دلیل علاقه صدا و سیما و رسانه به تاریخ پهلوی(خصوصا پهلوی دوم) و صرف هزینه های میلیاردی برای آن ، چیست؟!

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
___**تاریخ را همیشه فاتحان می نویسند؟! وقتی تاریخ را فاتحان می نویسند ما مغلوبیم!___**


«با اینکه ۳۷ سال از سقوط سلطنت شاه و آغاز انقلاب اسلامی در ایران می گذرد، هنوز فیلم یا سریالی داستانی معتبری، چه در داخل ایران و چه خارج از ایران ساخته نشده که روایتی موثق، دقیق، بدون تحریف و نزدیک به واقعیت تاریخی از ظهور و سقوط خاندان پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باشد و معمولا صدا و سیما یا برخی رسانه‌های فارسی خارج از کشور مثل «من و تو»، روایت‌های داستانی و مستند مخدوش و یک جانبه از این تاریخ و شخصیت‌های سیاسی موثر در آن ارائه کرده اند.»



اما سوال این است که آیا صدا و سیما و رسانه می تواند تاریخ معاصر ایران را بر اساس واقعیت‌های تاریخی و بدون دستکاری و تحریف روایت کند؟!

دو دیگر اینکه دلیل علاقه صدا و سیما و رسانه به تاریخ پهلوی(خصوصا پهلوی دوم) و صرف هزینه های میلیاردی برای آن ، چیست؟!

****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما
خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و
حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
****
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
___**تاریخ را همیشه فاتحان می نویسند؟! وقتی تاریخ را فاتحان می نویسند ما مغلوبیم!___**


«با اینکه ۳۷ سال از سقوط سلطنت شاه و آغاز انقلاب اسلامی در ایران می گذرد، هنوز فیلم یا سریالی داستانی معتبری، چه در داخل ایران و چه خارج از ایران ساخته نشده که روایتی موثق، دقیق، بدون تحریف و نزدیک به واقعیت تاریخی از ظهور و سقوط خاندان پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باشد و معمولا صدا و سیما یا برخی رسانه‌های فارسی خارج از کشور مثل «من و تو»، روایت‌های داستانی و مستند مخدوش و یک جانبه از این تاریخ و شخصیت‌های سیاسی موثر در آن ارائه کرده اند.»



اما سوال این است که آیا صدا و سیما و رسانه می تواند تاریخ معاصر ایران را بر اساس واقعیت‌های تاریخی و بدون دستکاری و تحریف روایت کند؟!

دو دیگر اینکه دلیل علاقه صدا و سیما و رسانه به تاریخ پهلوی(خصوصا پهلوی دوم) و صرف هزینه های میلیاردی برای آن ، چیست؟!

****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما
خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و
حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
****
بسم الله الرحمن الرحیم.........اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصروجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه :gol:
سلام برادرم..........امیدوارم که هر جا هستی سالم و تندرست باشی و حالت خوب باشه هر چند که مطمئنم حالت از حال بنده بهتر است ......

در قبال تاپیکی که ایجاد کردی ......موضوع موضوع خوبی است و ای کاش در تالار تاریخ یا در تالار سینما مطرح میکردی که فضای تاریخی و سینمایی وجود داشت .......ولی فی الحال ......اولا بایستی از خبرنگار یورو نیوز بابت این نقد تشکر کرد چرا که قبل پخش فیلم نوشته و در ثانی بایستی از آنها پرسید این مسائلی که فرمودند فقط مربوط به تاریخ ایران است یا کشورهای خودشون رو هم شامل میشه؟......میشود بفرمایند تاریخ معاصر کشورهای مطلوبشون نظیر آمریکا و انگلی و رژیم صهیونیستی را چه کسانی مینویسند و نوشته اند؟

یا همین مستندهای من و تو که بدون ارائه هیچ منبعی تحت مستند به خورد مردم داده میشود ......آیا مردم بایستی به این شبکه بهایی که بخشی از مایحتاجش را فرح تامین می کند اعتماد کنند؟

اما در قبال شما دوست عزیز....به نظر شما تاریخ را فقط فاتحان مینویسند؟...........به نظر شما تاریخ کوروش وجود خارجی ندارد؟.........به نظر شما اصلا شخصیتی به نام کوروش وجود داشته؟....
حالا که وجود داشته چطور میخواید ثابت کنید که بت پرست نبوده.......جنایتکار نبوده.....یک آدم ضعیف النفس و حاکم ظالم نبوده؟..........یک انسان دست نشانده نبوده.........
...آیا شما اصلا علمی به نام تاریخ نگاری رو قبول دارید؟.............اگر قبول ندارید با چه سندی میشه از کوروش تعریف کرد؟......کوروش که هیچ ...امیرکبیر.....دکتر مصدق .....کریمخان زند و ........

به نقل از مطلب سایت الف که در قبال فیلم تحریف شده پخش شده از شبکه جم تی وی نوشته اید وقتی تاریخ را فاتحان مینویسند ما مغلوبیم.......

خدمت شما عرض میکنم برادر گرامی در آنجا در تحریفی واضح جنگ بین ایران و عثمانی را به جنگ بین عثمانی و ازبکان تغییردادند.....در نسخه دوبله شده که علتش هم خب واضح است

اما در قبال اینکه این ادعا کلی است ......معتقدم خیر.....چرا که تاریخ جنگ ایران و مغول را مغلوبان نوشتند!........نه مغول ها

در هر جامعه ای یک سری ملاک ها وجود دارد........ملاک حق و باطل....از هر کدام این دو طیف هم افرادی وجود دارند که شاید با اینکه باطل باشند خود را حق بدانند ........بدین واسطه بر این اساس شروع به نگاشتن میکنند .....منظور بنده این است........منابع متعدد تاریخی از هر واقعه ای نوشته شده ......این که یک عده مدام بگویند تاریخ رو فاتحان مینویسند.......به نظر بنده این مطلب از سوی کسانی بیان میشود که یک کلمه هم درباره تاریخ به دلیل تنبلی مطالعه نداشته اند

در همین فیلم با وجود برخی ضعف هایی که داره .....بلافاصله با کمک اسناد تاریخی پردازش این فیلم صورت میگیره ......به این صورت که یک میزگردی تشکیل میشه و چند تاریخ دان و یک تعداد دانشجو حضور دارند و سوالاتشون رو میپرسند .....مثلا در یکی بخش ها دیدم درباره خدمات رضاشاه و ساخت راه آهن پرسیدند و تاریخ دان مدعو هم رد نکرد و با سند ضمن تائید این کار دلیلش رو هم گفت .......تو این فیلم بخشی از روایات داستان از کتاب خاطرات هویدا و بیش از 5000 منبع تاریخی استفاده شده

نکته بعد در قبال تاریخ معاصر ......من فکر میکنم خود شما آگاه تر هستید به فضای موجود .....من فکر نمی کنم تا به حال آنچنان کتابی درباره تاریخ حال به صورت اصولی نوشته شده باشه....علتشم اینه هر چه نوشته شود یه عده اون رو تحریف شده میخونند .......در فضایی که جدال بین حق و باطل آشکار است.....برخی دم از تحریف تاریخ میزنند و طوری سینه سپر میکنند که انگار حکومت پهلوی دوستدار مردم بوده .......وای به حال فضایی که حق و باطل در هم تنیده شده باشد ..........

خب این روال در کتب تاریخی رو بنده رد نمیکنم .....که برخی موارد دروغگویی وجود داشته.......در قبال همه تاریخ ها منظورم هست و کشور خودم هم شامل میشه(معمولا با کنار هم قرار دادن کتب تاریخی و البته ذهنیت منطبق با عقیده این مشکل رفع میشه) ..ولی چیزی که بیشتر نمایان است...اغراق است ...چیزی که همین الآن هم می بینیم یه عده در قبال انقلاب اغراق میکنند .....از هر دو طیف ........و این نکته پایانی رو هم از بنده امانت داشته باشید برادرم.......حتی اگر حرف شما و متولیان این فکر که تاریخ را فاتحان مینویسند ......درست باشد .......باز هم در تاریخ تشکیک ایجاد نمیشود .......چون هر فاتحی بدی های خودش رو پنهان میکنه و از خوبی های خودش میگه(اینکه حکومت فعلی این کار رو تا کنون نکرده و تاریخ دانان بر اساس اسناد انقلاب کتاب ندادن بیرون با این نگاه به ضررش تموم میشه) و فاتح بعدی زشتی ها و پلیدی های حکومت قبل رو از ریز و درشت میاره روی دایره!.........
 
آخرین ویرایش:

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم.........اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصروجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه :gol:
سلام برادرم..........امیدوارم که هر جا هستی سالم و تندرست باشی و حالت خوب باشه هر چند که مطمئنم حالت از حال بنده بهتر است ......

در قبال تاپیکی که ایجاد کردی ......موضوع موضوع خوبی است و ای کاش در تالار تاریخ یا در تالار سینما مطرح میکردی که فضای تاریخی و سینمایی وجود داشت .......ولی فی الحال ......اولا بایستی از خبرنگار یورو نیوز بابت این نقد تشکر کرد چرا که قبل پخش فیلم نوشته و در ثانی بایستی از آنها پرسید این مسائلی که فرمودند فقط مربوط به تاریخ ایران است یا کشورهای خودشون رو هم شامل میشه؟......میشود بفرمایند تاریخ معاصر کشورهای مطلوبشون نظیر آمریکا و انگلی و رژیم صهیونیستی را چه کسانی مینویسند و نوشته اند؟

یا همین مستندهای من و تو که بدون ارائه هیچ منبعی تحت مستند به خورد مردم داده میشود ......آیا مردم بایستی به این شبکه بهایی که بخشی از مایحتاجش را فرح تامین می کند اعتماد کنند؟

اما در قبال شما دوست عزیز....به نظر شما تاریخ را فقط فاتحان مینویسند؟...........به نظر شما تاریخ کوروش وجود خارجی ندارد؟.........به نظر شما اصلا شخصیتی به نام کوروش وجود داشته؟....
حالا که وجود داشته چطور میخواید ثابت کنید که بت پرست نبوده.......جنایتکار نبوده.....یک آدم ضعیف النفس و حاکم ظالم نبوده؟..........یک انسان دست نشانده نبوده.........
...آیا شما اصلا علمی به نام تاریخ نگاری رو قبول دارید؟.............اگر قبول ندارید با چه سندی میشه از کوروش تعریف کرد؟......کوروش که هیچ ...امیرکبیر.....دکتر مصدق .....کریمخان زند و ........

به نقل از مطلب سایت الف که در قبال فیلم تحریف شده پخش شده از شبکه جم تی وی نوشته اید وقتی تاریخ را فاتحان مینویسند ما مغلوبیم.......

خدمت شما عرض میکنم برادر گرامی در آنجا در تحریفی واضح جنگ بین ایران و عثمانی را به جنگ بین عثمانی و ازبکان تغییردادند.....در نسخه دوبله شده که علتش هم خب واضح است

اما در قبال اینکه این ادعا کلی است ......معتقدم خیر.....چرا که تاریخ جنگ ایران و مغول را مغلوبان نوشتند!........نه مغول ها

در هر جامعه ای یک سری ملاک ها وجود دارد........ملاک حق و باطل....از هر کدام این دو طیف هم افرادی وجود دارند که شاید با اینکه باطل باشند خود را حق بدانند ........بدین واسطه بر این اساس شروع به نگاشتن میکنند .....منظور بنده این است........منابع متعدد تاریخی از هر واقعه ای نوشته شده ......این که یک عده مدام بگویند تاریخ رو فاتحان مینویسند.......به نظر بنده این مطلب از سوی کسانی بیان میشود که یک کلمه هم درباره تاریخ به دلیل تنبلی مطالعه نداشته اند

در همین فیلم با وجود برخی ضعف هایی که داره .....بلافاصله با کمک اسناد تاریخی پردازش این فیلم صورت میگیره ......به این صورت که یک میزگردی تشکیل میشه و چند تاریخ دان و یک تعداد دانشجو حضور دارند و سوالاتشون رو میپرسند .....مثلا در یکی بخش ها دیدم درباره خدمات رضاشاه و ساخت راه آهن پرسیدند و تاریخ دان مدعو هم رد نکرد و با سند ضمن تائید این کار دلیلش رو هم گفت .......تو این فیلم بخشی از روایات داستان از کتاب خاطرات هویدا و بیش از 5000 منبع تاریخی استفاده شده

نکته بعد در قبال تاریخ معاصر ......من فکر میکنم خود شما آگاه تر هستید به فضای موجود .....من فکر نمی کنم تا به حال آنچنان کتابی درباره تاریخ حال به صورت اصولی نوشته شده باشه....علتشم اینه هر چه نوشته شود یه عده اون رو تحریف شده میخونند .......در فضایی که جدال بین حق و باطل آشکار است.....برخی دم از تحریف تاریخ میزنند و طوری سینه سپر میکنند که انگار حکومت پهلوی دوستدار مردم بوده .......وای به حال فضایی که حق و باطل در هم تنیده شده باشد ..........

خب این روال در کتب تاریخی رو بنده رد نمیکنم .....که برخی موارد دروغگویی وجود داشته.......در قبال همه تاریخ ها منظورم هست و کشور خودم هم شامل میشه(معمولا با کنار هم قرار دادن کتب تاریخی و البته ذهنیت منطبق با عقیده این مشکل رفع میشه) ..ولی چیزی که بیشتر نمایان است...اغراق است ...چیزی که همین الآن هم می بینیم یه عده در قبال انقلاب اغراق میکنند .....از هر دو طیف ........و این نکته پایانی رو هم از بنده امانت داشته باشید برادرم.......حتی اگر حرف شما و متولیان این فکر که تاریخ را فاتحان مینویسند ......درست باشد .......باز هم در تاریخ تشکیک ایجاد نمیشود .......چون هر فاتحی بدی های خودش رو پنهان میکنه و از خوبی های خودش میگه(اینکه حکومت فعلی این کار رو تا کنون نکرده و تاریخ دانان بر اساس اسناد انقلاب کتاب ندادن بیرون با این نگاه به ضررش تموم میشه) و فاتح بعدی زشتی ها و پلیدی های حکومت قبل رو از ریز و درشت میاره روی دایره!.........

یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکرُهُ شِفآءٌ یا مَنْ یجْعَلُ الشِّفاءَ فیما یشاءُ مِنَ الاْشْیاءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مَحُمَّدٍ
سلام نازنین برادر . مدتی پیش مطلبی از شما دوست خوبم رو دیدم که تلویحا به بیماری و یکسری مسائل اشاره کرده بودین، انشالله بلا دور باشه و شفا حاصل بشه.
در جوانی پیر شدن حال بهتری نیست!
درخصوص حواشی تاپیک باید گفت:
مطلب مقدمه داخل گیومه آورده شده که نشان از نقل قول بودن مطلب داره اما رفرنس عکس عینا برداشت شده از خود سایت بوده
در قبال سوتیتر مطلب هم بایداضافه کنم که جمله ای معمول شده ! هست ، که بصورت پرسشی مطرح شد یعنی اینکه آیا تاریخ را فاتحان مینویسند؟ و بلافاصله این نکته را یاد آور شد که اگر اینگونه باشه پس بطور کلی مغلوب هستیم... پس نگارنده جبهه گیری یا جانبداری از رویه ای نکرده و فقط ذکر سوال شد!

در قبال نظر اینکه تاریخ مغول را ایرانیان به رشته نگارش درآوردند تلویحا با شما موافقم چرا که شاهد مدعا هم خیل اثار تاریخی هست که توی همان دوره به رشته نگارش درآمد. اما آیا به درون مایه این آثار و فصل های اونها هم توجه کردیم برای اینکار بهتره کتاب سه جلد ی«تاریخ جهانگشای جوینی» رو فقط در حد فهرست مطالب مطالعه کنیم! و حتی به وجه تسمیه نام کتاب هم توجهی نکنیم که چرا جهانگشای!
و این رو هم بدونیم که کتاب »جامع التواریخ» خواجه رشیدالدین دانشمند شهیر و وزیر و سیاستمدارایرانی دربار ایلخانی «تنها و کاملترین منبع تاریخ قبایل ترک و مغول است که به بحث درباره باورها، اسطوره ها، افسانه ها و فرهنگ اقوام مغول می پردازد» (دراینجا قصد تخطئه این آثار نیست که این بزرگمردان درلابه لای سطور این منابع خیلی از حقایق آن واقعه هولناک ، که به صراحت قابل بیان نبود را آورده اند)

و سه دیگر اینکه آیا نگاهی به درون بافت اجتماعی و سیاسی آن قوم هم کردیم که ببینیم چرا ما که مغلوب بودیم تاریخ قوم غالب رو نوشتیم؟! قول مغول که شامل طوایف و قبیله های مختلف بود و نوع خاصی از جهان بینی کلی را پیرو بود ، در کجای زندگی خود که بر پشت اسب و همراه شمشیر بود ، بفکر کسب سواد ، این ابتدایی ترین جوهره برای حفظ و ثبت وقایع بود؟ مغول قومی که نه نگاه بر آسمان بلکه نگاه بر زمین داشت، نگاهی توتمی بر عناصر طبیعی داشت نگاهی که برگرفته از خاستگاه آنان بود
و« اگرچه در زمان حکومت خود در ایران در دستگاه خود وزیران و دانشمندان ایرانی داشتند، اما بر خلاف عباسیان و حکومت های ترک نژاد ایرانی بیشتر امور دولت و مهمتر از آن تربیت خان زادگان بر عهده عناصر مغول بود....
فرهنگ ایران نیاز به زمان بیشتری داشت تا کسانی که به قصد مغولی کردن ایران آمده بودند نخست ایرانی کند تا بعد خود حامل فرهنگ ایران به سرزمین های دیگر گردند. فرهنگ ایران درحدود نیم قرن تسلط مغولان و خانان بزرگ در حالت دفاعی محض بود و تقریبا با آغاز حکومت ایلخانان جریان ایرانی کردن مغولان کم کم آشکار شد. روز چهارم شعبان 694ه.ق را که در آن غازان با جمله امیران خود به دین اسلام گرویدند را باید تاریخ مهمی در توفیق قطعی فرهنگ ایران و رسوخ فرهنگ قوی ایرانی بر فرهنگ سنتی مغولان بشمار آورد.»
در مورد ذکر نام کوروش هم بخاطر حساسیت های خاص!به همین بسنده، «مهجوریت ، افراط و تفریط، توهم توطئه»
بقول استاد گرانقدری که مدام در گوشمان زمزمه میکرد که در مسائل تاریخی بیشتر سعی کنین jugment the fact داشته باشین تا jugment the value !
برادر نازنینم شما بیشتر از من متوجه این حرف میشین که ما گرفتار در ظرف زمانیم! هر حرفی نشان از حبی در دل و بغضی در گلو داره ، تاریخ به مثابه مثل، در مسجدیه که نه میشه خرابش کرد نه سوزوندش!

حال فارغ ازینکه منبع این پرسش چه نحله فکری بوده ، و فارغ از نوع ادبیات خاصی که سوالو با سوال جواب دادن؛ که شیوه سقراط بزرگ فیلسوف بود و وقتی این شیوه با سیاست پهلو زد ،دیدیم چه ها که نشد! پس سخن کوتاه کنیم و اینکه ما از هر دری صحبت کردیم و تا کوروش پیش رفتیم ،همه چیز از جنابتان شنیدیم که همگی درست! اما جواب این 2 سوال ؟

آیا صدا و سیما و رسانه می تواند تاریخ معاصر ایران را بر اساس واقعیت‌های تاریخی و بدون دستکاری و تحریف روایت کند؟!
دلیل علاقه صدا و سیما و رسانه به تاریخ پهلوی(خصوصا پهلوی دوم) و صرف هزینه های میلیاردی برای آن ، چیست؟!

دقت بفرمایید در کنار لفظ صدا سیمای ملی«لفظ»،«رسانه » قید شده که شامل همون شبکه هایی که نام بردین هم میشه
دوستان هم لطف کنن حول همین 2 سوال پست بزنن و از قلمفرسایی بی مورد خواهشا پرهیز کنن. که هدف بیان نظرات و نهادن قضاوت بر عهده همگان است، چراکه همه چیز را همگان دانند ؛ و همگان هنوز از مادر زاده نشدند!

برقرار باشین
عزت زیاد
 
آخرین ویرایش:

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همش تقصیر دولت نهم و دهمه ... به فلاکت کشید مملکتو
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکرُهُ شِفآءٌ یا مَنْ یجْعَلُ الشِّفاءَ فیما یشاءُ مِنَ الاْشْیاءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مَحُمَّدٍ
سلام نازنین برادر . مدتی پیش مطلبی از شما دوست خوبم رو دیدم که تلویحا به بیماری و یکسری مسائل اشاره کرده بودین، انشالله بلا دور باشه و شفا حاصل بشه.
در جوانی پیر شدن حال بهتری نیست!
درخصوص حواشی تاپیک باید گفت:
مطلب مقدمه داخل گیومه آورده شده که نشان از نقل قول بودن مطلب داره اما رفرنس عکس عینا برداشت شده از خود سایت بوده
در قبال سوتیتر مطلب هم بایداضافه کنم که جمله ای معمول شده ! هست ، که بصورت پرسشی مطرح شد یعنی اینکه آیا تاریخ را فاتحان مینویسند؟ و بلافاصله این نکته را یاد آور شد که اگر اینگونه باشه پس بطور کلی مغلوب هستیم... پس نگارنده جبهه گیری یا جانبداری از رویه ای نکرده و فقط ذکر سوال شد!

در قبال نظر اینکه تاریخ مغول را ایرانیان به رشته نگارش درآوردند تلویحا با شما موافقم چرا که شاهد مدعا هم خیل اثار تاریخی هست که توی همان دوره به رشته نگارش درآمد. اما آیا به درون مایه این آثار و فصل های اونها هم توجه کردیم برای اینکار بهتره کتاب سه جلد ی«تاریخ جهانگشای جوینی» رو فقط در حد فهرست مطالب مطالعه کنیم! و حتی به وجه تسمیه نام کتاب هم توجهی نکنیم که چرا جهانگشای!
و این رو هم بدونیم که کتاب »جامع التواریخ» خواجه رشیدالدین دانشمند شهیر و وزیر و سیاستمدارایرانی دربار ایلخانی «تنها و کاملترین منبع تاریخ قبایل ترک و مغول است که به بحث درباره باورها، اسطوره ها، افسانه ها و فرهنگ اقوام مغول می پردازد» (دراینجا قصد تخطئه این آثار نیست که این بزرگمردان درلابه لای سطور این منابع خیلی از حقایق آن واقعه هولناک ، که به صراحت قابل بیان نبود را آورده اند)

و سه دیگر اینکه آیا نگاهی به درون بافت اجتماعی و سیاسی آن قوم هم کردیم که ببینیم چرا ما که مغلوب بودیم تاریخ قوم غالب رو نوشتیم؟! قول مغول که شامل طوایف و قبیله های مختلف بود و نوع خاصی از جهان بینی کلی را پیرو بود ، در کجای زندگی خود که بر پشت اسب و همراه شمشیر بود ، بفکر کسب سواد ، این ابتدایی ترین جوهره برای حفظ و ثبت وقایع بود؟ مغول قومی که نه نگاه بر آسمان بلکه نگاه بر زمین داشت، نگاهی توتمی بر عناصر طبیعی داشت نگاهی که برگرفته از خاستگاه آنان بود
و« اگرچه در زمان حکومت خود در ایران در دستگاه خود وزیران و دانشمندان ایرانی داشتند، اما بر خلاف عباسیان و حکومت های ترک نژاد ایرانی بیشتر امور دولت و مهمتر از آن تربیت خان زادگان بر عهده عناصر مغول بود....
فرهنگ ایران نیاز به زمان بیشتری داشت تا کسانی که به قصد مغولی کردن ایران آمده بودند نخست ایرانی کند تا بعد خود حامل فرهنگ ایران به سرزمین های دیگر گردند. فرهنگ ایران درحدود نیم قرن تسلط مغولان و خانان بزرگ در حالت دفاعی محض بود و تقریبا با آغاز حکومت ایلخانان جریان ایرانی کردن مغولان کم کم آشکار شد. روز چهارم شعبان 694ه.ق را که در آن غازان با جمله امیران خود به دین اسلام گرویدند را باید تاریخ مهمی در توفیق قطعی فرهنگ ایران و رسوخ فرهنگ قوی ایرانی بر فرهنگ سنتی مغولان بشمار آورد.»
در مورد ذکر نام کوروش هم بخاطر حساسیت های خاص!به همین بسنده، «مهجوریت ، افراط و تفریط، توهم توطئه»
بقول استاد گرانقدری که مدام در گوشمان زمزمه میکرد که در مسائل تاریخی بیشتر سعی کنین jugment the fact داشته باشین تا jugment the value !
برادر نازنینم شما بیشتر از من متوجه این حرف میشین که ما گرفتار در ظرف زمانیم! هر حرفی نشان از حبی در دل و بغضی در گلو داره ، تاریخ به مثابه مثل، در مسجدیه که نه میشه خرابش کرد نه سوزوندش!

حال فارغ ازینکه منبع این پرسش چه نحله فکری بوده ، و فارغ از نوع ادبیات خاصی که سوالو با سوال جواب دادن؛ که شیوه سقراط بزرگ فیلسوف بود و وقتی این شیوه با سیاست پهلو زد ،دیدیم چه ها که نشد! پس سخن کوتاه کنیم و اینکه ما از هر دری صحبت کردیم و تا کوروش پیش رفتیم ،همه چیز از جنابتان شنیدیم که همگی درست! اما جواب این 2 سوال ؟

آیا صدا و سیما و رسانه می تواند تاریخ معاصر ایران را بر اساس واقعیت‌های تاریخی و بدون دستکاری و تحریف روایت کند؟!
دلیل علاقه صدا و سیما و رسانه به تاریخ پهلوی(خصوصا پهلوی دوم) و صرف هزینه های میلیاردی برای آن ، چیست؟!

دقت بفرمایید در کنار لفظ صدا سیمای ملی«لفظ»،«رسانه » قید شده که شامل همون شبکه هایی که نام بردین هم میشه
دوستان هم لطف کنن حول همین 2 سوال پست بزنن و از قلمفرسایی بی مورد خواهشا پرهیز کنن. که هدف بیان نظرات و نهادن قضاوت بر عهده همگان است، چراکه همه چیز را همگان دانند ؛ و همگان هنوز از مادر زاده نشدند!

برقرار باشین
عزت زیاد
اول از همه عذر میخوام که پاسخ شما طول کشید ........واقعیت امر مسائل بسیار مهمتری در جهان اسلام رخ داد که پاسخگویی به این تاپیک را از اولویت خارج کرد .......آن هم در قبال فیلمی که با پخشش برخی میگویند خداپدر و مادر شاه رو بیامرزه!......منظور بنده این است ......زشتی های کاراکتر شاه نزد این افراد که خوشبختانه قرابت فکری با بنده ندارند نزد آن ها زیبا جلوه میکند .....یک جا حتی در یک مجلسی با این افراد سرمایه دار بحث کردیم و در آخر نتیجه این شد که کشور نیازمند یک دیکتاتور است!......دیکتاتوری از نوع رضا خانی که با وجود فسادهای گسترده در کسانی که زیرنظرش بودند ......از قاضی ضضات گرفته تا فرزندان ......مثلا در یک گذر عمومی که داشته نانوا گران فروش را پرت کرده در تنور!........بگذریم که ایندیدها در عین حیرت جالب است!

از دعای شما متشکرم.........ولی در شرایط حاضر بسیاری از کسان هستند که بیشتر از من نوعی نیازمند دعا هستند ..........مردم انقلابی عربستان و مردم دلیر و مظلوم یمن که خداوند شر شیاطین را از سر آن ها کم کند .......اگر از حال بنده بخواهید با خبر شوید شکر خدا بهترم .......به هر حال بایستی کج دار مریض رفتار کنم .......هرچند که خود با روحیه بنده کم و بیش آشنایی دارید و دانید که چگونه است.........

در قبال عنوانی که فرمودید ......بنده این چنین برداشتی نکردم.......بلافاصله جلوی سوال پاسخ آمده .....بنده فکر نمی کنم فرصتی برای جواب دادن گذاشته شده باشد!..............جمله حالت شرطی ندارد

در قبال حمله مغول تلحویحا با شما موافقم .........ولی با جزئیات و بعضا کلیات خیر........اینکه شما میفرمائید منبعی که اشاره کردید به طور ناخواسته حرف پادشاهان اون دوران را ننوشته به نظرم به دلیل استقلال تاریخ است.....که حتی در زمانی که قوم وحشی مغول صاحب شدند .....باز تاریخ بر واقعیات چشم نپوشونده و از طرفی تاریخ و تمدن چقدر پربار و دارای اهمیت بوده که توانسته افرادی که به عنوان حاکمیت قوم مغول به این کشور آمده بودند را در خود منقوب کند طوری که آن ها هم انگار ایرانی زاده اند!.........آیا شما حقیقتا به غیر از فهرست وار خواندن کتاب جنیدی آن کتاب را خوانده اید ........ایشون خیلی مطالب را زیرکانه مطرح کرده .......ضمن اینکه به اسن نکته بایستی توجه کرد درست است که قدیمی ترین کتاب این است ........ولی کتاب های بیشمار دیگری نوشته شده ......و جوینی یکی از افراد معتمد مردم و ایرانی الاصل بوده .........جوینی برای بیان موضوعات مختلفی از قبیل سفاکی و خونریزی مغولان، ذکر ویرانی شهرها،
نابودی کتابخانه ها و کتابخوانها، تضیيع دین و پایمالی ناموس و بنای کذب و تزویر و جهل و
خرافات و ... از روشهای مختلفی استفاده ميکند و با شیوههای گوناگون، مستقیم و غیر مستقیم،
به تحقیر و تهکم مغولان ميپردازد، چه آنجا که بیپرده ایشان را «اتراک ناباک که نه پاک دانند و
نه ناپاک » ميخواند و چه آنجا که، به طور مثال، در پردۀ وصف باری تعالی به خونریزی و سفاکی
ایشان اشاره ميکند: «قهاری که جلاد عنفش تیغ آبدار تاتار گشت

عطاملک جوینی، ج 1، ص 4.
9. همان، ج 1، ص 76 .
10 . همان، ج 1، ص 1.

بله ........اگر شما از حرف بنده این جور برداشت کردید که تاریخ جز به جز عین واقعیت رو نقل میکنه ......خیر .......بنده همچین اعتقادی ندارم ......ولیکلیات و فرعیات حتی در سخت ترین شرایط به درستی نقل میشود ..........در قبال کتب تاریخ در قبال مغولان و حتی همین جنیدی بحث بسیار است .......در همین کتاب چهانشا به دلیل شرایط زمان خیلی حرف ها با به کارگیریارایه ادبی برخلاف معنایی است که مخاطب بی اطلاع از ادبیات به ذهنش می آید و خب این یک جور هنر نویسندگی است ...............ضمن اینکه فراموش نشود جنیدی اگر اشتباه نکنم در همون دستگاه دارای شغل بوده دیگه

جواب این دو سوال رو خدمت شما عرض کردم .........فیلم معمای شاه با استناد از هزاران سند ساخته شده از جمله نوشته های خود اسد الله علم .......صرفا مربوط به زمان بعد نبوده
نکته بعد رو هم جواب دادم و نمیدونم چرا جواب بنده رو نتونستید بگیرید!

یک بیان دیگر خدمتتون عرض می کنم .......شبکه 2 فیلمی پخش می کند به اسم کیمیا ......روایت چند سال قبل انقلاب تا حال ........تو این روزها به دوران جنگ با حکومت بعثی رسیده ......ولی مثلا در ماجرای آزادسازی خرمشهر.......صدای خیلی از کسانی که اون روز حاضر بودند رو در اورد .......نه در کلیات ......بلکه در جزئیات........و البته حتی از لفظ تحریف هم استفاده شد

بخش کوتاهی از این انتقاد رو خدمتتون قرار میدم ........و صرف نظر میکنم از نقد خانواده های شهدا به این سریال از جمله برادر شهید جهان آرا

دولت بهار:گلايه هاي ناخداي خونين شهر از كيميا



وضعیت خرمشهر، در روزهای قبل از اشغال عراقی ها چگونه بود؟
وضعیت خرمشهر به جایی رسید که جنگ تن به تن آغاز شد. 19 مهرماه دشمن پادگان دژ را گرفت. از کارون در منطقه ای بنام سلمانیه عبور کرد. مسیر را برای محاصره کل آبادان ادامه داد. در تلنبه خانه مارود، از جاده آبادان به اهواز گروهان پشتیبانی رزمی ما به فرماندهی دریادار حسین سارنگ مستقر بود که فرمانده گروهان سلاح سنگین من نیز بود. او 48 ساعت مسیر لشکر 5 زرهی که از رودخانه عبور کرده بود را سد کرد و حرکت آن ها را به تاخیر انداخت. ما مجبور شدیم عقب نشینی کنیم. سپس اینها کل جاده های زمینی آبادان-خرمشهر را بستند. زمانی که آبادان تقریبا داشت محاصره کامل می شد پیر جماران (ره) اساسی ترین دستور را صادر کردند و فرمودند که محاصره آبادان باید شکسته شود. این فرمان چنان وضعی بوجود آورد که گردان های ما جلوی لشکر عراقی ها با تمام توان ایستادند. گردان 144 لشکر 21 حمزه، از تهران به کمک ما آمد. روز دوم آبان ماه 59 و 2 روز قبل از سقوط خرمشهر بود که به ما ملحق شدند. چون این لشکر قصد بستن همه جاده ها را داشت، این گردان جلوی همین لشکر 5 زرهی عراق قرار گرفت. البته گردان بسیار قابل و تقویت ای شده بود. مجهز به تانک و توپ خانه بود و بسیار دلیرانه ایستاگی کرد. 250 نفر شهید بداد اما لشکر را متوقف کرد تا کمک های بعدی برسد. این عملیات انجام و حصر آبادان شکسته شد. سپس لشکر 77 مشهد آمد و منطقه را از ستاد اردوند تحویل گرفت. ستادش را در ماهشهر مستقر کرد. در اسفند 59 منطقه را بطور کامل در اختیار گرفت و طراحی عملیات را آغاز کرد. عملیات ثامن الائمه توسط لشکر77 خراسان طراحی شد. گردان تکاوران نیروی دریایی که به یک گردان رزمی تبدیل شده بود، به لشکر 77 ملحق شد و عملیات ثامن الائمه انجام شد.
وقتی لشکر 19 از رودخانه کارون عبور کرد، همان موقع پادگان دژ که در شمال خرمشهر بود آن را هم تصرف کرد. نتیجه اش این بود که در ابتدا فقط یک محور ورودی بود و آن هم محور شلمچه-خرمشهر بود. حالا از بالای از خیابان عشایری دو محور دیگر باز شد. این لشکری که مسیرش عوض شده بود و به سمت جاده خرمشهر-اهواز رفته بود، از بالای پلیس راه به این سمت آمدند. درگیری شروع شده بود و عراقی ها به ما نزدیک شده بودند. از دژ و کمربندی عبور کردند و از خیابان طالقانی آمدند. در آن منطقه ساختمانهای دو طبقه ای بود که بعضی از آنها در آنجا مستقر شدند. 22 مهر ماه 59 بود که یک تیپ مکانیزه وارد شهر شد. تازه نفس بودند.ورود آن ها به شهر باعث خوشحالی نیروهای ما بود. چون که می دانستند تانک و نفر بر در شهر مانور چندانی نخواهد داشت. ما براحتی میتوانستیم آنها را هدف قرار دهیم. بیشتر سلاح های ما آر پی جی7 بود. بهترین برد این سلاح 300 متر است. یعنی هدف اگر در 300 متری باشد شخص تیر انداز میتواند آن را به راحتی بزند اما اگر فاصله بیشتر باشد احتمال خطا بسیار زیاد می شود. در بیایان این کار بسیار سخت است ولی در شهر این امر بسیار راحت تر صورت می گرفت. نیروهای ما از روی بام خانه ها و داخل خانه ها شروع کردند به شکار تانک. روز بیست و چهارم از بیسیم گردان عراقی ها استراق سمع کردیم و متوجه شدیم که فرمانده تیپ گردان تانک می گوید 60درصد از نیروها و تانک ها و نفر برهایش از بین رفته است و فقط 40درصد آن باقی مانده است. او گفت اگر گردان من با گردان دیگری جا به جا نشود، یا همه تسلیم می شوند یا اینکه پا به فرار میگذارند. از آن طرف این گردانی که بیش از نصف آن از بین رفته بود را خارج کردند و 8 گردان کماندو را وارد خرمشهر کردند.
دقیقا همان روز بیست و چهارم بود که خرمشهر تبدیل به خونین شهر شد. سپس جنگ خانه به خانه آغاز شد. این جنگ خانه به خانه از آنطرف پشتیبانی سنگین توپخانه می شد. با کاتیوشا، توپخانه 130 میلیمتری و توپخانه خمسه خمسه از 35-40 کیلومتری ما را می زدند. هواپیما، تانک، توپخانه، خمپاره ها همچنان در حال حمله به ما بودند.
وقتی نیروهای ما در منطقه طالقانی بعد از سقوط پادگان دژ درگیر بودند، باید از این جبهه به سمت جبهه پلیس راه می افتادم. با جیپ به فرمانداری رسیدم و زیر آتش سنگین توپخانه و خمپاره قرار گرفتم و از ماشین پیاده شدم و ماشین را رها کردم. نتوانستم سنگری را برای حفاظت از خودم پیدا کنم. تانک سوخته ای آنجا بود.تصمیم گرفتم زیر تانک سنگر بگیرم. ولی فکر کردم که ممکن است تانک هدف قرار گیرد. کمی گشتم و دیدم چند حلقه لاستیک بزرگ روی هم قرار دارد. داخل لاستیک ها رفتم و سنگر گرفتم. بعد از چند دقیقه متوجه صدای ناله شدم. دیدم که سرباز مجروح عراقی در حال ناله کردن است. ابتدا او را خلع سلاح کردم. سپس بلندش کردم و متوجه جراحت روی کمرش شدم. خیلی عمیق نبود ولی خونریزی داشت. روی جراحت را بستم و با بیسیم به نیروها خبردادم که با ماشین به این سمت بیایند و مجروح عراقی را به بیمارستان منتقل کنند.
تا روز بیست و هشتم هنوز عبور از پل خرمشهر-آبادان ممکن بود. پل زیر آتش بود اما امکان رد شدن نیز وجود داشت.روز بیست و هفتم از آبادان فرمانده سرهنگ حسنی سعدی که در حال حاضر درجه سرلشکری دارند به من بیسیم زد که از بندرعباس یک گروهان دریافر از نیروی دریایی فرستاند. من برای عبور از روی پل مشکل داشتم. پل زیر آتش بود. ماشین خودم سیمرغ بود که مجهز به بیسیم هم بود. به راننده گفتم که وقتی آمدی سمت پل با سرعت خیلی زیاد عبور کن. از پل عبور کردیم. گلوله ها را روی هوا می دیدیم. یک تانک بزرگ در آنجا مستقر بود که گلوله ای به تانک خورد و افراد آن همگی از بین رفتند. ما به ستاد اروند رفتیم.
ورود به شهر خیلی مشکل بود. من پیشنهاد دادم که وقتی از روی پل عبور می کنیم به دو ستون تقسیم شویم. یکی سمت راست و یکی سمت چپ و به سمت میدان فرمانداری برویم. مقداری از مسیر پل را که طی کردیم به قسمت شیب رو به بالای پل رسیدیم و من گفتم از اینجا به بعد باید سینه خیز حرکت کنیم. تا میدان سینه خیز رفتیم. من هم خوشحال بودم که از آتش عراقی ها در امان ماندیم. ناگهان دور میدان مورد حمله عراقی ها قرار گرفتیم که ما هم متقابلا پاسخ دادیم. اما چند نفری مجروح داشتیم. به کمک نیروهای داخل شهر مجروحین را از معرکه دور کردیم و شب را گذراندیم. ولی از آن شب به بعد راه عبور از پل کاملا قطع شد. از روز بیست و هشتم غذای ما نان خشک و خرما بود که از طبقه دوم مسجد جامع برمی داشتیم. آب آشامیدنی ما از کارون تعبیه می شد. این وضعیت تا روز 4آبان ماه 59 به طول انجامید. عصر روز سوم آبان بود که به من بیسیم زده شد که باید تغییر موضع بدهیم. از سمت غربی تغییر موضع دادیم و برای دفاع به سمت ساحل شرقی رفتیم.


با توجه به مطالبی که فرمودید، آنچه در سریال کیمیا نشان داده شد، چقدر با واقعیت مطابق بود؟

من کاری به زوایای هنری سریال ندارم. اما نسبت به دو مورد از این مجموعه تلویزیونی معترض هستم که با خود عوامل هم صحبت کرده ام. عوامل این فیلم به خاطر تحریفی که در واقعیت انجام دادند، خیلی مدیون ماشدند. تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر 103 نفر شهید و 290 نفر جانباز دادند. جانبازان ما از 10 درصد مجروحیت تا 5/92 درصد را متحمل شدند. نمونه بارز و زنده این جانبازان فرمانده نیرو دریایی، دریادار حبیب سیاری است که از مدافعان دلاور خرمشهر بود. مجروحیت ایشان 75 درصد است. جانبازی داشتیم که سال گذشته با 93درصد مجروحیت شهید شد. بنده نیز 34 درصد جانباز هستم. من 8 بار زخمی شدم ولی خرمشهر را ترک نکردم. یک بار خودم زخمی شده بودم اما متوجه نشده بودم. مامور آبی که مسئول پر کردن قمقمه های ما بود متوجه جراحت من شد. یک دفعه به پایم نگاه کردم که غرق در خون بود. تیر از یک طرف ران پایم وارد شده و از طرف دیگر خارج شده بود اما به قدری درگیر نبرد سنگین بودیم که متوجه نشده بودم. مورد دیگر بیسیم چی من بود که از بچه های آبادان بود. دیدم از درد به خودش میپیچد. یک دستش قطع شده ولی همچنان در میدان مشغول فعالیت بود. ما چنین افرادی داشتیم. ولی کدام یک از آن ها را در این سریال کیمیا می بینید؟ آیا خرمشهر را فقط همین 4-5 نفر نگه داشتند؟ کلاه سبزها و کماندوها در سریال کیمیا کجا هستند؟ این یک مورد. مورد دیگری که به آن معترض بودم نحوه جنگیدن این افراد بود. من از آقای رئوفی که مدیر تولید این سریال هستند، پرسیدم مشاور نظامی شما چه کسی بوده؟ این نوع حرکات در جنگ معقول نیست. این چه نوع پریدن است؟ ما در آبادان به این نوع پریدن ها میگوییم جِز جِز!



به آقای رئوفی گفتم که دو نفربر به داخل کوچه آمدند. حدود 20 سرباز عراقی به همراه یک فرمانده اطراف این نفر بر در حال حرکت هستند. این طرف 4 نفر از افراد ما پشت دیوار ایستاده اند که فاصله شان با عراقی ها حدودا 40 متر است و مجهز به سلاح آر پی جی و تفنگ هستند ولی هیچ عکس العملی نشان نمی دهند! در حالی که با یک گلوله آر پی جی کار همه آنها تمام است! ولی در فیلم دیدیم که افراد هیچ عکس العملی نشان ندادند. در صورتی که در واقعیت من به همراه تکاوران و افسر عملیاتم همین صحنه را تجربه کردیم. دستور داده بودم که سرنیزه ها سر تفنگ باشد. دو نفر بیشتر باهم راه نروند که تلفات پایین بیاید. خودم هم تفنگ ژ3 داشتم و هم کلت به کمرم بسته بودم. من با تفنگ ژ3 بودم که سر نیزه هم داشت. همچنین افسر عملیات من نیز مجهز به همین سلاح ها بود. ما از اینجا عبور می کردیم و درست مقابل، عراقی ها در حال آمدن بودند. این مسیر را با عراقی ها رو در رو آمدیم. نمی دانم چگونه ولی معتقدم زنده بودن ما خواست خدا بود. در آن لحظه کسی که سریع تر عکس العمل نشان می داد برنده میدان بود. کسی که در جلوی دوربین سریال کیمیا به آن صورت می جنگد معنی اش این است که جنگ شهری را نمی داند.

از امیر سیاری و مبارزه شان در خرمشهر خاطره ای دارید؟
امیر سیاری در طبقه دوم یک ساختمان مستقر شده بود و شب را با چند نفر نیروی تحت امرش در آن ساختمان گذراندند و یک مجروح هم همراه آنان بود. صبح که بیدار می شوند می بینند که یک تانک عراقی پایین ساختمان است و در حیاط سربازهای عراقی در حال استفاده از سرویس بهداشتی هستند.
با بیسیم با یکی از واحدهای اطراف ارتباط برقرار می کند و به علی نظری که یکی از تکاوران ورزیده بود میگوید که ما در این ساختمان گیر افتادیم. این تکاور از کوچه روبروی تانک به سمت جلو آمد. می گفت ما از بالا داشتیم تانک را می دیدیم ولی در طبقه ما هیچ دریچه ای به بیرون نبود به جز یک سرویس بهداشتی که یک دریچه به بیرون داشت. امیر سیاری به بچه ها گفت من از دریچه با آر پی جی تانک را می زنم شما هم از پنجره با قنداق، شیشه را بشکنید و عراقی های در حال فرار را با گلوله بزنید. همراهانش به اون گفتند که این جا فضا کوچک است و پشت آر پی جی هفت، مقدار زیادی آتش و دود وجود دارد و امکان خفگی زیاد است. ایشان هم گفت دیگر چاره ای نیست. باید این کار را انجام بدهم. امیر سیاری از همان پنجره کوچک که به سختی رسیده بود به آنجا تانک را هدف قرار داد و عراقی ها پا به فرار گذاشتند. امیر سیاری هم با نفراتش از پله ها به پایین می آیند و این افراد هم از این طرف عراقی ها را به رگبار می بندند.

رزم های ما این گونه بوده است. در جنگ اصلا و ابدا پریدن هایی که در سریال کیمیا نشان داده شد نبوده است. مثلا جابجا کردن مجروح به آن شکل از روی پل خرمشهر که زیر گلوله های آتش بود چه معنایی دارد؟ خب در این موقعیت باید از داخل آب حرکت می کردند. در کل این عملیات نه یک تکاور دیده می شود و نه یک ارتشی. مگر چند نفر نیروی مردمی داشتیم؟ خدا شهید جهان آرا را رحمت کند. تقریبا اکثر روزها با ایشان و آقای موسوی تبادل نظر داشتیم. حالا در این روزها مطالب مرتبط با این موضوع هم در شبکه های اجتماعی دارد دست به دست می شود که این موضوع همه همرزمان من را آزرده خاطر کرده است. این فیلم در بین خانواده های رزمندگان شبهه های تاریخی ایجاد کرده استکه واقعا چقدر تفاوت میان خاطرات رزمندگان با صحنه های نمایش داده شده در این سریال وجود دارد.
آیا سعی کردید که انتقادات خود را به عوامل فیلم منتقل کنید؟
من نام نویسنده سریال را جست و جو کردم و فهمیدم بیشتر کارهای وی، مربوط به فیلم های عشق و عاشقی است. من خواستار صحبت با او بودم اما موفق نشدم. با آقای رئوفی که مدیر تولید بودند هم تلاش کردم گفت و گو کنم و اشکالات را به ایشان بگویم که باز هم موفق نشدم.
آقای صمدی از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، بسیار سپاسگذاریم. در پایان بفرمایید که هم اینک مشغول چه کاری هستید؟
من در حال حاضر بازنشسته هستم و با همرزمان خودم در ارتباط هستم. ضمن این که هر سه ماه تحت عنوان همایش تکاوران نیروی دریایی نشست داریم که این نشست ها در شهرهای گوناگون برگزار می شود و با دوستان در کنار هم هستیم.


میخوام بگم در قبال این مسئله که برای خیلی املا محرزه ......میشود با توجه به نگاه تفاوت هایی رو احساس کرد ......اینکه حالا جز مواردی است که اتفاق نظر روی اصل موضوع خیلی هست
حالا بیایم سراغ موضوعاتی که خیلی اتفاق نظر روش نیست ....آیا در زمان حاضر رسانه به جانب گرایی متهم نمیشود؟.....آیا برخی تحمل برخی ناگفته ها را دارند و کشور را به آشوب نمی کشانند؟
شما میبینید میان یک مستند از نه دی پخش میکنند .....کلی واقعیات رو ازش صرفنظر میکنن......که چی ؟....به جانب گرایی متهم نشن!.بودجه اونها وضعش از اینی که هست بدتر نشه..هر موردی رو به صورت خلاصه و تکه کلامی میان میگن و برای هر گروهی یک نقش قائل میشن و والسلام......این وسط اونی که تو نه دی خیلی از شعارها علیه اش بود ......همونی که نامه بدون سلام به رهبری مینویسه میشه آدم خوبه که مردم روبه قانون دعوت کرده در اون نماز جمعه معروف!.........یا از طرفی خبرنگار صدا و سیما که کلی کتک خورد توسط یک مشت اراذل به کل تحریف میشه و در عوض تمام تقصیرها میفته گردن خانم های آقایون!..انگار نه انگر شیخ الرئیس در مسجد چه گفت ......ابطحی و عطریانفر که بارها تاکید کردن این حرف ها رو در شرایط عادی گفتن در دادگاه چه گفتند و ............البته ما وضعیت فعلی صدا و سیما رو درک می کنیم ولی چون خیلی چیزها رو به عینه دیدیم و نقل اثباتی شده به موقع خودش پاسخ این مستندسازی هاشو میدیم .......فعلا انتخابات است و هر حرفی بزنی میشه سیاسی!......به امید دادگاهی شدن تمامی کسانی که در فتنه 88 نقش داشتند ......از ریز و درشت

دلیل علاقه شبکه من و تو برای تحریف اگر نگیم صرفا بزرگ کردنخوبی های رژیم پهلوی که خیلی مشخص است........گرفتن پول های کلان از فرح ........شما میبینید دیگر چگونهبرای ولیعهد قلابی تریبون درست می کنند ..........ولی در قبال ایران یک دلیل مقابله با مزخرف گویی و بزک کردن چهره حکومت شاهنشاهی است ......یک مورد نیز یادآوری تاریخ برای عبرت گیری است ......الآن آیا کم در انواده ها کسانی که قبل انقلاب رو ندیده اند سوال میپرسند چرا انقلاب شد؟.......آیا انقلاب ما به خاطر خورد و خوراک بود؟........انقلاب ما چگونه انقلابی بود که تحلیلگران از درک اون عاجزند و جز هیچ کدام از دستهبندی های علم شناسی خود نتونستند قرار بدن؟.......این انقلاب چگونه انقلابی است که ریز و درشت مستکبرین از آمریکا تا داعش گرفته دنبال براندازی آن هستند و کار به جایی رسیده که صریحا در برهه ای بیان کردند .....سوالات بسیاری هست که در ذهن نسل جوان نقش بسته .......یک دلیل دیگر هم مناسبتی این فیلم هاست که معمولا این چنین بوده و در دهه فجر ساخته شده است.........به هر حال چند رسانه داریم که 24 ساعت علیه این انقلاب نطق می کنند با ترکیب کردن واقعیات و دروغ و چند رسانه اعم از روزنامه و سایت و رسانه بینایی-بصری داریم که به مقابله با این ها بپردازد .......من فکر میکنم اگر صدا و سیما دست به این کار میزند جور کم کاری و حتی اظهارات دشمن شاد کن برخی رسانه ها را می گیرد .....گرچه معتقدم انتشار یک فیلم کامل درباره تسخیر سفارت آمریکا یکی از الزامات کشور است .....گرچه با مخالفت و احتمالا تخطئه برخی اعضایاون روز انجمن اسلامی مواجه شود ..........
 
ما امروز از سلسله اشکانی که بیش از پانصد سال در ایران حکومت کردن، کمترین آثار باستانی رو داریم، میدونین چرا؟ چون ساسانیان وقتی به قدرت رسیدن هرچی اشکانیان داشتن و نداشتن رو نابود کردن !!! حکایت سلسله ولایت مطلقه و سلسله پهلوی هم همینه. سلسله حاضر سعی میکنه هرچزی که مربوط به سلسله پهلوی هست رو دروغ و فاسد نشون بده، نه چشماش ورزشگاه ها و اعتبار جهانی رو میبینه، نه اعتبار ویزای ایران رو، نه ساخت دانشگاه هایی مدرن و بسیار معتبر رو، ولشون کنید ساخت مجموعه بزرگ آزادی رو هم خیانت میدونن. راست هم میگن ده سال هست یک استادیوم نقش جهان رو عرضه ندارن تعمیر کنن.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند


مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند


گوییا باور نمی‌دارند روز داوری

کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند


یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان

کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند


ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان

می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند


حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد

زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند


بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی

کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند


صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت

قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند
 
بالا