mehran1951
عضو جدید
دانشجوآنلاین: رتبه یک آزمون کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه پیام نور، دوره کارشناسی خود را در رشته مهندسی صنایع و در دانشگاه آزاد واحد کرج گذرانده است. علی اکبرزاده، متولد 64 است و در حال حاضر دوره کارشناسی ارشد را در گرایش بازاریابی تمام کرده و بدون کنکور قرار است وارد مقطع دکتری شود.
چرا تغییر رشته دادید؟عموما در اکثر مقاطع رشته ها به جنبه مدیریت برمی گردند و این جنبه مدیریتی است که اهمیت پیدا می کند. هر کسی با هر رشته‌ای نیاز به مدیریت را احساس می کند. دارندگان مدرک کارشناسی ارشد در هر رشته ای که منجر به کارآفرینی بشود بعنوان مثال در رشته های مهندسی، فقط در حوزه نظارت فعالیت می کنند و این باعث وابستگی به مدیریت استضمن اینکه علاقه هم به این رشته داشتم و هرچقدر که بیشتر جلو رفتم علاقه ام بیشتر و بیشتر شد.
چطور شد پیام نور را انتخاب کردید؟یکی از دلایلی که پیام نور را انتخاب کردم این بود که از نزدیک می دیدم که دانشجویان پیام نوری سطح بالایی از نظر علمی دارند و قوی هستند. می توانم به جرات ادعا کنم 70 درصد ارشد و 85 درصد دکتری در کشور از دانشجویان پیام نور هستند.کتاب ها و جزوه ها در دوره های سراسری و آزاد معمولا حذف می شوند یا خلاصه می شوند اما در پیام نور قبل از ورود به دانشگاه منابع معلوم هستند و آزمون ها فقط از همان کتاب گرفته می شوند.ضمن اینکه حجم کتاب ها بسیار بالاست و امتحان های هر ترم هم جدیدا بصورت تستی برگزار می شود. این یعنی براحتی نمی شود در آنها نمره آورد. باید عمیق و اصولی درس خواند و همین باعث شده گرفتن مدرک از پیام نور هر روز سخت تر شود. حالا در شرایطی هستیم که ورود به پیام نور ساده شده است اما خروج از آن واقعا به راحتی امکان ندارد.
شما در طی خواندن برای کنکور شاغل بودید؟
بله
چطور بین این شاغل و درس تعادل برقرار می کردید؟
من معتقدم اگر کسی در زندگی هدف داشته باشد خیلی کارها برای این هدف می کند. سعی کنید هدف تان را مکتوب کنید تا هر روز بتوانید آن را ببینید . من هدف هایم را به صورت نوشته شده روی دیوار اتاقم می چسبانم تا هربار که نگاهم به آنها می افتد انگیزه دوباه بگیرم.
هدفم برای کنکور کارشناسی ارشد در اول راه، صرفا خواندن برای قبولی در این رشته بود اما بعد با دیدن اولین نتیجه ام در آزمون آزمایشی که حدود دی ماه بود، فهمیدم که توقع بیشتری می توانم از خودم داشته باشم و اینبار هدفم را گذاشتم برای رتبه 1 شدن.
در آزمون اول آزمایشی رتبه 2 شدم و خاطرم هست آن روزها سراغ رتبه یک همان آزمون رفتم و بهش گفتم دیگر نمی گذارم رتبه یک شوی...
جدا؟
بله، بعد از آن دیگر در تمام آزمون ها و کنکورها رتبه یک شدم چون می خواستم و فهمیده بودم توانم بیشتر اینهاست و همین حس رقابتی که احساس می کردم و اعتماد به نفسم باعث شد انگیزه بالایی داشته باشم.
همیشه معتقد به این جمله هستم و همواره به آن رسیدم که قدرت تصور برتر از قدرت تفکر است. یعنی تا یک چیزی را تصور نکنی هیچ وقت به وجود نخواهد آمد.
این بود که پیش رفتم و بعد به جایی رسیدم که جلو جلو درس هایم را برای کلاس های بعدی می خواندم.
نکته دوم برنامه ریزی بود. من برنامه ریزی واقعی و غیر رویایی کردم و سعی کردم طوری باشد که به شغلم در آن مقطع لطمه نخورد و از پس درس ها هم بربیایم.
از کی شروع کردید به خواندن؟
از حوالی آبان با شروع کلاسهای موسسه آموزش عالی مبین، با روزی بین 2 تا 3 ساعت شروع کردم.
چطور درس می خواندید؟
صبح ها از ساعت 7:30 تا 5 عصر سرکار بودم و بعد تا حدود ساعت 8:30 استراحت می کردم و ازاین ساعت تا 12 شب می‌خواندم.
هر هفته که کلاس ها 5 شنبه و جمعه تشکیل می شد سعی می کردم در طول این یک هفته تا جلسه بعدی درس های همان هفته را کامل می خواندم و نمی گذاشتم روی هم تلنبار بشوند.
بعدها از نتیجه هایی که از خواندنم گرفتم دیگر خواب به چشمانم نمی آمد و دوست داشتم بیشتر بخوانم چون نتیجه اش را به صورت محسوس درک می کردم و این انگیزه بزرگی به من داده بود و خستگی را احساس نمی کردم.
به جایی رسیدم که سوال ها را پیش بینی می کردم و خاطرم هست که پیش بینی هایم درست از آب درمی آمد.
چطور؟
برای آزمون های پیام نور در درس های غیر ریاضی معلوم است که چند تا از سوال ها هر چند سال یکبار تکرار می شود و این باعث می شود با خواندن سوالهای سالهای گذشته درصد قابل توجهی از تست ها را بزنید.
هر روز یک درس را می خواندید یا چند تا درس؟
تا قبل از عید سعی می کردم هر روز اکثر دروس را بخوانم اما بعد عید که دوره کردن شروع شده بود به طور روزانه یک درس را می خواندم و تمام می کردم.
در طول روز چقدر استراحت می کردید؟ تفریح و خوابتان چطور بود؟
معتقدم برنامه ای درست ریخته شده است که تمام اینها، به اندازه در آن لحاظ شده باشد. من تا قبل عید بعد از آمدن از کار یک ساعت می خوابیدم. شب ها هم از حدود 12 معمولا خواب بودم.
در روزهای جمعه، بعد از اتمام کلاس ها یا بعد از آزمون هایی که می دادیم معمولا کمتر درس می خواندم و با دوستان پارک می‌رفتیم و کامل تفریح می کردیم.
رمز موفقیت و رتبه یک شدنتان چیست؟
اولین نکته اینکه من از دوران عید کاملا استفاده کردم. عید مخصوصا برای آنهایی که شاغل هستند دوران طلایی و حیاتی است که باید تا جایی که می توانند از آن استفاده کنند. در 7 روز عید روزانه 12 ساعت درس خواندم.
بعد عید ساعت های مطالعه ام را بالاتر بردم و حدود 3 ساعت را به 5 ساعت رساندم تا اینکه بطور کلی یک ماه پایانی را مرخصی بدون حقوق گرفتم و درس ها را دوره کردم.
خلاصه نویسی هم کردید؟
راستش من اصلا خلاصه نویسی نکردم. به نظرم کتاب های انتشارات سیمیا کامل بودند و این کار را آنها برایم کرده بودند و من سعی کردم در زمان دوره از همین خلاصه ها استفاده کنم.
درصد قابل توجهی از داوطلبان معمولا یک درس را به بهانه نرسیدن کنار می گذارند توصیه شما چیست؟
بله من هم متاسفانه در طول زمانی که می خواندم روبرو می شدم با کسانی که اکثرا زبان را کنار می گذاشتند.
یکی از حسن های بزرگ آزمون کارشناسی ارشد پیام نور این است که نمره منفی ندارد و این یعنی اگر درسی را کنار بگذارید بزرگترین ضرر را کرده اید. پس حتی شده با اطلاعات کمی سر جلسه حاضر شوید اما هیچوقت درسی را کنار نگذارید.
چطور زبان می خواندید؟
در کلاس های موسسه نکته ای که خیلی اهمیت داشت این بود که مدرس زبان، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی بود.
ضمن اینکه من کاملا سعی می کردم پیشرفتم را در امتحان های سرکلاس یا آزمون های آزمایشی ببینم و ضعف هایم را تشخیص بدهم. بنابراین سعی می کردم ضعف های زبانم را بعد از رفع اشکال حل کنم.
یادم هست کلاس های روز اول زبان 30 نفره بود ولی در جلسات آخر تنها 3 تا 5 نفر شرکت می کردند و این اشتباه بزرگی است.
چون زبان دقیقا مثل سایر دروس ضریب 2 دارد و می تواند جور دروس اختصاصی را بکشد.
اگر به گذشته برگردید همین راه را می روید؟
من اگر برگردم کارشناسی را هم بازرگانی پیام نور می خوانم.
برای اینکه دروس را به صورت کاربردی یاد گرفتم و خیلی از پیام نور راضی هستم. این کاربردی بودن یکی از مزایایی است که پیام نور دارد. نسبت به دانشگاه های دولتی و آزاد که بیشتر روی تئوری ها تمرکز دارند.
معتقدم شرکت در کلاس های مبین و کتاب های سیمیا بچه هایی را که خوب درس می خوانند واقعا به نتیجه می رساند مخصوصا اینکه امتحان های آزمایشی شباهت بالایی با کنکور سراسری پیام نور دارد.
وقت درس خوندن مایوس هم شدید؟
نه هیچ وقت مایوس نشدم و ایمان داشتم که قبول می شوم برای همین قید شرکت در آزمون ارشد دانشگاه آزاد را هم زدم.
مزیت های پیام نور چیست؟
با اینکه کلاس ها در طول هفته برگزار می شوند اما از این ترم به دلیل زیاد شدن ورودی ها، اکثر کلاس ها به صورت مجازی برگزار می شود.
یک عدالتی که به نظرم در این دانشگاه رعایت می شود این است که امتحان های پایان ترم 14 نمره ای است.
کسانی که در کلاس ها حاضرند 6 نمره حضورشان را می گیرند و کسانی که در کلاس حاضر نباشند به هر دلیلی، نمره پایان ترم‌شان در 7/10 ضرب می شود و این باعث می شود عدالت رعایت بشود و این مسئله برای شاغلین خیلی مطلوب است.
تفاوت پژوهش محور با آموزش محور در چیست؟
من در آموزش محور تحصیل کردم و اینکه می گویند بچه های آموزش محور پایان نامه ندارند و پژوهش محور پایان نامه دارند به صورت بدی جا افتاده است.
اولا رئیس سازمان سنجش اعلام کرده که فارغ التحصیلان آموزش محور یا پژوهش محور هیچ مشکلی برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری ندارند و من فکر می کنم انتخاب بسته به موقعیت و هدف برای ارشد است.
دانشجویان پژوهش محور باید علاوه بر پایان نامه، یک مقاله هم در ISI چاپ کنند. اما دوستان آموزش محور باید جای آن 2 مقاله در ISI چاپ کنند و دیگر پایان نامه ندارند.
درواقع 18 نمره هردو گرایش یکی است و برای 2 نمره بعدی، دانشجویان پژوهش محور باید دفاع بکنند و دانشجویان آموزش محور باید پروژه را به صورت مقاله ای در ISI چاپ کنند تا نمره کامل بگیرند.
توجه داشته باشید که دانشجویان پژوهش محور می توانند با یک نامه به آموزش محور تغییر گرایش بدهند ولی عکس آن امکان پذیر نیست.
نظرتان درباره مدریت اجرایی و MBA چیست؟
در MBA به شما دانش عمومی مدیریت را می دهند و یک پلانی را آموزش می دهد که از آن استفاده کنید. من معتقدم که کسانی که در دوره های آزاد MBA را یاد می گیرند، خیلی موفق تر و دانسته‌هایشان کاربردی تر از دانشگاه هاست.
مدیریت های اجرایی و بازرگانی هم تفاوت چندانی باهم ندارند. اما بنظرم مدیریت اجرایی از MBA بهتر است.
توصیه آخر؟
اگر برای شرکت در آزمون پیام نور موسسه‌ای را انتخاب می‌کنید درباره آن زیاد تحقیق کنید. مخصوصا اینکه موسسه های غیر مجاز یا ضعیف خیلی زیادی در زمینه پیام نور فعال هستند. یک موسسه خوب مسیر را کامل و هموار می کند.
منبع
چرا تغییر رشته دادید؟عموما در اکثر مقاطع رشته ها به جنبه مدیریت برمی گردند و این جنبه مدیریتی است که اهمیت پیدا می کند. هر کسی با هر رشته‌ای نیاز به مدیریت را احساس می کند. دارندگان مدرک کارشناسی ارشد در هر رشته ای که منجر به کارآفرینی بشود بعنوان مثال در رشته های مهندسی، فقط در حوزه نظارت فعالیت می کنند و این باعث وابستگی به مدیریت استضمن اینکه علاقه هم به این رشته داشتم و هرچقدر که بیشتر جلو رفتم علاقه ام بیشتر و بیشتر شد.
چطور شد پیام نور را انتخاب کردید؟یکی از دلایلی که پیام نور را انتخاب کردم این بود که از نزدیک می دیدم که دانشجویان پیام نوری سطح بالایی از نظر علمی دارند و قوی هستند. می توانم به جرات ادعا کنم 70 درصد ارشد و 85 درصد دکتری در کشور از دانشجویان پیام نور هستند.کتاب ها و جزوه ها در دوره های سراسری و آزاد معمولا حذف می شوند یا خلاصه می شوند اما در پیام نور قبل از ورود به دانشگاه منابع معلوم هستند و آزمون ها فقط از همان کتاب گرفته می شوند.ضمن اینکه حجم کتاب ها بسیار بالاست و امتحان های هر ترم هم جدیدا بصورت تستی برگزار می شود. این یعنی براحتی نمی شود در آنها نمره آورد. باید عمیق و اصولی درس خواند و همین باعث شده گرفتن مدرک از پیام نور هر روز سخت تر شود. حالا در شرایطی هستیم که ورود به پیام نور ساده شده است اما خروج از آن واقعا به راحتی امکان ندارد.
شما در طی خواندن برای کنکور شاغل بودید؟
بله
چطور بین این شاغل و درس تعادل برقرار می کردید؟
من معتقدم اگر کسی در زندگی هدف داشته باشد خیلی کارها برای این هدف می کند. سعی کنید هدف تان را مکتوب کنید تا هر روز بتوانید آن را ببینید . من هدف هایم را به صورت نوشته شده روی دیوار اتاقم می چسبانم تا هربار که نگاهم به آنها می افتد انگیزه دوباه بگیرم.
هدفم برای کنکور کارشناسی ارشد در اول راه، صرفا خواندن برای قبولی در این رشته بود اما بعد با دیدن اولین نتیجه ام در آزمون آزمایشی که حدود دی ماه بود، فهمیدم که توقع بیشتری می توانم از خودم داشته باشم و اینبار هدفم را گذاشتم برای رتبه 1 شدن.
در آزمون اول آزمایشی رتبه 2 شدم و خاطرم هست آن روزها سراغ رتبه یک همان آزمون رفتم و بهش گفتم دیگر نمی گذارم رتبه یک شوی...
جدا؟
بله، بعد از آن دیگر در تمام آزمون ها و کنکورها رتبه یک شدم چون می خواستم و فهمیده بودم توانم بیشتر اینهاست و همین حس رقابتی که احساس می کردم و اعتماد به نفسم باعث شد انگیزه بالایی داشته باشم.
همیشه معتقد به این جمله هستم و همواره به آن رسیدم که قدرت تصور برتر از قدرت تفکر است. یعنی تا یک چیزی را تصور نکنی هیچ وقت به وجود نخواهد آمد.
این بود که پیش رفتم و بعد به جایی رسیدم که جلو جلو درس هایم را برای کلاس های بعدی می خواندم.
نکته دوم برنامه ریزی بود. من برنامه ریزی واقعی و غیر رویایی کردم و سعی کردم طوری باشد که به شغلم در آن مقطع لطمه نخورد و از پس درس ها هم بربیایم.
از کی شروع کردید به خواندن؟
از حوالی آبان با شروع کلاسهای موسسه آموزش عالی مبین، با روزی بین 2 تا 3 ساعت شروع کردم.
چطور درس می خواندید؟
صبح ها از ساعت 7:30 تا 5 عصر سرکار بودم و بعد تا حدود ساعت 8:30 استراحت می کردم و ازاین ساعت تا 12 شب می‌خواندم.
هر هفته که کلاس ها 5 شنبه و جمعه تشکیل می شد سعی می کردم در طول این یک هفته تا جلسه بعدی درس های همان هفته را کامل می خواندم و نمی گذاشتم روی هم تلنبار بشوند.
بعدها از نتیجه هایی که از خواندنم گرفتم دیگر خواب به چشمانم نمی آمد و دوست داشتم بیشتر بخوانم چون نتیجه اش را به صورت محسوس درک می کردم و این انگیزه بزرگی به من داده بود و خستگی را احساس نمی کردم.
به جایی رسیدم که سوال ها را پیش بینی می کردم و خاطرم هست که پیش بینی هایم درست از آب درمی آمد.
چطور؟
برای آزمون های پیام نور در درس های غیر ریاضی معلوم است که چند تا از سوال ها هر چند سال یکبار تکرار می شود و این باعث می شود با خواندن سوالهای سالهای گذشته درصد قابل توجهی از تست ها را بزنید.
هر روز یک درس را می خواندید یا چند تا درس؟
تا قبل از عید سعی می کردم هر روز اکثر دروس را بخوانم اما بعد عید که دوره کردن شروع شده بود به طور روزانه یک درس را می خواندم و تمام می کردم.
در طول روز چقدر استراحت می کردید؟ تفریح و خوابتان چطور بود؟
معتقدم برنامه ای درست ریخته شده است که تمام اینها، به اندازه در آن لحاظ شده باشد. من تا قبل عید بعد از آمدن از کار یک ساعت می خوابیدم. شب ها هم از حدود 12 معمولا خواب بودم.
در روزهای جمعه، بعد از اتمام کلاس ها یا بعد از آزمون هایی که می دادیم معمولا کمتر درس می خواندم و با دوستان پارک می‌رفتیم و کامل تفریح می کردیم.
رمز موفقیت و رتبه یک شدنتان چیست؟
اولین نکته اینکه من از دوران عید کاملا استفاده کردم. عید مخصوصا برای آنهایی که شاغل هستند دوران طلایی و حیاتی است که باید تا جایی که می توانند از آن استفاده کنند. در 7 روز عید روزانه 12 ساعت درس خواندم.
بعد عید ساعت های مطالعه ام را بالاتر بردم و حدود 3 ساعت را به 5 ساعت رساندم تا اینکه بطور کلی یک ماه پایانی را مرخصی بدون حقوق گرفتم و درس ها را دوره کردم.
خلاصه نویسی هم کردید؟
راستش من اصلا خلاصه نویسی نکردم. به نظرم کتاب های انتشارات سیمیا کامل بودند و این کار را آنها برایم کرده بودند و من سعی کردم در زمان دوره از همین خلاصه ها استفاده کنم.
درصد قابل توجهی از داوطلبان معمولا یک درس را به بهانه نرسیدن کنار می گذارند توصیه شما چیست؟
بله من هم متاسفانه در طول زمانی که می خواندم روبرو می شدم با کسانی که اکثرا زبان را کنار می گذاشتند.
یکی از حسن های بزرگ آزمون کارشناسی ارشد پیام نور این است که نمره منفی ندارد و این یعنی اگر درسی را کنار بگذارید بزرگترین ضرر را کرده اید. پس حتی شده با اطلاعات کمی سر جلسه حاضر شوید اما هیچوقت درسی را کنار نگذارید.
چطور زبان می خواندید؟
در کلاس های موسسه نکته ای که خیلی اهمیت داشت این بود که مدرس زبان، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی بود.
ضمن اینکه من کاملا سعی می کردم پیشرفتم را در امتحان های سرکلاس یا آزمون های آزمایشی ببینم و ضعف هایم را تشخیص بدهم. بنابراین سعی می کردم ضعف های زبانم را بعد از رفع اشکال حل کنم.
یادم هست کلاس های روز اول زبان 30 نفره بود ولی در جلسات آخر تنها 3 تا 5 نفر شرکت می کردند و این اشتباه بزرگی است.
چون زبان دقیقا مثل سایر دروس ضریب 2 دارد و می تواند جور دروس اختصاصی را بکشد.
اگر به گذشته برگردید همین راه را می روید؟
من اگر برگردم کارشناسی را هم بازرگانی پیام نور می خوانم.
برای اینکه دروس را به صورت کاربردی یاد گرفتم و خیلی از پیام نور راضی هستم. این کاربردی بودن یکی از مزایایی است که پیام نور دارد. نسبت به دانشگاه های دولتی و آزاد که بیشتر روی تئوری ها تمرکز دارند.
معتقدم شرکت در کلاس های مبین و کتاب های سیمیا بچه هایی را که خوب درس می خوانند واقعا به نتیجه می رساند مخصوصا اینکه امتحان های آزمایشی شباهت بالایی با کنکور سراسری پیام نور دارد.
وقت درس خوندن مایوس هم شدید؟
نه هیچ وقت مایوس نشدم و ایمان داشتم که قبول می شوم برای همین قید شرکت در آزمون ارشد دانشگاه آزاد را هم زدم.
مزیت های پیام نور چیست؟
با اینکه کلاس ها در طول هفته برگزار می شوند اما از این ترم به دلیل زیاد شدن ورودی ها، اکثر کلاس ها به صورت مجازی برگزار می شود.
یک عدالتی که به نظرم در این دانشگاه رعایت می شود این است که امتحان های پایان ترم 14 نمره ای است.
کسانی که در کلاس ها حاضرند 6 نمره حضورشان را می گیرند و کسانی که در کلاس حاضر نباشند به هر دلیلی، نمره پایان ترم‌شان در 7/10 ضرب می شود و این باعث می شود عدالت رعایت بشود و این مسئله برای شاغلین خیلی مطلوب است.
تفاوت پژوهش محور با آموزش محور در چیست؟
من در آموزش محور تحصیل کردم و اینکه می گویند بچه های آموزش محور پایان نامه ندارند و پژوهش محور پایان نامه دارند به صورت بدی جا افتاده است.
اولا رئیس سازمان سنجش اعلام کرده که فارغ التحصیلان آموزش محور یا پژوهش محور هیچ مشکلی برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری ندارند و من فکر می کنم انتخاب بسته به موقعیت و هدف برای ارشد است.
دانشجویان پژوهش محور باید علاوه بر پایان نامه، یک مقاله هم در ISI چاپ کنند. اما دوستان آموزش محور باید جای آن 2 مقاله در ISI چاپ کنند و دیگر پایان نامه ندارند.
درواقع 18 نمره هردو گرایش یکی است و برای 2 نمره بعدی، دانشجویان پژوهش محور باید دفاع بکنند و دانشجویان آموزش محور باید پروژه را به صورت مقاله ای در ISI چاپ کنند تا نمره کامل بگیرند.
توجه داشته باشید که دانشجویان پژوهش محور می توانند با یک نامه به آموزش محور تغییر گرایش بدهند ولی عکس آن امکان پذیر نیست.
نظرتان درباره مدریت اجرایی و MBA چیست؟
در MBA به شما دانش عمومی مدیریت را می دهند و یک پلانی را آموزش می دهد که از آن استفاده کنید. من معتقدم که کسانی که در دوره های آزاد MBA را یاد می گیرند، خیلی موفق تر و دانسته‌هایشان کاربردی تر از دانشگاه هاست.
مدیریت های اجرایی و بازرگانی هم تفاوت چندانی باهم ندارند. اما بنظرم مدیریت اجرایی از MBA بهتر است.
توصیه آخر؟
اگر برای شرکت در آزمون پیام نور موسسه‌ای را انتخاب می‌کنید درباره آن زیاد تحقیق کنید. مخصوصا اینکه موسسه های غیر مجاز یا ضعیف خیلی زیادی در زمینه پیام نور فعال هستند. یک موسسه خوب مسیر را کامل و هموار می کند.
منبع
آخرین ویرایش توسط مدیر:
