[سبک معماری آسیا]: معماری هند

marya_com

عضو جدید
تمدن هنـد

· هند تمدنی است که تنوع نژادی و دینی در آن هماهند ویژگی­های جغرافیای این سرزمین گوناگون­اند.
·نخستین تمدن و فرهنگ بزرگ هند در هزاره­ی سوم پ.م در کرانه­ی رود سند متمرکز شده بود. موهنجودارو Mohenjodaro و هاراپا ـ Harappa (در پاکستان امروزی) از مناطق اصلی گسترش این فرهنگ بودند.
·موهنجودارو ، با بیش از پنج هزار سال پیشینه، از طرا حی شهری به صورت شبکه­ی شطرنجی برخوردار بوده و ساخت آن بر فراز تختگاهی انسان ساخت به بلندای 14 متر بوده است.
·آثار بر جای مانده از معماری و شهرسازی این شهر گویای تأسیس یک مرکز بزرگ تجاری با خیابان­های بزرگ شمالی ـ جنوبی به پهنای دوازده متر با خانه­های چند طبقه از آجر و چوب و شبکه­های پیشرفته فاضلاب است.
·ساخت خانه­ها با رعایت دو اصل صورت می­پذیرفته : امنیت و آسایش
·خانه­ها را به گونه­ای ساخته­اند که ورودی­ها در گذرگاههای فرعی باز شود و نور و هوا از حیات خلوت­ها تأمین گردد. ضخامت دیوارها نمایانگر دو طبقه بودن خانه­هاست.
·حمام همگانی شهر نیز بر فراز تختگاه دارای استخری به طول 12 متر و عرض 7 متر و ژرفای 2 متر بوده که دیواره­ی داخلی آن با آجر، ملات و ساروج ساخته شده.
·انبار غله­ی شهر با سقف چوبی و سالنی با بیست ستون از دیگر بناهای مهم موهنجودارو به شمار
می­آیند.

·استفاده از آجرهای استاندارد (cm 27× 13×6) ، شبکه فاضلاب پیشرفته، خانه­هایی بر اساس نقشه و اندازه یکسان و سرانجام برقراری عدالت اجتماعی با توجه به وضع ساختمان های شهر، همگی حکایت از شهری توسعه یافته و تمدنی شگفت انگیز دارد.
·آیین بودا : بودا شاهزاده­ی نپالی و از اشراف بود (سده 6 پ .م) که ریاضت را به همراه تهیدستی پیشه نمود.
·فلسفه­ی اعتقادی بودا: گذر از جهان مادی به معنوی، نگرش به چهار سوی عالم، دستیابی به بالاترین درجات انسانی که تماماً در معابد بودایی تبلور کالبدی یافته
·از دیدگاه او زندگانی دارای چهار مرحله است : کودکی (راه قدسی)، جوانی (زندگی و کار)، میانسالی (گوشه گیری) و سالمندی (فقر و ریاضت)
·استوپا : معبد بودایی که از سنگ و پلان دایره وار در قالب گنبدی نیمکره بر فراز آرامگاه یک پارسای بودایی ساخته شده است. بلندای آن از زمین پانزده متر و مصالح آن تماماً سنگ می­باشد.
·این معبد دارای چهار دروازه سنگی هر کدام به سمت یکی از جهت های اصلی جغرافیایی. در سمت جنوبی پلکانی است که به صفه­ی استوپا منتهی می­شود و دسترسی به یک راهروی باریک نرده دار در پیرامون گنبد را میسر می گرداند، در بالای گنبد، فضای مربع شکل محصوری به نام ²هارمیکا² ساخته شده که نماد بهشت خدایان است. ا ز طریق هارمیکا جهان به بهشت پیوند می خورد.
·استوپای ²بارهوت ² کهن ترین، ² امراواتی² زیباترین و ² سانچی² معروف ترین این معابد اند.
·در تندیس بودا مشاهده می­شود که بین ابروها نقطه­ای قرار دارد و به منزله چشم سوم یا چشم حکمت و معرفت است. در یوگا نیز مرکز نیروهای روحی و روانی فرد بر روی پیشانی او جای دارد.
·چایتیا : گونه دیگری از معابد بودایی است که به صورت صخره­ای می باشد. معبد ² کارلی² در سال 50 میلادی ساخته شده و از زیباترین ابنیه غارگونه هند به شمار می آید . برای ساخت معبد کارلی قله­ی یک تپه را خالی کرده و تالاری به طول 38 متر و ارتفاع 14 متر احداث نمودند. در انتهای تالار محرابی وجود دارد و در دو سوی صحن نیز ستون­های عظیمی با سر ستون­ها زنان و مردان فیل سوار جلوه می نماید. در ورودی چایتیای کارلی فیل ها ی غول پیکر ساختمان های چند طبقه را بر دوش خود نگه داشته­اند.
·آیین هندو : اوج گیری این آیین در سده یکم میلادی است.
·شیوا یکی از پیچیده ترین خدایان جسم یافته هندویسم است که کیفیت ها و صفات متضادی را در خود جای داده است. شیوا در سانسکریت به مفهوم خجسته می باشد.
·ماندالا : در سانسکریت به مفهوم دایره کامل است و از اعتقادات مذهب هندوست . در حقیقت ماندالا، اصطلاحی برای بیان هر نوع پلان با الگوی جدولی که نماد جهان ماوراء طبیعی است. جهانی کوچک شده از دید انسان. توجه اصلی به مرکز آن جلب می شود زیرا همه­ی نیروهای روحی ـ روانی در آنجا متمرکز می­گردد. در کیهان شناسی هندو، سطح کره­ی زمین به صورت مربع نمایش داده می­شود. صفحه­ای شطرنجی که بازتاب روابط آسمانی (سپهرنما) برای ساخت معماری و شهرسازی را بدست می دهد.
·آیین جین : معابد جین دارای پلان مربع­اند مانند ویملا ، تیجپالا ، آدیناتا
سلسله مراتب فضای معماری این معابد عبارتست از : الف ـ دروازه ب ـ ایوان پ ـ برج
·نمادهای هنری هند : چرخ هستی : انسان : زمین : آسمان :
 

hilda_khalili

عضو جدید
جدول خلاصه معماری هند

جدول خلاصه معماری هند

نام بنا
نوع بنا
مصالح
ويژگي بنا
تزئينات
دوره مذهبي
عملكرد بنا
دوره تاريخي
منطقه جغرافيايي
استوپاي سانچي
استوپا
آجر، چوب، سنگ
معروفترين استوپاي هند، داراي پلكان در سمت جنوب استوپا، ارتفاع گنبد ا زمين 15 متر فضاي مربعي در بالاي گنبد به نام هارميكا در وسط آن ياستي يادكل نصب شده داراي 4 دروازه در 4 سمت هست.
برهر وجب از ستون‌ها، سرستونها، قطعات چليپايي انبوهي از گياهان و اشكال انساني و خدايي نقش شده رمز ديرين بودايي و الهه يكشي
معماري عصر بودايي
حفظ خاكستر مردگان مقدس پرستش، نماد مرگ بود (يا نشانة آيين بود)
-
هند
معبد كارلي
معبد غاري
سنگ (درون غار)
از كهن‌ترين معابد هند هست. معبد به طول 38 متر و ارتفاع 14 متر- صحن مركزي معبد به يك استوپاي يكپارچه در مذبح منتهي مي‌گردد/ در پشت استوپا يك غلامگردش هست.
سرستون‌هاي زنان و مردان فل‌سوار درد و سوي در ورودي نيل‌هاي غول‌پيكر مانند 2 اطلس ساختمان را بر دوش دارند زوجهاي مؤنث و مذكر بر سطوح نقش شدند
معماري عصر بودايي (هينه يا نه»
پرستش و معبد غاري
50 ميلادي
در منطقة «كارلي» مابين «پونه» و «بمبئي» قرار دارد.
غارهاي آجانتا
معبد غاري
سنگ
معبدي است تركيبي از معماري و پيكر تراشي داراي تالار اجتماعات وسيع و ستونهاي چهارگوش كه در قسمت بالا مدور است و ستونهاي عظيم به افريز مي‌رسند
كنده‌كاري و نقاشي- نوارهاي گل آذين پيكرتراشي
معماري عصر بودايي
جاي بزرگترين نقاشيهاي بودايي است معبد و پرستشگاه
-
هند
برج بوده گايا
معبد بودايي
سنگ
تالار مركزي و گنبد با هم تركيب شده و به طور توأم در يك ساختمان جاي داده نشدند
داراي طاقهاي جناقي (نيزه‌دار) پيكرتراشي
معماري عصر بودايي
معبد و پرستشگاه
سدة نخست ميلادي
هند
معبد ويشنو
معبد هندو
سنگ
در زمان سلسلة پادشاهي و امپراتوري گوتپا ساخته شد. داراي اتاقك هست براي تمثال مورد پرستش كه «گاربها گريها» ناميده مي‌شود. از لحاظ نقشه يك ماندالا است/ داراي ديوارهاي جسيم و سقف سنگين هست.
تزئينات محدود اما سطوح كنده‌كاري شده همانند درگاهيهاي كاذب كار گذاشته شده‌اند.
معماري عصر هندو
اقامتگاه خدا/ نماد پوروسا
سده ششم ميلادي
دئوگيري (شمال هند)
پنج معبد كوچك در «راتهاها»
سنگ (تكه سنگ‌هاي عظيم)
يكي از اين معبدها مذبح‌دار هست ديگري يك ناو تاقدار طولاني دارد، كوچكترين آنها پلان 4 گوشه دارد، بزرگترين آنها «دهاراماراجا» هست كه مقصورة مكعب‌وار ساده‌اي است/ دروازه/ ايوان ستون‌دار/ بزج و سيمانه
-
معماري عصر هندو
معبد
-
جنوب هند
معبد جين
سنگ
به سبك يوناني ساخته شدند به شكل مربع با ستونهايي در بيروني ك رواق و يك مقصوره در داخل در كحوراهو
-
معماري عصر جين
نيايشگاه كه پيكر نامداران جين را در اين نيايشگاه‌ها مي‌گذاشته
سده 11 ميلادي
ايهلي
معبد بوونيشوره
سنگ
اين معبد برج عظيمياست متشكل از ستون‌هاي نيمه مدور پهلوي هم/ برج به درون انحنا دارد و به يك تاج و يك منار ختم مي‌شود. سطوح سنگي آن هر چه بالاتر مي‌رود كوچكتر مي‌شود
داراي ستون‌هاي نيمه مدور كه پوشيده از مجسمه است
معماري عصر هندو
 

کیانا احمدی

کاربر فعال
فرهنگ و معماری هند

فرهنگ و معماری هند


فرهنگ و معماری هند
معماری هند
در هند دو آئین تاریخی وجود دارد ، بودا و هندو
بودا : توسط یک شاهزاده نپالی با افکار فلسفی خاص در 560 ق.م. پایه گذاری میشود . بودا معتقد است که برای پیشرفت بایستی پیش از آنکه مشکلات را در محیط بیرونی حل کنیم ، می بایست به حل مشکلات درون خود بپردازیم .
به همین خاطر به فضاهای خلوتی برای عبادت احتیاج داریم . این فضاهای خلوت در سالهای اولیه گسترش بودیسم که تعداد پیروان آن اندک است ، غارها میباشد ، مکانی که امکان خلوت بودائیان را فراهم میکند . اما در سالهای بعد غارها کفاف عبادت همه بودائیان را نمی دهد ، به همین خاطر احتیاج به تعداد بیشتری معبد است که این معابد را با استفاده از توده های حجیم سنگی بوجود می آورند . این توده های حجیم در واقع الگوهایی هستند از غارهای اولیه و یا به عبارتی ، در معابد بودایی تلاش شده که فضای خلوت و ساکت غار ، مجددا ً تکرار شود .
از معروفترین معابدی که در این دوره ساخته میشود میتوان به معبد بوده گایا ، آشوکا و شیوا اشاره کرد .
غالب این بناها یا معابد ، کاملا ً سنگی بوده و در ساخت آنها تا حد امکان از تندیس های کوچک و بزرگ حیوانات مختلف استفاده شده است . تعدادی از معابد بودایی نیز همان غارهای اولیه و محل عبادت بودا بوده اند که بعدها درون این غارها را تراشیده اند و ابعاد آنها را گسترش داده اند .
از معروفترین معابد غاری میتوان از معبد کارلی و معبد آجانتا نام برد .
در غالب معابد بودایی ، مجسمه بودا نیز وجود دارد . مجسمه بودا را غالبا ً به صورت نشسته ودر حالی که بودا مشغول عبادت است نمایش میدهند . در بسیاری از معابد ، بودا این کار را در زیر درخت انجیر هندی انجام میداده ، به همین خاطر این درخت برای هندی ها مقدس تلقی میشود .
استوپا : بنایی است که برای قرار دادن خاکستر بزرگان بودایی یا هندو مورد استفاده قرار می گرفته .مشتمل از یک تپه خاکی که محفظه ای یک اتاقی در زیرآن قرار داشته ودور تا دور این تپه را دیواری احاطه کرده و روی آن نیز در پوشی سنگی قرار می گرفته . معروفترین استوپای کشور هند استوپای سانچی نامیده میشود .
معماری اسلامی هند
از دوره مغول به بعد ، رفته رفته کشور هندوستان تحت تأثیر اسلام قرار می گیرد و بدین ترتیب ساخت مسجد و معابد اسلامی در این کشور معمول می شود . اما برای ساخت آنها تا حد زیادی ، از معابد هندوها الهام گرفته شده است .
یعنی ، مسجد توده ای است سنگی که برای تزئین ، توده سنگی را حجاری نموده اند .
معروفترین بنای هند تاج محل در آگرا است که تمامی آن را از سنگ مرمر سفید با گنبدی پیازی شکل تراشیده اند .
 

DDDIQ

مدیر ارشد
[سبک معماری جهان]: معماری هند

[سبک معماری جهان]: معماری هند

معماري هند :
شبهجزیره وسیع هندوستان به بزرگی قاره اروپا به استثناء کشور روسیه است و سکنه آن یک پنجم جمعیت کره زمین را تشکیل میدهد .در این سرزمین پهناور، همهگونه اقلیم از قله هاي یخبندان و
جنگلهاي انبوه قاره تا کویرهاي خشک و بایر با تغییراتی تدریجی یافت میشود .در سراسر زمان ها تاریخ هیچ سرزمینی به وسعت هندوستان با آنهمه زبانها و نژادها و تمدنهاي مختلفش در روي کره زمین وجود نداشته باشد
 

پیوست ها

  • memari+hend.pdf
    2.1 مگایابت · بازدیدها: 0

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری هند

معماری هند

به طرف جنوب غربی جاری است و پنچ شعبه مهم دارد که به پنجاب مشهور است .

زبان : هند دارای چندین زبان و لهجه و گویش است خط و زبان اولیه آنها سانسکریت است که کتابهای زیادی به این زبان وجود دارد. مهمترین زبان عصر حاضر هند زبان اردو است که تشکیل شده است از لغات فارسی – عربی و ترکی و انگلیسی و لغات محلی .کلمه هند از نام بومی سیندهو که نام یک رودخانه بومی هند است و ایرانیها سیندهو را به هندو بدل کردند و هند را به نام هندوستان یهنی سرزمین رودخانه ها خواندن از این کلمه یونانیها کلمه ایندیا را بکار بردند.

باستانشناسی هند : هنوز در هند حفاریات باستانشناسی به طور نسبی هم انجا م نگرفته است و از آثار دوره پارینه سنگی هند چیز زیادی بدست نیامده و تنها اشیاء نادری هست که در موزه های کلکته و بمبئی نگهداری می شود.
هنر دره سند :هند تمدنی به قدمت ایران و مصر و بین النهرین دارد چهار مرکز مهم تمدن باستانی هند شامل:
ـ موهنجودارو در هزاره سوم ق م
ـ هاراپا با فاصله کوتاهی بعد از تمدن موهنجودارو و در هزاره دوم ق م
ـ لوتال هزاره دوم ق م ـ چان مودارو هزاره دوم ق م .
تمدن موهنجودارو در شمال غربی هند یعنی پاکستان قرار گرفته و هاراپا در پنجاب غربی واقع شده است و این دو شهر با وجود فاصله زیادی که از هم دارند تمدن نزدیک به همی دارند و این تمدن ها قبل از ورود آریائیها به هند است.
موهنجودارو و هاراپا از نظر معماری برای ساختن خانه های خود از خشت پخته و نیز از مصالح چوب برای پلکان و کف و بام خانه ها استفاده کرده اند و در این دو شهر حمام های عمومی ،فاضلاب و مغازه های متصل به منازل ساخته اند و خیابانهای پهن و کوچه های بطور عمودی به یکدیگر ساخته شده و خانه ها اغلب چهارگوش و اطراف آنرا حیاط فرا گرفته و موهنجودارو بعدها بر اثر طغیان رود گنگ از بین رفته و لایه هایی ازشن و ماسه خانه ها را پرُ کرده است.
آثار هنری در سند به پنچ دسته تقسیم می شود :
ـ ظرفهای سفالین یا سفالینه های منقوش
ـ پیکره های سفالین کوچک اندام و بت های گلی
ـ مهرهای مسطح چند ضلعی ـ مفرغینها ـ مجسمه های سنگی با نقوش برجسته.
وسایل و اشیاء سفالین شامل سبوها و شکسته هایی از کاسه و ظروف دیگر به رنگ سرخ روشن و نخودی به ابعاد کوچک تا بزرگ، و ظروف بزرگ غالباً برای ذخیره آذوقه بوده است و نقوش روی زمینه های سرخ روشن و نخودی غالباً هندسی بارنگ سیاه بصورت دوایر متقاطع و نقش درخت و گاه پرندگان و جانوران و انسان هم دیده شده اند و بعضی از این سفالها با چرخ کوزه گری ساخته شده است که در زمان خودش ممتاز بوده است .پیکرهای سفالین چند نوع هستند بعضی ها احتمالاً اسباب بازی کودکان بوده مثل گاوهای کوهان دار کوچک با ارابه های گلی و میمونها که با ریسمانی به زمین کشیده می شدند.
● سر ستون سارانات
مجسمه ها : مجسمه ها که در ابعاد کوچکتر ساخته می شد و بهترین نمونه این مجسمه ها مردی است با ریش بلند که از سنگ آهک ساخته شده و شبیه به مجسمه های سومری است و لباس یکره سنگی منقوش به گل سه پر است.

اهمیت تمدن موهنجودارو:
تاریخ نشان داده زمانی که خئوپس اولین هرم بزرگ را در مصر می ساخت موهنجودارو دورة ترقی خود را طی می کرد و با سومر و بابل روابط بازرگانی و مذهبی و هنری داشته و دلیل وجود این روابط مهره های مشابهی است که در موهنجودارو و سومر پیدا شده و همچنین در خرابهای بابل مهره های گلی بدست آمده که به نظر" سرجان مارشال "در حدود هزاره دوم ق م از موهنجودارو به بین النهرین آورده شدند بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که این تمدن شگفت انگیز از تمدن سومری اقتباس شده و برخی دیگر معتقد هستند که سومریان فرهنگ خودشان را از هند گرفته اند"وولی" هردو تمدن سومری و هند باستان را از یک اصل و یک فرهنگ می داند به هرحال نتیجه می گیریم که در آغاز هزاره سوم ق م تمدن سند از فرهنگ بابلی جلوتر و شکوفاتر بوده است .
تمدن هند و تقسیمات آن : هند را به دوره های مختلف تقسیم می کنند: ۱) دوران دراویدها ۲) دوره ودائی که ۱۵۰۰ ق م تا ۸۰۰ ق م ۳) دوره برهمن ۴) عصر فلسفی که از ۵۰۰ تا ۱۰۰ ق م ۵) احیاء هندوئیزم و عقیده بر پیدایش مظاهر الهی ۱۰۰ ق م تا ۵۰۰ میلادی ۶) دوره اسلامی قرن ۱۶ میلادی ۷) دوره استعمار و مسیحیت.

دوره دراویدها : که ارواح کوه ،درخت و ستاره و سگ ومار واژدها را می پرستیدند و مار در بین این مردم مظهر ظهور و نیروی تولید می دانستند و جنبه الوهیت داشته است.

دوران ودائی : قدیمی ترین خدایان ودائی نیروها و عناصر موجود در طبیعت بوده مثل آسمان و خورشید و زمین و آتش و نور وباد و آب و... ودا به معنی دانش است و از کلمه ویده مشتق شده است یعنی دانش مقدس ،دعاها و وردها و اسطوره ها همه در کتاب ودا معروف است و یکی از معروفترین کتابهای دنیا است که به زبان سانسکریت نوشته شده و با کتاب اوستا حالت خواهری دارند و به همین دلیل اسطوره ها و خدایان ایرانی با هندی فوق العاده نزدیک هستند .خدایان در هند حالت طبقاتی دارند و به سه طبقه تقسیم می شوند: ـ فرمانروا ـ جنگجو ـ مظاهر طبیعت.
▪ اوپانیشادها (برهمن ) : اوپانیشادها چکیده وداها هستند و به معنی نزد استاد نشستن است برهمن خالق کل است و "آتمن" یعنی" خود" و روح خود است و در مقابل برهمن است و اول باید انسان خود را بشناسد و سپس خالق کل را بشناسد و اوپانیشادها مردمی بودند که در جنگلها و دور از مردم زندگی می کردند و تزکیه روح و نفس می شدند و این منابع به آنها الهام می شده و یکی از منابع عرفان جهان است . شاگردی از استادش سوال می کند که موجودات بعد از مرگ به کجا می روند و استاد جواب می دهد که برای ارواح ود راه وجود دارد
1- راه خدایان ۲- راه نیاکان .

هندوها از همان زمان ودائی اعتقادداشتند که بعد از مرگ چشم انسان به خورشید برمی گردد و نفس و دم به باد می پیونددو کلامش به اتش و بطور کلی اعضاءبدنش به کائنات متصل می شود ولی در اوپانیشادها مراتب هستی توسعه پیدا کرده است کسانی که راه نیاکان را می پیمایند بعد از مرگ به دود تبدیل می شوند و بعد وارد سیاهی شب شده و از آنجا مرحله ای را طی می کنند تا به ماه برسند و این روح که بالا آمده در ماه مستقرمی شود و به اندازه کارهای نیکی که انجام داده در آنجا بهره می برد و وقتی فضایل او به اتمام رسید با همان شرایط از ماه خارج می شود و وارد هوا می شود و تبدیل به دود می شود و به صورت ابر و باران به زمین می رسد و مثل دانه ای در زمین رویش می کند و تغذیه می کند و بعد وارد مرحله جدیدی می شود راه نیاکان راهی
است که افراد عادی طی می کنند یعنی کسانی که در زندگی دنیوی دارای قید و بند بودند و به مقام آزادی و نجات نرسیده اند و بعد از مرگ دچار گردونه دنیا می شوند و ماه یک بهشت موقت است برای آنها. راه خدایان : به نظر اوپانیشادها دانایان و فرزانگان که بیشتر زندگی خود را صرف تصفیه نفس کرده اند به واقعیت مطلق رسیده اند بعد از مرگ به آتش وارد می شوند و سپس به روشنایی روز و بعد به ماه می رسند و بعد به خورشید و سرانجام به بارگاه برهمن راه پیدا می کنند و این راهی است بی بازگشت.
عصر فلسفی ۵۰۰ تا ۱۰۰ ق م :
جین ها : موسس این مسلک "مهاویرا" بود تولد او را قرن ششم ق م می دانند .این مذهب به علت اینکه با سیستم کاست موافقت داشته در هند استمرار پیدا کرده است جین ها پا برهنه راه می روند و تنها از پوشش یک لنگ استفاده می کنند و گوشت هیچ موجود زنده را نمی خورند و هنگام عبور از معابر جارو بدست موجودات کوچک را کنار می زنند و راه رستگاری را در ریاضت کشی می دانند و اعتقاد به این موضوعات دارند: ـ دروغ نگوئید ـ هیچ موجود زنده را نکشید ـ به لذتهای دنیا توجه نکنید ـ چیزی را که به شما نداده اند به زور نگیرید. بودا ::بودا شاهزاده ای بود در بنارس بدنیا آمده و در زیر درخت به روشنگری رسید و بعد به نیروانا وارد شد. در هند یکی از کسانی که این مذهب را گسترش داد "آشوکا" بود که سومین پادشاه از سلسله موریانی هند بود . روحانیون مذهب بودائی لباس بلند می پوشیدندو برحسب دوره های مختلف تحصیلی و کسب علوم دینی رنگ لباسها فرق می کند مثلاً رنگ زرد نشانه اجتهاد است و مومنین سرهایشان را می تراشند زن و مرد، وتسبیح بلند نیز دارند. ساتوها هستند که در طرفین بودا قرار می گیرند .چشمان مجسمه های بودا فرو افتاده که علامت بصیرت هست و بینایی کامل ،گوشهای بزرگ که تا روی شانه هست که رمز و علامت دانایی است و خال وسط پیشانی به معنی چشم سوم و علامت معرفت است و موهای روی سر جمع شده و سمبل فوق جنسیت است و گاهی در بین مجسمه ها لبخندی بچشم می خورد که مفهوم آن بی اعتنایی به دنیا است.

هنر معماری بودایی :بودا هنگام رحلت از جهان به شاگردانش وصیت کرد که او را بسوزانند و خاکستر او را بر تقاطع چهار راهی دفن کنند این چهار راه به معنی رمز و علامت است و این علامتها عبارتند از : ـ مرده سوزی ـ قرار دادن خاکستر مرده درون یک ظرف ـ دادن کفاره ـ نصب یادبود . البته عمل مرده سوزی در آئین هندوئیزمها وجود داشته که وارد مذهب بودائی شده و در بین بودائی ها گاهی بعد از مرده سوزی خاکستر مرده را یا به آب گنگ می دهند یا از فراز کوهی به باد می دهند که چیزی از آن باقی نماند.بعداز اینکه خاکستر را دفن نمودند بر فراز آن ظرف خاکستر ،تلی از خاک انباشته کرده و به همان شکل بنایی سنگی بوجود آمد که در اصطلاح زبان هندی به آن "استوپا" می گویند که بناهای سنگی هندی هستند یکی از بزرگترین استوپاها در زمان "آشوکا" و بنام" سانچی استوپا" (تل خاک بسیار بزرگ ساخته شد .
● استوپا قدیمیترین بنای مذهب بودیسم استوپاهای قدیمی غالباً یکی از آثار بودا در زیر آن دفن است مثل دندان ،تارمو،جارو،و غیره استوپاها دارای چهار دروازه ورودی هستند که احتمالاً این دروازه ها چوبی بوده که بعداً به علت پوسیدگی از دروازه های سنگی استفاده کردند و تمام قسمتهای این دروازه ها پر از نقوش است که عمل کنده کاری روی چوب را تداعی می کند و فضای خالی بین نقوش وجود ندارد که از مهمترین خواص هنر شرق است نقوش عبارتند از : نقش فیل – درخت – بودا ساتوها- گردونه مقدس – گل نیلوفر- چتر سلطنت – اسب بی سوار – تخت خالی – جای پا – زنان وسوسه گر.
مراحل تحول اولیه استوپا

استوپا سانچی : گنبد بسیار بزرگی است که در روی یک صفه سنگی است که این بنای گنبدی شکل را بعضی تشبیه به تخمدان گل نیلوفر می کنند و بسیاری از محققین عقیده دارند این نوع گنبدها بی تاثیر بر روی گنبدهایی که بعداً در شرق بوجود آمده نیست .دورتادور گنبد دارای نرده است که سابقاً چوبی بوده که حالا سنگی است و دور کل بنا نرده بزرگی است که زوار بتوانند به راحتی این محل مذهبی را زیارت کنند بالای گنبد میله ای قرار دارد که علامت چرخ سلطنت است.
معابد بودایی بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
۱) معابدی که دارای یک سالن بزرگ مرکزی و دوتا سالن جناحی هستند که این سالن های جناحی بوسیله ستونها مشخص می شوند و در بالای تالار اصلی یک استوپا قرار دارد.
۲) معابد مستطیل شکل که دارای تالار مرکزی که در اطراف این تالار حجرهایی قرار دارد که مربوط به راهبان هندی است.
غارهای آجانتا : مجموعه معابدی هستند که در دل کوه کنده شده که این مجموعه دارای ۳۳ زیارتگاه بوده که اکنون ۲۹ عدد از آنها سالم مانده است و بقیه به علت نفوذ بیگانگان بخصوص انگلیسی ها در هند از بین رفته چرا که کشف این غارها بطور تصادفی بوده و بیگانگان با عجله آثار هنری داخل آنها را به تاراج برده اند و نقاشیهای داخل غارها در اثر بی توجه ای از بین رفته است (معابد بودایی بطور کلی جهت زیارت مطلق نیست بلکه بیشتر برای ریاضت کشی است )
آثار درون غارهای آجانتا مربوط می شود به قرن دوم ق م تا قرن ششم میلادی و بیشتر آثار مربوط به بودائیان است طرز کشیدن نقشها به این شرح است: ابتداء دیوار غار را صاف می کردند و بعد چند لایه مخلوطی از شن و پودر صدف و گرد آجر و یک نوع سریشم مخصوص با لعاب سبوس برنج که چندین بار این لایه ها روی دیوار کشیده شده بود و آخرین بار پوشش از موم و پودر سنگ خارا به دیوار اضافه می کردند ورنگهای بکار رفته در نقوش سفید- سیاه – آبی – قرمز و زرد است که همه از مواد طبیعی گرفته می شد و طرح های اولیه با ذغال مشخص می شده و بعد از اتمام نقاشی رنگ ذغال را پاک می کردند و طرز طراحی به طریق خطوط تند و کند بوده است (ظریف و ضخیم )اطراف بینی و چشمها را بسیار ظریف قلم گیری می کردند و بطور کلی مجموعه نقاشی در مرکز صحنه، خود بودا قرار داشت و جای خالی دیده نمی شود.
نفوذ هنر هخامنشی در هند در دوران آشوکا: بعضی از محققین اعتقاد دارند که وارث تمدن هخامنشی در هند اسکندر و سردارانش بوده اند در حالی که وارث حقیقی این تمدن سلسله موریانی هند بوده است بسیاری از بناهایی که در این دوران در هند ساخته شده کاملاً تحت نقوذ هنر هخامنشی بوده و احتمالاً سلسله موریانی از نژاد ایرانیان می باشند.ستونهای فرمان یا منفرد که در سراسر هند نظیر آنها پیدا می شود مربوط به آشوکا است که تعلیمات بودا و گفته های آشوکا روی آنها نوشته شده که این ستونها الهام گرفته از ستونهای ایرانی است (دوران هخامنشی داریوش ) ونهای هخامنشی (پرس پلیس) تخت جمشید آپادانا از هر تسفلد ۴- سرستون پاتالی پوترا ۳- مدخل لومارساریشی نخستین نمونه سنگ نگاری هند از سالنامه باستان شناسی هند
▪ مقایسه ستونهای دوران آشوکا و ستونهای هخامنشی:پایه ستونهای تخت جمشید به صورت زنگ برگشته و بدنه ستون دارای تراش قاشقی شکل است و سرستون هخامنشی دو گاو یا عقاب یا شیر پشت به هم داده است ولی در هند پایه ستونها مربع شکل است و بدنه ستون بدون تراش و بر روی آن تختک قرار دارد و در روی تختک سه شیر پشت بهم داده شده است و در چهار طرف تختک چهار نقش برجسته وجود دارد که نشانگر چهار حیوان مقدس است شیرهای دوره آشوکا قابل مقایسه با شیرهای هخامنشی است و اندازه ستونها در هردو کشور قابل مقایسه است تفاوت این ستونها در این است که در تخت جمشید ستون جزء ساختمان است و حمال سقف است ولی ستونهای هند منفرد و جنبه فرمان دارد .گل نیلوفر در هردو کشور زیاد استفاده شده ولی در مذهب بودا جنبه تقدس دارد ولی در ایران علامت سلطنت است.
دوره هندوئیزم (برهمنیزم ) در هندوئیزم به سه خدای مهم بر می خوریم:
۱- برهما ۲- شیوا ۳- ویشنو برهما که خالق کل است و هندی ها اعتقاد زیادی به این خدا ندارند چرا که با خلقت ،مردم را به رنج و عذاب انداخته است.
۳) شیوا یکی از بزرگترین خایان هند است که یک حالت پیچیده دارد خدای کشنده و فنا کننده است قهار و جبار است و اگر برگ خشکی از درخت بیفتد معلول قدرت اوست و مردم قدیم عقیده داشته اند او در کوهستان زندگی می کند و از قله کوهها می آید و باعث نابودی می شود و برای این باعث نابودی می شود که زمینه را برای زنده کردن آمده کند و این دلیل آب و هوای هند است و در این سرزمین نابودی مطلق نیست و اگر چنین فکر را مو شکافی کنیم می بینیم که شیوا خدای بدی نیست بلکه نمادی از تولد و تناسل است پیرها باید بروند تا جوانان بیایند و او را بصورت رقص نشان می دهند در روی مجسمه شیطان دروغ و او دارای چهار تا بازو است در یکدست طبل کوچک است و در دیگری شعله فروزان و شکل هلالی ماه روی سرش است و چشمی در پیشانی و آب رود گنگ از موهای او جریان دارد و سرتا پای وجودش نیروی حیات است و رقص شیوا رمز چرخش زائیدن و مردن است یکی بدنیا می آید و با سرعت بسوی مرگ می رود و چشم پیشانی نشانه قدرت بیشتر اوست و رنگ صورت او کبود است و گردنبندی از مار به گردن دارد و صورت دیگری که از شیوا نشان می دهند در حال تفکر است و اطراف او خاکستر است و موهایش پریشان است و به همین دلیل او را حامی مرتاض ها می دانند و برای شیوا چند همسر قائل هستند و حتی پرستش همسرهای شیوا در هند خودش یک مکتبی را بوجود می آورد.یکی از فرزندان شیوا سرفیل و پیکر انسان دارد و دیگری بصورت گاو تجسم شده است . رقص شیوا رمز زادن و مردن است بطوریکه رقص در هند جنبه مذهبی دارد و رقاص سعی می کند با تنظیم حرکات بدن خودش را به خدا نزدیک کند و شیوا بر طبل می نوازد و آغاز حیات را اعلام می کند و آتش که به دست دارد رمز مردن و تباهی است و همسر شیوا مهمترین رقص مذهبی را انجام می دهد و بر خاکستر شیوا می رقصد یکی از سمبلهای مهم شیوا مار است رقص شیوا با مار کبری به این ترتیب است که اگر رقاص از گزند نیش مار رهایی یابد توانسته است با حرکات رقص او را سحر کند و به مرتبه خدایی برسد.(رقص همسر شیوا بر روی خاکستر شیوا معروف است )

معماری برهمنیزم : معابد ویشنو پرستان در شمال هند است و مشخصات آن عبارتند از تالار بزرگ به علاوه یک بتکده مربعی شکل با برجی بسیار بلند و بام اغلب این معابد بصورت نیلوفر است در داخل تالار معبد نقش برجسته خدایان است و ویشنو گاهی بصورت شیر و زمانی بصورت قهرمان انسانی تجسم می شود مهمترین معبد ویشنو بصورت کالسکه ای بزرگ با چرخ ساخته شده است که هرکدام از چرخها حدود ۱۰ پا بلندی داردو در حقیقت معبد را شبیه به ارابه ای نقش کرده اند که ویشنو را به آسمان ببرد. معابد شیوا پرستان در جنوب هند قرار گرفته است و دارای حیاط وسیع و مستطیل شکل و با پوشش سقف بصورت زیگورات است غالباً خارج معابد دارای تزئینات بی شمار است و هزینه قسمت خارجی معابد از تمام هزینه های ساختمان بیشتر است حدود هزارو دویست معبد قدیمی در هند است که همه دارای نقشهای برجسته است که این نقوش شبیه کنده کاری روی چوب است نقوش زن در بین حجاری ها دیده می شود که غالباً به مفهوم مادر می آید و نقوش جزئی از معماری است و نقوش فیل ومارکبری وافعی زیاد است و مجسمه های مختلف در داخل معابد است و برهما را گاهی بصورت سه صورت یا چهار صورت نشان می دهند و شیوا را با سه چشم تجسم می کنند.


منبع:مارپیچ
 
آخرین ویرایش:

claccik39

عضو جدید
معماری هند

معماری هند

هند تادوره قبل از اسلام هنری پر رمز و راز و دارای نماد واستعاره بود. معماری اسلامی هند از دوران سلاطین دهلی آغاز می شود و در دورهی «اکبر شاه» به اوج شکوفایی خود می رسد. آثار اسلامی هند تلفیقی از سنت های بومی هند وسبک اسلامی است. مهم ترین بناهای برجای مانده از عهد تیموریان هند،بناهای آرامگاهی است. این آرامگاه ها از سنگ های«سرخ» و «مرمر» نماسازی شده و در فضاهای وسیع و سرسبز با تزیینات فراوان قرار گرفته است. معروف ترین این آرامگاه ها،”آرامگاه همایون شاه”در دهلی “آرامگاه اکبر شاه” و”نیز “تاج محل”در شهر «آگرا » می باشد.
مسجد و منار قطب (قوت الاسلام)

این منار بزرگ در سال ۱۱۹۳ میلادی به دستور قطب الدین آیبک شاه تورانی نژاد هندوستان به تقلید از “مناره ی جم ” افغانستان, در دهلی برپا شد.
قطب الدین برده ای مسلمان بود از قبیله ی “آیبک” که در کودکی توسط یک قاضی ایرانی خریداری شده و به نیشابور آورده شد. از آنجا که برده در اسلام دارای حقوق مساوی با ارباب خویش است آن قاضی قطب الدین را همراه پسران خود به مدرسه فرستاد و او در شمشیرزنی و علوم دینی استاد شد.پس از آکه قاضی فوت کرد قطب الدین توسط محمد غوری که پادشاه بود خریداری شد. محمد غوری سلسله ی ایرانی-اسلامی گورکانی (غورکانی) را در هند بنا نهاد و پس از فوت او غلامش که همین قطب الدین باشد حکومت را در دست گرفت و سلسله ای را ایجاد کرد.( تاریخ نویسان غربی به این سلسله نام “برده” داده اند).
به دستور او معابد بت پرستی شهر دهلی خراب شده و به جای آنها مسجد بسیار عظیمی به نام” مسجد قوت الاسلام “ساخته شد و قطب منار نیز مناره ی همین مسجد است و ارتفاع آن ۷۲ و نیم متر می باشد.
آنچه این مسجد را جذابتر میکند وجود یک ستون مرموز از فلزی نا شناخته است. این ستون فلزی از آلیاژ ناشناخته ای ساخته شده که هرگز زنگ نمی زند و رنگ عوض نمیکند و فرسوده نیز نمیشود. بر اساس اسناد تاریخی این ستون در زمان سلطنت پادشاهان آریایی گوپتا (که با ساسانیان ارتباطات بسیار دوستانه ای داشتند) پیدا شد و خود آنها هم از ماهیت این ستون خبر نداشتند از اینرو آن را به احترام خدای آریایی ویشنو در مقابل معبد او قرار دادند و بعد که مسلمانان در جای معبد مسجدی بنا کردند این ستون همچنان باقی است . نویسندگانی مانند اریک فون دانیکن این ستون را ساخته ی دست بشر نمی دانند.
مناره در کنار ستون فلزی
وزن ستون فلزی بیشتر از شش هزار کیلو است
تاج محل

ویل دورانت :تاج محل، عالی ترین بناها نیست، بلکه زیباترین آن هاست. هنگامی که از آن دور می شویم، جزئیات ظریف آن از نظر پنهان می شود. و دیگر شوکتی ندارد، بلکه فقط منظرة آن به دل می نشیند. تنها اگر از نزدیک به آن نگاه کنند، آشکار می شود که کمال ظرافت آن، هیچ تناسبی با حجم بنا ندارد. اگر به این نکته توجه کنیم که در عصر پرشتاب ما، این ساختمان های غول پیکر صد طبقه در یکی دو سال برپا می شود، و بعد در نظر بگیریم که چگونه بیست و دو هزار مرد در مدت بیست و دو سال برای ساختن این مقبرة کوچک که به زحمت سی متر ارتفاع دارد، رنج کشیدند، آن گاه کم کم تفاوت میان صنعت و هنر را حس می کنیم. شاید آن اراده ای که در ساختن بنایی چون تاج محل به کار رفت، بزرگ تر و ژرف تر از ارادة بزرگ ترین فاتحان بوده باشد.هنگامی که به معماری هندی می اندیشیم می بینیم که دو زمینة مهم دارد: هندی و اسلامی. این سمفونی ساختمانی، کلا بر این دو زمینه پرداخته شده است.همان گونه که در سمفونی های مشهور، پس از بخش اول که تند و پر جنب و جوش است، نغمه ای بی نهایت لطیف و نرم آغاز می شود
در معماری هندو، جسامت بنا نظر گیر است، و در معماری اسلامی، ریزه کاری ها. آن یک عظمت و قدرت داشت، و این کمال و زیبایی. هندوان شور و بارآوری داشتند، و مسلمانان ذوق و خویشتنداری. هندوان بنای خویش را چندان با مجسمه پوشاندند که انسان به تردید می افتد که آن ها را بنا به شمار آورد یا گالری مجسمه. مسلمانان از هر گونه تمثال و مجسمه بیزار بودند و خود را به آرایش گل و نقوش هندسی محدود کردند تاج محل بنایی است با ۵۸ متر ارتفاع که در نزدیکی اگرا در ایالت اوتار پرادش هندوستان ساخته شده‌است.تاج محل به دستور شاه جهان برای یادبود از همسرش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ فوت کرد بنا شده ‌است. وى از شوهرش درخواست کرد که بعد از مرگش دوباره ازدواج نکند و براى او مقبره‌اى بسازد.
شاه تصمیم گرفت بعد از مرگ همسرش با ساخت بنایی زیبا وعظیم همسرش را جاودانه کند. از اینرو آرامگاهی زیبا در کنار رود جمنا ساختوی قصد داشت برای خود نیز آرامگاهی در کران دیگر رود جمنا بسازد و این دو بنا را با پلی به یکدیگر متصل کند تا نشانه‌ای برای پیوند همیشگی او و همسرش باشد.شاه می‌خواست بر خلاف نمای تاج محل که از مرمر سفید بود، آرامگاه خودش از مرمر سیاه ساخته شود اما این آرامگاه هیچ‌وقتساخته نشد.
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
پاورپوینت معماری هند

پاورپوینت معماری هند

—چکیده:
موقعیت جغرافیایی :
کوه های هیمالیا (خانه خدایان)
دره رودهای گنگ و سند
تنوع اقلیم و آب و هوا (کوهستانی – گرمسیری)
منبع:پارسه کد
 

پیوست ها

  • memariye-hend.rar
    3.6 مگایابت · بازدیدها: 1

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری هند

معماری هند

عناوین مطلب


  • معماری هند
  • فرهنگ و معماری هند
  • معماری اسلامی هند
  • تاج محل مروارید معماری هند
  • موقعیت مسجد جامع دهلی
  • معیارهای طراحی شهری در مکان گزینی مسجد جامع دهلی
  • معماری مسجد جامع دهلی
  • غارهای آجانتا
  • و..................هرآنچه به دنبال آن هستید.
این مطلب شامل پلان و تصاویر کلیه مکانهای معروف و برجسته هند در 52 صفحه مفید درختیار شما عزیزان قرار داده شد.

منبع: پایگاه تخصصی عمران ایران
 

پیوست ها

  • Architecture.of.India..rar
    1.7 مگایابت · بازدیدها: 1

milad 1987

عضو جدید

معماري : هند
تاج محل كه يكي از شاهكارهاي معماري دنيا محسوب مي‌شود، سبك معماري مغولي را دارد كه تلفيقي از معماري و هنر ايراني است. يكي از مظاهر تمدن،‌ ميراث معماري آن است. هندوستان از اين نظر در جايگاه پيشكسوتان قرار دارد معماري هند در واقع پاسخگوي شرايط محيطي كشور و در تطابق با فرهنگ و سنن آن است. معماري سبك بودايي در طول سلطنت امپراتور آشوكا اهميت و رونق بسيار زيادي پيدا كرد. معرف اين سبك معماري سه بناي مشهور چايتاهال (مكان عبادت)، ويهارا (دير) و استوپا (مكان زيارتي) هستند كه غارهاي شگفت‌انگيز آجانتا و الورا و بناي تاريخي سانچي استوپا نمايانگر آنها هستند. با نفوذ سبك معماري يوناني، سبك معماري هند دوگونه متمايز پيدا كرد. مكتب هنري مت هورا كه كاملا هندي بود و مكتب هنري گاندهاروا كه متاثر از سبك معماري و هنري يونانيان بود. تفكيك سبك بودايي به هينايانا و ماهايانا بر ماهيت هنر مردمي تاثير گذاشت. تاريخ معابد هند و به معابد پانيني و پاتانجاسي كه پراساداس ناميده مي‌شدند، برمي‌گردد. نخستين نشانه‌هاي معماري معابد هندو به آثار به جامانده در آيهوله و پاتاداكال در عصر حاضر اطلاق مي‌شود. بعدها با وقوع اختلافات، دراويدين، سبك جنوبي و هندو آريايي، شمالي، سبك ناگارا معماري معابد به عنوان سبك‌هاي قالب ظهور پيدا كردند كه معابد بريها ديسوارا، تهانجاور وسان نمونه‌هاي بارز اين سبك معماري هستند.

شكل هرمي معابد از اصول طراحي در سبك معماري دراويدين محسوب
مي‌شد و از مصالح اصلي كه معماران هندي در اين سبك به كار مي‌بردند، سنگ بود و تزئينات آن كاملا هندي بود. معماري راجپوت تا حدودي متاثر از سبك‌هاي هندي موجود در آن زمان و معماري ايراني و اسلامي بود كه تاق، گنبد و مظاهر و نمادهاي مسلمانان در آن به كار گرفته مي‌شد. نفوذ معماري اسلامي و مغول نيز تاثير زيادي در سبك معماري در هند داشت. در واقع بعد از پيدايش اسلام تاق و گنبد در معماري بناها بسيار به كار گرفته شده و ساخت مسجد رونق پيدا كرد. يكي از مشهورترين بناهاي هند در دوران مغول ساخته شد معماري مغولي تلفيقي از معماري سنتي هندو و ايراني بود كه در نهايت منجر به خلق يكي از شاهكارهاي معماري دنيا يعني تاج محل شد. اين بنا به دليل سنگ‌هاي مرمر سفيد رنگش، حكاكي‌هاي ظريف و مناره‌هايش غالب اوقات نماد كشور هند محسوب مي‌شود. با ورود استعمار فصل جديدي در تاريخ معماري هند آغاز شد. با وجود آنكه هلندي‌ها، پرتغالي و فرانسوي‌ها در طول حضور خود تاثير زيادي بر همه ابعاد هنر اين كشور داشتند، ولي اين انگليسي‌ها بودند كه بيشترين تغيير را در دوران استعمار خود در اين كشور ايجاد كردند. در واقع سبك معماري اين دوران هندي - اسلامي بود كه تركيبي از سبك هندو، اسلامي و غربي بود. سازمان‌ها و ساختمان‌هاي شهري همچون دفاتر پست، ايستگاه‌هاي خط آهن و ... در سراسر هند ساخته شدند. نمونه بارز اين سبك معماري ساختمان چهاتراپاتي شيواجي ترمينوس (CST) در بمبئي است كه به احترام ملكه ويكتوريا نام‌گذاري شده است. ساخت دهلي‌نو در اوايل قرن بيستم با جاده‌هاي عريض و ساختمان‌هاي شگفت‌آور اين بحث را به وجود مي‌آورد كه در واقع چه نوع سبكي متناسب با فرهنگ و تمدن مردم هند است. با آغاز فصل معماري نوين و استقلال هند، ديدگاه‌هاي نهر و تاثير زيادي در تغيير سبك معماري موجود داشت. با طراحي چانديگار توسط لي كربوسير، شهري كه مورد علاقه و تنفر بسياري از معماران است حركت به اين سمت آغاز شد. با نفوذ معماري غربي هم تلاش‌ها در راستاي شكل دادن سبك خاصي از معماري كه ريشه در بافت سنتي هند داشت،‌ جهت داده شد و سبك منطقه‌گرايي انتقادي را به وجود آورد كه معماراني همچون بي. وي دشي و چارلز كرا معرف اين سبك هستند. امروزه معماري هند در واقع تلفيقي از سبك‌هاي گوناگون است كه متاثر از گذشت زمان و حضور فرهنگ‌ها و تمدن‌هاي مختلف در اين كشور است.
http://www.mehranmeemari.blogfa.com/
 

Similar threads

بالا