زنان معدنکار جهان
معادن تا چنددهه اخیر، گزینه مناسبی برای اشتغال زنان نبودهاند. در آفریقایجنوبی تا دهه1990، اشتغال زنان در معادن غیرقانونی بود. تجهیزات و امکانات کم معادن زیرزمینی، باعث شده بود تا فعالیت در معادن، کاری سخت و پرمخاطره و شغلی مردانه محسوب شود. اما در دهههای اخیر، پیشرفتهای تکنولوژیکی که در این عرصه صورت گرفته حضور و مشارکت زنان در صنایع معادن را افزایش داده است.
در استرالیا، در سال 2001، زنان 10درصد از شاغلان در صنایع گاز، نفت و معادن را تشکیل میدادند اما در سال 2009 تعداد زنانی که تازه وارد این صنایع شدند، فقط 8/7درصد کمتر از مردان بود. همچنین در همین سال تعداد زنانی که دارای مشاغل ارشد مدیریتی در این صنایع بودند، 38/1درصد کمتر از تعداد همتایان مردشان بود.
زنان کانادایی علاقهمند به استخدام در بخش معادن هستند. زنان شاغل در این صنعت از ادارات و آزمایشگاهها و اپراتورهای تجهیزات سنگین گرفته تا سطوح مدیریتی و کارشناسی حضور دارند. آمار نشان میدهد کانادا در سال 2010، دارای 968معدن فعال بود که این معادن، 36بیلیوندلار از تولید ناخالص ملی کانادا را به خود اختصاص داده بودند. در سال2010، از هر 55کارگر کانادایی، یکنفر آنها در بخش معادن شاغل بودند. برآوردها نشان میدهد بخش اکتشاف و معادن این کشور با کمبود شدید نیروی کاری در سال 2017 مواجه خواهند شد و در دهه بعد نیاز به استخدام 60هزارنفر در بخش معادن دارند. به همین دلیل استخدام زنان به عنوان یک اصل اساسی برای تامین کمبود نیروی کار در بخش معادن کانادا در نظر گرفته شده است. هماکنون 14/6درصد از کارفرماهای بخش معادن، سیاستهایی را برای استخدام زنان در این بخش به کار گرفتهاند. این در حالی است که در آمریکا بهدلیل جایگزینی تکنولوژیهای پیشرفته با نیروی کار و سرمایهگذاری بخش دولتی و خصوصی در زمینه انرژیهای سبز و تجدیدپذیر، پیشبینی میشود استخدام در بخش معادن در سال 2018 به میزان 14/5درصد کاهش یابد.
اما با این حال همچنان تفاوتهایی بین دستمزد زنان و مردان شاغل در بخش معادن کانادا وجود دارد. در بخش معادن زغال سنگ، دستمزد مردان 22/7درصد بالاتر از دستمزد زنان است و دستمزد مردان در بخش معادن فلزات 31/9درصد، معادن آهن 29/3درصد و در صنایع آلومینیوم 25/2درصد بالاتر از دستمزد زنان است.
در کانادا، 16/6درصد سیاستگذاران، مدیران و مقامات ارشد صنایع معادن را زنان تشکیل میدهد که این رقم در آمریکا به 31/6درصد، استرالیا به 15درصد، برزیل به 15درصد، مکزیک به چهاردرصد و در روسیه به 14/7درصد میرسد. در همین حال تعداد کارکنان و کارگران زن شاغل در بخش معادن در کانادا به 27/9درصد، آمریکا به 12/2درصد، استرالیا به 22/8درصد، برزیل به 26/2درصد، مکزیک به 34/5درصد و روسیه به 42/6درصد میرسد.
در حالی که در کشورهای توسعهیافته تلاش میشود با سیاستگذاریهای لازم، میزان مشارکت زنان در صنایع معادن افزایش یابد، در کشورهایی همانند هند وضعیت کاملا برعکس است. گزارشهای منتشرشده توسط سازمانهای غیردولتی و نهادهای دولتی در هند نشان میدهد زنان و کودکان از قربانیان اصلی صنایع معادن هستند و میزان بیسوادی در بخشهایی از این کشور که وابسته به معادن هستند، از میانگین کشوری بالاتر است. کودکانی که در این مناطق محروم به دنیا میآیند، دسترسی به مدرسه و آموزش ندارند و در بیشتر موارد، مادران چارهای ندارند جز اینکه کودکان را همراه خود به معادن ببرند تا از همان دوران خردسالی یاد بگیرند که چگونه سنگهای معادن را به قطعات کوچکتر خرد کنند. نتایج گزارشهای برخی سازمانها و نهادها در ایالت راجستان هند نشان میدهد حدود 375هزار کودک در معادن همین ایالت مشغول به کار هستند. زنان با حقوق بسیار اندک، فقط برای پرداخت بدهیهای شوهرانشان یا برای تامین هزینههای ناچیز زندگیشان به اشتغال در معادن روی میآورند. زنان بهعنوان نیروی «فاقد مهارت»، کارهایی نظیر دستچین و جداکردن سنگ معادن، شکستن و خردکن سنگ معادن و بارکردن آنها را برعهده دارند و در ازای همه این کارها، روزی فقط 40روپیه (حدود دوهزارتومان) درآمد دارند، این در حالی است که دولت، حداقل دستمزد روزانه برای مشاغل فاقد مهارت در هند را روزی صدروپیه اعلام کرده است. مسلما زنان با چنین دستمزدی، توانایی خارج شدن از فقری را که دچارش هستند، ندارند. علاوه بر همه اینها، این زنها که بیشتر آنها از لحاظ جایگاه اجتماعی و سیستم طبقهبندی هند در ردههای بسیار پایینی قرار دارند، همواره در معرض آزار و اذیت جنسی توسط صاحبان معادن قرار دارند.
محبوبه حسین زاده
منبع: روزنامه شرق - شماره 1968 - 13 اسفند 1391
.
معادن تا چنددهه اخیر، گزینه مناسبی برای اشتغال زنان نبودهاند. در آفریقایجنوبی تا دهه1990، اشتغال زنان در معادن غیرقانونی بود. تجهیزات و امکانات کم معادن زیرزمینی، باعث شده بود تا فعالیت در معادن، کاری سخت و پرمخاطره و شغلی مردانه محسوب شود. اما در دهههای اخیر، پیشرفتهای تکنولوژیکی که در این عرصه صورت گرفته حضور و مشارکت زنان در صنایع معادن را افزایش داده است.
در استرالیا، در سال 2001، زنان 10درصد از شاغلان در صنایع گاز، نفت و معادن را تشکیل میدادند اما در سال 2009 تعداد زنانی که تازه وارد این صنایع شدند، فقط 8/7درصد کمتر از مردان بود. همچنین در همین سال تعداد زنانی که دارای مشاغل ارشد مدیریتی در این صنایع بودند، 38/1درصد کمتر از تعداد همتایان مردشان بود.
زنان کانادایی علاقهمند به استخدام در بخش معادن هستند. زنان شاغل در این صنعت از ادارات و آزمایشگاهها و اپراتورهای تجهیزات سنگین گرفته تا سطوح مدیریتی و کارشناسی حضور دارند. آمار نشان میدهد کانادا در سال 2010، دارای 968معدن فعال بود که این معادن، 36بیلیوندلار از تولید ناخالص ملی کانادا را به خود اختصاص داده بودند. در سال2010، از هر 55کارگر کانادایی، یکنفر آنها در بخش معادن شاغل بودند. برآوردها نشان میدهد بخش اکتشاف و معادن این کشور با کمبود شدید نیروی کاری در سال 2017 مواجه خواهند شد و در دهه بعد نیاز به استخدام 60هزارنفر در بخش معادن دارند. به همین دلیل استخدام زنان به عنوان یک اصل اساسی برای تامین کمبود نیروی کار در بخش معادن کانادا در نظر گرفته شده است. هماکنون 14/6درصد از کارفرماهای بخش معادن، سیاستهایی را برای استخدام زنان در این بخش به کار گرفتهاند. این در حالی است که در آمریکا بهدلیل جایگزینی تکنولوژیهای پیشرفته با نیروی کار و سرمایهگذاری بخش دولتی و خصوصی در زمینه انرژیهای سبز و تجدیدپذیر، پیشبینی میشود استخدام در بخش معادن در سال 2018 به میزان 14/5درصد کاهش یابد.
اما با این حال همچنان تفاوتهایی بین دستمزد زنان و مردان شاغل در بخش معادن کانادا وجود دارد. در بخش معادن زغال سنگ، دستمزد مردان 22/7درصد بالاتر از دستمزد زنان است و دستمزد مردان در بخش معادن فلزات 31/9درصد، معادن آهن 29/3درصد و در صنایع آلومینیوم 25/2درصد بالاتر از دستمزد زنان است.
در کانادا، 16/6درصد سیاستگذاران، مدیران و مقامات ارشد صنایع معادن را زنان تشکیل میدهد که این رقم در آمریکا به 31/6درصد، استرالیا به 15درصد، برزیل به 15درصد، مکزیک به چهاردرصد و در روسیه به 14/7درصد میرسد. در همین حال تعداد کارکنان و کارگران زن شاغل در بخش معادن در کانادا به 27/9درصد، آمریکا به 12/2درصد، استرالیا به 22/8درصد، برزیل به 26/2درصد، مکزیک به 34/5درصد و روسیه به 42/6درصد میرسد.
در حالی که در کشورهای توسعهیافته تلاش میشود با سیاستگذاریهای لازم، میزان مشارکت زنان در صنایع معادن افزایش یابد، در کشورهایی همانند هند وضعیت کاملا برعکس است. گزارشهای منتشرشده توسط سازمانهای غیردولتی و نهادهای دولتی در هند نشان میدهد زنان و کودکان از قربانیان اصلی صنایع معادن هستند و میزان بیسوادی در بخشهایی از این کشور که وابسته به معادن هستند، از میانگین کشوری بالاتر است. کودکانی که در این مناطق محروم به دنیا میآیند، دسترسی به مدرسه و آموزش ندارند و در بیشتر موارد، مادران چارهای ندارند جز اینکه کودکان را همراه خود به معادن ببرند تا از همان دوران خردسالی یاد بگیرند که چگونه سنگهای معادن را به قطعات کوچکتر خرد کنند. نتایج گزارشهای برخی سازمانها و نهادها در ایالت راجستان هند نشان میدهد حدود 375هزار کودک در معادن همین ایالت مشغول به کار هستند. زنان با حقوق بسیار اندک، فقط برای پرداخت بدهیهای شوهرانشان یا برای تامین هزینههای ناچیز زندگیشان به اشتغال در معادن روی میآورند. زنان بهعنوان نیروی «فاقد مهارت»، کارهایی نظیر دستچین و جداکردن سنگ معادن، شکستن و خردکن سنگ معادن و بارکردن آنها را برعهده دارند و در ازای همه این کارها، روزی فقط 40روپیه (حدود دوهزارتومان) درآمد دارند، این در حالی است که دولت، حداقل دستمزد روزانه برای مشاغل فاقد مهارت در هند را روزی صدروپیه اعلام کرده است. مسلما زنان با چنین دستمزدی، توانایی خارج شدن از فقری را که دچارش هستند، ندارند. علاوه بر همه اینها، این زنها که بیشتر آنها از لحاظ جایگاه اجتماعی و سیستم طبقهبندی هند در ردههای بسیار پایینی قرار دارند، همواره در معرض آزار و اذیت جنسی توسط صاحبان معادن قرار دارند.
محبوبه حسین زاده
منبع: روزنامه شرق - شماره 1968 - 13 اسفند 1391
.