در این سبک، رفتار رهبر زهرآلود و مسموم کننده بوده و حاوی خصوصیات و ویزگی های زشت و ناشایستی همچون ترور شخصیت، تخریب، نفاق افکنی، استثمار و بهره کشی، شیادی و سوء استفاده گری و سایر رفتارهای توأم با سوء کارکرد است. محیط و محل کار این رهبران مملو از آزار و اذیت کارکنان، قلدری و گردن کشی، رفتارهای فریبکارانه و اغواگرایانه و انوع تقلب و کلاهبرداری است. تحمیل بار کاری اضافی و غیرمنصفانه، کاشت بذر نفاق و پرورش روحیه ستیزه جوئی در بین پرسنل، ارائه آمار و ارقام و اطلاعات نادرست، جعل واقعیت ها و ترویج رفتارهای تهاجمی، پرخاشگرانه و سلطه جویانه در بین کارکنان از نمونه های بدرفتاری بارز دیگر در این سبک بحساب می آید.
رهبری زهرآگین در سطح وسیع و گسترده و بصورت عمدی و نفاق افکنانه قدرت سازمانی را در خدمت منافع شخصی خود قرار می دهد. این رهبر نوع خاصی از روابط را در سازمان تعریف و پیاده می کند که در سایه آن روابط کاری سالم و سازنده، متزلزل و کارائی و کارکرد گرایی اثربخش در سازمان از بیخ و بن تخریب شده و هر روز افت نموده و به تحلیل می رود (2008 Marturano & Gosling , ). فساد و رشوه خواری، تزویر و ریا، نفاق و دشمنی، خرابکاری های عمدی و کارشکنانه، تحریف و دستکاری آمار و ارقام واقعی، بهمراه سایر اعمال غیراخلاقی، غیرقانونی و مجرمانه، بخش اصلی موجودی ها و دارائی های سمی و زهرآلود این رهبران را تشکیل می دهد. مفهوم و یا بعبارت بهتر سازه ی رهبری زهرآگین در تحقیقات بعضی از صاحب نظران (18 : Blumen , ) با دقت و موشکافی بیشتری تشریح گردیده است، بطوریکه آنان استدلال می کنند، این رهبران با رفتارهای مخرب و خصوصیات شخصی غیرکارکردی خود آسیب ها و صدمات طویل المدت و جبران ناپذیری را به افراد، گروه ها، سازمان ها و حتی جوامع و ملت هایی که هدایت و سرپرستی آنان را بر عهده دارند، وارد می کنند. چنین رفتارهای مسموم و زهرآگینی بعنوان یک بعد تاریک در امر رهبری چیزی نیست که قابل کتمان و اغماض باشد و تاریخ جوامع و سازمان ها همیشه شاهد و روایتگر چنین رفتارهای ویرانگری از سوی تعدادی از رهبران بودده و هست ( : Furnhum & Taylor , 2004 ; Kellerman, Blumen ,2005a Babiak & Hare ,2006 ; Frost ,2003 ). در این راستا اندیشمندان دیگری نیز با نشان دادن نیمرخ بلند بالایی از رفتارهای رهبری زهرآگین در داخل شرکت هایی مثل اینرون و ورلد اثبات کردند که خشکاندن ریشه چنین رفتارهایی برای رهبری سازمان ها یک ضرورت حیاتی است و باید ابعاد مختلف این نوع رفتارها را در سازمان ها به کارکنان و مدیران شناساند و آموزش داد و آخرالامر آنها را در معرض آزمون قرار داد.
رهبری زهرآگین در سطح وسیع و گسترده و بصورت عمدی و نفاق افکنانه قدرت سازمانی را در خدمت منافع شخصی خود قرار می دهد. این رهبر نوع خاصی از روابط را در سازمان تعریف و پیاده می کند که در سایه آن روابط کاری سالم و سازنده، متزلزل و کارائی و کارکرد گرایی اثربخش در سازمان از بیخ و بن تخریب شده و هر روز افت نموده و به تحلیل می رود (2008 Marturano & Gosling , ). فساد و رشوه خواری، تزویر و ریا، نفاق و دشمنی، خرابکاری های عمدی و کارشکنانه، تحریف و دستکاری آمار و ارقام واقعی، بهمراه سایر اعمال غیراخلاقی، غیرقانونی و مجرمانه، بخش اصلی موجودی ها و دارائی های سمی و زهرآلود این رهبران را تشکیل می دهد. مفهوم و یا بعبارت بهتر سازه ی رهبری زهرآگین در تحقیقات بعضی از صاحب نظران (18 : Blumen , ) با دقت و موشکافی بیشتری تشریح گردیده است، بطوریکه آنان استدلال می کنند، این رهبران با رفتارهای مخرب و خصوصیات شخصی غیرکارکردی خود آسیب ها و صدمات طویل المدت و جبران ناپذیری را به افراد، گروه ها، سازمان ها و حتی جوامع و ملت هایی که هدایت و سرپرستی آنان را بر عهده دارند، وارد می کنند. چنین رفتارهای مسموم و زهرآگینی بعنوان یک بعد تاریک در امر رهبری چیزی نیست که قابل کتمان و اغماض باشد و تاریخ جوامع و سازمان ها همیشه شاهد و روایتگر چنین رفتارهای ویرانگری از سوی تعدادی از رهبران بودده و هست ( : Furnhum & Taylor , 2004 ; Kellerman, Blumen ,2005a Babiak & Hare ,2006 ; Frost ,2003 ). در این راستا اندیشمندان دیگری نیز با نشان دادن نیمرخ بلند بالایی از رفتارهای رهبری زهرآگین در داخل شرکت هایی مثل اینرون و ورلد اثبات کردند که خشکاندن ریشه چنین رفتارهایی برای رهبری سازمان ها یک ضرورت حیاتی است و باید ابعاد مختلف این نوع رفتارها را در سازمان ها به کارکنان و مدیران شناساند و آموزش داد و آخرالامر آنها را در معرض آزمون قرار داد.