>>>>>::::: رحمه للعالمین:::::<<<<<[ ویژ ه ی رحلت ]

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز



رحلت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، معراج وصال اوست با حضرت دوست. رحلت جانسوزش را به عاشقان رسالتش تسلیت می گوییم.

.
.
.



:gol: :gol: :gol:


جان جهان ز پیکر هستی جدا شده

خاموش، شمع محفل نورالهدی شده


ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب

واویلتا، عزای رسول خدا شده



.
.
.

پخش زنده از مدینه منوّره (لینک مستقیم)

.
.
.


 

پیوست ها

  • safar-80~60.jpg
    safar-80~60.jpg
    65.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی نامه...

زندگی نامه...



نام: محمد بن عبد الله


حضرت محمد (ص) در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» ناميده شده است.


كنيه حضرت محمد (ص): ابوالقاسم و ابوابراهيم.




القاب حضرت محمد (ص): رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امين، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذير، بشير، مبين، كريم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، يس، طه‏ و...



منصب حضرت محمد (ص): آخرين پيامبر الهى، بنيان‏گذار حكومت اسلامى و نخستين معصوم در دين مبين اسلام.



تاريخ ولادت حضرت محمد (ص): روز جمعه، هفدهم ربيع الاول عام الفيل برابر با سال 570 ميلادى (به روايت شيعه). بيشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول آن سال دانسته ‏اند.

محل تولد حضرت محمد (ص): مكه معظمه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).





مادر حضرت محمد (ص): آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.






______________






 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
"وَ إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ؛

"وَ إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ؛

"وَ إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ؛

سوره قلم، آيه4





در حديثي از حسين بن علي(ع) آمده است که مي گويد: از پدرم اميرمؤمنان علي(ع) درباره ويژگي هاي زندگي پيامبر(ص) و اخلاق او سؤال کردم، و پدرم مشروحاً به من پاسخ فرمود،

در بخشي از اين حديث آمده است:


رفتار پيامبر(ص) با همنشينانش چنين بود که دائماً خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملايم بود
،

هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بد زبان و عيبجو و مديحه گر نبود
،

هيچ کس از او مأيوس نمي شد، و هر کس به در خانه او مي آمد نوميد باز نمي گشت.


سه چيز را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن، پرگوئي، و دخالت در کاري که به او مربوط نبود
،


و سه چيز را در مورد مردم رها کرده بود: کسي را مذمت نمي کرد، و سرزنش نمي فرمود، و از لغزش ها و عيوب پنهاني مردم جستجو نمي کرد.


هرگز سخن نمي گفت مگر در مورد اموري که ثواب الهي را اميد داشت
،

در موقع سخن گفتن به قدري نافذ الکلمه بود که همه سکوت اختيار مي کردند و تکان نمي خورند
،

و به هنگامي که ساکت مي شد آن ها به سخن در مي آمدند، اما نزد او هرگز نزاع و مجادله نمي کردند...


هرگاه فرد غريب و ناآگاهي با خشونت سخن مي گفت و درخواستي مي کرد تحمّل مي نمود
،

و به يارانش مي فرمود، هرگاه کسي را ديديد که حاجتي دارد به او عطا کنيد، و هرگز کلام کسي را قطع نمي کرد تا سخنش پايان گيرد.






__________________



رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله:


مدارا کردن با مردم نیمی از ایمان است و ملایمت و رفق با آنان نیمی از خوشی زندگی می باشد .


(کافی 2/117)

____________________________


 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
نخستین لقمه...

نخستین لقمه...




سال پنجم هجرت برای جلوگیری از تجاوز دشمن، به دستور پیامبر(ص) در اطراف مدینه، مسلمانان به کندن خندق پرداختند. شخص پیامبر(ص) هم در این کار شرکت داشت.
مسلمانان در این زمان در شرایط سخت اقتصادی به سر می بردند و گاهی ساعت ها بلکه روزها گرسنه می ماندند.

علی(ع) می فرماید: همراه پیامبر(ص) مشغول کندن خندق بودیم که فاطمه(س) آمد و تکه نانی به پیامبر(ص) داد.

پیامبر(ص) پرسید: این پاره نان را از کجا آورده ای؟

عرض کرد: قسمتی از یک قرص نان است که برای حسن و حسین(ع) پخته بودم و این قسمت را برای شما آوردم.

پیامبر(ص) فرمود: بدان که این تکه نان، نخستین لقمه ای است که پدرت بعد از سه روز، به دهان می گذارد.


.
.
.
.





__________
________


رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله:



کاملترین مومنان از نظر ایمان خوش اخلاق‌ترین آنهاست .



(تحت العقول، 47)


 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
«ما ارسلناك الا رحمه للعالمين.»

«ما ارسلناك الا رحمه للعالمين.»


:gol:

:gol:


«ما ارسلناك الا رحمه للعالمين.»

ما تورا جز براي رحمت جهانيان نفرستاديم.



:gol:____________________:gol:


هنگامي كه اين آيه نازل شد پيامبر از جبرئيل پرسيد:«هل اصابك من هذه الرحمه شيئي. قال: نعم، اني كنت اخشي عاقبه الامر فامنت بك.»

آيا چيزي از اين رحمت عائد تو شد؟

جبرئيل عرض كرد: بله من از پايان كار خويش بيمناك بودم اما بخاطر شما كه رحمت براي جهانيان هستي از وضع خود مطمئن شدم.


:gol:_________________:gol:


آيه ديگري هم دلالت بر رحمت ويژه آن حضرت دارد:

«و ما كان الله ليعذبهم و انت فيهم.»

هيچ‌گاه خداوند آنها را عذاب نمي كند مادامي كه تو در ميان آنها هستي.


:gol:____________________:gol:


در منابع شيعه و اهل تسنن از اميرالمؤمنين (ع) روايت شده كه آن حضرت فرمود:

«كان في الارض امانان من عذاب اهله و قد رفع احدهما فدونكم الاخره فتمسكوا به و قراء هذه الايه.50»

در روي زمين دو وسيله امان ازعذاب الهي است؛ يكي وجود با بركت رسول خدا كه از دنيا رحلت كردند و ديگري استغفار است كه به آن تمسك بجوئيد.



:gol:____________________:gol:


هنگامي كه ملك‌الموت براي قبض روح آمد پيامبر فرمود: صبر كن برادرم جبرئيل بيايد.

بعد از مدتي كه جبرئيل آمد فرمود: چرا دير آمدي؟ عرض كرد: يا رسول الله مشغول تزئين بهشت بوديم.

فرمود: اينها دلم را خوش نمي كند بگو با امت من چه خواهد شد؟ جبرئيل رفت و برگشت و عرضه داشت:

خداوند سلام مي رساند و مي فرمايد آنقدر از امت خود در روز قيامت شفاعت كن تا خودت راضي شوي.














_______________

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله:


از ظلم کردن بپرهیزید که در روز قیامت سبب تاریکی ها می شود.

(کافی، 2/332)
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

1_Mohammed.jpg
امام
صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود:

پيامبر اكرم(ص)فرمود: خداوند متعال
مرا از درخشندگى نور خودش آفريد

(مصباح الشريعه، ترجمه زين العابدين كاظمى،
ص‏126.«خلقنى ‏الله من صفوه نوره...»)




نيز امام صادق(ع) فرمود:

خداوند
متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمان‏ها، زمين،عرش و دريا راخلق كنم، نور تو و على را آفريدم...».

(جلاء العيون. ص 11)


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


3b.jpg

جلوه
نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونه ‏اى بود كه هر گاه‏ نام مبارك حضرت محمد(ص) به ميان مى ‏آمد، عظمت و كمال رسول‏ خدا(ص) چنان در وى تاثير مى‏ گذاشت، كه رنگ چهره‏ اش گاهى سبز وگاهى زرد مى ‏شد، به طورى كه آن حضرت درآن حال، براى دوستان نيزنا آشنا مى ‏نمود.

(سفينه البحار، ج 1، ص‏433)


امام صادق(ع) گاهى بعد از شنيدن نام پيامبر(ص) مى‏ فرمود: جانم‏ به فدايش.:gol:

ابا هارون مى ‏گويد:

روزى به حضور امام صادق(ع) شرفياب‏ شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را نديده ام
.
عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود:
خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب‏ كرده‏ اى؟ گفتم: او را
محمد ناميده ‏ام.

امام صادق(ع) تا نام محمد را شنيد (به احترام آن حضرت) صورت‏ مباركش را به طرف زمين خم كرد، نزديك بود گونه هاى مباركش به‏ زمين بخورد.آن حضرت زيرلب گفت: محمد، محمد، محمد.
سپس فرمود: جان خودم،فرزندانم، پدرم و
جميع اهل زمين فداى رسول خدا(ص)باد! او را دشنام مده! كتك نزن! بدى به اونرسان! بدان! در روى زمين‏ خانه‏ اى نيست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر اين كه آن‏ خانه در تمام ايام مبارك خواهد بود.

(بحار الانوار،
ج‏17، ص 30)
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
خطبه 104 نهج البلاغه - ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

(در سال 36 هجرى وقتى امام به سوى شهر بصره حركت مى ‏كرد در صحراى ربذه هنگامى كه برخى از حجّاج بيت اللّه نيز به سخنان آن حضرت گوش فرا مى‏ دادند ايراد فرمود)

پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان، حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود، در روزگارانى كه عرب كتابى نخوانده و ادّعاى وحى و پيامبرى نداشت.
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سر منزل نجات كشاند، و پيش از آن كه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگارى رساند.


با خستگان مدارا كرد، و شكسته حالان را زير بال گرفت تا همه را به راه راست هدايت فرمود، جز آنان كه راه گمراهى پيمودند. و در آنها خيرى نبود. همه را نجات داد، و در جايگاه مناسب رستگارى، استقرارشان بخشيد، تا آن كه آسياب زندگى آنان به چرخش در آمد، و نيزه‏ شان تيز شد.

به خدا سوگند من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شكست خورد و عقب نشست، و همه رهبرى اسلام را فرمانبردار شدند، در اين راه هرگز ناتوان نشدم، و نترسيدم، و خيانت نكردم، و سستى در من راه نيافت. به خدا سوگند درون باطل را مى ‏شكافم تا حق را از پهلويش بيرون كشم.


محمد رسول الله.jpg
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


88491.jpg

بخشی از خطبه 94 نهج البلاغه - وصف پيامبر اسلام و اهل بيت عليهم السّلام


وصف پيامبر اسلام و اهل بيت عليهم السّلام

.......تا اينكه كرامت اعزام نبوّت از طرف خداى سبحان به حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد.

نهاد اصلى وجود او را از بهترين معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصيل‏ترين و عزيزترين سرزمين‏ ها كاشت و آبيارى كرد، او را از همان درختى كه ديگر پيامبران و امينان خود را از آن آفريد به وجود آورد، كه عترت او بهترين عترت‏ها، و خاندانش بهترين خاندان ها، و درخت وجودش از بهترين درختان است، در حرم أمن خدا روييد، و در آغوش خانواده كريمى بزرگ شد، شاخه‏ هاى بلند آن سر به آسمان كشيده كه دست كسى به ميوه آن نمى ‏رسيد.
پس، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و وسيله بينايى هدايت خواهان است، چراغى با نور درخشان، و ستاره ‏اى فروزان، و شعله ‏اى با برق‏هاى خيره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگى او صحيح و پايدار، و سخنانش روشنگر حقّ و باطل، و حكم او عادلانه است.

خدا او را زمانى مبعوث فرمود كه با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانى داشت و مردم از نيكوكارى فاصله گرفته، و امّت‏ها به جهل و نادانى گرفتار شده بودند.


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=1]دریای اشک[/h]

ای امت رسول، قیامت بپا کنید لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید
در ماتم پیمبر و تنهایی علی باید برای حضرت زهرا دعا کنید
داغ پیغمبر است و بلایی‌ست بس عظیم
حیدر غــریب گشتـه و زهـرا شده یتیم
ختم رسل به سوی جنان می‌کند سفر جان جهانیان ز جهان می‌کند سفر
ریزید خون ز دیده که در آخر صفر کز پیکر وجود، روان می‌کند سفر
دریای اشک، ملک خداوند سرمد است
بــاور کنیــد روز عــزای محمّد است
جان جهان ز پیکر هستی جدا شده خاموش، شمع محفل نورالهدی شده
ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب واویلتا عزای رسول خدا شده
عالم ز دود فتنه سیه ‌پوش می‌شود
حقّ علـی و آل، فـراموش می‌شود
باور کنید قامت حیدر خمیده است رنگ از عذار حضرت زهرا پریده است
باور کنید بغض حسن مانده در گلو خونِ ‌دل حسین به صورت چکیده است
خورشید، رنگ باخته و روز، چون شب است
یک کربلا غـم است که در قلب زینب است
سوگ رسول یا که غم بی‌نهایت است یا نقش شکستن رکن هدایت است
تیغ سقیفه گشته حمایل به دست خصم او را هوای حمله به بیت ولایت است
امت پس از نبـی ره طغیان گرفته‌اند
با دست فتنه دامن شیطان گرفته‌اند
پیغمبری که دست دو عالم به دامنش با آن که آب غسل نخشکیده بر تنش
آزرد باغ لاله‌اش از نیش خارها دیدند حمله‌های خزان را به گلشنش
اجر رسالتش چه قَدَر ظالمانه بود
بـر دست دخترش اثر تازیانه بود
مردم درِ سرای علی را نمی‌زنند جز با لگد به بیت ولا پا نمی‌زنند
سلمان کجاست؟ بوذر و عمار کو؟ چرا اینان سری به حجره ی زهرا نمی‌زنند
دیگر مدینه داده ز کف شور و حال را
کس نشنـود صــدای اذان بــلال را
ای آسمان بگرد و دل از غصه چاک کن خود را نهان چو جسم پیمبر به خاک کن
دستی برون ز خاک کن ای ختم انبیا اشک غم حسین و حسن را تو پاک کن
بی‌تو جهـان دچـار بلایی عظیم شد
بردار سر ز خاک! که زینب یتیم شد
افتاده پشت سر همه آیات ذوالجلال قرآن چو حرمت نبوی گشته پایمال
اجر نبی به کشتن زهرا ادا شود زهرا زند به پشت درِ خانه بال‌بال
حامی دین و یار ولی کیست؟ فاطمه
اول شهیـد راه علـی کیست؟ فاطمه
یارب! به اشک چشم علی، خون فاطمه آن فاطمه که عرش خدا راست قائمه
بیش از هزارسال، شب و روز و ماه و سال دارد به این دعا همه شب شیعه زمزمه
با تیغ مهدی‌اش دل ما را صفا بده
بـر سینه ی شکستـه ی زهـرا شفا بده
اسلام، سرشکسته ی اعدا نمی‌شود مهر علی برون ز دل ما نمی‌شود
درمان زخم سینه ی مجروح اهل ‌بیت جز با ظهور مهدی زهرا نمی‌شود
«میثم» هماره باشدش این ذکر بر زبان
عجّــل علـی ظهـورک یا صاحب ‌الزمان
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گریان، زغمى دیده عالم شده امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب
از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار
نخل قد زهرا و على خم شده امشب

url.jpg

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
روضه و توسلِ جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه _حاج حسین سازور

روضه و توسلِ جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه _حاج حسین سازور

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّه ، یا رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِینَ‏ ، یا اشرف الْأَنْبِیَاءِ و الْمُرْسَلِینَ ، یا خَیر النَّاسِ یا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا الزَهرا ...




*شب رحلت و شهادتِ پیغمبرِ،شبِ یتیمیِ فاطمه ست ...*





قدِ رعنایِ رسول الله آخر سر شکست


پایه هایِ عرش ازین داغِ درد آور شکست





رحمةٌ للعالمین بود و مصیبت ها چشید


صبر کرد و حرمتش در بین هر معبر شکست





*کم ما برای پیغمبر گریه کردیم،خدایا این شبا چشمایِ ما رو گریان قرار بده مثه چشمانِ فاطمه ... بالاسرِ باباش نشسته بود،با دستمالی عرقِ پیشانی بابا رو پاک می کرد*





جز علی و چند تن دور و برش یاری نبود


در اُحد تنها شد و دندان او آخر شکست





فتنۀ آن دو یهودی عاقبت کاری شد و ...


زهر آتش زد به جان او ، دلِ دختر شکست





گوشه ای از شهر غوغایِ سقیفه شد بلند


جسم او جان داشت اما حرمتِ منبر شکست





خواست پیغمبر بگوید باز هم حق با علی است


مردکی پرخاش کرد و قلبِ پیغمبر شکست





*فرمود یه کاغذ و قلم بیارید بنویسم،راه رو گم نکنید ... دومی صدا زد «ان الرَجُل لِیَهجُر» استغفرالله ؛ گفت پیغمبر داره هذیان میگه ...*




بال خود را بست و سوی عرش اعلی پر کشید


سخت تنها شد امیرالمؤمنین ، حیدر شکست





بعد پیغمبر شرر بر خانۀ عصمت زدند


در میانِ غربت این شهر نیلوفر شکست





در میان دود و آتش با لگد بر در زدند


در شکست و سر شکست و حرمتِ مادر شکست





بار شیشه دارد این بانو ، کمی آرام تر


پشت در اصلاً چه شد؟آیینه سرتاسر شکست





پیش چشمانِ ولی الله زهرا را زدند


پیش همسایه غرورِ فاتح خیبر شکست


**


کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد


چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد





خبرِ پر زدن فاطمه ، حیدر را کشت


چند باری به زمین خورد علی تا پا شد





*یا رسول الله ... دو نفر وارد حجرۀ پیغمبر شدن ... از دیدن یکی شون پیامبر فرمود تعجب نکنید،زهرا جان این فقط از تو اجازه میگیره وارد میشه،این برادرم عزرایئلِ اما یکی دیگه هم واردِ حجره شد ... ابی عبدالله عادت داشت وقتی میومد پیشِ پیغمبر،میرفت رو سینۀ رسول الله ... حضرت رو زمین میخوابید ، حسین رو سینه ش قرار می گرفت ... ابی عبدالله هم به عجله و عادت همیشه اومد رو سینۀ رسول خدا ... امیرالمومنین دست برد حسین رو برداره،آخه محتضر باید سینه ش سبک باشه ... یه وقت پیغمبر چشماش رو باز کرد، فرمود علی جان صبر کن ، بزار حسین رو سینۀ من باشه ... حسین آرامِ جانِ منه ... آی ....





زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا


منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد





داد زد زینب کبری : به روی سینه نرو ...


گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد





سر او تا که جدا شد زره اش را بردند


زره اش هیچ ... سرِ پیرهنش دعوا شد





خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید


بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد





کاش انگشتری اش تنگ نبود ... اما بود


عاقبت نیمۀ سبابۀ او پیدا شد؟ .





ای حسین ...





کنارِ بسترِ پیغمبر مثلِ باران داره گریه می کنه فاطمه ... همچین پیغمبر تصلی بهش میداد ، علی تصلی میداد ... فرمود زهرا جان گوشت رو نزدیک بیار،کنارِ گوشش یه جمله ای گفت ، زهرا آرام شد ... یه وقت دید آرام آرام چشمایِ پیغمبر بسته شد ... دیگه رسولِ خدا نفس نمی کشید ... یا الله ... امیرالمومنین آماده شد ، رسولِ خدا رو غسل داد ، کفن کرد ... بر پیغمبر نماز خواند .... یا الله ... نانجیب ها علی رو اینجا هم تنها گذاشتن ... پیغمبر داشت جان میداد اونا تو سقیفه نشسته بودن ، برایِ حکومت داشتن نقشه می کشیدن ... چند نفر بدنش رو برداشتند یه روایت دیگه هم هست که شب پیغمبر رو دفن کردن،سلمان اباذر،دیگران ...





وقتی از دفنِ پیغمبر آمدن،زهرایِ مرضیه استقبال کرد ازشون ... فرمود چگونه دلتون اومد رو بابام خاک بریزید ... چگونه دلتون اومد پیغمبر رو زیرِ خاک قرار بدید ...





میخوام بگم زهرا جان ... بابات رو با احترام کفن کردن ... تشییع کردن ... دفن کردن .... کجا بودی کربلا ... بدنِ حسینتُ پاره پاره کردن ... سر رو یه طرف بردن ... دستُ یه طرف ... بدنش رو زیرِ سمِ اسب قرار دادن ..





ای حسین ...


شاعر : محمد جواد شیرازی
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله علی علیه‌‏السلام هدایت می‏‌یابید و به وسیله حسن احسان می‏‌شوید
‌و به وسیله حسین خوشبخت می‏‌گردیدو بدون او بدبخت.
بدانید که حسین دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند.

البرهان فی تفسیرالقرآن،ج۳،ص۲۳۲
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
عبدالله بن مسعود گفت: به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردم: یا رسول الله هر گاه از دنیا رحلت کردی چه کسی شما را غسل می دهد؟ فرمود: هر پیغمبر را وصی او غسل می دهد. عرض کردم یا رسول الله وصی شما کیست؟ فرمود: علی بن ابیطالب. عرض کردم: یا رسول الله پس از شما چه مدت زندگی می کند؟ فرمود: سی سال همانند یوشع بن نون که وصی حضرت موسی بود او بعد از موسی نیز سی سال زندگی کرد و صفورا همسر حضرت موسی دختر شعیب پیامبر بر یوشع بن نون خروج کرد و گفت من از تو به امر پیشوایی و رهبری سزاوارترم. پس یوشع با وی جنگید و به خوبی با وی کارزار کرد و اسیرش نمود و در حال اسیری به نیکی با وی رفتار کرد.
حضرت علی (علیه السلام) نیز با عایشه می جنگد و به خوبی با او می جنگد و اسیرش می کند و با وی به نیکی رفتار می کند، و خدا درباره او نازل فرموده که: و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی
یعنی در خانه هایتان قرار بگیرید و همچون جاهلیت پیشین، خودآرایی و جلوه گری نکنید و مقصود پروردگار از جاهلیت قدیم در این آیه صفورا دختر شعیب است.

کمال الدین، ج 1، ص 27.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
tracer *در محضر رحمةٌ للعالمین* [ سیرت ] رسول اکرم (ص) 1

Similar threads

بالا