رد پای احساس ...

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
IMG_20210227_111803_858.jpg
می‌شود پرده‌ی چشمم پر کاهی؛ گاهی
دیده‌ام هر دو جهان را به نگاهی؛ گاهی


وادی عشق بسی دور و درازست؛ ولی
طی شود جاده‌ی صد ساله به آهی؛ گاهی


در طلب کوش و مده دامن امید زدست
دولتی هست که یابی سر راهی؛ گاهی


#اقبال_لاهوری
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دستهایمان که بهم برسد ....

دنیاهم دست بکار می‌شود ...!

برای آغازِ ...؟

عاشقانه ای دوباره ....

تو که باشی ....

هیچ طوفانی کارسازنیست ...!

دریای قلبم ....

به حضورت آرام میگیرد .....!!!
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درگیر رویـای توام...
منو دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهام گذاشت
تو منو انتخاب کن
دلت از آرزوی من
انگار بی خبر نبود
حتی تو تصمیمای من
چشمات بی اثر نبود...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دوست داشتنت
آرامش دریای شمال است در شب
و تو می دانی دریا برایم
استعاره همه خوبی های دنیاست...
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پیش از خداحافظی ات ؛ چتری به دستت میدهم!
پایی به راهت میکشم ؛ شاید که برگردی!
به جای هر حرفی فقط
خطی ز چشمِ خیسِ خود…
تا به نگاهت میکشم ، شاید که برگردی!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
#عشق_دلم انتخاب #تو ❣
بهترین انتخاب زندگیم بود ❣
اینو بدون انقد #دوست_دارم که❣
اگه هزار بار برگردم به عقب ❣
باز انتخابم تویی ❣
حضور تو هر چی غمه ❣
از زندگیم دور می کنه ...❣
چشای تو ❣
آدمو به خوشبختی❣
مجبور می کنه❣💕
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بغض من محاله جایی غیر شونه ی تو وا شه

گریه ای رو دوست دارم که تو آغوش تو باشه

ابر دلتنگی یه عمره تو نگاه من اسیره

برق چشم تو نباشه اینجا بارون نمیگیره
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نـه مغـرورم نـه دلسنگــم
نه از تحقیر میترسم


پر از بغضم ولی از
"اشک بی تاثیر" میترسم!!


حریفی خسته ام
شطرنج بازےکه کم آورده


کـه از پیچیــده بازی هـای
این تقدیر میترسم!😔💔
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روح آدم را می جوند
تا حرف خودشان را
به کرسی بنشانند!
نه به عشق فکر می کنند...
نه به گذشته ها...
و یادشان نمی آید...
که روزی...روزگاری
گفته اند:
دوستت دارم!

عباس معروفی
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفیق بامرام من کجای دنیایی
بدون تو برای من فرقی نداره مرگ و تنهایی
کجای دنیایی کجای دنیایی رفیق تنهایی
بگو که نرفتی و بگو که شوخی بود بگو همین جایی
بارون زده به قلب من کاشکی ببینی بی تو تب دارم
میخوام بخوابم بعد تو پاشو ببین از دنیا بیزارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
همـــــــــــه
با یار خُــــــــــــــــوش و
من به غـــــــــــمِ یار خـــــــــــوشم... ✌️
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
عشق گاهے زخم و
گاهے مثل مرهم میشود !!!

عشق گاهے ننگ و
گاهے رقص پرچم میشود !!!


عشق گاهے شوڪران
تلخ و گاهے چون عسل !!!

گاه شیرین مے شود
گاهے پر از غم میشود !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
هر که از عشق تو پرسيد
به او گفتم شـُكر
پیش مردم گله از یار؟!
همینم مانده‌ست....




#سید_سعید_صاحب_علم
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ده سال دیگر نه....
بیست سال دیگر،روی پل عابر پیاده جلویت را می گیرم
رو در رو به تو می گویم:یادم تو را فراموش...
و بعد میروم!
دخترت با لباس مدرسه از تو می پرسد:بابا این که بود؟
میگویی دیوانه بود دخترم،دیوانه!
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
« ﺑﻞﮐﻪ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝِ ﺩﯾﮕﺮ ... ‏»

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ،
ﺑﻞﮐﻪ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝِ ﺩﯾﮕﺮ
ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻧﻮﻩﺍﺕ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯽﮐﻨﯽ
ﺩﺭ ﺍﯾﻮﺍﻥِ ﭘﺎﯾﯿﺰ
ﻭ ﺑﻪ ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻧﯽﺍﺕ
ﻋﺎﺷﻖِ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ.

ﺷﺎﻋﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ
ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﭙﯿﺪﺕ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺮﻑِ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﺸﺒﯿﻪ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺩﺭ ﭼﯿﻦِ ﺩﻭﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﺣﺮﻭﻑِ ﻣﻘﺪﺱِ ﻧﻘﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﺮ ﮐﺘﯿﺒﻪﻫﺎﯼ ﮐﻬﻦ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺑﺪ...

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﺑﻞﮐﻪ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝِ ﺩﯾﮕﺮ
ﺗﺮﺍﻧﻪﯼ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺷﻨﯿﺪ
ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﯼ ﻣﺮﻭﺭﯼ ﺑﺮ ﺗﺮﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﮐﻬﻦ ﺷﺎﯾﺪ
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺧﻮﺍﻫﯽ ﺁﻭﺭﺩ
ﺳﻄﺮﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻠﻪﯼ ﯾﮏ ﻟﺐﺧﻨﺪ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ.
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ
ﺗﺎﺯﻩﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ... //

* ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺷﻌﺮ ‏«ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽﺑﺎﺭﺩ ‏» / ﻧﮕﺎﻩ
 

sara20012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چقدر بیشتر میگذرد میفهمم برای این حجم از دلتنگی برنامه ریزی نکرده بودم، تسکینی کنار نگذاشته بودم، حسابش را نمیکردم این قدر بیشتر از توقع ام ظاهر شوم. به گمانم آدم از تنها چیزی که در خودش خبر ندارد همین است...
زور بازوی دوست داشتنش...

مريم قهرمانلو
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
IMG_20210319_155944_428.jpg

بیا در لابه‌لای ورقه های این کتاب همدیگر را ببوسیم
نگران آبرو هم نباش
اینجا هیچ کس کتاب نمی خواند


🍁
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با تو از تنهایی دورم ابر درحال عبورم
حس آرامشمو از تو میدونم
خنده هات شهرو بهم ریخت
تا نگام کردی دلم ریخت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2234

Similar threads

بالا