دوستی دختر و پسر به امید ازدواج؟

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1][/h]

به طور طبیعی زن و مرد به عنوان دو پیکره جامعه انسانی به زندگی مشترک با یکدیگر نیازمندند . در شرع نیز به پیوند میان این دو سفارش بسیار...


وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است که ارتباط بین دخترها و پسرها را توجیه می کند. بخصوص دخترها که معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند.
اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت کشی، عشق یا ...؟
روان شناسان معتقدند، میل و کشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنان می گویند در تمام فرهنگها و کشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. اما مرز این کشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده است. اما در کشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است .
در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شکل وسیع نبود، از این رو کنترل بیشتری بر جوانان صورت می گرفت، اما واقعیت این است که بسیاری از جوانان امروز در ارتباط های خود به ازدواج فکر نمی کنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن که مبتنی بر ارزشهای دینی نیست، احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار کرده است.
غرایز احساسی ، عاطفی و اخلاقی جوان برگرفته از فضیلت های نهفته در ذات اوست که با نکات متعالی و دستورات حیات بخش اسلامی می تواند مورد سنجش عمیق قرار گیرد. آنچه که جوان متهور و متحول امروز ایران طلب می کند، مسلماً آشفتگی ها و نابسامانی های غربی نیست. وظیفه ی والدین است که در زمینه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فکر و نیازهای آنان را مدنظر قرار دهند و بر این محور که بسیار حساس و پیچیده است، برایشان تعیین تکلیف کنند. اگر فرهنگ ازدواج صحیح را به جوان آموزش ندهیم، غرایز جوانی او ممکن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بیراهه بکشد.
اما آیا ارتباط بین دو جنس همیشه به پیوندهای عاطفی و صمیمانه منجر می شود؟ آیا این نوع ارتباط نمی تواند به زمینه های علمی، فرهنگی و ... محدود باشد؟
بهتر است بدانند که وعده و وعیدهای ازدواج و یا دوستی پاک بدون هیچ رابطه جنسی ، در اکثر مواقع دروغ بوده و این تجربه ها به ناارامی روحی شان دامن می زند​

[h=2]چرا ارتباط ناسالم[/h] برخی کارشناسان تربیتی تحلیل اینگونه رفتارها و تفکرات را به اِعمال محدودیت های غیر منطقی به جوانان نسبت می دهند و می گویند که وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد والدین و مربیان نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه می برد و سعی می کند چیزهایی را که طی سالهای زندگی از او دریغ شده است به هر ترتیب ممکن حتی با هنجارشکنی به دست آورد.
عده ای نیز تنگناهای اقتصادی ، گسترش ارتباطات، فردگرایی و بی تفاوتی به ارزش ها را دلیل این گونه رفتارهای اجتماعی می دانند و معتقدند این دلایل موجب شده بسیاری از جوانان امروزی نسبت به ازدواج دید مثبتی نداشته باشند و به نوعی از زیر مسئولیت تشکیل خانواده شانه خالی کنند. زمانی هم که ازدواج به تاخیر بیافتد ،بازار دوستی با جنس مخالف داغ تر می شود.
هر چند وقتی غریزه فوران می کند و هنگامی که شرایط جامعه به سمت آزادی روابط می رود ،سخت است که جوانان را توجیه کرد تا وارد این روابط نشوند اما بهتر است بدانند که وعده و وعیدهای ازدواج و یا دوستی پاک بدون هیچ رابطه جنسی ، در اکثر مواقع دروغ بوده و این تجربه ها به ناارامی روحی شان دامن می زند.
بهترین راهکار برای هر مشکلی را خداوند برای ما مشخص کرده است.
خداوند در این باره می فرماید : به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنها پاکیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه می کنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو که دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست.... ( نور / 30 و 31 )
و در ادامه می فرماید : کسانی که وسیله ی زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند... ( نور 33 )
 

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Calibri, Verdana, Geneva, sans-serif]اشتباه محضه چون این کار از پایه اشتباهه و اگر هم ازدواجی صورت بگیره دوام نخواهد داست[/FONT]
 

hesam72

عضو جدید
بیشتر زندگی های مشترکی ک با دوستی قبل از ازدواج پا مگیره ب طلاق میرسه...نمونش یکی از دوستای خودم ک بعد از چند ماه زندگی اروم بخاطر اینکه بهم دیگه اعتماد نداشتن اخرش مجبور شدن جداشن.....اگه قراری دوستی هم باشه ک منجر ب ازدواج بشه باید با اطلاع خونواده باشه اما جای تاسف اینه ک الان هر دو طرف فقط بخاطر ازدواج دوس نمیشن...از اول هدفشون چیز دیگه ایه....
من خودم ترجیح مدم ک با همسر ایندم قبل از ازدواج بیشتر اشنا بشم....حالا اسمش هر چی مخواد باشه!
 

ile

عضو جدید
اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت کشی، عشق یا ...؟

اما بهتر است بدانند که وعده و وعیدهای ازدواج و یا دوستی پاک بدون هیچ رابطه جنسی ، در اکثر مواقع دروغ بوده و این تجربه ها به ناارامی روحی شان دامن می زند.
مقاله ی خیلی سطح پایینی بود، انگار این مجلات و روزنامه ها کفگیرشون ته دیگ خورده و بجای کارشناس نوشته هاشون رو میدن زنان خانه دار تو اوقات بیکاری مینویسن. به هرحال با این جملش موافقم. دوستی بدون تماس جسمی دروغ محضه. دلیلشم اینه که عشق بین انسان ها هم ذهنیه و هم جسمی.
اما در مورد دوستی قبل از ازدواج کاملا موافقم، افراد باید در حد توانشون با افراد زیادی دوست بشند تا قوه تشخیص انتخاب درست برای امر خطیر ازدواج را بدست بیارند. دلیلشم اینه که در ایران بین بازه ی 7 تا 18 سال دخترها و پسرها از هم ایزوله میشن و هیچوقت مهارت انتخاب یار مناسب رو یاد نمیگیرند و نتیجه این میشه که یک فرد بالغ در بزرگسالی خودشم نمیدونه فردی که انتخاب کرده یک مورد مناسب است یا نه! بخاطر همین دست به دامان دوستان و آشنایان و روانشناسان میشه که در مورد انتخابش راهنمایی کنن!
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مقاله ی خیلی سطح پایینی بود، انگار این مجلات و روزنامه ها کفگیرشون ته دیگ خورده و بجای کارشناس نوشته هاشون رو میدن زنان خانه دار تو اوقات بیکاری مینویسن. به هرحال با این جملش موافقم. دوستی بدون تماس جسمی دروغ محضه. دلیلشم اینه که عشق بین انسان ها هم ذهنیه و هم جسمی.
اما در مورد دوستی قبل از ازدواج کاملا موافقم، افراد باید در حد توانشون با افراد زیادی دوست بشند تا قوه تشخیص انتخاب درست برای امر خطیر ازدواج را بدست بیارند. دلیلشم اینه که در ایران بین بازه ی 7 تا 18 سال دخترها و پسرها از هم ایزوله میشن و هیچوقت مهارت انتخاب یار مناسب رو یاد نمیگیرند و نتیجه این میشه که یک فرد بالغ در بزرگسالی خودشم نمیدونه فردی که انتخاب کرده یک مورد مناسب است یا نه! بخاطر همین دست به دامان دوستان و آشنایان و روانشناسان میشه که در مورد انتخابش راهنمایی کنن!

تا حدي با حرفاتون موافقم ..ولي خوب با توجه به اين كه عرف كشور ما اينه و نميشه تغييرش داد بازم دوستي ميتونه سودمند باشه؟
 

ile

عضو جدید
تا حدي با حرفاتون موافقم ..ولي خوب با توجه به اين كه عرف كشور ما اينه و نميشه تغييرش داد بازم دوستي ميتونه سودمند باشه؟

ببینید چون این بحث بسیار گستردست بیایید کمی تخصصی تر در مورد شرایط جامعه مون صحبت کنیم. من بخاطر همین یک دسته بندی کلی انجام میدهم: از "نظر من" در کشور ما جوان ها دسته بندی های مختلفی دارن. به نظر من میشه در سه دسته افراد رو تقسیم بندی کرد (البته این دسته بندی با توجه به بحث دوستی هستش)

1. افرادی که علاقه ی زیادی به تعهد و زندگی مشترک ندارن و بلکه فقط میخوان دهه ی بین 20 تا 30 سالگی رو فقط و فقط دنبال روابط متنوع و خوش گذرانی و مراسمات و مهمانی ها و مد و لباس ها و آرایش های آنچنانی باشند => این قشر اکثرا از خانواده های مرفه یا پولدار هستند چون نیاز به پول کافی برای خرید لباس و لوازم آرایش (چه پسر چه دختر)، ماشین و .... دارند و همچنین از نظر درسی سختکوش نیستند و در دانشگاه های سطح پایین مشغول به تحصیل هستند، البته طبیعیه وقت برای درس خواندن ندارن => البته این افراد درصد کمی از جامعه ی آماری رو تشکیل میدهند چون در ایران خانواده های پولدار در اقلیت هستند. (تعریف من از بچه پولدار : ماشین شخصی دارند ، برای هر نوع لباس و کفش مارکدار ، عمل زیبایی ، لوازم آرایش ، رستوران و کافی شاپ های مختلف پول کافی از خانوادشون میگیرن. درکل خرجشون حساب کتاب نداره و فقط خرج میکنن)

2. افرادی که از خانواده های متوسط یا متوسط به پایین هستند که اکثرا از نظر درسی قوی هستند و در دانشگاه زحمت میکشند، این افراد بدنبال تشکیل خانواده اند و مسئولیت پذیر و متعهد هستند. اگر فرد مورد نظرشون رو پیدا کنند، بسیار وفادار خواهند بود و یک عشق زیبایی بین آنها شکل میگیره => به اعتقاد من درصد بسیار بسیار بالای جامعه ی آماری این دسته از افراد هستند.

3. افرادی که مذهبی هستند. برای این افراد هیچ چیزی قبل از دین اولویت ندارد و همیشه در پی درست بجای آوردن موازین دین هستند.


خوب به نظر من گروه اول دقیقا می دانند که مسیر زندگیشون چیست (با درست یا غلط بودن مسیرشون کاری ندارم) . البته این گروه بعد از رسیدن به سن 30 سالگی ضربه میخورند چون با نگاه به گذشتشون متوجه میشوند که شخصیت پوچی دارند و فقط نقش یک بوتیک با ویترین زیبا را بازی کردند. البته اگر تا اون موقه معتاد نشن، شانس آوردن!

گروه سوم هم مسیرشون کاملا مشخصه، بر طبق موازین دینی هرگونه رابطه قبل از ازدواج ، حرام است و این گروه هم باید یا خواستگاری برن یا منتظر خواستگار باشند

دغدغه ی من و روی صحبت من با گروه شماره ی 2 هستش. این گروه در اکثریت قرار دارند و از لحاظ مالی و دینی در حد متوسط و متعادل هستند. این گروه علاقه مند به ازدواج هستند و بخاطر همین وارد رابطه های دوستی با هدف ازدواج میشوند. که بعضی موفقیت آمیز بوده و بعضی شکست میخورند. البته تعداد روابط شکست خورده بیشتر از روابط موفق هستش. حالا چرا بیشتر روابط شکست میخورند؟
اگر سن 18 سال را که سن قانونی جهانی است مبدا قرار دهیم، میبینیم که یک فرد بعد از اتمام دبیرستان هیچ تجربه ای در مورد روابط انسانی نداشته و همچنین تا 18 سالگی هیچ آموزشی در مدرسه یا خانواده در این مورد ندیده و تمایل داره جهان تازه ای بعنوان روابط انسانی را تجربه کنه.خوب یک لحظه تجسم کنید، یک فرد بسیار خام و بی تجربه وارد یک دنیای بسیار بزرگ روابط انسانی میشه. دنیایی که تنوع بسیار زیادی داره! تنوعی به اندازه ی جمعیت افراد! خوب کاملا واضحه وقتی یک فرد آموزش ندیده و وارد چنین جامعه ی آماری بالایی بشه هر لحظه امکان اشتباه وجود داره!

ببخشید من الان باید برم، بعدا میام بقیه بحث رو انجام میدیم
 
آخرین ویرایش:

zohre_1371

عضو جدید
من خودم ترجیح مدم ک با همسر ایندم قبل از ازدواج بیشتر اشنا بشم....حالا اسمش هر چی مخواد باشه![/QUOTE]

خب حالا اگه شرایط طرف مقابلت هم اینطوری باشه ، مشکلی نداری ؟؟؟
خب چیزی ک میگی میشه یه چیزی مث همون دوست دیگه یعد اخرش میرسیم به حزف خودت ...
ولی اگه خانواده بدونه وزمینه اشنایی و صحبت رو درست کنه ، قضیه بهتر حل میشه :w20:
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حدي با حرفاتون موافقم ..ولي خوب با توجه به اين كه عرف كشور ما اينه و نميشه تغييرش داد بازم دوستي ميتونه سودمند باشه؟

خب چرا این عرف مشکل ساز رو از بین نبریم؟ همین دوستی ها سرآغازی واسه از بین بردن همین عرفهای مزاحم است.
 

2276417

کاربر فعال
ببینید چون این بحث بسیار گستردست بیایید کمی تخصصی تر در مورد شرایط جامعه مون صحبت کنیم. من بخاطر همین یک دسته بندی کلی انجام میدهم: از "نظر من" در کشور ما جوان ها دسته بندی های مختلفی دارن. به نظر من میشه در سه دسته افراد رو تقسیم بندی کرد (البته این دسته بندی با توجه به بحث دوستی هستش)

1. افرادی که علاقه ی زیادی به تعهد و زندگی مشترک ندارن و بلکه فقط میخوان دهه ی بین 20 تا 30 سالگی رو فقط و فقط دنبال روابط متنوع و خوش گذرانی و مراسمات و مهمانی ها و مد و لباس ها و آرایش های آنچنانی باشند => این قشر اکثرا از خانواده های مرفه یا پولدار هستند چون نیاز به پول کافی برای خرید لباس و لوازم آرایش (چه پسر چه دختر)، ماشین و .... دارند و همچنین از نظر درسی سختکوش نیستند و در دانشگاه های سطح پایین مشغول به تحصیل هستند، البته طبیعیه وقت برای درس خواندن ندارن => البته این افراد درصد کمی از جامعه ی آماری رو تشکیل میدهند چون در ایران خانواده های پولدار در اقلیت هستند. (تعریف من از بچه پولدار : ماشین شخصی دارند ، برای هر نوع لباس و کفش مارکدار ، عمل زیبایی ، لوازم آرایش ، رستوران و کافی شاپ های مختلف پول کافی از خانوادشون میگیرن. درکل خرجشون حساب کتاب نداره و فقط خرج میکنن)

2. افرادی که از خانواده های متوسط یا متوسط به پایین هستند که اکثرا از نظر درسی قوی هستند و در دانشگاه زحمت میکشند، این افراد بدنبال تشکیل خانواده اند و مسئولیت پذیر و متعهد هستند. اگر فرد مورد نظرشون رو پیدا کنند، بسیار وفادار خواهند بود و یک عشق زیبایی بین آنها شکل میگیره => به اعتقاد من درصد بسیار بسیار بالای جامعه ی آماری این دسته از افراد هستند.

3. افرادی که مذهبی هستند. برای این افراد هیچ چیزی قبل از دین اولویت ندارد و همیشه در پی درست بجای آوردن موازین دین هستند.


خوب به نظر من گروه اول دقیقا می دانند که مسیر زندگیشون چیست (با درست یا غلط بودن مسیرشون کاری ندارم) . البته این گروه بعد از رسیدن به سن 30 سالگی ضربه میخورند چون با نگاه به گذشتشون متوجه میشوند که شخصیت پوچی دارند و فقط نقش یک بوتیک با ویترین زیبا را بازی کردند. البته اگر تا اون موقه معتاد نشن، شانس آوردن!

گروه سوم هم مسیرشون کاملا مشخصه، بر طبق موازین دینی هرگونه رابطه قبل از ازدواج ، حرام است و این گروه هم باید یا خواستگاری برن یا منتظر خواستگار باشند

دغدغه ی من و روی صحبت من با گروه شماره ی 2 هستش. این گروه در اکثریت قرار دارند و از لحاظ مالی و دینی در حد متوسط و متعادل هستند. این گروه علاقه مند به ازدواج هستند و بخاطر همین وارد رابطه های دوستی با هدف ازدواج میشوند. که بعضی موفقیت آمیز بوده و بعضی شکست میخورند. البته تعداد روابط شکست خورده بیشتر از روابط موفق هستش. حالا چرا بیشتر روابط شکست میخورند؟
اگر سن 18 سال را که سن قانونی جهانی است مبدا قرار دهیم، میبینیم که یک فرد بعد از اتمام دبیرستان هیچ تجربه ای در مورد روابط انسانی نداشته و همچنین تا 18 سالگی هیچ آموزشی در مدرسه یا خانواده در این مورد ندیده و تمایل داره جهان تازه ای بعنوان روابط انسانی را تجربه کنه.خوب یک لحظه تجسم کنید، یک فرد بسیار خام و بی تجربه وارد یک دنیای بسیار بزرگ روابط انسانی میشه. دنیایی که تنوع بسیار زیادی داره! تنوعی به اندازه ی جمعیت افراد! خوب کاملا واضحه وقتی یک فرد آموزش ندیده و وارد چنین جامعه ی آماری بالایی بشه هر لحظه امکان اشتباه وجود داره!

ببخشید من الان باید برم، بعدا میام بقیه بحث رو انجام میدیم
صحیح است
 
  • Like
واکنش ها: ile

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر نيتشون قربه الي الله باشه موشكل نداره ....ولي اگر نيتشون نفع شخصي باشه مخالفم....اصولا ازدواج يك تعهد براي با هم بودن در تمام مسير زندگيست...حالا چه اشكالي اگر دو عاشق قو وار به هم علاقه داشتند باشند قبل از ازدواج يم رابطكي هم باهم باشند....
 

arc eng

عضو جدید
فکر میکنم بیاید ی کم منطقی راجع بهش فکر کنیم. دوستمون ile خیلی خوب گفت و توضیح داد. چرا داریم هرکدوم ی جور جبهه میگیریم؟ نیاز به جنس مخالف یک نیاز کاملا طبیعیه و باید درست بهش جواب داد.
وقتی میتونی یک نفر رو پیدا کنی که بهش آرامش بدی و ازش آرامش بگیری چرا نباید این کارو بکنی؟ حالا اگه شرایط ازدواج هم پیش اومد که چه عالی اگر هم نه که خب باز هم تجربیات خودش رو داره!
تمام زندگی ی قرار داده این هم بخشی از زندگیه...دو نفر و یک قرار و یک تعهد....
 

nayyerr

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اگه هدف واقعا از نزدیک شدن دختر و پسر ازدواج باشه ( خصوصا آقایون) از راهش پیش میرن حالا هر جایی که با هم آشنا شدن اینگه شرایط نداریم و فلان همه اش بهانه هست.

چه پسر و چه دختر با روابط ناسالمی که ایجاد می کنن اولین کاری که می کنن اعتماد رو از خودش می گیرن :(
 

Similar threads

بالا