سینما کلاسیک

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سه فیلم کوتاه از کارهای اولیه ماکس لندر:


اسکیت باز ناشی Les débuts d'un patineur 1907
ماکس با شور و شوق فراوان در یک روز زمستانی پوشیده از برف، تصمیم می گیرد اسکیت بازی کند. او که در آغاز، اعتماد به نقس زیادی داشت، دست و پایش را گم می کند و مرتبا یا خودش زمین می خورد یا دیگران را زمین می زند...
این فیلم کوتاه که مدت آن کمی بیش از 5 دقیقه است، از همان نوع کمدی های بسیار قدیمی است که با وجود اهمیت زیادی که از نظر تاثیرگذاری بر آثار بعدی دارند، امروزه اصلا خنده دار نیستند. عامل خنده در اینجا زمین خوردن های پی در پی ماکس و دیگران روی برفهاست، که مسلما در زمان ساختش موضوع جالبی بوده است. از همین دست حرکات، البته به صورت ارتقا یافته تر را بعدا در آثار چاپلین و دیگران بسیار دیده ایم. آنچه جالب است احساسات مختلفی است که ماکس در همین فیلم چند دقیقه ای از خود نشان می دهد: از تلاش و میل به پیشرفت گرفته تا ناامیدی و در نهایت حتی میل به انتقام گرفتن! این فیلم به زمانی برمی گردد که ماکس لندر تقریبا دیگز تقریبا در شخصیت و تیپ کمدی خود جا افتاده بود و به چهره آشنایی تبدیل شده بود. *****
اولین سیگار ماکس Le premier cigare d'un collegian 1908
ماکس سیگار پدرش را کش می رود و برای اینکه در بیرون از خانه، زن جوانی را تحت تاثیر قرار بدهد، سعی می کند در مقابل او به آن سیگار پک بزند. هر چند سیگار باعث می شود حالش بد شود و آنقدر سرفه کند که از حالت طبیعی خارج شود. ماکس تا حدی کنترل خود را از دست می دهد که اصلا نمی فهمد چه کار می کند و حتی اشتباهی وارد خانه فرد دیگری می شود! مثل بسیاری از آثار ماکس لندر، در این فیلم پنج دقیقه ای نیز، ماکس در نهایت به نتیجه مورد نظر خود نمی رسد و از این جهت باید به او خندید. با توجه به اینکه ماکس در اثر مصرف یک نخ سیگار کارش به جایی می رسد که تعادل خود را از دست داده و به این سو و آن سو می افتد، این فیلم برای بیننده امروز بسیار اغراق آمیز است، با این وجود از میمیک چهره دلپذیر ماکس که نشان دهنده تغییر احساس او از اعتماد به نقس به تردید و در نهایت شرمندگی از خیط شدن است، نمی توان گذشت.
ماکس لندر زمانی که این فیلم را ساخت، هنوز کارگردانی آثار خود را شروع نکرده بود. بعضی حرکت های ماکس در اینجا، بیننده را بسیار به یاد چارلی چاپلین می اندازد، یا شاید بهتر است گفته شود بعضی حرکات چارلی چاپلین باید بیننده را به یاد ماکس لندر بیاندازد! *****
شلوار پاره Mon pantalon est décousu 1908
ماکس که برای رفتن به مهمانی آماده می شود، بعد از پوشیدن شلوارش، متوجه پارگی آن می شود و بدون اینکه آن را دربیاورد، سعی می کند به هر صورتی که هست آن را تعمیر کند! هر چند این ترفندها کارگر نمی شود و در مهمانی دوباره پارگی نمایان می شود. حالا ماکس بدجوری در مخمصه افتاده چون ظاهرا این پارگی به این راحتی ها پنهان نمی شود...!

در این فیلم که مدت زمان آن کمی بیش از 4 دقیقه است، ماکس لندر به جای زمین زدن و زمین خوردن، سراغ مساله کوچکتری می رود و سعی می کند با استقاده از آن خنده را در مخاطب خود برانگیزد. لندر با این کار خود نشان می دهد که چگونه می توان با استفاده از موضوعات ساده و پیش پاافتاده یک فیلم کوتاه کمدی ساخت. در مقایسه با دو فیلم قبلی، این فیلم ایده ناب تری دارد که می شد در صورت طولانی تر بودن فیلم آن را بیشتر پرورش داد
 

Similar threads

بالا