دلتنگی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو با بارانی از روح غزل همراه می‌آیی
به شب‌های پر از دردم تو مثل ماه می‌آیی

تو را پیوسته می رانم زخود با این که تنهایم
تو با دلتنگی ام اما همیشه راه می آیی

دلم گاهی شبیه گریه‌ای از درد می‌بارد
و تو حتی اگر شد لحظه ای كوتاه می‌آیی

حضور روشن و پاكت غزل می‌آورد وقتی
كه تو ای بانی شعرم پس از یك آه می‌آیی

صفای ساده ات روییده امشب باز در قلبم
تو با بارانی از روح غزل همراه می‌آیی
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
شیوا فرازمند
[/FONT]
[/FONT]
[/FONT]​
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلتنگی تنها حس تلخیست که
در دلم خانه کرده
اشکهایم روان هست
اه
دلتنگیهایم را
بعد از این با که
بگویم
نمیدانم
ایینه
چقدر توان دارد
توان
دیدن
اشکهایم را
اه ایینه
مرا ببخش
بابت
اشکهایم
بابت شاهد بودنت
 

نگار پاستور

متخصص میکروبیولوژی
می نویسم د ی د ا ر

تو اگر بی من و دلتنگ منی

یک به یک فاصله ها را بردار

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگیت انقدر سخت میگذرد که
نمیدانم
چه کنم
تنها
چشمانم را میبندم و به اسمان
خیره میشوم
بی انکه کلامی به زبان بیاورم
اشک میریزم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگت که میشوم
ارام تر از همیشه میشوم
انقدر در خود غرق میشوم
که انگار در دنیا حضور ندارم
انگاه که تو را میبینم
تماشایت میکنم
لبخندی میزنم
و ارام در اغوشت میگیرم تا
لحظات دل تنگیم اندک شود
 

نگار پاستور

متخصص میکروبیولوژی
دلم تنگ است
دلم تنگ است
دلم اندازه ي حجم قفس تنگ است
سكوت از كوچه لبريز است
صدايم خيس و باراني است
نمي دانم چرا در قلب من پاييز طولاني است؟؟؟

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگ توام
تو که
همه وجودم از ان توست
کاش میدانستی
دیگر زندگی
نمیکنم
شده ام
مرده ای که
به اجبار نفس میکشد
اما هوا برای نفس کشیدن هم ندارد
اه
چقدر دلم برای
شنیدن صدایت تنگ هست
چقدر دلم برای اینکه نامم را ببری تنگ هست
چقدر دلم میخواست
صدایم بزنی و ارام سر بر شانه ات بگذارم
تا بتوانم
این بغض را در اغوش تو خالی کنم
 

vania mb

عضو جدید
دلتنگت که می شوم
گوشه ی دنج اتاق
می نشینم چشم به در
خداخدا می کنم صدای چرخیدن کلید، دلهر ه ی دل منتظرم شود
اما حیف
تنها دارایی این روزهایم
همین دلتنگی است‎.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگت که
میشوم
تمام دنیای
اطرافم
پر میشود
از نامت
اما
خودت
از من دوری
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهـــﮯ...

حجم ِ בلتنگـﮯ ـهايَـ م

آنقدر زيــآد مـﮯ شـوב

ڪــﮧ دنيــا با تمامـ ِ وسعتش برايَــ م تنگ مـﮯشوב

בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش

بـﮧ مَــ טּ ڪـﮧ رسيـב از حرڪـت ايستاב

دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ בلتنگـﮯـهايَـ م رـآ نديـב

دلتنگ ِ خوבمـ

خوבے ڪـﮧ مدتهاست گم ڪـرבه امـ ...

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگت که میشوم
خودم را در اغوش میگیرم
و بی صدا نامت را صدا میزنم
و به جای اینکه به اغوشی پناه ببرم
به اغوش خویش پناه میبرم
تا مبادا
کسی اشکهایم را پاک کند
جز دستان لرزانم
 

نگار پاستور

متخصص میکروبیولوژی
دلتنگت که می شوم

عطر تنت را که می خواهم

به باد هم التماس می کنم

خدا که جای خود دارد . . .

 
آخرین ویرایش:

نگار پاستور

متخصص میکروبیولوژی
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی

گره از کار فرو بسته ی ما بگشایی

نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی

گذری کن که خیالی شدم از تنهایی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]وقتی دلمو شکستی حس کردم بيشتر دوستت دارم

چون حالا دلم چندين تيکه داشت
[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]که هر کدوم جداگونه دوستت داشت...[/FONT]​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگت که می شوم

عطر تنت را که می خواهم

به باد هم التماس می کنم

خدا که جای خود دارد . . .

می خندم... !
دیگر تب هم ندارم... ؛
داغ هم نیستم... ،
دیگر به یاد تو هم نیستم.... !
سرد سرد شده ام....
کسی چه می داند؟؟
شاید مرده ام...!


براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 880x880 مي باشد
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
از کدام ستاره آمدی به خواب من..؟
که گم می کنم ..!
هر شب ..
تو را ..
بگو ..!
کجای دنیا بایستم ؟ پیدایم کنـــی

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به دلتنگی هایم دست نزن ...

می شكند بغضــم یك وقت !!
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

آنگاه غرق می شوی
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

در سیلاب اشكهایی كه
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

بهانه ی روان شدنش هستی ...!!
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

این روزها دلتنگت هستم
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

باور کن .....
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

این یکی دیگر شعر نیست !!
[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگ که میوشم
تکیه میدهم
بر قلم
تا شاید کمی بکاهد
درد دلتنگیت را
اما کسی نمیداند
چه دردی دارد
وقتی
نامت را میبرم
اما
حتی نیم نگاهی هم به من نمیکنی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دل تنگ توام
تو که
همه وجودم از ان توست
کاش میدانستی
دیگر زندگی
نمیکنم
شده ام
مرده ای که
به اجبار نفس میکشد
اما هوا برای نفس کشیدن هم ندارد
اه
چقدر دلم برای
شنیدن صدایت تنگ هست
چقدر دلم برای اینکه نامم را ببری تنگ هست
چقدر دلم میخواست
صدایم بزنی و ارام سر بر شانه ات بگذارم
تا بتوانم
این بغض را در اغوش تو خالی کنم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنارم هستی
و اما دلــــــم تنگ میشه هـر لحظه
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام
دستاتو میگیرم

یه وقت تنها
نری جایی که از تنهایی میمیرم
از اینجا تا دم درهم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم
کاری شم



میدونم که
یه وقت هایی دلت میگیره از کارم
روزای که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زمستان نیست.

دلتنگی توست که به لرزه انداخته

چهار ستون دلم را.
دلم تنگ است از اين دنيا چرايش را نمي‌دانم

من اين شعر غم افزا را شبي صد بار مي‌خوانم

چه مي‌خواهم از اين دنيا، از اين دنياي افسون كار

قسم بر پاكي اشكم ، جوابم را نمي‌دانم

شروع كودكي‌هايم سرآغاز غمي جانكار

از آن غم تا به فرداها پر از تشويش، گريانم

بهار زندگي را من هزاران بار بوييدم

كنون با غصه مي‌گويم خداوندا پشيمانم

به سوي درگه هستي هزاران بار رو كردم

الهي تا به كي غمگين در اين غمخانه مي‌مانم

خدايا با تو مي‌گويم، حديث كهنه‌ي غم را

بگو با من كه سالي چند در اين غمخانه مهمانم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کنارم که هستی
محال حواسم به کار دیگه ای باشه
اگه یه روز نبینمت
دلم سخت میگیره
اگه یه روز صدام نزنی اروم تو خودم غرق میشم و با تو حرف میزنم
اره دلم تنگ میشه هر لحظه
بدون دوست داشتنه محضه
 
بالا