روش هاي غبارگيري در صنعت سيمان

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقدمه

تا اواسط دهه ۱۹۹۰ صنعت سيمان يکي از عمده ترين صنايع آلاينده در دنيا محسوب مي شد. اين نقيصه ناشي از عمده ترين صنايع آلاينده در دنيا محسوب مي شد. اين نقيصه ناشي از عدم وجود يا بازدهي ناکافي سيستم هاي تصفيه و غبارگير، نبودن الزامات قانوني مناسب و عدم آگاهي کافي از مسائل زيست محيطي در آن زمان بود.

تجهيز صنايع سيمان به سيستم هاي غبارگير در آن زمان، هزينه قابل توجهي دربرداشت که بسياري از صاحبان صنايع قادر به استفاده از آنها نبودند.

با تغيير ساختار و ارتقاء سيستم هاي غبارگير و پيشرفت هاي عصر حاضر مسائل اقتصادي و هزينه هاي مربوط به آنها تحت تأثير قرار گرفته اند.

عمده ترين منابع آلايندگي و انتشار غبار در صنعت سيمان کوره هاي سيمان، سوخت مصرفي آنها، موادخام و آسياب هاي سيمان مي باشند، تجهيزات ديگري چون سيستم هاي انتقال و تغذيه، سيلوها و دستگاه هاي بسته بندي نيز در انتشار غبار نش دارند.

● خصوصيات ذرات

▪ اندازه ذرات

تقسيم بندي ذرات به چهار گروه غبار (Dust)، ميست (Mist)، فيوم (Fume) و فاگ (Fog) مي باشد.

با توجه به تنوع اندازه ذرات در بخش هاي مختلف خط توليد سيمان، تجهيزات تصفيه گاز در بخش هاي مختلف بايستي داراي ويژگي هاي مربوط به آن مواد مي باشد.

▪ چگالي نسبي ذرات

دانسيته ذرات در بازده جداسازي تأثير بسيار زيادي دارند، به طوري که جداسازي ذرات با دانسيته کم مشکل مي باشد، زيرا آنها تمايل به تعليق در گاز دارند.

متناسب با تکنولوژي به کار رفته معمولاً دو دسته عمده از تجهيزات جهت غبارگيري در صنعت سيمان به کار مي رود که شامل الکترو*****ها و بگ *****ها مي باشد.

● الکترو*****ها (Electrofilter)

تا اواخر دهه ۱۹۹۰، جهت غبارزدائي گازهاي ناشي از احتراق در کوره هاي سيمان از الکترو*****ها استفاده مي شد. روش کار الکترو*****ها استفاده از ميدان الکتريکي جهت جداسازي ذرات غبار معلق در گاز مي باشد. تحت تأثير ميدان الکتريکي ذرات غبار جذب الکترود جمع کننده (Collecting) مي شوند. آهنگ جذب ذرات توسط الکترود جمع کننده به ميزان اختلاف پتانسيل بين الکترودهاي جمع کننده و الکترودهاي تخليه (Discharge يا گسيل کننده الکترون) بستگي دارد. ذرات جذب شده توسط الکترود جمع کننده به ميزان کمتري توسط الکترود تخليه توسط تجهيزات مکانيکي (چکش هاي ضربه زن) از الکترودها جدا شده و توسط سيستم هاي انتقال مثل نوارهاي نقاله و سيستم هاي مارپيچ و ... که در پائين الکترو***** تعبيه شده اند به بيرون هدايت مي شوند. در سيستم قديمي تر الکترود تخليه يا کرونا به شکل سيمي به قطر ۲ تا ۴ ميلي متر و الکترود جمع کننده به شکل لوله اي يا صفحه اي ساخته مي شدند، که يکي از عيوب آن تغيير شکل و خميدگي الکترود تخليه يا کرونا به سمت الکترود جمع کننده بود.

در طراحي هاي اخير الکترود تخليه به صورت نواري محکم و صلب و الکترود جمع کننده به صورت صفحه فولادي چين دار ساخته مي شوند. از مزاياي اين روش عدم پيچش الکترود تخليه به سمت الکترود جمع کننده (به دليل ساختار صلب و محکم آن) و ايجاد کروناي يکنواخت در کل طول الکترود تخليه مي باشد. يکي از مشخصه هاي اساسي الکترو*****ها ميزان اختلاف پتانسيل بين الکترودهاي آنها است.

▪ يکي از عوامل مؤثر بر کارآئي الکترو*****ها، سيستم ضربه زن مي باشد، که شامل موارد زير است:

- سيکل زماني چکش هاي ضربه زن.

- شدت ضربات چکش ها

معمولاً سيکل زمان چکش ها در دوره و راه اندازي براي بيشترين بار ورودي به الکترو***** تنظيم مي گردد. بررسي ها نشان داده اند که تنظيم سيکل زاني ضربه زن ها با توجه به ميزان غبار ورودي تأثير مثبتي روي افزايش بازده الکترو*****ها دارد. افزايش بيش از حد سيکل زماني، مانع تشکيل لايه غبار روي صفحات شده، لذا شدت جرقه (Sparking) را تشديد نموده و اين پديده علاوه بر کاهش ولتاژ و کاهش بازده غبارگيري، کاهش عمر الکترودها را نيز به همراه دارد. ضمن اينکه فرصت به هم چسبيدن مواد،که خاصيت چسبندگي دارند، جهت جلوگيري از برگشت ذرات به جريان گاز، رعايت نکرده ايم.

کم بودن سيکل زمان ضربه زن ها، باعث افزايش ضخامت بستر صفحات مي گردد. در صورتي که ضخامت بستر مواد از ۱۰mm بيشتر گردد، اشکالات ير را پديد مي آورد:

افزايش بيش از حد لايه مواد روي صفحات، منجر به کاهش فاصله بين الکترودها شده که باعث ايجاد جرقه در الکترو***** مي گردد. سيستم کنترل در پاسخ به چنين شرايطي، ولتاژ و در نتيجه جريان را کاهش مي دهد، که کاهش ميزان باردار شدن ذرات و نيز کمتر شدن نيروي اعمال شده به ذرات در حرکت به سمت صفحه جمع کننده را به دنبال خواهد داشت و با توجه به اينکه بازده الکترو***** مستقيماً به سرعت جذب ذرات بستگي دارد، لذا باعث کاهش بازده الکترو***** مي گردد.
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
افزايش بيش از حد لايه مواد، کم شدن حجم مفيد جريان گاز و افزايش سرعت جريان گاز را به همراه دارد که اين پديده منجر به بازگشت مجدد مواد به جريان گاز (Rc-entrainment) مي گردد. جمع شدن مواد روي الکترودها تخليه باعث افزايش ولتاژ براي يک جريان کار مشخص مي گردد. تأثير تجمع مواد معادل اثر افزايش قطر الکترود تخليه مي باشد و چون ولتاژ کرونا تابعي از قطر سيم تخليه است، اين ولتاژ افزايش يافته و منحني روي صفحات بر کارائي الکترو*****، طراحان، سيکل زماني ضربه ها را بر مبناي ضخامت حداکثر ۱۰mm لايه غبار روي صفحات تنظيم مي کنند. بنابراين با در نظر گرفتن عواملي چون غلظت غبار در گاز، دبي گاز ورودي، شدت جذب غبار در هر ميدان و ضخامت لايه غبار روي الکترودهاي مثبت، سيکل زمان ضربه زن ها تنظيم مي گردد.

با توجه به موارد فوق نتيجه مي گيريم، جهت حذف اثرات منفي افزايش يا کاهش بيش از حد سيکل زمان ضربه زن ها بر کارآئي الکترو*****ها، لازم است سيکل زمان ضربه زن ها را از حالت ثابت خارج و تابع شرايط مختلف بهره برداري نمائيم.

علاوه بر سيکل زماني ضربه زن ها، شدت ضربات نيز بر کارآئي الکترو***** تأثير دارد. چنانچه ضربات بيشتر از حد طراحي شده سيستم باشد، باعث خيله کامل مواد از سطح الکترودها شده، لذا احتمال برخورد مستقيم الکترون ها به صفحات را تشديد مي کند که در اثر تخليه الکتريکي، ولتاژ و ميلي آمپر کاهش يافته و باعث کاهش بازده ***** مي گردد. علاوه بر آن وارد آوردن ضربات قوي تر، امکان برگشت مجدد ذرات به جريان گاز را تشديد مي کند.

چنانچه مقره و سيستم نگهدارنده صفحات، براي ضربات قوي تر پيش بيني نشده باشد، اعمال ضربات مي تواند منجر به ايجاد ترک در مقره گردند که نشتي الکتريکي و در نهايت کاهش جريان را در پي خواهد داشت.

عواملي چون سايش و لهيدگي سندان ها، از محور خارج شدن سندان ها باعث خارج شدن چکش ها از حالت تنظيم و تأثير در شدت ضربات مستقيم آنها مي گردد.

تأثير توزيع گاز يا به عبارتي پروفيل سرعت گاز در حوزه هاي الکترواستاتيک در بازده الکترو***** در رابطه مشهور دويچ (Deutsch Anderson) که معرف بازده الکترو***** است، به شرح زير آمده است.

-AW/V

n= I-e

n= بازده غبارگيري الکترو***** به %.

A= سطح الکترودهاي جاذب غبار (الکترود جمع کننده)

W= سرعت جذب ذرات توسط صفحات

V=دبي گاز

سطح مؤثر صفحات جاذب، طبق رابطه دويچ، يکي از متغيرهاي مهم در بازده الکترو***** است. بنابراين يکي از شيوه هاي افزايش بازده الکترو*****هاي واحدهاي در حال کار، افزايش سطح مؤثر جذب صفحات است. که از طريق افزايش حوزه هاي الکترواستاتيک انجام مي گيرد. يکي ديگر از پارامترهاي مؤثر بر بازده الکترو***** تغيير توزيع دانه بندي است که در اثر تغييرات فرآيند و پارامترهاي آن الکترواستاتيک با دو مکانيزم زير انجام مي گيرد:

- باردار شدن از طريق ميدان الکتريکي (Field charging

- باردار شدن از طريق نفوذ (Diffusion charging)
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
باردار شدن ذرات بزرگتر از ۰.۵m با مکانيزم اول و باردار شدن ذرات کوچکتر از ۰.۲m با مکانيزم دوم انجام مي گيرد. لذا باردار شدن ذاتي که د رمحدود ۰.۲m و ۰.۵m هستند، به سختي انجام مي گيرد. به همين دليل بازده الکترو***** جهت جذب ذرات اين محدوده به شدت کاهش مي يابد. به عبارت ديگر اندازه ذرات خروجي از دودکش ها در اين محدوده مي باشد.

براي ذرات در محدوده فوق بازده غبارگيري معادل ۸۰% و بازده براي ذرات بزرگتر و کوچکتر از اين محدوده به مراتب بيشتر است. حدود ۹۰% ذرات بالاي ۱۰m در ۲۰% طول ابتداي الکترو***** جدا مي شوند. ولي تا انتهاء آن فقط ۸۰% ذرات بين ۰.۳m تا ۰.۶m جدا مي شوند. بنابراين افزايش ابعاد ذرات باعث افزايش سرعت مهاجرت آنها به سمت صفحات جاذب مي گردد، که اين عامل نيز افزايش بازده ***** را به همراه دارد.

يکي ديگر از پارامترهاي مؤثر بر بازده الکترو*****، درجه حرارت و رطوبت گاز است. به طوري که عملکرد آن در محدوده باريکي از درجه حرارت و رطوبت گاز بهينه است. افزايش درجه حرارت گاز مستقيماً، افزايش سرعت گاز در حوزه الکترواستاتيک را دربردارد. افزايش سرعت گاز باعث کاهش سرعت مهاجرت ذرات به طرف صفحات و کاهش زمان ماند ذره در حوزه الکترواستاتيک مي گردد.

افزايش درجه حرارت و کاهش رطوبت گاز، افزايش مقاومت ذره را به همراه دارد. زيرا عملکرد الکترو***** در محدوده باريکي از مقاومت الکرتيکي ذره، بهينه است.

تنظيم نبودن فاصله الکترودها، يکي از مؤثرترين متغيرها، بر کاهش بازده الکترو*****ها است. سازندگان، براي الکترو*****هائي که فاصله الکترودهاي مثبت آن ۳۰ سانتي مرت است. تلورانس مجاز را ۵/۱ ميلي متر و حداکثر آن را ۲% توصيه مي کنند. يکي از اثرات تنظيم نبودن فاصله الکترودها، کاهش ولتاژ و جريان مي باشد. در حوزه هاي الکترواستاتيکي، حداکثر جريان و ولتاژ بين الکترودها بر مبناي کوتاهترين مسير با حداقل مقاومت تنظيم مي گردد. بنابراين در نقطه اي که کوتاهترين فاصله را دارد، کنترل جريان و ولتاژ انجام خواهد شد. بنابراين در نقطه اي که فاصله الکترودها کم باشد پديده جرقه اتفاق مي افتد. لذا انرژي الکتريکي که از شبکه گرفته مي شود، به محل جرقه هدايت مي شود، که اين مقدار انرژي براي ذوب شدن مقدار کمي از الکترود در محل جرقه کافي مي باشد، که نهايتاً پارگي الکترود را در پي دارد. اگرچه فرسايش مکانيکي (Errosion)، خميدگي (Crimping) و خوردگي شيميائي (Corosion) يا ترکيبي از آنها در نازک شدن الکترودها و نهايتاً پارگي آنها تأثير زيادي دارند. معمولاً، به هم خوردن فاصله استاندارد الکترودها نقش به سزائي در اين امر دارد.

مرسوم ترين روش، به منظور شناسائي و رديابي مقدار انحراف فاصله الکترودها، انجام آزمايش سرد (Air Load test)، در حوزه الکترواستاتيک مي باشد، که در آن از طريق اندازه گيري جيان ولتاژ حوزه و رسم منحني مشخصه ولتاژ جريان و مقايسه آن با شرايط استاندارد اوليه، مقدار انحراف الکترودها مشخص مي گردد.

براي رسم منحني جريان - ولتاژ در حالتي که تابلو کنترل در حالت کنترل دستي است، اندازه گيري جريان و ولتاژ صفر شروع شده و به مرور ولتاژ را افزايش داده، در نقطه شروع کرونا، در جريان تغيير ناگهاني ملاحظه مي گردد. بعد از آن جريان ثانويه را در پله هائي از قبيل ۵۰ ملي آمپر با ۱۰۰ ميلي آمپر افزايش و مقدار ولتاژ جريان در جدولي ثبت مي گردد. اين افزايش تا رسيدن به شرايط جرقه ادامه پيدا مي کند.

● دلايل اضلي تنظيم نبودن فاصله الکترودها عبارتند از:

▪ خميدگي (شکم دادن) صفحات، در موقع نصب يا ساخت.

▪ تاب داشتن يا پيچيدگي فريم هاي نگهدارنده الکترودهاي تخليه، در موقع ساخت.

▪ شل بستن الکترودهاي تخليه (درجه سفتي الکترودها بايستي ۱۵kgf باشد).

▪ تنظيم نبودن سيستم ضربه زن.

▪ پر شدن قيف هاي (هاپرها) تجمع و تخليه مواد در اثر گرفتگي و تجمع مواد زير نگهدارنده الکترودها

▪ تنظيم نبودن آويزهاي سقف و سندل هاي نگهدارنده الکترودها.

الکترو*****ها داراي مزاياي زيادي مي باشند. به همين دليل جايگاه ويژه و کاربرد فراواني در صنعت سيمان يافته اند. از مزاياي عمده استفاده از الکترو*****ها به موارد ذيل مي توان اشاره کرد:

▪ مقاومت پائين مقابل جريان گاز، تقريباً ۱۰۰ تا ۲۰۰ پاسکال.

▪ توانائي کار در دماهاي بالا (حتي بيشتر از ۴۰۰ درجه سانتي گراد).

▪ داراي بازدهي نسبي بالا. الکترو*****ها قادر هستند گستره وسيعي از اندازه ذرات غبار را جذب کنند.

▪ داراي خروجي با غبار خيلي کم، حدود ۱۰ تا ۵۰ ميلي گرم بر مترمکعب.

▪ دستيابي راحت به قطعات يدکي جهت تعميرات دوره اي آنها.

از ميان موارد فوق دو مزيت اول از مهمترين مزاياي استفاده وسيع از الکترو*****ها جهت غبارزدائي گازهاي ناشي از احتراق کوره هاي سيمان مي باشند، علي رغم موارد فوق استفاده از الکترو*****ها داراي معايبي نيز مي باشند که به اختصار عبارتند از:

▪ هزينه بالاي خريد، نصب و راه اندازي آنها.

▪ هزينه بالاي کاربري سيستم از لحاظ مصرف انرژي

▪ ضرورت خارج کردن سيستم از مدار به دليل مواردي مثل بالا رفتن CO در فرآيند توليد که با قطع ولتاژ آن عمليات غبارگيري متوقف مي شود.

▪ داراي بازدهي کم نسبت به ميزان انرژي مصرفي و هزينه هاي نگهداري و تعميرات.

دو مورد آخر ايجاب مي کند تا جستجو جهت راهکارهاي جديد انجام گردد. همچنين قوانين زيست محيطي جديد که طبق استانداردهاي کشورهاي اروپائي تدوين شده است لزوم توجه به اين امر را بيشتر مي کند.
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
● بگ *****ها (Bagfilter)

يکي ديگر از تجهيزاتي که به صورت گسترده جهت غبارزدائي هوا در صنايع سيمان استفاده مي شود، بگ *****ها مي باشند. اين نوع از *****ها داراي بازدهي غبارگيي بالا مي باشند که با توجه به نوع غبار تا ميزان ۹۹.۹% بازدهي دارند. عاملي که کاربرد آن را محدود مي کند. دماي گاز ورودي به آن مي باشد. با پيشرفت هاي جديد در تهيه الياف کيسه هاي آن دامنه استفاده از آنها وسيع تر شده است. با استفاده از مصنوعات نساجي جديد کيسه ها تحمل دماي بالاتر از ۲۰۰ درجه ساني گراد را دارند. عوامل زير در کاربرد بگ *****ها نقش اساسي بازي مي کند:

▪ جنس کيسه هاي مورد استفاده

▪ منطقه غبار زدائي

▪ ساختار و شکل کيسه ها

▪ نوع سيستم غبارتکاني از کيسه ها

مورد آخر ما را به سمت سيستم هاي غبارگير مبتني بر پالس هدايت مي کند. در اين نوع از بگ *****ها با تزريق پالسي از هواي فشرده در مدت زمان کوتاهي (تقريباً ۱-۰ ثانيه) غبارتکاني کيسه ها انجام مي گيرد. اين نوع از *****ها به صورت گسترده در قسمت هاي مختلف صنايع سيمان مورد استفاده قرار مي گيرد.

● ***** جت پالس عمدتاً داراي شش بخش اصلي است اين بخش ها عبارتند از:

▪ داکت ورودي و محفظه ورود گاز حامل غبار با *****.

▪ کيسه هاي اليافي *****

▪ صفحه مشبک (نگهدارنده کيسه ها و قفسه ها).

▪ شيرهاي پالس

▪ لوله دمنده به کيسه ها (لوله نازل هاي جت پالس)

ز خروجي (محفظه و داکت خروجي گازهاي تصفيه شده).

گاز حامل غبار وارد ***** مي شود و توسط سپر (بافل) به زير کيسه و به طرف قيف هاي خروج مواد برگردانده مي شود.

وظيفه بخش ورودي، کاهش سرعت گاز است و به ذرات درشت مجال سقوط آزاد به هاپرهاي زير ***** را مي دهد و باعث توزيع يکنواخت گاز حامل ذرات ريز غبار بين کيسه ها مي شود. توزيع گاز باعث مي شود که جريان گاز روي کيسه ها، سايش بيش از حد ايجاد نکند. گاز حامل غبار به طرف کيسه ها رفته و از آنجا وارد محفظه هواي تميزکننده مي شود و سپس توسط فن مکنده به دودکش ارسال مي شود. در همان زمان که عمل فوق به طور مستمر انجام مي شود، هواي پالس از طريق شيرهاي پالس و نازل ها توسط تابلوي برنامه ريزي شده الکترونيکي به طور دوره اي به داخل کيسه ها به طور لحظه اي دميده مي شود و باعث جدا شدن کيک مواد از سطح خارجي کيسه ها مي گردد. مواد جداشده وارد هاپرها شده و از آنجا توسط سيستم هاي انتقال به بيرون ***** هدايت مي شود.

پالس هواي فشرده که باعث تميز شدن کيسه ها مي شود در مقايسه با چکش هاي ضربه زن الکترودهاي مثبت و منفي در الکترو*****ها، با توجه به حجم تجهيزات مربوطه از قبيل موتور گيريکس ها، آويزگاه ها، سندان هاي مثبت و منفي، استهلاکي نداشته و به تعميرات و تنظيمات مکانيکي طاقت فرسا نيازي ندارد.

در استفاده از يک *****ها در غبارگيري گازهاي حاصل از احتراق و پخت کلينکر مسئله مهمي که بايستي مدنظر قرار گيرد ميازن مقاومت کيسه هاي ***** در برابر گازهاي با درجه حررات بالا مي باشد. با تغييرات تکنولوژي توليد کلينکر استفاده از يک *****ها دستخوش تغيير قرار گرفته اند، که آخرين آنها پائين آوردن دماي گازهاي خروجي به دماي کمتر از ۲۰۰ درجه سانتيگراد مي باشد.

استفاده از يک *****ها باعث غبارزدائي گازها تا ۱۰ ميلي گرم بر مترمکعب مي شود.
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
▪ مهمترين مزاياي استفاده از *****هاي جت پالس عبارتند از:

- بازده کاربري بالا

- هزينه هاي کاربري پائين

- مقاومت در برابر گازهاي قابل اشتعال، ذرات غبار قابل انفجار و ..

- کاربري آسان

- دوام و ماندگاري زياد کيسه ها

▪ *****هاي جت پالس داراي معايبي به قرار زير مي باشند:

- مقاومت بالا در برابر جريان گاز (۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پاسکال).

- بازدهي کم در مقابل گازهاي مرطوب

- محدوديت درجه حرارت گازهاي ورودي به دليل جنس کيسه ها

کاربري مناسب و بازدهي بالاي يک *****ها به انتخاب درست ***** و رعايت اصول صحيح نصبت، تجهيز و استفاده از آن بستگي دارد.

▪ عملکرد ضعيف *****ها معمولاً ناشي از عوامل زير مي باشد:

- نصب نادرست تجهيز (پيکربندي غلط سيستم مکش، اشکال در سيستم غبارتکاني از کيسه ها، نصب نادرست کيسه ها و ...)

- انتخاب نادرست ***** (پائين بودن ظرفيت ***** نسبت به ناحيه غبارگيري).

- استفاده از کيسه هاي با جنس نامناسب

- رطوبت بالاي گاز ورودي

عامل مهمي که بايستي در هنگام عيين ناحيه غبارزدائي در نظر گرفته شود تعيين سرعت مناسب عمليات غبارگيري است که بايستي موارد زير لحاظ گردد:

- اگر تراکم غبار موجود بيشتر از ۱۰۰g/m۳ باشد سرعت غبارگيري بايستي Im۳/m۲/mm باشد.

- اگر تراکم غبار بين ۵۰g/m۳ تا ۱۰۰g/m۳ باشد، سرعت غبارگيري مناسب ۱۲-۱.۴m۳/m۲/mm مي باشد.

- اگر تراکم غبار کمتر از ۵۰/g/m۳ باشد سرعت مناسب جهت غبارزدائي ۱.۵m۳/m۲/mm مي باشد.

با توجه به مزاياي بگ *****هاي جت پالس استفاده از آنها در قسمت هاي مختلف فرآيند توليد سيمان رو به افزايش مي باشد.

● بگ هاوس (Baghouse)

يکي ديگر از سيستم هاي غبارگير، *****هاي يک هاوس مي باشند. در اين نوع از *****ها نيز از کيسه ها جهت عمليات غبارگيري استفاده مي شود. در اين سيستم جهت غبارتکاني از کيسه ها و روش هاي مختلفي وجود دارد که عبارتند از:

- روش تزريق پالس هواي فشرده در برخي دستگاه ها برخلاف بگ *****ها که اعمال پالس طبق برنامه زمين مشخصي انجام مي گيرد، پالس هوا به صورت هوشمند و با در نظر گرفتن اختلاف فشار موجود در ***** اعمال مي شود.

- تکان دادن فيزيکي کيسه ها توسط سيستم ها تکاننده مکانيکي جهت جدا شدن لايه (کيک) غباري که روي آنها نشسته است.

- سيستم هواي معکوس، در اين روش به صورت مکانيکي با اعمال هواي فشرده لايه کيک غبار روي کيسه ها برش داده شده و از آنها جدا مي گردد.

در بعضي از سيستم ها ترکيبي از سه روش فوق استفاده مي شود.

● *****هاي مرکب ”هيبريد Hybrid'

با وجود اينکه الکترو*****ها داراي استحکام مکانيکي و مقاومت بالا در مقابل دما هستند، اما هنگامي که ميزان غبار خروجي کمتر از ۱۰mg/m۳ مدنظر باشد، بسيار گران و پرهزينه مي شود.

الکترو*****ها نسبت به بگ *****ها در حجم هاي مختلف گاز داراي افت فشار کمتري هستند. همچنين، اگرچه بگ ***** مي تواند غبار بيشتري را نسبت به الکترو***** جدا و مستقل از شرايط گاز و غبار کار کند، اما در مقابل دما حساس مي باشد.

چنانچه افزايش راندمان ***** با افزايش کارآئي خط توليد سيمان مدنظر باشد، الکترو***** بسيار گران و پرهزينه مي شود. به ويژه هنگامي که يک خانه به ***** با يک ***** کال به سيستم اضافه شود، هزينه آن بسيار بالا مي رود.

تبديل الکترو***** به بگ *****، نيازمند يک فن جديد و پرقدرت تر از فن قبلي الکترو***** است. بنابراين جهت افزايش بازدهي سيستم هاي غبارگير و استفاده از مزاياي الکترو*****ها و بگ *****ها به صورت همزمان ايده ترکيب دو سيستم فوق منجر به تولد ***** مرکب با هيبريد در خانواده غبارگيرها شد. تعامل دو سيستم الکترو***** و بگ ***** در يک سيستم واحد باعث افزايش بازدهي سيستم در جذب ذرات بسيار ريز غبار و تشکيل سيستمي مجتمع، پايدار و با صرفه اقتصادي شده است.

▪ از مزاياي استفاده از سيستم هاي هيبريد مي توان به موارد زير اشاره کرد:

- بازدهي عالي در جذب ذرات بيشتر از ۹۹/۹۹% (براي اندازه هاي مختلف ذرات)

- کيسه ها در اين سيستم به دليل محافظت در برابر نشستن ذرات درشت (به دليل گذر از مرحله الکترو*****) دارار عمر مفيد بيشتر و بازدهي بالاتري مي باشد.

- کوچکتر شدن اندازه تجهيز به دليل استفاده از ۶۵ تا ۷۵ درصد از تجهيزات يک بگ ***** معمولي و استفاده از درصدي از قطعات الکترو*****هاي متداول.

- مصرف بهينه انرژي

- تعمير، نگهداري و ارتقاء راحت تر سيستم به دليل عدم نياز به افزودن پارامترهاي کنترلي زياد به آن

با کاربرد وسيع سيستم هاي غبارگير در صنايع سيمان، اين شاخه از صنايع نيز به جمع دوستداران محيط زيست پيوسته اند.



منابع :
----------------------
aftab.ir
World Cement. April ۲۰۰۱
ماهنامه صنعت سیمان
 

Similar threads

بالا