زیبایی شناسی و فرهنگ تصویری جامعه

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید حالا وقت آن رسیده باشد که به محیط ساخته شده در اطرافمان توجه خاص داشته باشیم. تفاوتی در اینکه خانه محل سکونتمان را خریداری کرده‌ایم، اجاره کرده و یا خودمان ساخته‌ایم وجود ندارد. در هر صورت باید بدانیم نظام اعتقادی ما با همین انتخاب‌هایمان شکل می‌گیرند و با همین انتخاب ها است که چگونه زیستن را به کودکانمان آموزش می دهیم.

برای شکل دهی محیط‌مان از چه الگو‌هایی باید پیروی کنیم؟ هنر چه نقشی در نیاز‌های زندگی ما از جمله خوراک، پوشاک و مسکن ایفا می‌کند؟ در عصر حاضر طراحان بنا به ذائقه و خواست مشتریان خود دست به طراحی می‌زنند و در واقع توده مردم هستند که با انتخاب‌هایشان فرهنگ تصویری جامعه را می‌سازند.
همه مشتریان با انتخاب‌هایی که دارند در درجه‌ای از هنرمند بودن قرار می‌گیرند، این نکته‌ای است که کمتر در مدرسه‌های ما بدان توجه می‌شود. به طور متوسط 80 درصد محیط ما ناخودآگاه و بدون تیز‌بینی و دقت طراحی شده است.
شاید لازم باشد برای کودکانمان دوره آموزشی خاصی با هدف پرورش قوه تفکر و اندیشه در محیط پیرامون‌مان برنامه‌ریزی کنیم. به سوال کشیدن هرآنچه که می‌بینیم مهارتی خاص است که باید در انسان‌ها نهادینه شود.
نیاز‌های اساسی و هر روزه ما که ارتباطی به تصمیمات زیبایی شناسانه داشته باشند چه چیز‌هایی هستند؟ چه نیاز‌هایی در تجربه همه افراد و همه فرهنگ‌ها مشترک هستند؟
1 – همه افراد به پوشش، ابزار، فضایی برای زندگی، فضایی برای تجربه دینی و فضایی برای روابط اجتماعی نیازمندند.
2 – همه افراد، فارغ از نوع فرهنگ، به هویت فردی و هویت گروهی نیاز دارند. بعضی از فرهنگ‌ها بر هویت فردی توجه بیشتری دارند و بعضی دیگر بر هویت گروهی توجه خاص نشان می‌دهند. این ارزش‌های هویتی در طراحی ابزار، پوشش، خانه و فضا‌های عبادی و مبارک عمومی خودشان را نشان می‌دهند.
موقع طراحی و انتخاب بین گزینه‌های موجود بحث‌ها و جدل‌هایی پیش می‌آیند که اغلب به دلیل تفاوت‌های عقیدتی ایجاد می‌شوند.
هر زمانی که دست به انتخابی می‌زنیم و چیزی بنا می کنیم عقاید و باور‌های خود را متبلور می‌سازیم. ارزش‌های مرتبط با نیاز‌های اولیه ما که نقش مهمی در تصمیمات روزانه ما ایفا می‌کنند کدام هستند، وقتی در مورد ارزش‌ها بحث می‌کنیم با پیوستاری از عقاید و بحث‌ها مواجه می‌شویم.
1 – تمامی فرهنگ‌ها هم برای فردیت ارزش‌ قائلند و هم برای سازگاری با جمع. به چه میزان فردگرا بودن خوب است و به چه میزان جمع‌گرایی؟ تصمیمات طراحانه ما چه نمودی در نیاز‌های روزانه ما پیدا می‌کنند؟ تولیدات انبوه نشان دهنده فرهنگ جمع‌گرای ما هستند در حالی که آزادی فردی در انتخاب، ارزش بسیاری در سنت ما دارد. اما در خیلی از فرهنگ‌های قبیله‌ای استفاده از صنایع دستی نشان دهنده فرد‌گرایی تولیدی و مصرفی درون قبیله‌ای است و این در حالی است که جمع‌گرایی در هویت گروهی نقش حائز اهمیتی دارد.
معلمان ما برای به چالش کشیدن دانش‌آموزان در جهت استفاده از نماد‌‌های فرهنگی گروه و اجتماعشان چه باید انجام دهند؟ و آیا دانش‌آموزان ما طرقی را برای نشان دادن هویت فردی و جمعی خود پیدا می‌کنند؟ تاثیرات همسایه‌هایی که خانه‌هایشان دارای هویت فرهنگی مشابه‌ای هستند بر یکدیگر چگونه بوده است؟ انتخاب‌های زیبایی شناسانه همسایه‌ها برای رسیدن به هویت تصویری مشترک چه میزان نیاز به کنترل دارند؟
2 – ثبات، دوام و حفظ سنت دارای ارزش است ولی در عین حال خلاقیت، تغییر و پیشرفت نیز حائز اهمیت هستند. طراحی ما چگونه می‌تواند منعکس کننده این دغدغه‌ها توامان باشد؟ دلایل فرهنگی ما برای انتخاب‌هایمان کدامند؟ چگونه می‌توانیم این گونه طراحی را آموزش دهیم؟
3 – می‌دانیم که زندگی بشری نیازمند منابع مصرفی هستند ولی از طرفی دغدغه حفظ این منابع را نیز داریم.
ما برای داشتن نگاهی اقتصادی ارزش قائلیم و نگهداری از منابع طبیعی موجود را وظیفه خود می‌دانیم. این توجه به منابع و حفظ آنها را چگونه باید به فرزندان خود بیاموزیم؟ چگونه باید اهمیت این مساله را به کودکان آموخت؟ آیا کودکان توانایی درک این اهمیت را دارند؟ چگونه می‌توان به آنها آموخت که در عین توجه به زیبایی‌شناسی حافظ منابع طبیعی باشند؟ آیا آموزش توجه به مواد باز‌یافتی راه‌حل مناسبی است؟
چه طرح‌هایی ماندگارترند و چه طرح‌هایی سریع‌تر از دور مد خارج می‌شوند؟ آیا توجه به مواد و ساختارهایی که بیش از یک نسل دوام داشته باشند، راه‌حل شایسته‌ای است؟
4 – فضا‌های تک کاربردی و فضا‌های چند کار‌بردی .شاید برای آموزش حداکثر بهره‌وری از داشته‌ها به کودکان طراحی و ساخت فضاهای چند کاربردی به آنها باشد. مثلا ادغام کافه‌تریا و سالن ورزشی در یکدیگر. در این حالت کودکان باتجربه جدیدی از غذا خوردن مواجه خواهند شد. حال اگر این تجربه با ناخوشایندی همراه باشد، آموزش منفی به کودکان داده می‌شود. اگر کودکان تجربه غذا خوردن در فضایی پر از سر‌وصدا و بدون هیچ زیبایی تصویری داشته باشند به اهمیت این چند کاربردی بودن پی‌ نخواهند برد. به همین لحاظ است که باید در عین ساختن فضا‌های چند‌کاربردی به قواعد زیبایی شناسانه نیز توجه ویژه داشت. به این صورت کودک با تجربه‌ای شیرین و در خاطر ماندنی از فضایی متفاوت آموزه‌ای عمیق از بهره‌وری اقتصادی را تجربه خواهد کرد.
به این شکل کودکان مجبور نیستند در فضا‌های تنگ و کوچک تک کاربردی روزگار بگذرانند و نگاه متفاوتی نسبت به زیبایی‌شناسی محیط پیدا می‌کنند. چنین تمهیدی در خانه‌ها نیز قابل اجراست. می‌توان با حفظ فضای آشپز‌خانه و طراحی خاص آن، کاربرد‌های دیگری نیز برای آن در نظر گرفت. بنابر این معماران داخلی با طراحی‌های خوب می‌توانند نقش موثری را در استفاده مفید‌تر از محیط ایفا کنند.
5 – یکی از مشکلات بسیار جدی امروز طراحی ساختگی و مصنوعی است که اطراف ما را پر کرده‌اند. مجبوریم در محیطی مملو از وسایل پلاستیکی و غیر واقعی زندگی کنیم.
چگونه می‌توانیم توقع داشته باشیم که کودکانمان با زندگی در محیطی پر از دروغ و ریا موجودات راستگویی باشند؟ آیا در چنین محیطی، ارزشی همچون راستگویی حضوری خواهد داشت؟ آیا کودک تفاوت ما بین گل واقعی و گل مصنوعی را نخواهد فهمید؟
می‌توان از مواد پلاستیکی استفاده‌هایی منحصر به فرد داشت، نه استفاده‌ای تصنعی و در مقابل مواد دیگر. دلیلی ندارد یک چیز پلاستیکی طرح چوب داشته باشد و جنس آن چوبی به نظر رسد. باید به کودکان آموزش داد که فرق بین دروغ و حقیقت را درک کنند و بتوانند محیط دروغین و تصنعی را نقد کنند.
6 - ششمین اصل زیبایی‌شناسانه و اخلاقی چگونگی درک و برخورد شایسته با زیبایی است. یک محیط ساخته شده به دست بشر مانند خانه، مدرسه، دانشکده، مغازه و پارک چگونه زیباتر به نظر می‌رسند؟ آیا با مواجه با یک محیط جدید می‌توان زیبایی موجود در آن را درک کرد؟ آیا محیط قابلیت زیباتر شدن را دارد؟
می‌دانیم که طبیعت، اگر بشر در آن دخالتی نداشته باشد، به خودی خود زیباست. ما چه طراحی زیباتر از طبیعت می‌توانیم داشته باشیم؟ حال که طبیعت به خودی خود در اوج زیبایی قرار گرفته، ما چگونه می‌توانیم این زیبایی را حفظ کنیم؟
کودکان ما می‌توانند چه نقشی در حفظ این زیبایی داشته باشند؟ آیا آموزگاران می‌توانند توجه به ارزش‌های زیبایی‌شناسانه و فواید اقتصادی حفظ طبیعت در کنار توسعه صنعتی و تجاری را به کودکان بیاموزند؟ آیا کودکان می‌توانند عملکرد جامعه را نقد کنند و برای این گونه آموزش‌ها به چه ابزار کمک آموزشی نیاز است؟
شعار معروف «استفاده همه جانبه برای حفاظت از انسان» را زیاد می‌شنویم. به اعتقاد ما این شعار، سخن کاملا درستی نیست. اگر ما به خانه‌هایمان، محیط زندگی‌مان و هر آنچه که در دسترس ماست نگاه ابزاری داشته باشیم حاصل آن چیزی نخواهد بود به جز آموزش اشتباه و غیر انسانی به کودکانمان. یکی از دغدغه‌های حیاتی ما آموزش آموزه‌های اخلاقی به سرمایه‌های انسانی جهان یعنی‌ همان کودکان است و بهترین راه آموزش از طریق نوع عملکرد خود ماست. وقتی که کودکان ما شاهد استفاده بهینه از طبیعت و محیط پیرامون خود باشند، این مساله در وجود آنها نهادینه می‌شود.
در ضمن اینکه اینگونه اقدامات اقتصادی‌ترین روش برای حفظ و بقای منابع طبیعی و به موازات آن توجه خاص به زیبایی‌شناسی پیرامون است. مراقبت و حفاظت با ابزار زیبایی‌شناسانه بهترین حاصل را خواهد داشت.
* استاد هنر و زیبایی‌شناسی دانشگاه گوشن آمریکا
منبع: سایت دانشگاه گوشن
 

Similar threads

بالا