سنگ شناسی

morteza_420

عضو جدید
سنگ شناسی آذرین
بافت Texture
بافت سنگهاي آذرين به اندازه، شكل ،چگونگي قرار گرفتن و رابطه فيزيكي كانيهاي موجود در سنگ اشاره مي كند.
برخي سنگها از بلورهاي بسيار دانه درشت ساخته شده اند ، بلورهاي سازنده برخي ديگر بسيار ريز بوده و گروهي مخفي بلور و يا فاقد بلور مي باشند.
به طور كلي سنگ‌هاي آذرين داراي يكي از بافت‌هاي درشت بلور،ريز بلورو يا شيشه‌اي هستند.

بافت پورفيري
بافت پورفيري يكي از معمولي‌ترين و فراوانترين بافتهاي سنگهاي آتشفشاني است.
در اين سنگها بلورهاي درشت در يك زمينه‌‌ي ريزدانه و يا شيشه‌اي قرارگرفته‌اند. اين اختلاف اندازه‌‌ي بين بلورها و زمينه سنگ ناشي از تغيير شرايط تبلور ماگما است. بلورهاي درشت در اعماق زمين به آرامي شكل مي‌گيرندو در اثر خروج ناگهاني مواد مذاب و سردشدن سريع آن در سطح زمين، زمينه‌ دارند ريزبلور يا شيشه‌اي شكل مي‌گيرد.
اين بافت معمولاً در سنگهاي آتشفشاني، دايكها، سيلها، و يا توده‌هاي نفوذي كوچك ديده مي‌‌شود.

بافت پورفیری

بافت درشت بلور
در اثر انجماد آرام مواد مذاب در اعماق زمين،بلورها فرصت كافي براي رشد پيدا مي كنند و گاهي طولشان به چندين سانتي متر نيز مي رسد. اين نوع بافت فاقد بخش شيشه‌اي و غير متبلور بوده و كاني‌هاي سازنده آن داراي شكل بلورشناسي مشخصي هستند. بافت‌هاي درشت بلور انواع مختلفي چون بافت دانه‌اي،بافت پگماتيتي ،بافت كروي و ... دارند.
بافت پگماتیتی

بافت ريز بلور
اين نوع بافت مخصوص سنگ‌هاي آذرين بيروني (آتشفشاني)،دايكها،سيلها و سطح خارجي توده‌هاي نفوذي است. در اين نوع بافت كه در اثر انجماد سريع ماگما پديد آمده است گاهي بلورهاي دانه ريز با چشم غير مسلح قابل تشخيص نمي‌باشند.
از انواع بافت ريز بلور مي‌توان به بافت دانه‌اي ريز بلور اشاره كرد كه مشخصات بافت دانه‌اي درشت بلور را در مقياس كوچكتر دارا مي‌باشد.

بافت ریز بلور
در اين نوع بافتها فضاي بين بلورها را شيشه و يا خميره‌اي با بلورهاي بسياردانه ريز پر نموده است.
بافت شيشه‌اي Hyaline
در اين نوع بافت تقريبا تمامي سنگ غير متبلور و شيشه‌اي است. اين بافت بيانگر سرد شدن بسيار سريع ماگما است و در ماگماهاي بازالتي بيشتر از ماگماهاي اسيدي و خنثي ديده مي‌شود.
شكل و ساخت توده‌های ماگمايی
مواد آتشفشانی بر اساس انجماد در اعماق و يا سطح زمين اشكال متنوعی پديد می‌آورند.
توده‌های آذرين بيرونی عمدتاً مخروط آتشفشانی، گدازه‌ و مواد تخريبی يا آذرآواری را ايجاد می‌كنند.

مواد آذر آواری
توده‌های آذرين درونی نسبت به سنگ‌های اطراف خود (سنگ‌های درونگير) اشكال متفاوتی ايجاد می‌نمايند كه بر حسب وضعيت نسبت به لايه‌بندی سنگ‌های رسوبی و يا شيستوزيته (تورق) سنگ‌های دگرگونی مجاور خود به دو دسته‌ی توده‌های نفوذی هم‌شيب و دگرشيب يا متقاطع تقسيم می‌گردند.

باتوليت Batholithe
Bothos به معنی عميق و lithos به معنی سنگ می باشد.
باتوليتها توده های آذرين نفوذی بسيار بزرگی هستند كه وسعتي بالغ بر 100 كيلومتر مربع را اشغال می كنند.
با افزايش عمق، وسعت باتوليتها افزايش می يابد و در زير آنها مواد رسوبی ديده نمی شود.

باتولیت در نوادا
حجم ماگمای سازنده اين توده ها به قدری زياد است كه انجماد كامل آن گاهی ميليونها سال به طول می انجامد . توده های كوچك باتوليت كه وسعتی كمتر از 100 كيلومتر مربع داشته باشند،استوك خوانده می شوند.
دايك dike
توده‌های نفوذی لايه‌ای شكل كه طبقات در بر‌گيرنده‌ی خود را قطع می‌كنند و نسبت به آنها به صورت زاويه دار قرار می‌گيرند. ضخامت دايك بين چند سانتی‌متر تا چندين متر و طول آن ممكن است به دهها كيلومتر برسد. به دليل مقاوم‌تر بودن جنس اين توده‌ها نسبت به سنگ‌های اطرافشان، پس از فرسايش به صورت ديواره‌ای ديده می‌شوند. مدت انجماد كامل ماگما در دايك‌های سطحی به چند روز و در دايك‌های عميق به صدها سال می‌رسد.

دایک

لاكوليت

در اثر تزريق مواد به درون لايه‌های رسوبی اشكالی شبيه به عدسی پديد مي‌آيد به گونه‌ای كه سطح محدب آن به سمت بالا و سطح مسطح ان به سمت پايين قرار می‌گيرداين اشكال ر اكه با سنگ‌های درونگير خود هم شيب بوده و ممكن است قطرشان به چندين كيلومتر و ضخامتشان به يك كيلومتر برسد لاكوليت ناميده می‌شوند. لاكوليت‌ها نسبت طول به ضخامت آنها كمتر ازده بوده و طبقات رويی آنها معمولاً گنبدی شكل هستند.

لاکولیت

لوپوليت lopolith
توده‌های نفوذی پياله مانندی كه به صورت هم‌شيب با طبقات درونگير خود ايجاد می‌شوند و سطح بالای آنها مقعر و سطح زيرينشان محدب است.
گاهی قطرلوپوليت‌ها به صد كيلومتر و ضخامت آنها به یک كيلومتر نيز می‌رسد.

لاپولیت

فاكوليت phacolite

فاكوليت‌ها توده‌های نفوذی هم شيبی هستند كه لولای چين و فضای بين طبقات چين خورده را پر می كنند و در قله تاقدسيها و يا قعر ناوديسها ديده می شوند.

سيل sill

توده‌های نفوذی با ضخامت كم و به صورت صفحه‌ای هستند كه به موازات طبقات رسوبی يا شيستوزيته ( تورق‌) سنگ‌های دگرگونی تزريق شده‌اند.
سيلها، بافت متراكم و بدون حفره داشته و از نظر اندازه‌ی بلورهای سازنده دارای ساخت يكنواخت می‌باشند.
سن اين لايه‌ها همواه از سنگ‌های درونگيرشان كمتر است و به كمك اين مشخصه می‌توان آنها را از گدازه‌ها كه تنها از لايه‌های زيرين خود جوانترند تشخيص داد.
نسبت طول به ضخامت در سيل‌ها بيشتر از ده می‌باشد.

مشخصات ماگما

تركيب : ماگما از عناصرSi, Al , Ca, Na, K, Fe, Mg, H, o تشكيل شده است.
مهمترين تركيبات موجود در ماگما H2o,Cao,AL2o3,Sio2

AL2O3
سنگهاي آذرين دروني نمي‌تواند معرف خوبي براي تركيب شيميايي ماگما باشند چون كانيهاي مختلف بسته به نقطه انجماد خود در مراحل مختلف از ماگما جدا مي‌شوند و سنگهاي متفاوتي را تشكيل مي دهند. به همين خاطرنماينده و نشانگر قسمت خاصي از ماگما مي‌باشد ولي اگر گدازه به سرعت سرد شود در اين حالت مراحل تفريق ماگما صورت نگرفته و اين دسته سنگها به تركيب واقعي ماگما نزديك‌تر هستند. با بررسي اين دسته گدازه‌ها آنها را به سه دسته كلی كه چهل و پنج تا هفتاد و پنج درصد وزني آنها را سليس تشكيل مي‌دهند تقسيم كرده‌اند.

1-) ماگماي بازالتي (ماگماي بازيك ) 2-) ماگماي آنذريتي (ماگماي حد واسط) 3-)ماگماي ريوليتي (ماگماي اسيدي).

ماگمای بازالتی
گازهاي محلول در ماگما در حدودپنج درصد ماگما را تشكيل مي‌دهند. تعيين نوع و مقدار واقعي آنها بسيار مشكل است ولي مي‌توان مهمترين آنها را گازها، بخار آب همراه با دي‌اكسيدكربن دانست كه نود درصد گازهاي خروجي آتشفشانها را تشكيل مي‌دهد. از جمله اين گازها در ماگما ازت، كلر، گوگرد و آرگون مي‌باشند.
از مطالعات به عمل آمده در مورد منشاء بخارات آب ماگما چنين برداشت مي‌شود كه تمام بخار آب خارج شده از آتشفشان به صورت محلول در ماگما نبوده بلكه مقداري از آن از تبخير آبهاي زيرزميني در نتيجه حرارت ناشي از ماگما حاصل شده است.
دما : دما در ماگماي گرانيتي و بازالتي متفاوت است. دماي ماگما از هشتصد تا هزارو دویست درجه متغير مي‌باشد.

گرانروي : گرانروي ماگماهاي مختلف متفاوت است هر چه گرانروي زياد شود سياليت آن كاهش مي‌يابد. گرانروي بستگي با تركيب شيميايي، درصد سيليس، دما، فشار، بخارات و گازهاي مخلوط در ماگما و فاز جامد ماگما دارد.
سنگ‌هاي آذرين

آندزيت
سنگ‌هاي آذرين بيروني هستند كه از ماگما‌هاي آندزيتي ( بازيك ) توليد مي‌شوند. ماگما‌هاي آندزيتي معمولاً از آتشفشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هاي استراتوولكان به صورت گدازه با دماي بين نهصدتاهزاروصددرجه‌ي سانتيگراد خارج مي‌شوند و مي‌توانند منطقه‌اي در حدود چندين كيلومتر را بپوشانند. اين ماگماها مي‌توانند فوران‌هاي انفجاري بسيار قوي همراه با مقدار زيادي مواد پيروكلاستيك توليد نمايند. آندزيت‌ها سنگ‌هاي دانه‌ريز و تقريباً روشن مي‌باشند كه كاني‌ها اصلي سازنده‌ي آنها ( پلاژيوكلاز، پيروكسن، آمفيبول و بيوتيت ) در زمينه‌اي خاكستري رنگ تا سياه قرار گرفته است.


 

morteza_420

عضو جدید
پلاژیوکلاز
آندزيت‌ها به دليل مقاومت‌ زياد در مقابل عوامل جوي درساختمان‌‌سازي به عنوان سنگ‌نما بكار برده مي‌شوند.

آندزیت

بازالت ( سياه سنگ)
يك سنگ سخت و سياه و دانه ريز ولكانيكي با كمتر ازپنجاه و دو درصدسيليس(SiO2) است. بافت سنگ‌هاي بازالت مي‌تواند حفره‌دار و يا متراكم باشد. ماگماهاي سازنده اين سنگها به دليل كم بودن ميزانSiO2 ،ويسكوزيته‌ كمي دارند. به همين دليل گدازه‌هاي بازالتي بر روي زمين مي‌توانند سطحي تا حدودبیست کیلومتر را بپوشاند.

بازالت
بازالت‌ها كه معادل بيروني گابرو به شمار مي‌روند فراوانترين سنگ آذرين بيروني در پوسته اقيانوس‌ها هستند در صورتي كه ماگماي بازالتي در زير آب فوران نمايند اشكال ويژه‌اي را كه به گدازه‌هاي بالشتي(Pillow lava) معروفند ايجاد مي‌‌كند. وجود اين اشكال در توالي‌هاي سنگي قديمي در شناسايي محيط‌هاي دريايي و آبي قديمي به زمين‌شناسان كمك فراواني مي‌كند.

گدازه های بالشتی
فراوانترين كاني‌هاي سازنده‌ي اين عبارتند از، اليوين، پيروكسن و پلاژيوكلاز. رنگ بازالت بر اساس ميزان و نوع كاني‌هاي موجود در سنگ بخصوص اليوين مي‌تواند از خاكستري روشن تا خاكستري تيره و سياه تغيير نمايد.
دماي گدازه‌هاي بازالتي معمولاً بين هزاروصد تا هزارودویست و پنجاه درجه‌ي سانتيگراد مي‌باشد.
در صورتي كه گدازه‌هاي بازالتي به سرعت سرد شوند يك نوع شيشه‌ بازالتي سياهرنگ مي‌سازد كه تاكي‌ليتtachylite ناميده مي‌شوند.

تاکیلیت

ديوريت
ديوريت يك سنگ حد واسط دانه درشت و ندرتاً نهانبلوراست كه رنگ آن معمولاً متمايل به سبز مي‌باشد.
كاني‌هاي اصلي سازنده‌ي اين سنگ عبارتند از كوارتز، پلاژيوكلاز، فلدسپات، آمفيبول و بيوتيت. ديوريت از كلمه‌اي يوناني به همين شكل به معني تشخيص دادن گرفته شده است. اين سنگ در تزئين ساختمان‌ها و بناها كاربرد فراوان دارد.

دیوریت

گابرو
گابروها سنگ‌هاي آذرين دروني سخت، تيره، دانه درشت و بازيكي هستند كه درشتي بلور آنها بيانگر سردشدن آرام مواد مذاب در درون زمين است گاهي مي‌توان آثار جريان مواد مذاب را در اين سنگ مشاهده نمود.
گابرو فراوانترين و معمولي‌‌‌‌‌‌ ترين سنگ‌هاي پلوتونيك در پوسته‌ي اقيانوس‌ها و بعد از گرانيت‌ها، فراوان‌ترين سنگ‌هاي پلوتونيك در نواحي قاره‌اي محسوب مي‌شوند.
پيروكسن و پلاژيوكلاز دو كاني اصلي سازنده‌ي اين نوع سنگ به شمار ‌مي‌روند.
نام آن از كلمه‌اي ايتاليايي به همين شكل گرفته شده ‌است.

گرانيت ( سنگ خارا ):
فراوانترين و معمولي‌ترين سنگ پلوتونيك در نواحي قاره‌اي كه سازنده‌ي بزرگترين باتوليت‌هاي جهان محسوب ‌مي‌شوند.
با توجه به گرانيتي بودن پوسته‌ي قاره‌ها مي‌توان نتيجه گرفت كه اغلب اين سنگ‌هاي اسيدي از ذوب پوسته تشكيل شده‌اند. گرانيت‌ها سنگ‌هايي به رنگ روشن با كوارتز فراوان ( حداقل 25% ) و دانه درشتند. طول بلور كاني‌هاي سازنده‌ي اين سنگ‌ها ممكن است به چندين سانتي‌متر نيز برسد وجود اين بلورهاي درشت تجزيه سنگ را تسهيل كرده و در اثر تجزيه فلدسپات، آنها به كائولن تبديل مي‌‌شود .

ساختار کائولن
كاني‌هاي اصلي سازنده‌ي آنها عبارتند از كواتز، فلدسپات، آمفيبول و بيوتيت.
كاني‌هاي آپاتيت، زيركن، تورمالين، توپازو ....... به صورت كاني‌هاي فرعي در گرانيت‌ها يافت مي‌گردند.
سختي‌ و مقاومت‌ گرانيت‌ سببب شده كه از آن به طور گسترده در تزئين ساختمان‌ها و سنگ‌فرش پياده‌رو‌ها و .... به عنوان سنگ نما استفاده گردد.
نام گرانيت از كلمه گرانوم Granum به معني دانه گرفته شده ‌است.

كيمبرليت Kimberlite
يك نوع سنگ آذرين تيره رنگ، فاقد فلدسپات و داراي كاني‌هاي كربناته و فلوگوپيت است.
اين سنگها به صورت برش‌هاي انفجاري پركننده‌ي دودكش‌ها و يا در برخي از دايك‌ها و سيل‌ها يافت مي‌گردند.
كيمبرليت در سطح زمين به آساني تجزيه شده و به صورت سنگي سست و به رنگ خاكستري مايل به آبي ديده مي‌شود.
در برخي نقاط جهان مانند آفريقاي جنوبي كيمبرليت‌ها منابع اقتصادي الماس به شمار مي‌رود.

ريوليت
يك سنگ آتشفشاني اسيدي به رنگ روشن با بيش ازشصت و هشت درصدSiO2 است كه معادل بيروني (آتشفشاني) سنگهاي گرانيتي محسوب مي‌شود و مانند آنها در مناطق قاره‌اي يافت مي‌گردد.
كاني‌هاي اصلي سازنده‌ اين سنگ‌ عبارتند از كوارتز، فلدسپات و بيوتيت كه قبل از فوران ماگما متبلور شده‌اند اغلب در زمينه‌اي شيشه قرار دارند و حكايت از انجماد سريع مواد پس از فوران دارد. ريوليت در فورانهايي با دماي بين هفتصد تا هشتصدوپنجاه درجه سانتي‌گراد ديده مي‌شود.
 

morteza_420

عضو جدید
سنگ شناسی دگرگونی

آمفيبوليت Amphibolites

نوعي سنگ دگرگوني با آمفيبول فراوان، به رنگهاي سبز روشن تا تيره و سياه است كه معمولا در اثر دگرگوني ناحيه‌ گابرو ( هورنبلند + پلاژيو كلاز ) به وجود مي‌آيد. آمفيبولها سختي زيادي داشته و بدليل مقاومت زياد در مقابل عوامل جوي جهت تزئين بنا به كار مي‌روند. از دگرگوني سنگ‌هايي با تركيب مختلف از جمله سنگ‌هاي حد واسط ، آهك‌ها و دولوميت‌هاي ناخالص ، مارن‌ها و حتي از آهك‌هاي خالصي كه تحت تاثير متاسوماتيسم سيليسي ؤ منيزيم و آهن قرار گرفته باشند بوجود مي‌آيد.

آمفیبولیت
مجموعه‌هاي چاپدوني ، بنه شور و تاشك در يزد ، اسفندقه، سيرجان، ده‌بيد ( صفاشهر ) ، اراك، گلپايگان، سبزوار، بشاگرد، خوي، تربت‌حيدريه، نمونه‌هاي از مناطقي هستند كه در آن‌ها آمفيبوليت شناسايي شده است.
اكلوژيت Eclogite
دركيمبرليتها و بعضي از بازالتها، سنگهايي به صورت قطعات بيگانه ديده مي‌شود كه عناصر اصلي سازنده آن پيروكسن و گارنت قرمز است. اين سنگ خوش رنگ كه بلورهاي درشتي دارد و در دگرگوني‌هاي شديد ناحيه‌اي به وجود مي آيند . اكلوژيت يا پيروكنسيت خوانده مي‌شود. اكلوژيتها با چگالي3/4 تا 3/5 گرم بر سانتي‌متر مكعب در فشار زياد و اعماق پوسته يا گوشته فوقاني به وجود مي‌آيند، و از نظر تركيب شيميايي بسيار شبيه سنگهاي آذريني مانند بازالت و گابرو هستند . اكلوژيت‌ها تنها در شرايط بدون آب بوجود مي‌‌آيند از اينرو كاملا بي آب هستند.

اکلوژیت
در زون دگرگوني سنندج - سيرجان ( نيريز - گل گهر ) ، جنوب بيرجند ( مختاران ) احتمال وجود اكلوژيت وجود دارد ولي بطور مستند كه بر پايه‌ي مطالعات كامل سنگ‌شناسي ، كاني شناسي و ژئو‌شيمائي باشد، گزارش نشده‌اند.
اپيدوتيت
نوعي سنگ دگرگوني است كه در اثر فشرده شدن بلورهاي اپيدوت و كوارتز تشكيل مي‌شود و بيشتر در اثر دگرگوني گابرو به وجود مي‌آيد.

اپیدوتیت
گنيس Gneisses
نوعي سنگ دگرگوني فولياسيون‌دار با نوارهاي موازي است كه طول كاني‌هاي سازنده آن مانند كوارتز و فلدسپاتها بين چند ميليمتر تا چندين سانتيمتر متغير است. گنيس در اثر تاثير شديد دگرگوني بر روي برخي از سنگ‌هاي رسوبي مانند ماسه سنگ‌ها و كنلگومرا‌هاي فلدسپات‌دار و يا سنگ‌هاي آذريني چون گرانيت‌ها و ريوليت‌ها حاصل میشوند. در مناطقي تحت تاثير دگرگوني‌هاي ناحيه‌اي قرار گرفته‌اند به وجود مي‌آيد. اين سنگ‌ها پس از شيت فراوان‌ترين سنگ‌هاي دگرگوني سطح زمين به شمار مي‌روند.

گنیس
به گنيس‌هاي داراي منشا رسوبي پاراگنيس و به گنيس‌هاي داراي منشاء آذرين ارتوگنيس مي‌گويند.
در اكثر اوقات ، كاني‌هاي آهن و منيزيم‌دار ، به ويژه بيوتيت و هورنبلند كه از عمده‌ترين كاني‌هاي تيره رنگ گنيس به حسات مي‌آيند به صورت نوارهاي موازي ديده مي‌شوند. در نوعي از گنيس كه به نام گنيس چشمي معروف است كوارتز و فلدسپات به صورت چشم‌ها يا عدسي‌هاي درشت‌تري در متن سنگ ديده مي‌شوند.

بیوتیت
بر اساس تركيب كاني‌شناسي گنیسها مانند نوع كاني‌هاي كلريت ، ميكا ، سيلكات‌هاي آلومينيوم و .... مي‌توان تركيب شيميايي و كاني‌شناسي سنگ مادر و شرايط فيزيكي مؤثر در طول دگرگوني را شناسايي كرده و مورد بررسي قرار داد.
اكثر اوقات كاني‌هاي آهن و منيزيم‌دار ، بويژه بيوتيت و هورنبلند كه از كاني‌هاي اساسي تيره‌ رنگ گنيس به حساب مي‌آيند به صورت نوار‌هاي موازي ديده مي‌شوند.
گاهي از انواع مقاوم و زيباي گنيس به عنوان سنگ نما در ساختمان‌سازي استفاده مي‌شود.
در بسياري از نقاط ايران مانند طرقبه در شمال مشهد ، جنوب دامغان ، شمال شرق يزد و در مسير كرمان انواع متفاوتي از گنيس‌ها مشاهده شده است.

گرانوليت Granulite


در فرانسه به آن لپتينيت مي‌گويند.
در دگرگونيهاي شديد نوع ناحيه‌اي و همبري، تحت تأثير فشار و حرارت زياد، سنگي فاقد شيستوزيته و كاملا بي‌آب به رنگ‌هاي گلي تا سبز به وجود مي‌آيد كه دانه‌هاي مساوي و نسبتاً درشتي داردو به نام گرانوليت معروف است.
منشاء اين سنگها ممكن است رسوبات رسي و يا سنگهاي آذرين اسيدي مانند گرانيتها باشد.
كانيهاي اصلي سازنده گرانوليتها عبارتند از كوارتز، فلدسپات، پيروكسن و گاهي گارنت.

گرانولیت
گرانوليت در سنندج - همدان - اراك - گلپايگان - نيريز - و بروجرد گزارش شده‌اند.

مرمر Marble

نوعي سنگ دگرگوني فاقد تبلور است كه تحت تأثير حرارت و فشار بر روي سنگهاي رسوبي مانند آهك‌هاي خالص يا ناخالص ايجاد مي‌شود.
در اثر اين دگرگوني بلورهاي ريزكاني‌ها‌يي چون كلسيت رشد مي‌كنند، و هر چه شدت دگرگوني افزايش بيشتري يابد كانيهاي درشت‌تري در سنگ به وجود خواهد آمد. رگه هاي موجود در سنگ مرمر مربوط به ناخالصي‌هاي سنگ آهك اوليه است. سنگ‌هاي مرمر معمولا تنها از يك نوع كاني مانند كلسيت با دولوميت تشكيل شده و داراي دانه‌هاي موزائيكي و درشتند . اين سنگ‌ها معمولاً در دگرگوني مجاورتي تشكيل مي‌ِشوند ولي در دگرگوني ناحيه‌اي نيز يافت گشته‌اند .

سنگ مرمر
در بسياري از مناطق ايران مانند مغرب شهر اروميه - ساغند يزد - حاشيه شرقي گرانيت شيركوه يزد - گرانيت جنوب لاهيجان حاشیه‌ي گرانوديوريت قصر فيروزه (مشرق تهران) آهكها به وفور ديده مي‌شوند.

ميگماتيت

ميگماتيت به معناي اختلاط و ناهمگني است.
در برخي دگرگوني‌هاي شديد، سنگي مركب و ناهمگن به وجود مي‌آيد كه بخشهايي از آن به رنگ روشن بوده و ظاهراً شبيه گرانيت است و بخش ديگري از آن با رنگ تيره مانند گنيس‌هاي سرشار از كاني‌هاي آهن ، منيزيم و آلومينيوم به نظر مي‌رسد. اين سنگها كه گاه گسترش بسيار وسيعي دارند به نام ميگماتيت خوانده مي‌شوند.
ميگماتيت‌ها را معمولا بر اساس شكل ظاهري آن‌ها نامگذاري مي‌كنند (مانند فلبيتي = رگه‌اي ، نبوليتي = شبح و ابر مانند و غيره)
مجموعه‌ بند شورو ( در ساغند و اردكان يزد ) - مجموعه تاشك (در يزد -همدان - نيريز - اسفندقه- سيرجان -حاجي آباد و تكاب از جمله مناطقی هستند كه ميگماتيتها به وفور در آن ديده مي‌شوند.

میگماتیت
ميكاشيست
در دگرگوني‌هاي ناحيه‌اي در اثر دگرگون شدن سنگهاي رسي ميكاشيستها به وجود مي‌آيند. كوارتز و ميكاكاني اصلي سازنده‌ي آنها هستند كه با چشم غير مسلح نيز قابل تشخيصند. كاني ميكا كه به وفور در اين سنگها ديده مي‌شود عمدتاً در امتداد سطح تورق قرار گرفته است. اين امر موجب تورق آسان سنگ مي‌شود. مسكويت(ميكاي سفيد) مشخص كننده‌ي دگرگوني اين سنگ‌ها، در درجه‌ي ضعيف تا متوسط است و با افزايش درجه دگرگوني بيوتيت(ميكاي سياه) در اين سنگها ظاهر مي‌گردد. در تمامي ميكاشيستها، كاني فلدسپات به صورت دانه‌هاي ريز وجود دارد. گاهي بر اثر تغيير و تبديل ميكاشيست‌ها پليتي گرانيت به وجود مي‌آيد.
در بسياري مواقع ميكاشيست‌ها حاوي مقادير زيادي گارنت هستند.
در بسياري از مناطق ايران مانند كوه سنگي در مشهد، طرقبه، دامنه كوه بينالود، زاهدان، همدان و .... ميكاشيستها به وفور ديده مي‌شوند.

ميلونيت Mylonites

تحت تأثير دگرگوني‌هاي كاتاكلاستيك يا ديناميكي، در اثر فشار شديد، سنگي دانه‌ريز كه معمولاً بافت لايه‌اي دارد به نام ميلونيت توليد مي‌گردد. در واقع در اثر خردشدن ذرات سنگ مادر تحت تأثير فشار شديد ناشي از دگرگوني، بدون تغيير تركيب شيميايي سنگ اوليه ، مقداري قطعات سنگي توليد مي‌شود كه اين قطعات توسط سيماني از بلورهاي دانه‌ريز مانند لكريت و سرسيت به يكديگر متصل مي‌گردند و سنگ ميلونيت را به وجود مي‌آورند.
در بررسي‌هاي ميكروسكوپي انجام شده بر روي اين سنگها اشكال و رگه‌هاي ناپيوسته‌اي شبيه به تاكي‌ليت كه نوعي شيشه‌ تيره رنگ آتشفشاني است ديده شده است . اين اشكال در اثر ذوب بخشهاي كوچكي از سنگ تحت تأثير دگرگوني ايجاد مي‌شوند و اشاره به حرارت شديد ناشي از اصطكاك در طي دگرگوني ديناميكي دارند.

میلونیت
بسياري از ميلونيت‌ها بافت ورقه‌اي دارند كه اندازه‌ي دانه‌ها ، رنگ و يا تركيب كاني شناسي هرورقه نسبت به ورقه‌ي مجاور متفاوت است. اين حالت در نتيجه‌ي جريان يافتن سنگ در حالت جامد حاصل مي‌شود.
گوني سنندج - سيرجان - اردكان يزد - حسن رباط موته اصفهان - جنوب لاهيجان - شيركوه يزد مي‌توان سنگ ميلونيت را مشاهده نمود.

فيليت (Phyllites )

در اثر افزايش درجه حرارت، تداوم شرايط دگرگوني و يا تحت تأثير مولد سيال، سنگهاي اسليتي مي‌توانند به نوع ديگري از سنگهاي دگرگون شده به نام فيليت تبديل گرديدند.
فيليت سنگي است با بلور‌هاي درشت‌تر و فولياسيون مشخص‌تر از اسليت(سنگ لوح) كه به رنگهاي سبز، زرد، خاكستري،كبود و قرمز ديده مي‌شود. رنگ و جلاي اين سنگ به تركيب كاني شناسي آن مربوط مي‌گردد به عنوان مثال فيليتهاي داراي كاني مسكويت، رنگ روشن و جلاي نقره‌اي داشته و نمونه‌هاي حاوي كلريت با رنگ سبز و جلاي مخملي قابل تشخيصند.
نمونه‌هاي تالك‌دار مانند سنگ صابون جلاي چرب دارند و انواع پرگرافيت داراي رنگ خاكستري و جلاي فلزي بوده و دست را سياه مي‌كنند.

فیلیت
فيليت‌ها معرف رخساره‌ي شيت سبز(دگرگوني ناحيه‌اي) بوده ولي گاهگاهي در دگرگوني مجاورتي(به ويژه اگر در فيليت آندالوزيت و كرويريت ديده شود) نيز تشكيل مي‌شوند كه گاهي به نام اسليت لكه‌دار نيز خوانده مي‌شوند.
سطح تورق اين سنگ به علت فراواني كانيهاي ميكايي، نسبتاً براق بوده و جلاي ابريشمي دارد. كانيهاي سازنده‌ي فيليت سنگها عبارتند از ميكا، كوارتز، كلريت و ....، معمولاً فيليت‌ها را بر اساس كانيهاي همراه نامگذاري مي‌كنند مانند فيليتهاي گرافيتي، گرونا دار و غيره.
سنگ منشأ اين دسته از سنگهاي دگرگوني مي‌تواند سنگهاي رسي، توف، گدازه و ... باشد.

توف
مجموعه‌هاي دگرگوني واقع در شرق ماسوله، زون فليش شرق ايران(نهبندان ـ خاش)، ساغند در يزد،نمونه‌هايي از مناطقي‌اند كه مي‌توان سنگ فيليت را مشاهده نمود.

كوارتزيت Quartzites

نوعي سنگ دگرگوني بسيار متراكم با درصد كوارتز بسيار زياد است كه بر اثر دگرگوني سنگهاي رسوبي پركوارتز مانند ماسه سنگها، كنگلومراهاي كوارتزدار، چرت و ... به وجود مي‌آيد. فشردگي زياد كاني‌هاي سازنده اين سنگ و وجود سيمان سيلسي بسيار محكم در بين ذرات سازنده‌ي سنگ موجب مي‌شود كه در هنگام شكستن دانه‌ها نيز بشكنند و لبه‌هاي تيزي درسنگ ايجاد شود به دليل همين خاصيت در گذشته‌هاي دور قطعات تيز كوارتزيت به عنوان ابزاري براي دفاع و شكار مورد استفاده بشراوليه قرار مي‌گرفته است.
علاوه بر كوارتز كانيهاي ديگري چون ميكا، فلدسپات‌، گارنت و ... نيز مي‌توانند در اين نوع سنگ وجود داشته باشند كه البته بستگي به مواد ناخالص موجود در سنگ مادر دارد. مثلاً اگر جنس سيمان سنگ رسوبي كه كوارتزيت از دگرگوني آن ايجاد شده است آهك باشد پس از دگرگوني، كاني‌هاي كلسيت و يا دولوميت در سنگ خواهند شد.
رنگ كوارتزيت به رنگ ماسه‌سنگ و يا سنگ مادر آن بستگي دارد و معمولا بين سفيد تا خاكستري متغير است. اين سنگ در دگرگوني مجاورتي و يا ناحيه‌اي بوجود آمده و گاه نيز ممكن است حاصل متاسوماتيت باشد. ( كوارتزيت‌هاي ناشي از دگرگوني ناحيه‌اي داراي تورق مي‌باشند) .
در مجموعه‌هاي ‌دگرگوني واقع در شرق ماسوله - ساغند يزد - شاندر من - اسالم - مجموعه‌ي چابدوني و به شور در يزد سنگ‌هاي كوارتريتي قابل رؤيت هستند.

شيست Schiste
شيست‌ها سنگ‌هاي دگرگوني متورقي هستند كه كاني‌هاي آن با چشم غيرمسلح قابل تشخيصند و بنابراين درجه‌ي دگرگوني آنها ازاسيليت‌ها و فيليت‌ها بيشتر است. وجود شيستوزيته و يا لينه آسيون از مشخصات اساسي اين سنگهاست. شيست‌ها از فراوان‌ترين سنگ‌هاي دگرگوني به شمار مي‌روند و بر اساس فراواني نوع كاني‌هاي برتر محتوي آن‌ها نامگذاري مي‌شوند ( مانند ميكا - شيست - كلريد شيست - گارنت شيست - تالك شيست و ..... )
شيست‌ها مي‌توانند از دگرگوني انواع متفاوت سنگ‌ها و رسوبات از جمله رسوبات رسي ، سنگ‌هاي كربناته ، سنگ‌هاي نيمه باز يك - باز يك و اولترابازيك در محيط‌هاي آبدار و خشك بوجود آيند.
برخي از شيست‌ها در اثر فرايند متاسوماتيسم و تاثير محلول‌هاي هيدروترمال بر روي سنگ‌هاي منيزيوم داري چون بازالت‌ها در حرارت‌هاي پايين شكل مي‌گيرند.
شيست‌ها در دگرگوني‌هاي ناحيه‌اي ، تدفيني و هيدروترمال بوجود مي‌آيند.

شیست
نوعي از شيست‌ به نام شيست آبي در اثر دگرگوني گريواكه‌ها ، بازالت‌هاي زير دريايي و سنگ‌هاي سري افيوليتي كه همگي با گودال‌هاي اقيانوسي در ارتباط هستند بوجود مي‌آيد. در اين نوع شيست حضور كاني‌هاي فشار بالا و چگال ، معرف شرايط و فشار زياد و حرارت كم حاكم بر محيط تشكيل آنهاست.

سرپانتينيت
در اثر دگرگوني سنگهاي اولترامافيك در دماهاي نسبتاً كم، سنگي به رنگهاي سبز، زرد و قهوه‌اي با سختي سه به نام سرپانتيت به وجود مي‌آيد كه اساساً از سرپانتين ساخته شده است.
بسياري از اين سنگها حاوي كانيهاي اليوني، هورنبلند، گارنت و ... هستند.
سنگهاي سرپانتينت اغلب داراي لكه‌ها و خالهاي رنگي هستند و به صورت توده‌هاي متراكم و يا متورق ديده مي‌شوند.
اين سنگها به صورت رگه‌ در مناطقي كه تحت تأثير دگرگوني، بخصوص دگرگوني‌هاي مجاورتي قرار گرفته‌اند ديده مي‌شود.

سرپانتینیت
برخي از انواع سرپانتينت كه درخشندگي و جلاي زيادي دارد در جواهرسازي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. برخي از آنهابه عنوان سنگ تزئيني در ساختمان‌سازي بكار مي‌روند.

اسليت Slate

در فرانسه آردواز و در فارس سنگ لوح نيز نام گرفته است.
اسليتها سنگهاي دگرگوني دانه‌ريزي هستند كه بلورهايشان با چشم غير مسلح قابل تشخيص نمي‌باشد و بر اثر دگرگوني خفيف رسوبات بسيار دانه‌ريز و سنگهاي رسوبي ايجاد شده و به راحتي به ورقه‌هاي نازكي تبديل مي‌‌گردند . اين سهولت در تورق پذيري حاصل قرار گرفتن كانيها‌‌‌ي بسيار دانه‌ريز ورقه‌اي (ميكا و كلريت) به موازات سطوح شيستوزيته است. گاه در برخي اسليتها دو يا چند سطح شيستوزيته متقاطع ديده مي‌شود كه معرف مراحل دگر شكلي مختلف سنگ است.
كانيهاي اصلي سازنده سنگ لوح عبارتند از كوارتز، مسكوويت، كلريت و كلسيت، كه گاهي با كاني تيره رنگ گرافيت همراه است. علاوه بر آن تورمالين، اپيدوت و .... نيز در اسليتها ديده مي‌شود.

اسلیت
حضور مقداري از عناصر خاص مي‌تواند سبب تغيير رنگ در اسليتها گردد چنانچه اكسيد آهن دو ظرفيتي به آن رنگ قرمز داده و اكسيد آهن سه ظرفيتي آن را به رنگ سبز در مي‌آورد. همچنين در اثر حضور مواد آلي، سنگ به رنگ تيره ديده مي‌شود در طبيعت معمولاً اسليتها به رنگهاي قرمز، سبز، ارغواني،قهوه‌اي، خاكستري و سياه مشاهده مي‌گردد.
در ايران، اسليتها در نواحي نهبندان، جنوب بيرجند، خاش در حد شرقي مرز ايران و پاكستان، جنوب مشهد، طرقبه و كوههاي طالش گزارش شده‌اند.

نظريات مربوط به چگونگي تشكيل انواع ماگما
1) ماگماي بازالتي :
مي‌دانيم كه پوسته زمين در زير اقيانوسها نازك است و بلافاصله در زير آن گوشته بالايي قرار دارد. كه اين قسمت مواد اوليه لازم براي ماگماي بازالتي را فراهم مي‌كند. در مطالعات انجام شده مشخص گرديده است كه اين ماگما مقدار كمي بخار آب دارد.
 

morteza_420

عضو جدید
ماگمای بازالتی
اطلاعاتي كه مورد تركيب گوشته زمين در دست است نشان مي‌دهد كه گوشته از نظر تركيب با ماگماي بازالتي متفاوت است بنابراين ماگماي بازالتي بايد از ذوب قسمتهاي خاصي از گوشته كه در آن تحت شرايط ذوب خشك (بدون حضور آب) حاصل شده است بدست آيد. در مطالعات انجام شده به اين نتيجه رسيده‌اند كه عمق سیصدو پنجاه کیلومترحداكثر عمقي مي‌باشد كه درآن ماگماي بازالتي تشكيل مي‌شود.
علت حركت اين ماگماي مايع به سطح، جرم مخصوص مواد مذاب است كه معمولاً كمتر از جرم مخصوص سنگهاي تشكيل دهنده آنها است و باعث صعود آنها به طرف سطح زمين است و ضمن حركت به سمت بالا با كاهش دما و كم شدن فشار ماگما حالت مايع بودن خود را حفظ كرده و به صورت گدازه در سطح زمين جريان مي‌يابد. بنابراين بازالت يكي از فراوان‌ترين سنگهاي آذرين است.

سنگهای بازالتی
2) ماگماي آندزيتي :
تركيب شيميايي آندزيت با تركيب قسمتهايي از پوسته در زير قاره‌ها مشابه است و تصور مي‌شود كه اين ماگما از ذوب قسمتهايي از پوسته در زير قاره ها تشكيل مي‌شود.
بر اساس يكي از نظريات تكتونيك صفحه‌اي، زمانيكه يكي از صفحات ليتوسفر به گوشته زمين مي‌خورد در حقيقت پوسته مرطوب اقيانوسها در مجاورت گوشته قرار مي‌گيرد و در اثر حرارت موجود قسمتهايي از پوسته بازالتي ذوب مي‌شود و بدين ترتيب ماگمايي با تركيب آندزيتي به وجود مي‌آيد.

ندزیت با دانه های سیاه هورنبلند
3) ماگماي ريوليتي :
دو نكته در مورد منشاء اين ماگما وجود دارد. اول اينكه تمام آتشفشانهاي جديد با اين تركيب در پوسته قاره‌ها وجود داشته‌اند و نكته دوم، در تمام اين نوع آتشفشانها در زمان خروج مقدار زيادي بخار آب نيز همراه ماگما ريوليتي وجود داشته‌ كه خود منجربه بوجود آمدن كانيهاي آبدار از قبيل ميكا و آمفيبل‌ها را در اين ماگما شده است. اين نكته نشانگر آن است كه منشاء ماگماي ريوليتي پوسته قاره‌ها است. در مقايسه ماگماي بازالتي متوجه مي‌شويم كه در سنگهاي نفوذي فراوان ولي در سنگهاي خروجي نادر مي‌باشند.
اين مسئله را با اين فرضيه توجيه مي‌كنند كه هنگامي كه ماگماي تشكيل شده به سمت بالا حركت مي‌كند فشار آن كاهش پيدا مي‌كند و به علت كاهش فشار بخار آب، نقطه ذوب ماگما بالا مي‌رود و براي مايع باقي ماندن ماگما لازم است كه دماي آن افزايش يابد ولي همانطور كه مي‌دانيم به سمت بالا دما كاهش مي‌يابد. بنابراين قسمت عمده اين ماگما در درون زمين سرد مي‌شود و سنگهاي نفوذي گرانيت را به وجود مي‌آورد و تنها مقدار كمي از آن به سطح رسيده و جاري مي‌شود.
 

agrin60

عضو جدید
سلام
من از علاقه مندان به سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی هستم.با توجه به انکه رشته من مهندسی مکانیک نیازمند اطلا عاتی در مورد آنها (شناسایی و نحوه ماشینکاری و پرداخت...) هستم.
اگر براتون مقدور بود کمک کنید متشکرم
 

Similar threads

بالا