[رمان] بـى شعـورى - خاویر کرمنت

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
کتابی برای راهنمایی عملی شناخت و درمان خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت(بی شعـوری)
این کتاب سه بار تا وزارت ارشاد رفته و مجوز نگرفته است. طنزنویس معروف، محمود فرجامی هم از خیر چاپ گذشته، کتاب را PDF کرده و در سایت خودش گذاشته و از همه خواسته که دانلودش کنند.
این کتاب درباره بیشعوری در دوره معاصر است. بله، بیشعوری! و تاثیر عمیقی که بیشعورها با نفوذ در اجتماع، سیاست، علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر می گذارند. به نظر نویسنده، بیشعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود.
نویسنده با شوخ طبعی و یک عالمه ماجراهای ساختگی (اما در واقع بسیار شبیه به اتفاقاتی که هر روز دور و بر ما می افتد) نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند: بیشعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند! باید کاری کرد والا بیشعورها دنیا را نابود می کنند

نوشته:دکتر خاویر کرمنت
ترجمه:محمود فرجامی
موضوع:طنز .روانشناسی.فرهنگ.سیاست.جامعه


 

پیوست ها

  • ________________________.pdf
    2 مگایابت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کتاب "بیشعوری" نوشته دکتر خاویر کلمنت آمریکایی و ترجمه محمود فرجامی در 170 صفحه طی روزهای اخیر روانه بازار مجازی طبع شده است. نام اصلی کتاب "assholism" است و شاید ترجمه این عنوان به بیشعوری به محدودیت واژگان معادل آن در زبان فارسی برمی گردد چرا که بیشعور در ادبیات ما به نادان و احمق و بی ادراک معنا می شود و ای بسا کلمه "پفیوز" به معنای [FONT=arial, helvetica, sans-serif]بی صفت و بی غیرت، دلالت معنایی بیشتری برای "اسهولیزم"[/FONT] داشته باشد. در عین حال با توجه به استفاده نویسنده از کلام طنز و سخنان طعنه آمیز در کتاب به نظر می رسد ترجمه عنوان کتاب توسط مترجم، هوشیارانه صورت گرفته و هیچ واژه ای همچون "بیشعوری" در این محتوا نمی تواند مفهوم طنز را نیز بر خود حمل نماید.[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
تصویر روی جلد کتاب اثر معروف نقاشی "ادوارد مونک" نروژی از نقاشان سبک پست امپرسیونیسم با نام "جیغ" است. مونک یکی از منتقدان اخلاقی انسان نوین نیز به شمار می رود و موضوعات مهم آثارش عبارتند از رنج، مرگ و عشق فاسد؛ موضوعاتی که ارتباط مستقیم با "assholism" یا بیشعوری دارند. ترجمه این کتاب همراه با توضیحات مختصر مترجم در پانوشت ها بسیار روان صورت گرفته است و از اغلاط املایی آن که بگذریم ترجمه ای قابل تحسین شده است.

برای ممیزی کتاب در ایران بایستی سخت متأسف بود که به کتابی تا این حد اخلاقی مجوز انتشار نداده اند(!). اصلا هم جای علامت تعجب گذاشتن نداشت! کافیست کتاب را بخوانید تا ناخواسته به یاد کتاب "معراج السعاده" ملا احمد نراقی بیافتید. این کتاب پر است از مفاهیم "مراقبه" و "محاسبه" و نقد اخلاق مذموم و رذیله انسانی، از دروغ و غیبت و تهمت و سخن چینی گرفته تا خودبینی و خودشیفتگی و دیگر مرض های رفتاری و روانی. به کسانی که هنوز این کتاب را نخوانده اند توصیه می نمایم از نظرگاه یک کتاب طنز، اقدام به خواندن آن نکنند.

مفهوم این جمله از صفحه 22 به بعدِ کتاب مشخص می شود . نویسنده و در پی آن مترجم از این موضوع کاملا آگاه بوده اند از همین رو سعی نموده اند از تلخی کلام با شیرینی عبارات طنز و طعن بکاهند. بنابراین دو روش برای مطالعه این کتاب متصور است یکی اینکه به فهرست نظر کنید و موضوعات مبتلابه خود را انتخاب و مطالعه نمایید و دوم اینکه تأمل (و نه تحمل) کنید و کتاب را تا ته بخوانید. تصور می کنم راه دوم به خیر و صلاح نزدیکتر است، هم لذت را بر شما تمام خواهد کرد و هم به صورت مجانی (البته با هزینه یک پیتزای معمولی!) خود را و اخلاق خود را روانکاوی می نمایید.

به نظر حقیر، این کتاب استثناءً جزء کارهاییست که برای مترجم یعنی محمود فرجامی خیر دنیا و مخصوصا آخرت را در بر دارد!!! و می توان توصیه نمود کارهای دیگر دکتر کلمنت –این دکتر مقعد شناس دیروز و بی شعور شناس امروز- را هم ترجمه کنند.

به صورت گذرا باید عرض کنم این کتاب انواع بیشعوری را در تقسیم بندی های ذیل می بیند: بیشعورهای اجتماعی، تجاری، مدنی، مقدس مآب، عصر جدید، دیوان سالار، بیچاره و شاکی. از نظر شدت بیشعوری نیز تقسیمات ذیل قابل ذکر است: بی شعور تمام عیار، بی شعور گَه گیر و بی شعور آب زیر کاه(خوشرو و ترشرو). تقسیمات و زیر تقسیمات در این کتاب به نهایت با دقت صورت گرفته آنقدر که به راحتی می توانید تعدادی از اطرافیانتان را در یکی از گروههای بیشعور متصور شوید.

از خصوصیات منحصر بفرد دیگر این کتاب نیز برخی نقل قول های حکیمانه ایست که نه از زبان حکما و اندیشمندان بلکه از قول بی شعورهای تحت درمان ذکر شده است و این برای بی شعورهایی که متن بنده را می خوانند بسیار امیدوارکننده خواهد بود چرا که اگر بپذیرند تحت درمان بروند سخنانی اینچنین حکیمانه از آنها صادر خواهد شد و این کم نتیجه ای محسوب نمی شود!.

از دیگر نکات ریز این کتاب می توان به جدول تدوین شده در صفحه 44 آن اشاره نمود. عنوان این جدول "افراد و گروههای در معرض ابتلای شدید به بیشعوری" است و در کمال تعجب در ردیف 18 جدول، نام "دولت ایران" نقش بسته است. با نگاهی به تاریخ نگارش و توزیع این کتاب در آمریکا چنانکه مترجم در مقدمه آورده است متوجه می شویم زمام دولت ایران در آن زمان در دستان آقای رفسنجانی بوده است. شاید تنها نکته منفی این کتاب همین موضوع باشد و همینجا مجبوریم انزجار خود را نسبت به این بخش از کتاب اعلام نماییم! گرچه در همین صفحه نام "نمایندگان کنگره آمریکا" را هم جزء گروههای در معرض بی شعوری می شود مشاهده کرد که علی الاصول این قسمتش عین حقیقت است!.
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
کاش محمود فرجامی متن اصلی کتاب را هم برای دانلود می گذاشت. متن اصلی هم بدرد منتقدان می خورد هم بدرد فارسی زبانان کلاس بالایی که زبان انگلیسی را بهتر از فارسی می خوانند! برای محمود فرجامی آرزوی موفقیت نمی کنیم چون اخیرا اعلام کرده اند نسبت به عبارت "موفق باشید" آلرژی دارند. برای وی آرزوی بهروزی و سربلندی می نماییم.
[/FONT]
(آدرس دانلود کتاب: http://www.debsh.com/assholism)
حسين رضوي فرد-تهران
 

رییس جمهورقلبها

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
: 77 بی شعوری مرضی است ک هرکسی را در هر زمانی بدون هیچ هشداری آلوده کند

: 77 بی شعوری مرضی است ک هرکسی را در هر زمانی بدون هیچ هشداری آلوده کند

به صفحه 37 کتاب میرسم.

همچنان در ادامه داستان زندگی کشیش والتر , ک تبعید گردیده ، در حاشیه صفحه جدید ب متن دست نویسی بر میخورم.که جان عزیزترین شخص خواننده را قسم میدهد ، ب متن اصلی کتاب باز میگردم .تا انتهای فصل می خوانم و در نهایت تصمیم می گیرم ک تاملی هم در عین خواندن کتاب در خودم کرده باشم :

تمرین اول از فصل اول :

وقتی جلوی آینه وای میسم و حرفای دکتر رو یاد آوری میکنم و همچنین اون پسر بچه ، اون وکیل ، اون خانوم ثروتمند اما خودخواه اون کشیش مدعی ترویج محبت و....

قبول میکنم ک منم ب نوعی وجه مشترک با این شخصیت ها دارم

مثلن وقتی داستان اون پسر بچه رو می خوندم ، یاد دوران کودکی خودم افتادم .اینکه خیلی وقتا با بدجنسی و هزار تا کولی بازی سر پدرمادر رو گول میزدمو ب اهدافم می رسیدم

اینکه ، اکثر مواقع انقدر مغرور بودم ک از سر لج بزرگ تر ها دقیقن عکس حرفای اونها رو انجام میدادم .

اینکه : وقتی می خاسم برای اولین بار برم مدرسه ، پدرم مجبور شد من رو ببره ارایشگاه و من بخاطر از دست دادن موهام ، کلی باج از پدرم گرفتم ک کش رفتن پول از جیبش کوچک ترین نمونش بود.

اینا رو اینجا می نویسم چون دوست دارم در عین اینکه فصل های کتاب رو می خونم ، تلنگری هم ب خودم زده باشم تا شاید قدمی در بهبودی اخلاقیاتم برداشته باشم
 

R a h a a M

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی شعوری یعنی : سوء استفاده بی رحمانه از آدم های ساده ..

بی شعوری یعنی : سوء استفاده بی رحمانه از آدم های ساده ..



 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بسیاری از مردم الکل می نوشند اما هیچ کس نمی خواهد الکلی نامیده شود و درست به همین دلیل اولین مرحله از برنامه مرحله ای ترک الکل، آن است که شخص قبول کند که الکلی است. از همین رو یک بیشعور، اولین گام درمان و بهبودی اش را حتما باید با گفتن "من بیشعور هستم" اغاز کند. و حتی گفتن جملات مشابهی نظیر "من ادم وقیحی هستم" اصلا آن اثر لازم را ندارد.
در حقیقت انچه که باعث اشتباه آن اشکال گیران می شود آنست که هنوز درک نکرده اند که بیشعوری یک بیماری ست و نه مثلا فقدان ادب. بیشعوری حتی یک گرایش عادی به سرکشی و تمرد هم نیست. اینها اختلالات شخصیتی هستند درحالی که بیشعوری یک نوع اعتیاد است به قدرت، تحقیر و سرکوب سایرین، وظیفه نشناسی بی حد و شهوت تسلط بر دیگران. این بیماری تعادل درونی قربانی اش را برهم می اندازد. تا زمانی که ادم شود و اعتراف کند: "من بیشعور هستم."
 
بالا