رنگ در معماری

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
نقش رنگ ها در ایجاد آرامش در اتاق خواب

نقش رنگ ها در ایجاد آرامش در اتاق خواب

اگر به دنبال اتاق خوابی با فضای گرم سنتی و اندكی تجملی هستید، استفاده از رنگهای به كار رفته در صنایع دستی شرقی راه حلی مناسب برای دستیابی به چنین فضایی است.

رنگهای گرمی چون طلایی، نارنجی ها، قرمزهای پرمایه و آجری های به كار رفته در طرحهای سنتی شرقی عاملی مهم در ایجاد نمایی باشكوه و گرم در یك دكوراسیون هستند. علاوه بر به كارگیری این رنگها در فضای اتاق استفاده از پارچه های ابریشمی و كتان طرحدار، تابلوها و مجسمههای زینتی شرقی، پارچههای سوزندوزی و قلمكار غنا جذابیت این دكوراسیون را دوچندان می كند. برای نیل به موفقیت در تركیب سطوح طرحدار گوناگون در چنین دكوراسیونی لازم است سطوحی ساده و روشن به منظور استراحت چشم در فضای اتاق در نظر گرفته شوند كه رنگ ساده و روشن روی دیوارهای اتاق می تواند این نقش را به خوبی ایفا كند.





همچنین آویزهای پارچهای در قسمت بالا و پشت تخت فضایی رمانتیك و خاص به اتاق می بخشد و می تواند تختخواب را بیش از پیش به كانون توجه در اتاق تبدیل كند. در مقابل دكوراسیون های سنتی دكوراسیونهای تك رنگ قرار گرفته اند كه با به كارگیری تنالیته های مختلف یك رنگ فضایی آرام و یكنواخت را پدید می آورند. رنگهای روشن نمای آفتابی و پرنشاط و در همان حال ساده و آرامش بخش را در برابر دیدگان بیننده قرار می دهند.

تركیب رنگهای زرد و سبز از آنجا كه سبز یكی از رنگهای مشتق شده از زرد است، در فضای اتاق خواب بسیار موفق و مناسب خواهد بود. اما باید به خاطر داشته باشیم كه غالب شدن رنگ سبز بر زرد در یك اتاق نشیمن بر جذابیت و زندگی در آن می افزاید، اما در یك اتاق خواب اختصاصی قسمت اعظم فضا به رنگ زرد سادگی و آرامشی كه لازمه یك اتاق خواب است به آن می بخشد؛ حال آن كه غالب شدن رنگ سبز در اتاق خواب بیش از میزان لازم به فضا شور و انرژی میبخشد.
انتخاب رنگ در اتاق كودكان خود از قواعدی جداگانه برخوردار است. اتاق خواب نوزادان را بهتر است با رنگهای ملایم و پاستلی آرایش كنیم. اتاق خواب كودكان خردسال و نوجوانان را نیز میتوانیم با رنگهای شاد و پرانرژیتر زینت دهیم.





استفاده از تركیب رنگهای هارمونیك كه در چرخه رنگ در كنار یكدیگر قرار گرفته اند نیز در دكوراسیون یك اتاق خواب می تواند بسیار موفقیت آمیز باشد. به عنوان مثال استفاده از تنالیته های مختلف رنگ بنفش و سبز در كنار یك رنگ روشن متضاد مانند كرم فضایی زیبا می آفریند. آنچه باید در طراحی رنگی دكوراسیون یك اتاق خواب همواره در نظر داشته باشیم این است كه نه تنها انتخاب مجموعه های از رنگها بلكه میزان به كارگیری آنها و سطوحی كه اشغال می كنند در مقایسه با هم نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.
همچنین ایجاد رابطه میان سطوح رنگی گوناگون با استفاده از جزئیاتی چون یك قاب عكس، حاشیه های كاغذ دیواری نصب شده به دیوار، تكرار طرح خاصی بر روی ملحفه و روبالشی ها و یا حتی قرار دادن یك جفت آباژور یا گلدان بر روی پاتختی ها یا میز آرایش میتواند به دكوراسیون یك اتاق انسجام و هماهنگی بیشتری ببخشد.



منبع : سایت مرجع معماری
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
نشانه شناسی رنگ فیروزه ای در معماری

نشانه شناسی رنگ فیروزه ای در معماری

رنگ را می توان به مثابه جدال نور برای دیده شدن تعریف کرد. این ویژگی سبب شده تا رنگ ها همواره از نقش نشانه ای در ادیان، آداب و رسوم، هنر و ادبیات برخوردار باشند. رنگ همه جا حضور دارد و انبوهی از اطلاعات را انتقال می دهد.

سینگ (2006 ،Sing) می نویسد در حدود 60 تا 90 درصد شناخت انسان از اشخاص و اشیا به تشخیص رنگ وابسته است. رنگ با جنبه های مختلفی از زندگی انسان مرتبط است؛ برای نمونه، از دوران باستان پزشکان معتقد به وجود رابطه ای بین رنگ و سلامتی بودند و به تأثیرات درمانی رنگ ها توجه می کردند. مطالعات جدید در زمینه روان شناسی بیولوژیک و تأثیر رنگ ها، یافته های تازه ای در بر داشته که برخی باورهای قدیمی را به چالش کشیده است. کیدو(2000، Kido) با انجام آزمایشی در مورد تأثیر رنگ ها بر عملکرد اعصاب، دریافته است که طیف های رنگ آبی موجب تحریک اعصاب سمپاتیک و بالارفتن ضربان قلب، فشار خون و افزایش سرعت تنفس می شود؛ چیزی که در باور سنتی متفاوت بود و تصور می شد آبی موجب آرامش و قرمز موجب هیجان است. رنگ با فرهنگ و دین آمیخته است. ویگرسما و فان درالست (Wiegersma and Van der Elst، 1988 ) در یک مطالعه بین فرهنگی دریافتند که آبی پرطرف دارترین رنگ در میان فرهنگ هاست.

ادراک رنگ تحت تأثیر جنسیت قرار دارد. زن ها و مردها نه تنها از گرمی و سردی رنگ تأثیر می پذیرند بلکه فام، درجه و تضاد نیز بر دریافت آن ها از رنگ تأثیرگذار است (خو Khouw، 2002).

بنابراین پدیده رنگ از این قابلیت برخوردار است که در یک نهاد اجتماعی و فرهنگی در طول تاریخ عهده دار نقش یا نقش های نشانه ای گردد. یکی از قدیمی ترین نظام های نشانه ای رنگ در متن های مربوط به نجوم معرفی شده است که در آن هر رنگ با یک پیکر نجومی خاص و یکی از روزهای هفته در پیوند است. به این ترتیب، برخی رنگ ها خوش یمن تلقی شده یا در مناسبت های خاص مورد استفاده قرار گرفته اند.

فیروزه ای، رنگی با ارزش های مثبت نشانه شناختی نزد ایرانیان

وایلر(2007، Wyler) یک طبقه بندی سه گانه از رنگ واژه ها در زبان ها ارائه می دهد که عبارت است از: رنگ واژه های اصلی(cardinal color names)، رنگ واژه های تبدیلی (converted color names) و رنگ واژه های تغییریافته (modified color names) که هر کدام زیرطبقه هایی دارد. رنگ واژه های تبدیلی می توانند از نام سنگ ها مشتق شوند. بنا بر آن چه گفته شد، فیروزه ای یک رنگ واژه تبدیلی است؛ ظاهراً این نوع نامگذاری برای رنگ ها در اکثر فرهنگ ها و زبان ها رواج دارد. سنگ فیروزه به خاطر رنگ و ویژگی هایی که در باور عامه به آن نسبت داده می شد، مانند خوش یمن بودن و حائل شدن در برابر نظر بد، سنگی محبوب قلمداد شده است. شیمِل (1992) می نویسد برخی اقسام آن مانند فیروزه ابواسحاقی و فیروزه سلیمانی که از نیشابور به دست می آید ارزشمند است. استفاده از فیروزه در زینت آلات و جلد کتاب های باارزش رواج داشته و حتی در ظرف ها و اثاثیه برخی حکمرانان و اشراف به کار می رفته است. این گونه بود که فیروزه ای به عنوان رنگی با ارزش های مثبت نشانه شناختی نزد ایرانیان شناخته شد و رواج پیدا کرد و ایرانیان به رویت این رنگ در محیط عادت کردند. رنگ فیروزه ای در ظروف سفالین نیز یکی دیگر از کاربردهای این رنگ را در تولیدات و مصنوعات ایرانی می نمایاند. چنان که می دانیم، یکی از جنبه های بازنمود فرهنگ در تولیدات و مصنوعات روی می نمایاند. البته این نکته که ایرانیان از چه زمان رنگ فیروزه ای را در ظروف سفالی به کار گرفتند پژوهشی قابل توجه است. ویلکینسون(Wilkinson) به هنر رنگ آمیزی دیوارهای گچی و چوبی در ایران اشاره می کند و رنگ های غالب را زرد، سرخ و آبی لاجوردی معرفی می کند. البته این که هر کدام از این رنگ ها در کجا به کار گرفته می شده محل صحبت است. آبی لاجوردی غالباً برای پس زمینه ها به کار گرفته می شده است. در سده های 13 تا 19 میلادی در ایران، رنگ های فیروزه ای و آبی روشن برای رنگ آمیزی گنبد و فضای ورودی به منظور القای استعاره آسمان به کار می رفته است (شیمل، 1992).

ادراک رنگ

ادراک، مجموعه فرایندهایی است که از طریق آن ها اطلاعات حسی دریافت شده از محرک های محیطی، بازشناسی و ساما ن دهی می شود و معنا می یابد (استِرنبرگ/ Sternberg). شواهد نشان داده که ادراک انسان ها از رنگ ها نسبتاً همانند است و نیز این که رنگی مانند قرمز را بر اساس توافقی ناگفته، در قالب زبان و تجربه ای مشترک می پذیریم و نه بر اساس مقیاسی علمی (هولتزشو/ Holtzschue). نامگذاری رنگ در مرحله پس از ادراک رنگ مورد توجه قرار می گیرد. ادراک رنگ از سوی هر بیننده ای تجربه ای فردی است. افرادی که دارای دید رنگی طبیعی اند، در ادراک رنگ اندکی با هم تفاوت دارند. علاوه بر آن، ادراکات خود در مورد رنگ ها را به طرق مختلف و به طور شخصی تفسیر می کنند. بنابراین، تجربه دیدن و ادراک رنگ رویدادی منحصربه فرد نیز قلمداد می شود (هولتزشو). پلوماخر و هولتس (Plumacher and Holz )

دایره رنگ را انگاره ای شناختی می دانند که از طریق زبان و با ارجاع به روابط ثابت رنگ ها در درون دایره رنگ، امکان نامگذاری طیف وسیعی از رنگ ها با توجه به ویژگی هایشان در این دایره به وجود می آید.

به نظر پلوماخر و هولتس (2007) صحبت درباره رنگ و به ویژه تأثیرات روان شناختی رنگ ها همواره متضمن تجربه ای فردی است. تنها این نیست که افراد محدوده کاربرد رنگ واژه را به طور متفاوت نامگذاری می کنند؛ گاهی اختلاف بر سر نام رنگ مناسب، به علت استفاده از نظام های متفاوت تمایز گذاری بین رنگ ها به وجود می آید. همان نارنجی متمایل به قرمز می تواند قرمز، نارنجی، و نارنجی ای با ته رنگ قرمز نامیده شود. گاهی افراد بر اساس قدرت تأثیرات روان شناختی رنگ ها، در گروه های مختلفی قرار می گیرند. این نتیجه نه تنها در اثر فردی بودن تجربه رنگ پدید می آید، بلکه باید به این نکته توجه کرد که افراد برای مشاهده و توصیف تأثیرات رنگ ها به طور متفاوتی تربیت می شوند. آن چه گفته شد نکته بسیار مهمی است که جنبه شناختی و فرهنگی ادراک و نامگذاری رنگ را به هم پیوند می دهد. به بیان ساده تر، تجربه شخصی شناخت و ادراک رنگ، تحت تأثیر تعلیم ناخودآگاه از رهگذر زبان و عادت های اجتماعی، به تجربه ای فرهنگی تبدیل می شود. انسان ها هر جای دنیا که به دنیا آمده و بالیده باشند، قادر به ادراک رنگ فیروزه ای اند ولی این که آن را در چه طیفی طبقه بندی کنند و چگونه نامگذاری نمایند و چه تداعی هایی را به آن نسبت دهند، مسأله ای فرهنگی است. برلیــن و کی (1969 ٰ،Berlin and Kay) در پژوهشی درباره رنگ واژه ها در 98 زبان، به این نتیجه رسیدند که زبان ها از الگوی مشخص و یکسانی برای نام گذاری یازده رنگ اصلی استفاده می کنند (به نقل از کِی و مافی 1999، Maffi). از پژوهش های بینافرهنگی دیگری که چنین نتایجی را تأیید می کنند، می توان به هارکنِس ( Harkness ، 1976) کالیر (1973، Collier) اوچی‍ــکاوا(Uchikawa) و بـــوینتــون (1987 ،Boynton) اشاره کرد. منتقدان برلین و کی به این نکته اشاره کرده اند که آن دو به چگونگی استفاده از رنگ واژه ها در موقعیت های واقعی گفتار و بافت های متنوع زبانی توجه نکرده اند. همان گونه که وایلر (1992، Wyler) و دوبوآ(Dubois) و گراینوالد (2000،Grinevald) نشان داده اند، روال های نامگذاری رنگ در بافت های زبانی خاص و شاخه های صنعت، بسته به هدف هایی ویژه و سنت های نامگذاری، فرق می کنند. رنگ واژه های اصلی یاد شده، رایج ترین اصطلاح های مورد استفاده در هر زمینه شغلی نیستند. کاربران زبان بین رنگ واژه های اصلی و سایر نام های کوتاه و رایج مانند فیروزه ای، زیتونی، بور و غیره تفاوتی قائل نمی شوند. از این رو، این پ‍ژوهشگران انتخاب یازده رنگ واژه اصلی را دارای اشکال می دانند (وایلر).

رنگ؛ نشانه ای فرهنگی

نظریه پردازی منسجم برای تحلیل رنگ به مثابه یک نشانه فرهنگی، به طور مشخص در دو اثر دیده می شود. یکی مقاله کرِس و لیوون(2002، Kress and Leeuwen) با عنوان «رنگ به مثابه یک ابزار نشانه ای: یادداشتی بر دستور رنگ» که در آن با الهام از نظریه تحلیل مؤلفه ای یاکوبسن و هَله (1956، Jakobsen and Halle) دال های نشانه رنگ به قرار تمایز، اشباع، خلوص، مقوله یا طیف و ارزش را معرفی می کنند و پس از آن، به دستور رنگ بر اساس این مؤلفه ها شکل می دهند. سپس «طرح واره های رنگ» و «هماهنگی رنگ» را در پیوند با مفاهیم فرهنگی مورد بررسی قرار می دهند. مقاله دیگری که می تواند چارچوبی نظری برای تحلیل شناختی و فرهنگی رنگ فراهم آورد به ورونیکا کلِر (2008، Koller) تعلق دارد با عنوان «صورتی: نه فقط یک رنگ، بلکه نشان گذار جنس و جنسیت در ارتباط دیداری».

(Not just a colour»: Pink as a gender and ***uality marker in visual communication)

که الهام بخش ما در تهیه این مقاله بوده است. آن چه کلر به مثابه تداعی های رنگ صورتی در انگلستان معاصر مورد بررسی قرار داده بود، زمینه آن را فراهم ساخت تا به این نکته بیندیشیم که در حوزه ارتباط بصری، آیا رنگ فیروزه ای می تواند فراتر از یک رنگ، به مثابه یک نشان گذار عمل کند؟ کلِر پرسشنامه ای را به منظور سنجش تداعی های رنگ صورتی در انگلستان در اختیار آزمون وران قرار داد.

برخی از تداعی های رنگ صورتی در این بافت از این قرار بود: زنانگی و ویژگی های آن همچون لطافت و ظرافت، کودکی، معصومیت و برخی مفاهیم مانند پوچی و مصنوعی و غیر طبیعی بودن. برخی تداعی های نامشخص تر نیز از این بررسی به دست آمد، مانند استقلال و حتی هوس. مجموعه این واژه های متداعی در حوزه های واژگانی مشخصی قرار گرفت. بسیاری از آزمون وران فراتر از پرسش های پرسشنامه نیز اظهار نظر کرده بودند که اتفاقاً به نظر کلر این نظرات از اهمیت بیشتری برخوردار بود؛ زیرا جنبه هایی از ارزیابی را معرفی می کرد که پژوهشگر در پرسشنامه پیش بینی نکرده بود. به طور مختصر، نتیجه این پژوهش را می توان این گونه بیان کرد که در انگلستان قرن 21، رنگ صورتی به عنوان نشانه زن بودن جلب نظر می کند؛ بنابراین به مثابه یک نشانه هویتی عمل می کند. در خاتمه، کلر(2008) صورتی را به عنوان رنگی پسافمینیستی معرفی می کند. در این مرحله، با الهام از پژوهش ورونیکا کلر (2008)، به تحلیل داده های خود درباره تداعی های رنگ فیروزه ای نزد جامعه فارسی زبان مقیم ایران پرداختیم که نتیجه آن در اینجا آورده شده است.

تداعی های رنگ فیروزه ای نزد ایرانیان

فیروزه ای رنگی است که در برخی مصنوعات و تولیدات هنری سنتی ایرانی و نیز در بخش هایی از بناهایی که معمولاً کارکرد عمومی یافته اند، در کنار بسیاری از کارکردهای عامی که هر رنگی می تواند داشته باشد به چشم می خورد.

کارکردهای نشانه شناختی رنگ فیروزه ای نزد ایرانیان به صورت آگاهانه مورد استفاده قرار نمی گیرد؛ مثلاً از نوعی نیست که به رنگ سیاه در عزا یا سفید در عروسی نسبت داده می شود. باید به این نکته توجه کرد که گاهی نشانه های پنهان - به شیوه ای که از سوی ورف مورد اشاره قرار گرفته است - نقش تأثیرگذارتری نسبت به نشانه های آشکار دارند. تحلیل ها نشان داد که هرچند نامشخص ولی آزمون وران معناهایی را به رنگ فیروزه ای منتسب می دانستند. حوزه معنایی تداعی ها، مفاهیمی چون آرامش، معنویات و احساسات لطیف را فرا می گیرد. هیچ کس رنگ فیروزه ای را رنگی کودکانه معرفی نکرد.

ویژگی های تاریخی بودن، کهن گرایی و سنت مداری که برای فیروزه ای معرفی شد، به همراه لطافت زنانه ای که آزمون وران برای فیروزه ای مورد تأکید قرار دادند، شبکه ای از مفاهیم را می سازد که به لحاظ فرهنگی بسیار نمادین و مؤثر عمل می کند؛ رنگی که نشان از قدمت، سنت و تاریخ دارد و به گواه آزمون وران رنگی شاد و تأثیرگذار نیز هست؛ رنگی که در بناها و ادبیات، ابزار بیان استعاره است، و می تواند میان سنگ (فیروزه) و آب و آسمان در اندیشه ایرانی پیوند برقرار کند.

برگرفته از سایت مرجع معماران
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
نقش و رابطه رنگ و فرم در معماری

نقش و رابطه رنگ و فرم در معماری

غایت و هدف همه مجاهدت های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و ازادی انها از زندان دنیای مادی است.از چنین ارزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشات میگیرد.دنیائی که امروز در ان زندگی میکنیم,به دنیای انسان در سالهای گذشته,شباهتی ندارد.
دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای انها در عملکرد انها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند;بلکه تجسم افکاری هدف دار هستند.
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچون کلمات سخن میگویند:از نهان سبز جنگل ها,از راز ابی اسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح ادمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.
رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه میکند,رنگها ایده اغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل انها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان اشکار میسازد.
همچنین کلمه و اوای ان,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از ان داریم.همانطور که صدا,رنگ جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم ان,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.
رنگ های نارنجی و ابی,رنگ های مکمل هستند و مخلوط این رنگها,رنگ خاکستری بوجود می اورد.وقتی ناظر در این مکان قرار میگیرد,نورهای متفاوتی دریافت خواهد کرد که این نورها متناوبآ با نارنجی و ابی است و دیوارها این رنگها را با زوایای دائمآ متغیر انعکاس میدهد.این تاثیر متقابل احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.
رنگها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه اگاه و چه ناخود اگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار امیز استفاده میکردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی اورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.
سطوح رنگ باید شکل,وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت ان (رنگ)کسب کند نه اینکه با خطوط از پیش معین شده باشد.
همچنین,شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و ابی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.
مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.
مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن ان با زرد روشن هماهنگی دارد.
دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس ارامش و حرکت ارام و اهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات ان دو چندان خواهد بود.
منابع:

۱. ایتن (عناصر رنگ) ترجمه: بهروز ژاله دوست
۲. ایتن (طرح و فرم) ترجمه: فرهاد گشایش
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
رنگ در معماری

مقدمه:
رنگ بازتابی از نور است که به شکل های متفاوتی در می آید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل می شود.انسان از گذشته های دور به استفاده از رنگها علاقه مند بوده است.
گروهی عامل گرایش انسانهای ابتدایی به کاربرد رنگها را در " طبیعت " و رنگهای موجود در آن می دانند ومعتقدند که آنها با الهام از طبیعت و پدیدار شدن شب و روز رنگهایی چون سیاه و قرمز را به عنوان رنگهایی سمبلیک به کار می بردند و از این دو رنگ جهت تزیین گور مردگانشان بهره می گرفتند . نقش رنگها و مفاهیم نمادین آنها در مذاهب و اماکن مقدس متفاوت بوده است " در قدیم دیوارهای پکن را با قرمز و سقف های شهر را با زرد رنگ آمیزی می کردند تا نمادی از ارواح پاک و شریر باشند و در مصر باستان نیز داخل و سقف را با آبی و کف آنها را با سبز رنگ می زدند تا به ترتیب نمادی از بهشت و مرغزارهای نیل باشند.


.
.

رنگ در شکل گیری فضا نقشی موثر و تاثیر گذار دارد. رنگ از لحاظ اقلیمی میتواند بسیار موثر باشد. در گذشته رنگها را متناسب با شرایط اقلیمی و فرهنگی هر منطقه به کار می بردند.
مثلا در مناطق سردسیری کشور از رنگهایی گرم و در مناطق گرمسیری ( کویر ) از رنگهای سرد استفاده می کردند. شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵ درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.
اما متاسفانه درطراحی فضاهای شهرهای امروز کمتر به تناسبات رنگی ، اقلیمی و فرهنگی توجه می گردد و بهره گیری از رنگها در ساماندهی فضاهای شهری از روند متعادلی برخوردار نمی باشد و این امر سبب ظهور شهرهایی با فضاهای نامطلوب ودر نهایت نارضایتی شهروندان از محیط زندگی اجتماعیشان گشته است.

.
.

رنگ در تعریف فضا نیز بسیار موثر است.یکی از راههای تفکیک بخش های مختلف یک فضا در مکانهایی که فضای باز و یک تکه دارند استفاده از رنگهای متفاوت می باشدو خط عمودی که بین دو فضا ایجاد می شود محدوده آن را مشخص می کند. چنانچه ما فضاهای شهری را شامل فضاهای مقدس و نامقدس ، فضاهای عمومی ، فضاهای کارکردی ( فضاهای مسکونی ، کاری ، اوقا فراغت و حمل ونقل عمومی ) و فضاهای جغرافیایی بدانیم یکی از راههایی که می تواند تمایز این فضاها را به خوبی برای شهروندان مشخص و تعریف نماید کاربرد صحیح رنگها می باشد و این امر مستلزم این است که طراح و برنامه ریز شهری به خوبی با فرهنگ ساکنین یک شهر آشنایی داشته باشد و بایدها و نبایدها ، ارزشها ، عقاید و باورهای آنان را بشناسد و بداند چه رنگهایی برای شهروندان دارای معانی نمادین و حاوی بار ارزشی ومعنایی هستند.


.
.
در این صورت است که امکان طراحی فضاهایی خوانا و با قابلیت درک بصری فراهم می گردد(هر رنگ ضمن داشتن معانی خاص ونمادین در هر فرهنگ به طور کلی وجهانی نیز مبین برخی معانی و مفاهیم است مثلا اینکه رنگ آبی را در همه جا رنگ آرامش و سکون می دانند) پس بدین منظور تعامل و کنش متقابل میان معماران و انسان شناسان امری غیر قابل اجتناب می باشد و بر هر دو گروه لازم است که رنگها و ویژگیهای آنها را به خوبی بشناسند و بدین ترتیب در کنار هم وبا مساعدت یکدیگر در جهت ساماندهی فضاهایی با هویت و با معنا گام بردارند.

رنگ و شکل
همچنین,شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و ابی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.
مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.
مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن ان با زرد روشن هماهنگی دارد.
دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس ارامش و حرکت ارام و اهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات ان دو چندان خواهد بود.


.
.
رنگ و بافت
جنس بافت عامل مهمی است که باعث زنده شدن رنگها میشود.در واقع برخی رنگها تنها در صورت قرار گرفتن در جنس و بافت مناسب میتوانند همنشینی زیبایی را ارایه دهند، این موضوع از دو نگاه قابل بررسی است:
1)وقتی نور از بافتهای مختلف بازمی تابد، ما تاثیرات مختلفی را مشاهده می کنیم.شاید این بازتاب درخشان، مات، شفاف یا کدر باشد یا نرمی و زبری بافت آن توجه انسان را به خود جلب کند
2)ما از لحاظ فیزیکی نیز میتوانیم از بافت سطوح لذت ببریم و این زمانی است که بافت و جنس سطح مورد نظر نیز با زیبایی ظاهری آن هماهنگی داشته باشد.
ایجاد تعادل میان بافت های سخت و نرم ، راه ایجاد فضایی مناسب و دلنشین است. اتاق خوابی به رنگ تماما سفید شاید به تاثیر گرمابخش و جذاب تخته های عسلی رنگ کف اتاق احتیاج داشته باشد. اما این رنگ می تواند از تخته های چوبی و روغنی کف، کفپوشی از گیاه آگاو، یک قالیچه پشمی شیک، درخشندگی نخودر رنگ پوشش کف، چوب پنبه یا سنگ تامین شود.معمولا بافت اشیاء به رنگ آنها عمق می دهد و توجه شما را به ابعاد مختلف آنها جلب می کند.
بهتر است در ميان روكش هاي مبلمان داخلی و روکش دیوارها تنوع ايجاد شود مثلاً در كنار انواع پارچه هاي نرم و لطيف ابريشمي ، تافته و چرمي از پارچه هاي ضخيم تر بافت دار يا پارچه هاي كتان طبيعي و حتي پارچه هاي توري شفاف استفاده كنيم، یا در کنار سطح صاف وسیقلی رنگ دیوار از آجرهای زبر وسخت قرمز-قهوه ای بهره ببریم . خوب است خاطر نشان كنيم كه كنار هم قرار دادن سطحي بافت دار و خشن و سطحي صاف و صيقلي موجب ايجاد نوعي تضاد زيبا و جذاب مي شود چرا كه سطح بافت دار و زبر نور را به خود جذب مي كند و سطح براق ، نرم و صاف نور را منعكس مي كند .
با معرفي بافت و رنگهاي مختلف در انواع پارچه ها و سطوح متفاوت مي توانيد فضايي زيبا و غني تر را ايجاد كنيد . براي مثال قرار گرفتن يك پارچه چرمي به رنگ سبز مغز پسته اي در مقابل ديواري با رنگ بژ ظاهر زيباتري نسبت به قرارگيري پارچه اي صاف و بدون بافت از همين رنگ در مقابل اين ديوار ايجاد مي كند .
به علاوه بافت ها ، طرح ها و وجود لوازم غير معمول و متفاوت مي تواند موجب رويايي ، رسمي و حتي خيلي مناسب تر به نظر رسيدن فضاي يك اتاق شود .
به این ترتیب، ترکیب بافتها و رنگها به ایجاد فضایی دلنشین می انجامد.
1331119736_paints.jpg
.
.

رنگ و نور
قدرت نور در تمام شکلهایش، ابزار موثری برای تغییر کیفیت هر رنگ و فضای خاص در طراحی معماری می باشد.اثر اوقات نور چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، اما این عنصر عملا قدرت آن را دارد که تاثیر رنگ را کاملا از بین ببرد یا به بهبود آن کمک کند.وقتی رنگ و بافت را انتخاب می کنید، آنها را در نور طبیعی روز، در زمانهای مختلف بررسی کنید.
این کار را قبل از آنکه در مورد رنگ دقیق مورد استفاده تصمیم بگیرید انجام دهید زیرا برخی رنگها مثل بنفش یاسی یا آجری با کمترین تغییر در نور طبیعی یا مصنوعی، کاملا تغییر می کنند.
نور درخشان روز بهترین نور برای کار کردن است و نور هالوژن نیز بسیار به مشخصات نور طبیعی نزدیک است.حبابهای تنگستن نیز ته رنگی از زرد و نارنجی دارند که بر رنگ آمیزی اتاق ها و دیوارها تاثیر می گذارد.
لامپهای فلورسنت هم رگه ای از نور سرد و تند آبی دارند.
حتی رنگ نور طبیعی نیز در طول روز تغییر می کند.درست بعد از سحر، این نور بیشتر زرد است؛ در حالی که هنگام غروب به رنگ رمز می گراید. تفاوت فصلها و تفاوتهای جغرافیایی نیز نور طبیعی را تحت تاثیر قرار می دهد.
سقف سفید حدود ده تا پانزده درصد از نور را باز می تاباند و از هر رنگ رنگ دیگری بهتر است. بنابر این مهم است که هنگام اضافه کردن به دکوراسیون داخلی سقف ها و کف ها را هم در نظر بگیریم.
به طور معمول در طراحی داخلی، به کف یک رنگ خنثی می زنند تا چشم به سمت آن کشیده نشود.به همین ترتیب، سقف با مایه های کم رنگ نیز به طور بصری، ارتفاع و فضای اتاق را افزایش می دهد و به چشم اجازه می دهد که روی دیوارها، رنگ و سایر عناصر داخلی متمرکز شود.
در این راست تفاوت نیز از اهمیت برخوردار است.همان طور که مناظر مختلف در آفتاب تابستان و آسمان پاییز کاملا متفاوت هستند. فضاهای داخلی نیز با هم تفاوت دارند.بنابر این چشم دارای خصوصیت ذاتی مقایسه است.حتی اگر یک ظرف سیب سرخ هم تحت نور خاصی کمی آبی به نظر برسد، چشم با رنگ دادن دوباره به سایر رنگهای اطراف آن، این تفاوت را جبران می کند، به طوری که به شکل یک طیف جدید و اندکی تغییر یافته درآید و موزون باشد.
قبل از انتخاب رنگ فضا، فکر کنید که چگونه ودر چه زمانی قرار است از آن استفاده شود.یک اتاق نشیمن با نور خوب طبیعی را به راحتی می توان به رنگ سیر درآورد اما در اتاق های شمالی، هر نور طبیعی باید تا حد امکان با انتخاب ته مایه های کم رنگی از کرم یا زرد افزاش یابد.در اتاقی که پنجره کم دارد و نور
مصنوعی است،باید رنگی را انتخاب کرد که در زیر نور لامپ،خوب به نظر برسد.
در هنگام نورپردازی روی کلیه ی رنگهای تابناک فقط مقدار اندکی نور مصنوعی مورد نیاز است.از نور پراکنده، لامپهایی با نور زرد، یا نور آتش برای ایجاد جوی بسیار زیبا در اتاقی که در آن زرد یا نارنجی به کار برده اید استفاده کنید.لامپ سقفی می تواند ترکیب رنگهایتان را به شکلی ناخوشایند به نظر برساند.
لامپهای رشته ای، زرد را پررنگتر و پرمایه تر می کنند و لامپهای فلورسنت درست به خلاف آنها زرد را به سمت طیف سبز مایل به آبی کدر متمایل می کنند(این لامپها پالت رنگهای گرم را نابود می کنند)؛لامپهای هالوژن آن را به شکل واقعی که در روز ظاهر می شوند نمایان می سازندحبابهای تنگستن موجب می شوند رنگ زرد کم رنگ در شب، بسیار کم رنگ شود در حالی که رنگ آجری تحت نور تتگستن به نارنجی می گراید و رنگهای سبز ملایم به رنگ زرد-سبز تبدیل می شوند و بنفش نیز به رنگ قهوه ای کدر بدل می شود.رنگهای زرد، سبز و کرم، فضاهای گرفته را درخشان و روشن می کنند.لامپهای سفید پر نور برای اتاق خواب بیش از اندازه قوی هستند، اما نور واقعا کافی را برای محیط های کاری فراهم می کند.نور مستقیم خورشید رنگهای درخشان و روشن را مات و کمرنگ میکند.
رنگ قرمز تیره تحت نور تنگستن، اندکی نارنجی به نظر می آید در حالی که تحت نور فلورسنت، قرمز به رنگ بسیار پر جاذبه ای بدل می شود، همین رنگ تحت نور زرد خیابان به قهوه ای متمایل می شود.


.
.
.
منابع:
1)رنگ مدرن – نویسنده: سارا لینچ ، ترجمه: فرید عابدین شیرازی
2)رنگ در دکوراسیون و طراحی داخلی- نویسنده:جوانا کاسپید و مریل لوید
3)روزنامه ایران
4)روزنامه شرق
5) باشگاه مهندسان ایران
 

milad 1987

عضو جدید
نقش رنگ در معماری
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیرمتقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و پرمایگی فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند .
فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ، نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند .

در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوندایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف مینمایند

درخشندگی، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد .

پرمایگی (اشباع)، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .

رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.

دیوارها و پیش زمینه های روشن رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.

پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط در مبلمان و پنجره هائی با سایز بزرگ شاهد آن خواهیم شد که رنگ انها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تأثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد ثبات از بین خواهد رفت و تلویحاً نوعی تکان بصری ایجاد خواهد نمود. با مبلمان و پنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.

ملحقات تیره از این رو چشمان شما به سمت رنگ تیره تر کشیده میشوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات واثاثیه ها را نظم دهید تا هادی دید وکیفیت بصری روان باشند .

رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه میکند، رنگها ایده آغازین وثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان آشکار میسازد.

همچنین کلمه و آوای آن، شکل و رنگ اش، رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از آن داریم.همانطور که صدا، رنگ ، جلا به لفظ می بخشد، همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است. زمانی که اندیشه مفهوم، قاعده مندی، لمس رنگ و طلسم آن، شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.

رنگ های نارنجی و آبی، رنگ های مکمل هستند و مخلوط این رنگها، رنگ خاکستری بوجود می آورد.وقتی ناظر در این مکان قرار میگیرد، نورهای متفاوتی دریافت خواهد کرد که این نورها متناوباً با نارنجی و آبی است و دیوارها این رنگها را با زوایای دائماً متغیرانعکاس میدهد.این تاثیر متقابل احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.

رنگها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه آگاه و چه ناخود آگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار آمیز استفاده میکردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی آورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.

سطوح رنگ باید شکل، وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت آن (رنگ)کسب کند نه اینکه با خطوط از پیش معین شده باشد.

همچنین، شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی، این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند.

یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع، مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.

مربع، نمایانگر ماده، وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.

مثلث با زوایای حاد و تند، تاثیر ستیزه جویی، پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.

دایره بر عکس مربع، احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.

تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند، تاثیرات آن دو چندان خواهد بود.
منبع: وبلاگ محمدرضا کاشانی - marigoldarchitect.blogfa.com
 

milad 1987

عضو جدید
مبحث روانشناسی رنگ ها در معماری

آیا می توانید دنیای اطراف خود را بدون وجود هیچ گونه رنگی تصور کنید؟ هر رنگ تأثیر فیزیکی و روحی خاصی را بر روی بیننده می گذارد و افراد واکنش های متفاوتی نسبت به رنگ های مختلف از خود نشان می دهند. محققان تاکنون نتوانسته اند یک سیستم منسجم جهانی که قادر به دسته بندی کلیه واکنش های افراد نسبت به رنگ های مختلف باشد را پایه ریزی نمایند و معتقدند که عکس العمل افراد به فاکتورهای متعددی نظیر فرهنگ، جنسیت، سن، موقعیت احساسی و ذهنی، تجربه های خاص فردی بستگی دارد. البته نوع و شدت این واکنش ها نیز منحصر بفرد است. روان شناسی رنگ ها یک شاخه نظری نیست که تنها به بخش آکادمیک محدود شود، بلکه گستره تحقیقات این حوزه در زندگی روزمره عموم مردم نمود پیدا می کند. روان شناسی رنگ ها در دنیای تجاری امروز حائز اهمیت است و می توان اظهار داشت که هر چیزی را که در اطراف خود می بینیم به گونه ای در ارتباط مستقیم با این علم است.
مبحث روانشناسی رنگ ها، یکی از مباحث مهم در رنگ شناسی و هنر است. در مطلب پیش روینگارنده به تفکیک، تاثیرات روانی رنگ ها را از منابع مختلف گردآوری و ارائه کرده است.
آبی: رنگی آرام و درونگرا است که بیننده را به سمتخود می کشاند و به او آرامش می بخشد. آبی چشم را به خود متوجه می سازد و موجب تقویتآن می گردد. انسان هایی که رنگ آبی را انتخاب می کنند بطور کلی آرامش دوست، صمیمی ومعنوی هستند و http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/1.jpgدوست دارند عمیقا فکر کنند. در رنگ آبی خالص نه نشانی از زرد است نهاثری از قرمز.
آبی رنگی شکیبا است که معنوی و روحانی به نظر میرسد. آبی همیشه سرد و متوجه درون است. رنگ آبی در معماری ایرانی-اسلامی نشانه ای ازایمان است.(مثل رنگ آبی که در کاشیکاری ها و گنبدهای مساجد مشاهده می کنیم.) رنگآبی نماد آب و آسمان و نشانه فناناپذیری است. از مشخصات کلی آبی ابراز صمیمیت،وفاداری، تفکر، سکوت و اتحاد می باشد. آبی را همچنین می توان رنگ نظم و ترتیبدانست. اشیاء و فضا های آبی رنگ، مشخص و منظم به نظر می رسند. رنگ آبی از نظر مزه شیرین است و در تبلیغات در بسته بندی شکر و نظایر آن از بسته هایی به رنگ آبی استفاده می شود.
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/3.jpgآبی رنگ حرکت دورانی است و به همین دلیل از میان اشکال هندسی با دایره توافق دارد. موسیقی رنگ آبی با نوای نی و فلوت هماهنگ است. رنگ آبی ضربان قلب و تنفس را آرام می سازد و حالت استراحت عمومی پس از مشاهده این رنگ به بیننده دست می دهد و در او احساس رضایت ایجاد می کند.
در رنگ آمیزی بناها، اتاق های کوچک و باریک را به رنگ آبی در می آورند تا بزرگتر و بازتر جلوه کند. اتاق ها در مناطق گرمسیری در رنگ آبی چند درجه خنک تر احساس می شود. به دلیل تاثیر رنگ آبی در آرامش انسان و القای پاکیزگی، مکان های خوابیدن و فضاهای بهداشتی، بهتر است به رنگ آبی باشد. آبی وقتی تیره می شود، تنزل و سقوط می کند و معنی بیم، اندوه، مرگ و نیستی می دهد، و وقتی خیلی کمرنگ می شود حالت افسردگی به خود می گیرد. آبی، رنگ زمستان و سرمای آن است.
سبز: سبز، رنگ طبیعت است. رنگ سبز توان آرامش بخشی فراوانی دارد. سبز رنگی است معتدل و یک رنگ آبی ملایم و یک رنگ زرد، در خود دارد. افرادی که خواهان هیجان هستند و اشخاصی که طالب آرامشند، هر دو دسته رنگ سبز را می پسندند.
سبز آمیزه ای است از دانش(زرد) و ایمان(آبی). سبز از جمله رنگ های اسلامی می باشد که در پرچم بسیاری از کشورهای اسلامی به کار رفته است. سبز نشانه آبادانی، قدرت اراده، اعتماد به نفس، امیدواری، آرامش، امید رویش،ترقی و جوانی است. سبز همچنین نشاندهنده طرز تفکر بهتر و صبر و شکیبایی و پایداریدر برابر ناملایمات زندگی و پیش آمدهای ناگهانی است. وقتی سبز متمایل به زرد میشود(سبز زرد)، احساس آمدن بهار و نیروی جوانی را القا می کند. در صورتی که رنگ سبز به آبی متمایل شود بر جنبه و احساس روحانیت آن افزوده می شود.
سبز از نظر مزه، طعم سبزیجات را می دهد(ملس). سبز روشن کمی ترش و سبز تیره، شور به نظر می رسد. رنگ سبز قابلیت میکروب پذیری اش کماست. موسیقی سبز ویولن است و چون سبز از دو رنگ اصلی تشکیل شده است، موسیقی آن نیز باید هر http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/4.jpgدو نت هیجانی و آرام را بنوازد. فرم سبز بین دایره و مثلث است. از آنجایی که رنگ سبز القا کننده آرامش است برای برخی از محل های کار و لوازم آن انتخاب میشود.(مثلا اتاق جراحی و روپوش جراحان به رنگ سبز است.) در فضاهایی که نیاز به استراحت و تمرکز است رنگ سبز کاربرد دارد. مانند اتاق خواب، تالارهای سخنرانی و… به رنگ سبزی که دو واحد زرد و یک واحد آبی داشته باشد، سبز زرد می گویند که بهترین رنگ برای اتاق مطالعه و کتابخانه است.
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/5.jpgزرد: رنگ زرد نماد خورشید است و روشن ترین گل ها رابه یاد می آورد. زرد بیان کننده حقیقت و نور است. زندگی در فضایی آراسته با رنگ زرد، انسان را بسیار فعال و پرحرارت می کند. در رنگ درمانی، بیماران درونگرا، گوشه گیر و بی حال را با تاثیر مداوم رنگ زرد، فعال می کنند. افرادی که به رنگ زرد علاقه دارند، آدم هایی احساساتی، پر شور، با حرارت، جوینده، امیدوار و پرنشاط هستند. رنگ زرد هیجانی ملایم تر از قرمز القا می کند به همین دلیل رنگی فرح بخش است. زرد، رنگ بیدار ماندن، بی خوابی، هیجان، اضطراب و تلاطم فکری هم هست. زرد همچنین رنگ هوش،ذکاوت، فهم و دانایی است. وقتی رنگ زرد روی زمینه ای تاریک قرار می گیرد حالتی بشاش و امیدوار کننده پیدا می کند. رنگ زرد تیره نشاندهنده دروغ، خیانت، بی اعتمادی و شکاست. رنگ زرد از آنجایی که جزو رنگ های گرم می باشد، بسیاری از خصوصیات رنگ قرمز راداراست.
رنگ زرد در تطابق با فرم مثلث و هر شکل نوک تیز و مثلثی شکل است. مزه زرد، مزه ترش و مزه مرکبات است. رنگ زرد از نظر موسیقی به نوای ترومپت یا نواهای شبیه به آن نزدیک است. زرد باعث تحریک قوای فکری می شود به همین جهت در فضاهایی که مربوط به بحث و تبادل نظر است بیشتر از رنگ زرد استفاده می کنند. رنگ زرد در انسان، احساس سبکی و راضی بودن بوجود می آورد. در شمایل ها و پرده های نقاشی برای نشان دادن حالت روحانی مقدسان از هاله ای به رنگ زرد طلایی یا طلایی استفاده شده است. رنگ زرد، آغاز بهار است.
قرمز: رنگ قرمز مظهر حیات و زندگی و نماد آتش و خون و بطور کلی القا کننده آتش و گرما است. این رنگ هیجانات، تحرک و فعالیت زیاد را القا می کند. کسانی که قرمز را دوست دارند پرانرژی، ورزش دوست و پر قدرت هستند. قرمز اصلی و خالص هیچ گرایشی به زرد وآبی ندارد.
در تابستان رنگ قرمز، درجه حرارت هوا را بیشتر جلوه می دهد. با مشاهده قرمز ضربان قلب شدت پیدا می کند و فشار خون بالا می رود. رنگ قرمز بیانگر عشق، اشتیاق، پیروزی، موفقیت و غلبه بر مشکلات هم هست. قرمز نارنجی نشاندهنده عشق http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/7.jpgزمینی و قرمز آبی بیان کننده عشق آسمانی است. قرمز خالص همیشه گرم و برونگرا و یادآور خون است. قرمز از نظر مزه هم همراه با هیجان و متناسب با مزه هایی مانند مزه تلخ و تند است. رنگ قرمز اشتها به غذا را در انسان تقویت می کند به همین جهت رنگ قرمز برای دکوراسیون رستوران ها بسیار مناسب است. قرمز از نظر فرم با مربع و مستطیل و اشکال مشابه متناسب است. قرمز از نظر موسیقی با نوای ترومپت و جاز هماهنگی دارد. موارد استفاده رنگ قرمز بیشتر در سالن های گرد هم آیی، سخنرانی و ازاین قبیل اجتماعات است. قرمز، پایان تابستان و آغاز پاییز است.
نارنجی: نارنجی، رنگ جوانی و شادابی و میوه های تازه رسیده و دارای حد اعلایی از گرماست. نارنجی رنگ سنین ۹ تا ۱۶ سال می باشد. http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/8.jpgرنگنارنجی ضربان قلب را افزایش می دهد. هیجان نارنجی از زرد کمتر و اعتدال آن بیشتراست. نارنجی از نظر فرم با ذوزنقه مطابقت دارد. رنگ نارنجی در نقاشی در تابلو هایی که فضای پر هیجان دارند، استفاده می شود. کاربرد مناسب آن در معماری، استفاده در راهرو هاست تا حس تحرک را القا کند و افراد در راهروها سریع تر حرکت کنند. فضای رستوران ها هم با رنگ نارنجی اشتها برانگیزتر می شود. نارنجی در مجاورت رنگ قرمزبالاترین درجه گرما را القا می کند.
بنفش: رنگ بنفش از ترکیب دو رنگ آبی و قرمز، یعنی سردترین و گرم ترین رنگها بوجود آمده است. پس طبیعت بنفش، هم سرد و هم گرم است. اینویژگی به بنفش حالتی اسرارآمیز می دهد. رنگ بنفش جذابیت خاصی دارد چرا که از طرفی بیننده را جذب و از سوی دیگر او را پس می زند. بنفش رنگ تردید و ناباوری است.
ظاهرش زیبا و گیراست و باطنش غمناک. بنفش را اگر درسطوح وسیع به کار گیریم حالت ترس را القا می کند، خصوصا اگر بنفش متمایل به ارغوانی باشد. گوته در مورد بنفش گفته که این رنگ اشاره ای است به ترس از آخرت. مزه رنگ بنفش گس است. از نظر فرم بنفش با بیضی هماهنگی دارد. در چین باستان لباس های عزاداران به رنگ بنفش بوده http://www.www.www.iran-eng.ir/images/ravanshenasirangha/9.jpgاست


منبع: http://www.parde-romantic.com
 
بالا