روش استخراج انباره ای - shrinkage stoping

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
روش استخراج انباره ای به طور عمده در موردکانسارهای لایه ای پرشیب به کار می رود.و از این لحاظ در کنار روش های استخراجی مانند استخراج از طبقات فرعی،vcrو تخریب در طبقات فرعی قرار می گیرد.که دسته بندی هارتمن از روش استخراج انباره ای از روش بدون نگهداری مصنوعی نام برده شده است. اساس این روش که روشی با استخراج در جهت رو به بالا و قائم می باشد،انبار نمودن حدود۳/۲از سنگ معدنی خرد شده در فضای خالی کارگاه استخراج می باشد.هدف از این کار ایجاد یک سکو برای انجام عملیات استخراج توسط کارگران و خنثی کردن نیروهای سطحی وارد بر کمر بالا و پایین ماده معدنی می باشد.

shrinkage-stoping.jpg


پیش روی رو به بالا در داخل کارگاه ها با برش های افقی ماده معدنی انجام می گیرد.سنگ پس ازاستخراج نسبت به حالت بکر خود حدود۳۰ الی۴۰درصد افزایش حجم پیدا می کند،بنابراین باید روزانه این مقدار حجم افزایشی به بیرون منتقل گردیده و بقیه تا پایان عملیات استخراج به صورت انبار شده در درون کارگاه باقی می ماند، این روش به طور عمده روش دستی بوده و قابلیت مکانیزاسیون آن در قیاس با سایر روش های استخراج بسیار اندک می باشد.
به سه دلیل عمده در روش انباره ای نمی توان از ماشین آلات مکانیزه استفاده کرد:
۱)سطح ناصاف ماده معدنی و عدم استحکام آن بعد از عملیات آتشباری.​
۲)کوچک بودن فضا برای ماشین آلات بزرگ مکانیزه.​
۳)عدم تخلیه مواد خرد شده به دلیل فشرده شدن در اثر رفت و آمد ماشین آلات.​


این روش استخراج معمولاً برای کانسارهای رگه ای باریک و در بسیاری از موارد در کانسارهایی که سایر روش های استخراج برای آنها قابل استفاده و یا اقتصادی نباشند به کار می رود.


۴-۶-۱- ویژگی های مهم روش استخراج انباره ای:
۱) شیب:
زاویه شیب ایده آل برای کاربرد این روش۹۰درجه می باشد و شیب های کمتر از۹۰وتاحدود۷۰ درجه نیز برای استفاده از این روش مطلوب است.هرچه زاویه به۹۰درجه نزدیک تر باشد شرایط بهتری ایجاد می شود. علت این امر سادگی و روان تر شدن تخلیه مواد استخراجی تحت زاویه شیب می باشد.


۲) ضخامت:
ضخامت رگه ای کانسارهای مناسب برای این روش از۱تا۳متر متغیر می باشد،اما کانسارهایی که ضخامت آنها بین ۳الی۲۰متر باشد مطلوب ترند.


انتخاب ضخامت در روش انباره ای خود به شرایط زیر بستگی دارد:
الف)پایداری کانسار.​
ب)پایداری کمر بالا بدون نگهداری.​


۳)یکنواختی:
کانسار باید نسبتاً یکنواخت بوده و تغییرات شیب و ضخامت آن کم باشد.چرا که در غیر این صورت جریان مواد به سمت پایین درنقاطی که ضخامت کم می باشدکنده شده ومانعی درجهت تخلیه مواد خواهد بود.


۴)پایداری ماده معدنی:
در روش استخراج انباره ای کانسنگ باید کاملاً مقاوم،پایدار و محکم باشد.استحکام ماده معدنی در این روش بیشتر از سایر روش ها اهمیت دارد،زیرادر این روش کارهای استخراجی بالای سر کارگر قرار دارد و به منظور ایمنی بیشتر در این روش استحکام بیشتر ماده معدنی نسبت به سنگ دیوار بسیار حائز اهمیت می باشد. ارتعاش حاصل از ماشین آلات چالزنی نیز می تواند هر گونه مواد سست و مشکل ایمنی برای کارگران ایجاد نماید بنابراین مادۀ معدنی باید کاملاً پایدار باشد و علاوه بر این پس از عملیات آتشباری وقبل از شروع عملیات چالزنی کار لق گیری کاملاً انجام شود


shrinkage-stoping-3-1024x935.jpg
مشخصات حفریات وفضاهای فیزیکی گارگاه انباره ای​
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
۵)پایداری دیواره ها:
در این روش سنگ دیوار نیز باید محکم باشد،البته استحکام دیواره می تواند کمی پایین تر از استحکام ماده معدنی نیز باشد.گاهی اوقات برای استحکام بیشتر دیواره ها در داخل کارگاه ستون باقی می گذارند تا کارگاه بسته نشود.شکل(۴-۲۱).


خواص فیزیکی ماده معدنی:
ماده معدنی باید فاقد خواص فیزیکی نامطلوب از قبیل خودسوزی ، چسبندگی ویاآب دارباشد.


۴-۶-۲- پیشروی در روش استخراج انباره ای:
همان طور که درشکل(۴-۲۱)ملاحظه می شود پیشروی به صورت قائم و بر اساس بلوک بندی می باشد،به نحوی که تا رسیدن به بلوک مورد نظر به صورت قائم پیشروی کرده وسپس می توان کارگاه استخراج را درامتداد طولی گسترش دادودوباره عملیات استخراج و پیشروی قائم ادامه یابد.شکل(۴-۴۳)

shrinkage-stoping-4-1024x694.jpg
شکل(۴- ۲۱)- نمای طولی درمقطع قائم از کارگاه در حال استخراج به شیوه انبارهای​


shrinkage-stoping-5.jpg
شکل(۴- ۲۲)- نحوه پیشروی در روش انباره ای​
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ضرایب طبیعی ماده معدنی:

  • ماده معدنی بایدلایه ای باشد.
ماده معدنی باید با کمر بالا و کمر پایین موزون باشد (موازی)و اگر این طور نباشد پدیده ترقیق رخ می دهد،یعنی اختلاط ماده معدنی با باطله و کم عیار شدن محصول استخراج شده را به دنبال خواهد داشت.​

  • زاویه همیشه بزرگ تر از زاویه شیب قرار می باشد.زاویه شیب قرار خط مرزی برای طراحی است.
  • مقاومت کمر بالا می بایست بسیار بالا باشد، اما مقاومت کمر پایین مهم نیست ولی نباید ساینده باشد(ساییده نشود).
  • موادمعدنی استخراج شده در انباره نبایدبعداز استخراج سفت وسیمانه۳ شوند.
  • ماده معدنی و جداره کارگاه استخراج نباید خاصیت اکسیداسیون یا خود سوزی داشته باشند.
  • گسترۀ لایه معدنی می بایست از لحاظ طولی،عرضی،ارتفاعی وضخامت کافی و یکنواخت باشد.
  • گسترۀ لایه معدنی می بایست از لحاظ جنس نیز یکنواخت باشد.
  • جسم خودماده معدنی،بدلیل نداشتن امکانات نگهداری سقف در کارگاه،باید دارای سختی
  • متوسط و بالا واستحکام لازم را دارا باشد.


ضرایب فنی:


  • حداقل ضخامت قابل اجرا برای این روش (فاصله عمودی کمربالاوکمر پایین)حداقل ۳مترباشد، درعین حال،ضخامت تا۵/۱متر قابل اجرا خواهد بود.
  • نگهداری این روش موقتاً به وسیله مواد استخراج شده انبار شدۀ تحت انقباض می باشد ،همچنین این موادبه عنوان سکوی غیر ثابت استقرار کارکنان درکارگاه استخراج می باشد.
  • در این روش محدودیت پیشانی جبهه کار داریم.
  • از لحاظ مکانیزاسیون در داخل کارگاه استخراج بسیار ضعیف و تا حدی غیر ممکن می باشد.
  • نیاز به نظارت دقیق و هماهنگ در تخلیه سنگ های استخراجی موجود در زیر قیف ها دارد، همچنین سرعت برداشت و اشتباه در تعداد سرویس های حمل از زیر یک قیف باعث ایجاد پدیده مخرب قوس شدگی(طاق زدن)[۲] در داخل انبار خواهد شد.
در صورت عدم رعایت نظارت دقیق و هماهنگی در تخلیه مواد و سنگ ها در صورت سقوط”طاق”،پدیده ای بنام شکست صوت(نفجارهوا)۳رخ می دهد

  • ایمنی در این روش پایین است.
  • از شیوه هایی است که بدترین شرایط تهویه را در کارگاه دارد.
  • فواصل مرکز به مرکز تونل های خاک کشی زیر قیف ها می توانندبین۶تا۸ متر باشد.
  • شیب دیواره قیف ها بایستی بزرگ تر از زاویه قرار باشدتا مواد به راحتی از درون قیف ها تخلیه گردد.
  • ارتفاع منطقی کارگاه های انباره ای معمولاً بین ۴۰تا۶۰متر است.
  • طول کارگاه استخراج معمولاً بین ۴۰ تا۶۰متر انتخاب می شود.
  • خاک کشی(ترابری)از داخل کارگاه استخراج به صورت ثقلی(بدون هزینه)انجام می شود و از داخل تونل خاک کشی به وسیله واحدهای(LHD) انجام می شود.


shrinkage-stoping-6.jpg
نمایش خاکشی از کارگاه استخراج انباره ای​
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
معایب روش انباره ای:
یکی از معایب مهم این روش این است که قبل از عملیات استخراج لازم است تمام آماده سازی استخراج از جمله حفر(تونل های خاک کشی)،(دویل های کانه ریز)و(قیف ها)انجام شود.همچنین نزدیک به از مادۀ معدنی تا اتمام استخراج یک بلوک تخلیه نمی گردد.با توجه به محدودیت فضا و مشکلات در استفاده از دستگاه های استخراج بزرگ غیر قابل مکانیزه می باشد و نیز هزینه اولیه روش بسیار بالاست.تأخیر در بازگشت سرمایه،تهویه نامطلوب،قیمت تمام شدۀ بالا،راندمان پایین، ایمنی کم و امکان گرفتگی خروجی قیف ها و نیاز به آتشباری مجدد از معایب دیگر این روش به حساب می آید.


ضرایب اقتصادی:
مقدار قابل توجهی از ماده معدنی در حدود مانده بعدازکسر ضریب تورم کنده شده به عنوان کالای نفروخته در استخراج باقی می ماند. بایستی قبل از شروع استخراج،تمام شرایط وآماده سازی های استخراج مهیا گردد،به همین دلیل هزینه اولیه این روش به علت حجم زیاد آماده سازی در ابتدای بهره برداری از معدن بالاست به علت ضعف در مکانیزاسیون و نداشتن جبهه کارهای متعدد،تولید روزانه پایین وفروش و درآمدنیزکم خواهد بود، به همین علت قیمت تمام شده ماده معدنی که به این روش استخراج می شود بالا می باشد.


مزایای روش انباره ای:
بهترین مزیت این است که هزینه ای برای انبارداری سنگ معدن استخراج شده پرداخت نمی گردد و مواد در داخل استخراج و انبار می شوند.


اصول طراحی کارگاه استخراج انباره ای:
روش استخراج انباره ای یکی از شیوه ها در سیستم استخراج زیرزمینی بدون حفاظ مصنوعی می باشد.لایه هایی که با این روش استخراج می شوند ضرورتاً باریک و پرشیب می باشند و به همین این دلیل این شیوه را روش (باریکه ای)هم می نامند.همانند روش طبقه فرعی شکل پیشروی کارگاه(اورهند)یا پله معکوس یا به عبارت دیگر بالا دست می باشد.به این معنی که جبهه کار روی سر و به بالا حرکت خواهد کرد.قسمت اعظم سنگ های استخراج شده در کارگاه انباره ای داخل قیف ها و نقاط واریز انبار می شوند،تا وقتی که فاصله بین کف استخراج روی سنگ های خرد شده و سقف جبهه کم و ادامه کار غیر ممکن شود،بعد به تخلیه ی حساب شده کارگاه مبادرت می ورزند و به این دلیل این شیوه را(انقباضی)یا انباره ای می نامند.

نمای مقابل و مقطع از یک کارگاه فعال انباره ای می باشد.خود کلمه شیرین کیج انقباض شونده معنی می دهد که می توان معنی و مفهوم آن را به خاطر کاهش فضایی دائم کارگاه قبل از تخلیه مواد هم ترجمه نمود.طبیعت سنگ های معدنی بعد از خرد شدن تورم زا می باشند.بدین ترتیب که یک حجم معینی از سنگ معدن کارگاه پس از انهدام بین۲۵تا۳۵درصد ازدیاد حجم پیدا می کنند به این معنی که حجم سنگ استخراج شده ممکن است تا ۳۵درصد بیشتر از فضایی باشدکه بر جای گذاشته است بنابرین،برای حفظ یک فضای مناسب و تعیین شده در رخ کارگاه،همیشه به طور متوالی قسمتی از سنگ های استخراج از دهانه دویل های زیر قیف ها برداشته می شود تا سنگ های کنده شده و انبار شده.کمی منقبض شوند و فضایی برای کوهبر مهیا شود.

سنگ های کمرها که لایه استخراجی در آن محصور است بایستی به اندازه ای استحکام داشته باشند که وقتی بدون نگهداری مصنوعی باز می شوند فرودنیایند.همچنین،خود سنگ معدن که سقف یا جبهه کار را تشکیل می دهد، بایستی به حد کافی مقاوم باشدودر سراسر کارگاه نگهداری نشده نشست و یا ریزش نکند.یکی دیگر از ویژگی های ضروری سنگ معدن برای استخراج به این شیوه،این است که وقتی روی هم انبار می شوند،هنگام تخلیه از مجاری ،ایجاد گیر و قفل شدگی نکنند.سنگ های کمر بالا وکمر پایین بایستی محکم باشندبخصوص در مورد لایه های عمود و نزدیک به عمود و طوری مقاوم باشند که لرزش ها و یا تکتونیک باعث فروریزی و یا ریزش آنها نشوند.
این به دو علت ضروری است.یکی مسئله ایمنی ودیگری مخلوط نشدن ریزش های کمرها(باطله ها) با سنگ معدن اصلی تحت استخراج به گونه ای که ترقیق به حداقل ممکن برسد. لنگه کارگاه انباره ای هم مانند روش طبقه فرعی از هر دو جانب به وسیله ستون های حایل یا لنگه ها نگهداری می شوند،که این ستون ها نیز اغلب از خود سنگ معدن است.قسمت های کف کارگاه(زیرپا)همان سنگ های استخراج شده و تخلیه نشده می باشندکه به عنوان پر کننده و نگهداری موقت بین کمربالاوکمر پایین محسوب می گردد.در اغلب طرح ها پس از پایان استخراج سنگ از کارگاه و تخلیه کامل،آن ها را به حال خود متروک و رها می کنند.در این طرح،کمر بالای رگه ممکن است یا قوس کند(شکم بدهد)ویا فرو ریزد و تغییراتی در کمر پایین ایجاد خواهد شد.اگرمنطقه معدن از لحاظ این فرونشینی ها بایستی درامان باشد،می توان این کارگاه ها را در صورت لزوم از خاک و باطله بیابان پر کرد.همان طوری که در روش استخراج طبقه فرعی اشاره گردید،ستون های محدوده در طرفین گاهی نیازی به پر کردن آنها نمی باشد.روش استخراج انباری در عمق های گوناگون و چشمگیری به اجرا درآمده و برای نمونه در عمق۹۰۰متر بدون مشکلی عملی گشته است.

درصد قابل توجهی از سنگ ها با این شیوه از کارگاه استخراج می گردد.بدون بازیابی،حدود۸۰درصداز سنگ یک کارگاه انباره ای قابل بهره برداری می باشد.بسته به ضخامت سنگ،طول کارگاه نیز با توجه به جنس کمرها و جنس سنگ انتخاب می شود.مثلاً برای استخراج سنگ معدن فلورسپار با کمر بالای سنگ آهک،طول یا وسعت کارگاه به حدود ۱۱متررسیده است.حتی در زمینه های نامساعد ساختمان سنگ،کارگاه هایی با وسعت قابل توجه اجرا گردیده است.برای نمونه، در یک معدن که سنگ پیریت وکالکوپیریت بوده و ناحیه کمربالا گسله و قطع عیار درکمرپایین رگه وجود داشته،طول کارگاه به۲۲متر رسیده است.
البته رگه فوق در ناحیه(و یک خاکستری)،شیست و لوح سنگ(اسلیت)محصور بوده است که عناصر فوق دگرگونی بسزایی در استحکام سنگ به همراه خواهند داشت.به دلیل صرفه جویی در مخارج و زمان برای نگهداری مصنوعی،سنگ هایی که واجد شرایط استخراج با روش انباره ای می باشند،عموماً سخت و محکم بوده و نیازی به نگهداری مصنوعی ندارند. حداقل شیبی که برای استخراج با روش انباره ای در لایه بایستی باشد حدود ۴۵درجه می باشد.تا شیب ۴۰درجه هم در بعضی شرایط امکان پذیر می باشد،ولی کمتر از آن روش استخراج بهتر است غیر از روش انباره ای باشد.بهترین راندمان از طریق شیوه انباره ای وقتی میسر می باشد که شیب لایه تحت استخراج بیشتر از۶۰درجه باشد.در گذشته حتی رگه های کاملاً عمود(۹۰درجه)با ایجاد پانل های زیر کارگاهی با این روش استخراج می گردیده است.

ستون هایی که در بین کارگاه های مختلف در حالت فوق باقی می مانند،الزاماً با روش ها نگهداری مصنوعی قابل بازیابی هستند.البته با توجه به شرایط فعلی اقتصادی در معدن کاری شیوه ی اشاره شده غیر عملی و بدون سود می باشد. روش استخراج انباره ای روشی است با تولید کم و هزینه زیاد(در رابطه با زمان)و از طرف دیگر به مهارت و تخصص در کنترل نیازمند است،لذا جایی بکار می رود که مکانیزه کردن آن محل با روش پر تولید دیگری امکان پذیر نباشد و معمولاً این سبک استخراج را برای کندوکاو و لایه های بسیار باریک شیب دار و پر عیار بکار می برند

shrinkage-stoping-7.jpg
نمای مقابل وبرش از مقطع برای نمایش تاسیسات ومراحل استخراج به روش انباره ای​
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
حفر طبقات در کارگاه انباره ای:
با توجه به امتداد شیبدار کارگاه انباره ای مانند کارگاه طبقه فرعی به یک سری راه های ارتباطی که با اختلاف ارتفاع مشخصی روی شیب لایه بنا می شوند نیاز می باشد.شکل های متفاوت کارگاه مستلزم کارهای اکتشافی و آماده سازی ترکیبی در لایه ذخیره می باشد.بر طبق خواست عمومی در استخراج روش های غیر از انباره ای هدف این است که ستون های دائم و یا قابل بازیابی به صورت حداقل ضخامت در محل کارگاه باقی بمانند و به خاطر مسائل اقتصادی در تولید بهتر است کارهای اکتشافی با فعالیت های آماده سازی استخراج توأم باشد.طبقات معمولاً در ارتفاعی بین ۳۵الی۷۰متر بسته به وسعت لایه از هم فاصله دارند.دو طبقه پایین و بالایی که مابین فواصل فوق احداث می شوند طبقات اصلی محسوب می شوند و برای مقاصد باربری،سرویس،رفت وآمد و تهویه احداث می شوند.ابعاد طبقات فوق الذکر بایستی جوابگوی حجم خاک کشی،تهویه و عبور وسایل باشد.

ساختمان حداکثر ارتفاع کارگاه با توجه به کیفیت کنترل واریز و مشخصات سنگ های آن تعیین می شود.کارگاه هایی که ارتفاع آنها از۹۰متر و بیشتر تجاوز می کند،به سمت جا به جایی تمایل می کنند.در طرح هایی که قرار باشد دو کارگاه انباره ای روی سر هم ایجاد شوند و این دو کارگاه بین یک زوج طبقه باشند،اختلاف ارتفاع مناسبی که برای حداکثر فاصله دو طبقه منطقی به نظر می رسدحدود۱۸۰متر می باشد.در طرح طبقات یاد شدۀ فوق چنانچه شیب لایه به اندازۀ کافی زیاد باشد،برای پایداری تونل می توان آنها را در کمرپایین با یک فاصله ستونی حساب شده تا لایه بنا نمود.در تعیین محل این تونل ها می توان از نمونه گیری های حفاری استفاده کرد.البته لنگه ای که محافظ بین کارگاه و این تونل ها می باشد از جنس باطله کمرپایین بوده و نهایتاً نیازی به بازیابی ندارد.امتداد این تونل ها طبیعتاً با جهت و امتداد افقی لایه مطابق می باشد اما،به هر حال ضخامت ستون بین کارگاه و تونل بایستی یکسان باشد.محل قرارگیری طبقه یا تونل اصلی کارگاه در شکل(۴-۲۴)نشان داده شده است


حفر دویل های کارگاه انباره ای :
دویل یا دویل هایی که به منظور دستیابی به نقطه عطف لایه در بالاترین ارتفاع احداث یا داخل سنگ معدن و یا در کمرپایین لایه حفر می گردند،بسته به ویژگی های زمین شناسی سنگ و امکانات موجود به صورت های مختلف بنا می شوند.به هر حال آنچه که عمومیت دارد استفاده از حصارهای مصنوعی و حفاظ های چوبی و فلزی در یک معبر مورب به صورت دویل ایجاد می گردد و یا اینکه به صورت دویل های معمولی بدون حفاظ مصنوعی(چهارطرف دیواره)تأسیس می شوند.این دویل ها اگر برای تردد و خدمات معدنی احداث شده باشند به نردبان،اسکیپ و طناب و یا آسانسور تجهیز می شوند.در کارگاه هایی که ارتفاع آنها ناچیز باشد به دلیل مسائل اقتصادی و سرعت عمل تنهاازمعابر از پیش ساخته به شکل راهرو های قفس مانند استفاده می شودکه اصطلاحاً(کریب)[۱]نامیده می شوند.کریب یا معبر مصنوعی در داخل سنگ های خرد شده که انبار می شوند مدفون می شوند و در حقیقت بعد از تخلیه کارگاه دوباره ظاهر می گردند.کریب روی کمر پایین لایه یعنی کف کارگاه انباره ای توسط اسکیپ،میخ و وسایلی نظیر اینها ثابت می گردد.این عمل ضرورت دارد زیرا در هر عمل تخلیه کارگاه حرکت مواد از اطراف این کریپ باعث جابجایی و حرکت این معبر می شود که ظاهراً با خطر روبرو خواهد شد.

شکل زیر نمایی یک کارگاه انباره ای نشان داده شده که مجهز به کریب(معبر یا دویل مصنوعی) می باشد.دویل های دیگری که به صورت حصارهای مصنوعی با استفاده از پایۀ فلزی یا چوبی(استول)استعمال می شودو از ایمنی ویژه ای نسبت به کریب برخوردار است.این پایه ها از طرفی که به کارگاه مشرف می باشند با تخته،الوار و یا صفحات فلزی مسدود می شوند و سنگ های خرد شده ای که به پشت آنها می ریزند محصور شده و وارد دویل نمی شوند.پایه هارا بین کمربالاوکمرپایین نصب کرده و پشت بندهای چوبی یا فلزی را به پشت آنها(مشرف بر کارگاه) میخ و یا پیچ می کنند


shrinkage-stoping-8.jpg
دویل سرویس قفس بندی شده (کریب)در میان کارگاه و محاط در سنگهای ریخته شده در انباره.در این سبک از استخراج انباری زیر کارگاهعملیات نگهداری با (چوب بندی)صورت گرفته است​


خود پایه ها را که به صورت یک ردیف خطی روی شیب کمرپایین موضع می گیرند از بالا و پایین پایه به سقف(کمربالا)و کف(کمرپایین)محکم می کنند.این روش دویل مصنوعی،احتیاج به کار زیاد تر و کنترل شدید تر دارد.دویل های مصنوعی پایه ای اصولاً دارای استفادۀ مضاعف می باشد،و برای این منظور سطح مقطع آن را به اندازه ای اختیار می کنند که بتوان آن را به دو دویل با یک دیوار مشترک چوبی و یا تیرچه ای تقسیم نمود.یک طرف این دویل را برای عبور و مررو و سرویس به نردبان مجهز می کنند و نیمه دیگر آن را به اسکیپ (بالابر مکانیکی)جهت حمل اشیاء و غیرو مجهز می کنند.در شکل زیر نمای دیگری از عملیات کارگاه انباره ای به نمایش گذاشته شده که دویل مصنوعی پایه ای (حصار شده)در آن نشان داده شده است وارتفاع کارگاه استخراج به روش انباره ای قابل توجه باشد،لازم است که دویل مصنوعی چوب بست کامل شود.چوب بست کامل نیز روش های مختلفی دارد که در بحث نگهداری به آنها اشاره خواهد شد.درارتفاع مشخصی درسرتاسر این دویل ها،حفره و تونل هایی به داخل لایه حفر می شوند.این دویل ها ملاک جبهه کار در تناوب مختلف استخراج محسوب می شوند و مسیر آنها از ستون های طرفین(لنگه ها)کارگاه می باشد.تونل های مذکور،تونل برش می باشد که عمود بر لایه بوده و به داخل رگه نفوذ می کنند و جبهه کار افقی تشکیل می دهند.با توسعه و پیشروی کارگاه این تونل ها در نقاط ارتفاعی حساب شده بنا می شوند و تونل برش بعدی به حساب می آیند.با پر شدن کارگاه تونل های برش تحتانی به وسیله آجر،سنگ و گچ و سیمان و غیرو مسدود می شوند تا سنگ های خرد شده انباره به داخل دویل ها نفوذ نکنند.درشکل محل استقرار و عملکرد تونل های برش به وضوح نشان داده شده است.

نمای دیگری از وضعیت این تونل ها در 2 شکل بعد نشان داده شده است.تناوب و یا فاصله ارتفاعی هر یک از این تونل ها در مسیر دویل مشاهده می شود.با پیشروی کارگاه به بالا این تونل ها به داخل رگه توسعه می یابند.در تمام حالات ستون حفاظی که برای نگهداری دویل باقی می ماند حفظ گردد

shrinkage-stoping-9.jpg
دویل سرویس مشبک و پایه های گروهی در زیر استخراج انباره ایچنانچه حجم​


حال چنان چه دویل راهروی کارگاه انباره ای در محل کمرپایین تعبیه شده باشد،برای ورود به لایه،تونل های برش در تناوب حساب شده از دویل کمرپایین به سمت دویل کمر بالا به داخل سنگ معدن نفوذ می کند،یا بالعکس.نمای این پدیده به طور واضح در شکل(۴-۲۸)نشان داده شده است.این روش کارهای آماده سازی استخراج را طولانی تر می کند و از طرفی احتمالاً با مقداری حفاری در باطله روبرو خواهد شد.به هر حال با توجه به شکل های مختلف لایه گاهی اجرای طرح فوق الزامی خواهد بود.
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
برنامه آماده سازی استخراج انباره ای:
استخراج معادن به هر شیوه قطعاً مستلزم کارهای آماده سازی استخراج خواهد بود.اصلی ترین کار آماده سازی برای شیوه انباره ای ایجاد نقاط واریز سنگ های خرد شده از استخراج می باشد.البته قبل از شروع آماده سازی مرحله بلوک بندی کارگاه توسط طبقات اصلی پایین و بالا و نیز دویل های طرفین خاتمه یافته است و مشخص خواهد بود که کارگاه در چه طول وعرض و ارتفاعی به مرحله استخراج می رود.البته در بعضی شرایط با داشتن اطلاعات زمین شناسی وعوامل دیگر منطقه لزومی به تعیین ابعاد فوق نبوده و بدون بلوک بندی این امکان وجود دارد که کارهای آماده سازی اقدام گردد.
برای شروع آماده سازی،روش ساده ای که عمومیت دارد شروع یک یا دو برش در پشت راهرو می باشد که توأم با توسعه این برش،از عقب عملیات چوب بست و نصب ناودانی تخلیه سنگ معدن به اجرا در می آید.راهرویی که توسط این چوب بست در زیر لایه به وجود می آید یک معبر خواهد بود که به قسمت پایین دویل راهرو ختم و متصل می شود.اگر دویل راهرو مصنوعی و فرضاً از نوع کریپ (قفس مانند)باشد،در نقطه تلاقی تونل چوب بستی و راهروی قفسی، محکم کاری های لازم صورت می گیرد.نمونه ای از این سیستم آماده سازی در شکل(۴-۲۵)مشاهده می شود.دقت عمل لازم در نصب این ستون های چوبی یا فلزی را نباید از نظر دور داشت.انتخاب نوع ستون مصنوعی و طرز قرارگیری و طرح آن بایستی کاملاً با ویژگی های طبیعی لایه و محل کار انطباق داشته باشد.این شیوه آماده سازی با توجه به ساده بودن آن دارای مضرات زیر خواهد بود:
– نیاز وافر به قطعات و لوازم چوب بست.
– هزینه زیاد جهت نگهداری و تأسیس.
– ایمنی کم در رابطه با تردد از زیر کارگاهی که سنگ های استخراج شده از بالای سر و حوالی تونل چوب بستی واریز می شوند
– تهویۀ نامطلوبی که بواسطه اصطکاک زیاد جدارهای چوب بستی بوجود می­آید.​

گذشته از مضرات فوق،چون در این شیوه، ناودانی جهت تخلیه سنگ به واگن بکار می رود،چنان چه با تکه های بزرگ سنگ در ناو روبرو شویم،با آتشباری ثانویه و سنگ خردکنی ممکن است خسارات قابل توجهی به ناودانی و تأسیسات چوب بست وارد شود.با توجه به موارد فوق،آماده سازی به این صورت چندان مطلوبیتی از خود نشان نمی دهد.
برای ترمیم مضراتی که در مورد روش آماده سازی فوق یاد شد،پیشرفت هایی ارائه شده است و برای ارائه یک کار مرغوب تر ساختن توقفگاه های سیل(ناودانی)در یک محور مرکزی خاکریز می باشد.این سیل ها یا اشکوب ها با فواصل مرکزی حدود ۷یا۸ متر از یکدیگر قرار می گیرند و محور توقفگاه های ناودانی را در بر گرفته که نهایتاً شروع استخراج کارگاه از ابتدای این ناوها می باشد.محل استقرار این ناوها در سمت راست شکل بالا بخوبی مشاهده می شود.با ایجاد یک ناودانی مناسب و اساسی جریان چشم گیری در تداوم انتقال مواد به تونل خاک کشی شکل می گیرد.

برای حذف مخارجی که مربوط به نصب چوب بست و ناودانی و وسایل مربوطه می شود می توان قیف های طبیعی در زیر لایه سنگ معدن تعبیه نمود.این قیف ها در واقع در بر گیرنده سنگ های استخراجی بوده که توسط حفره یا دویل که در انتها می باشد موادبه تونل خاک کشی هدایت می شوند.انتهای قیف ها که به تونل خاک کشی مرتبط می باشد،یا مستقیم مواد را به کف تونل می ریزد که با این روش انتقال مواد از زیر قیف ها توسط اسکریپر انجام می شود و یا اینکه انتهای این قیف ها به داخل تونل های کم طول بن بست(تونل خاک کشی)راه دارند و مواد به داخل آن واریز می شوند.انتقال مواد از داخل این فرعی های زیر قیف توسط لودرهای کوچک(معمولاً بادی)میسر می باشد و پس از بارگیری،حمل و سپس به داخل دویل خاک ریز اصلی و یا واگن ها می ریزند.این نوع ماشین های خاک کشی نیز به(ماکینگ ماشین)، (راکر- شاول)،(اتولودر)هم مرسوم اند،که هر یک با مکانیزم مختلف ویا مشابه کار می کنند

هر چند که تونل های خاک کشی در سنگ باطله و یا سنگ معدن تأسیس شده و بدون حفاظ مصنوعی می باشند و ستون های خود سنگ به عنوان نگهداری تلقی می شوند و لذا مخارج نگهداری تونل اصلی باربری حذف شده است،ولی هنوز مضراتی در این شیوه باقی می ماند.پاره ای از این مضرات پیمودن مسیر طولانی ماشین ها و اتلاف وقت واگن ها برای بارگیری به این روش است وطرف دیگر تونل های خاکشی کم طولی که محل واریزی سنگ ها ممکن است از داخل آن سنگ های کوچک و بزرگی روی شیب نرمال مواد استخراج شده بغلطد و راه رفت و آمد ماشین های فوق را مسدود نماید.روش فوق برای لایه های پهن تر و عظیم تر که بتوان تونل اصلی حمل و نقل را در خارج از تونل خاک جمع کن احداث کرد مناسب می باشد،و اصولاً در روش های انباره ای به سبک(پانلی)رایج می باشد.در این طریق بایستی بخاطر داشت که مشکل پیمودن مسافت طولانی ماشین های بارگیری کمی برطرف می شود.نمونه ای از تونل اصلی حمل و نقل در لایه پهن و عظیم در 2 شکل بعد به چشم می خورد.همان طوری که در مقاطع مختلف، شکل مذکور می بینیم،ماشین بارگیری قادر است از چند محل واریز سنگ بدون تردد طولانی بارگیری کند،که این محل ها خارج از تونل تجمع خاک می باشد.لذا در رفت و آمد بی مورد و اضافی ماشین صرفه جویی به عمل می آید.

مناسب ترین شیوه خاک کشی از زیر کارگاه انباره ای نسبتاً بزرگ،پیاده کردن سیستم خاک کشی لیسه ای(اسکریپری)می باشد.تونلی که به این منظور حفر می شود قاعدتاً در کمرپایین لایه قرار می گیرد و دویل های کانه ریز که به قیف ها ارتباط دارند در فواصل نسبتاً یکنواخت به داخل تونل اسکریپر راه دارند و از طریق قیف ها و دویل های خاکریزشان،سنگ های استخراج شده را به تونل اسکریپر می ریزند،طرح مذکور برای اجرا در شیوۀ استخراج طبقه فرعی نیز مناسب می باشد.در شکل زیر محل تعبیه تونل اسکریپر نشان داده شده است.از فوائد سیستم خاک کشی اسکریپری حذف مخارج تأسیسات ناودانی می باشد و همچنین در این سیستم گروه کوهبر و خاک کش می توانند بدون مزاحمت در برنامه کار،مستقلاً امور محوله را انجام دهند.در سبک خاک کشی با اسکریپر وجود تونل اسکریپر مستلزم حجمی از سنگ به عنوان ستون می باشد که در انتهای عملیات استخراج و موقعی که کارگاه انباره ای تخلیه گردد،تونل فوق از آخر بازیابی می شود و تمام سنگ هایی که از سنگ معدن برای ستون باقی گذاشته شده اند حتی المقدور استخراج می شوند،که به این ترتیب موجب افزایش بازیابی خواهد شد.تأسیس تونل اسکریپر به موازات تونل باربری در رگه های تقریباً مستقیم و بدون انحنا یا پیچ و خم بهتر اجرامی شود.به این ترتیب این امکان به وجود می آید که یک ستون به ضخامت حدود۳۰متر بین تونل خاک کشی و تونل باربری در راستا حفظ گردد.البته سنگ هایی که در تونل خاک کشی به ابتدای تونل کشیده می شوند از طریق یک گریزلی(دویل خاکریز)به تونل باربری(در ارتفاع پایین تر) وارد شده و داخل واگن ها بارگیری می شوند.نمائی از سبک فوق در شکل بعد دیده می شود


shrinkage-stoping-10.jpgدویل سرویس در رگه وتونل خاک کشی تکی با حفره های واریز گروهی، در سبک انباری​
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
عملیات استخراج در کارگاه انباره ای:
پس از پایان عملیات آماده سازی و نصب تجهیزات ضروری،اینک کار استخراج لایه شروع می شود.طبعاً بر حسب طبیعت شیوه جهت کوهبری به طور مستقیم و در امتداد افقی لایه، توسعه کارگاه از پایین به بالا (روی شیب کمر پایین لایه)خواهد بود.


shrinkage-stoping-11.jpg
دویل سرویس در کمر پائین لایه حاوی تونل خاک کشی زوجی موازی و بلا فاصله۲۵فوت​

برای انباری.سبک پیشروی جبهه کار به صورت پلکانی معکوس یا (اورهند) می باشد که این پدیده سقف ایمنی را بر جای می گذارد.برش ها برای شروع سینه کار و ارائه رخ آزاد به صورت هفتی شکل یا(وی- کات) می باشد.در حین عملیات استخراج احتمالاً با ستون هایی از باطله برخورد می شود.وجود این ستون ها در مسیر گاهی موجب نگرانی می شوند ولی اهمیت ویژۀ آنها در نگهداری سقف،جای بی بها بودن آن ها را پر می کند.لذا،بی راه نیست که آنها را استخراج نکرده و بعنوان حفاظ کارگاه در محل باقی بماند.در صورت لزوم قسمتی از سنگ معدن و یا باطله برای حفظ قیف ها بعنوان ستون منظور می شوند. همان طوری که واضح است،روش انباره ای به صورت انباره ای می باشد،لذا عملکرد آن به صورت انبارک یا سیلو می باشد.سنگ های استخراج شده در کارگاه تخلیه نمی شوند تا کوهبر روی آن بایستد و دستش به سقف یا جبهه کار برسد.
وقتی که حجم سنگ های خرد شده بر اثر تورم آن بجایی رسید که فاصله تا سقف را کم،و کار در کارگاه را مشکل ساخت،با کنترل و دقت شدید مقداری از آن را از محل واریزها تخلیه می کنیم.بایستی دقت شود که عمل تخلیه کنترل شده اساس پیشرفت کار خواهد بود.با توجه به اینکه سنگ های استخراج شده و انبار شده در کارگاه بسته به خواص آنها دارای ضریب تورم استانداردی می باشند ولی این نکته را هم بایستی به خاطر سپرد که جاری شدن آب مته های کوهبری و یا آب های نفوذی از لایه و همچنین وزین شدن انباشته سنگ های خرد شده و ضربه های انفجاری به مرور باعث انقباض و نشست تدریجی مواد خرد شده می شوند و لذا در طراحی و کنترل های مربوط به تخلیه کارگاه ضرایب فوق الذکر را بایستی مد نظر قرار داد.اگر کارگاه در خلال یک تخلیه بیش از اندازه تخلیه شود بعد لازم است، مقداری از همان مواد و یا وسائل چوب بست و غیرو روی کف کارگاه۴گسترده شود تا فاصله کف تا سقف با جبهه استخراج برای کوهبر و ماشین کوهبری او به میزان دلخواه درآید.در عملیات تخلیه سنگ ها چنان چه در دویل های کانه ریز گرفتگی و چفت شدگی به وجود آید، می توان از جاری کردن آب و یا آتشباری مهیب در کارگاه و یا داخل دویل واریز استفاده نمود.
لکن بعضی اوقات مشکل فوق لزوم چشم پوشی از کارگاه را منطقی می کند و اتلاف وقت و سعی بیهوده با مسائل ایمنی و اقتصادی آن ما را از ادامه کار در آن قسمت منصرف خواهد نمود.عواملی که باعث چفت شدن دویل های واریز در روش طبقه فرعی و بخصوص در روش انباره ای می شود متعدد می باشند. یکی از عوامل مشترک و مؤثر در هر دو روش انفجار کنترل نشده سنگ ها از جبهه کار می باشد و این عدم کنترل باعث جدا شدن و سقوط تکه سنگ های بزرگی می شود که ابعاد آن ها بزرگ تر از سطح مقطع نقاط تخلیه می باشند و لذا وقتی به دهانه این نقاط می رسند در همان جا گیر می کنند و بقیه سنگ های ریز و درشت پشت سر آن ها جمع می شوند.عامل دیگر چفت شدگی به ویژه در دویل های خاکریزی وجود نم و سیلاب ناشی از کوهبری و آب طبیعی آن کارگاه است که وقتی در مدت زمان مشخصی از لابه لای ذرات خرد شده سنگ های استخراج شده عبور می کنند،حالت چسب سیمانی به وجود می آید و چسبندگی توأم با فشار وزن های افزایشی تولید می کند.



shrinkage-stoping-12.jpg
سبک انباره ای در لایه های وسیع این طرح نمایانگر نقاط واریز در طبقه خاک کشی می باشد​

برای برطرف کردن این پدیده مضر،بایستی اولاً استخراج در کارگاه انباره ای سریع باشد و طبعاً تخلیه در تواتر سریع تری انجام بشود و زمان برای سمنته شدن مواد کم باشد.ثانیاً تا آنجا که امکان داشته باشد به نحوی آب های موجود و مصرفی در کارگاه مهار و به نقطه ای هدایت شوند.این عمل در سنگ هایی که از نوع چسبنده و گازی و قابل اکسید هستند ضرورت دارد.تخلیه سریع کارگاه انباره ای برای سنگ هایی که با مواجهه با هوا گاز متصاعد می کنند امری است ضروری،مثلاً سنگ های سولفوره وقتی استخراج می شوند در مجاورت هوا بر اثر عمل اکسیداسیون تولید گاز می کنند و اصطلاحاً دچار آتش سوزی می شوند.پس از وقوع اکسیداسیون و متصاعد شدن گاز،طبیعتاً تهویه معدن دچار اختلال کیفی و شرایط کار در آن حوالی مشکل و غیر ممکن می شود.

در مواقع آتش سوزی یا هوازدگی سریع سنگ و تولید گاز،اولین گام محبوس کردن سنگ ها و قطع هر نوع جریان هوا از هر منفذی که به کارگاه راه دارد می باشد.این عمل گذشته از خفه کردن سنگ و قطع ادامه سوختن و اکسیده شدن آن باعث می شود که بقیه کارگاه و اماکن زیرزمین دچار هوای آلوده و گازی نشوند.راه دیگر و عملی برای خاموش کردن و توقف اکسیداسیون سنگ گازی،استفاده از سنگ و خاک غیر گازی است که روی سطح سنگ استخراجی می ریزند.آن را از بالا مدفون و از پایین تخلیه می کنند.برای تردد ضروری در کارگاه هایی که دچارگاز شده از کپسول های تنفسی مخصوص و ماسک حفاظتی مربوطه استفاده می کنند
 

Similar threads

بالا