روشنفکری و دیدگاه شما

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز
یه واژه ای که در دوره ی معاصر خیلی از اون استفاده شده روشنفکر(منورالعقل) هست که تا امروزه هم استفاده ی زیادی دارد.خوب:

یه روشنفکر باید چه کار کند که در نظر شما یه روشنفکر به حساب آید؟

یه روشنفکر باید با چه روشی افکار خود رو بازگو کند؟

بزرگترین روشنفکری که به او اعتقاد دارید رو نام ببرید.

خوب جواب این سوالات رو بدید ولی اگه میشه مختصر بگویید.
به عقاید دیگران احترام بزارید تا دیگران هم به عقاید شما احترام بزارن.
نیازی نیست که حتما سه سوال رو جواب بدید جواب یه سوال هم کافیه.

اگر هم مخالف روشنفکری هستید و از این تیپ اداما خوشتون نمیاد دلیلش رو ذکر کنید.

موفق و مفید باشید هم برای خودتون و هم برای دیگران ;)
یا حق :gol:
 

k.m.r.c

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من
بعضی از کلمات که مثل یک ابزار برای بعضی از انسانها مورد استفاده قرار میگیرند مثل همین روشن فکری و یا چیزهای دیگه ای که زیاد از رسانه ها میشنویم
البته باز هم به نظر من تعریف روشن فکر یعنی کسی که با کسب اطلاعات از یک مقوله که هیچ ارتباطی به راه و روش خودش هم نداره داخل اون مقوله دخالت میکنه اما هیچ موقع به خودش اجازه ی زود قضاوت کردن رو نسبت به عقاید صاحب نظران اون مقوله نمیده
پس میبینید شاید تعریفه من با شمای نوعی فرق کنه پس به قول جلال روشن فکران یا اسباب خیانتند و یا خدمت ، اما روشن فکر واقعی از مجامله پرهیز میکنه و همیشه با استدلال صحبت میکنه ، پس شاید صحبت یه روشن فکر به مزاج ما خوش نیاد و اونو احمق هم خطاب کنیم....
من به شخصه روشن فکری رو نمیشناسم
اما بعضی از انسانها توی تاریخ بودن که انسانهای ژرف ، مفهومی و با روحیه ای حقیقت جویانه بودند که خیلی زیادند از خیام و بوعلی سینا گرفته تا منتقدانی مثل جلال (آل احمد) ، دکتر شریعتی و خیلی های دیگه.
 

karo7

اخراجی موقت
از نظر من روشنفکر کسی است که در مورد آنچه پیرامونش است عمیق شده و به تفکر می پردازد، سپس به نقد آن می پردازد. که در این راه ممکن است دچار اشتباه نیز گردد، ولی بهر حال نقد هرچه باشد مفید است. به دلیل مطالعه و تفکر زیاد، روشنفکران معمولا بسیار جلوتر از جامعه بوده ولی به نظر من باید در گفتار فاصله کمتری از جامعه بگیرد تا بتواند موثر گردد.
از جمله مواردی که نشان از فاصله بسیار زیاد زوشنفکران ایرانی با مردم ایران است انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری بود.
از نظر من بزرگترین و اثرگذارترین روشنفکر ایرانی دکتر سروش است، که هرچند بسیار جلوتر از جامعه ایرانی است اما این فاصله را همواره در حد معقولی نگه داشته است.
 

MATIN61

عضو جدید
سلام http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/im_msn.gif
از شمال شرق به غرب http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/wink.gif
 

karo7

اخراجی موقت
روشنفکري بازي با کلماته... شک ندارم...:surprised:


اگر منظورتون از بازی قرارداده، که همه چیز بازی با کلمات میشه از کلمه روشنفکر گرفته تا دین و علم و اسلام و سوسیالیسم و لیبرالیسم و ....
ولی همه چیز توی این بازی با کلماته که معنا پیدا می کنه. اگر شما در بازی مشکل دارید باید کلا صحبت کردن و نوشتن را کنار بگذارید.
 

S_K_AZ

عضو جدید
:w18:سلام
با تمام تعاريفي كه شد، به دليل ذات انسان اگه كسي با نظر فرد موافق باشه از نظر فرد روشنفكره.هرچند كه اين حرف رو شايد نقض كنه ولي در باطن اين طور نيست.
روشنفكر يك كلمه نسبيه كه از طرف يك فرد به فرد ديگري نسبت داده مي شه و اشخاصي كه در بالا اسمشون ذكر شد همه روشنفكر مطلق نيستند و فقط گروهي اين صفت رو به اونها نسبت ميدن....:w18:
 

= nAviD =

عضو جدید
سلام
نظر دوستان و (karo ) رو قبول دارم و به اون اضافه مي كنم كه به نظر من روشنفكر كسيه كه علاوه بر ان خصوصيات از هر گونه تعصب روي عقيده هاش خالي باشه چون هر كسي ممكنه اشتباه داشته باشه
البته روشنفكر بودن هم بسته به دوران تعريفش فرق ميكنه همانطور كه بعضي از روشنفكران 30 سال پيش الان خيانت كار شناخته مي شن
بعضي وقتها هم به دليل نااگاه بودن ما بعضي ها به نام روشنفكر شناخته ميشن
براي مثال اون روشنفكري كه كه درباره ي نحوه مسلمان شدن ايراني ها و پذيرفتن اون با اغوش باز چه استدلالهاي كه نكرده كه به نظر من اون يه وطن فروشه تا يك روشنفكر
البته نظر شخصيه من بود
موفق باشيد
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
روشنفکری مبارزه با تفکرات غلط است.
اثرات تفکرات غلط هم در زندگی افراد مشخصه
 

karo7

اخراجی موقت
اول يه چيزي هم بايد روشن کرد!!!
اين سوال که چه کسي به چه کسي مي گه روشنفکر؟؟؟:whistle:

دوست عزیز یا با منطق بیا جلو و یا بی خیال شو.
هر چیزی یه چند تا تعریف داره که بعضی با آن موافق و بعضی مخالفند.
اگر همه بخواند مثل شما فکر کنند که باید تمام کارها رو تعطیل کرد و خوابید. اگر شما به این حرف خودتون اعتقاد دارید باید به این سولات هم اعتقاد داشته باشید:
کی به کی میگه مسلمان؟
کی به کی میگه شیعه؟
کی به کی میگه کافر؟
کی به کی میگه درستکار؟
کی به کی میگه قاتل؟
و ...
پس اگر دنبال حقیقت هستید که بیاد از حرف های ما ایراد بگیرید و ما اگر در توان مان باشد پاسخگو خواهیم بود و در غیز این صورت حرف شما را خواهیم پذیرفت. اگر هم به نتیجه نرسیم حداقل از همدیگر یه چیزی یاد گرفته ایم.
 

k.m.r.c

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر منظورتون از بازی قرارداده، که همه چیز بازی با کلمات میشه از کلمه روشنفکر گرفته تا دین و علم و اسلام و سوسیالیسم و لیبرالیسم و ....
ولی همه چیز توی این بازی با کلماته که معنا پیدا می کنه. اگر شما در بازی مشکل دارید باید کلا صحبت کردن و نوشتن را کنار بگذارید.
تمامی کلمات معانی راستین دارند مثله اینکه برای هرکدوم یه تعریف داره مثله نظریه های علمی که همه ی اونا به وجود یک شی اعتقاد دارند اما توی به وجود اومدن و یا سایر چیزهاش نظریه های مختلفی وجود داره
مکاتبی که شما نام بردین همه وجود دارند اما باید در نظر بگیریم همون کلمه ی دموکراسی به معنای مردم سالاری ماست اما جنبه های غیر دینی و دینیش رو میبینیم که در تمامی کشورها مختلفه بخاطر همین میگم این لغات ابزاره..
الانم شخصی نخواست بحث نکنه ، همه تعریف هاشونو ارائه دادند و در نهایت هم نظر کلیشونو در مورد ماهیت روشن فکری گفتند ، این جور الفاظ به اصطلاح مدرن دوپهلو و یا شاید هم بیشتر از دو پهلو هستند...
 

هستی فرهادی

عضو جدید
تمامی کلمات معانی راستین دارند مثله اینکه برای هرکدوم یه تعریف داره مثله نظریه های علمی که همه ی اونا به وجود یک شی اعتقاد دارند اما توی به وجود اومدن و یا سایر چیزهاش نظریه های مختلفی وجود داره
مکاتبی که شما نام بردین همه وجود دارند اما باید در نظر بگیریم همون کلمه ی دموکراسی به معنای مردم سالاری ماست اما جنبه های غیر دینی و دینیش رو میبینیم که در تمامی کشورها مختلفه بخاطر همین میگم این لغات ابزاره..
الانم شخصی نخواست بحث نکنه ، همه تعریف هاشونو ارائه دادند و در نهایت هم نظر کلیشونو در مورد ماهیت روشن فکری گفتند ، این جور الفاظ به اصطلاح مدرن دوپهلو و یا شاید هم بیشتر از دو پهلو هستند...


دقيقا همينطوريه... يه سري از آدمهايي که معلوم نيست از کجا اومدن و الان کجا هستن اومدن يک طيف راه انداختن و به خودشون گفتن روشنفکر(دقيقا خودشون به خودشون گفتن روشنفکر) ويه دايره دور خودشون کشيدن و گفتن هر کي بيرون اين دايره هست روشنفکر نيست و بعضا متحجره و از اين الفاظ...
حالا شما که اين بحث رو راه انداختين اول بگين منظورتون از روشنفکر چيه و شما کدوم روشنفکر ها رو ميگين؟؟
 

karo7

اخراجی موقت
تمامی کلمات معانی راستین دارند مثله اینکه برای هرکدوم یه تعریف داره مثله نظریه های علمی که همه ی اونا به وجود یک شی اعتقاد دارند اما توی به وجود اومدن و یا سایر چیزهاش نظریه های مختلفی وجود داره
مکاتبی که شما نام بردین همه وجود دارند اما باید در نظر بگیریم همون کلمه ی دموکراسی به معنای مردم سالاری ماست اما جنبه های غیر دینی و دینیش رو میبینیم که در تمامی کشورها مختلفه بخاطر همین میگم این لغات ابزاره..
الانم شخصی نخواست بحث نکنه ، همه تعریف هاشونو ارائه دادند و در نهایت هم نظر کلیشونو در مورد ماهیت روشن فکری گفتند ، این جور الفاظ به اصطلاح مدرن دوپهلو و یا شاید هم بیشتر از دو پهلو هستند...

دوست عزیز
در اسلام بیش از 134 مذهب مختلف وجود دارد، پس اگر بعضی واژهها به گمان شما دوپهلو و غیر قابل استفاده هستند، اسلام به جای دو پهلو 134 پهلو دارد بنابراین همان ابزاره!!!!
پس نمی توان گفت چون یک واژه چندین جور مختلف تعریف شده است، غیرقابل استفاده است، چون در این صورت کل واژه ها غیر قابل استفاده خواهد شد.
 

karo7

اخراجی موقت
دقيقا همينطوريه... يه سري از آدمهايي که معلوم نيست از کجا اومدن و الان کجا هستن اومدن يک طيف راه انداختن و به خودشون گفتن روشنفکر(دقيقا خودشون به خودشون گفتن روشنفکر) ويه دايره دور خودشون کشيدن و گفتن هر کي بيرون اين دايره هست روشنفکر نيست و بعضا متحجره و از اين الفاظ...
حالا شما که اين بحث رو راه انداختين اول بگين منظورتون از روشنفکر چيه و شما کدوم روشنفکر ها رو ميگين؟؟

هستی بابا
اون تعریف که شما از روشنفکر در نظر دارید، یک تعریف کاملا اشتباه و کاملا قابل نقد است و کاملا با حرف شما موافقم، که هر کسی پا میشه و خود را روشن فکر می نامد، اما این مفهوم از روشن فکر در هیچ کتاب و یا مقاله ای ارائه نشده و نمی توان به آن به عنوان تعریف روشنفکر استناد کرد، بلکه تنها یک تعریف کوچه بازاری از واژه است.
یکی از روشنفکران یزرگ عراقی می گوید شرمم میاد که به من روشنفکر می گویند چراکه هرکس در خاورمیانه حرف می زند خود را روشن فکر می نامد بدون آنکه معنای واژه را فهمیده باشد و به قوائد آن عمل کند.
از نظر من تعداد روشنفکران ایران در طول تاریخ به 100 نفر هم نمی رسد، و در خاورمیانه نیز بیش از هزار روشن فکر نمی توان پیدا کرد.
آن کسانی هم که دایره ای را می کشند و خارج از آن دایره را متحجر می دانند خود متحجرانی بزرگ هستند.
 

fatem

عضو جدید
میدونین در تمام دوران ها همیشه این مسئله وجود داشته همان طور که نمی توان برای خوشبختی تعریف جامعی داشت برای این مسئله هم همین طوره
همیشه نسل جدید خودشان را نسبت به نسل قدیم خودشان را روشنفکر می دانند
 

هستی فرهادی

عضو جدید
هستی بابا
اون تعریف که شما از روشنفکر در نظر دارید، یک تعریف کاملا اشتباه و کاملا قابل نقد است و کاملا با حرف شما موافقم، که هر کسی پا میشه و خود را روشن فکر می نامد، اما این مفهوم از روشن فکر در هیچ کتاب و یا مقاله ای ارائه نشده و نمی توان به آن به عنوان تعریف روشنفکر استناد کرد، بلکه تنها یک تعریف کوچه بازاری از واژه است.
یکی از روشنفکران یزرگ عراقی می گوید شرمم میاد که به من روشنفکر می گویند چراکه هرکس در خاورمیانه حرف می زند خود را روشن فکر می نامد بدون آنکه معنای واژه را فهمیده باشد و به قوائد آن عمل کند.
از نظر من تعداد روشنفکران ایران در طول تاریخ به 100 نفر هم نمی رسد، و در خاورمیانه نیز بیش از هزار روشن فکر نمی توان پیدا کرد.
آن کسانی هم که دایره ای را می کشند و خارج از آن دایره را متحجر می دانند خود متحجرانی بزرگ هستند.

خوب ببينيد کارو جان شما اومديد اون اول يک کسي رو به عنوان روشنفکر مطرح کرديد که نمي دونم واقعا چي راجع به اش بگم...
خوب شما سروش رو روشنفکر مي دونيد که من اصلا قبولش ندارم و اونو يک تقليدکار ميدونم که از روي دست فلاسفه معاصر و قديمي يه چيزهايي کپي کرده و اسم خودشو گذاشته روشنفکر و بعد هم ميرن بهش جايزه مي دن توي فلان جا...
ولي من شريعتي و مطهري رو قبول دارم...
خوب معلومه که دنيامون با هم فرق داره چون تعاريف روشنفکري از دهان اين آدمها فرق داره و اين اصلا نمي تونه باعث اين بشه که شما به من بگي تعريفت اشتباهه و من بگم نه تعريف شما اشتباهه (که من همچين حرفي رو نزدم وشما گفتي...)
خوب ببينيد باز هم ميگم روشنفکري بازي با کلماتيه که سياست تعيين ميکنه واين سياست هر زماني متغيره.يه زماني سروش براي خودش کسي بود ولي الان چي؟؟ اوني که مياد ميگه اين آدم روشنفکره اون مي خواد از اين آدم به اهداف سياسي خودش برسه و اين خيلي واضحه...
 

karo7

اخراجی موقت
خوب ببينيد کارو جان شما اومديد اون اول يک کسي رو به عنوان روشنفکر مطرح کرديد که نمي دونم واقعا چي راجع به اش بگم...
خوب شما سروش رو روشنفکر مي دونيد که من اصلا قبولش ندارم و اونو يک تقليدکار ميدونم که از روي دست فلاسفه معاصر و قديمي يه چيزهايي کپي کرده و اسم خودشو گذاشته روشنفکر و بعد هم ميرن بهش جايزه مي دن توي فلان جا...
ولي من شريعتي و مطهري رو قبول دارم...
خوب معلومه که دنيامون با هم فرق داره چون تعاريف روشنفکري از دهان اين آدمها فرق داره و اين اصلا نمي تونه باعث اين بشه که شما به من بگي تعريفت اشتباهه و من بگم نه تعريف شما اشتباهه (که من همچين حرفي رو نزدم وشما گفتي...)
خوب ببينيد باز هم ميگم روشنفکري بازي با کلماتيه که سياست تعيين ميکنه واين سياست هر زماني متغيره.يه زماني سروش براي خودش کسي بود ولي الان چي؟؟ اوني که مياد ميگه اين آدم روشنفکره اون مي خواد از اين آدم به اهداف سياسي خودش برسه و اين خيلي واضحه...

تعریفی که من کرده بودم را من دوباره آوردم البته به این تعریف جمله دوستمون که گفته بودن روشنفکر باید خالی از تعصب باشه رو باید به آن اضافه کرد همچنین آنکه روسنفکر نباید به دنبال قدرت سیاسی باشد.

ز نظر من روشنفکر کسی است که در مورد آنچه پیرامونش است عمیق شده و به تفکر می پردازد، سپس به نقد آن می پردازد. که در این راه ممکن است دچار اشتباه نیز گردد، ولی بهر حال نقد هرچه باشد مفید است. به دلیل مطالعه و تفکر زیاد، روشنفکران معمولا بسیار جلوتر از جامعه بوده ولی به نظر من باید در گفتار فاصله کمتری از جامعه بگیرد تا بتواند موثر گردد.
از جمله مواردی که نشان از فاصله بسیار زیاد زوشنفکران ایرانی با مردم ایران است انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری بود.

خب مطهری که داخل این تعریف قرار نمی گیرید، اما در مورد شریعتی شاید جای مناقشه باشد، چراکه از بعضی جهات می توان او را روشنفکر دانست، (هرچند که به شخصه با ایشان مشکل دارم) اما او کسی نبوذ که بتواند از بسیاری تعصبات خود بگذرد.

اما در مورد دکتر سروش، قبول شما با این شخص مخالف هستید اما برای مخالفت با وی چرا به جان کلمه روشنفکر می افتید. شما بیایید تعریف خودتان را بنویسید مطمئن باشید که از زبان شریعتی هم بنویسید اشتراکات بسیار زیادی با تعریفی که من اینجا آوردم دارد.
همچنین به نظر من کسی که نتواند فیلسوفان دیگر را درک کند نمی تواند روشنفکر باشد، حالا شما آن را تقلیدکاری بدانید.
مگر مطهری و دکتر شریعتی هم به دیگران استناد نمی کنند!!!
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقيقا همينطوريه... يه سري از آدمهايي که معلوم نيست از کجا اومدن و الان کجا هستن اومدن يک طيف راه انداختن و به خودشون گفتن روشنفکر(دقيقا خودشون به خودشون گفتن روشنفکر) ويه دايره دور خودشون کشيدن و گفتن هر کي بيرون اين دايره هست روشنفکر نيست و بعضا متحجره و از اين الفاظ...
حالا شما که اين بحث رو راه انداختين اول بگين منظورتون از روشنفکر چيه و شما کدوم روشنفکر ها رو ميگين؟؟
دوست عزیز
از اینکه تو این تایپیک نظرات خودت رو میگی متشکرم.
دوست عزیز کسی که بخودش روشنفکر نمیگه بلکه دیگران به کسی روشنفکر میگن!
آدمایی که جامعه را از خودشون جدا کرده و خود رو تو دایره ی روشنفکران میبنن فکر نکنم جز روشنفکرها به حساب بیان.
خوب همونطور که دوست خوبمون کارو گفتند هر واژه ی میتونه به دو پهلویی و شاید 100 پهلویی کشیده بشه!
شما مثلا واژه ی تماشاگر،دانشجو،مسلمان،کارمند،کارگر و...
رو درنظر بگیر.
وقتی یه نفر میخواهد درباره ی یه قشر صحبت کنه میاد میگه که هر کی تو مجموعه ی این قوانین باشه تماشاگر،دانشجو،مسلمان،کارمند،کارگر و ... هست در غیر این صورت او تماشاگرنما،دانشجونما،مسلمان نما و.... هست.
حال یه نفر دیگه میاد یه قوانینی دیگه رو میگه.همین طور یه نفر دیگه..
حال اگر شما هم به روشنفکری معتقد هستید از دیدگاه خودتون به این سوالات جواب بدید.
در ضمن روشنفکری میتونه در همه چیز باشه میتونه توی یه حوزه ی خاص باشه!
مثلا در دین،سیاست،اقتصاد و....
حال میتونه یه روشنفکر در چند زمینه پاسخگوی مسائل باشه و در حوزه ی دیگر توانایی نداشته باشه.
اما این جا بیشتر روشنفکری مد نظر است که بیشتر سروکارش با جامعه است و با یه طیف خاص سر و کار نداره!
موفق و پیروز باشید.
یا حق :gol:
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
با ادب و احترام!

پيش از هرچيز بايد بگويم، به گمان من روشن‌فکري از جمله واژه‌هايي است که هنوز تعريف درست و دقيقي از آن ارائه نشده است. پس آن‌چه در اين‌جا نيز ارائه مي‌شود تبيين روشن‌فکري است نه تعريف آن.

برداشت من از روشن‌فکري:
در ايران واژه‌اي است نوپا از مشروطه به بعد... و در مغرب‌زمين با روي‌کار آمدن رفورماسيون، اصلاحات ديني به واسطه‌ي ظهور پروتستانتيسم...
پروتستان‌ها نسبت به وضعيت موجود و نظام سنتي کاتوليک "معترض" بودند... بنابراين "اصلاحات" نظام سنتي را با توسل به "عقلانيت" و "انسان‌گرايي" آغاز کردند.
در گذر زمان، گروهي از ايشان در عقلانيت و انسان‌‌محوري توقف کرده،‌ به نوعي لائيک شدند، عقلانيت مفرط (راسيوناليسم، عقل در برابر وحي) و اومانيسم (انسان‌محوري در برابر خدامحوري) را ملاک سنجش و قانون‌گذاري قرار دادند... عده‌اي نيز بي‌آنکه ترک مذهب کنند روشن‌فکر ديني باقي ماندند و نسلي از ايشان با تطبيق دين با شرايط و مقتضيات زمان، عقل‌گرايي و انسان‌گرايي را در کنار دين‌داري قابل جمع دانستند. اين گروه، مؤلفه‌هاي مدرنيسم را به نوعي ترجمه مي‌کردند که تا حد امکان به نفي دين منتهي نشود... مثلا سکولاريزم را به استقلال نهاد دين با دولت، تمايز فقه با قانون... يا اومانيسم را به انسان‌گرايي نه انسان‌محوري و... تعبير کردند.

به گمان من، سرسلسله‌ي روشن‌فکر مسلمان، به سيدجمال‌الدين اسدآبادي برمي‌گردد تا به نسل معاصرش بخصوص شريعتي مي‌رسد که پروتستانتيسم اسلامي را رسماً تأسيس و بنا کرده است. شريعتي با توجه مفهوم پروتستان، روشن‌فکري را به "اعتراض" ترجمه مي‌کند، بنابراين به نوعي افکار و ايده‌هاي‌اش ايدئولوژيک و انقلابي است... اما امثال سروش روشن‌فکري را به "اصلاحات" ترجمه کرده، آن را در اعتراض خلاصه نمي‌کنند. بلکه تأسيس و کشف راه‌هاي گريز و نو را نيز نسخه مي‌پيچند. از آن‌ گذشته، با ايدئولوژيک و روش‌هاي انقلابي نيز موافقتي ندارند، بنابراين در عين روشنفکري، تمايز بنياديني در روش با شريعتي پيدا مي‌کنند.
روشن‌فکر لائيک نيز به ميرزا ملکم خان برمي‌گردد و نسلي که از او تا امروز باقي مانده است.

(بداهه‌نويسي بنده را ببخشاييد... به گمانم چون تعريفي در کار نبود، براي تبيين چندان نياز به وسواس نبود.)
 
آخرین ویرایش:

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز کافر
خوشمان آمد
تعریف به جایی بود.
ولی دوست من در تایپیک اول گفتم که واژه ی روشنفکر در دوره ی معاصر رایج شد ولی
با نگاهی به تاریخ درخواهیم یافت که روشنفکری حرکتی نبوده که از دوره ایی خاص آغاز شده بلکه در هر زمان و هر مکانی انسان هایی دست به تحریر یک رشته افکار زدند که باعث تحولی در فکر و اندیشه ی مردم شد ولی بعضی از آنان فکرشان و اندیشان بین مردم آنچنان فراگیر نشد و از یک دایره ی خاص فراتر نرفت.
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

karo7

اخراجی موقت
با ادب و احترام!

پيش از هرچيز بايد بگويم، به گمان من روشن‌فکري از جمله واژه‌هايي است که هنوز تعريف درست و دقيقي از آن ارائه نشده است. پس آن‌چه در اين‌جا نيز ارائه مي‌شود تبيين روشن‌فکري است نه تعريف آن.

برداشت من از روشن‌فکري:
در ايران واژه‌اي است نوپا از مشروطه به بعد... و در مغرب‌زمين با روي‌کار آمدن رفورماسيون، اصلاحات ديني به واسطه‌ي ظهور پروتستانتيسم...
پروتستان‌ها نسبت به وضعيت موجود و نظام سنتي کاتوليک "معترض" بودند... بنابراين "اصلاحات" نظام سنتي را با توسل به "عقلانيت" و "انسان‌گرايي" آغاز کردند.
در گذر زمان، گروهي از ايشان در عقلانيت و انسان‌‌محوري توقف کرده،‌ به نوعي لائيک شدند، عقلانيت مفرط (راسيوناليسم، عقل در برابر وحي) و اومانيسم (انسان‌محوري در برابر خدامحوري) را ملاک سنجش و قانون‌گذاري قرار دادند... عده‌اي نيز بي‌آنکه ترک مذهب کنند روشن‌فکر ديني باقي ماندند و نسلي از ايشان با تطبيق دين با شرايط و مقتضيات زمان، عقل‌گرايي و انسان‌گرايي را در کنار دين‌داري قابل جمع دانستند. اين گروه، مؤلفه‌هاي مدرنيسم را به نوعي ترجمه مي‌کردند که تا حد امکان به نفي دين منتهي نشود... مثلا سکولاريزم را به استقلال نهاد دين با دولت، تمايز فقه با قانون... يا اومانيسم را به انسان‌گرايي نه انسان‌محوري و... تعبير کردند.

به گمان من، سرسلسله‌ي روشن‌فکر مسلمان، به سيدجمال‌الدين اسدآبادي برمي‌گردد تا به نسل معاصرش بخصوص شريعتي مي‌رسد که پروتستانتيسم اسلامي را رسماً تأسيس و بنا کرده است. شريعتي با توجه مفهوم پروتستان، روشن‌فکري را به "اعتراض" ترجمه مي‌کند، بنابراين به نوعي افکار و ايده‌هاي‌اش ايدئولوژيک و انقلابي است... اما امثال سروش روشن‌فکري را به "اصلاحات" ترجمه کرده، آن را در اعتراض خلاصه نمي‌کنند. بلکه تأسيس و کشف راه‌هاي گريز و نو را نيز نسخه مي‌پيچند. از آن‌ گذشته، با ايدئولوژيک و روش‌هاي انقلابي نيز موافقتي ندارند، بنابراين در عين روشنفکري، تمايز بنياديني در روش با شريعتي پيدا مي‌کنند.
روشن‌فکر لائيک نيز به ميرزا ملکم خان برمي‌گردد و نسلي که از او تا امروز باقي مانده است.

(بداهه‌نويسي بنده را ببخشاييد... به گمانم چون تعريفي در کار نبود، براي تبيين چندان نياز به وسواس نبود.)

خب کافر جان
من فکر می کنم برای هیچ واژه ای تعریف درست و دقیق قابل بیان نیست.
مثلا آب:
مایه حیات،
ترکیبی از هیدروژن و اکسیژن،
آن چیزی که در رودخانه ها جریان دارد
و ....
شما می توانید بگید کدامیک از این تعاریف دقیق و درست است!!؟
ولی در مورد هر مسئله و واژه ای عده ای نظرات و تئوری های خود را می دهند، که می تواند از نظر افراد دیگر هم کاملا درست، درست، اشتباه، کاملا اشتباه باشد. که ما می توانیم با توجه به تفکر خود، کدامیک در حال حاضر بیشتر درست به نظر می رسد را انتخاب کنیم، هرچند این انتخاب راه را بر اصلاح آن نمی بندد.
بنابراین در طول تاریخ بعد از تعریف واژه ها و مفاهیم عده ای در صدد اصلاح بر می آیند تا آن را کاملتر و درستتر و دقیقتر کنند. مانند لیبرالیسم که ما می توانیم آن را به چهار دوره مختلف تقسیم کنیم. پس این تعریفی که ما می پذیریم می تواند بسیار مهم و ابتدای بحث باشد.
اما اگر ما از مفاهیم بگریزیم چراکه بگوییم معنای دقیقی برای آن وجود ندارد، در حقیقت همان راه اصلاح و یا در حقیقت راه پیشرفت را بسته ایم. و اگر در واقع هیچکدام از تعریف واژه ها را قبول نداریم پس باید خود تعریف دیگری برای آن داشته باشیم تا تفکر ما هم در معرض نقد قرار گیرد و درستی و نادرستی آن روشن گردد.
ممنون:gol:
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
دوست عزیز کافر
خوشمان آمد
تعریف به جایی بود.
ولی دوست من در تایپیک اول گفتم که واژه ی روشنفکر در دوره ی معاصر رایج شد ولی
با نگاهی به تاریخ درخواهیم یافت که روشنفکری حرکتی نبوده که از دوره ایی خاص آغاز شده بلکه در هر زمان و هر مکانی انسان هایی دست به تحریر یک رشته افکار زدند که باعث تحولی در فکر و اندیشه ی مردم شد ولی بعضی از آنان فکرشان و اندیشان بین مردم آنچنان فراگیر نشد و از یک دایره ی خاص فراتر نرفت.
موفق و پیروز باشید
یا حق
متاسفانه با تعميم واژه‌هاي مدرن به دوره‌هاي پيش از عصر مدرن چندان ميانه‌اي ندارم... از جمله واژه روشنفکري به خصوص وقتي در پرانتز "منور العقل" را قرار مي‌دهيد، همين تحول جديد و نوپديد به ذهن متبادر مي‌شود...
استاد ملکيان يکي از مؤلفه‌هاي روشنفکري را وابستگي به انديشه‌هاي اومانيستي مي‌داند... اين مولفه به همراه مولفه‌هاي ديگر که مربوط به دروان معاصر است، هرگونه تعميم را به دوران پيش‌تر مجاز نمي‌شمرد...
خب کافر جان
من فکر می کنم برای هیچ واژه ای تعریف درست و دقیق قابل بیان نیست.
مثلا آب:
مایه حیات،
ترکیبی از هیدروژن و اکسیژن،
آن چیزی که در رودخانه ها جریان دارد
و ....
شما می توانید بگید کدامیک از این تعاریف دقیق و درست است!!؟
ولی در مورد هر مسئله و واژه ای عده ای نظرات و تئوری های خود را می دهند، که می تواند از نظر افراد دیگر هم کاملا درست، درست، اشتباه، کاملا اشتباه باشد. که ما می توانیم با توجه به تفکر خود، کدامیک در حال حاضر بیشتر درست به نظر می رسد را انتخاب کنیم، هرچند این انتخاب راه را بر اصلاح آن نمی بندد.
بنابراین در طول تاریخ بعد از تعریف واژه ها و مفاهیم عده ای در صدد اصلاح بر می آیند تا آن را کاملتر و درستتر و دقیقتر کنند. مانند لیبرالیسم که ما می توانیم آن را به چهار دوره مختلف تقسیم کنیم. پس این تعریفی که ما می پذیریم می تواند بسیار مهم و ابتدای بحث باشد.
اما اگر ما از مفاهیم بگریزیم چراکه بگوییم معنای دقیقی برای آن وجود ندارد، در حقیقت همان راه اصلاح و یا در حقیقت راه پیشرفت را بسته ایم. و اگر در واقع هیچکدام از تعریف واژه ها را قبول نداریم پس باید خود تعریف دیگری برای آن داشته باشیم تا تفکر ما هم در معرض نقد قرار گیرد و درستی و نادرستی آن روشن گردد.
ممنون:gol:
با سخنت موافقم... به دنبال يکي از تاپيک‌هايم (فرهنگ‌نامه) مي‌گشتم تا هم‌سخني‌ام را نشان بدهم اما هرچه گشتم پيدايش نکردم... ظاهرا حذفم کرده‌ام!
تعريف اشيا و واژه‌ها غير ممکن است... اما خواستم بگويم کمتر واژه‌اي مثل روشنفکري اين‌قدر تعريف‌هاي متضاد و مناقض داشته است... تعريف‌هايي که قابل جمع نيست...
حتا هنوز کساني هستند که مي‌گويند روشنفکر مسلمان نوعي پارادوکس است و اين دو قابل جمع نيستند... اختلاف آرا خيلي زياد است و تبيين‌ها بسيار دور از هم...کافيه به مطالب ارائه شده در همين تاپيک يک نگاه بيندازيد...
 
آخرین ویرایش:

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست خوبم کافر
من هم به همین دلیل دیدگاه های شما را در مورد روشنفکری خواستم!
نگاهی به نظرها بیندازید به اضافه ی نظر خودتون چه نتیجه ای میگیرد!
حال به نظر من درست است این واژه در دوره ی معاصر رایج شده ولی حرکتی که بسیاری از مصلحان و نواندیشان جامعه انجام دادند می توانند زیر این واژه قرار بگیرند!
هر چند واژه ی روشنفکر واژه ای امروزی است!
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید!
البته بدلیل ناکامی روشنفکران ایران در گذشته (معاصر) این واژه در عامه مردم برداشت خوبی ندارد مانند بسیاری از واژه ها!
یک بار سری به تایپیک خودتون (آموزه های ابراهیم) بزنید و نوشته های عاقلانه ابراهیم را بخوانید!
چه نتیجه ای باید گرفت؟
یک حرکت اصلاحی اجتماعی و تبدیل باورهای غلط جامعه به باور های درست زیر کدام واژه باید قرار بگیرد؟(البته از دیدگاه امروزی!)
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

soqrat

عضو جدید
من يکي از لوازم مهم روشنفکري رو در عقلانيتش ميدونم. اين مسئله يه روشنفکر رو با يه آدم غيرروشنفکر و سنتي جدا ميکنه.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
R تعریف زمان از دیدگاه شما؟ بحث و گفتگوی فلسفی 3

Similar threads

بالا