دلزدگي نتيجه اشتباهات ما در فراگيري زبان است

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
علي كردستي، طراح سيستمهاي آموزش زبان و عضو اتحاديه آموزش زبان اروپا و برنده نوآوري در جشنواره بينالمللي مؤسسات زبان 2007، تجربيات 17 ساله خود را براي موفقیت در اين سفر در اختيار خوانندگان ايده آل قرار ميدهد.


برترین ها:

زبان انگليسي، سفري از تنفر تا عشق

يادگيري زبان انگليسي براي خيلي از ما به تجربه هاي تلخ تبديل شده كه گاهي نه تنها انرژي زيادي از ما گرفته بلكه وقت و هزينه زيادي را هم در اين راه هدر داده ايم. استفاده از سيستمها و مؤسسات غيرعلمي كه استانداردهاي آموزشي معتبر جهان را رعايت نميكنند يا انتخاب سختترين روشها براي يادگيري آن بزرگترين مانع بر سر راه موفقيت ما بوده است.

علي كردستي، طراح سيستمهاي آموزش زبان و عضو اتحاديه آموزش زبان اروپا و برنده نوآوري در جشنواره بين المللي مؤسسات زبان 2007، تجربيات 17 ساله خود را براي موفقیت در اين سفر در اختيار خوانندگان ايده آل قرار ميدهد.



علت ناكامي

مایه شگفتی است كه ما زبان را در طول مدت تحصیل در مدرسه و دانشگاه، وارونه تجربه كردهایم. در اصطلاح، كسی زبان میداند كه بتواند یك زبان را بشنود (متوجه شود) و حرف بزند. از سوی دیگر، كسی كه یك زبان را میخواند و مینویسد، باسواد نامیده میشود. پس باسواد بودن با زبان دانستن، تفاوت دارد؛ یكی پی ساختمان است و دیگری بنا.

نكته در اینجاست كه فراگیری زبان با «شنیدن و صحبت كردن» آغاز میشود نه با «نوشتن و خواندن». در سیستمهای آموزشی مدارس و دانشگاهها به جای تمركز بر فراگیری زبان (شنیدن و صحبت كردن)، تمركز روی «نوشتن و خواندن» است. ما سواد زبانی را فرامیگیریم درحالی كه زبان نمیدانیم! درست مثل اینكه ساختمانی را بدون وجود پی مناسب بنا كرده باشیم.

نكته دیگر این است كه مطمئنا شما چيزي را كه از آن لذت نبريد و نتوانید آن را به كار ببرید، ياد نخواهيد گرفت. يادگيري زبان بيش از هر چيز بايد توسط دل صورت گيرد تا مغز. به عبارت دیگر «حس كردن» باید جایگزین «حفظ كردن» شود. تا شما مفهوم یك واژه را با حواس پنجگانه خود «حس نكنید»، «حفظ كردن آن» بیفایده است.

كودكان در فرایند فراگیری زبان مادری، هر شيء جدید را لمس میكنند، مزه میكنند، میبویند و صدایی برای آن در حافظه خود نگه میدارند و سپس آن صدا را در گویشها و تن صدای افراد مختلف، جستوجو و كشف میكنند.

به دلیل ناكام ماندن روشهای مدرسه و دانشگاه در یاد دادن یك زبان، بيشتر افراد بعد از چند سال به تجربه كردن روشهاي متفاوت و گاهي خرافاتی با شعارهايي مثل «در خواب زبان بياموزيد» يا « دوماهه مثل زبان مادری صحبت كنيد» ميروند كه نتيجهاي جز ناامید كردن بيشتر آنها در اين راه ندارد.

آموزش زبان، مهارت است نه تجارت!

امروزه بسیار میبینیم كه فردی با تشخیص اينكه به سطح خوبی از زبان رسیده بدون هيچ پشتوانه علمي به اين نتيجه میرسد كه ميتواند برای كسب درآمد بیشتر، تدريس كند یا آموزشگاهی را دایر و اداره كند.
مثلا با اين مصداق كه همه ما زبان فارسی را بلديم، آيا ميتوانيم آن را به خوبی تدريس كنيم؟آموزش زبان انگليسي يك مهارت و علم است كه بايد آن را از بعد كاملا تجاري خارج كرده و به بعد آموزشي و علمي بازگردانیم.

پس كی میتوانم خوب صحبت كنم؟!

صحبت كردن انگليسي در نتيجه «بلوغ شنیداری» افراد روی میدهد كه مصداق بارز آن حرف زدن بچههاست.

بچهها وقتی شروع به حرف زدن میكنند كه بتوانند كلمات را با تمام حواس خود، حس كرده و سپس صدای آن كلمه را در حافظه بسپارند و وقتی قادر به تشخیص آن واژه در مبهمترین و سریعترین شكل صحبتها شدند، به بلوغ شنیداری میرسند، كه نتیجه آن معجزه سخن گفتن است؛ معجزهای كه در بچهها پس از 2 سال شنیدن روی میدهد و والدین را پس از انتظاری طولانی بهطور ناگهانی شگفتزده و خشنود میكند.

در فراگیری زبان دوم، تماشاي فيلمهای سینمايی يا شنیدن اشعار زیبا باعث میشود كه حفظ كردن لغات، جاي خود را به حس كردن آن لغات بدهد كه این تاثیر بسزايی در به حافظهسپاری بهتر لغات خواهد داشت.

آیا زبان را باید در محيط یادگرفت؟

در حقیقت زبان را فقط میتوان در محیط یاد گرفت! البته مسئله این است كه محيط زبانی به مكان خاصي اطلاق نمیشود.

محيط را هر فرد در پیرامون خود ايجاد ميكند با توجه به علايق و سلایق؛ محيط بهانه گوش دادن و حرف زدن را به فرد ميدهد.

بسیارند مهاجرانی كه حتی چندین سال در كشوری انگلیسی زبان زندگی میكنند ولی از سطح زبانی خوبی برخوردار نیستند. دلیلش این است كه با وجود حضور فیزیكی در محیط از تجربه كردن، حس كردن، حدس زدن و خطر كردن در قرارگرفتن در موقعیتها پرهیز میكنند.

در محيطهاي آموزشي پيش از هرچيز به زبانآموز بايد روش درست لذت بردن از زبانی جدید آموزش داده شود و بعد از آن، طي كردن مابقی مسیر با خود زبانآموز است.

زبان خواندن به مفهوم اذيتكردن خود نيست، سختي دادن در مطالعه زبان به يادگيري شما هيچ كمكي نميكند، بلكه برعكس شما بايد بهترين و لذتبخشترين شرايط را براي فراگيري زبان فراهم كنيد.

پس كی؟

مهلت گذاشتن در فراگيري هر علمي بهخصوص یادگیری زبانهای خارجی، آفتی است كه موجب سطحی شدن دانش ما میشود. همه ما حداقل 12-10سال از زندگي خود را در مدرسه و دانشگاهها گذراندهايم تا به سطح مناسبي از معلومات برسیم. حال آنكه با يك تا دو سال تجربه شنیداری لذتبخش از یك زبان (دیدن فیلم و شنیدن اشعار) میتوان به تسلطی رسید كه تا پایان عمر در كنار ما خواهد بود.
 
Similar threads
بالا