رنگ در لباس ایرانیان

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار

بشر مفهوم رنگ را از طبیعت و پدیده‌های آن آموخته است؛ بنابراین شناخت رنگ همزمان با دوره‌ای از تاریخ است که بشر عناصر و ساخته‌های طبیعی را لمس کرده است. انسان غارنشین عصر دیرینه سنگی بدن خود را با گل اخرای سرخ و زرد آراست. در دوران میان سنگی پس از کشف آتش با پختن گیاهان لباس‌های خود را رنگ کرد. از عصاره برگ ویچ و پوست انار رنگ زرد، عصاره اسکوتی رنگ زرد لیموئی، برگ درخت کول مشکی روشن، پوست تنه درخت گردو رنگ مشکی و از گیاهانی که رنگ دانه فرمز دارند رنگ قرمز به دست آورد. در دوران نوسنگی با کشف فلز نخست به ساخت رنگ پرداخت.

در ایران باستان انتخاب رنگ با اهمیت و تنوع همراه بود و معرف قومیت، شخصیت و منزلت اجتماعی بود. ایرانیان در طول تاریخ همواره به جنبه‌های معنوی، عرفانی و هنری رنگ توجه داشته‌اند. در این میان برخی از رنگ‌ها بیش از سایر رنگ‌ها به چشم می‌خورد؛ دلیل آن اختصاص رنگ معین به طبقات بخصوص و یا آثاری بوده که بیش از سایر یادگارها باقی مانده است.

لباس عیلامیان بنفش مایل به آبی با تزئینات سفید نقره‌ای بود. لباس گروه‌های اجتماعی پائین‌تر قرمز ساردی نام داشت که از شکوفه‌های درخت ساندیکس گرفته می‌شد. بنفش و آبی تیره رنگ‌های سلطنتی به شمار می‌رفت و قهوه‌ای رنگ ویژه سوگواری بود. در مجموع، رنگ‌های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیشتری برخوردار بود.

رنگ‌های ارغوانی، نارنجی، قهوه‌ای، سبز زیتونی و آبی آسمانی رنگ‌های مورد علاقه هخامنشیان بوده است.

در نقاشی کوه خواجوی سیستان که متعلق به دوران اشکانیان است یک سوارکار اشکانی باقی است که رنگ پیراهن او آبی و رنگ شلورش سفید است. رنگ سفید در این عصر کمتر جنبه قراردادی داشته و بیشتر تابع ذوق و سلیقه و شرایط محیط بوده است.

رنگ‌های سفید، آبی تیره و روشن و رنگ روناسی از جمله رنگ‌های پرکاربرد دوران ساسانی بوده است.
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
(2)

(2)

در دوران اسلامی رنگ نقش مهمی را ایفا داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی و یا یک دوره تاریخی به شمار می‌رفته است. پیامبر (ص) همواره از برخی از رنگ‌ها همچون سفید استفاده می‌کردند. پس از پیامبر، رنگ سفید نشانه حکومت امویان شد و مخالفان آن سیاه می‌پوشیدند. پوشیدن لباس سیاه را ابومسلم خراسانی رواج داد؛ از این رو به «سیاه‌جامگان» مشهور شدند.
عباسیان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مامون حفظ کردند و به همین دلیل آنان را سیاه‌پوشان نامیدند. پس از ورود امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد، رنگ سبز جانشین رنگ سیاه شد؛ زیرا سبز نمادی از وجود پیامبر(ص) به شمار می‌رفت.

چادر در دوران اولیه اسلامی و بعد از آن یعنی در دوران تمام حکومت‌های ایرانی از طاهریان تا ایلخانیان در رنگهای زرد، آبی و سیاه بود. در اوایل دوران بعد از اسلام مقنعه به رنگ‌های مختلف به ویژه سرخ رواج داشت. در تمام این دوران لباس‌ها در رنگهای سفید و الوان دیده می‌شوند.
در دوران طاهریان و صفاریان رنگ شلوارها، منصب و مقام پوشنده آن را تعیین می‌کرد. مثلا نانواها شلوار سفید و بزرگان و مردم عادی شلوار زرد و سفید می‌پوشیدند.

در دوران ایلخانیان استفاده از رنگ‌های تند و گرم مانند روناسی، قهوه‌ای و سبز زیتونی شدت بیشتری یافت. مردان لباس‌های سفید و الوان با کفش‌های پارچه‌ای گلدار می‌پوشیدند. لباس زنان نیز گلدار و رنگارنگ بود و چادر سفید بر سر می‌کردند و از نقاب مشکی استفاده می‌نمودند. در این عصر «زرد کلاهان» پیدا شدند و رنگ‌های سیاه و سفید تاثیر بیشتری روی لباس‌ها گذاشت.
دوران صفویه را از نظر صنعت پارچه‌بافی عصر طلائی می‌دانند. پارچه‌های خوشرنگ الوان در این دوران بافته می‌شدند. صفویان رنگ قرمز را برای کلاهایشان انتخاب کرده بودند و به همین دلیل قزل‌باش نامیده می‌شدند و در نتیجه رنگ قرمز در این دوران از اهمیت خاصی برخوردار شد. در این دوران تمایلات شخصی نقش مهمی در انتخاب رنگ ایفا می‌نمود. مردان صفوی پیراهن سفید، نیم‌تنه و قبای گلدار، قرمز، زرد یا رنگ دیگر بر تن می‌کردند. زنان نیز لباس‌های رنگین بر تن می‌کردند و چادر‌‌های آن‌ها جز در مجالس عزاداری سفید رنگ بود.

در دوران افشاریه و زندیه پیراهن‌های سفید با کلاه قرمز و سفید مرسوم گشت. نادرشاه کلاه قرمز چهارترکی بر سر می‌گذاشت که دستاری سفید به دور آن پیچیده بود. زنان این دوره چادر سفید، بنفش و سیاه بر سر می‌کردند.

در دوران قاجاریه به دلیل سفر شاهان به اروپا تحول چشمگیری در لباس صورت می‌گیرد. مردان پیراهن سقید با شلوار آبی یا ارغوانی و سرخ بر تن می‌کردند. پیراهن طبقه کارگر آبی رنگ بود. زنان لباس‌های الوان می‌پوشیدند. رنگ شلوار سفید بود. گروه‌های اجتماعی رده پائین شلوار مشکی می‌پوشیدند. چادر آبی، قهوه‌ای و مشکی مرسوم بود.

در دوران پهلوی بر اثر ارتباطات و رفت و آمد بیشتر با اروپا تاثیر‌پذیری لباس افزایش پیدا می‌کند؛ نسل جوان از سنت‌ها و باورهای پذیرفته شده پیشینیان خود فاصله گرفته و آنرا برای دنیای امروز کارآمد و مناسب نمی‌دید. کم کم افراد به اصطلاح امروزی رنگ‌های شاد و متنوع پوشیدند و افراد سنتی رنگ‌های نسبتاً آرامتری به تن کردند.
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
(3)

(3)

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در سال 1358، بخشنامه‌اي به كليه ادارات و مدارس ارسال شد مبني بر اينکه لباس اونيفورم مدارس و فرهنگيان لباس گشاد باشد و البته رنگ در آن ذكر نشده بود. بر اين اساس لباس‌ها از حالت تنگ و دامن‌دار به لباس‌های گشاد كه تا حدودي شرايط پوشش اسلامي را داشته باشد، ‌تبديل شد. در سال 1362 طي بخشنامه‌ای براي فرهنگيان، رنگ لباس آنان سورمه‌اي، قهوه‌اي، خاكستري و سياه مقرر شد. حتي قيد شده بود باراني‌ها و كاپشن‌هاي زمستاني فرهنگيان در قالب همين رنگ‌ها باشد.

اين بخشنامه‌ها و بخشنامه‌هاي مشابه كه حدود،‌ رنگ و حتي مدل لباس‌هاي رسمي در ادارات، مدارس و دانشگاه‌ها را عمدتاً تعيين مي‌كرد يكي از علل جدي گرايش مردم به لباس‌هاي تيره و تيره‌پوشي عنوان شده است. برخي تفاسير روانشناختي ديگر، كه نگراني جدي خود را از تيره‌پوشي در جامعه و تأثيرات روحي – رواني آن به ويژه در ميان جوانان ابراز مي‌دارند، برآنند كه پس از انقلاب اسلامي، به واسطه جنگ 8 ساله ايران و عراق و حوادث قبل از پيروزي انقلاب، تيره‌پوشي به نشانه عزاداري براي جوانان از دست رفته جامعه مسلط شد و رفته‌رفته مردم به خاطر فشارهاي رواني ناشي از جنگ و اوضاع بد اقتصادي و مشكلات پيش آمده به سوي افسردگي پنهان پيش رفتند. در اين ميان با نيم‌نگاهي به افراطی‌گري‌هاي ناشي از ولنگاري در سالهاي پاياني رژيم طاغوت اين اعتقاد رشد يافت كه پوشيدن لباس‌هاي روشن و متنوع به لحاظ رنگ نشانه‌اي از بي‌قيدي است. اين در حالي است كه براساس بررسي‌‌هاي انجام شده دركشور آلمان، تلاش براي دور كردن افراد از تمايل به تيره‌پوشي كه به خاطر شش سال درگيري در جنگ جهاني بروز كرده بود، نزديك به 20 سال زمان برده است.

مسلماً گرايش عمومي به چادر تيره در ايران به ويژه در شهرهاي مذهبي و قديمي ايران كه با تنوع پوشش همراه نيست، تأثير مستقيمي بر ديگر شهرها گذاشته است. اين تأثير گرچه تا حد زيادي فراگير بوده است اما با حساسيت‌هاي بيش‌تري كه دختران جوان نشان داده‌اند، در مورد اين قشر تأثير خود را كمتر نشان داده است.

اما با اينحال بيشترين رنگ لباس در ايران تيره، سرمه‌اي و غير روشن است. اگر چه اسلام به پوشيدن لباسهای سفيد،‌ شاداب، پوشاننده، راحت و در شأن، تأكيد دارد، اما هنوز پوشاك ايراني با آرمانها و ارزشهاي ديني و ملي خود فاصله دارد .

منابع:
- هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، مهرآسا غیبی، انتشارات هیرمند
- پوشاک ایرانیان، پیمان متین، دفتر پژوهش های فرهنگی
- رنگ شناسی تخصص لباس، نادر موسوی فاطمی، شهریار اسدی، فاطمه آذرباش، شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران
- http://www.tehran1400.ir/articleShow.aspx?ID=95
 

funfar

عضو جدید
بسیار ممنون. یکی از اعضا هستم و بسیار استفاده کردم اما اگر شما منابع بیشتری یا سایتی یا وبلاگی در این زمینه سراغ دارید ممنون می شوم که راهنمایی بیشتری بفرمایید.چون در یک پژوهش به آنها نیاز دارم.
با سپاس . فان فار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

جوجه سرامیکی

عضو جدید
شما یکی از دلایل سیاه پوشیدن رو بخاطر جنگ 8ساله نوشتید اما من دلیل سیاه پوشیدن رو تاثیرات جنگ نمیدونم.مردم الان هم اگه بخواهند روشن بپوشن دستگیر و مورد بی احترامی قرار میگیرند.
آیا میدونستید کره شمالی (که حکومت دیکتاتوری داره) هم مردم رو به اجبار (دقیقا مانند ایرانی ها) به پوشیدن لباس تیره واداشته!
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
شما یکی از دلایل سیاه پوشیدن رو بخاطر جنگ 8ساله نوشتید اما من دلیل سیاه پوشیدن رو تاثیرات جنگ نمیدونم.مردم الان هم اگه بخواهند روشن بپوشن دستگیر و مورد بی احترامی قرار میگیرند.
آیا میدونستید کره شمالی (که حکومت دیکتاتوری داره) هم مردم رو به اجبار (دقیقا مانند ایرانی ها) به پوشیدن لباس تیره واداشته!

این قسمت حرفتون رو من تایید نمیکنم.
چیزی که من دارم میبینم این هست که مخصوصا تو گرما همه روشن میپوشن و مشکلی هم نیست!
 

جوجه سرامیکی

عضو جدید
من دانشگاه که درس خوندم.کافی بود رنگ مانتو ات از مشکی به رنگ روشن تغییر میکرد فوری حراستی میشدی.حتی به رنگ جورابی هم که میپوشیدی گیر میدادند.
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
من دانشگاه که درس خوندم.کافی بود رنگ مانتو ات از مشکی به رنگ روشن تغییر میکرد فوری حراستی میشدی.حتی به رنگ جورابی هم که میپوشیدی گیر میدادند.

ببینید دانشگاه ممکنه اینطوری باشه.
البته بازم من این مورد رو خیلی کمتر دیدم ولی نمیشه به کل جامعه تعمیم داد.
 

todaytextile

عضو جدید
با سلام

رنگ مشکی با توجه به اینکه از ترکیب کامل سه رنگ اصلی بدست می آید در نوع خود گرانترین رنگ محسوب میشود و با توجه به اینکه درصد مصرف رنگ مشکی برای حصول شید تیره تقریباً بالا میباشد از اینرو در متر مربع پارچه مقدار بیشتری از رنگ و همچنین مواد کمکی بکار برده میشود.
البته طولانی تر شدن مراحل رنگرزی نیز خود بحث دیگری میباشد
جدا از اینکه چه جنس منسوج و چه نوع رنگزایی استفاده میشود در کل رنگ مشکی هزینه بالاتری را در بر خواهد گرفت.
اگر در نظر داشته باشید که پارچه های مشکی که در ایران بعنوان چادر خانمها استفاده میشود در خود ایران تولید بشود (چه بافت و چه تکمیل) آرزوی دیرین یک نساج محقق میشود اما وقتی صحبت واردات در پیش باشد مسلماً بازرگانان و سرمایه دارانی که در این بخش فعال هستند بهیچ وجه حاضر نخواهند بود که این بازار رو به غیر بدهند.
 

l-mohajeri

عضو جدید
من فک میکنم رفته رفته تنوع رنگ تو لباس ایرانیان کمتر شده و بیشتر تمایل به رنگهای تیره احساس میشه.درحالیکه رنگ های شاد تو لباس تو روحیه و شادابی جامعه بی تاثیر نخواهد بود
 
بالا