« تعریف معماری از نگاه معماران بزرگ و شخصیت های برجسته»
« تعریف معماری از نگاه معماران بزرگ و شخصیت های برجسته»
لوکوربوزیه (Le Corbusier):
. . . اینکه معماری در لحظهای از خلاقیت بوجود میآید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواستههایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالیتر از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته میشود و آماده میگردد تا تواناییهای شاعرانهای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمیانگیزانند و به ما لذت و سرور میبخشند.
لویی کان (LouisKahn):
. . . معماری وجود خارجی ندارد. تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام میدهد، در حقیقت آن را به روح معماری عرضه میکند . . . روحی که سبک نمیشناسد، تکنیک نمیشناسد، متد نمیشناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمایش بگذارد. بدین ترتیب معماری تجسم واقعیات غیر قابل سنجش میباشد.
ویلیام موریس - هنرمند و معمار انگلیسی:
معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه میکند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمی توانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارتست از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند.
برنارد چومی :
معماری چگونه می تواند ابزاری باشد که جامعه با آن قلمروهای جدیدی را کشف کند وشناخت جدیدی را به وجود آورد؟ (1)
- جفری اچ بیکر:
معماری قصد دارد تا احساسات را از طریق رسانه فرم بیان کند. (2)
جفری اچ بیکر:
معماری همانند نقاشی، موسیقی و ادبیات مولودی است زمینی و بمانند پوسته ای برای فعالیتهای بشری، عاملی پیوسته به موجودیت اوست و پیوند ذاتی آن بروشنی از نیاز اساسی انسان به سرپناه نشأت می گیرد. از سوی دیگر معماری در ارتباط با فضاست و در میان هنرها تنها معماری پاسخگویی به ساده ترین نیاز بشر یعنی سرپناه بیانگر امیال و ایده های حکومت، مذاهب و سلاطین است و یکی از پایه های اصلی فرهنگ بشری است. [4]
آموس راپاپورت:
( معماری سرپناه است، اما نماد و شکلی از ارتباط نیز هست چنانکه به گفته سرهربرت رید «همه هنرها شکلی از گفتگوی نمادین هستند.» معماری تجلی عینی افکار و آرزوهای انسانی و ضابط باورها وارزش های فرهنگی است که به وسیله ی آن خلق شده است. [5]
- کریستین نوربرگ شولتز:
به استناد تعریف سوزان بیکر می توان گفت «معماری هنگامی به وجود می آید که محیط کاملی پدیدار شود و این امر به مفهوم ملموس کردن روح مکان است. [7]
_لویی کان :
آنچه معمار انجام می دهد، پیش از آنکه تبدیل به یک بنا شود، باید پاسخی باشد به نهاد انسان .
_لویی کان:
معماری از جایی شروع می شود که عملکرد کاملاً شناخته شده و مشخص است
_لویی کان:
معماری به عنوان خلقتی هنری برای برآوردن یک نیاز نیست بلکه آفریدن یک نیاز است معماری شناسایی همگن فضاهایی است متناسب با عملکردهای خاص انسانی معماری سازندگی ذهنی فضاها است
_فرانک لوید رایت :
معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمیتوان او را یک معمار نامید.
_میس ون دروهه:
معماری زمانی آغاز میشود که شما دو آجر را با دقت پیش هم میگذارید.
_میس ون دروهه:
معماری در جزئیات است ...
_میس ون دروهه:
معماری چیزی جز تمنای زمان برای فضایی زنده متغیر و جدید نیست. درست است که معماری بر روی حقایق مسلم بنا گردیده است اما زمینه کار اساسی آن تسلط معانی است. معماری، اراده زمان است که به فضا تبدیل شده است. زنده، شاداب و جدید
_لوکوربوزیه:
اینکه معماری در لحظه ای از خلاقیت بوجود می آید، یک حقیقت انکار ناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواسته هایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالی تر از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته می شود و آماده می گردد تا توانائی های شاعرانه ای را به معرض نمایش گذارد که ما را بر می انگیزانند و به ما لذت و سرور می بخشد.
_لوکوربوزیه :
من ترسیمکردن را به حرفزدن ترجیح میدهم، زیرا ترسیمکردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
معماری، بازی استادانه، صحیح و باشکوهی از احجام ترکیب شده در زیر نور می باشد. معماری، فرهنگ عمومی است.
_لوکوربوزیه :
معماری فرم ها، حجم ها، رنگ ها، آکوستیک و موسیقی است. نور و سایه، بلندگوهای معماری اند.
_لوکوربوزیه :
اینکه معماری در لحظهای از خلاقیت بوجود میآید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواستههایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالیتر از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته میشود و آماده میگردد تا تواناییهای شاعرانهای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمیانگیزانند و به ما لذت و سرور میبخشندلوکوربوزیهمعماری غیر از نمایش ساخت و پاسخ دادن به نیازها است.(منظورم از نیازها استفاده ،راحتی و آسایش عملی است)
_فیلیپ جانسون:
من از تعطیلات متنفرم. اگر شما میتوانید ساختمانهایی را بسازید، چرا باید در کنار دریا بنشینید؟
_فیلیپ جانسون:
معماری هنری است شگفت انگیز روشنگر و آزادی ساز هنر معماری عبارتست از طرحهای فردی ای که با نقاشی و تندیس
رقابت می کند در واقع معماری تنها ایجاد انواع جدید فضاها است
_تادائو آندو:
خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل میگردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان میشود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبانهای دیگر قادر به ابراز آن هستند
_تادائو آندو:
وظیفه معماری درک منطق توصیف ناشدنی مکان است
_تادائو آندو :
معماری باید کاملاً با اطراف هماهنگی داشته باشد
_سانتیاگو کالاتراوا :
هندسه مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست مییابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمههای زاینده و مهم الهام هستند
_فرانک گهری:
من بیشتر وقتم را صرف کارفرماها میکنم. زیرا معتقدم این کار ما را به پیش میبرد و آنها هم به آنچه که میخواهند، میرسند و از کار احساس رضایت میکنند. این روند باعث میشود آنها بدانند که شما مسائل آنها را میشنوید. همچنین این تعامل موقعیت ابداع را برای شما فراهم میآورد
_ویلیام موریس:
معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه میکند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمیتوانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند
_جان راسکین:
تعریف درست معماری بطوریکه آن را از یک مجسمه متمایز کند، عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص و جانمایی آن در آنجا بر اساس مناسبترین اصول ساختمان
_جان راسکین:
معماری هنری است برای همه که باید آن را یاد بگیرند.
_جان راسکین:
معماری هنر مرتب کردن و تزیینات بناهای ساخته شده توسط بشر به هر مقصودی است به قسمی که در سادهترین نگاه سلامت، نیرو و لذت بردن روح را میسر نماید
_اتین لویی بوله:
معماری چیست؟ آیا من آن را همسو با ویتروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟ نه. این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانهشان را تنها پس از اینکه شکل آن را تصور میکردند، میساختند. این فرآورده ذهنی و خلاقیت هست که معماری را تشکیل میدهد، اینک ما میتوانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر میرسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد
_آی.ام.پی:
معماری زندگی است.در یک جامعه متمدن، فرض بر این است که در پشت معماری، زندگی زیبایی نهفته است. اگر ما دارای جامعه متمدن باشیم و هنرمند این زندگی خاص را منعکس کند پس معماری باید زیبا باشد
_آلوار آلتو :
معماری علم نیست. معماری فرایند ترکیبی عظیم است که هزاران کارکرد معین انسانی را به هم تلفیق می کند و همان معماری
باقی می ماند. نیت معماری ایجاد هماهنگی میان جهان مادی و زندگی انسان است
_برونوزوی:
معماری هنر ساختن فضا است
_فرانسیسکو میلیزیا:
معماری هنر ساختن است
_رابرت ونتوری :
معماری، یک ساختمان است با دکوراسیون به کار رفته
_ژاک دریدا:
معماری کوششی است برای آنکه پیوند بین خود و فلسفه را استوار سازد و آن را قابل تصور نماید
-ژان نوول :
اگر کسی بخواهد به تعریف معماری امروز بپردازد باید تعریف خود را با شمردن کارهایی که معماری بدان نمی پردازد آغاز کند. معماری، حالت و ادامة جهان، نفی هرج و مرج و ماجرایی در بطن غیر ارادی است
-ژان نوول:
معماری قبل از هر چیز شیوه تفکر و مخصوصاً تحلیل است. معماری تجربه نیست. بنابراین هر نوع معماری باید خاص باشد
-هانس هولاین:
معماری، نظمی معنوی است که در ساختمان ها
تجسم یافته است. معماری یک مفصل ارتباطی است یعنی به یک بعد اضافی عینیت بخشیدن
-هانس هولاین:
معماری واقعی در عصر ما در حال تعریف جدیدی از خودش به عنوان یک واسطه و توسعة دامنة بیان خودش است. همه چیز معماری است. معماری رمز آلود، تداعی کننده و دو جنبه است
-هانس هولاین:
همه معمارند و همه چیز معماری است
_نورمن فاستر:
معماری چیزی نیست که در ذهن منتقد باشد معماری در مورد زندگی واقعی است، درباره مردم است، درباره مسکن دادن به مردم و تأمین نیازهای ایشان است
_هرمان موتسیوس:
معماری، وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد اما هر روزه بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسامان و تاریک آن جامعه دارد؛ اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازماندهی آن ملت را به اثبات می رساند
_اتو واگنر:
هنر به طور کلی و معماری به طور خاص نشانگر سیستم معتبر ارزش گذاری در هر دوره هستند
_یورگ گروتر:
معماری، مجموعه ای است کم و بیش پیچیده، از
سیستم های فضایی که بر یکدیگر تأثیر می گذارند، یکدیگر را می پوشانند، در یکدیگر تداخل می کنند و با یکدیگر به رقابت می پردازند
پیتر –آیزنمن:
معماری در حضور و بینش خود به عنوان سرپناه و عرفاً خانه و کاشانه ریشه دوانیده است. معماری، محافظ هستی است و آخرین سنگر مکان معماری، لامکانی را فرو می نشاند. زیرا لامکانی موقعیت متناقض را دامن می زند
-پیتر آیزنمن:
معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایت ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است
-پیتر آیزنمن:
معماری بایدهمانند یک متن باشد،درفرآیند شکل گیری خود جان بگیرد و از بطن خود بسطپیدا کند که در روند طراحی اثر،در هدایت آن از مبداء مشخص به سوی پایانی معلوم نیست،بلکه پایانی باز دارد، مانند راه پله.
_رم کولهاس:
معماری آمیزه ایست پر تناقض از توانایی و ناتوانی.
_زیگفرید گیدئون:
معماری محصول شرایط و عوامل فراوانی مانند
عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، علمی، فنی، و عادات و رفتار آدمی است معماری، معیار اشتباه ناپذیری از رویدادهای زمانی را بدست می دهد.
_برنارد چومی:
معماری همیشه در مورد رویدادی بوده که در فضا
رخ میدهد تا درباره خود فضا.اگر معماری هم مفهوم و هم تجربة فضا و کاربرد، ساختار و انگارة نمودی (نه سلسله مراتبی) است. پس معماری می تواند به جدا ساختن این مقوله ها خاتمه دهد و آنها را به صورت ترکیبهای بی سابقه برنامه ها و فضا ها را در هم ادغام کند. معماری باید به عنوان ترکیب فضاها، رویدادها و حرکت ها بدون هیچ سلسله مراتبی یا اولویتی میان این مفاهیم دیده شود. معماری تنها نظمی است که بنا بر تعریف، مفهوم و تجربه، تصویر ذهنی و ساختار را در هم
میآمیزد. معماری، مکان ترکیب تمایزهاست.
_یوهانی پلاسما:
معماری عالی ترین سکوتی است که به صورت ماده درآمده است، سکوتی می باشد که رنگ شده است. ما خواستار معماری هستیم که هدفش شاعرانه کردن چیزهای واقعی زندگی روزمره باشد. ما به یک معماری زاهدانه، فکور و اندیشمندانه نیاز داریم، به معماری سکوت.
_سیمون آیوازیان:
معماری، وسیله و دستاوردی است برای رسیدن به عمق حیات و روح آفرینش و در نهایت رسیدن به آرامش و وحدت.
_آنتونیوگائودی:
معماری مانند موجودی زنده است و فضایی پویا که دنیاهای درون و برون را به یکدیگر وصل می کند.
_اسوالدماتیاس اونگرس:
معماری هیچ ارزش مطلقی را بیان نمی کند، بلکه معماری نسبتی است از درگیریهایی دائمی و بحث های تحلیلی با عناصر واقعی.
_یاکوب بکما:
معماری بخشی از یک فرایند تولید فضا است.
_کلوتز:
ما باید تمام ساختمان های جدید را تا حدود زیادی مرتبط با محیط آنها بدانیم زیرا معماری، بوم شناسی است .
_مارسل پلو:
معماری مانند همه رسوم اجتماعی، بازتابی از تمدن است. تمام چیزهای موجود در معماری کیفیت ابداع دارد..
_کاتسو هیروکوبایاشی: معماری، هنری است که بشر را عمدتاً با قدرت ذاتی فرم خود مسحور می کند.
_گالوانو دلاولپه:معماری ایده ها و ارزش ها را به وسیله سیستمی از علایم بیان می کند.
_ویتور ویوس: اولین شخصی که گفت معماری هنر است.
_والتر گروپیوس: از قاشق غذاخوری تا شهر دامنه کار معمار را تعریف میکند.
_اتیون لوییس بوله:معماری چیست؟ آیا معماری هنر ساختوساز است؟ یقیناً خیر.
_تویوایتو: معماری پدیده شهری است.
-فوتوریستها:معماری تحت تأثیر جهان مکانیکی و تکنولوژی میباشد.
_اسنووا:
ایدولوژی لادوفسکی درباره ساخت گرایی اینگونه معرفی شده بود که معماری باید ترکیب سه عامل روراستی فنی، امکان پذیری اقتصادی و بیان تجسمی باشد .
_ل.بنهوولو :
معماری مدرن از تغییرات فنی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از انقلاب صنعتی، زاده شده.
کریستین نور برگ-شولتز:
شاید به این نتیجه برسیم که صفت کمال معماری در گرو سه معیار اساسی است، نقش ساختمان، شکل و فنون.
_بالزاک:
معماری دفتر ثبت تاریخ بشری است.
گوته :
معماری موسیقی تجسد یافته است.
ماریو بوتا :
معماری چیزی جز ساختن زمین نیست.
بن فارمر :
معماری هنری است که نمی تواند از بافت پیرامون طبیعی و مصنوع جدا باشد.اگر قرار است مفاهیم معماری را درک کنیم تبحر فنی نیازیست اساسی. معماری خوب نیزمند کارفرمای خوب است.
فرانک گری :
هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست مییابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمههای زاینده و مهم الهام هستند.
تادائو آندو :
خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل میگردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان میشود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبانهای دیگر قادر به ابراز آن هستند.
_
لوکوربزیه:
معماری بازی استادانه و درست اشکال در زیر نور است.