفه‌ای که به رَحِم ریخته می‌شود پدید می‌آیند:
«وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى * مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى» (النّجم، 45 و 46)
و اوست كه دو جفت (دو صنف) نر و ماده را بیافرید* از نطفه‏اى آن گاه كه در رحم ریخته شود

اما «زوج» همیشه و در همه جا به معنای نر و ماده نیست، بلکه به معنای دوتایی شدن نیز هست، یعنی با هم جمع شدن اصناف مختلف و متنوع یک گروه. لذا به هر چیزی که مشابه و قرینه یک دیگر باشند (مثل نر و ماده) زوج گفته می‌شود – به هر دو چیزی که مقارن یک دیگر باشند (مثل یک جفت جوراب، کفش و ...) زوج گفته می‌شود - به هر چیزی که مقارن دیگری و متضاد آن باشد (مثل اقطاب مثبت و منفی یا شب و روز) زوج اطلاق می‌گردد ... و الزامی ندارد که حتماً نر و ماده باشند. «زوج» در بسیاری از آیات معنای اَشکال و انواع نیز می‌دهد. چنان چه ما نیز در زبان فارسی، هر گاه گفتیم زوج یا جفت، منظورمان نر و ماده نمی‌باشد.
پس، از نر و ماده گرفته تا جاذبه و دافعه – مثبت و منفی – شب و روز – نور و ظلمت – دنیا و آخرت – بهشت و جهنم – عقل و جهل – سبک و سنگین – گرمی و سردی - مادی و غیر مادی و حتی قبل و بعد و ...، همه زوج یک دیگر هستند و از هر حقیقتی، زوجی آفریده شده است و هیچ یک از آفریده شدگان از این قاعده مستثنی نیستند. لذا فرمود: ««وَمِن كُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ». و البته این خود دلیل بر آن است که تنها آفریدگار است که زوج ندارد، شریک ندارد، مثل و مانند ندارد، ضد ندارد ... و از کلیه صفات مخلوقات منزه (سبحان) است.
امام علی علیه‌السلام: خداوند میان چیزهایی که با هم دشمن‌اند، الفت برقرار کرده و میان چیزهایی که با هم الفت دارند، دوری افکنده و با جدایی افکندن میان آنچه با هم الفت دارند، دلالت بر جدایی افکننده و با الفت دادن میان آنچه با هم در تضاد هستند، دلالت بر تألیف کننده‌ی آنها نمود و این همان چیزی است که خداوند در کتاب خود فرمود: «وَ مِن کُلِّ شِیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ»

نگاهی به واژه‌ی زوج در چند آیه: «احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا یَعْبُدُونَ» (الصافات، 22)
(به فرشتگان دستور مى‏رسد) كسانى را كه (به واسطه شرك و عناد در كفر) ستم كرده‏اند و هم مسلكانشان و آنچه را كه به جاى خداوند مى‏ پرستیدند گرد آورید
بدیهی است که در این آیه، منظور از «اَزْوَاجَهُمْ»، همسران ظالمین نمی‌باشند، هر چند که همسر نیز می‌تواند از مصادیق زوج باشد. بلکه معنای آن «همراهان، همردیفان، هم سران، همفکران، هم هدفان و جفت‌ها» می‌باشد. تردیدی نیست که منافی عدل الهی است اگر قرار باشد، آسیه با فرعون یا حضرت لوط با همسر بی‌ایمانش یا امام حسن علیه السلام با جعده که قاتلش بود محشور گردد.
توجه به این نکته‌ی مهم ضروری است که اگر انسان شیء واحد نیست، اگر به تمامی اجزای درونی و بیرونی خود احتیاج دارد، پس، نه به تنهایی هدایت می‌شود و به کمال می‌رسد و نه به تنهایی راه کفر، شرک، نفاق، ظلم و هلاکت را بر گزیده و می‌پیماید. لذا هر کس با جفت خود، با هر کس و هر چیزی که با آنها جفت و عجین بوده (حتی بت، یا کارگزاران، یا عوامل و ...) محشور می‌شود.

«وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً » (الواقعه، 7)
و شما (مكلّفان) به سه گروه تقسیم شوید.
دقت شود که در این آیه، زوج را سه گانه آورده است. یعنی شماها به سه گروه تقسیم می‌گردید، نه این که شما و همسرانتان به سه گروه تقسیم می‌گردید. چنان چه مرحوم آیت الله علامه طباطبایی در المیزان ذیل این آیه می‌نویسند:
«وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً" كلمه" زوج" به معناى صنف است، پس ازواج سه‏گانه یعنى اصناف سه‏گانه، و خطاب در این جمله كه مى‏فرماید:" در آن روز شما اصنافى سه‏گانه خواهید بود»
[h=2]آیه‌ی «وَمِن كُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» در احادیث و روایات:[/h]امیرالمۆمنین، امام علی علیه‌السلام:
خداوند میان چیزهایی که با هم دشمن‌اند، الفت برقرار کرده و میان چیزهایی که با هم الفت دارند، دوری افکنده و با جدایی افکندن میان آنچه با هم الفت دارند، دلالت بر جدایی افکننده و با الفت دادن میان آنچه با هم در تضاد هستند، دلالت بر تألیف کننده‌ی آنها نمود و این همان چیزی است که خداوند در کتاب خود فرمود: «وَ مِن کُلِّ شِیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ.» (بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج 4، ص 305)
پس، از نر و ماده گرفته تا جاذبه و دافعه – مثبت و منفی – شب و روز – نور و ظلمت – دنیا و آخرت – بهشت و جهنم – عقل و جهل – سبک و سنگین – گرمی و سردی - مادی و غیر مادی و حتی قبل و بعد و ...، همه زوج یک دیگر هستند و از هر حقیقتی، زوجی آفریده شده است و هیچ یک از آفریده شدگان از این قاعده مستثنی نیستند

امام رضا علیه‌السلام: «بمضادته بین الاشیاء عرف ان لاضدله ، بمقارنته بین الاشیاء عرف ان لا قرین له ، ضاد النور بالظلمة ، والیبس بالبلل ، والخشن باللین ، والصرد بالحرور، مولفا بین متعادیاتها مفرقا بین متدانیاتها، دالة بتغریقها على مفرقها، وبتاءلیفها على مولفها، وذلك قوله : «وَ مِن کُلِّ شِیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ» .( تفسیر نورالثقلین ، جلد 5، ص 130)
ترجمه: (خداوند) اشیاء جهان را متضاد آفریده تا روشن شود براى او ضدى نیست و آنها را با هم قرین ساخته تا معلوم شود قرینى براى او نیست ، نور را ضد ظلمت ، و خشكى را ضدترى ، و خشونت را ضد نرمش ، و سرما را ضد گرما قرار داده ، در عین حال اشیاء متضاد را جمع كرده و موجودات نزدیك به هم را از هم جدا نموده تا این جدایى دلیل بر جدا كننده و آن پیوستگى دلیل بر پیوند دهنده باشد و این است معنى آیه : «ومن كل شى ء خلقنا زوجین لعلكم تذكرون». (‌تفسیر نورالثقلین ، جلد 5، ص 130)

امام رضا علیه‌السلام:
«ولم یخلق شیئا فردا قائما بنفسه دون غیره للذى اراد من الدلالة على نفسه واثبات وجوده فالله تبارك وتعالى فرد واحد لا ثانى معه یقیمه ولا یعضده ولا یكنه ، والخلق یمسك بعضه بعضا باذن الله ومشیته» .( بحارالانوار، جلد 10، ص 316)
ترجمه: و (خداوند) چیزى را نیافریده كه فرد و قائم به نفس باشد و نیاز به غیر خود نداشته باشد. چنین كرد تا مردم را به خویش ‍راهنمایى كند و هستى خود را اثبات نماید. پس خداوند تبارك و تعالى تنهایى است كه چیز دیگرى با او نیست كه هستى او به آن بستگى داشته باشد و او را كمك كند و مستور دارد و آفریده ها همه هر كدام ، دیگرى را مى گیرند، هستى هر یك قائم به هستى دیگرى است و اتصال آنها به فرمان و خواست خداوند است‌.
 

M.Reza2008

عضو جدید
بعضی مخلوقات در ظاهر جفتی ندارن؛ مثل زمان. البته ممکنه برای اون هم جفتی باشه به اسم لازمان، موقعیتی که زمانی وجود نداره
ولی فکر نمی کنم جفت در اینجا به معنای دوتا بودن از یه چیزی باشه؛ بلکه یک مخلوق باید یک مخلوق متضاد و درعین حال مکمل خودش داشته باشه. مثل همون شب و روز و خوبی و بدی و ... .
ولی چه مخلوقی متضاد و در عین حال مکمل زمان هست؛ آیا همونطور که میدونیم بدی، شب، سرما و ... در نبود خوبی، روز، گرما و ... ایجاد میشن، در نبود زمان هم متضادش ایجاد میشه؟ در اونصورت باید یه پله بالاتر بریم و به سطحی برسیم که زمانی توش نباشه؛ که فقط یک موقعیت میتونه باشه که اونم عرش خداوندیه و پایین تر از اون همه مخلوقات در تسخیر زمانند.
برای روح انسان چه جفتی وجود داره؟ فکر نمی کنم این یکی نیازی به مکمل داشته باشه
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنده فکر میکنم به این سوال میشه اینطوری نیز پاسخ داد:

آخره آخره آخره همه ی موجودات چیه؟ پروتون و الکترون ، پس مبنا جفته ، پس هرچی وجود داره جفته
 

Similar threads

بالا