دعا

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**صائب تبریزی**

**صائب تبریزی**

مرا چون صبح به دست دعا نگه دارید

که روشن است جهان از نفس کشیدن من

حیات من به تماشای گلعذاران است

ز راه چشم چو شبنم بود چریدن من
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
التماس دعا

التماس دعا

بگویم من ز بیماری، که پیچد با دو صد زاری
بود دستم به دلداری، خداوندا نما یاری

اگر دانی چه می پیچد، چه می گوید چه می گرید

تو گو از درد می میرد، نمی آید زمن کاری

چه گویم از تب و دردش، چه مویم از دم سردش

از آن لبخند گل خندش، نمانده دیگر آثاری

اگر گفتم غم خود را، دلیل ماتم خود را

بود امید من یاری،از این آوای دل آری

درین ماه صیام و نور، دراین بزم صفا و ثور

اجابت گردد این از دور، دعای عاشقان باری!

**عباس مرادی آملی **


 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ز جا برخيز

سحر گاه است

ز جا برخيز و پيدا شو

ز بانگ بلبلان مست شيدا شو

كه چون ديوانگان اسماء و حسني ميكنند آواز .

بيا از اين سكوت دل فريباي سحرگاهي وضويي كن

به پاي باغچه بنشين

به برگ و ساقه و گلبرگ سلامي كن

براي مهرباني ها دعايي كن.



**ضياء ادهم **




 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**سعدی**

**سعدی**

ای باد اگر به گلشن روحانیان روی

یار قدیم را برسانی دعای یار

ما را از درد عشق تو با کس حدیث نیست

هم پیش یار گفته شود ماجرای یار
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
می‌روم با درد و حسرت از دیارت خیر باد
می‌گذارم جان به خدمت یادگارت خیر باد

سر ز پیشت برنمی‌آرم ز دستور طلب
شرم می‌دارم ز روی گلعذارت خیر باد

هر کجا باشم دعا گویم همی بر دولتت
از خدا باد آفرین بر روزگارت خیر باد

گر دهد عمرم امان رویت ببینم عاقبت
ور بمیرم در غریبی ز انتظارت خیر باد

گر ز چین زلف تو بویی رسد بر خاک ما
زنده برخیزم ز بوی مشکبارت خیر باد

گر ز من یاد آوری بنویس آنجا قطعه‌ای
سعدیا آن گفته‌های آبدارت خیر باد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**سعدی**

**سعدی**

در طالع من نیست که نزدیک تو باشم
می‌گویمت از دور دعا گر برسانند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**محتشم کاشانی**

**محتشم کاشانی**

کاندرین ظلمت شب کز اثر خواب گران
نیست جز چشم من و چشم کواکب بیدار

آن قدر می‌کنم از بهر بقای تو دعا
که مرا می‌رود از کار زبان زان اذکار

آنقدر ذکر تو می‌آورم از دل به زبان
که مرا میفکند کثرت نطق از گفتار


شب خوش هایده جون!
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما

بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما

از نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم

قاصدی کز تو سلامی برساند بر ما

به دعا آمده‌ام هم به دعا دست بر آر

که وفا با تو قرین باد و خدا یاور ما

فلک آواره به هر سو کندم می‌دانی؟

رشک می‌آیدش از صحبت جان پرور ما

گر همه خلق جهان بر من و تو حیف برند

بکشد از همه انصاف ستم داور ما

روز باشد که بیاید به سلامت بازم

ای خوش آن روز که آید به سلامی بر ما

به سرت گر همه آفاق به هم جمع شوند

نتوان برد هوای تو برون از سر ما

تا ز وصف رخ زیبای تو ما، دم زده‌ایم

ورق گل خجل است از ورق دفتر ما

هر که گوید که کجا رفت خدا را حافظ

گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر چه می‌خواهی بکن، بر من رواست

بی نصیبم زان لب شیرین مکن

بر من خسته، که رنجور توام

گر نمی‌گویی دعا، نفرین مکن

عراقي
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**عبید زاکانی**

**عبید زاکانی**

این پای خسته جز ره حرمان نمیرود

وین دست بسته جز به دعائی نمیرسد

بر ما ز عشق قامت و بالاش یک نفس

ممکن نمیشود که بلائی نمیرسد
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیگانه شو ز خیل پری پیکران شهر

وان گه ز چشم او نگه آشنا ببین

دست ار ندارد سجدهٔ محراب ابرویش

دست دعا بر آر و مراد از دعا ببین

فروغي بسطامي
 

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولوی

مولوی

...
ای دوست دعا وظیفه ماست
ما را به دعا چه می فریبی

آن را که مثال امن دادی
با خوف و رجا چه می فریبی

گفتی به قضای حق رضا ده
ما را به قضا چه می فریبی
...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**سعدی**

**سعدی**

گاه گاهی بگذر در صف دلسوختگان

تا ثناییت بگویند و دعایی بدمند
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرو را قامت خوبست و قمر را رخ زیبا

تو نه آنی و نه اینی که هم اینست و هم آنت

ای رقیب ار نگشایی در دلبند به رویم

این قدر بازنمایی که دعا گفت فلانت


من همه عمر بر آنم که دعاگوی تو باشم

گر تو خواهی که نباشم تن من برخی جانت


سعدیا چاره ثباتست و مدارا و تحمل

من که محتاج تو باشم ببرم بار گرانت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را

که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را


ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم

مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را


مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت

ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا


دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی

تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا


همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایان بنوازد آشنا را


چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی

دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را


به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز

که دعای صبحگاه..............
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دعا میکنم
برای امدن باران
و هر بار که
دعا میکنم
باران میبارد
و من
نیز با باران میبارم
ان هم
از سر دل تنگی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دعای باران میخوانم
تا
ببارد
باران
و مرا
با خود
جایی
در دوردستها ببرد
تنها
مثل همیشه
دعای
باران
وقتی
اجابت شد
که چشمانم
میبارید
 

sh-sh

عضو جدید
خدایا توان زیستن ندارم رهایم کن
خدایا نخواهم که دگر درد عشق کشم رهایم کن
خدایا از چه سان آفریدی مرا حال رهایم کن
خدایا نخواهم عمر بیش از این رهایم کن
خدایا عشق فانی نخواهم دگر پس رهایم کن
خدایا در هوای سرد این دنیا می لرزم رهایم کن
خدایا تحمل نکنم تهمت ننگ بر دامان خویش رهایم کن
خدایا صحبت درد عشق با معشوق نتوانم کرد رهایم کن
خدایا دست و دلم لرزان است از فراق رهایم کن
خدایا نخواهم که بذر کینه در دل بکارم رهایم کن
خدایا نتوانم غم معشوق ببینم دگر رهایم کن
خدایا آدمیان را ز من بیزار گردان و رهایم کن
خدایا افسوس مرا در دل کسی باقی مگذار و رهایم کن
خدایا کور شدم، کر و لالم گردان و سپس رهایم کن
خدایا صبر ایوب از آن صابرین است رهایم کن
خدایا همه تقصیرات را بر گردن من نه رهایم کن
خدایا ظلمت ترس از آینده بر من چیره گشت رهایم کن
خدایا قلب و مغزم را نابود ساز و رهایم کن
خدایا سخنش را بر من قطع کردی حال رهایم کن
خدایا خدا یکی عشق یکی، تمام شد رهایم کن
خدایا توجه اش را ز من گرفتی و دگر هیچ رهایم کن
خدایا ثمره اهدافم پاک شد و صورت مسئله رهایم کن
خدایا همی خواهم کین آخرین یاد باشد رهایم کن
خدایا من راه آسمانم را گم کردم به اشتباه رهایم کن
خدایا غم هجران نخواهمش، یارم آسوده باد رهایم کن
خدایا درین بادیه دویدم و جز بی وفایی دیدم؟ رهایم کن
خدایا "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست" رهایم کن
خدایا نخواهم دگر چیزی ز تو جز آنکه رهایم کن
خدایا از تو التماس دارم رهایم کن
خدایا دوستت دارم رهایم کن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدای
داریم مهربان
دعا میکنم تنهایمان نگذارد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
 
بالا