دست

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
آلبومی قدیمی ام،

در زیرزمین خانه ای کلنگی

که واحدهایش را پیش فروش کرده اند.

در انتظار دستی جامانده در اعماق

که شاید آجرها نمی گذارند

خاطره ای فروریخته را ورق بزند

نجاتم بده!

در من هنوز لبخندی هست

که می تواند چیزی یادت بیاورد...
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
به یک دستم اگر شمس و به یک دستم قمر باشد ............... ندارم دست از دینم در این سودا ثمر باشد

(این بیت دارای آرایه یا صنعت تلمیح است و اشاره به پاسخ حضرت رسول اکرم(ص) در مقابل مشرکان که می گفتند از دینت دست بکش ، دارد)

شعر از خودم
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یارب به کمند عشق پا بستم کن ............از دامن غیر خودتهی دستم کن
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر زمان با دگری دست و گریبان باشی ............ زان بیندیش که از کرده پشیمان باشی
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردی که روی سینه ی عشق تو خفته بود ................. با دست های عشق تو ، بیدار می شود

دستم بگیر ای که تویی دستگیر خلق .................. شو چاره ساز من به همان رسم ماسبق


شعر از خودم . فی البداهه با آخرین حرف شعر شما نوشتم (حرف "د" )
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید

دستم بگیر ای که تویی دستگیر خلق .................. شو چاره ساز من به همان رسم ماسبق


شعر از خودم . فی البداهه با آخرین حرف شعر شما نوشتم (حرف "د" )


شعر قشنگی بود ...:w16:


بايد به فکر تنهايي خودم باشم
دست خودم را مي‌گيرم و
از خانه بيرون مي‌زنيم .....


 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر قشنگی بود ...:w16:


بايد به فکر تنهايي خودم باشم
دست خودم را مي‌گيرم و
از خانه بيرون مي‌زنيم .....

ز دستم بر نمی آید "تشکر" های نا محدود .................. ولی تقدیم تو ای دوست از من هر چه باد و بود

شعر از خودم فی البداهه تقدیم به شما که شعر بنده را ستودید ( منظور از کلمه ی تشکر همون واژه ی "تشکر" در پست ها برای امتیاز دادنه که فقط یک بار و محدوده)
و اینک جواب مشاعره تون:

من دست خود به دست فلک داده ام چرا ............... جایی که روی بام فلک دیده ام تو را

اینم یک بیت فی البداهه از خودم تقدیم به شما که هم رشته ی خودم هستین:gol:
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست اگر دست تو باشد
نیست دلچسب‌تر از چیده شدن،
رویایی...


" سید علی میرافضلی "
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
شعر قشنگی بود ...:w16:


بايد به فکر تنهايي خودم باشم
دست خودم را مي‌گيرم و
از خانه بيرون مي‌زنيم .....

ز دستم بر نمی آید "تشکر" های نا محدود .................. ولی تقدیم تو ای دوست از من هر چه باد و بود

شعر از خودم فی البداهه تقدیم به شما که شعر بنده را ستودید ( منظور از کلمه ی تشکر همون واژه ی "تشکر" در پست ها برای امتیاز دادنه که فقط یک بار و محدوده)
و اینک جواب مشاعره تون:

من دست خود به دست فلک داده ام چرا ............... جایی که روی بام فلک دیده ام تو را

اینم یک بیت فی البداهه از خودم تقدیم به شما که هم رشته ی خودم هستین:gol:


هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل ................... کز عهده بیرون آمدن نتوانم این اکرام را ا:gol::gol:
(( چون من شعری از خودم ندارم ،، دست به دامن سعدی شدم))
بیتاتون واقعا به جا و زیباست ... ممنون.



و این در جواب مشاعره :

پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد ......... که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود

 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوگلی كو كه شوم بلبل دستان سازش............ سازم از تازه جوانان چمن ممتازش
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل ................... کز عهده بیرون آمدن نتوانم این اکرام را ا:gol::gol:
(( چون من شعری از خودم ندارم ،، دست به دامن سعدی شدم))
بیتاتون واقعا به جا و زیباست ... ممنون.



و این در جواب مشاعره :

پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد ......... که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود


دوست خوبم! ممنونم از تشویق هاتون و باید بگم که: این همه آوازه ها از شه بُوَد .... این ها همه لطف خداست
پس منم مثل شما یک بیت از سعدی در تشکر از خداوند منان می نویسم:

از دست و زبان که بر آید ............... کز عهده ی شکرش به در آید
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید

دوست خوبم! ممنونم از تشویق هاتون و باید بگم که: این همه آوازه ها از شه بُوَد .... این ها همه لطف خداست
پس منم مثل شما یک بیت از سعدی در تشکر از خداوند منان می نویسم:

از دست و زبان که بر آید ............... کز عهده ی شکرش به در آید


دست من و آغوش تو، هیهات، که یک عمر //// تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود ..
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دریا دریا مهربانی‌ات را می‌خواهم
نه برای دست‌هام
نه برای موهام
نه برای تنم
برای درخت‌ها
تا بهار بیاید.
و تو فکر می‌کنی
زندگی چند بار اتفاق می‌افتد؟
و تو فکر می‌کنی
یک سیب چند بار می‌افتد
تا نیوتن به سیب گاز بزند
و بفهمد
چه شیرین می‌بود
اگر می‌توانستیم
به آسمان سقوط کنیم...


" عباس معروفی "
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
دریا دریا مهربانی‌ات را می‌خواهم
نه برای دست‌هام
نه برای موهام
نه برای تنم
برای درخت‌ها
تا بهار بیاید.
و تو فکر می‌کنی
زندگی چند بار اتفاق می‌افتد؟
و تو فکر می‌کنی
یک سیب چند بار می‌افتد
تا نیوتن به سیب گاز بزند
و بفهمد
چه شیرین می‌بود
اگر می‌توانستیم
به آسمان سقوط کنیم...


" عباس معروفی "
ای یار دور دست که دل می بری هـنوز ................. چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز
هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان ................. در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای یار دور دست که دل می بری هـنوز ................. چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز
هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان ................. در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز
ای یار دست خود به چه سو می بری هنوز .................... سوی شراب یا که سبو می بری هنوز
دی در خیال خود به چنین فکر بوده ام ........................... کان هر دو
دست خود به وضو می بری هنوز

شعر از خودم فی البداهه مطابق با ردیف شعر شما
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین ............ ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
ای یار دست خود به چه سو می بری هنوز .................... سوی شراب یا که سبو می بری هنوز
دی در خیال خود به چنین فکر بوده ام ........................... کان هر دو
دست خود به وضو می بری هنوز

شعر از خودم فی البداهه مطابق با ردیف شعر شما


تو سخت و دير به دست آمدي مرا و عجب نيست ............ نمي‌كنم اگر اي دوست، سهل و زود ، رهايت

:gol::gol::gol::gol:
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین ............ ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را

در كنار چشمه ى سحر
سر نهاده روى شانه هاى يكدگر
گيسوان خيسشان به دست باد
چهره ها نهفته در پناه سايه هاى شرم
رنگ ها شكفته در زلال عطرهاى گرم
مى تراود از سكوت دلپذيرشان
بهترين ترانه،بهترين سرود!
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند
پی گوهر باشید
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید...
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دگر قمار محبت نمی برد دل من ............... که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
دگر قمار محبت نمی برد دل من ............... که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

سحرگه در چمن خوش رنگ شد گل
نگاهش کردم و دل تنگ شد گل
به دل گفتم که نازست این ، میندیش
چو دستی پیش بردم ، سنگ شد گل ..
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ندارم دستت از دامن به جز درخاک و آن دم هم ............ که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
ندارم دستت از دامن به جز درخاک و آن دم هم ............ که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم


[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]من اگر سوي تو بر مي گردم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دست من خالي نيست[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]كاروان هاي محبت با خويش [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ارمغان آوردم ... [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif](حمید مصدق)[/FONT]​
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
بر هر چه به غير عشق پا بگذاريد
دست دل خويش در حنا بگذاريد
عاشق بشويد، مردم! عاشق بشويد
يك نام خوش از خويش به جا بگذاريد
جلیل صفربیگی
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیشانی او به مرگ خندید،شکافت
چون ماه تا روی نبی دید ،شکافت
با دست نبی رقابتی داشت مگر
آن شیخ که پیشانی خورشید شکافت

" زنده یاد قیصر امین پور "
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دستانت را به من میدهی
تا دوباره
طلوع کند
محبت و همبستگی میانمان
 
بالا