دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

DOZI

اخراجی موقت
:gol:امشب ماه راشاهد میگیرم
برای تک تک ستاره ها میمیرم
تا شاید دل رهگذران اسمان به رحم بیاید
و تورا از این روزگارحسود هدیه بگیرم
:gol:



رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
بااشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . .
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفتنت ...

نبودنت ...

نامردیت ...

هیچ کدوم نه اذیتم کرد و نه برام سوال شد...

فقط یه بغض داره خفم میکنه ...

چه جوری نگات کرد که نگاه من و تنها گذاشتی ؟؟؟؟
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی
که دوستش داری همه اش رنج است پس اگر همچون خود
نیافتی
.

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]"مثل خدا تنها باش"[/FONT]
 

DOZI

اخراجی موقت
بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی
که دوستش داری همه اش رنج است پس اگر همچون خود
نیافتی
.

"مثل خدا تنها باش"


پروانه ها در پیله دنیا را نمی فهمند
تقویم ها روز مبادا را نمی فهمند
دریا برای مردم صحرانشین دریاست
ساحل نشینان قدر دریا را نمی فهمند
. .
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] نـــــام ِ تــــو[/FONT]

[FONT=&quot]دعـــــای مُستجــــابِ بــــــــــــارانــــ[/FONT]

[FONT=&quot]هَـــر بــــار کـِــه تـــو را خـــوانـده امــ [/FONT]

[FONT=&quot]بــــــاریـــده امـ[/FONT]
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
این همه نفرت از خودم؟

هرگز باور نمی کنم ... نمی دانم از گوشهایم نفرت دارم که حرفهای خوبت را شنیدند و زهر کلامت

رانوشیدند...

از قلبم که برایت لرزید و با سنگ کلامت شکست؟

یا خودم ؟

می خواهم انقدر کینه و نفرت از خویش را درونم بزرگ و بزرگ تر کنم تا دیگر جایی برای هیچ کس نباشد

نه تو نه هیچ انسان دیگری ...

میخواهم برای خودم هم نباشم... چقدر رنجیدم از حقیقتهای تلخی که بی وقفه بر زبان جاری کردی

و پس از تمام حرفهای درد اورت حلالیت طلبیدی... من بخشیده ام تو را و عشقت را ولی هرگز خودم را

نخواهم بخشید...​
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد،
اگر به حجله آشنایی،
در حوالی خیابان خاطره برخوردی ..
عده ای به تو گفتند،
کبوترت در حسرت پر کشیدن پرپر زد!
تو حرفشان را باور نکن!
تمام این سالها کنار من بودی!
کنار دلتنگی دفاترم!
در گلدان چینی اتاقم!
در دلم …
تو با من نبودی و من با تو بودم!
مگر نه که با هم بودن،
همین علاقه ساده سرودن فاصله است؟
من هم هر شب،
شعرهای نو سروده باران و بوسه را
برای تو خواندم!
هر شب، شب بخیری به تو گفتم
و جواب تو را،
از آنسوی سکوت خوابهایم شنیدم!

تازه همین عکس طاقچه نشین ِ تو،
همصحبت تمام دقایق تنهایی من بود!
فرقی نداشت که فاصله دستهامان
چند فانوس ستاره باشد،
پس دلواپس ‌انزوای این روزهای من نشو،
اگر به حجله ای خیس
در حوالی خیابان خاطره برخوردی …​
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دستمال کاغذی به اشک گفت:

قطره قطره‌ات طلاست

یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟

عاشقم !

با من ازدواج می‌کنی؟

اشک گفت:

ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!

تو چقدر ساده‌ای

خوش خیال کاغذی!

توی ازدواج ما

تو مچاله می‌شوی

چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی

پس برو و بی‌خیال باش

عاشقی کجاست!

تو فقط

دستمال باش!

دستمال کاغذی، دلش شکست

گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست

گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد

در تن سفید و نازکش دوید

خونِ درد

آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد

مثل تکه‌ای زباله شد

او ولی شبیه دیگران نشد

چرک و زشت مثل این و آن نشد

رفت اگرچه توی سطل آشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او با تمام دستمال‌های کاغذی فرق داشت

چون که در میان قلب خود

دانه‌های اشک کاشت
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
چشمانم هرچه سوسو میزنند تورا نمیبینند
پاهایم هرچه میدوند به تو نمیرسند
این دیوارها چه پرویند!!!!!!! که تا نزدیکی خورشید پیشروی کرده اند
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب بودو آسمان گریه میکرد
سرش را بر سینه ام نهاده بود
می گفت:قشنگترین قصه را برایم بگو
نگاهم را بر چشمان زیبایش دوختم
گفتم: چشمانت را ببند
چشمانش را بست
ومن آهسته روی لبانش خم شدم وقصه ی بوسه را برایش گفتم آن گاه باران تمام شد وآسمان برسر من مروارید پاشید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدیدا دلم خیلی خیلی خیلی گنده شده . . .
ولی جالب ایجاست که بدونی،
هنوز هم یه سر سوزن واست جا ندارم که ندارم . . .

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضـــــــــی وقــــت ها یـکی طوری میسوزونتت کــــــ ه هزار نــــــفر نمیتوننخامـــــوشت کنن . .... ... ......... بعضی وقـــــــت هــ ـا یکی طوریخاموشت میــکـنـــــــ ه که هزار نفر نمیتونن روشنتــــــــ كنـــ ـ ــن.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز باید باشی
می فهمی چه می گویم؟
بودنت مهم است!!
هـــمــیــشــه نــــه

ولــــی گـــاهـــی

مــیــان بـــودن و خـــواســتـن

فـ ـاصـلــه مـــی اُفــتــد

وقـ ـتــهــایـــی هـــســت کـــه

کــســی را بـــا تــمـــام وجــــود میخواهــــی


ولــــــی نــــبـــــــایــــد کــنـــارش بــــاشـــی ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر…
 

sherly

عضو جدید
[FONT=&quot]خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها معادله ها احتمال ها
خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قائده ها و مثال ها
خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها
از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها

[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
هـــمــیــشــه نــــه

ولــــی گـــاهـــی

مــیــان بـــودن و خـــواســتـن

فـ ـاصـلــه مـــی اُفــتــد

وقـ ـتــهــایـــی هـــســت کـــه

کــســی را بـــا تــمـــام وجــــود میخواهــــی


ولــــــی نــــبـــــــایــــد کــنـــارش بــــاشـــی ...

پس باید کجا باشیم؟؟؟؟؟؟؟:D
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
در همین حوالی کسانی هستند که تا دیروز میگفتند بدون تو حتی نفس هم نمیتوانند بکشند و امروز در آغوش دیگری نفس نفس میزنند...
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
هـنـوز هـم گـاهیــ
بی آنکـه بـخـواهَمْ... [SUP]دلـتـَنـگـت[/SUP] میـ شَـوَم...
دلـتـنـگِ بـودنَـتْ........
حـَتـی هـَمـان بــودنِ کمْ رنـگـت...
خـیـلیــ وقْـت بـود کـه دلـَم میـ خـواست بـگویـم
دوسـتـَتْ دارَم........
تــــو که غَـریـبـه نیــستـیــ
دیــگر نـمیـ توانم خودم را به آن راهی که
نمیـ دانـم کـجـاسـت بــــزنـــم...
دلــم هـمـان راهیــ را میـ خـواهـد
که تــــــــو در امــتـدادش ایـستــاده بـــاشی.
هــمـانْ تـمـامِ راه هـایی کـه میـ گـویـنـد به
عــِـــــشـــــــقْ
خــتـــم میـ شــود.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به خودم قول ميدهم كه فراموشـت كنم !
وقتي صبح مي شود
تو را كه نه .... ولي !
قولم را فراموش مي كنم ...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همینــــکه آرزوهایــــم را خــــاک کــــردم

به آرامش رسیـــدم

چــــه ســــاده بود خوشبختــــی…

__________________
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
قاصدک من...
من سالهاست کنار پنجره چوبی اتاقم
کنار گلدان شمعدانی کوچکم
کنار ترانه های خاکستری ام
به انتظار آمدنت نشسته ام
چه شکوهی ، چه بی کرانگی پر آهنگی است انتظار ...
من سالهاست ساکن این کلبه کوچکم در این جنگل پر هیاهو ...
و هنگامه هر باران تن خسته ام را میزبان قطره های با شکوهش میکنم .
نم نم باران لباس خاک گرفته ام را با عطر تازه ای آشنا می کند .
من آغشته با خاک پیر را به جوانی می کشد ...
از ترانه*ی خویش پرم میکند ... پر ...
من خالی و تجربه پر شدن ؟
قاصدک من ...
من همیشه ، هر لحظه کنار این پنجره چوبی آمدنت را به انتظار نشسته ام ...
کی می آیی ؟

قاصدک من ... کی می آیی؟
 
  • Like
واکنش ها: DOZI

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
تكيه به شونه هام نكن...
من از تو افتاده ترم....
ما كه به هم نميرسيم...
بسه ديگه!بذار برم.....
كي گفته بود به جرم عشق؟
يه عمري پرپرت كنم...
يه گوشه اي كنج قفس...
چادر غم سرت كنم....
من نه قلندر ميشمو....
نه قهرمان قصه ها....
نه برده ء حلقه به گوش....
نه مثل اون فرشته ها...
من عاشقم...همينو بس!
غصه نداره...بي كسيم!!!
قشنگيه قسمت ماست!
كه ما به هم نميرسيم!
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل شد فنای عشق و کسی چاره ساز نیست
این غم کجا برم که دلی اهل راز نیست
دارم نیاز صحبت یاران دلنواز
کز یار دلنواز کسی بی نیاز نیست
دانم که عشق ،مایه شعر است و زین قیاس
آنجا که عشق نیست، سخن دل نواز نیست
ای آشنای راز ، مرانم به قهر و ناز
کاین حربه قدیم ، دگر کار ساز نیست
ما نقد عمر خویش به ناز تو داده ایم
این جان خسته بیش خریدار ناز نیست
من مهر می نمایم و تو ناز می کنی؟
در کارگاه عشق بدین فن نیاز نیست
دیشب به یاد روی تو چشمم نخفت هیچ
هرگز شبی به عمر ، چو دیشب دراز نیست
"شیوا" نیاز جمع برآور که در جهان
جز در میان جمع، کسی سر فراز نیست
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
سراپای وجودم خواهان توست وتورا دوست دارم
اما نمی توانم برزبان آرم که تورا می پرستم
زمانی که تورامیبینم کلمات درذهنم ترکیب میشود
و فکرم چون کبوتری سبک بال ازقفس به پروازدرمی آید
چشمانم تیره و تارمیشود دستانم به لرزش می افتد
میدانم چرا نمیشود روحم را به اسارت بکشی
کلا مم را روان گردانم
((چون تو رادوست دارم ))
file:///C:%5CDOCUME%7E1%5CReza%5CLOCALS%7E1%5CTemp%5Cmsohtml1%5C01%5Cclip_image001.gif
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
سراپای وجودم خواهان توست وتورا دوست دارم
اما نمی توانم برزبان آرم که تورا می پرستم
زمانی که تورامیبینم کلمات درذهنم ترکیب میشود
و فکرم چون کبوتری سبک بال ازقفس به پروازدرمی آید
چشمانم تیره و تارمیشود دستانم به لرزش می افتد
میدانم چرا نمیشود روحم را به اسارت بکشی
کلا مم را روان گردانم
((چون تو رادوست دارم ))
 
  • Like
واکنش ها: DOZI

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]این بار که کسی آمد نمــی گویمـ بـــرو[/FONT]


[FONT=&quot]حــتی نمی گــویمـ کس دیگـــری رامی خـــواهمـ[/FONT]


[FONT=&quot]فقـط می گــویمـ[/FONT] :


[FONT=&quot]ببیـــن ! من شکــستـ ه امـ[/FONT] !


[FONT=&quot]خستـــ ه امـ[/FONT] !


[FONT=&quot]کمی آراممـ کــــن[/FONT]...


[FONT=&quot]همـیـن[/FONT]
.
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]تمام برگ های دفترم تمام شد[/FONT]


[FONT=&quot]قلمم به پایان رسید[/FONT]


[FONT=&quot]دستم سست شد[/FONT]


[FONT=&quot]چه سرمشقی دادی به من ...؟[/FONT]


[FONT=&quot]هنوز هم می نویسم[/FONT]:


" [FONT=&quot]دل دادن خطاست[/FONT] "

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هـــمــیــشــه نــــه

ولــــی گـــاهـــی

مــیــان بـــودن و خـــواســتـن

فـ ـاصـلــه مـــی اُفــتــد

وقـ ـتــهــایـــی هـــســت کـــه

کــســی را بـــا تــمـــام وجــــود میخواهــــی




ولــــــی نــــبـــــــایــــد کــنـــارش بــــاشـــی ...


این جمله را از کودکی شنیده ام" وقتی کسی برای تو نیست
باید برود"
گرچه خیلی سخته اما زیبای نازنین انقدر عشق تو با روح وتنم عجین شده که حتی دیگر به خوشبختی خودم فکر هم نمیکنم چه برسد به دعا!
امیدوارم هرجای دنیا که هستی خوشبخت شوی

ز


 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا