دلیل مهم دعوای خواهر و برادرها

Miss doctor

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرچند که خواهر-برادرها قادرند نزدیک ترین یار همدیگر باشند، خیلی کم پیش می آید که کودکی با همه خواهرو برادرانش دعوا نکند

«او با دوستانش به سینما می رود! چطور من نروم؟»«شما او را بیشتر از من دوست دارید!»«ای کاش من تک فرزند بودم!». والدینی که بیش از یک فرزند در زیر سقفشان دارند، این جملات را شنیده اند.

دعوای خواهر-برادران، فقط یک جزر و مد طبیعی زندگی خانوادگی است. شخصیت ها و سنین مختلف، می‌توانند نقش داشته باشند، اما آنها اغلب همدیگر را رقیب همدیگر می‌بینند، برای یک سهم مساوی از امکانات محدود خانواده (مانند حمام، تلفن، یا آخرین قسمت کیک)، و توجه والدین، رقابت می کنند. رقابت همشیرها بخش طبیعی رشد است، اما این می تواند والدین را دیوانه کند.

کلید کوچک کردن مشاجرات در خانه چیست؟ بدانید چه زمانی به بچه هایتان اجازه دهید خودشان مشکلاتشان را حل کنند و چه زمانی دخالت و داوری کنید.

علت اصلی ستیزه
معمولاً بچه ها موجودات معقولی نیستند – مخصوصا بچه های کوچکتر. بعضی اوقات مسئله کوچکی می تواند به دعوایی بزرگتر تبدیل شود و ارتباط همشیرها را به هم بزند.

توجه:
معمولاً بچه‌ها برای دریافت توجه والدین‌شان با هم رقابت می‌کنند. هرچه والدین پرمشغله‌تر باشند، بیشترین تقاضای بچه ها از آنها برای دریافت توجه آنهاست، و آنها کمتر می‌توانند به هر بچه تمرکز کنند. هنگامی که بچه جدیدی متولد می‌شود، ممکن است برای بچه (بچه های دیگر) سخت باشد که جایگاهشان در کانون توجه والدین را از دست بدهند. بعضی اوقات توجه والدین بر بچه ای که مریض است یا نیازهای ویژه ای دارد (مثلا به خاطر ناتوانی در یادگیری)، متمرکز می‌شود. اگر کودکان احساس کنند که نادیده گرفته شده‌اند، بدرفتاری می‌کنند تا توجهی را که می‌خواهند، به دست آورند.

اشتراک: اکثر خانه‌ها امکانات نامحدودی ندارد. این بدین معناست که تمام خواهر- برادرها به ناچار مجبور خواهند بود، حداقل بعضی از امکانات را تقسیم کنند. دادن یک اسباب بازی یا دیگر دارایی های مورد علاقه به یک همشیر، می‌تواند سخت باشد، مخصوصا برای بچه‌های کوچکتر.شخصیت‌های منحصر به فرد: ممکن است فرزند بزرگترتان سرسخت باشد، درحالی‌که فرزند کوچکترتان آرامتر و درون‌گراتر باشد. تفاوت ها در خلق و خو، می‌تواند به درگیری منجر شود. همچنین تفاوت سن و جنس، می‌تواند منجر به دعوای همشیرها شود.انصاف و عدالت: معمولا بچه‌ها مانند وکیل های کوچک تقاضای انصاف و مساوات دارند و برای آنچه که احساس می‌کنند که حق طبیعی آنهاست، دعوا می‌کنند. ممکن است همشیرهای کوچکتر شکایت کنند، که خواهر بزرگترشان اصرار می‌کند که به کنسرت برود، و او مجبور است در خانه بماند، در حالی‌که خواهر بزرگتر ناله می‌کند که او باید از خواهر کوچکترش نگهداری کند، به جای اینکه با دوستانش بیرون برود. احساس رفتار غیرمنصف و حسادت های همشیر، می‌تواند منجر به خشم شود.

پیدا کردن یک تعادل خوب خانوادگی
ممکن است جیغ زدن شما را دیوانه کند، اما در حین دعوا بیرون باشید، البته تا هنگامی که بچه‌ای در خطر آسیب دیدن باشد. به فرزندانتان اجازه دهید خودشان مشکلاتشان را حل کنند. دخالت کردن مانع از یادگیری بچه ها برای کنترل دعوا می‌شود، و می‌تواند منجر به این شود که به نظر برسد، که شما بچه‌ای را بیشتر از دیگری دوست دارید – مخصوصا اگر شما یک بچه را همیشه تنبیه می‌کنید.

حل بعضی از اختلاف ها برای بچه ها راحت تر است تا خودشان به طور مستقل به آن پایان دهند. در اینجا چند نکته برای حل و فصل این درگیری ها، هنگامی که دعوا آنقدر بالا می‌گیرد که شما دیگر نمی‌توانید دخالت نکنید، آورده شده است:

جداسازی: بچه هایتان را از صحنه بیرون بیاورید و به آنها اجازه دهید تا در جای خودشان – اتاقشان- آرام شوند. بعضی اوقات نیاز است تا همه‌ی بچه ها کمی از هم دور باشند.

آموزش مذاکره و مصالحه: به فرزندانتان نشان دهید که چگونه مشاجراتشان را به طریقی که هر دو خواهر- برادر درگیر راضی باشند، حل کنند. اول، از آنها بخواهید که فریاد نزنند و شروع به گفتگو کنند. به هرکدام فرصت دهید تا قضیه مربوط به خودش را بیان کند، اما داوری نکنید. تلاش کنید تا مشکل را روشن کنید (اینطور به نظر می رسد که تو با دیوید به خاطر اینکه بازی ویدیویی مورد علاقه ات را گرفته است، دعوایت شده)، و از فرزندتان بخواهید راه حلی پیدا کند که برای همه‌ی افراد درگیر مفید باشد. اگر آنها نمی‌توانند با هیچ کدام از ایده های مطرح شده پیش بیایند، شما راه حلی را مطرح کنید. مثلا اگر بچه‌ها به خاطر یک بازی جدید دعوا می‌کنند، پیشنهاد کنید که شما برنامه‌ای بنویسید که برای هرکدام زمانی را برای بازی کردن، مشخص کنید.

قوانین را اجرا کنید: مطمئن شوید که همه بچه ها، قوانین را که شامل آسیب نرساندن، اسم نگذاشتن برای یکدیگر، خراب نکردن وسایل یکدیگر است، رعایت می‌کنند. به بچه‌هایتان اجازه دهید در مورد چگونگی ایجاد و اجرا کردن قوانین، صحبتی داشته باشند. ممکن است آنها تصمیم بگیرند که تنبیه به خاطر ضربه زدن، از دست دادن امتیاز تماشا کردن تلویزیون، برای یک شب باشد.

به کودکتان اجازه دهید که در تصمیم گیری نقش داشته باشند: پروسه ای که باعث می‌شود احساس کنند که حداقل مقداری کنترل در زندگیشان دارند. هنگامی که والدین از قوانین تبعیت می کنند، آنها را به خاطر آن تشویق کنید.

پارتی‌بازی نکنید: حتی اگر یکی از بچه هایتان مدام شما را به زحمت می اندازد ودیگری فرشته است، جانبداری یا آنها را مقایسه نکنید (مثلا با گفتن «چرا تو نمی‌توانی مانند خواهرت باشی؟»). این فقط باعث خواهد شد، که بچه هایتان بیشتر نسبت به هم خشمگین شوند. همچنین دادن امتیاز رفتاری به یک بچه، می تواند رابطه بین شما و بچه هایتان را خراب کند.

همه چیز را با هم برابر نکنید: در یک خانواده، چیزی مانند همسانی کامل وجود ندارد. به یک بچه بزرگتر ضرورتا اجازه داده می شود تا کاری را انجام دهد، که خواهر یا برادر کوچکترش نمی‌تواند. به جای تلاش برای همسان کردن بچه هایتان، با آنها به عنوان افراد منحصر به فرد و خاص رفتار کنید.

حق تملک بچه هایتان را بدهید: اشتراک مهم است، اما نباید بچه‌ها برای تقسیم کردن هر چیزی تحت فشار قرار بگیرند. هر بچه‌ای باید چیزهای مختص به خودش را داشته باشد، که کاملا برای خودش باشد.نشست‌های خانوادگی را حفظ کنید: هفته‌ای یکبار با تمام اعضای خانواده دور یکدیگر جمع شوید، تا هر مسئله ای را بررسی کنید.

به هریک از اعضای خانواده فرصت دهید تا شکایت هایش را بیان کند، و سپس با همدیگر راه حل را پیدا کنید.

به هر کودک توجه جداگانه داشته باشید: ممکن است دشوار باشد که زمانی را با هر بچه ای به تنهایی بگذرانید، مخصوصا هنگامی که خانواده بزرگی دارید.

اما یکی از دلایلی که خواهر-برادرها از هم می‌رنجند، این است که آنها احساس کنند که توجه کافی از شما دریافت نمی‌کنند. برای اینکه فرزندانتان بفهمند که شما برای هرکدام از آنها ارزش قائل هستید برای هر بچه ای یکی یکی، وقت بگذارید.

روزهای خاصی را برای بردن دخترتان به خرید یا پسرتان به سینما دست و پا کنید. حتی توجه 10تا 15 دقیقه ای روزانه‌ی شما، باعث می شود بچه ها احساس خاصی داشته باشند.

زمانی که دعوای خواهر- برادرها غیرقابل کنترل می‌شود:
کاملا طبیعی است، که خواهر برادرها لحظه به لحظه با یکدیگر دعوا کنند. اما هنگامی که دعوا افزایش پیدا می‌کند، تا جایی که بچه‌ای از نظر احساسی یا فیزیکی قربانی می‌شود، لازم است که دعوا متوقف شود. ضریه پی در پی، گاز گرفتن یا رفتارهای زجرآور (مثل غلغلک دادن پی در پی، سر به سر گذاشتن، تحقیر کردن) انواع رفتارهای بد دخترهاست و توجیهی برای شما برای پادرمیانی است.

اگر نمی‌توانید خودتان خشونت را متوقف کنید، با پزشک متخصص اطفال کودکتان یا یک متخصص سلامت روان برای گرفتن کمک فوری مشورت کنید.

منبع:ravanagahi.ir
 

ebrahimi2z

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام الی جان
خیلی ممنون از مطالب مفیدت خیلی عالی بود.
من دو دختر دارم که تا پام را از خانه بیرون میگذارم با هم دعوا میکنن و تلفن پشت تلفن به من . خیلی اعصابم را خورد کردن و واقعا خسته شدم. و نمی دونم چکار کنم
 

ali.metal.eng

عضو جدید
سلام الی جان
خیلی ممنون از مطالب مفیدت خیلی عالی بود.
من دو دختر دارم که تا پام را از خانه بیرون میگذارم با هم دعوا میکنن و تلفن پشت تلفن به من . خیلی اعصابم را خورد کردن و واقعا خسته شدم. و نمی دونم چکار کنم
دعوا و مشاجره بین کودکان کاملا عادی است این شمایید که باید بتوانید بین انها ارامش را برقرار سازید. اگر میخواهید با همیدگه رفتار خوبی داشته باشند باید به انها یاد دهید که با هم مهربان باشند باید کاری کنید که یاد بگیرند در کنار همدیگر زندگی کنند کمی در مورد تربیت کودکان مطالعه کنید بد نیست...
متاسفانه اکثر مشکلات از انجا نشات میگیرد که والدین متاسفانه نمیدانند کتب روانشناسی برای انها نوشته شده است که از انها برای تربیت درست کودکان استفاده کنند نه اینکه تو قفسه کتابخانه های عمومی خاک بخوره...
 

ebrahimi2z

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دعوا و مشاجره بین کودکان کاملا عادی است این شمایید که باید بتوانید بین انها ارامش را برقرار سازید. اگر میخواهید با همیدگه رفتار خوبی داشته باشند باید به انها یاد دهید که با هم مهربان باشند باید کاری کنید که یاد بگیرند در کنار همدیگر زندگی کنند کمی در مورد تربیت کودکان مطالعه کنید بد نیست...
متاسفانه اکثر مشکلات از انجا نشات میگیرد که والدین متاسفانه نمیدانند کتب روانشناسی برای انها نوشته شده است که از انها برای تربیت درست کودکان استفاده کنند نه اینکه تو قفسه کتابخانه های عمومی خاک بخوره...

از یادآوری تان متشکرم
کم و بیش مطالعه دارم. ولی دختر اول من در سن نوجوانی است و لذت میبره از زجر دادن دختر کوچکم. و دختر کوچیکه جنجالی و کم حوصله. مثلا تحقیرش میکنه. ادا در میاره. یا میگه من و بیشتر از تو دوست دارن برای همین من اول بدنیا اومدم و همه چیز مال من بود ......
تصمیم دارم ی مشاوره برم و اون را ببرمش
 

ali.metal.eng

عضو جدید
از یادآوری تان متشکرم
کم و بیش مطالعه دارم. ولی دختر اول من در سن نوجوانی است و لذت میبره از زجر دادن دختر کوچکم. و دختر کوچیکه جنجالی و کم حوصله. مثلا تحقیرش میکنه. ادا در میاره. یا میگه من و بیشتر از تو دوست دارن برای همین من اول بدنیا اومدم و همه چیز مال من بود ......
تصمیم دارم ی مشاوره برم و اون را ببرمش

خب معلوم میشه که دختر بزرگ تر شما با ورود دختر کوچکتر احساس بی محبتی از سوی شما داشته برای همین کمی مشکل پیدا کرده... من فکر به جای اینکه او را به مشاوره ببرید بهتر است در رفتار خود یه تجدید نظری کنید و سعی کنید به او این اطمینان را بدهید که مثل قبل که دختر کوچکتان نبود دوستش دارید...
باید احساس کند که با ورود دیگیری عشق و علاقه شما به هیچ عنوان کم نشده، باید خیلی دقت کرد متاسفانه این مشکل اکثر والدین هست که با ورود بچه کوچکتر بزرگی را کمی مورد بی مهری قرار میدهند که اثرات ان هم هویداست.
سعی کنید ارتباط خوبی با دختر بزرکه داشته باشید و گاهی اوقات حتی بغلش کرده و بوس و.... من فکر میکنم او نیاز به محبت دارد همین و اینکه در روابط بین انها میتوانید با بهره گیری از کتاب های خوب روانشناسی موفق شوید مطمئن باشید ...باز اگر تشخیص میدهید خودتان قادر به رفع این مشکل نیستید میتوانید از مشاوران کودک استفاده کنید ....
 

faraz_8

اخراجی موقت

وظايف والدين هنگام دعواي فرزندان


بچه‌ها زياد با هم دعوا مي‌كنند. دعواي بچه‌ها تقريبا از هر چيزي ممکن است شروع شود: اين اسباب‌بازي مال منه، فلاني چي كار كرد، نوبت منه و غيره...

بچه‌ها اغلب از جر و بحث و دعوا لذت مي‌برند اما اگر اين جر و بحث از كنترلشان خارج شود، خيلي سريع نظرشان را عوض مي‌كنند. بحث و جدل خواهر و برادرهاي کوچک، خيلي عادي اما ناراحت‌كننده‌ است. ولي ناراحت نباشيد، آنها از همين دعواها چيزهاي زيادي مي‌آموزند. با اين حال، سوال اصلي ما در اين بحث چيز ديگري است: وقتي فرزندان کوچک ما با هم دعوا مي‌کنند، ما پدر و مادرها چگونه بايد غائله را خاتمه بدهيم؟ من راه‌حل‌هاي زير را به شما پيشنهاد مي‌کنم.
يكي از مهم‌ترين شگردهاي رفع يك مشكل رفتاري، تعيين و شناخت دقيق آن است. بيشتر مردم فكر مي‌كنند كه مشكل را دقيقا مي‌شناسند اما هرگاه لازم مي‌آيد تا آن را به صورت واضح و روشن بيان كنند، درمي‌يابند كه براي روشن ساختن مشكل در ذهن خود، به تفكر و تامل بيشتري نياز دارند. شما در قدم اول بايد موضوع دعواي کودکان را بشناسيد؛ و اما بعد:

تنبيه‌ را كاهش دهيد
شايد براي شما تعجب‌انگيز باشد ولي قدم بعدي ما براي رهايي يافتن از مشاجره و دعوا، اين است كه شما از مجازات و تنبيهي كه اعمال مي‌كنيد، بكاهيد. هر چه مقررات خانه شما سخت‌تر باشد، برنامه جديد كمتر مي‌تواند به عنوان يك مساله جديد و متفاوت جلوه كند و كمتر موثر خواهد بود. تجربه‌ نشان مي‌دهد كه هر چه كودكان بيشتر تنبيه و مجازات شوند، بيشتر مشاجره و دعوا مي‌كنند. خواهر و برادرها بايد ياد بگيرند كه بدون ملاحظه شما با هم كنار بيايند. آنها بايد ياد بگيرند كه چگونه با يكديگر گفتگو كنند حتي وقتي با هم مخالف‌اند.

چند دقيقه از اتاق خارج شويد
هيچ قانوني نمي‌گويد كه شما بايد با گوش دادن به اين بحث‌ها خودتان را شكنجه كنيد. به آنها بگوييد كه اگر اختلاف‌نظري دارند، مي‌توانند تا حدي كه دوست دارند در مورد آن بحث كنند اما بايد اين كار را در جاي ديگري انجام دهند. به بيان ديگر، از آنها بخواهيد تا اتاق را ترك كنند.
چنددقيقه از اتاق خارج شويد. احتمالا وقتي برمي‌گرديد، بحث و جدل تمام شده است. اين طرح خروج، اغلب نتيجه‌ بخش است زيرا خواهر و برادر گاهي اوقات به اين اميد وارد معركه مي‌شوند كه شما مداخله كرده و يك نفر را برنده اعلام كنيد، پس بدون مخاطب، اين مساله به خودي خود از بين مي‌رود.

آنها را از هم جدا کنيد
به بچه‌ها بگوييد كه تا يك ساعت جداگانه بازي كنند. اجازه ندهيد كه هيچ يك از آنها طي اين يك ساعت، تلويزيون تماشا كند يا مشغول بازي‌هاي رايانه‌اي شود. اولين واكنش آنها احتمالا اين است كه: «چه عالي! من به هيچ وجه دلم نمي‌خواست با او بازي كنم». اما وقتي بازي كردن به تنهايي به قدر كافي خسته‌كننده باشد، كم‌كم تمايل نشان مي‌دهند كه يك بار ديگر با هم بازي كنند.

اجازه گرفتن را به کودک ياد بدهيد
اگر متوجه شديد كه خواهر يا برادري بدون اجازه ديگري وسايل او را «قرض مي‌كند»، بايد مقدار كرايه‌اي را كه از قبل تعيين كرده‌ايد به او بپردازد. اگر آن شيء خراب يا كم شود، آن كودك بايد چيزي با ارزش مساوي با آن شيء يا باپول توجيبي‌اش،کارش را جبران كند. كودكي كه ديگري يكي از وسايلش را برداشته است، مي‌تواند چيزي از وسايل خواهر يا برادر ديگر را به مدت يك روز استفاده كند (البته به غير از بعضي وسايل خاص!).
هر گاه كودك از ديگري براي برداشتن وسايلش اجازه مي‌گيرد، جمله مثبتي بيان كنيد تا نشان دهيد كه اين كارش را تحسين مي‌كنيد.

وقتي کار به کتک‌کاري مي‌کشد، حتما مداخله کنيد
وقتي رقابت بچه‌ها صورت فيزيكي به خود مي‌گيرد و فرزندان كتك‌زدن يكديگر را آغاز مي‌كنند، شايد وسوسه شويد كه كناره بگيريد و به تماشاي پايان طبيعي مشاجره و ستيز بنشينيد و اينكه خودشان قضيه را حل كنند اما اين يك راه چاره منطقي به نظر نمي‌رسد و ممکن است به کودکان آسيبي برسد.
يكي از رايج‌ترين صحنه‌ها، دعواي كودك كم‌سال‌تر (معمولا يك نوپاي 18 تا 24 ماهه) با كودك بزرگ‌تر و كتك خوردن كودك بزرگ‌تر است، هر چند كه او درشت هيكل‌تر، حساس‌تر و آرام‌تر است. «مامان، امير موهايم را مي‌كشد.» بعد از شنيدن اين شكايت توام با گريه از كودك بزرگ‌تر، براي چهاردهمين بار طي نيم ساعت، ممكن است وسوسه شويد كه از يك راه‌حل بديهي استفاده كنيد: «تو هم موهاشو بكش تا بدونه كه مو كشيدن درد داره». اما راه‌حل بهتر، تقدير و تشويق كودك بزرگ‌تر به خاطر تحملش است و ياد دادن اين نكته كه از او فاصله بگيرد و به اتاق ديگري برود.

بعد از مدتي، آنها را آشتي بدهيد
وقتي بچه‌ها به طور فيزيكي دعوا مي‌كنند، فورا آنها را از هم جدا كنيد و به دو اتاق مجزا بفرستيد تا براي مدتي در آنجا باشند و آرام بگيرند. وقتي هر دو آرام شدند، آنها را در يك جا بنشانيد و گفتگويي را بين آن دو ترتيب دهيد تا مشكل حل شود. آن دو را واداريد تا با فاصله از هم بنشينند. به آنها بگوييد هر وقت مشكل‌شان حل شد، مي‌توانند از جايشان بلند شوند. ابتدا، مي‌توانيد به آنها جهت دهيد. به مرور زمان ياد خواهند گرفت كه چگونه خودشان باهم مذاكره كنند و به توافق برسند.

توافق‌نامه‌اي ترتيب بدهيد
از بچه‌ها بخواهيد با كمك شما توافقنامه‌اي بين خود امضا كنند. دقيقا توضيح دهيد كه چه چيزهايي غيرقابل قبول است و مجازات زير پا گذاشتن مفاد قرارداد چيست. بچه‌ها را واداريد تا توافقنامه را امضا كنند و آن را در محلي قابل ديد بچسبانيد. در مواقع ضروري، براساس مجازات‌هاي توافق شده عمل كنيد. هميشه تصور نكنيد كودكي مقصر است كه ديگري را مي‌زند. بعضي اوقات «قرباني» خواهر يا برادرش را به حد جنون تحريك كرده، اذيت كرده و يا مورد سوء‌استفاده قرار داده است. گرچه هيچ گاه درست نيست كه كودكي ديگري را كتك بزند اما وظيفه شماست كه از اذيت‌هاي پشت صحنه‌اي كه كاسه صبر فرزندتان را لبريز مي‌كند، آگاه باشيد. اگر متوجه شديد چنين مساله‌اي درباره آنها صادق است، براساس نوع رفتارشان با آنها برخورد كنيد.

تشويق را فراموش نکنيد
سعي كنيد لحظاتي را بيابيد كه آن دو رفتاري مناسب با هم دارند. با توجه مثبت، آنها را به ادامه اين كار تشويق كنيد. وقتي فرزندانتان بدون دعوا با هم بازي مي‌كنند، چنين تحسيني به كار ببريد: «خوشحالم كه شما بچه‌ها از بازي با هم لذت مي‌بريد.» وقتي همه چيز خوب پيش مي‌رود، توجه مثبت شما آنها را تشويق مي‌كند تا رفتار مثبتشان را ادامه دهند. والبته فراموش نکنيد واکنش صحيح شما زماني که عصباني مي‌شويد و يا با همسرتان اختلاف نظر داريد، مي‌تواند بهترين الگو براي فرزندانتان باشد تا آنها هم در هنگام خشم واختلاف رفتار معقولي داشته باشند









 

علیرضا 71

عضو جدید
[h=1]روانشناسی مثبت چیست؟[/h]
روانشناسی مثبت یک توصیف گسترده و فراگیر است که شامل یافته های تحقیقاتی از انواع رشته های علمی مانند روانشناسی اجتماعی و سازمانی یا رفتار اقتصادی می شود که به دنبال توضیح دلیل و نحوه عملکرد انسان ها در سطوح بالا است. “علم تجربه مثبت ذهنی، صفات مثبت شخصی و نهادهای مثبت است”.روانشناسی مثبت اشاره به یک رویکرد کاربردی برای عملکرد مطلوب انسان دارد و بر این اعتقاد استوار است که انسانها برای دستیابی به زندگی پر معنی، پرورش “بهترین” خود و افزایش تجربیات مثبت در کار تلاش می کنند. روانشناسان مثبت نقاط قوت کارکنان را شناسایی می کنند. روانشناسی مثبت درباره استفاده از روانشناسی به شیوه های مثبت در کار نیست. بلکه، شاخۀ خاصی از روانشناسی است که بر شناسایی و استفاده از نقاط قوت و ضعف شخص تمرکز دارد تا به او در ایجاد یک زندگی معنی دار و پرتحرک، عملکرد در بالاترین سطح خود و بهبود تجربه های زندگی کمک کند. روانشناسی مثبت برای بهبود کیفیت زندگی یک فرد، بهبود عملکرد شغلی و بهره وری و ایجاد اثربخشی بیشتر در شرکت ها، مورد استفاده قرار می گیرد.
روانشناسی مثبت، تفکر مثبت نیست؛ این تمایز مهم است، اما متاسفانه، تا حدی ابهام و سردرگمی در مورد این دو ایده وجود دارد. تفاوت اصلی این است که روانشناسی مثبت به شدت تحت تأثیر آزمایشات علمی و تأیید قرار گرفته است، که نشان می دهد پدیده های کشف شده در این زمینه قابل اعتماد و قابل تکرار هستند. تفکر مثبت، بیشتر با حکایات و تشویق ها سر وکار دارد. همچنین یک موقعیت تهاجمی را در بر می گیرد؛ یعنی اگر تفکر مثبت برای فردی کارساز واقع نشد، دلیلش آن است که وی به اندازه کافی مثبت نبوده است. روانشناسی مثبت در مورد جمع آوری اطلاعات مفید برای افرادی است که می خواهند زندگی خوب، طولانی، شاد و سازنده داشته باشند؛ در حالی که تفکر مثبت در مورد متقاعد کردن افراد درباره این است که اتفاقاتی که برای آنها رخ می دهد، اشتباهات خود آنهاست. (البته، این معمولاً به صورت خوشایند تری بیان می شود – یعنی آنچه که برای آنها اتفاق می افتد تحت کنترل خود آنهاست).

منبع : گروه کلید (www.ksykg.com)
[h=1]مشاوره روانشناسی
[/h] اجرای پروژه های روانشناسی
[h=1]روانشناسی صنعتی و سازمانی[/h]
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اصولا بچه ها نمیدونن معنی دعوا چیه. اونا بخاطر حس مالکیت درونی باهم مشاجره میکنند.
 

Similar threads

بالا