[سبک معماری غرب]:معماری پارامتریک دیزاین Parametric Design

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام..
پارامتریک دیزاین به عنوان شیوه آوانگارد این روزهای معماری جهان شناخته میشود.شیوه ای که گاها با دخالت مستقیم کامپیوتر در روند طراحی نوعی جدید از طراحی را معرفی میکند.
هرچند این شاخه از معماری در کشور ما جدید محسوب میشود ولی پیشینه آن در غرب به 20 سال میرسد و بی آنکه بدانیم در بسیاری از کارهای اساتید معروف جهان نقش ایفا کرده است...بزرگانی چون زاها حدید، نورمن فاستر،مورفسیس و غیره..

در این تاپیک سعی بر این خواهد بود تا هرگونه اطلاعات اعم از پروژه ها،آموزش ها،مطالب مفید در این رده به دوستان علاقه مند اراثه شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mohandes_javan

عضو جدید
طراحی پارامتریک

طراحی پارامتریک

بیانیه طراحی مقداریاز جمله سردمداران این روش طراحی پاتریک شوماخر و زاها حدید هستند که تا کنون پروژه های بسیاری را با این روش کار کرده اند. پاتریک شوماخر در نوشتار ها و بیانیه های متعددی به تبیین این دیدگاه پرداخته است. در یازدهمین دو سالانه معماری که در سال 2008 میلادی در باشگاه دارک ساید ونیز بر گزار شد، از سه تن از معماران پیشرو دعوت گردید تا موضوعی را برای مباحثه به معماران جوان ارائه کنند. این سه تن، پاتریک شوماخر همکار و شریک زاها حدید، گرگ لین و گریگور ایشینگر بودند که در نشست اول پاتریک شوماخر بیانیه “پارامتریسیزم، سبکی جدید“ را معرفی کرد. آن چه در ادامه می آید شرح شوماخر از این روش است.پس از انقلابی که فورد در تولید صنعتی ایجاد کرد و مفهوم خط تولید و تولید استاندارد و در نتیجه امکان تولید انبوه را بنا نهاد، در دهه 60 و 70 اقتصاد مواجه با کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری گردید و به همین دلیل به اقتصاد خدماتی روی آورد و فضایی سیال ایجاد کرد که درآن فناوری اطلاعات، تیپ های گوناگون مصرف کننده ها به جای طبقات مختلف اجتماعی، شغل های خدماتی و دفتری، افزایش نیروی کار مونث و جهانی کردن بازار تجاری ویژگی های ساختار دهنده به آن هستند.به جای تولید انبوه یک نوع کالا، شرکت ها در یافته اند که بیشتر به صرفه است که انواع متنوعی از یک کالا برای سلیقه های متنوع تولید کنند و همزمان چند خط تولید داشته باشند که این خود نیاز به سیستم هوشمندی از نیروی کار و ماشین آلات دارد که بتواند با انعطاف پذیری به سرعت پاسخگوی تغییر سلیقه و تنوع طلبی بازار باشد.پست فوردیسم بر خاسته از فناوری اصلاعات است. پیشرفت های کامپیوتری به ما اجازه می دهد که به نوعی صنعت به موقع پاسخگو برسیم و بتوانیم به سرعت از مرحله فکر به تولید و توزیع برسیم. شوماخر با اشاره به عصر پست فوردیسم بیان میکند که معماری در مرکز چرخه رو به جلوی سازواری خلاقانه قرار گرفته است –یعنی تجهیز دوباره این رشته و انطباق محیط معماری و شهری با عصر اجتماعی-اقتصادی پست-فوردیزم. توده جامعه که با استاندارد های منفرد مصرفی تقریبا ثابت مشخص می شد، به جامعه ناهمگنی از چند گانگی تغییر یافته است. او موضوعاتی اصلی را که معماری و شهرسازی پیشرو باید به آنها بپردازد در این شعار خلاصه می کند: سازماندهی و تفصیل پیچیدگی روزافزون جامعه پست-فوردیست. هدف، توسعه یک مجموعه معماری و شهری مجهز برای ایجاد فضاهای شهری و معماری پیچیده و چند مرکزی است که به گونه ای متراکم قرار گرفته اند و واحد هایی منفرد ولی پیوسته اند.به این ترتیب شوماخر بر الگوی طراحی مقداری تاکید می کند که ا زجمله آنها دگرگونی های سازوار نظام مند، ناسان نمایی یک پارچه (بجای تنوع صرف)، و ترکیب مقداری پویا، در کلیه امور طراحی، از شهرسازی گرفته تا سطوح جزئیات زمین ساختی، مبلمان داخلی و دنیای محصولات است.به این ترتیب با مقایسه وضعیت کنونی جامعه و هماهنگی تدریجی معماری معاصر با فضای کلی جامعه بیان می کند که از معماری پیشروی معاصر، انتظار می رود که برای ساماندهی سطوح بالاتر پیچیدگی ، از روش تجهیز مجدد شیوه هایی بر اساس سیستمهای طراحی مقداری استفاده نماید.او این سبک معماری معاصر را این طور ارزیابی می کند که برتری فراگیری در معماری پیشروی معاصر یافته است و پتانسیل این را دارد که به بهترین شکل بصورت برنامه ای پژوهشی بر پایه الگوی مقداری درک شود. شوماخر نام این سبک جدید را مقداری گرایی تعریف می کند و آن را سبکی جدید و عالی پس از مدرنیزم می داند. از دیدگاه او پست-مدرنیزم و دیکانستراکتیویزم، بخشهایی انتقالی بودند که در این موج جدید و طولانی پژوهش و ابتکار راهگشای رسیدن به سبک مقداری گرایی بودند.از آنجایی که او به دنبال قیاسی علمی برای این نگاه و تبدیل آن به یک سیستم علمی و پژوهشی است در پاسخ به انتقادات و نا کارایی های وارد شده برآن معتقد است که سبکها، حکایت از دوره های نوآوری دارند و تلاشهای پژوهشی طراحی را در یک اثر جامع گرد می آورند. در اینجا هم، همچون زندگی موجودات زنده، هویت فردی پایدار، پیش شرط لازم تکامل است. دست یافتن به اصول جدید در مواجهه با مشکلات، برای احتمال موفقیت غایی ضروری است. این ابرام – که به وفور در معماری پیشروی معاصر مشهود است، ممکن است گاهی به شکل لجاجتی تعصب آمیز دیده شود. برای مثال، اصرار لجوجانه حل هر چیز با یک سطح تا خورده منفرد – طرح روی طرح و به آرامی محتمل را از غیر محتمل بیرون کشیدن – را می توان به اصرار نیوتون به توضیح هر چیز با اصولی یکسان ، از سیارات گرفته تا گلوله ها و اتمها، تشبیه کرد.این برنامه / سبک شامل قوانین روش شناختی است. بعضی از آنها به ما می گویند که در مسیر پژوهش از چه چیزهایی اجتناب کنیم ( اکتشاف معکوس) و دیگری اینکه چه راهی را دنبال کنیم. ( اکتشاف مستقیم ). روش های اکتشافی معکوس به ما ساختار هایی نظام مند می دهد که کمک کنند وارد الگو های قدیمی که چندان به موضوع مرتبط نیستند نگردیم. و روش های اکتشافی مستقیم راه کار هایی را پیشنهاد می دهد که به ما کمک می کند در یک مسیر صحیح با سرعت پیش برویم. تعریف روش های اکتشافی مقداری گرایی کاملا باز تابی است از تابو ها و تعصبات معماری پیشرو معاصر.

روش اکتشافی معکوس
: از گونه های آشنا اجتناب کن! از اشکال افلاطونی اجتناب کن! از تعریف مرز ها و فضا های مشخص خود داری کن. از تکرار و خط های مستقیم اجتناب کن. از گوشه ها و زوایای راست گوشه دوری کن… و مهم تر از همه هیچ گاه چیزی را اضافه و کم نکن مگر اینکه به شکل ماهرانه ای مفصل بندی شوند.

روش اکتشافی مستقیم: مفصل بندی ، پیوند دو قطب متضاد ، تبدیل نرم ، از بین بردن مرز ها ، دفرم کردن ، تکرار ، به کارگیری spline ، nurbs، ترکیبات زایا ، کد ها به جای مدل ها و …شوماخرطراحی مقداری را به عنوان یک سبک بالغ و کامل معرفی می کند و معتقد است از مدت ها پیش آشکار است که الگوی مقداری در معماری معاصر فراگیر شده است. اکنون صحبت از نسخه های مختلف آن ، تکرار و کارآمد کردن آن است. آن خواست اولیه که در آغاز با شعار” نا سانی نمایی یک پارچه “ آشکار شد از سال 1990 شروع به فرموله شدن کرده است. ازآن زمان تا کنون یک انتشار گسترده و حتی غالب از این گرایش همراه با تجمع فزاینده ذوق هنری ، دقت و پالایش آن وجود داشته است. این گسترش به کمک انتشار و بهبود ابزار های طراحی مقداری و کد هایی که اجازه فرموله کردن دقیق و ایجاد ارتباط پیچیده بین عناصر و سیستم ها را فراهم می آورند اساسی محکم یافته است. ایده های مشترک ، تکنیک های محاسبه ای، مجموعه های شکلی و استدلال های زمین ساختی که این کار را هویت می بخشند ، در حال تبدیل به یک الگوی جدید برتر و غالب معماری هستند.یکی از فراگیر ترین تکنیک های حاضر اسکان سطوح تعدیل یافته به کمک عناصر انطباق پذیر است. اجزا بایستی از عناصر چندگانه که به کمک روابط مشترک کنار هم قرار گرفته شده اند تشکیل شوند تا همه اجزا به طور آشکار امکان انطباق با شرایط محلی گوناگون را داشته باشند.در همان هنگام که یک سطح مشخص مسکونی می شود، این ناهمسانی بایستی بزرگنمایی و تاکید شود. این ارتباط بین جز پایه و اجزا متنوع متاثر از آن در نقاط مختلف جای گیریشان در محیط، قابل قیاسند با روش ژنوتایپ واحدی که جمعیت متنوع و گسترده ای از فنوتایپ ها را تولید می کند که این تنوع پاسخی است به شرایط مختلف محیط آنها.مرحله کنونی پیشرفت مقداری گرایی بسته است به میزان پیشرفت فناوری دیجیتالی طراحی و به همان میزان درک طراح از امکانات سازماندهی و فرم یابی پیش بینی شده در این برنامه ها. مقداری گرایی تنها به کمک تکنیک های پیچیده می تواند وجود داشته باشد. در نهایت تکنیک های پیشرفته پردازش و محاسبه در طراحی مانند Mel-script یا rhino script و مدلسازی های مقداری مانند ابزار هایی مثل GC یا DP به یک حقیقت فراگیر تبدیل می شوند. امروزه غیر ممکن است که همگام با معماری پیشرو حرکت کنیم بدون اینکه در این تکنیک ها تبحر داشته باشیم.مقداری گرایی با استفاده خلاقانه از سیستمهای مقداری و مفصل بندی گسترده اصول و فرآیند های اجتماعی پیچیده خود را نشان می دهد. ابزار های مقداری گرایی خودشان به خودی خود در تبدیل مدرنیسم به پارامتریسزم موثر به حساب نمی آیند. واضح است که معماران مدرنیست متاخر ابزار های مقداری را به کار می بردند که منجر به حفظ و نگهداری زیبایی شناسی مدرن می شود. یعنی، استفاده از مدلسازی مقداری برای جذب پیچیدگی به شیوه ای از پیش نا معلوم.درک مقداری ما را به سمت و سوی مخالف می کشاند و به طرف تاکید بر بیشترین ناسان نمایی هدف گیری میکند. این درک، درک سازماندهی پیچیدگی هایی است که کار پارامترگرایان را همانند سیستم های طبیعی می گرداند که همه فرم ها نتیجه کاملا قانونمند برهم کنش نیرو ها هستند. درست مانند سیستم های طبیعی، اجزاء ترکیبات پارامتری بسیار یک پارچه هستند، به گونه ای که نمی توان آنها را به خرد سیستم های مستقل تقسیم کرد- که این تفاوت عمده این روش با الگوهای طراحی مدرن است که قابل تفکیک به خرد سیستم هایی مستقل و کارا بودند.

شوماخر 5 اصلی را که در ادامه می آیند به عنوان دستور کار هایی که می توانند به عنوان وجوه جدید الگو های مقداری در نظر گرفته شوند و مقداری گرایی را رو به جلو پیشرفت دهند معرفی می کند:

1. مفصل بندی میان خرد سیستم ها: هدف حرکت از ناهمسانی های یک سیستم منفرد به همبستگی کد شده میان خرد سیستم های چندگانه است. برای مثال ، هجوم انبوه اجزای نما شامل پوشش ، سازه ، تقسیمات داخلی و فضاها خالی. نا هم سانی در هر یک از سیستم ها همبسته است با سیستم های دیگر
.
2. تاکید مقداری : هدف تقویت کلی حس یکپارچگی ارگانیک از طریق همبستگی پیچیده ای است که تمایل دارند به جای انطباقاتی در جهت بهبود و هماهنگی ، تنوع گونه ها را بزرگنمایی کنند. به طور مثال وقتی عناصر زایا با یک قوس ظریف یک سطح را پر می کنند، این همبستگی نظاممند بایستی آن ناسانی اولیه را بزرگنمایی کند که ممکن است این کار از طریق استقرار آگاهانه آستانه ها یا سایر ویژگی هایی که باعث تاکید و بزرگنمایی می شوند صورت گیرد.
.
3. پیکره مقداری: فرض می کنیم که پیکره بندی های پیچیده که در خوانش های چندگانه نهفته اند می توانند به عنوان یک مدل مقداری سازمان یابند.این مدل مقداری ممکن است از طریق چیدن به دست آید ؛ بنابراین گشتالت بر آن موثر می شود.تغییرات مقداری برانگیزاننده آشفتگی های گشالتی اند. یعنی ، تعدیل کمی این پارامتر ها، برانگیزاننده جابه جایی های کیفی در نظم درک شونده از این پیکره است. این صورت از مفهوم پیکره مقداری به طور ضمنی بر گسترش انواع پارامترهایی که در طراحی مقداری در نظر گرفته می شوند اشاره دارد. ماورای پارامتر های شیء هندسی متداول، پارامتر های محیطی (نورهای مختلف ) و پارامترهای ناظر (دوربین های مختلف) بایستی در نظر گرفته شوند و به سیستم پارامتریک بپیوندند.
.
4. پاسخ دهی مقداری: فرض می کنیم که محیط های شهری و معماری داخلی می توانند با ظرفیتی متحرک و پویا از درون طراحی شوند که به محیط اجازه می دهد از نو پیکره بندی شده و خودش را برای پاسخ دهی الگوهای متداول کاربری منطبق کند. ثبت هم زمان الگوهای به کار رفته پارامتر هایی را تولید می کند که روند هم زمان انطباق پذیری پویایی را نتیجه می دهد. ثبت متراکم الگو های به کار رفته منجر به انتقالات شکلی نیمه جاویدان می شود. محیط انسان ساخت عامل پاسخ دهی را در مقیاس های زمانی گوناگون پیدا می کند
.
5.شهر سازی مقداری : فرض بر این است که توده های شهری عبارت از دسته های انبوه و متنوع فرم ساختمان هاست. با توجه به اینکه امتداد های نظاممند این ساختمان ها را به هم ارتباط می دهند. شهر سازی مقداری این طور بیان می کند که تلفیقات سیستماتیک مورفولوژی ساختمان ها، تاثیر شهری و زمینه های موقعیت قوی ایجاد می کند. شهر سازی مقداری ممکن است شامل تاکید پارامتری ، پیکره بندی پارامتری و پاسخدهی پارامتری هم باشد.

برگرفته شده از سایت : http://3dforarchitect.blogfa.com
 

DDDIQ

مدیر ارشد
طراحی پارامتریک به عنوان یک سبک؟

طراحی پارامتریک به عنوان یک سبک؟



چند روز پیش درباره طراحی مقداری (parametric design) تاپیکی در http://www.cafedexign.com قرار دادم که اون رو در بخش سبک ها دسته بندی کردم. یکی از دوستان لطف کردند و توضیحی در این باره دادند که طراحی مقداری جز سبک ها محسوب نمی شود و در واقع یک شیوه کاری است. در زیر پاسخ ایشون رو می بینید که به نظرم جالب توجه بود:
سبک در معماری یعنی طرز فکر مشترکی میان معماران که منجر به روش مشترکی در طراحی بشه.

شاید به عنوان نمونه بد نباشه مقایسه کنیم برداشت ارگونومیک رو از ساختار های طبیعی در دهه شصت میلادی با همین شیوا پارامتریک.
اگر با دید طراحی این دو رو مقایسه کنید هر دو با انتخاب فرم خارجی از یک ساختار (طبیعی یا کامپیوتر ساخته) شروع می کنند و از طریق انطباق نیازهای کاربردی کارفرما با فضاهای داخلی معماری رو مرتب می کنند.

حالا می تونیم مقایسه کنیم ابنیه شیوه بوزار رو در انتهای قرن نوزده و اون رو با ویلا ساووای لوکوربوزیه مقایسه کنیم.
در مورد اول پوسته و ساختار سازه ای همیشه ثابته و کاربر نیاز هاشو بر اساس فضاهای ساخته شده تغییر می ده یا منطبق می کنه.
در مورد دوم برای نیازهای کارفرما (مادام ساووا) جداگانه اندیشه میشه و عرف جامعه ندیده گرفته میشه. نگاه کنید به اینکه اغلب ساختمانهای این دوره - اوابل قرن 20 - در پاریس فاقد فضای مستراح یا حمام هستند اما در اتاق مادام ساووا در این نمونه وان حمام عملا در فضای اتاق قرار داره.

در مقایسه اول شیوه های طراحی متفاوتند و در مقایسه دوم سبکهای اندیشه حاکم بر طراحی متفاوتند.
برای اینکه مثال دیگه ای زده باشم از یک مقاله پایان نامه روایت می کنم.

عنوان هست:
Parametric Form Finding in Contemporary Architecture
فرمیابی پارامتریک در معماری معاصر

MSc Program "Building Science & Technology"
برنامه فوق لیسانس در رشته دانش و فناوری ساختمان

نوشته:
Vassileios Kourkoutas

می بینید که صحبت از شیوه فرمیابی پارامتریکه (در متن مقاله از نحوه کار با برنامه های طراحی یه کمک رایانه CAD توضیح داده شده که طراحان چگونه پوسته معماری رو به کمک تغییر متغییرهای مختلف تولید و از میان آنها انتخاب می کنند.

فکر کنم با یک جستجوی ساده بتونید مقاله رو پیدا کنید.

نکته مهم اصلی اینه که معماری مدرن با ماشینی کردن روند طراحی، و شیوه به کارگیری فضاها توسط کاربر، گرچه در تولید انبوه معماری موفقه، اما گاهی در یکسانسازی (Acimilation) راه افراط میره. همینه که در معماری مدرن زیرشاخه ای به نام معماری پست مدرن وجود داره که به عنوان یک شیوه در عین وفاداری به ارکان مدرن در طراحی سعی در به هم زدن این آسیمیله شدن داره. و میزان این موفقیت رو باید در جای دیگه ای صحبت کنیم

درست مانند این موضوع پارامتریک طراحی کردن نیز شاخه ای از معماری مدرن محسوب میشه.

درسته که پاتریک شوماخر در تعریف این شیوه نام سبک بر اون میزاره اما اون چیزی که در مقاله اش:

A new global style for architecture and urban design

عملا به ما ارائه میده، نه تغییری در روش معماری بلکه شیوه ایست برای دستیابی به دیاگرامهایی که می تونند به عنوان احجام هم تفسیر بشن. اما عملا همون نتایحی هستند که معماران در دهه شصت و هفتاد میلادی از مطالعه مطالب و دیاگرامهای علمی به اون دست پیدا کردند. می توانید مراجعه کنید به کتاب:
Urban structures for the future
اثر Justus Dahinden

و نمونه های بسیار موفقی متعلق به اون دوران پیدا کنید که صد البته اعلب اونها هرگز اجرا نشدن و شباهت ظاهری فوق العاده ای به دیاگرامهای پارامتریک دارند.


به نقل از وبلاگ

http://www.3dforarchitect.blogfa.com

 

DDDIQ

مدیر ارشد
مروری بر فرآیند طراحی معماران پارامتریک

مروری بر فرآیند طراحی معماران پارامتریک

به نقل ازhttp://www.3dforarchitect.blogfa.com



فرانک گری
روند پژوهش فرمی فرانک گری بر پایه تکرار پایه های متنوع استوار است. بعد از اسکیس های اولیه ایده پردازی، فرم روی مدل های ابتدایی عینیت می یابد و به کمک ابزار های داده مدار ( مانند کاتیا، سیستمهای دسالت) پیش از آنکه در مقیاس بزرگ آزمایش شود تعریف بهتری می یابد.
بنابراین روند ایده پردازی که به وسیله گری هدایت می شود به طور عمده از طریق مدل است. در ابتدا این مدل از اشکال هندسی خالص فرم می یابد به نوعی که پاسخگوی عملکردباشد. سپس مجموعه ابزار های ساخت-معنایی به آن اعمال می شود: blend، press، stretch، polish و غیره.
در فاز دوم نرم افزار های مدل سازی سه بعدی به کار گرفته می شود که اجازه می دهد احجام دقیق تر تعریف شوند. چنین نگاهی نشان می دهد که مدل سازی می تواند به کمک ابزار های دیجیتالی پیش برده شود.
3.2 گرگ لین
گرگ لین به طور گسترده ای از امکانات مدل سازی سه بعدی استفاده کرده است تا فرم های خلاقانه ای را در جهت طراحی داخلی یا ایده پردازی ساختمان ها ایجاد کند. در میان پروژه های بسیاری که واقعیت یافته اند او اساس فعالیت های خلاقانه خود را بر به کارگیری سطوح و اتفاقات شکلی که از آنها به وجود می آید قرار داده است. الگو های آنها تاشده ها، گره ها، چین خورده ها، گل ها و غیره است که به عناصر یک زبان معماری تبدیل می شوند که فضا ها، محدوده ها، باز شو ها و دیگر عناصر فضایی را شکل می دهند.
ویژگی دوم آثار گرگ لین متوسل شدن او به نرم افزار های کامپیوتری برای زندگی دادن به فرم های اولیه است. احجام تحت نیروهای وارده ویرایش می شوند و به این ترتیب تغییرات هندسی بر آنها اعمال می شود. در اینجا انیمیشن به عنوان ابزاری برای نمایش بهتر احجام به کار می رود که حتی ممکن است تنوعی را نشان دهد که از چشم خالق آن هم پنهان مانده است.
مثال خانه جنینی مراحل گوناگون شکل گیری از ماده اولیه تا فرم کامل به کمک ابزار های فرم معنایی را نشان می دهد.
3.3 سانتیاگو کالاتراوا
کالاتراوا در پروژه های خود ، با ارائه ای ترکیبی و فنی تغییرات را اعمال می کند. بهترین مثال در این مورد ایستگاه TGV در لیون است. سقف بنا به شیوه ای لطیف بال پرندگان را به یاد می آورد. پروژه برج تنه پیچان موردی جالب توجه برای تحلیل های ماست. در این نمونه ایده اولیه بر پایه یک نیم تنه چرخیده است.
ما طبیعتا فکر می کنیم که یک ابزار چرخیدن بر کل کار غالب است. این ابزار نه تنها ظاهر معمارانه و سازه بلکه اثر خود را بر روی نام این برج نیز نهاده است.
تحلیلی عمیق تر به ما اجازه خواهد داد که تعداد بیشتری از ابزار ها که در زمان مناسب اعمال می شوند شناسایی کنیم. در این میان می توان به ابزار متورم شدن اشاره کرد که در مرحله طراحی نما برشی فنی و معمارانه در حرکت چرخشی برج به وجود آورده است.

منبع: A study for parametric morpho-semantic operator to assist architecture, Jean-paul wetzel
, همایش IEEE 2006
 

raha

مدیر بازنشسته
Knowledge-based parametric tools for concrete masonry walls: Conceptual design and preliminary structural analysis
Andres Cavieres ⁎, Russell Gentry, Tristan Al-Haddad


a b s t r a c t :
The paper explores the potential uses of parametric modeling to embed construction and structural design knowledge in the form of generative rules and feedback rule-checking functions. The goal of the research reported here is to relate knowledge regarding constructive and structural principles during conceptual design in order to improve early decision-making. For that purpose we have developed a series of functions to guide conceptual design exploration by providing timely evaluation of design alternatives. The research focuses on load-bearing concrete masonry walls, and on basic requirements for doubly curved walls as a design case study. The research extends the Building Object Behavior methodology developed by Lee and others to elucidate, translate and implement design expertise into parametric rules and behaviors. The paper introduces the methodology in the context of a prototype modeling tool for early-stage design of concrete masonry walls and discusses the implications of a parametric modeling approach for conceptual design and collaboration.​

لینک دانلود:
http://ifile.it/eja60ti/1.pdf


--------------------------------------------------------------------


Multi-Level Interaction in Parametric Design
Robert Aish and Robert Woodbury

a b s t r a c t :
Parametric design systems model a design as a constrained collection of schemata. Designers work in such systems at two levels: definition of schemata and constraints; and search within a schema collection for meaningful instances. Propagation-based systems yield efficient algorithms that are complete within their domain, require explicit specification of a directed acyclic constraint graph and allow relatively simple debugging strategies based on antecedents and consequents. The requirement to order constraints appears to be useful in expressing specific designer intentions and in disambiguating interaction. A key feature of such systems in practice appears to be a need for multiple views onto the constraint model and simultaneous interaction across views. We describe one multiple-view structure, its development and refinement through a large group of architecture practitioners and its realization in the system Generative Components.​


 
آخرین ویرایش:

raha

مدیر بازنشسته
Parametricism - A New Global Style for Architecture and Urban Design
Patrik Schumacher, London 2008

Published in: AD Architectural Design - Digital Cities, Vol 79, No 4, July/August 2009,
guest editor: Neil Leach, general editor: Helen Castle


Abstract:
Though parametricism has its roots in the digital animation techniques of the mid-1990s, it has only fully emerged in recent years with the development of advanced parametric design systems. Parametricism has become the dominant, single style for avant-garde practice today. It is particularly suited to large-scale urbanism as exemplified by a series of competition-winning master-plans by Zaha Hadid Architects.

There is a global convergence in recent avant-garde architecture that justifies the enunciation of a new style: Parametricism. The style is rooted in digital animation techniques. Its latest refinements are based on advanced parametric design systems and scripting techniques. This style has been developed over the last 15 years and is now claiming hegemony within avant-garde architecture. It succeeds modernism as a new long wave of systematic innovation. The style finally closes the transitional period of uncertainty that was engendered by the crisis of modernism and that was marked by a series of short lived episodes including Postmodernism, Deconstructivism, and Minimalism.
Parametricism is the great new style after modernism. The new style claims relevance on all scales from architecture and interior design to large scale urban design. The larger the scale of the project the more pronounced is parametricism’s superior capacity to articulate programmatic complexity. The urbanist potential of parametricism has been explored in a three year research agenda at the AADRL - Parametric Urbanism – and demonstrated by a series of competition winning masterplans by Zaha Hadid Architects.



Zaha Hadid Archiects, Kartal-Pendik Masterplan, Istanbul, Turkey, 2006
Fabric study. The urban fabric comprises both cross towers and perimeter blocks. The image shows the morphological range of the perimeter block type. Blocks are split into four quadrants allowing for a secondary, pedestrian path system. At certain network crossing points the block system is assimilated to the tower system: each block sponsors one of the quadrants to form a pseudo tower around a network crossing point.



One North Masterplan, Network – Fabric – Buildings, Singapore, Zaha Hadid Architects 2001-2003
Fabric and network. This masterplan for a new mixed-used urban business district in Singapore was the first of a series of radical masterplans that led to the concept of parametric urbanism and then to the general concept of parametricism.

I. Parametricism as Style

Avant-garde architecture and urbanism are going through a cycle of innovative adaptation – retooling and adapting the discipline to the demands of the socio-economic era of post-fordism. The mass society that was characterized by a universal consumption standard has evolved into the heterogenous society of the multitude, marked by a proliferating life-style and career differentiation. Architecture and urbanism are called upon to organize and articulate the increased complexity of post-fordist society.

Contemporary avant-garde architecture and urbanism is addressing this societal demand via a rich panoply of parametric design techniques. However, we are confronted with a new style rather than just with a new set of techniques. The techniques in questions – the employment of animation, simulation and form-finding tools, as well as parametric modelling and scripting - have inspired a new collective movement with radically new ambitions and values. This has lead to many new, systematically connected design problems that are being worked on competitively within a global network of design researchers.1 Over and above aesthetic recognisability, it is this wide-spread, long-term consistency of shared design ambitions/problems that justifies the enunciation of a style in the sense of an epochal phenomenon.2 We propose to call this style: Parametricism.
Parametricism is a mature style. There has been talk about “continuous differentiation”3, versioning, iteration and mass customization etc. for quite a while within the architectural avant-garde discourse.
Recently we witnessed an accelerated, cumulative build up of virtuosity, resolution and refinement, facilitated by the attendant development of parametric design tools and scripts that allow the precise formulation and execution of intricate correlations between elements and subsystems. The shared concepts, computational techniques, formal repertoires, and tectonic logics that characterize this work are crystallizing into a solid new hegemonic paradigm for architecture.
Parametricism emerges from the creative exploitation of parametric design systems in view of articulating increasingly complex social processes and institutions. The parametric design tools themselves cannot account for this profound shift in style from modernism to parametricism. This is evidenced by the fact that late modernist architects are employing parametric tools in ways which result in the maintenance of a modernist aesthetics, i.e. using parametric modelling to inconspicuously absorb complexity. The parametricist sensibility pushes in the opposite direction and aims for a maximal emphasis on conspicuous differentiation and the visual amplification differentiating logics. Aesthetically it is the elegance4 of ordered complexity and the sense of seamless fluidity, akin to natural systems, that is the hallmark of parametricism.



II. Styles as Design Research Programmes

Avant-garde styles might be interpreted and evaluated in analogy to new scientific paradigms, affording a new conceptual framework, and formulating new aims, methods and values. Thus a new direction for concerted research work is established.5 My thesis is therefore: Styles are design research programmes.6
Innovation in architecture proceeds via the progression of styles so understood. This implies the alternation between periods of cumulative advancement within a style and revolutionary periods of transition between styles. Styles represent cycles of innovation, gathering the design research efforts into a collective endeavor. Stable self-identity is here as much a necessary precondition of evolution as it is in the case of organic life. To hold on to the new principles in the face of difficulties is crucial for the chance of eventual success. This is incompatible with an understanding of styles as transient fashions. Basic principles and methodologies need to be preserved and defended with tenacity in the face of initial difficulties and setbacks. Each style has its hard core of principles and a characteristic way of tackling design problems/tasks.
The programme/style consists of methodological rules: some tell us what paths of research to avoid (negative heuristics), and others what paths to pursue (positive heuristics). The negative heuristics formulates strictures that prevent the relapse into old patterns that are not fully consistent with the core, and the positive heuristics offers guiding principles and preferred techniques that allow the work to fast-forward in one direction.

III. Defining Heuristics and Pertinent Agendas

The defining heuristics of parametricism are fully reflected in the taboos and dogmas of contemporary avant-gared design culture:

Negative heuristics (taboos): avoid rigid geometric primitives like squares, triangles and circles, avoid simple repetition of elements, avoid juxtaposition of unrelated elements or systems.

Positive heuristics (dogmas): consider all forms to be parametrically malleable, differentiate gradually (at variant rates), inflect and correlate systematically.



The current stage of advancement within parametricism relates as much to the continuous advancement of the attendant computational design processes as it is due to the designer’s realization of the unique formal and organizational opportunities that are afforded by these processes. Parametricism can only exist via the continuous advancement and sophisticated appropriation of computational geometry. Finally, computationally advanced design techniques like scripting (in Mel-script or Rhino-script) and parametric modeling (with tools like GC or DP) are becoming a pervasive reality. Today it is impossible to compete within the contemporary avant-garde scene without mastering and advancing these techniques. However, the advancement of techniques should go hand in hand with the formulation of further ambitions and agendas. The following 5 agendas are to inject new aspects into the parametric paradigm and to push parametricism further:

1.Parametric Inter-articulation of Sub-systems:
The ambition is to move from single system differentiation – e.g. a swarm of façade components - to the scripted association of multiple subsystems – envelope, structure, internal subdivision, navigation void. The differentiation in any one systems is correlated with differentions in the other systems.6.

2.Parametric Accentuation:
The ambition is to enhance the overall sense of organic integration through correlations that favour deviation amplification rather than compensatory adaptations. The associated system should accentuate the initial differentiation. Thus a far richer articulation can be achieved and more orienting visual information can be made available.

3.Parametric Figuration7:
We propose that complex configurations that are latent with multiple readings can be constructed as a parametric model with extremely figuration-sensitive variables. Parametric variations trigger “gestalt-catastrophes”, i.e. the quantitative modification of these parameters trigger qualitative shifts in the perceived configuration. Beyond object parameters, ambient parameters and observer parameters have to be integrated into the parametric system.

4.Parametric Responsiveness8:
Urban and architectural environments receive an inbuilt kinetic capacity that allows those environments to reconfigure and adapt themselves in response to prevalent occupation patterns. The real time registration of use-patterns drives the real time kinetic adaptation. The built environment thus acquires responsive agency at different time scales.

5.Parametric Urbanism9 - Deep Relationality:
The assumption is that the urban massing describes a swarm-formation of many buildings whereby lawful continuities cohere this manifold of buildings. The systematic modulation of morphologies produces powerful urban effects and facilitates field orientation. Our ambition is deep relationality, i.e. to integrate the building morphology - all the way to the detailed tectonic articulation and the interior organisation. Parametric Urbanism might involve parametric accentuation, parametric figuration, and parametric responsiveness as registers to fulfill its ambition of deep relationality.



IV. Parametricist vs. Modernist Urbanism

Le Corbusier’s first theoretical statement on Urbanism starts with a eulogy of the straight line and the right angle as means by which man conquers nature. The first two paragraphs of The City of Tomorrow contrast man’s way with the pack-donkey’s way:
“Man walks in a straight line because he has a goal and knows where he is going; he has made up his mind to reach some particular place and he goes straight to it. The pack-donkey meanders along, meditates a little in his scatter-brained and distracted fashion, he zig-zags in order to avoid larger stones, or to ease the climb, or to gain a little shade; he takes the line of least resistance.”10 Le Corbusier admires the urban order of the Romans and rejects our sentimental attachment to the picturesque irregularity of the medieval cities: “The curve is ruinous, difficult and dangerous; it is a paralyzing thing.”11 Le Corbusier insists that “the house, the street, the town … should be ordered; … if they are not ordered, they oppose themselves to us.”12 Le Corbusier’s limitation is not his insistence upon order but his limited concept of order in terms of classical geometry. Complexity theory in general, and the research of Frei Otto13 in particular, have since taught us to recognize, measure and simulate the complex patterns that emerge from processes of self-organisation. Phenomena like the “donkey’s path” and the urban patterns resulting from unplanned settlement processes can now be analyzed and appreciated in terms of their underlying logic and rationality, i.e. in terms of their hidden regularity and related performative power.
Le Corbusier realized that although “nature presents itself to us as a chaos … the spirit which animates Nature is a spirit of order ”14. However, his understanding of nature’s order was limited by the science of his day. Today we can reveal the complex order of those apparently chaotic patterns by means of simulating their lawful “material computation”.
Our parametricist sensibility gives more credit to the “pack-donkey’s path” as a form of recursive material computation than to the simplicity of clear geometries that can be imposed in one sweeping move.

Frei Otto’s pioneering work on natural structures included work on settlement patterns. He starts with the distinction/relation of occupying and connecting as the two fundamental processes that are involved in all processes of urbanisation.15 His analysis of existing patterns was paralleled by analogue experiments modelling crucial features of the settlement process. He distinguished distancing and attractive occupations. For distancing occupation he used magnets floating in water and for attractive occupation he used floating polystyrene chips. A more complex model integrates both distancing and attractive occupation whereby the polystyrene chips cluster around the floating magnetic needles that maintain distance among themselves16. The result closely resembles the typical settlement patterns found in our real urban landscapes.

 

raha

مدیر بازنشسته
Frei Otto, Occupation with simultaneous distancing and attracting forces,
Institute for Lightweight Structures (ILEK), Stuttgart, Germany, 1992
Analogue models for the material computation of structural building forms (form-finding) are the hallmark of Frei Otto’s research institute. The same methodology has been applied to his urban simulation work. The model shown integrates both distancing and attractive occupations by using polystyrene chips that cluster around the floating magnetic needles that maintain distance among themselves.

With respect to processes of connection Frei Otto empirically distinguishes three scalar levels of path networks – each with its own typical configuration: settlement path networks, territory path networks, and long-distance path networks. All start as forking systems that eventually close into continuous networks. Frei Otto distinguishes three fundamental types of configuration: direct path networks, minimal path networks and minimizing detour networks. Again he conceives material analogues that are able to self-organise into relatively optimized solutions. For minimal path networks Frei Otto devised the soap bubble skin apparatus where a glass plate is held over a water surface and the minimal path system forms itself from needles.18 For the optimized detour networks the famous wool-thread models19 are able to compute a network solution between given points that optimize the relationship of total network length and the average detour factor imposed. For each set of points, and for each adopted sur-length over the theoretical direct path, an optimizing solution is produced. Although no unique optimal solution exists, and each computation is different, characteristic patterns emerge in different regions of the parametric space.



Frei Otto, Apparatus for computing minimal path systems,
Institute for Lightweight Structures (ILEK), Stuttgart, 1988
The analogue model finds the minimal path system, that is, the system connects a distributed set of given points, thus the overall length of the path system is minimised. Each point is reached but there is a considerable imposition of detours between some pairs of points. The system is a tree (branching system) without any redundant connections.



Marek Kolodziejczyk, Wool-thread model to compute optimised detour path networks,
Institute for Lightweight Structures (ILEK), Stuttgart, 1991
Depending on the adjustable parameter of the thread’s sur-length, the apparatus – through the fusion of threads – computes a solution that significantly reduces the overall length of the path system while maintaining a low average detour factor.



Frei Otto’s form-finding models bring a large number of components into a simultaneous organising force-field. Any variation of the parametric profile of any of the elements is being lawfully responded to by all other elements within the system. Such quantitative adaptations often cross tresholds into emergent qualities.
If such an associative sensitivity holds sway within a system we can talk about relational fields. Relational fields comprise mutually correlated sub-layers, for instance the correlation of patterns of occupation with patterns of connection. The growth-process of unplanned settlement patterns does indeed continuously oscillate between moments when points of occupation spawn paths and paths in turn attract occupation. The continuous differentiation of the path-network - linear stretches, forks, crossing points – lawfully correlates with the continuous differentiation of the occupying fabric in terms of its density, programmatic type and morphology. The organising/articulating capacity of such relational fields is striking, e.g. in comparison with the grid of the American city. This modern grid is undifferentiated and therefore non-adaptive. Its “freedom” is now limiting: It leads to arbitrary juxtapositions that result in visual chaos.
Modernism was founded on the concept of universal space. Parametricism differentiates fields. Space is empty. Fields are full, as if filled with a fluid medium. We might think of liquids in motion, structured by radiating waves, laminal flows, and spiraling eddies. Swarms have also served as paradigmatic analogues for the field-concept: swarms of buildings that drift across the landscape. There are no platonic, discrete figures or zones with sharp outlines. Within fields only regional field qualities matter: biases, drifts, gradients, and perhaps conspicuous singularities like radiating centres. Deformation does no longer spell the breakdown of order but the lawful inscription of information. Orientation in a complex, lawfully differentiated field affords navigation along vectors of transformation .The contemporary condition of arriving in a metropolis for the first time, without prior hotel arrangements, without a map, might instigate this kind of field-navigation. Imagine there are no more landmarks to hold on, no axis to follow and no more boundaries to cross.
Parametricist urbanism aims to construct new field logics that operate via the mutually accentuating correlation of multiple urban systems: fabric modulation, street systems, system of open spaces etc. The agenda of deep relationality implies that the fabric modulation also extends to the tectonic articulation. Both massing and fenestration might - each in its own way – be driven by sunlight orientation, producing a mutual enhancement of the visual orienting effect. Thus local perceptions (of the facade) can give clues about the relative position within the global system of the urban massing. The location and articulation of building entrances might be correlated with the differentiated urban navigation system20. This correlation might even extend to the internal circulation. This concept of deep relationality might also operate in reverse so that e.g. the internal organisation of a major institutional building might lead to multiple entrances that in turn trigger adaptations within the urban navigation system. It is important that such laws of correlation are adhered to across sufficiently large stretches.



V. Implementing Parametricist Urbanism

The urban implementation of parametricism is still in its infancy. However, ZHA was able to win a series of international masterplanning competitions with schemes that embody the key features of parametricism. The projects include the 200 hectar One-North Masterplan for a mixed-use business park in Singapore, Soho City in Beijing comprising 2.5 million squaremeter of residential and retail programme, the mixed use masterplan for Bilbao including the river island and both opposing embankments, and the Kartal-Pendik masterplan21, a mixed use urban field of 55 hectar with 6 million squaremeter of gross buildable area comprising all programmatic components of a city.

The project is to constitute a sub-center on Istanbul’s Asian side to release the pressure on the historic centre. The site is being reclaimed from industrial estates and is flanked with the small grain fabric of sub-urban towns. The parametricist taboo of unmediated juxtapositions implied that we took the adjacent context - in particular the incoming lines of circulation - as an important input for the generation of the urban geometry. Maya’s hair dynamic tool achieved a parametrically tuned bundling of the incoming paths into larger roads enclosing larger sites. The resultant lateral path system that exhibits the basic properties of Frei Otto’s minimizing detour network. The longitudinal direction was imposed via a primary artery with a series of subsidiary roads running in parallel. The result was is a hybrid between minimizing detour network and deformed grid. In parallel we worked with two primary fabric typologies, towers and perimeter blocks, each conceived as generative component or geno-type that allows for wide range of pheno-typical variation. The towers, conceived as cross towers, placed on the crossing points accentuating the path network. The perimeter block inversely correlates height with parcel area so that courtyards morph into internal atria as sites get smaller and blocks get taller. Blocks split along the lines of the secondary path-network. This move, together with the accentuating height differentiation, allows the block type to be assimilated to the cross-tower type. “pseudo-towers” are formed at some crossing points by pulling up the four corners of the four blocks that meet at such a corner. Thus an overall sense of continuity is being achieved in spite of starting with two rather distinct urban typologies. In terms of the global height regulation – besides the local dependency of height upon parcel size – we are trying to correlate the conspicuous build up of height with the lateral width of the overall field. Thus the rhythm of urban peaks indexes the rhythm of widening and narrowing of the urban stretch.



Zaha Hadid Archiects, Kartal-Pendik Masterplan, Istanbul, Turkey, 2006
Maya hair-dynamic simulates minimised detour net. The path network was thus generated with a digital woolthread model. The set-up registers the multitude of incoming streets and bundles them into larger roads affording larger parcels.



Zaha Hadid Archiects, Kartal-Pendik Masterplan, Istanbul, Turkey, 2006
Masterplan: Hybrid detour net & deformed grid, Final Urban lay-out of streets and urban fabric



Fabric studies 2: split block variations



Fabric studies 4: calligraphy block variation



Global Maya model. The model features the interarticulation between cross towers and perimeter blocks as well as the affiliation to the surrounding fabric. The correlation of global width to global height can also be observed.



Scripting calligraphy block patterns. Various scripts were developed that configure the perimeter blocks depending on parcel size, proportion and orientation. The script also allowed for random variations regarding the introduction of openings within blocks.



New cityscape. The Kartal-Penkik plan incorporates a vast quarry that becomes the largest item in a system of parks that are spread throughout the urban field. The rhythmic flow of the urban fabric gives a sense of organic cohesion.

The result is an elegant, coherently differentiated city-scape that facilitates navigation through its lawful constitution and through the architectural accentuation of both global and local field properties.
This much might be possible to institute with the imposition of strict planning guidelines using building lines and height regulation. Political and private buy-in is required. All constituencies need to be convinced that the individual restrictions placed upon all sites really deliver a worth-while collective value: the unique character and coherent order of the urban field that all players benefit from if adherence can be enforced. Ordered complexity here replaces the monotony of older planned developments and the disorienting visual chaos that marks virtually all unregulated contemporary city expansions.
To go further yet, in terms of our concept of deep relationality, we have to extend our involvement from urbanism to architecture. Only then we can further intensify the accentuating correlations, involving the systematic modulation of tectonic features. For instance, in terms of the calligraphy blocks - a third perimeter block variation that has been designed to both open up the interior of parcels and to cross parcels – we use a continuous facade differentiation that leads from the street-side to the courtyard on the basis of an initial distinction of external and internal facades. Another moment of deep articulation is the coordination of landscape and public spaces, and the correlation of the secondary path-system with the disposition of internal navigation systems.



Calligraphy blocks – tectonic detail. The articulation of the facades is a function of the location within the urban field. The exterior of the blocks is given a heavier relief than the interior. Where a block opens up and the public space flows into the private courtyard, a semi-private zone is articulated via the gradient transformation between the outer and inner articulation

Close-up of cross towers. The cross towers produce the urban peaks. Through their ground-level articulation these tower complexes participate in the creation of a continuous urban fabric that frames the streets and occasionally widens the street space into semi-public plazas. This is achieved while maintaining total continuity between the podium-like ground fabric and the shafts of the towers.



Doubts might be felt when confronted with the possibility of designing an urban field of up to 6 million squaremeter gross area with a single design team. Are we overstretching our capacity here? The more we are confronted with large scale development of this kind the more confident we grow that the tools and strategies we are deploying under the banner of parametricism can indeed deliver something that produces a decisive surplus value if compared with the usual alternative of uncoordinated, arbitrary juxtapositions. The contemporary choice of typologies, construction options and styles is simply too large to expect the underlying pragmatic logics to become legible. The result is a cacophony of pure difference. Parametricism is able to further coordinate pragmatic concerns and articulate them with all their rich differentiations and relevant associations. The danger of overriding real-life richness is minimized because variety and adaptiveness are written into the very genetic make-up of parametricism.

www.patrikschumacher.com​
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاويون ليگنوم ؛ تجسمي فضايي در بدنه اي از صفحات چوبي

پاويون ليگنوم ؛ تجسمي فضايي در بدنه اي از صفحات چوبي




ليگنوم Lignum مركز اطلاعات سويس است كه از چوب در ساخت آن بهره گرفته شده است . از معماران فري – سارينن Frei + Saarinen Architekten درخواست شده بود تا پاويون نمايشگاهي طراحي كند كه نشان دهنده استفاده از چوب براي اهداف معمارانه باشد . پاويون ليگنوم از 20 لايه ي چوبي با سطوحي به ضخامت 50 ميلي متر و عناصر عمودي به ارتفاع 130 ميلي متر تشكيل شده كه ميتوان بر روي آن ها قدم گذاشت و شبيه به عكسي است كه پيكسل پيكسل شده باشد . اين 20 لايه بدنه اي معمارانه پديد مي آورند كه ميهمانان خود را به سمت تفرجگاهي معمارگونه در تجسمي فضايي از عدد هشت انگليسي هدايت ميكند . تمام 541 قطعه چوبي توسط دستگاه CNC برش خورده است . اين پاويون به تعداد ده بار در يك دوره ي سه ساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت.










 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایندیگو دلی از سامیپ پادورا؛ پارادوکس پوسته و قاب

ایندیگو دلی از سامیپ پادورا؛ پارادوکس پوسته و قاب




غذیه فروشی indigo deli در بازار پالادیوم در مومبای -هند- توسط شرکت بمبئی sameep padora طراحی شده . ساختار بهم پیوسته و موجدار بر بالای میز ها در محل غذاخوری آویزان شده . در ترکیب ویژگی های گنبد و سطوح ، فرم هیبریدی از نقاط قوت ساختاری استفاده کرده . اتصالات چوبی با تخته سه لا و بافت خشن ، درتضاد با تجهیزات روشنایی مس براق شکل گرفته اند . پروژه طراحی و ساخت به عنوان یک اکتشاف پارامتریک در طول فرایند طراحی شروع شد. تولید مقاطع منحصر به فرد با مسیربابی CNC و مونتاژ RCC با رشته های فولادی که به یک پانل عمودی چوبی با ضخامت دو برابر به هم چسبیده اند ، آویزان شده است .























 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
باکسـِـل؛ پاویونی جعبه ایی در فرمی ازاد

باکسـِـل؛ پاویونی جعبه ایی در فرمی ازاد




پاویون تجربی باکسل BOXEL به وسیله ی دانشجویان گروه معماری طی تابستان سال گذشته در دانشگاه علوم کاربردی دتمولد University of Applied Sciences in Detmold طراحی و در محوطه دانشگاه پرده برداری شد. طراحی تحسین برانگیز هنری شوینوچ Henri Schweynoch که در مسابقه خلق الساعه سازی برگزیده شد، صحنی از نظر فضایی رها می افریند مناسب برای اجراهای تئاتری، نمایش , کنسرت , روی دادها و تجمعاتی که در محوطه دانشگاه اتفاق می افتند. طی واحد درسی طراحی دیجیتال که توسط پروفسور مارکو همرلینگ Marco Hemmerling ارائه میشد نه تنها از دانشجویان خواسته شد که پاویونی تابستانی طراحی کنند بلکه ان ها مجاب شدند ان را در اشل 1:1 ساخته و رونمایی کنند، طراحی با استفاده از طراحی دیجیتال و ابزارهای پیش ساخت به انجام رسید. بر خلاف این پس زمینه، جریان عمل دیجیتال پارامترهای تولید , ساخت و مصالح را در بر میگرفت که تمامی این ها کلید پروسه های آتی بودند. شکل سازه بر یک پوسته مینیمال متشکل از 2000 صندوق آبجو تشکیل شده است که بر معیار فرم هندسی ایی آزاد سازمان یافته اند. ساختار موقتی با استفاده از نرم افزار پارامتریک جهت کنترل موقعیت جعبه ها در ارتباط با هنسه ی کلی و آنالیز کارکرد سازه ای طراحی شد. جهت مشخص کردن کانسپت سازه و دتایلهای اتصالات چندین نوع تست بارگذاری استاتیکی انجام شد تا رفتار سازه ای مصالح غیر عادی ساختمان درک شود . مخصوصآ اینکه صندوقهای خالی به صورت توده ای قرار نگرفته بلکه آزادانه کنار هم سازمان یافته بودند. به موازات انجام برخی ازمایش هایی که نحوه مواجه سازه و مصالح را در قبال نیروهای برشی و خمشی وارد مدل سازی و تحلیل می کرد کانسپ سازه ایی پاویون نیز با کمک نرم افزار FEM (Finite Element Method یا روش عناصر محدود) شبیه سازی و بهینه سازی گردید. در آخر سیستم ساده ای از میله های به هم پیچیده جهت مونتاژ پاویون انتخاب شد که این امکان را فراهم میکرد تا اتصالاتی غیر قابل رویت و انعطاف پذیر به کار برده شود. بست های اضافی در بخش های بالایی صندوقها قرار داده شد تا استحکام مورد نیاز مدولها را تامین کند . انتقال بار سازه ای به وسیله ی صندوقهای بتنی که در سه نقطه قرار داده شد انجام شد و این صندوقها کار پی سازه را نیز انجام میدادند. باکسل تنها در یک هفته به وسیله ی دانشجویان بنا شد و به عنوان منظره ـ پس زمینه ای برای جشن پایان ترم و در طول دوره تابستانی مدرسه ی بین المللی دانشگاه دتمولد به کار گرفته شد . صندوقهای آب جو که پس از ده سال مورد استفاده قرار گرفتن , پس از پیاده کردن پاویون به کارخانه ی آب جو سازی بر میگردند و دوباره به کار میآیند .











 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
برج استراتا- هانی رشید ؛ پیچش خلاقیت و پایداری

برج استراتا- هانی رشید ؛ پیچش خلاقیت و پایداری




هانی رشید و آن کوتر ، از بنیانگذاران و مدیران بنیاد معماری اسیمتوت به علت فعلیت های علمی و مبتکرانه خود در دو دهه اخیر ، به عنوان معمارانی پیشرو و طرفدار معماری تحول گرا در عصر اطلاعات و طلایه دار ابداعات فنی در عرصه ساخت و تولید ، توجهات بین المللی بسیاری را به خود جلب کرده اند . رویکرد اصلی این گروه ابداع الگو های نو و به نقد کشیدن وضع موجود است . این معماران در سال 2008 طراحی مجموعه مسکونی را آغاز کردند .این ساختمان مسکونی 160 متری ، با 40 طبقه ارتفاع از آپارتمان های مجلل در ساحل ال رها در ابوظبی شکل گرفته است . زمان نهایی بهره برداری از پروژه سال 2011 پیش بینی شده است . ایده اصلی هانی رشید استفاده از روابط ریاضی در مدل سازی برای خلق فرمی انتزاعی و جاه طلبانه است که نمایانگر توان مالی و اقتصاد رو به رشد امارات متحده عربی باشد . طراحان اسیمتوت " Asymtote" با استفاده از روش های مدل سازی پارامتریک از شروع طراحی تا فاز تولید پیشرفته ، ساختمانی هوشمند و دارای استخوان بندی طره ای شکل را با رویکرد پایداری شکل داده اند که با ارتفاع بی نظیرش در منطقه خط آسمان را شکسته و بر مناظر شهری مسلط شده است .




























 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
زاها حدید؛ برج نوآوری در دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ

زاها حدید؛ برج نوآوری در دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ




اخیرا در تاریخ 24 سپتامبر مراسم باشکوهی برای موسسه ی " باشگاه سوار کاران " ( یکی از قدیمی ترین موسسات هنگ کنگ برای ترویج مسابقات اسب دوانی ) در دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ برگزار شد . زاها حدید در این مراسم ضمن تبریک به این موسسه بیان کرد : این پروژه (برج نوآوری) برای ما بسیار مهم است، به ویژه آنکه در هنگ کنگ قرار دارد ،شهری که در آن کار من آغاز شده است ، و من همیشه به آن علاقه داشته ام . قرار است در دانشکده ی PolyU یک برج به نام ' برج نوآوری ' واقع در شمال شرقی دانشگاه احداث شود که کار آن از سال 2009 شروع شده است و انتظار میرود تا سال 2013 به پایان برسد .​
این برج با 15000 متر مربع زیربنا ؛ فضایی را برای استفاده ی 1800 نفر از دانش آموزان و کارکنان آنجا محیا میکند . در آن یک سالن سخنرانی، ده کلاس درس ، استودیو و کارگاه های آموزشی و همچنین یک موزه، فضای نمایشگاه و سالن مشاهدات جمعی قرار دارد. طرح آن شبیه به یک فانوس دریایی نمادین است برای ایجاد یک ساختار سیال یکپارچه همراه با ویژگی های یک برج مدرن . زمین های اطراف آن برای ایجاد یک چشم انداز جدید طراحی شده اند و همچنین ورودی اصلی با مساحت زیادی ساخته می شود برای راه داشتن به محوطه ی اصلی دانشگاه .​
از سالن ورودی پله های برقی طولانی شروع میشوند وتا چهار طبقه ی فوقانی ادامه دارند ؛ شبیه یک آبشار رو به بالا که این امکان را در اختیار دانش آموزان میگذارد که از رویداد های در حال جریان مطلع شوند و این خود شروعی است برای ترویج تعامل میان انواع متنوعی از کاربران و ایجاد فرصت های جدید . حفره (void) ها باعث ورود نور طبیعی و ایجاد هوای تازه میشوند و این دو به همراه امکانات موجود ؛ خود عامل هماهنگی افراد با محیط مجموعه و همچنین کنترل حجم صداهای تولید شده ، میشود.







محوطه سازی برج





نمای بیرونی
























مدل سازی




مدل سازی





دیاگرام دسترسی ها








 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
توسعه کارخانه Zahner

توسعه کارخانه Zahner




Zahner موفقیتش را به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فلز معماری با توسعه تسهیلات ساخت در میسوری ادامه داد.

این عمل بر روی بخش شمالی نما با پوشش فولادی 30 ساله و حیاط بتنی و حصار زنجیری اطراف آن انجام شد.

هدف از این طرح تبدیل بخش مورد استفاده قرار گرفته به فضای مونتاژ بدون ستون با ارتفاع زیاد برای جابجایی اجسام با دو جرثقیل بزرگ و ایجاد ارتباط کف بی‌درز با کف کارخانه موجود.

رسیدن به این ارزشها یعنی دریافت این که Zahner استمرار خود را در شناخت پیچیدگیهای فلز، خواص شیمیایی و چگونگی دستکاری آنها به انجام رسانده است. با در نظر گرفتن این موارد ، شکل نما از الگوهای اکسیداسیون فلز که در Zahner یافت شده ، مشتق شده است.





طرح نهایی گرافیتی الهام گرفته از الگوهای متعدد برای ایجاد شکلی است که مختص به نسبتها و زمینه گسترش است. با کامل شدن طرح، یک الگوریتم کامپیوتری، مقادیر تونال طرح به مدل سطح دیجیتال سه بعدی در نما تبدیل شدند.

اجزای کلیدی سیستم از تیغه‌های DT عمودی ساخته شده از اخراج آلومینوم نیم دایره میخ پرچ شده به ورق آلومینیومی است.




این تولیدکنندگان فلز معماری با توسعه تسهیلات ساخت در میسوری ادامه داد.

این عمل بر روی بخش شمالی نما با پوشش فولادی 30 ساله و حیاط بتنی و حصار زنجیری اطراف آن انجام شد.

هدف از این طرح تبدیل بخش مورد استفاده قرار گرفته به فضای مونتاژ بدون ستون با ارتفاع زیاد برای جابجایی اجسام با دو جرثقیل بزرگ و ایجاد ارتباط کف بی‌درز با کف کارخانه موجود.

رسیدن به این ارزشها یعنی دریافت این که Zahner استمرار خود را در شناخت پیچیدگیهای فلز، خواص شیمیایی و چگونگی دستکاری آنها به انجام رسانده است. با در نظر گرفتن این موارد ، شکل نما از الگوهای اکسیداسیون فلز که در Zahner یافت شده ، مشتق شده است.



طرح نهایی گرافیتی الهام گرفته از الگوهای متعدد برای ایجاد شکلی است که مختص به نسبتها و زمینه گسترش است. با کامل شدن طرح، یک الگوریتم کامپیوتری، مقادیر تونال طرح به مدل سطح دیجیتال سه بعدی در نما تبدیل شدند.

اجزای کلیدی سیستم از تیغه‌های DT عمودی ساخته شده از اخراج آلومینوم نیم دایره میخ پرچ شده به ورق آلومینیومی است.



از این تیغه‌ها برای سیستم پشتیبانی ساختاری در پشت بسیاری از نماهای آلی با پوسته‌ای متصل به سطوح Zahner استفاده می‌شود.

این تیغه‌ها در هر 24 اینچ از مرکز با پانل‌های شیشه‌ای ما بین این دیوار لایه لایه قرار گرفته‌اند. سیستم پانل شیشه‌ای نه تنها به بنا شفافیت می‌بخشد و فعالیت‌های داخل مغازه برای دیگران را قابل رؤیت می‌سازد بلکه نور شمالی را به تمام فضا نیز می‌تاباند. این نور در کنار کارگاه توسعه یافته و دو جرثقیل پنج تنی باعث ارتقاء تولید و بهره‌وری شده‌اند.


















 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
معرفی کتاب :


فضای هیبریدی
فرم های جدید در معماری دیجیتال



نوشته­ ی : پیتر زلنر
ترجمه­ ی : علیرضا سیّداحمدیان، حمید خداپناهی
ناشر: نشر هنر معماری قرن









«کتابی مسحورکننده... شکی نیست که خیلی سریع روی میز
استودیوی دانشجویان معماری در سرتاسر جهان قرار خواهد گرفت.»
ــ نشریه­ ی معماری جهانی (World Architecture)

معماران و طراحان اکنون دهه ­ها است که از کامپیوتر به عنوان ابزار استفاده می­کنند، اما تازه طی سالهای اخیر است که تکنولوژیهای دیجیتال به عنوان نیروی خلاقه مورد استفاده قرار گرفته ­اند. تکنوکراتها با استفاده از قدرت پردازش قوی و نرم­ افزارهای نوین دست به کار تولید فُرمها و ایده ­های نوینی شده­ اند. در این کتاب به بررسی آثار دوازده ­تن از پیشگامان این موج جدید خلاقه خواهیم پرداخت که می­توان گرِگ لین، ناکس، دِکوی، شرکت اوسترهویس، استودیو یو.ان.، و استیون پِرِلا را از میان­شان نام برد.

پروژه­هایی که در این کتاب به معرفی آنها پرداخته­ایم، تاکنون، تنها در برخی از خصوصی­ترین محافل طراحی مشاهده شده­ اند. در بخش اعظم کتاب، سابقه ­ی معمارانِ این پروژه­ ها و جزئیات طراحی­شان مورد بحث قرار می­گیرد، و تصاویر رنگی قدرتمند کتاب برخی از آخرین دستاوردهای آنان را در معرض مشاهده قرار می­دهد.

یک بخش راهنمای اساسی در انتهای کتاب آمده که اطلاعات کتابشناختی و معماری مفیدی در اختیار علاقه­ مندان قرار داده است. در روزگاری که معماران سرتاسر دنیا در پی صورتهای جدیدی برای بیان خلاقه به سر می­برند، کتاب فضـای هیبـریدی به طرح آثار استثناییِ معمارانی می­پردازد که تکنولوژی برای آنها خودِ بیانِ خلاقه است، و نه صرفاً ابزاری در راه رسیدن به خلاقیت.

 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
سایبان متروپل : بزرگترین سازه چوبی دنیا در اسپانیا

سایبان متروپل : بزرگترین سازه چوبی دنیا در اسپانیا




ما در مورد ساختار شگفت انگیز " سایبان متروپل " در سویل – اسپانیا – زمانی که هنوز در مرحله برنامه ریزی بود ، هیجان زده بودیم ، ولی اکنون این پروژه خارق العاده در میدان de la Encarnacion به اتمام رسیده . متروپل با ظاهری مانند لانه زنبور به هم پیوسته از پانل های چوبی از پایه ای بتنی سربرافراشته که قرار است فضای سایبان و مسیر پیاده روی را در زیر ساختار شکل دهد . این پروژه توسط J.Mayer H.Architects طراحی شده . سایبان متروپل به هماهنگ کردنِ تضاد به وجود آمده توسط ساختارهای فوق العاده مدرن با محیط قرون وسطی اطراف ، کمک کند . راه پله ها و مغازه ها در زیر این ساختار ابتکاری با چوب هایی با روکش پلی – اورتان واقع شده .





















































 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
معرفی کتاب :


پارادایم معماری الگوریتمیک

زوبین خبازی

انتشارات کتابکده کسری





دومین کتابی که در زمینه معماری پارامتریک در ایران به چاپ رسیده و البته ارجینال ترین و بهترین اون!!!
آقای گلابچی در کتاب طویل و عریض خودشون در بیشتر جاها از نوشته های نویسنده این کتاب استفاده کردن!!!
خوندن این کتاب رو به همه دوستان علاقمند توصیه میکنم..اکیداااا

 

پیوست ها

  • DSC_0054.jpg
    DSC_0054.jpg
    21.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاویون دریفت وود از دانشجویان AA

پاویون دریفت وود از دانشجویان AA





پاویون تابستانی انجمن معماری (AA) امسال توسط دانشجویان واحد 2 در میدان بدفورد لندن در سوم جولای به نمایش گذاشته شد . پاویون چوبی دریفت وود ، چهارمین پاویون تابستانی AA در چهار سال اخیر است . این طرح نه هنر است و نه معماری ، نه علم و نه ماجراجویی زیست محیطی ، بلکه یک پروتوتایپ و ساختار مجسمه گون می باشد که طبقه بندی را به چالش می کشد و اختراع ، آزمایش ، متریال جدید و اطلاعات زیبایی شناسی را در بر می گیرد . این پاویون توسط یک پانل از هفت ژوری برجسته از جهان معماری ، مهندسی ، طراحی ، مدیا و اکولوژی قضاوت شده است .
















 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
تی ایی کا از معماران بی آی جی؛ بی یارکه اینگلس و فرم نرم

تی ایی کا از معماران بی آی جی؛ بی یارکه اینگلس و فرم نرم





شرکت دانمارکی BIG یک مرکز فن آوری برای تایپه -تایوان- طراحی کرده اند که متشکل از ساختار مکعب شکل با حفره هایی کات شده از درون حجم آن می باشد . حفره های مرکز فناوری ، سرگرمی و دانش TEK یک مارپیچ در داخل حجم ایجاد می کند و مسیرهای دسترسی از سطح خیابان به ساختمان و تا سقف آن را شکل می دهد . ساختار با تیغه های بتنی ساخته می شود ؛ ترکیبی از صفحات نازک انباشته شده که در مرکز فروکش می کنند و به عنوان یک راه پله در قسمت حفره ها عمل می کنند . مناطق پله پله همچنین می توانند فضاهایی برای نشستن غیر رسمی بازدیدکنندگان راهم می کند . این مرکز شامل : فضاهای نمایشگاه ، اداری ، خرده فروشی و سالن اجتماعات ، هتل ، رستوران ها و گالری ها می شود که در اطراف فضاهای مارپیچی شکل می گیرند .


















































 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
آزمایشگاه معماری دیجیتال ؛ تراکم متخلخل

آزمایشگاه معماری دیجیتال ؛ تراکم متخلخل





آزمایشگاه معماری دیجیتال DAL از مدرسه معماری هونان به عنوان یک وُرک شاپ فشرده در چانگشا – چین – طراحی شده تا دانش آموزان را در معرض یکپارچگی تکنیک های محاسباتی محور قرار دهد . در تابستان سال 2011 تحت نظارت استاد دانشگاه هونان : بیائو هو و یو دو از معماران زاها حدید ، این برنامه با کانسپت " تراکم متخلخل " یک اکتشاف از چگالی پویا در حال تغییر و خطوط متقاطع بین اسکلت و مواد جامد سازماندهی شد . دانش آموزان در این برنامه نمونه های اولیه طراحی را در مقیاس یک به یک ایجاد کردند . یک قاب فولادی L شکل و متصل به دیوار که شبکه ای از قطعه های تخته سه لا با برش لیزری به آن وصل می شود و نقش یک سایبان و نیمکت برای نشستن فراهم می کند .













































 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پروژه دانشجویی مقطع دکتری-دانشگاه AA-گروه++D

پروژه دانشجویی مقطع دکتری-دانشگاه AA-گروه++D





D + + Team: Jiali Zhou [ China ], Stuti Shah [ India ], Xiaosheng Li [ China ], Yuxi Fu [ China ] Tutors: Patrik Schumacher / Christos Passas گروه علاقمند به تغییرشکل وساختارفضاهای داخلی بودند.چراکه دارای پارامترهایی بود که بسیارمحدودوبسته به نظرمی رسید.لذا اهداف پروژه شامل خلق فضاهای داخلی واحساسی نوبا ایجادلایه های جدید توسط چیزهایی مثل نور، رنگ، متن ونمای ظاهری شد.اجرای این سیستم باعث ایجاد فضاهای حساب شده ودقیقی ازاشکال وموقعیت آن درسایت شد.که به عنوان بخشی ازیک کلوپ شبانه درشهر وین استفاده خواهد شد.















 
آخرین ویرایش:

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاویون کاغذ از فانکشنالیتی ؛ یک دیالوگ متقابل بین امر دیجیتال و امر مصنوع

پاویون کاغذ از فانکشنالیتی ؛ یک دیالوگ متقابل بین امر دیجیتال و امر مصنوع




طراحان فانکشنالیتی ، یک سایبان ساخته شده از 2452 کلاه های روزنامه ای را طراحی کرده اند که با سیم هایی برای شکل دادن یک ساختار قابل انبساط در جشنواره سکرت گاردن پارتی در East Anglia – بریتانیا – مونتاژ شده . این پروژه درطول سه هفته توسط هفده نفر با 2452 کلاه کاغذی سنتی ایجاد شده است . Papervillain پاسخی به چرخه حیاط یکبار مصرف از مطالعات روزانه است . شکل جهانی پروژه از یک سری از نمونه های فیزیکی گرفته شده که در آن گرانش اجازه دارد که هر کلاه را به طور طبیعی به فرم منحصر به فرد خم کند .








































 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
سایه بان AA از زوبین خبازی

سایه بان AA از زوبین خبازی




این پروژه،پروژه استاد عزیزم مهندس زوبین خبازی در مدرسه معماری AA لندن هست که به صورت گروهی با همکاری AA EmTech 2009 Students Buro Happold Engineering, London hk انجام شده و البته برنامه ریزی و طراحی کامپیوتری اون بر عهده مهندس خبازی بوده...ایده طراحی استفاده از نوارهای باریک چوب و سیستم اتصالات درونی نوارهای چوبی در طراحی و ساخت طراحی و ساخت دیجیتال بود.
















 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پروژه دانشجویی مقطع دکتری-دانشگاه AA-گروه0 R N 8

پروژه دانشجویی مقطع دکتری-دانشگاه AA-گروه0 R N 8





0 R N 8 Team: Gerry Cruz [ Mexico ], Spyridon Kaprinis [ Greece ], Natalie Popik [ Kazakhstan/USA], Maria Tsironi [ Greece] Tutors: Patrik Schumacher / Christos Passas هدف پروژه این است که مورد نقد دقیق منتقدین قرارگیردوازنظراصول اولیه وساختاروساختمان منطقی سیستم تکتونیک گوتیک وکاربردهای آن در معماری امروزو توجه به خلاقیت درطراحی های تصادفی داخلی موردآنالیزقرار گیرد.مهمترین نکته ای که ازاین سازه درک می شود، طرح خالص ساختمانی و وجود نیروهای انتقالی درآن است که با سبک پروتوجئومتریک (سبکی دریونان باستان جهت ایجاد شکل های هندسی ساده واولیه برروی کوزه)ایجاد شده است.تحقیقات جهت طراحی شکل سازه ازیک تجربه ساده شروع شد. که شامل طرح ساده و اولیه ازدندۀ اسکلت بود.که باعث خلق ایده سبک گوتیک با بافت های هندسی ورنگ های خالص بود. افکت های متنوع که ازشبکه های سقف گوتیک متصاعد می شود کاربردهای رنگ هایی راکه درسیستم سهمی وارسازه تشکیل می شود را به انسان الهام می کند.وفضای یک کلوپ شبانه را درذهن متصور می کند که دارای زرق وبرق پرمایه ایست.این سازه در وینای کشور اتریش وبا رعایت استانداردهای ساختمانی آن محل در نظر گرفته شده است.













 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پروژه دانشجویی دانشگاهAA-پروژ Kanachai Bencharongkul -اینتر 6

پروژه دانشجویی دانشگاهAA-پروژ Kanachai Bencharongkul -اینتر 6




استتار- رفتاری را که در نوع الگوی استتار حیوانات می بینید،حاصل شرایط ژنتیکی آنان، طبیعتی که انتخاب می کنند و موقعیت فیزیکی محل سکونتشان است. بنابراین می توان گفت تغییرات که در جانوران دیده می شود برآمده از کیفیت محیط اطراف آنان است. دراین میان این پروژه قصد دارد از نکات مثبت این پروسه استفاده کند. برای مثال پرداختن به فضایی که دراختیار ما قرار دارد وهمچنین درک احساسی که از آن فضا برمی آید. این مشاهدات با نقد دو موضوع شروع شد. یکی ساختار الگو و دیگری ارتباط افکت های موجود درآن. بهترین چیزی که برای پرداختن بدان وجود داشت الگوهای استتار طبیعی دراستفاده از فضا و مواد بکار رفته بود.بیشترین مورد مشاهده شده همرنگ شدن با محیط با استفاده از تکنیک خیره شدن به بافت اجسام بود. دریافت های اولیه حاکی از دو الگوی ابعادی بود که دارای دوپرسپکتیو نادرست، اعوجاج یا حرکت بودند، که تبدیل به آرایه های کوچکی ازسطح و ساخت حجمی می شوند و با مدل هایی متناسب با فضا و شرایط بالقوه تکتونیک محیط ارزیابی می شوند.این تحقیقات منتج به رسیدن به موادی شد که با اعمال تغییراتی درآن و تبدیل آن به مقیاس اتاق و ارائه آن با تنوع کارکرد، به مرحله معرفی رسید. سپس نوبت به تست آن رسید. بنابراین کارشناسان فرم و ساختار morphology برای ارزیابی تنوع کاربری و نوع کاربرد بداخل ساختمانی رفتند که ازاین مواد پوشیده شده بود.و واکنش های الگوهای مختلف را تحت نظرگرفتند. برخی اهداف نیز بر روی عواملی تمرکز یافت که شامل تقلیدپذیری و قابلیت اختفا ازسوی این مواد بود. دراین میان بعضی مصالح بکار رفته به الگوهای رنگارنگی درآمد و نتوانست خواسته ها را برآورده کند، اما بعضی دیگرمزایای استفاده ازاین پوشش درمقابل استفاده ازساختارخود ساختمان رانشان داد. [h=4]Masters: Jonathan Dawes, Dagobert Bergmans, Fumiko Kato[/h]




Disruptive Pattern






Disruptive Shadow Pattern






Tod's Skin and within





Expanding Visibility





Function and Perforation




Facade pattern



Section




Skin: Wrapped and unfolded




 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
گالری برای لندن آینده

گالری برای لندن آینده




این گالری واجد طراحی کانسپچوال و سیال در امتداد رود تیمز در لندن ، پروژه ایست که برای یک رقابت با نام لندن اینده ، طراحی شده و از جانب هیئت ژوری ، مورد تشویق قرار گرفت . پروژه از دو عنصر متمایز در منطقه تشکیل شده است و از یک سو نمادی از پویایی شهر و و از سوی دیگر بیان غیر قابل پیش بینی از سکونت بشریت است . پروژه با روشنایی ثابت ، شفافیت و نفوذ پذیری بصری ، یک رابطه عمیق با شهر از طریق رودخانه ، با ارائه مناظر و چشم اندازهایی متفاوت از لندن برقرار می کند . پروژه یک محصول دو لایه است، اولین لایه توسط یک فرم با سه بیضی تشکیل شده ، که اشکال فضاها را از طریق نفوذ ساختار ، تعامل و دید کاربر از هر مکانی نشان می دهد . فضاهای پیچ در پیچ و سیال ، محیط های مختلفی را ایجاد می کنند و یا کل فضاهای گالری را توسط پیش آمدگی ها ، هولوگرام ها ، بسط های چند رسانه ای و آزمایش های مجازی و نه تنها یک نقطه کانونی ، بلکه یک دید جهانی جدید در هم ادغام می کند . لایه عنصر ، محدوده گالری را تعیین کرده و اجازه حداکثر استفاده از فضاهای داخلی را می دهد . فرم متصلب ساختاری طرح نیز آسایش محیط را تضمین می کند .



































 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
اکتشافات پارامتریک

اکتشافات پارامتریک




یک تندیس مبتکرانه در فضای باز در مدرسه ی معماری دانشگاه واشنگتن, این یک پروژه ی کلاسی است که با استفاده از مصالح ترکیبی ( تخته چوب چندلا و پلاستیک) تحت مدیریت جو مک دونالد از اربن ای اند اُ ساخته شده, و در قامت جسمی ارگانیک از اشکال فرورفته که با نور و سایه به بازی درآمده اند, تبلور یافته است.​
این استودیوِ پژوهش و طراحی بر بازیابی و شبکه بندی پارامتریک متمرکز است: جداسازی, نشانه گذاری و سرهم بندی با هدف شکل گیری شبکه های ساختاری و برنامه ریزی شده. آنها به دنبال راه حل های خلاق معمارانه بر اساس ویژگی مصالح بودند. و در پی خلق هندسه ی فرمال و مفاهیم فضایی از یک اینستالیشن در مقیاسی کامل بودند. دانش آموزان در قامت یک تیم کار کردند, زمانی که آنها به اجزا ساخت استودیو نزدیک شدند. سطوح مشبک از پوست زرافه یا مار الگوهای غیر تکراری از خطوط و صفحات تشکیل شده و شبکه هایی را که خود به خودی اما به طور اجتناب ناپذیری از برنامه ی ژنیک به وجود آمده اند, به منصه ی ظهور رسانده است.​
اثر با استفاده از این فرایند شکل گیری به مثابه الهام بخشی, با شبکه بندی معطوف به درگیری سیستماتیک ساختمان, منظر و برنامه به عنوان سیستم های همبند خود مولد و چند بعدی پدید آمده است. سایت برای استودیو در طول دوره ی شش ماهه به واسطه ی یکپارچه سازی درک مفهومی هم از فرم های ساخته شده وهم گیونز هال و پیرامونش کشف شد. دانش آموزان به دنبال توسعه ی برنامه های کاملاً فردی در هم پیوندی با ساخت بر اساس بخشی از درکشان از یک بافت شدیداً محلی و خاص بودند.











 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاویون نان لین از مارک فورنز

پاویون نان لین از مارک فورنز




معمار فرانسوی مارک فورنز از THEVERYMANY یک پاویون آلومینیومی سوراخ دار را طراحی کرده که همانند یک قطعه ای بزرگ از مرجان دریایی می باشد . پاویون نان لین با مونتاژی از 27 قطعه و چهار متر ارتفاع ، دارای یک فرم کامپیوتری شده است که متشکل از اشکال لوله ای و دونات شکل می باشد که می تواند در نقاط مختلف به راحتی مونتاژ و دمونتاژ شود . بیش از 155000 سوراخ ستاره ای شکل با اندازه های مختلف ، یک الگو در سطح ساختار به وجود می آورد . پاویون لین اکنون بخشی از مجموعه دائمی در مرکز FRAC در نیواورلئان-فرانسه- را تشکیل می دهد . مورفولوژی منسجم پاویون از مدل Y به عنوان بازنمود اولیه و پایین ترین سطح چندجهتی سرچشمه می گیرد .




































 

Similar threads

بالا