یورال
عضو جدید
در فیزیک مسأله زمان به این موضوع برمیگردد که اساسا مفهوم زمان در نظریه گرانش اینشتین و مکانیک کوانتوم متفاوت است و این تفاوت زمانی بارزتر میشود که قرار است یک نظریه گرانش کوانتومی بسازیم جایی که هر دو نظریه وارد بازی میشوند. در مکانیک کوانتوم جهان یک پارامتر جهانی و مطلق است که خارج از سیستم کوانتومی جریان دارد و تغییرات سیستم کوانتومی قرار است با آن سنجیده شود. در نظریه کوانتوم یک جدایی بنیادی بین سیستم کونتومی و کسی قرار است آن را اندازه بگیرد وجود دارد(ناظر)، در این حالت سیستم را کونتومی در نظر میگیریم در حالی که ناظر را به همراه همه متعلقاتش کلاسیکی در نظر میگیریم، این یکی از مشکلات نظریه کوانتوم است که جهان شمول نیست و برای پیشبینی کردن احتیاج به حدی از نظریه خودش دارد. با این توصیفات این سوال مطرح میشود که اگر همه جهان را بخواهیم به صورت یک سیستم کوانتومی در نظر بگیریم، مفهوم زمان که قرار است چیزی باشد که ورای سیستم کونتومی اندازه گیری میشود، چگونه است؟ زمانی که نظریه اینشتین را در نظر میگیریم این معما عمیق تر هم مبشود که زمان در آن یک امر نسبی است و هر ناظری برای خودش یک زمان خاص را دارد. سوالات پیگیری نیز میتوان پرسید، اینکه چرا زمان فقط در یک جهت جریان دارد ؟
(البته در نظریه اینشتین زمان هم شبیه دیگر ابعاد فضایی است که در برخی جهانها از منفی بینهایت تا مثبت بینهایت ادامه دارد و حتی میتوان جوابهای داشت که در آنها زمان به عقب برمیگردد (جوابهای گودل گونه)). آنچه که اصالت در رفتار ذرات توسط یک مخروط نوری توصیف میشود و همیشه ذرات باید طوری حرکت کنند که از مخروط نوری بیرون نزنند(این موضوع به مفهوم دیگری از زمان که زمان ویژه نامیده میشود ربط دارد.
برای درک بهتر زمان ابتدا بهتر است آن را در سیر تاریخی آن مطالعه کنیم. در فیزیک کلاسیک یک فضای مطلق وجود دارد که اشیا فیزیکی در آن قرار دارد، شبیه یک جعبه پرتقال که پرتقال ها به مشابه اشیا در آن قرار دارد و طول و عرض و ارتفاع جعبه پرتقال را بی نهایت در میگیریم. علاوه بر این فضای مطلق یک ساعت جهانی نیز وجود دارد که زمان مطلق را نشان میدهد و برای تمام آزمایشگران یک عدد را نشان میدهد. مشاهده گران همه میتوانند یک کپی از این ساعت جهانی را در جیبشان داشته باشند و ساعت دو مشاهده گر بدون اینکه ربطی به این داشته باشد که چقدر از هم دور باشند همیشه یک عدد را نشان میدهد برای این دو مشاهده گر و سایر مشاهده گر ها.
اینجا با حالتی مواجه هستیم که یک ناظر در واقع میخواهد یک آزمایش انجام بدهد در این صورت یک سیستم دارم و یک آزمایش گر. این آزمایش گر از سیستم جدا است و با ساعت خود و سایر ابزار آزمایش است به مطالعه این سیستم میپردازد و کمیت های را اندازه میگیرد. نکته ی مهمی که وجود دارد این ناظر بیرون از سیستم هست و روی آن احاطه دارد و اندازه گیری انجام می دهد.دحال سوال این است، اگر همه جهان را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم زمان برای کل جهان جریان دارد یا نه؟ چون که ناظری وجود دارد که خارج از جهان ایستاده باشد که زمان را اندازه بگیرد.جوابی که به این سوال میتواند داد این است این است که در فیزیک کلاسیک یک فضای و زمان مطلقی وجود دارد که اشیا فیزیک قادر به اثر گذاری به آن نیستند ولی از آن تاثیر میپذیرند و زمان از نظر فضای مطلق هنوز برای کل کیهان جریان دارد.(این یکی از فرضیه های جنجالی نیوتون بوده است).
ادامه دارد
(البته در نظریه اینشتین زمان هم شبیه دیگر ابعاد فضایی است که در برخی جهانها از منفی بینهایت تا مثبت بینهایت ادامه دارد و حتی میتوان جوابهای داشت که در آنها زمان به عقب برمیگردد (جوابهای گودل گونه)). آنچه که اصالت در رفتار ذرات توسط یک مخروط نوری توصیف میشود و همیشه ذرات باید طوری حرکت کنند که از مخروط نوری بیرون نزنند(این موضوع به مفهوم دیگری از زمان که زمان ویژه نامیده میشود ربط دارد.
برای درک بهتر زمان ابتدا بهتر است آن را در سیر تاریخی آن مطالعه کنیم. در فیزیک کلاسیک یک فضای مطلق وجود دارد که اشیا فیزیکی در آن قرار دارد، شبیه یک جعبه پرتقال که پرتقال ها به مشابه اشیا در آن قرار دارد و طول و عرض و ارتفاع جعبه پرتقال را بی نهایت در میگیریم. علاوه بر این فضای مطلق یک ساعت جهانی نیز وجود دارد که زمان مطلق را نشان میدهد و برای تمام آزمایشگران یک عدد را نشان میدهد. مشاهده گران همه میتوانند یک کپی از این ساعت جهانی را در جیبشان داشته باشند و ساعت دو مشاهده گر بدون اینکه ربطی به این داشته باشد که چقدر از هم دور باشند همیشه یک عدد را نشان میدهد برای این دو مشاهده گر و سایر مشاهده گر ها.
اینجا با حالتی مواجه هستیم که یک ناظر در واقع میخواهد یک آزمایش انجام بدهد در این صورت یک سیستم دارم و یک آزمایش گر. این آزمایش گر از سیستم جدا است و با ساعت خود و سایر ابزار آزمایش است به مطالعه این سیستم میپردازد و کمیت های را اندازه میگیرد. نکته ی مهمی که وجود دارد این ناظر بیرون از سیستم هست و روی آن احاطه دارد و اندازه گیری انجام می دهد.دحال سوال این است، اگر همه جهان را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم زمان برای کل جهان جریان دارد یا نه؟ چون که ناظری وجود دارد که خارج از جهان ایستاده باشد که زمان را اندازه بگیرد.جوابی که به این سوال میتواند داد این است این است که در فیزیک کلاسیک یک فضای و زمان مطلقی وجود دارد که اشیا فیزیک قادر به اثر گذاری به آن نیستند ولی از آن تاثیر میپذیرند و زمان از نظر فضای مطلق هنوز برای کل کیهان جریان دارد.(این یکی از فرضیه های جنجالی نیوتون بوده است).
ادامه دارد
آخرین ویرایش: