[سبک معماری ایرانی]:سبک معماری اسم

مهندسین ASM

عضو جدید
سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد می رسد. از آن زمان تاکنون، این هنر پیوسته در ارتباط با مسائل گوناگون، توسعه و تکامل یافته است. با گذشت سالیان دراز و با گذر از دوره های مختلف فرهنگی و تاریخی، میراثی که برای معماران امروز بر جای مانده، مبانی نظری ریشه دار در فرهنگ و هنر این مرز و بوم است که از نظرها غافل مانده و ترکیبی از فرم های غریب سبک های تولد یافته در فرهنگ هایی دیگر و شکل گرفته برای مردمانی دیگر. رنگ باختن مفهوم هویت دردی است که معماری کشور بدان گرفتار است. طراحی های باری به هر جهت و فرم هایی که در پی تکرار و تقلید شکل می گیرند، معماری کشور را گرفتار دور باطلی کرده که رهایی از آن، نیازمند تفکری عمیق در چرایی رسیدن به این نقطه و جست و جو برای یافتن راه حلی عملی است.
مهندس مهدی عامری فرد، به عنوان یک معمار ایرانی، در طی سال ها فعالیت در این حیطه، همواره این موضوع را در نظر داشته است. پیشینه فرهنگی-تاریخی ای که به عنوان فرزندی از خاندان عامری ها، سازنده و مالک خانه عامری های کاشان در ذهن وی نقش بسته بود به دغدغه ی توجه به این مفهوم دامن می زد و نهایتا وی را بر آن داشت تا به راهی اساسی برای برون رفت از این بحران بیندیشد.
وی، کلیدی ترین مساله را فقدان مفهوم و هویت در طرح های امروزی می دانست. بنابراین تصمیم گرفت تولد هر طرح را با هویتی ویژه آغاز کند. شروع طراحی هر اثر، با نام گذاری آن است. به این ترتیب، طراحی، با الهام از این نام کلید می خورد. ایده های طراحی با نگاه به نام پروژه و مفهومی که در آن نهفته، شکل می گیرد و نمود آن ها، در ترکیبی از علم و هنر معماری در طرح تجلی می یابد. این گونه، هر پروژه، هویتی مستقل یافته و معماری شاخص و ویژه آن در کنار نام منحصر به فردش، هر اثر را تبدیل به طرحی ماندگار در ذهن مخاطبان می کند.
این گرایش و سبک، به سادگی، با الهام از رویکرد طراحی اش، نام "اسم" را به خود گرفته است. تا اشاره ای داشته باشد به منشا خلق اثر و روند طراحی آن.
سبک های شناخته شده ای که در معماری وجود دارند، هر یک، بر اساس مبانی نظری خاصی شکل گرفته و اصول فرمی آن ها، این شالوده های نظری را در خود منعکس می کنند. به عنوان مثال سبک معماری "فولدینگ"، عمودگرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند؛ و یا در سبک "گوتیک" که سبکی مذهبی و همواره در خدمت کلیسا بوده است، ساختمان هایی که بنا می شدند، مشخص به بلندی و سبکی کم ‏سابقه و باریکی جزرها و نازکی دیوارها بودند. به عنوان مثالی دیگر، در سبک "معماری مدرن"، استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن، پیش ساختگی، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت.
سبک اسم، خود را نه در قید و بند فرمی خاص، و نه محدود به فرهنگ یا مخاطبی ویژه می کند. این سبک، با گرایشی مفهومی، می تواند شامل طرح هایی با گرایشات ایرانی-اسلامی و یا آثاری در قالب فرم های مدرن و یا کلاسیک باشد. نکته اصلی، ارتباط بین مفهوم و هویت اثر، و نمود ظاهری آن است. این گونه است که نه تنها راه حلی برای معماری هویت زده امروزی کشور است، بلکه می تواند نماینده شایسته ای برای علم و هنر این مرز و بوم در سطح بین المللی نیز باشد.
نمونه ای از آثاری که با این سبک در حال شکل گیری است، برج مسکونی یاس در جزیره کیش است.
ایده طراحی برج یاس، وام دار نام زیبا و یگانه آن است که با نقش و نگاری برآمده از دل، با قلم طراحان، در پیوندی باور نکردنی با تکنولوژی روز دنیا، شکل گرفته است.
بدین ترتیب، آثار طراحی شده در سبک "اسم"، نه صرفا با ظاهری زیبا و شکلی فانتزی، بلکه در پیوند با بستر بنا، گرایشات فرهنگی و اجتماعی کاربر و همچنین همگام با جدید ترین فناوری ها به منظور خلق اثری پایدار و جاویدان است.
 
مبانی نظری که این سبک ارائه داده است می تواند از جهات مختلف بررسی شود و کاربرد داشته باشد.کاربرد در دید همه یکسان نیست، شاید من آن را یک مفهوم بدانم و شخصی دیگر آن را فرم بداند.. اما سرانجام آنچه دیده میشود پاسخ های متفاوت و برداشت های مختلف از طرح هایی است که با مبانی نظری خاص شکل گیری شده.
 
به نظر میرسد پديده‌هاي معماري نه تنها در متن و زمينه‌هاي فرهنگي خودشان، بلكه به زمينه‌هاي تاريخي نيز تعميم پيدا مي‌كنند، بر اين اساس اشكال معماري در هر دوره، سبك مربوط به آن زمان را به وجود مي‌آورند و فرم ها برخاسته از مفاهيم محتوايي آن دوره مي باشند. این گرایش در ایجاد فرم ها، شيوه ای خاص را دنبال می کند که تعامل بين مباني نظري و محتوايي طرح وفضاي معماري مي‌باشد.
 
معماری و شهرسازی ایران، برای بازیافتن جایگاه ویژه‌ی خود، راه دشواری پیش رو دارد؛ زیرا با جامعه‌ای در حال توسعه روبه‌روست که جریان صنعتی شدن، جهانی شدن و شبکه‌ای شدن را تجربه می‌کند. گذار از شهر سنتی به مدرن و شهر مدرن به شبکه‌ای در تمام دنیا در حال بروز است و تأثیرات مطلوب و نامطلوب خود را بر جوامع می‌گذارد. شهرهای ایران نیز دوران گذار از جامعه‌ی سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساخت‌های لازم علمی‌ـ‌مهندسی، فرهنگی و هنری تجربه نموده است. معماری و شهرسازی ایران، برای بازیافتن جایگاه ویژه‌ی خود، راه دشواری پیش رو دارد؛ زیرا با جامعه‌ای در حال توسعه روبه‌روست که جریان صنعتی شدن، جهانی شدن و شبکه‌ای شدن را تجربه می‌کند. گذار از شهر سنتی به مدرن و شهر مدرن به شبکه‌ای در تمام دنیا در حال بروز است و تأثیرات مطلوب و نامطلوب خود را بر جوامع می‌گذارد. شهرهای ایران نیز دوران گذار از جامعه‌ی سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساخت‌های لازم علمی‌ـ‌مهندسی، فرهنگی و هنری تجربه نموده است.
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمونه کارها

نمونه کارها

برج مسکونی یاس در جزیره کیش
برج ساحلی مسکونی یاس، یکی از برجسته ترین پروژه های طراحی شده توسط مهندسین ASM، در جزیره کیش قرار گرفته است. طراحان این برج در پی دستیابی به فرمی زیبا و منحصر به فرد و در عین حال با مفهوم و در خور این نام بودند و در نهایت به فرمی دست یافته اند که در برگیرنده مفاهیمی والا و اثرگذار است و همانند شعری بامسمی، با هارمونی و موسیقی امواج دریا سروده شده و همچون نگینی در سواحل نیلگون خلیج فارس خواهد درخشید. ایده طراحی برج یاس، وام دار نام زیبا و یگانه آن است که با نقش و نگاری برآمده از دل، با قلم طراحان، در پیوندی باور نکردنی با تکنولوژی روز دنیا، توانسته تصویری حقیقی از مفهومی ماورایی بیافریند و نگاه هر بیننده را در عمق بی کرانه اش با کرانه های دریا پیوند دهد. برج یاس با هدف ایجاد فضایی آرام و رویایی برای ساکنان آن و دارا بودن تمامی امکانات مورد نیاز طراحی شده است.




هتل جنت الاسما در عراق
هتل ۵ستاره جنه الاسما با ایده ترسیم دست های تمنا به سوی درگاه حضرت دوست شکل گرفت، این هتل از دو برج مجزا تشکیل شده که قرارگیری آن ها در مقابل هم تداعی کننده دو دست نیاز است که به سوی آسمان بلند شده اند. جنه الاسما در پیوندی باورنکردنی با تکنولوژی روز دنیا با تمامی امکانات موردنیاز برای مسافران در عراق طراحی شده است.









مجموعه نورالعین در شیراز

طراحی مجموعه رفاهی و مجموعه تالارهای پذیرایی در شیراز با الهام از چشم انسان صورت گرفته است. همچنین با توجه به دید و منظری که در سایت وجود داشته، قسمتی از پوشش آن شفاف دیده شده است. این امر، تاکیدی است بر لازمه بینایی حقیقی آدمی و نمادی است از چشم گشودن رو به دنیایی که آفریننده آن پروردگار بی همتاست و دست یابی به معرفت و شناخت.



منبع: Memarfa.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش ها: mpb

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان

نظرتون درباره این سبک چیه؟؟مبانی و اصولش قابل پذیرشه؟؟ چقدر میتونه در معماری تاثیرگذار باشه؟؟!!

پروژه هایی ک ب این سبک طراحی شدن اجرا هم شدن؟؟
 
پروژه تجاری معبود

إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ؛ خداوند پروردگار من و پروردگار شماست (تنها) او را پرستش کنید که راه راست همین است .» آل عمران : ۵۱
«واعتصموا بحبل الله جمیعاً» و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید! آل عمران: ۱۰۳
یکی از آثار طراحی شده به سبک معماری “اسم”، مرکز تجاری معبود است. در شهر پوتراجایا واقع در کشور مالزی مجتمع تجاری زیبا و متفاوتی طراحی شده است.این شهر تقریبا نوساز است و پایتخت سیاسی جدید مالزی و سمبلی از پیشرفت مالزی است.
یکی از اهداف این طراحی مطابقت با معماری اسلامی بوده است.طراحی این بنا از مفهوم “الله جل جلاله” الهام گرفته است و به خاطر همین مساله، “معبود” نامگذاری شده و این مفهوم در فرم بنا و پلان های داخلی نیز به خوبی دیده می شود..
قالب این سازه از فرم چهار ضلعی تشکیل شده است. و نکته قابل توجه در آن بکار گیری پوسته فولادی حول بنا و در اطراف عبارت الله در نمای بنا قرار دارد، که بیانگر حرکت فطری و همگانی بشریت به سوی خداوند است و همچنین به عنوان ارتباط بنا با سایت و محیط پیرامون میباشد.
در بدنه این بنا شکافهای نوری که از مفهوم کلمه مقدس الله ایده گرفته شده همراه با تنوع فضایی دیده میشود که زیبایی بصری چه در نما و چه در طراحی این پروژه را چندین برابر کرده است.
مشخصات کلی:
_موقعیت مکانی:واقع در کشور مالزی
_کاربری:مجتمع تجاری
_متراژکل طبقات:حدود ۲۰۰۰۰ متر
_طبقه همکف:۳۳۰۰ متر
_طبقه اول:۳۶۰۰ متر
_طبقه دوم:۳۹۰۰ متر
_طبقه سوم:۴۲۰۰ متر
_طبقه چهارم:۴۲۰۰ متر


منبع:
decoriran.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سبک اسم، هویت بخش فضا



چکیده

مفهوم فضا یکی از مفاهیم بنیادین در معماری است. معماری هنری است که بیانش از طریق فضاست. با این‌که بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری می‌دانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و می‌شود، در فرهنگ‌ها و دانشنامه‌ها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمی‌خورد. فقدان واژه فضا در کتاب‌های مرجع معماری نیز کاملا قابل توجه و تعجب‌انگیز است.
این مقاله جستاری پیرامون رابطه فضا و مکان در معماری می‌باشد. در این راستا پس از آشنایی با فضا به مفهوم فرم و مکان با استناد به گفته محققان و اندیشمندان در حوزه‌های معماری و هنر و ارتباط آنها با سبک معماری اسم پرداخته می‌شود.


1- مقدمه
معماری از آنجا که ارایه‌گر سلیقه‌ها و باور‌های مجموعه‌ای از افراد یک جامعه و اعتقادات آن‌هاست، در میان هنرها غیرشخصی‌ترین و جامع‌ترین آن‌ها به شمار می‌رود. در این میان عناصری مانند فضا از پیچیدگی خاص در معماری برخوردار است.
مفهوم فضا یکی از مفاهیم بنیادین در معماری است. در‌باره این مفهوم، معماران و اندیشمندان جهان معماری از دیرباز برداشت‌های گوناگونی ارایه کردند. تعاریفی که تاکنون از معماری بیان شده است اغلب به‌گونه‌ای بر اهمیت فضا در معماری تأکید می‌کند، به‌طوری‌که وجه مشترک بسیاری از این تعاریف، در تعریف معماری به‌عنوان فن سازماندهی فضا است. به‌عبارت دیگر موضوع اصلی معماری این است که چگونه فضا را با استفاده از انواع مصالح و روش‌های مختلف به نحوی خلاق ساماندهی کنیم.
در این مقاله به چگونگی نقش معماری اسم در ادراک فضای پیرامون بر میزان ادراک انسان از محیط اطراف اشاره شده است.

2- تعاریف فضا
بسیاری از دانشمندان به اصالت عوامل کیفی در فضا معتقد بودند. برای مثال ابن سینا معتقد است مکان عبارت از چیزی است که چیزی دیگر در آن نهاده باشد یا بر آن تکیه کند؛ او می‌گوید: «پس جایگاه جسم نه هیولاست و نه صورت و نه بعد و نه خلا».
اﺑﻮﻋﻠﯽ ﺳﯿﻨﺎ در ﻣﻘﺪﻣﻪ «اﻟﺤﺪود» آورده اﺳﺖ: «واﺟﺐ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ، ﺑﯿﺎﻧ‌‌‌‌ﮕﺮ ﻣﺎﻫﯿﺖ شی ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻤﺎل وﺟﻮدی ذات آن ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻗﺴﻤﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ از ﻣﺤﻤﻮﻻت ذاﺗﯽ آن را ﻓﺮوﮔﺬار ﻧﮑﺮده و ﺑﺎﻟﻔﻌﻞ ﯾﺎ ﺑﺎﻟﻘﻮه ﻫﻤﻪ آن‌ها را در ﺑﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ».
در فرهنگ معین فضا این‌طور معنی شده است:
1- مکان وسیع، زمین فراخ، مساحت
2- مکانی که کره زمین در منظومه شمسی اشغال می‌کند.
«ارسطو» فضا را جای‌دهنده یا گنجانه چیزهای مختلف می‌داند. او فضا را به‌عنوان ظرف تمام اشیا توصیف می‌نماید یا مجموعه‌ای از مکان‌ها تعریف می‌کند. ارسطو فضا را با ظرف قیاس می‌کند و آن را جایی خالی می‌داند که بایستی پیرامون آن بسته باشد تا بتواند وجود داشته باشد و در نتیجه برای آن نهایتی وجود دارد. در حقیقت برای ارسطو فضا محتوای یک ظرف بوده است و «افلاطون» از هندسه به‌عنوان علم فضا یاد می‌کند که «مرلوپونتی» در تکمیل آن این‌گونه اظهار ‌نظر می‌کند: «‌فضا گستره یا محیطی نیست که اشیا در آن استقرار یابند، اما وسیله‌ای است که بر مبنای ذات‌اش ممکن می‌شود جای گرفتن اشیا در آن تحقق پیدا کند» و «نیوتن» نیز با نظریه تعریف سه بعدی و مطلق و متشکل از زمان و کالبدهایی که آن را پر می‌کند نیز به تایید افلاطون پرداخت یا «دکارت» که بر این عقیده بود که فضا خصوصیتی متافیزیکی دارد.
فضا زمینه‌ای سه بعدی است که اشیا در آن قرار می‌گیرند و دارای جهت و موقعیت نسبی می‌باشد. فضا ماده جوهری معماری است و منبعی لایتناهی که بدون بعد سوم معنا و حضور معمارانه ندارد. فضا ماهیتاً بی‌شکل است، شکل بصری و کیفیت نوری و ابعاد آن بستگی کامل به حدودش دارد که توسط عناصر تشکیل‌دهنده فرم تعریف می‌شود. وقتی فضا توسط این عناصر شروع به محصور شدن و سازماندهی شدن می‌کند، معماری ایجاد می‌شود و شخصیت فضا تابع نظم حاکم بین این عناصر است. فضا به‌وسیله اشخاص مختلف به‌گونه‌های مختلف احساس می‌شود و درک هر بیننده از فضا بنابر تاثیر عوامل اجتماعی و روانی متفاوت است. بسیاری از فعالیت‌های مردم در فضا شکل می‌گیرد. در این‌جا می‌توان بیان کرد که علاوه بر رابطه مستقیم بین فضا و عملکرد در سبک معماری اسم، این سبک، تلاش بر این دارد تا فضا را به سمت هنر سوق دهد

برای مشاهده ادامه ی مقاله فایل زیر را دانلود نمایید...
http://s5.picofile.com/file/8145085800/Architecture_new_revelution_in_architecture.pdf.html

منبع:buildingmagazine
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مقاله حقیقت سبک معماری اسم

مقاله حقیقت سبک معماری اسم

به نام یگانه معمار هستی بخش
نام مقاله: حقیقت سبک معماری اسم
مولف: مهندس مهدی عامری فرد
سرمقاله(چکیده)
معماری ظرف زندگی است و به عبارتی هنری از جنس زندگی و در متن آن.معماری از مهم ترین و تاثیرگذار ترین هنرهای جهان خصوصا در دیدگاه شرقی است و همواره در تعامل با مفهوم هویت می باشد، از آن زمان كه انسان احساس كرد بايد به كيستى و چيستى خود دربرابر طبيعت و ماوراى طبيعت پاسخ گويد، هويت متولد شد. رنگ باختن مفهوم هویت دردی است که معماری بدان گرفتار است.فرم هایی که در پی تکرار و تقلید شکل می گیرند، معماری را گرفتار دور باطلی کرده که رهایی از آن، نیازمند تفکری عمیق در چرایی رسیدن به این نقطه و جست و جو برای یافتن راه حلی عملی است.
دستیابی به معماری باهویت، موضوعی بسیار پر اهمیت در معماری معاصر است. تلاش در این راستا برای حرکت به سوی معماری باهویت در معماری و شهرسازی، پاسخی به نیازهای معنوی انسان ها، در کنار تمامی نیازهای مادی ایشان است. در این مقاله بررسی نسبت میان هویت، فرهنگ و معماری مقدمه ای بر حقیقت این گرایش که هدف آن هویت بخشی به معماری است،خواهد بود.
2-درآمدی بر گرایش معماری اسم
این گرایش، به سادگی، با الهام از رویکرد طراحی اش، نام "اسم" را به خود گرفته است. تا اشاره ای داشته باشد به منشا خلق اثر و روند طراحی آن.
پديده‌هاي معماري نه تنها در متن و زمينه‌هاي فرهنگي خودشان، بلكه به زمينه‌هاي تاريخي نيز تعميم پيدا مي‌كنند، بر اين اساس اشكال معماري در هر دوره، سبك مربوط به آن زمان را به وجود مي‌آورند و فرم ها برخاسته از مفاهيم محتوايي آن دوره مي باشند. به بيان ديگر این گرایش در ایجاد فرم ها، شيوه ای خاص را دنبال می کند که تعامل بين مباني نظري و محتوايي طرح وفضاي معماري مي‌باشد.
یكی از دلایلی كه باعث شده است معماری در یافتن هویت خود سردرگم باشد این است كه اكنون اندیشه ی بانی این معماری بدون هویت چندان روشن نیست وشرایط امروز با گذشته متفاوت است. در آن دوران تفكر فلسفی معینی حاكم بود ولی امروزه در حوزه اندیشه با بلاتكلیفی هویت مواجه‌ایم. البته بايد توجه داشت كه انعكاس آينه وار و تقليد صرف آثار گذشته معماري بدون توجه به ريشه ها و كاربردهاي خصوصيات فضايي و كالبد آن امري بي ثمر و حتي گاهي مخرب خواهد بود. بدیهی است در ادامه باید معنا و اهمیت هویت و عوامل شکل دهنده هویت معماری را مرور نماییم.
هویت، وا ژه ا ی بسیار ساده اما با مفهومی بسیار پیچیده است. با ورود عناصر فرهنگی دیگر کشورها ، فرهنگ و در پی آن هویت نیز دستخوش تغییراتی شده است؛ از این رو امروزه بحث درباره هویت و فرهنگ در شاخه ها ی مختلف علمي مورد توجه قرارگرفته است.
معماری به رغم تفاوت های سرزمینی که در شکل آن تاثیر فراوانی داشته، دارای ویژگ یهای ذاتی، پویا و تدریجی است، که آ نرا هویت می نامند. واژ ه شناسی هویت، ما را به انسان، معماری و مولفه های تمیزدهند ه ی آن میرساند. کلیتی که قبلاً از دیدگاه ملک الشعرای بهار با نام سبک به جهان درون و برون انسان تقسیم میشد؛ ولی معنای آن در سده های اخیر با تحول ایجاد شده در عالم و آدم، با مد معماری جایگزین و در دایره ی سلایق گذرای معماران محبوس و از معنای قدیمی خود فرسنگها فاصله گرفته است از آنجایی که انسان، زمان و مکان یک هستی را رقم می زنند، لذا هویتشان در هم آمیخته می گردد[SUP].[/SUP]
مولفه های تمیزدهنده ی معماری شامل انسان و باورهایش، مکان و زمان می باشند.در معماری ، از کاخ های ساسانی تا اموی، ازمدارس عثمانی تا سلجوقی و کاروانسراهای عباسی و حتی درجزئیات معماری از نقش یک مقرنس تا رنگ شیشه ی ارسی وکوبه ی در، همگی واجد یک ویژگی است که می توان آن را حال و هوا نامید. این ویژگی که بخش ذاتی چیستی وکیستی محل می باشد، جایگاه معماری را در بیان هویت جامعه تا آنجا می رساند که «معماری به مثابه هویت » امروزه به عنوان یکی از شاخه های اصلی بحث هویت مطرح شده است .
با توجه به مبانی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد سعی بر آن شده تا در این گرایش روند طراحی با هویتی ویژه آغاز شود، بدین گونه که شروع طراحی هر اثر، با نام گذاری آن است. به این ترتیب، طراحی، با الهام از این" نام "کلید می خورد. ایده های طراحی با نگاه به نام پروژه ، مفهومی که در آن نهفته، مبانی نظری،ویژگی های اقلیمی محیطی، در نظر گرفتن نیازهای حال و آینده و .... شکل می گیرد و نمود آن ها، در ترکیبی از علم ودانش و هنر معماری در طرح تجلی می یابد.
اگر به معماري به عنوان يك اثر هنري نگاه كنيم و انسان را خالق اثر هنري در نظر بگيريم از آن جهت كه انسان مدعي است كه مي تواند حقيقت هستي را كشف كند و آن را در اثر هنري متجلي سازد و به بيان آورد و اثر هنري حاصل فهم انسان و تجلي حقيقت كشف شده از سوي اوست، مي توان به بحث هويت در معماري پرداخت. معمولاً هويت يك اثر معماري را با ميزان ايده ها و اثرات برگرفته ازويژگي هاي فرهنگي موجود در آن اثر مي سنجند. اين روش با آنكه از يك صحت نسبي برخوردار است اما در جاهايي ناكافي و گمراه كننده نيز مي شود. هرگاه براي بررسي هويت آثار معماري در كنار توقع در برداشتن ميراث محيطي فرهنگي، موضوع كاركرد آنها را نيز مد نظر قرار دهيم، بهتر خواهيم توانست به ارزيابي مسئله بپردازيم و آن گاه مي توانيم حتي آثاري را با هويت بيابيم كه مستقل از ميراث محيطي و فرهنگي مكان آن آثار باشد. از اين رو عوامل ديگري نيز بايد در تكوين هويت معماري مداخله داشته باشد تا فقدان چنان مهمي نتواند مهر بي هويتي بر موجوديت اثر معماري زند. اين عوامل همان هايي هستند كه تمام آثار والاي معماري چه آنها كه از پيشينيان بر جاي مانده و چه آنها كه معاصرند و چه آنهايي كه با گذشته پيوند دارند و چه آنهايي كه فن آوري را همچون نمودي از دنياي امروز و فردا ارائه مي كنند به يك اندازه از آنها برخوردارند و عبارت اند از: زيبايي، دانش، اصالت طرح، جوهر طرح.
گاه هنرمند برای هویت بخشیدن به اثر هنری خود، از الگوهای اصیل گذشته بهره می برد. با این گسترش، مفهوم سبک که در آغاز برای تحلیل تاریخ هنر و تعیین هویت اثرهنری به کار گرفته شده بود، نقشی فعال در آفرینش اثر هنری بر عهده می گیرد.
امروزه شیوه های مختلفی برای هویت سازی در اثر معماری کاربرد دارد. یکی از آنها که برای ساختن معماری به اصطلاح با هویت بسیار به کار می رود، شیوه تکرار الگوها ی گذشته است، اما این که آیا این روش برای ایجاد معماری باهویت مناسب است یا خیر در این نوشتار نمی گنجد. شیوه دیگری که در هویت سازی اثر معماری کاربرد دارد استفاده از نمادهاست. مردم هر فرهنگی با توجه به گذشته و تاریخ خود، نمادها و سمبل ها ی گاه هویت سازی دارند. که از جمله این نمادها می توان به نمادهای ملی و ديني اشاره کرد. برخی از نظریه پردازان ساختن را تنها در اشغال فضا نمیبیند در این بین چیزی که بیش از همه اهمیت دارد افشای روح مکان و برقراری ارتباطی عمیق بین زمین، بافت سازه و آسمان است. شکل و فضای طبیعت به صورت ارتباطی خاص بین زمین و آسمان، به هویت مکان قطعیت می بخشد.
در معماری تزیینی هر نقش دارای ارزش ها ی بسیاری از جمله ارزش برگرفته از عقاید مردم جامعه است. معمار با این تزیینات آرمان ها ی جامعه را در بنا به ظهور می رساند و به گونه ا ی از هویت سازی در معماری می رسد.
امروزه تعابیر مختلفی در مورد هویت معماری، وابسته به دیدگا ه های متفاوت انسان مولف و بهره بردار از آن وجود دارد که به خلاصه ای از آن می پردازیم.

واژه شناسی هویت
در ادبیات عرفانی ایران، هویت به ذات مطلق خداوند اطلاق می شود. لذا معنی وجود و هستی را برمی آورد. ملاصدرا که همه موجودات را ممکن الوجود و نسبی میداند، هویت را «هویت ساریه » و به معنای فیض رسان به دایره ی ممکنات دانسته است.
در مقدمه فصوص الحکم، هویت نیز چنین تعریف شده: «آنچه را شیئیت شیئ به آن است به اعتبارتحقق، حقیقت گویند؛ و به اعتبار تشخّص، هویت گویند.
در این معنا، ذات مقدس خداوند بدنبال تجلي وهویت بخشی بر دايره ممكنات و خارج شدن آنها از كتِم عدم منشاء هستی و هویت بخشی به موجودات و انسان بوده و هرموجودي به مقتضاي ذات و استعداد و قابليت خويش پذيراي ظهور حق مي گردد. در فرهنگ عمید از هویت به عنوان «مشتمل برصفات جوهری » یاد میکند و فرهنگ معین «آنچه را که موجب شناسایی شخص یا شیئی باشد » را به عنوان تعریف هویت ذکرمیکند. واژه نامه آکسفورد هویت را کیستی و چیستی شخص می داند (. ریشه لاتین لغت هویت که «ایدنتیتاس »میباشد و از دو بخش «ایدم » به معنای همان و «انتیتاس » به معنای وجود و در مجموع به معنای «همان موجود بودن » است ، دومعنای ظاهرا متفاوتِ همسانی و تمایز را دارد؛ که این دو جنبه ازهویت مکمل مفهوم آن هستند. پس هویت معطوف به شناخت مرزخود از دیگری است و به زندگی معنا می بخشد در روزگارانی هویت با این معنا «سبک » نامیده شده است. آنجا که رایت آن را چیزی میدانست که به واسطه اش، هر موجودی به سبب داشتن آن از باقی متمایز می شود.

مفهوم هویت
اریکسون )جامعه شناس( مفهوم هویت را قائل به دو بخش می داند؛ اول یکی شدن با خود و دیگری مشارکت با دیگران در بعضی از اجزای ذاتی. او فرآیند هویت را یک سیستم کنترل میداند که مجموعه ای از هنجارها و ناهنجارها را در فرد به وجود می آورد. «استوارت هال » نیز هویت را یک روند در حال شدن می داند که یک شناسنامه و عامل شناخته شدن است. همچنین به نظر «چارلز جنکز » هویت به خودی خود دم دست نیست بلکه همواره باید تثبیت شود. هویت طبقه بندی اشیاء و افراد و مرتبط ساختن خود با چیزی یا کسی دیگر مثلا یک دوست ،یک قهرمان ،یک حزب،...( است. احمد اشرف از جمله صاحب نظران اسلامی هویت را به معنای هستی و وجود می داند، چیزی که وسیله شناسایی فرد باشد، یعنی مجموعه ويژگي هاي فردی و خصوصیات رفتاری که از روی آن فرد به عنوان یک گروه اجتماعی شناخته شود و از دیگران متمایز شود و صاحب نظر اسلامی دیگر «صدرالمتألهین شيرازي » هویت هر موجودی را نحوه خاص وجود او می داند و می گوید در انسان هویت واحده است که متشأن به شئون مختلف می شود. افراد انسانی را مشخصاتی است که به واسطه آن هریک از دیگری متمایزند و تا آخر عمر وحدت شخصیت در آ نها باقی است و به آن هویت گویند. پس هر فردی، هر اثری دارای هویتی است.
هویت به دو دسته فردی و جمعی تقسیم می شود. هویت فردی، مربوط به احساس فرد به خود و تمایزاتی است با مؤلفه هایی مثل اسم، ملیت، قومیت و يا تمایلات شخصی، فکری، ارزشی یا جهان بيني، او را از دیگری متمایز می کند و هویت جمعی، به احساس مشترک یک جمع مثل گرو هها ی کوچک و بزرگ اجتماعی و... باز می گردد. وجود منابع مشترک، همه افراد دارای هویت مشترک را به هم وصل می کند. اما هویت ملی گونه ای از هویت جمعی است که امروزه در آغاز هزاره سوم میلادی، به یکی از چارچوب ها ی وحدت بخش در مباحث علوم اجتماعی تبدیل شده است؛... بدین معنا که انواع دیگر هویت ها، در چارچوب هویت ملی شکل می گیرد و معنا پیدا می کند. برای مثال هویت فردی، پديده اي است که کاملاً تحت تأثیر و نفوذ هویت ملی قرار دارد. جامعه شناسان هویت ملی را نوعی احساس خود بودن جمعی دانسته اند ؛یعنی با دیگران تفاوت داشتن و در عین پیوند یا حتی آمیختگی، جدایی و فاصله را نگه داشتن است . به بیان دیگر نوعی احساس تعهد و تعلق نسبت به مجموعه ای از مشترکات ملی جامعه است که موجب وحدت و انسجام می شود.
آﻧﭽﻪ ﻛﻪ در گرایش معماری اسم مهم بشمار می رود، ﻧﺴﺒﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺛﺮ ﻣﻌﻤﺎري ﺑﺎ واژه ي فرم گرایی و مفهوم گرایی ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻲ ﻛﻨﺪ در روﻳﻜﺮد ﻓﺮم ﮔﺮا، ﺑﻴﺎن ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﻫﺎي ﻣﻌﻤﺎري اﻫﻤﻴﺖ دارد و در اﻳـﺪهﻫﺎي ﻣﻔﻬﻮم ﮔﺮا، ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﻓﻀﺎي ﻣﻌﻤﺎري و اﺻﻮل ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﻣﻌﻤﺎري ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ.با این وجود مفهوم "شکل و فرم در معماری اسم "بحثی وسیع و حائز اهمیت است که به دو دلیل می تواند مهم تلقی شود، نخست آنکه هر تصور و تخیلی در معماری نمی تواند بی استناد به شکل تحقق پذیرد و دوم آنکه شکل ظاهری و کالبدی هر بنا مهمترین و بی واسطه ترین موضوعی است که بیننده می تواند از آن برداشت های متفاوتی داشته باشد. شکل و فرم دراین گرایش رمز راه یابی به فرهنگی است که معمار به آن توجه داشته است و فضاي معماري در این سبک برگرفته از مفهوم اثر می باشد که با گذر از تدبیرها ،فن ها و ابداعات نو موجب تولد پدیده ای خواهد شدکه سخنی فراتر از شکل است.

مولفه های موثر درهویت
چنانکه از واژه شناسی هویت برآمد، انسان مولف و شناسنده ی معماری و مولفه های تمیزدهنده ی بنا، در تبیین هویت معماری موثر میباشند. بنابر نظر اندیشمندان، زمان و مکان ظرف حاوی محتوای عالم پدیدار می باشند وفعالیت های انسانی از جمله معماری او- در طول زمان و در مکان معنا می یابند پس به عنوان مولفه های موثر و تمیز دهنده ی معماری مورد مداقه قرار می گیرند.
یکی دیگر از مسائلی که بر تبیین هویت تاثیر مهمی دارد، انسان،باورهایش و میزان شناخت وآگاهی او، هم در مقام طراح و مولف و هم در جایگاه به ره بردار و شناسنده ی معماری است.بخش دیگر تاثیر انسان در مقوله ی هویت، به او به عنوان شناسنده ی بنا مربوط می شود.ویژگی های موجود در یک پدیده یا یک بنای معماری،برای همه افراد به یک اندازه قابل شناخت و دریافت نمی باشند.میزان شناخت و اشراف بینندگان و بهره وران از آن پدیده، دردرک و دریافت ویژگی های آن موثر است.
زمان نيز مؤلفه بسيار اساسى اما خارج از كنترل انسان است از اين رو اگر در جست وجوى هويت در معمارى امروز هستيم مي بايست آن را در ارتباط با زمان حاضر بسنجيم
ملاصدرا نيز زمان را مقدار حركت در جوهر مي دانست وآنرا به عنوان بعد چهارم در كنار ابعاد سه گانه جوهر جسماني)طول، عرض، ارتفاع( عرضه مي داشت. ملاصدرا در تبيين حركت جوهري خود زمان را مقدار تجدد و تبدل معرفي مي نمود[SUP].[/SUP]
از آنجایی که فعالیت های انسانی در طول زمان و در مکان معنا می یابند، این فعالیت ها در طول زمان خاطراتی را در ذهن انسان ایجاد می کند، که ممکن است فردی یا جمعی باشند. با رجوع چندین باره به آنها، خاطرهای جمعی که از عوامل هویت بخش انسان می باشند، نقش می بندد.
هويت بيش از آن كه معطوف به گذشته است با توقعات افراد مرتبط است، زمان حال را در بر مي گيرد و تقاضا براي بهره مندي از آن، ريشه در نيازهاي فردي و جمعي شهروندان در محيط شهر دارد.
اصولاً ارزش يك معماري در هر دوره به اين است كه آن بنا بتواند پاسخ گوي واقعي نيازهاي زمان خود باشد.
معماري و زندگي آيينه تمام نماي يكديگرند. اگر امروز صحبت از تقليد در معماري مي كنيم به يقين در زندگي ما وجود دارد و اگر از سرگشتگي در معماري شكوه مي كنيم مگر در زندگي دچار آن نيستيم؟ معماري دروغ نمي گويد و انعكاس آرزوهاي جامعه و به خصوص صاحبان خود است. اين هويتي است كه به وجود آمده؛ خواه زشت باشد خواه زيبا،خواه خوب باشد.
هویت در معنای عرفانی آن ما را به ذات مقدس خداوند و فیض رسانی دم به دم آن میرساند. معنایی که در آن هویت انسان و فعالیت های او، مولود آن فیضان الهی و هویت ساریه تلقی میشود.
در بررسي معاني و مفاهيم هويت در فرهنگ هاي لغت چه فارسي و چه غيرفارسي مفهوم هويت عمدتاً به دو معناست:
در معناي اول، هويت يك شيء ذات وجوهر آن است. كاربرد اين معنا از هويت بيشتر به عرفان باز مي گردد يعني جايي كه ذات و گوهر تمام اشيا، امور و افعال به خداوند باز مي گردد و در واقع خداوند به عنوان ذات و گوهر تمام اشيا در نظر گرفته مي شود. در گروه دوم هويت به معناي ويژگي هايي كه موجب تمايز يك شيء از اشياي ديگر مي گردد تلقي مي شود. در علوم طبيعي بيشتر از اين معنا استفاده مي شود. در اين تعريف مفهوم هويت با كلماتي نظير خوديت، اصالت وشخصيت هم گروه مي گردد.
انسان به عنوان مولف و درک کننده معماری به پشتوانه ی باورهای جدید انسان مدارانه و با اتکا به خلاقیت، ابداع، نوآوری و ذوق، نگاه متفاوتی به ماسوای خود را روی میز کار هنرمندان قرار داد، و از تقیدهای فکری پیشین رها کرد. بدنبال آن، سبک و زبا نهای مختلف هنری و معماری، خود را ا ز اصول و ویژگی های کیفی پیشین دور نمود. لذا رنگارنگی و زود گذری سبک ها و نهضت ها، مشخصه ی بارز و حاکم برعرصه ی معماری جدید گردید. امروزه هویت، بخشی مستقل دانسته می شود که از بیرون و توسط انسان به عنوان مولف مختار و آزاد معماری، به آن پرداخته می شود.
مشکلی که معماران دلسوز را بر آن داشته که بگویند: از آ نگاه که معمار و معماری مکلف شدند تا در پس ساختن، چیزی را نیزبیان کنند، معماری دیگر، معماری نبود و تبدیل شد به معماریِ، معماری های تک، معماری پست مدرن، معماری دیکانستراکشن و...لذا باید در جایگاه دیگری به دنبال مفهوم هویت در معماری امروز گشت. زیرا سبکی که در گذشته بر پایه ی اصولی مستحکم شکل می گرفت و طبق تعریف می توانست مبنای تشخص مُدرَک گردد، از معنای قدیمی خود فاصله گرفته است.
سبک های شناخته شده ای که در معماری وجود دارند، هر یک، بر اساس مبانی نظری خاصی شکل گرفته و اصول فرمی آن ها، این شالوده های نظری را در خود منعکس می کنند. به عنوان مثال سبک معماری "فولدینگ"، عمودگرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند؛و یا در سبک "گوتیک" که سبکی مذهبی و همواره در خدمت کلیسا بوده است، ساختمان هایی که بنا می شدند، مشخص به بلندی و سبکی کم ‏سابقه و باریکی جزرها و نازکی دیوارها بودند. به عنوان مثالی دیگر، در سبک "معماری مدرن"، استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن، پیش ساختگی، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت با این تفاسیر سبک اسم، خود را نه در قید و بند فرمی خاص، و نه محدود به فرهنگ یا مخاطبی ویژه می کند. این سبک، با گرایشی مفهومی، می تواند شامل طرح هایی با گرایشات ایرانی-اسلامی و یا آثاری در قالب فرم های مدرن و یا کلاسیک باشد.
آنچه در تصور معمار پرورش می یابد و به بيانش از راه توسل به شكل آن می پردازد، فرهنگ معماري است، كه این گرایش به چگونه ساختن آن نیز توجه دارد.
با صحیح شمردن این فرض که معماری ظرف زندگی است و زندگی یعنی شیوه زیست و ارتباط انسا نها که از فرهنگ جامعه برخاسته است. در نتیجه معماری دارای هویتی است که: اولا بیانگر ارز شها ی حاکم بر جامعه است، دوما مبین ارز شهایی است که جامعه به آ نها تمایل دارد. سوما بیانگر عوامل هویت فرهنگی پدیدآورنده آن است و اين که آ نچه اثری را در نگاه عموم با –یا بی- هویت جلوه می دهد، تعلق یا عدم تعلق آن به هویت جمعی و پایدار است؛
با توجه به اینکه هویت فرهنگی در معماری يكي از عوامل مهم در چگونگي شكل گيري فضاهاي معماري به شمار مي آيد و به فراموشی سپرده شده است، این گرایش سعی بر آن دارد تا بتواند توجه ویژه ای به این عامل داشته باشد.در ادامه به توضیحات مختصری در فرهنگ و تاثر آن در معماری خواهیم پرداخت.
فرهنگ :
تاکنون تعاریف زیادی راجع به فرهنگ ارائه شده است و بحث در باره ی این موضوع هنوز ادامه دارد. آنچه در غالب تعاریف مشترک می باشد این است که فرهنگ شیوه ی زندگی کردن یك جمع می باشد.شیوه ای که بر اساس دستاوردهای مادی
ومعنوی جمع شکل یافته است.دستاوردهای که در طول تاریخ به دست آمده هنوز دارای اعتبار بوده و در زندگی فرد و جمع جاری است.
معماری به عنوان یك پدیده اجتماعی از فرهنگ نشأت گرفته و بر آن تاثیر میگذارد و آینه ای است از اندیشه های انسان در رابطه با فضا، زیبایی شناسی، و فرهنگ. جهت گیری فرهنگها، همواره بر مبنای فطرت بشری و اندیشه او انجام میشود و همین مسیر در شکل دهی به فضای زیست و پیدایش معماری موثراست. چرا که این فضا به عنوان یك نیاز بشری مطرح است و اینگونه نیازها همواره در مسیر عقل و فطرت الهی پاسخ داده میشوند. بنابراین معماری را قبل ازاینکه یك تخصص فنی بدانیم یا از نظر هنری به آن بنگریم، باید به جنبه فرهنگی آن توجه کنیم. فضای معماری بر مبنای مفاهیم فرهنگی در عرصه زمان به رشد و تعالی میرسد و در بعد مکان تجلی می یابد.
فرهنگ دریک تعریف کلی مجموعه اي از اعتقادات ، باورها ، سنت ها و الگوهاي رفتاري يك جامعه است و هر جامعه اي داراي فرهنگ خاص خود است كه شالوده معماري آن جامعه را پايه گذاري مي كند. هر بنايي به عنوان جزئي از فرهنگ معماري وظيفه عينيت بخشيدن يك انديشه ذهني را از طريق فرم ظاهري خود دارد.
حضور فرهنگ در فضاهاي معماري و شهري از راه هاي گوناگون صورت مي گيرد كه براي نمونه مي توان به حضور آن به شكل عناصر ، نقش ها ، تزئينات ، تركيب هاي حجمي يا تركيب هايي خاص در پلان اشاره كرد . وظيفه فرهنگ را در تعريفي كلي مي توان محصول تلاشهاي متفاوت انسان در راه خلق و آفرينش دانست كه از آزادي عمل و اراده او سرچشمه مي‌گيرد.
مکان و فضا مهمترین عواملی هستند که این نیازهای هو یتی انسان را تأمین می کنند. تجلي فرهنگ در فضا به وسیله نشانه هايي داراي معنايي خاص است . اين نشانه ها گاه تك معنايي و گاه چند معنايي است و همچنين مي تواند صريح وآشكارباشد يا نيمه آشكار . البته نشانه هاي آشكار قابل مشاهده و درك براي افراد غير حرفه اي و عمومي می باشد مانند گنبد ، منار و ايوان و...با این وجود نتيجه برداشت هاي آدمي از فضا از تجربه هاي ذهني ، شخصي ، فرهنگي و اجتماعي او تاثيرپذير است.
سبك معماري هر دوره انعكاسي از فرهنگ و هنر آن محسوب مي‌شود و با دگرگونيهائي كه در ساير عرصه هاي زندگي و هنر به وقوع مي‌پيوندد، متناسب است و هر سبك جديد معماري بر اصول، روشها و سنتهاي سبك پيشين استوار است، به همين خاطر بين سبكهاي گوناگون معماري رابطه‌اي استوار وجود دارد و مرزبندي بين آنها دشوار به نظر مي‌رسد.خصوصيات فرهنگي هر عصري را مي توان در معماري آن شناخت، زيرا وقتي معماري تحت تاثير شرايط متفاوت يك دوره بوجود آيد مثل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي و ... به محض به وجود آمدن مي تواند مستقل و زنده شناخته شود و صفاتي مخصوص را به خود بگيرد. وقتي اثرات بوجود آورنده يك اثر (معماري) از بين بروند آن معماري ممكن است به حيات خود ادامه دهد. حال اگر عوامل بوجود آورنده مطابق با خواستارهاي فرهنگي باشد آن معماري ريشه‌اي عميق مي‌گيرد و اگر آن عوامل ناپايدار باشند معماري فاقد حيات مي‌شود. حال اگر براي دوباره جان گرفتن فرهنگ و معماري عوامل اساسي آن شناخته شوند و جان بگيرند، به حيات خود ادامه خواهند داد. معماري فقط مجموعه‌اي از سبك‌ها و فرم‌ها نيست و حتي كاملاً با شرايط اجتماعي و اقتصادي خود را مشخص نمي‌كند، بلكه مجموعه‌اي از اينهاست.
ﻓﺮﻫﻨﮓ از دو راه ﺑﺮ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮي ﻓﻀﺎي ﻣﻌﻤﺎري ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ:
1-از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد ﻗﻮاﻧﻴﻦ وآداب رﻓﺘﺎري ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺮوز ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮدي و ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻓـﻀﺎﻳﻲ ﻣـﻲﺷﻮد. 2-از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد ﺧﺎﻃﺮه ﻫﺎ ، ﺑﺎورﻫﺎ و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ در ﻗﺎﻟﺐ ﻛﺎﻟﺒﺪي ﺳﻤﺒﻠﻬﺎ ، ﻛﻬﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎ و اﺳﺘﻌﺎره ﻫﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻠﻖ ﻣﻌﻨﺎ در ﻓﻀﺎي ﻣﻌﻤﺎري ﻣﻲ ﺷﻮد.
ﻣﻌﻤﺎري آﻳﻴﻨﻪ ي ﺗﻤﺎم ﻧﻤﺎي ﻓﺮﻫﻨﮓ در ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳـﺖ ودر ﺗﻌـﺎﻣﻠﻲ ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮓ ﺑﺎ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﺳﺎﺧﺘﺎري، ﺗﺎرﻳﺨﻲ، ﺳﻴﺎﺳـﻲ، اﻗﺘـﺼﺎدي و اﺟﺘ ﻤـﺎﻋﻲ آن ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻗـﺮار دارد . ﻣـﺮدم ﻫـﺮﺳﺮزﻣﻴﻨﻲ، در ﺳﺎﺧﺖ اﺛﺮ ﻣﻌﻤﺎري در ﺗﻼﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي ازﭼﻴﺰﻫﺎي ﻣﺎدي، از ارزش ﻫﺎي ﺧﻮﻳﺶ ﺣﻔﺎﻇـﺖ و از ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺧﻮد ﺗﺒﻌﻴﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻪ ﺑﻴﺎن دﻳﮕﺮ ﻣﻌﻤﺎري ﻋﺒﺎرﺗﺴﺖ از ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزي ﻛﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﻣـﺎدي راﺑﺮاﺳﺎس«ﻗﺎﻟﺐ ذﻫﻨﻲ» ﻧﻈﺎم ﺑﺨﺸﻲ ، آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ دﻫﺪ.
تحولاتي كه از آغاز قرن حاضر شروع شد ، موجب گسيخته شدن رشته هاي استوار بين برخي ازمظاهر و جلوه هاي زندگي با فرهنگ جامعه شد و در نتيجه روندي از مظاهر تمدن و فرهنگ غرب اقتباس شده بود و روز به روز گسترده تر مي شد . معماري سنتي نيز از حركت باز ايستاد و پيش از آنكه فرصت و امكان انطباق با تكنولوژي و شرايط جديد را بيابد مورد بي توجهي قرار گرفت. این گرایش در جهت رفع مشکلات کنونی و پاسخ به نیاز های جامعه معماری سعی بر آن دارد که در راستای گسترش توجه به هویت و مفهوم در آثار قدم بردارد و بدین ترتیب، آثار طراحی شده در معماری "اسم"، نه صرفا با ظاهری زیبا و شکلی فانتزی، بلکه در پیوند با بستر بنا، گرایشات فرهنگی و اجتماعی کاربر و همچنین همگام با جدید ترین فناوری ها به منظور خلق اثری پایدار و جاویدان است.
آنچه مسلم است اين است كه در توصيف مفهوم فضا انسان نقش محوري ايفا ميكند، زيرا مكان در نتيجه فضا براي انسان خلق ميشود. بنابراين فضا واسطه اي است كه درك مكان را براي ما مقدور ميكند. درك انسان ها از فضا ايستا نيست. اين احساس پوياست، به اين دليل كه به عمل مربوط مي‌شود. آنچه كه باعث مي‌شود در پي پويايي جهان، آثاري كه بشر خلق مي‌كند جاودان بماند وحدتي است كه در مفاهيم وجود دارند. اين مفاهيم که برگرفته از "نام های خاص" است ، در هر اثر به شكل متفاوتي بيان می شود و منجر به تنوع و خلاقيت در ایجاد فضا در گرایش معماری اسم خواهد بود.
همانطور که گفته شد، فضا در معماری نوعی درک است و کیفیت معماری در گرایش اسم درکی است که کاربران از اثر دریافت می کنند و می تواند مراتب مختلفی داشته باشد، که هم به شیوه عینی در ارتباط با شکل بنا و هم ذهنی در ارتباط با مفهومی که در پس آن وجود داشته دریافت می شود.
3-نتیجه گیری:
مطالعات صورت گرفته نشان دهنده ی آن است که اﺻـﻼح وﺿـﻌﻴﺖ ﻣﻌﻤﺎريﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺄﺛﻴﺮﺑﺴﺰاﻳﻲ در ﺗﻮﺳﻌﻪﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻣﻌﻪ و شناخت هویت در معماری داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد.تردیدی نیست كه كشور ما چند هزار سال جریان معماری ممتد و بسیار نیرومندی را داشته است كه روح آن در طول تاریخ ثابت بوده است. نمی‌توان نسبت به این میراث بزرگ بی‌اعتنا بود. از طرفی دیگر با توجه به مطاللبی که ذکر شد، سعی بر آن شد تا معماری با توجه به نیازهای حال و در نظر گرفتن نیازهای آینده بتواند زمینه ای برای ظهور و بروز معماری با هویت را در اقصی نقاط فراهم آورد .
در این پژوهش زمان و مکان به بحث هویت راه یافتند.زیرا از نظر اندیشمندان فعالیت های انسانی از جمله معماری در طول زمان و در مکان معنا می یابد و باور، زمان و مکان ازمولفه های موثر در هویت می باشند.
فرهنگ هر جامعه،به نوعی، تعریف کننده هویت جامعه است و معماری هر جامعه، تجلی ای از هویت جامعه درعرصه ماده است. آﻧﭽﻪ ﻛﻪ در این مقاله مهم بشمار می رفت و مد نظر بود، ﻧﺴﺒﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺛﺮ ﻣﻌﻤﺎري ﺑﺎ واژه ي فرم گرایی و مفهوم گرایی ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻲ ﻛﻨﺪ.این مقاله در پی چیستی هویت به عنوان ویژگی های ذاتی، پویا و تدریجی معماری بود ودر جهت رفع مشکلات کنونی و پاسخ به نیاز های جامعه معماری سعی بر آن داشت که در راستای گسترش توجه به هویت و مفهوم، در آثار قدم بردارد.
 
بالا