روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای

miepower2003

عضو جدید
سلام دوستان
در جهت اکتيو کردن سايت من اين تاپيک و می خوام با هم و به صورت روزانه جلو ببريم و سعی میکنم در پايان يک مطلب منسجم و کامل داشته باشيم.
از همه متخصصين می خوام که تويه اين راه همراه ما باشند.
روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای
برای شروع کار و برای اينکه بحثهای تئوری تنها نباشه مثال مورد فعاليت رو باز می کنم تا بتونيم بهتر و دقيق تر درکش کنيم:

از ابتدای پروژه مبنا بر اين است که مجموعه نسبت به فعاليت ما اطلاعات چندانی ندارد.
· مجموعه يک شرکت ماشين سازی است با 100 نفر پرسنل
· مجموعه دارای ايزو 9001 می باشد
· شرکت دارای سختار سازمانی تقريبا سنتی است .
با توجه به گستره بحث و اين که اين سيستم به صورت 100% سفارشی فعاليت می کند و قصد دارد فرايند تحليل و ايجاد زير ساختهای نرم افزاری را به صورت واحد به واحد مشخص نمايد به چه صورت بايد باشد؟
به عبارت ديگر از بين واحدهای زير اولويت با کدام واحد می باشد :
1-تضمين کيفيت
2-برنامه ريزی
3-بازرگانی
4-اداری
5-مالی
6-انبار
7-نت
8-کنترل کيفيت

البته شايد من واحدی رو از قلم انداخته باشم که می تونيد به ليست اضافه کنيد.
خواهش می کنم ننويسيد که مجموعه بايد کل واحدها رو با هم ببينه و غيره اينو می دونم فاز مطالعات اوليه رو هم با اين روش انجام میديم اما در قسمت بعد از اون بايد ترتيب واحدها رو مشخص نمود.
 

knight 3

عضو جدید
سلام دوستان

در جهت اکتيو کردن سايت من اين تاپيک و می خوام با هم و به صورت روزانه جلو ببريم و سعی میکنم در پايان يک مطلب منسجم و کامل داشته باشيم.
از همه متخصصين می خوام که تويه اين راه همراه ما باشند.
روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای
برای شروع کار و برای اينکه بحثهای تئوری تنها نباشه مثال مورد فعاليت رو باز می کنم تا بتونيم بهتر و دقيق تر درکش کنيم:

از ابتدای پروژه مبنا بر اين است که مجموعه نسبت به فعاليت ما اطلاعات چندانی ندارد.
· مجموعه يک شرکت ماشين سازی است با 100 نفر پرسنل
· مجموعه دارای ايزو 9001 می باشد
· شرکت دارای سختار سازمانی تقريبا سنتی است .
با توجه به گستره بحث و اين که اين سيستم به صورت 100% سفارشی فعاليت می کند و قصد دارد فرايند تحليل و ايجاد زير ساختهای نرم افزاری را به صورت واحد به واحد مشخص نمايد به چه صورت بايد باشد؟
به عبارت ديگر از بين واحدهای زير اولويت با کدام واحد می باشد :
1-تضمين کيفيت
2-برنامه ريزی
3-بازرگانی
4-اداری
5-مالی
6-انبار
7-نت
8-کنترل کيفيت

البته شايد من واحدی رو از قلم انداخته باشم که می تونيد به ليست اضافه کنيد.

خواهش می کنم ننويسيد که مجموعه بايد کل واحدها رو با هم ببينه و غيره اينو می دونم فاز مطالعات اوليه رو هم با اين روش انجام میديم اما در قسمت بعد از اون بايد ترتيب واحدها رو مشخص نمود.
با سلام
ممنون دوست عزیز به خاطر فعالیتتون:w27:
اما یه ذره به فکر ما ترم پایینی هام باشید دیگه!
ممکنه یه توضیح کوچیک درباره ی خود MIS بدین مام بدونیم چیه؟
ممنون از لطفتون:w27:
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان


در جهت اکتيو کردن سايت من اين تاپيک و می خوام با هم و به صورت روزانه جلو ببريم و سعی میکنم در پايان يک مطلب منسجم و کامل داشته باشيم.
از همه متخصصين می خوام که تويه اين راه همراه ما باشند.
روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای
برای شروع کار و برای اينکه بحثهای تئوری تنها نباشه مثال مورد فعاليت رو باز می کنم تا بتونيم بهتر و دقيق تر درکش کنيم:

از ابتدای پروژه مبنا بر اين است که مجموعه نسبت به فعاليت ما اطلاعات چندانی ندارد.
· مجموعه يک شرکت ماشين سازی است با 100 نفر پرسنل
· مجموعه دارای ايزو 9001 می باشد
· شرکت دارای سختار سازمانی تقريبا سنتی است .
با توجه به گستره بحث و اين که اين سيستم به صورت 100% سفارشی فعاليت می کند و قصد دارد فرايند تحليل و ايجاد زير ساختهای نرم افزاری را به صورت واحد به واحد مشخص نمايد به چه صورت بايد باشد؟
به عبارت ديگر از بين واحدهای زير اولويت با کدام واحد می باشد :
1-تضمين کيفيت
2-برنامه ريزی
3-بازرگانی
4-اداری
5-مالی
6-انبار
7-نت
8-کنترل کيفيت

البته شايد من واحدی رو از قلم انداخته باشم که می تونيد به ليست اضافه کنيد.

خواهش می کنم ننويسيد که مجموعه بايد کل واحدها رو با هم ببينه و غيره اينو می دونم فاز مطالعات اوليه رو هم با اين روش انجام میديم اما در قسمت بعد از اون بايد ترتيب واحدها رو مشخص نمود.

بحث جالبيه ، من موافق اين بحث هستم و از اون استقبال می کنم

اميدوارم خودتون بيشتر پيگيری کنين تا بچه ها هم تشويق بشن. منم هر وقت که نيازی بود نظرم رو می دم.

موفق و مويد باشين
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
ممنون دوست عزیز به خاطر فعالیتتون:w27:
اما یه ذره به فکر ما ترم پایینی هام باشید دیگه!
ممکنه یه توضیح کوچیک درباره ی خود MIS بدین مام بدونیم چیه؟
ممنون از لطفتون:w27:

سلام دوست عزيز

اگه خيلی ساده بخوام توضيح بدم ، MIS که مخفف Management Information Systems هست ، زير مجموعه ای از مبحث تئوری سيستم ها هست که تو دوره مهندسی صنايع اشارات مختصری به اون می شه.

ببينين ، تو هر سازمانی يکسری فعاليت های فيزيکی انجام ميگيره و يکسری فعاليت های غير فيزيکی. مثلا تو کارخونه ايران خودرو ما هم فرآيند مونتاژ خودرو رو داريم و هم فرآيند نامه نگاری های اداری و يا ثبت سفارش. تو حالت اول ، اصولا ما به دنبال بهينه سازی جريان مواد و قطعات هستيم ولی تو حالت دوم ما به دنبال بهينه سازی جريان اطلاعات هستيم. بهينه سازی و مکانيزاسيون جريان اطلاعات (کامپيوتری شدن) از نتايج مبحث MIS هستش.

متخصصين MIS ابتدا ميان و بررسی می کنين که مجموعه مورد مطالعه شون از چه سيستم ها و زير سيستم هايی تشکيل شده. سپس مطالعه می کنين که بين هر سيستم و محيطش (که اين محيط می تونه درون و يا محيط سيستم يا زير سيستم ديگه باشه) چه نوع اطلاعاتی رد و بدل ميشه. در قدم بعدی ميان اين اطلاعات رو تقسيم بندی می کنن. سپس با استفاده از علم سايبرنتيک ميان و اون داده ها رو برای مديريت و پردازش تحليل می کنن. در نهايت با ايجاد بانک های اطلاعاتی و رسم دياگرام های جريان اطلاعات نحوه ايجاد يه سيستم کامپيوتری اطلاعاتی رو بيان می کنن و در صورت لزوم نرم افزاری رو هم برای اين کار طراحی می کنن.

به عنوان مثال وقتی شما وارد سايت يه بانک ميشين تا به صورت اينترنتی مبلغی رو بين حسابهاتون جابه جا کنين ، يا مثلا وقتی به صورت اينترنتی تو دانشگاهتون ثبت نام می کنين ، اصولا طراحی اين سيستم ، نتيجه مبحث MIS هست.

می دونم که توضيحاتم کامل نيست. اما اگه مايل بودين می تونين تاپيک " سيستم چيست ؟ " بنده رو تو تالار صنايع مطالعه کنين.

موفق باشين
 

miepower2003

عضو جدید
خوب با تشکر از استقبالتون از تاپيک

لازمه بگم که اين بحث کاملا کاربردی و به نحوی اجرا شده است و می شود گفت که اولين مدلی هست که ما اونو از قبل از قرارداد شروع می کنيم و تا انتها و تحويل پيش می بريم.

اولين مورد معمولا در پروژه های اينچنينی اخذ قرارداد است که خود با دردسر های زيادی همراه است.
همونطوری که می دونيد در بسياری از علوم ديگه شايد چون با خروجی های قابل لمس سرو کار داريم متقاعد کردن مديريت و سازمان خيلی سخت نيست اما در اينگونه موارد با توجه به شناخت کم سازمان کار مشکلی است.

برای اينکه موضوع رو کاملا عملی درک کنيد مراحل رو به ريز می گم :
1. رايزنی های اوليه برای معرفی شرکت و يا شخص جهت انجام کار :متاسفانه با توجه به اينکه بيشتر شرکتها با رابطه کارها رو ارائه می دهند سعی کنيد حداقل برای ورود به هر مجموعه رابطه ای رو ايجاد کنيد . ببينيد اين خيلی مهمه که شما و يا شرکتتون بتونه وارد يک مجموعه بشه . يعنی شايد سخت ترين فعاليت در اين قسمت قرار داره می دونيد چرا؟ لازمه واگذاری فعاليتها و برون سپاری اونها اعتماد کارفرما به پيمانکار است.اين اعتماد با جلسه های مکرری که بين کارفرما و پيمانکار برگزار می شه به مرور ايجاد شده و نهايتا وارد مرحله انعقاد قرارداد می شه.
 

p.ebrahimi

عضو جدید
مرحله اول

مرحله اول

خوب با تشکر از استقبالتون از تاپيک


لازمه بگم که اين بحث کاملا کاربردی و به نحوی اجرا شده است و می شود گفت که اولين مدلی هست که ما اونو از قبل از قرارداد شروع می کنيم و تا انتها و تحويل پيش می بريم.

اولين مورد معمولا در پروژه های اينچنينی اخذ قرارداد است که خود با دردسر های زيادی همراه است.
همونطوری که می دونيد در بسياری از علوم ديگه شايد چون با خروجی های قابل لمس سرو کار داريم متقاعد کردن مديريت و سازمان خيلی سخت نيست اما در اينگونه موارد با توجه به شناخت کم سازمان کار مشکلی است.

برای اينکه موضوع رو کاملا عملی درک کنيد مراحل رو به ريز می گم :

1. رايزنی های اوليه برای معرفی شرکت و يا شخص جهت انجام کار :متاسفانه با توجه به اينکه بيشتر شرکتها با رابطه کارها رو ارائه می دهند سعی کنيد حداقل برای ورود به هر مجموعه رابطه ای رو ايجاد کنيد . ببينيد اين خيلی مهمه که شما و يا شرکتتون بتونه وارد يک مجموعه بشه . يعنی شايد سخت ترين فعاليت در اين قسمت قرار داره می دونيد چرا؟ لازمه واگذاری فعاليتها و برون سپاری اونها اعتماد کارفرما به پيمانکار است.اين اعتماد با جلسه های مکرری که بين کارفرما و پيمانکار برگزار می شه به مرور ايجاد شده و نهايتا وارد مرحله انعقاد قرارداد می شه.

با تشكر ار تاپيك خوبتون و گِله از اينكه ادامش ندادين

بنظرم قبل اينكه يك رابط و پارتي قوي داشته باشيد

1- بايد يك كادر مجرب و اكتيو داشته باشيد كه توي واحدهايي كه نوشتين اطلاعات كافي داشته باشند

2- يك گروه شناخت قوي تشكيل داده باشيد

3- يك رزومه قوي داشته باشيد

4- توي رزومه تون حداقل يك كار مرتبط با پروژه ي جديد باشه

5- يكنفر كه خوب حرف بزنه و علاوه بر رابط بتونه بخوبي آينده اي از خروجي رو به صاحب كار نشون بده حتماً توي گروههاتون باشه
6- روشهاي بستن قرارداد حرفه اي رو بدونيد

ضمناً صاحب كارگاه بايد قانع بشه كه براي اينكه سيستم رو توي شركت راه اندازي كنه بايد متحمل هزينه بشه و شايد تا چند ماه (نسبت به حجم پروژه خروجي مشاهده نكنه)

فعلاً اين موارد به ذهنم رسيد البته شايد پس و پيش و كم و كاستي داشته باشه كه حتماً داره
فعلاً
 

amirhakimi

عضو جدید
سلام دوستان
در جهت اکتيو کردن سايت من اين تاپيک و می خوام با هم و به صورت روزانه جلو ببريم و سعی میکنم در پايان يک مطلب منسجم و کامل داشته باشيم.
از همه متخصصين می خوام که تويه اين راه همراه ما باشند.
روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای
برای شروع کار و برای اينکه بحثهای تئوری تنها نباشه مثال مورد فعاليت رو باز می کنم تا بتونيم بهتر و دقيق تر درکش کنيم:

از ابتدای پروژه مبنا بر اين است که مجموعه نسبت به فعاليت ما اطلاعات چندانی ندارد.
· مجموعه يک شرکت ماشين سازی است با 100 نفر پرسنل
· مجموعه دارای ايزو 9001 می باشد
· شرکت دارای سختار سازمانی تقريبا سنتی است .
با توجه به گستره بحث و اين که اين سيستم به صورت 100% سفارشی فعاليت می کند و قصد دارد فرايند تحليل و ايجاد زير ساختهای نرم افزاری را به صورت واحد به واحد مشخص نمايد به چه صورت بايد باشد؟
به عبارت ديگر از بين واحدهای زير اولويت با کدام واحد می باشد :
1-تضمين کيفيت
2-برنامه ريزی
3-بازرگانی
4-اداری
5-مالی
6-انبار
7-نت
8-کنترل کيفيت

البته شايد من واحدی رو از قلم انداخته باشم که می تونيد به ليست اضافه کنيد.
خواهش می کنم ننويسيد که مجموعه بايد کل واحدها رو با هم ببينه و غيره اينو می دونم فاز مطالعات اوليه رو هم با اين روش انجام میديم اما در قسمت بعد از اون بايد ترتيب واحدها رو مشخص نمود.
سلام
اگه بخوایم با رویکرد پایلوت بریم جلو اولویت با واحدیه که پرسنل اکتیو، پذیرای تغییر و تا حدودی آشنا با تکنولوژی مطرح باشه. نمیشه استادارد خشکی تعریف کرد که از کدوم واحد شروع کنیم بریم جلو ولی معمولا واحد برنامه ریزی تا حدودی پتانسیل پذیرش این اولویت رو داره.
خواهشا رها نکنین بحثائی رو که شروع میکنین.
شما درباره بحثی که شروع میکنین مسئولین !!!!!!!!!
 

mohandese irani

عضو جدید
سلام. من با نظر شما موافقم . شناخت نسبت به كار سيستم به طور هر چه كامل تر ما رو در فاز تحليل خيلي كمك مي كنه.
ابتدا در امكان سنجي بايد از لحاظ فني و اقتصادي، ( در سيستم مذكور مثل اينكه بيشتر جنبه اقتصاديش مهمه) رو بنحوي انجام بديم كه مديريت سيستم را تا حد زيادي قانع كنيم كه اين كار به نفعشه كه سيستم رو كامپيوترايز كنه و از اين راه منافعي زيادي حاصلش ميشه (برادريمونو ثابت كنيم ،بعد...) بعد بيايم به سراغ اينكه سيستمو با همه فعاليتهاش و با همه Entity (موجوديت) هاي درگير با سيستم بشناسيم و با ابزاري كه در دست ما مهندسين صنايع هست شروع كنيم به تجزيه و تحليل.
البته اين رو هم بايد اضافه كنم كه با توجه به سنتي بودن شركت مذكور اين طرز تفكر كه بايد براي هر بخش جداگانه كاميوتري كردن انجام بگيره به نظر من درسته.
البته بايد يك group تشكيل بديم كه هر بخش كارخونه رو يكي الز افراد كار كنه و يكي از افراد كه تبحر بيشتري در مديريت پروژه داره همه ي group رو به هم Link كنه.(مهمترين امر در كامپيوتري كردن به صورت بخش ،بخش)
به علت كمبود وقت بقيه حرفا بمونه براي بعد. :smile:
 

ali_327

عضو جدید
تشكر و گله

تشكر و گله

با تشكر از راه اندازي اين تاپيك خواهشمندم موضوع را ادامه بدهيد. :(
 

hsaba871

عضو جدید
با سلام موضوع بسیار جالبیه. ولی قبل از هر چیز می خواستم موضوع تاپیک را یه کم بررسی کنیم. " روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای" به نظر می رسه اوردن عبارت یک شرکت با فعالیت پروژه ای مفهومی خاصی را تو خودش داشته باشه.
من این سوال رو مطرح می کنم که آیا روند عملی پیاده سازی MIS توی یک شرکتی که به صورت پروژه ای فعالیت می کنه (پروژه محور است) با دیگر شرکت ها تفاوتی داره یا نه؟
البته به نظر من مواردی که دوستان مطرح کردند کاملا درسته ولی به نظرم بیایم یه کم قدم رو از اشاره کوتاه به امکان سنجی و شناخت فراتر بذاریم!
راستی شما به کدوم یکی از رویکردهای RUP و یا SSADM معتقد هستید؟:que:
 

m.ali.m

عضو جدید
چرا؟؟؟

چرا؟؟؟

سلام .من هم از اینکه این بحث بی نتیجه مونده ناراحتم.اگه دوستان مایل باشن،بحثو ادامه بدیم.mis ابزارهای زیادی داره که هر کدوم جای بحث دارن. اگهmis توی سازمانی احتیاج باشه و مدیریت این نیاز رو احساس کنه حتما یک سری تغییرات رو قبول میکنه.چون به نفعشه.پس نباید نگران واکنش یا موضع گیری دیگران بود.:gol:
 

choopani

عضو جدید
دوستان اگه کسی پزوژه ای ذر زمینه MIS داره بزار تا ماهم استفاده کنیم:redface:
 

abdolmaleki

عضو جدید
سلام
از موضوع بحث خیلی حمایت می کنم و الان من در یک شرکت مسئول تضمین کیفیت هستم که دارای تولید پروژه ای می باشد.شرکت دHرای ایزو9000می باشد و الان نیاز دارد تا سیستم خود را مورد بازبینی قرارداده و قصد اجرای پروژه سیستم های اطلاعاتی مدیریت را دارد(MIS).من خیلی علاقه دارم که توضیحات بیشتری در مورد نمودارهای جریان گردش اطلاعاتDFD داشته باشم, همچنین از نرم افزار VISIOاستفاده می کنم.اگر دوستان اطلاعاتی برای طراحی سیستم و نمودارها دارند برای من بفرستند
متشکرم:gol:
 

farzad5

عضو جدید
با سلام موضوع بسیار جالبیه. ولی قبل از هر چیز می خواستم موضوع تاپیک را یه کم بررسی کنیم. " روند عملی پياده سازی MIS در يک شرکت با فعاليت پروژه ای" به نظر می رسه اوردن عبارت یک شرکت با فعالیت پروژه ای مفهومی خاصی را تو خودش داشته باشه.
من این سوال رو مطرح می کنم که آیا روند عملی پیاده سازی MIS توی یک شرکتی که به صورت پروژه ای فعالیت می کنه (پروژه محور است) با دیگر شرکت ها تفاوتی داره یا نه؟
البته به نظر من مواردی که دوستان مطرح کردند کاملا درسته ولی به نظرم بیایم یه کم قدم رو از اشاره کوتاه به امکان سنجی و شناخت فراتر بذاریم!
راستی شما به کدوم یکی از رویکردهای RUP و یا SSADM معتقد هستید؟:que:

دوستان دقت کنند
برای شرکتهای پروژه محور پیاده سازی MIS جواب نمی دهد

بلکه باید به سراغ PMIS یا سیستم مدیریت اطلاعات پروژه رفت
در فرصتهای بعدی اشاره می کنم که PMIS چی هست
 

meysam pasha

عضو جدید
با عرض سلام وخدا قوت خدمت مهندسین عزیز
بنده دانشجوی ترم 6 دوره یکارشناسی هستم و در یک شرکت نساجی کوچک در شهرک پایتخت تهران فعالیت می کنم. این شرکت به نوعی می شه گفت که یک مدیریت ابداعی داره که توسط خود صاحب شرکت اداره می شه. یک مدیریت کاملا متمرکز، البته با توجه به نتایجی که شرکت داره (سوددهی، حقوق به موقع و...) این روش تا به الان نتیجه داده اما چون شرکت در حال گسترش و افزایش حجم است (در شش ماهی که بنده در این شرکت حضور داشته ام 4 دستگاه جدید به مجموعه افزوده شده) دیگر سیستم متمرکز نتیجه نمی دهد و خود صاحب شرکت نیز کلافه شده است. به همین منظور بنده در حدود دو هفته است که از تمامی فعالیت های روتین روزانه کناره گیری کرده ام و سعی در بهبود و مکانیزه نمودن شرکت دارم. بخشی از فعالیت هایم نیز در زمینه ی پیاده سازی سیستم MIS می باشد که این کار را از واحد برنامه ریزی و انبار ( چارت سازمانی شرکت را نیز خودم طراحی نموده ام) شروع کرده ام و فرم های مربوطه را طراحی نموده ام برنامه های مورد نیاز در اکسل را نوشته ام و در حدود 70 درصد سیستم را عملیاتی نمودهام.
ضمن تشکر از تاپیک مفیدتون بنده نیز مصرانه پیگیر موضوع هستم تا بتوانم از تجربیت شما عزیزان استفاده نمایم.

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
smahdih روند انجام پروژه MIS طراحی و تحلیل سیستم ها 1

Similar threads

بالا