بدون ترديد اگر يك مورد عملي رو انجام بدهيد خيلي بهتر است.
ولي به نظر من در پياده سازي يك سيستم MIS مهم ترين گام شناخت سيستم است. اين كه چه اطلاعاتي، توسط چه كسي، چرا ايجاد و به چه كسي، چگونه، در چه بازه هاي زماني و چرا ارجاع مي شود.
در گام بعدي بايد با استفاده از ابزارهاي شماتيك جهت ساده سازي وضعيت و سهولت تصميم گيري در خصوص فعاليت هاي اطلاعاتي فاقد ارزش افزوده، اطلاعات گرد آوري شده رو مدلسازي نماييد.
كل اين فاز كه اغلب به فاز شناخت وضعيت موجود معروف است با در تعامل نزديك با مسولين فرايندها انجام مي شود و شما براي اين كار بايد از فرم هاي استاندارد و روش هاي اغلب مصاحبه اي استفاده نماييد.
در گام بعدي بايد به تكيه بر تجاربي كه در زمينه ساخت و راه اندازي فرايندهاي اطلاعاتي داريد فعاليت هاي فاقد ارزش افزوده را حذف، فعاليت هاي موازي و تكراري را ادغام و به طور كلي جريان اطلاعات رو بهبود بدهيد.
براي اين كار روش هاي متعددي وجود دارد از متدولوژي قديمي SSADM گرفته تا روش RUP و حتي بخش هاي از متدولوژي هاي مربوط به معماري سازماني به ويژه EAP و SERVICE ORIENTED ARCHITECTURE و ... .