دستگاه گوارش نشخواركنندگان

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستگاه گوارش مانند لولهاي است كه از دهان شروع شده و تا مقصد ادامه دارد و كار اين دستگاه جويدن غذا، بلعيدن لقمه، هضم، جذب و دفع آن است. دستگاه گوارش، غذا را به تركيبهاي سادهتر و جذبشدني تبديل و از آنها براي توليد انرژي و سنتز تركيبهاي ديگر استفاده ميكند. دستگاه گوارش از دهان (زبان و دندانها)، گلو (حلق)، مري، معده (شكمبه، نگاري، هزارلا و شيردان)، روده باريك، روده فراخ و اندامهاي گوارشي (غدههاي بزاقي، جگر و پانكراس يا لوزالمعده) تشكيل شده است.
دهان:
دهان براي خرد و مخلوط كردن خوراك با بزاق به كار گرفته ميشود اما ممكن است در گرفتن غذا و نيز به عنوان يك اندام دفاعي و حمله در برخي گونهها كاربرد داشته باشد. زبان و دندانها به وسيله لبها، گونهها و ماهيچههاي آروارهها، احاطه گرديدهاند.
دندانها:
در دهان نشخواركنندگان كوچك و بزرگ از روزهاي اول زندگي دندانهاي جلو به چشم ميخورد. اين دندانها به نام دندانهاي ثنايا، يا دندان پيشين ميباشد كه تعداد آنها 8 عدد بوده و فقط در فك پايين ميرويد. در زمانهاي مختلف رشد اين دندانها تبديل به دندانهاي اصلي ميشوند كه در تعيين سن نشخواركننده اهميت زيادي دارند. در دهان نوزاد نشخواركنندگان در همان روزهاي اول 3 عدد دندان آسيا در هر طرف و هر فك رويش مينمايد و در مجموع 20 عدد دندان شيري وجود دارد. ولي در نشخواركنندگان بالغ 32 دندان وجود دارد كه بتدريج 6 عدد دندان آسيا در هر طرف و هر فك و 8 دندان ثنايا كه بتدريج به دندان دائم تبديل خواهد شد.
غدد بزاقي:
شامل 3 جفت غدد بزاقي اصلي و چندين غدد بزاقي كوچك ميباشد.
غدد بزاقي اصلي عبارتند از:
1-يك جفت غدد بناگوشي
2- يك جفت غدد زيرفكي و غدد زيرزباني
3- برخي از غدد ترشحات آبكي دارند كه به آنها غدد بزاقي سروزي ميگويند،
برخي ديگر ترشحات مخاطي دارند تحت نام غدد بزاقي مخاطي و برخي ديگر نيز ترشحات آبكي و هم ترشحات مخاطي دارند و به آنها غدههاي بزاقي مخاطي ميگويند نقشي كه بزاق در نشخواركنندگان دارد افزايش مايعات شكمبه و نگاري به منظور بهتر كردن فرآيندهاي تخميري ميكروبي، تنظيم PH شكمبه و نگاري (بين 8/5 الي 7) با افزودن بيكربنات و فسفات، با از بين بردن كف از بروز نفخ جلوگيري ميكنند و نيز برگرداندن اوره به شكمبه و نگاري جهت حفظ مبادلة اورة خون، شكمبه و بزاق ميباشد.
حلق يا Pharinx رابط بين دهان و لوله مري ميباشد.
لوله مري يا( Oesophagus) :
لولهاي است عضلاني و قرمز رنگ كه آن را سرخ روده نيز مينامند. مري ادامة حلق است و تا معده ادامه دارد. مري، مايع مخاطي ترشح كرده و لقمه (غذا) را به سوي معده، هدايت ميكند. اسفنكتري در ابتداي مري وجود دارد كه در حالت عادي منقبض است و دهانه مري را بسته نگه ميدارد. كه بالا آمدن حنجره در زمان گذشتن غذا از گلو سبب انبساط اين اسفنكتر و وارد شدن لقمة غذا به مري ميشود. يك اسفنكتر ديگر در بخش انتهايي مري وجود دارد كه هنگام فرو بردن غذا، اين اسفنكتر منبسط ميشود تا لقمه وارد معده شود.
معده (Estomac) :
معده عضو اصلي و مشخص نشخواركنندگان را تشكيل ميدهد كه ظرفيت آنها در گاو 300 ليتر و در گوسفند و بز 10 ليتر ميباشد. اين عضو در نشخواركنندگان از 4 بخش مجزا و نيز مربوط به هم تشكيل شده
است برخي از محققين اين اعضاء مختلف را در حكم يك معده يا قسمتهاي مختلف آن دانستهاند. لذا نشخواركنندگان را Polygastric مينامند كه داراي 4 معده مجزا و مختلف هستند. شتر كه جزو نشخواركنندگان است داراي 3 معده ميباشد.
1- شكمبه (Rumen) :
شكمبه كه آن را علفدان نيز ميگويند 90 درصد از حجم معده نشخواركنندگان را تشكيل ميدهد. اين عضو بيشتر طرف چپ حفره بطني را فرا گرفته است. ابتداي شكمبه فمالمعده كه لوله مري را به شكمبه متصل ميكند و از آن پس اين مجرا تا نگاري و هزارلا و بالاخره تا شيردان ادامه مييابد. جدار شكمبه را سيرابي (Pans) مينامند.
شكمبه: از نقطه نظر نسجشناسي وجود مخاطات مخطط در جدار داخلي شكمبه، امكان جذب مواد را از آن كاملاً ميسر مي‏سازد. مخصوصاً كه قشر شاخي مخاط خيلي نازك بوده و مويرگهاي پرخون فراواني كه از زير قشر اپيتليال عبور ميكند قابليت جذب آن را بالا ميبرد.
برجستگيهاي موجود در اپيتل شكمبه و نگاري باعث افزايش سطح داخلي آنها شده و ميزان جذب را بالا ميبرد. چنانكه از كليه مواد قابل هضم در دستگاه گوارش 40 درصد در شكمبه گاو و 55 تا 85 درصد در شكمبه گوسفند هضم و جذب ميگردد. اپيتل پوشش مخطط شكمبه كاملاً از نظر نسجشناسي شبيه پوست بدن ميباشد با اين تفاوت كه خيلي نازكتر است، از دلايلي كه محققين به منظور قابل جذب بودن مخاط شكمبه ارائه ميكنند اين است كه بعد از غذا ميزان اسيدهاي چرب فرار در شكمبه افزايش مييابد در صورتيكه در شيردان زياد نميشود. پس مسلم است كه تمام آن توسط مخاط شكمبه جذب ميشود. همچنين خوني كه از جدار شكمبه گرفته شده داراي مقدار زيادتري اسيدهاي چرب بوده است.
2- نگاري (Reticulum) :
كوچكترين اندام از معده نشخواركنندگان است كه روي جناق سينه قرار دارد و بطور عرضي روي خط وسط ميباشد. قسمت داخلي آن از نظر مخاطي كاملاً شبيه مخاط شكمبه است كه حجرات آن چندضلعي و خيلي شبيه حجرات كندوي عسل ميباشد. حفرههاي نگاري و شكمبه، با يكديگر راه دارد و ديوارة كوتاهي آنها را از هم جدا ميكند. به همين دليل، اين دو حفره را روي هم رفته، حفره نگاري شكمبه نيز مينامند.
جدار نگاري داراي انقباضات شديدي است كه ميتواند مواد غذايي را تا لوله مري و دهان براند. لذا اغلب اجسام خارجي مانند يخ, سيم و شيشه و غيره كه بوسيله حيوان نشخواركننده بلع ميگردد در جدار آن نفوذ نموده و گاهي نيز در اثر مجاورت با قلب اين اجسام به قلب صدمه وارد ميكند و سبب مرگ حيوان نيز ميشود. لذا در مورد دل دردها در اثر اجسام خارجي اين عضو هميشه در معرض سوراخ شدن و عوارض ناشي از آن ميباشد.
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
3- هزارلا (Omasum) :
هزارلا، اندامي كرهاي شكل است كه از نگاري بزرگتر و حجيمتر است. و صفحههايي ماهيچهاي به نام لامينا دارد كه وجود اين پردهها باعث ميشود كه سطح قابل جذب هزارلا به نسبت چندين برابر افزايش يابد. به همين جهت محتويات آن بسرعت آب خود را از دست ميدهند. و آب همراه مواد از مخاطات هزارلا جذب ميگردد. اگر بنا به دلايلي جذب مواد غذايي در هزارلا متوقف شود آب آن بيش از اندازه جذب شده و مواد خشك ميگردند. كه خود زمينهساز بيماري در نشخواركنندگان خواهد بود كه بنام اختلالات هزارلا معروف است.
4- شيردان (Abomasum) :
اين معده از نظر ساختمان داخلي و از نظر وظايفي كه انجام ميدهد
كاملاً شبيه معده حيوانات يك معدهاي است. شيردان بوسيله بابالمعده
يا پيلور به رودهها وصل ميشود. در ناحيه پيلور اسفنكتر محكمي قرار
گرفته كه باز و بسته شدن آن از نظر فيزيولوژيكي خيلي مهم بوده و آن را Pyloriespbiucter گويند.
رودهها (Intestine)
رودهها به دو قسمت متمايز تقسيم ميشوند روده كوچك و روده بزرگ:
روده كوچك (Small Intestine) :
روده كوچك يا باريك از 3 قسمت به نامهاي دودنوم (دوازدهه) كه قسمت ابتدايي روده باريك است و ترشحات پانكراس و صفرا در اين بخش ميريزد. ژژونوم و ايلئوم كه توسط رودهبند (Mesenter) نگهداري شده و آويزان ميباشند.
روده بزرگ (فراخ) (Large Intesting) :
روده بزرگ از دو بخش بنام روده كور و كولون تشكيل شده است كه كولون خود نيز شامل كولون بالارونده، كولون عرضي و كولون پايينرونده ميباشد. كولون پايينرونده به راستروده و مقعد ختم ميشود.
تقسيمبندي دستگاه گوارش نشخواركنندگان:
1- بخشي كه فقط راه عبور خوراك را تشكيل ميدهد بنام Ingestion ناميده ميشود كه خوراك از اين راه وارد دستگاه گوارش ميگردد. اين قسمت شامل دهان، حلق و مري است.
2- قسمتهايي كه نقش هضم و جذب را به عهده دارند و آن را Digestion مينامند كه شامل معده و رودهها تا آنجا كه در مواد غذايي تغييراتي ايجاد گرديده و قابل جذب ميشوند.
3- بخش ديگري كه مجراي دفع را تشكيل ميدهد و آن را Exgestion مينامند كه چندان تفاوتي به لحاظ ساختماني با قسمت اوليه ندارد.
در دستگاه گوارش نشخواركنندگان قسمتهايي كه با سن حيوان رشد كرده و نمو مخصوص بخود دارند چهار معده ميباشد كه چگونگي افزايش حجم آنها در زير آمده است:


شكمبه



نگاري



هزارلا



شيردان

گوساله تازه زا

20%



ــ



ــ



80%

گوساله دو ماهه

50%



ــ



ــ



50%

گوساله سه ماهه

70%



ــ



ــ



30%

گوساله چهار ماهه

80%



ــ



ــ



20%

گوساله 18 ماهه

80%



5%



5/7%



5/7%



در نشخواركنندگان تازهزا سه معده اولي كاري انجام نميدهند زيرا در اثر رفلكس ناودان مري مواد غذايي اوليه مانند شير و آب مستقيماً به شيردان وارد ميشود. در اينصورت كه 3 معدة اولي عملي انجام نداده و حيوان در روزهاي اول زندگي مانند حيوانات تك معدهاي زندگي ميكند. لذا به كليه مواد مغذي و ويتامينها و مواد پروتيدي حيواني مانند نوزاد حيوانات ديگر احتياج كامل دارد. به تدريج كه حيوان بزرگ ميشود و مواد علوفهاي به 3 معده اولي وارد ميگردد و شروع به افزايش مينمايد و اجتماع ميكروبي را كه منبع اصلي تجزيه و تأمين غذايي در نشخواركنندگان است بوجود ميآورد اين اجتماع ميكروبي كه بنام ميكروارگانيسم معروف است در شكمبه نشخواركنندگان و در رودههاي بزرگ در حيوانات علفخوار تك معدهاي را بوجود ميآورد كه اين ميكروارگانيسمها با حيوانات ميزبان همزيستي را بوجود ميآورند.
اين همزيستي ميكروب و حيوان ميزبان سبب ميشود كه نكات زير انجام گردد:
1- امكان استفاده از جيره غذايي كاملاً سلولزي براي علفخواران
2- اختلاف كلي مواد غذايي از نوع پروتيدي
3- برآورده شدن نياز ويتامينهاي گروه B براي ميزبان
بنابراين نشخواركنندگان كوچك و بزرگ بطور كامل از اين ميكروارگانيسمها و اين همزيستي استفاده ميكنند و حيوانات علفخوار تك معدهاي مانند اسب و خرگوش مانند نشخواركنندگان از اين امكان برخوردار نيستند.

فيزيولوژي دستگاه گوارش نشخواركنندگان
هضم مواد غذايي بوسيله اعمال مكانيكي، ميكروبي و شيميايي صورت ميگيرد. اعمال مكانيكي، باعث خرد شدن و نرم شدن غذا و آغشتگي آن با ترشحات مجاري گوارشي و جابجا شدن آنها در لوله گوارش ميگردد. اين اعمال شامل جويدن و حركات مختلف دستگاه گوارش است.
عمل جويدن (Mastication) :
در مرحله اول جويدن خوراك در نشخواركنندگان بطور خيلي ناقص انجام ميگردد. يعني نشخواركنندگان در مرحله اول لقمه غذايي را قبل از خرد كردن بوسيله دندانها و قبل از آغشتگي كامل با بزاق بلع مينمايند. دندانها، زبان و لبها در گرفتن غذا و انتقال آن به دهان نقش مهمي دارند. بلع غذا به 3 مرحله تقسيم ميشود: عبور غذا از دهان، گلو (حلق) و مري. عبور غذا از دهان بوسيله زبان انجام مي‏شود. عبور لقمه غذا با حركات دودي ديوارة گلو از گلو به درون مري فرستاده ميشود. عبور غذا از مري به وسيله انقباض دودي مري انجام ميگردد.
مجاورت لقمه غذايي با مخاط دهان باعث تحريك جويدن ميگردد. ضمن عمل جويدن بزاق ترشح ميشود و ترشح بزاق خصوصاً در نشخواركنندگان فقط نقش مكانيكي، از نظر خيس و نرم كردن لقمه غذايي و سهولت در بلع را به عهده دارد كه بسيار مهم است. بزاق مايعي است بدون رنگ و بو و كمي چسبناك كه بوسيله غدههاي بزاقي و غدههاي كوچك مخاطي تراوش ميشود.
غدد بزاقي:
غدد بناگوشي، زيرزباني و زيرفكي و نيز غدههاي كوچك مخاطي زيادي كه در تمام سطح مخاط دهان موجود است و ترشحات خود را به ترشحات بزاقي ميافزايد و از مجموع تراوشات اين غدهها، بزاقي مخلوط به دست ميآيد. وزن مخصوص بزاق 002/1 تا 006/1 و مقدار آن در 24 ساعت در انسان تا 5/1 ليتر در اسب 42 ليتر و در گاو به 56 ليتر ميرسد. واكنش آن قليايي بوده و در گاو PH آن 3/8 ميباشد. هر يك از غدد ترشحات مخصوصي دارند.
بزاق غده بناگوشي كاملاً آبكي است و جهت خيساندن مواد خشك ترشح مي‎شود. لذا در حيوانات علفخوار اين غده بزرگتر بوده و ترشح آن زيادتر است. موكوس كه ماده لزج بزاق مي‎باشد در ترشحات غده بناگوشي وجود ندارد.
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترشحات غدد زيرفكي موسين‎دار و لزج است و خاصيت مكانيكي دارد. به اين ترتيب دور لقمه غذايي را احاطه كرده و آنرا كاملاً لغزنده‎ مي‎نمايد كه در طول لوله مري براحتي عبور نمايد، غدد زيرمخاطي نيز بزاقي ترشح مي‎كنند كه موسين و ماده مخاطي آن بيشتر بوده و شبيه غدد زيرزباني مي‎باشند. بزاق داراي 05/0 درصد مواد جامد است كه 5/1 در هزار آن مواد معدني (كلرورهاي قليايي فسفات و كربنات) و 5/2 در هزار آن مواد آلي (موسين و آلبومين و فرمان بزاقي) است فرمان بزاقي (همان پتيالين يا آمپلاز) در بزاق نشخواركنندگان وجود ندارد.
مكانيسم ترشح بزاق:
ترشح بزاق عملي است انعكاسي كه بواسطه مجاورت مواد غذايي با منتهي‎اليه شاخه‎هاي عصبي حاصل مي‎شود و در امر تحريك اعصاب چشم، بيني و حتي گوش دخالت دارند اين نوع تحريكات را تحريك روحي مي‎نامند، براي مثال بوي غذا در دام گرسنه باعث ترشح بزاق گرديده كه اثر اين نوع تحريك در اسب و گوسفند بسيار ضعيف است.
كميت و كيفيت بزاق تابع نوع غذا خواهد بود. در اسب تحريك مكانيكي خوراك روي مخاط دهان باعث ترشح بزاق مي‎گردد. ترشح غدد بناگوشي در اين دام دائمي نبوده و فقط موقعي كه حيوان خوراك مي‎خورد جريان دارد و اين ترشح در همان طرف كه غذا جويده ميغشود بيشتر جريان دارد. در نشخواركنندگان ترشح بزاق دائمي است و اين عمل ايجاد محيط قليايي مناسب و آب كافي در 3 معده اولي آنها مي‎نمايد. در گوسفند ترشح غدد بناگوشي در موقع جويدن قدري افزايش يافته و در موقع نشخوار ترشحي ندارد.
ترشح بزاق به عمل اعصاب منبسط‎كننده عروق كاملاً بستگي دارد چنانكه وقتي فكين حركت نمايند در اثر رفلكس عروق خوني منبسط شده
و جريان خون در غدد مربوطه نيز افزايش مي‎يابد و غدد بزاقي ترشح بيشتري مي‎نمايد.
مواد غذايي تحت عمل بلع وارد لوله مري شده و تحت اثر اعصاب
و انقباضات عضلاني حلقوي و طولي لقمه غذايي را بجلو مي‎راند و به فم‏المعده مي‎رساند.
فم‎المعده (Cardia) :
بوسيله عضلات مضيقه كه از عضلات صاف تشكيل شده مسدود مي‎شود. دراسب عضلات مضيقه اين ناحيه به قدري قوي است كه اجازه برگشت مواد غذايي و حتي گاز معده را نمي‎دهد ولي در حيوانات گوشتخوار و انسان براحتي امكان‎پذير است. در نشخواركنندگان لوله مري مسيرش از ورود به شكمبه تا شيردان ادامه مي‎يابد و به ناودان مري موسوم است كه خود اعمال فيزيولوژيكي بخصوصي دارد.
فيزيولوژي ناودان (شيار) مري و اهميت آن در نشخواركنندگان شيرخوار:
مواد غذايي در موقع بلع نشخواركنندگان نوزاد ممكن است بوسيله ناودان مري به شكمبه، نگاري، هزارلا و يا شيردان بريزد. ورود لقمه غذايي به معده‎ در اثر رفلكس‎هاي مخصوصي است كه لبه‎هاي ناودان مري تحت اثر آن رفلكس‎ها بالا آمده و تبديل به ناودان مي‎شود و مواد محلول را به شيردان مي‎برد و يا لبه‎ها بالا نيامده و ناوداني شكل نمي‎شود و آب و مواد غذايي در معده اول ريخته مي‎شود. اين رفلكس در گوساله‎هاي نوزاد بشدت وجود دارد و هر قدر سن آن اضافه شود اثر رفلكس تخفيف مي‎يابد تا جائيكه جز در مورد استثنايي ديگر عمل نمي‎كند و آن مورد استثنايي تشنگي كامل است در اثر ديدن آب لذتي كه به حيوان دست مي‎دهد اين رفلكس ايجاد مي‎شود و آب را يكسره به هزارلا و شيردان مي‎برد.
بنابراين دو حالت مختلف در اين مورد پيش مي‎آيد، يكي اينكه در نشخواركننده جوان در اثر ذوق و لذتي كه از نوشيدن شير و آب مي‎برد، تحت اثر اين احساسات رفلكس ناودان مري عمل كرده و كليه مواد غذايي آبكي و شيري را به هزارلا و شيردان مي‎رساند. در اين موقع دام نوزاد مانند تك معده‎اي عمل مي‎نمايد و چنانكه ديديم اندازه و حجم معده‎هاي آن غير از شيردان ناچيز مي‎باشد، رفته رفته در اثر سن و كاهش رفلكس لبه‎هاي ناودان مري بازمانده، لذا مواد غذايي و آب به شكمبه مي‎ريزد.
در اين صورت است كه حيوان جزو حيوانات چند معده‎اي محسوب شده و مخصوصاً معده اول و دوم آن محل رشد و نمو اجتماع ميكروبي گشته و فعاليت ميكروبي بنحو كامل جريان يافته و خودسازي (Autosynthese) باعث مي‎شود كه بعضي مواد لازم جهت نشخواركننده از اين طريق بعمل مي‎آيد و مورد استفاده ميزبان قرار مي‎گيرد. در اين صورت دام نشخواركننده با مصرف مواد غذايي كم خرج كليه مواد غذايي خود را بدست مي‎آورد و از اين راه دامدار باتجربه مي‎تواند بمنظور رسيدن به اهداف خود از اين رفلكس‎ها استفادة لازم را ببرد.
1- دامپرور در صورت لزوم مي‎تواند موجباتي فراهم نمايد تا اين رفلكس هر چه بيشتر ادامه يابد، به اين ترتيب كه كليه مواد غذايي حيوان را بصورت شير و مشتقات آن به حيوان بخوراند. بطوريكه مواد غذايي مستقيماً وارد شيردان شود و شكمبه آن حتي‎المقدور از فعاليت بازماند و اجتماع ميكروبي فعاليتي ننمايد. در اين صورت گوساله حتي تا سنين 3 تا 4 ماهگي با گوشت سفيد و مرغوب چاق و پروار گردد. در اين حالت گوشت سفيد مرغوب بوده و ارزش بيشتري نيز دارد.
2- در صورتيكه دامهاي داشتي و يا حيوانات براي نگهداري باشند عكس حالت فوق، دامدار مي‎تواند هر چه سريعتر اثرات رفلكس را كاهش دهد. بدين شكل كه هميشه آب در اختيار گوساله قرار دهند تا تشنگي باعث تحريك رفلكس نشود و علوفه سبز و خوش خوراك در اختيار حيوان قرار دند تا حيوان جوان زودتر به خوراك افتد و مواد غذايي مختلف و آب بنوشد. در اين حالت شكمبه جهت پرورش اجتماع ميكروبي آماده شده و در نتيجه مواد غذايي مورد نياز نشخواركننده جوان فقط با خوراك علوفه‎اي به دست آيد. در اين حالت مي‎توان ميزان رشدي را كه با خوراندن شير گران‎قيمت براي رشد نشخواركننده جوان بدست مي‎آورند همان رشد را فقط با خورانيدن علوفه و مواد متراكم بدست آورد.
فيزيولوژي نشخوار:
نشخوار در فاصله خوراكيها بعمل مي‎آيد. حيوان پس از بلع سريع غذا در زمان فراغت مجدداً غذا را مي‎جود. اگر دام در 24 ساعت 6 ساعت خوراك بخورد حدود 8 ساعت نياز به نشخوار آن را دارد.
پديدة نشخوار شامل مراحل زير خواهد بود:
1- حركات انقباضي كف و جدار شكمبه مقداري از مواد غذايي را به نگاري كه خالي است مي‎راند.
2- انقباضات نگاري يك لقمه از مواد را به ناودان مري مي‎راند.
3- حركات دودي ناودان مري لقمه غذايي را به دهان مي‎رساند در دهان فوراً در اثر فشار فكين آب اين لقمه غذايي گرفته شده و بلع مي‎شود و اين محلول و مخلوط غذايي به شكمبه مي‎ريزد. لقمه غذايي كه خوب جويده باشد نشخوار چندان لزومي نخواهد داشت ولي براي بهتر جويدن و جاري شدن بيشتر بزاق نشخوار باعث مي‎شود تا هضم آسان شود. به منظور صرفه‎جويي از خوراك دامها بهتر است دانه‎هاي غلات و حيوانات را بلغور نمود زيرا اگر در حين نشخوار جويده نشوند بدليل وجود پوسته خشبي آن مورد حملة ميكروبي قرار نگرفته و بهمان شكل اول دفع مي‎گردد
گوارش بعد از نشخوار:
ناودان مري لقمه جويده شده (پس از نشخوار) را به هزارلا مي‎رساند، هزارلا مواد غذايي را خرد و خشك نموده و در بين جدارهاي خود تقسيم مي‎نمايد و آنها را خوب مي‎سايد و ريز مي‎كند. حال اگر به عللي و بيشتر در اثر وجود اجسام خارجي داخل نگاري خللي در حركات جدار هزارلا پيش آيد بواسطه ركود مواد غذايي آب آن بيش از حد گرفته شده و مواد غذایی سفت شده به جدارها و پرده‎هاي هزارلا مي‎چسبد و غالباً مرگ حيوان را به دنبال دارد.
در هزارلا آب و يونهاي سديم و اسيد كربنيك كه از تركيبات اصلي بزاق است جذب مي‏شود. عمل نشخوار باعث جريان زياد بزاق مي‎گردد كه توسط مخاط شكمبه و هزارلا جذب مي‎گردد و در واقع جرياني از جذب بزاق توسط جدار شكمبه و هزارلا، و تراوش آن بوسيله غده‎هاي بزاقي در گردش است. هرگاه املاح بزاق از هزارلا جذب خون نگردد، در ميزان تراوش بزاق بوسيله غده‎هاي بزاقي كاهش ايجاد مي‎گردد. جذب يونهاي سديم از راه مخاطات هزارلا اين خاصيت را نيز دارد كه به اسيدي شدن محيط شيردان كمك مي‎كند.
تأثير حركات جدار معده‎ها در نشخوار:
دو عامل اصلي حركات جدار معده‎ها را كنترل و تنظيم مي‎نمايد:
1- تنظيم حركات بوسيله سيستم عصبي
2- ديگري بوسيله هورمونهاي مختلف
اين 2 عامل باعث مي‎شوند كه رفلكسهاي عصبي و تحريك اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك و از جمله عصب پنوموگاستريك در حركت جدار معده‎ها مؤثرند و ممكنست حركات آنها را تسريح يا كند نمايد. هيجانات شديد ترس و حركات غيرمتعادل اختلالاتي در حركات جدار امعاء بوجود مي‎آورند كه ممكن است حركات گوارشي را شديدتر و يا كندتر نمايد. همچنانكه كمبود مواد قندي در خون (Hypoglycemie) حركات معدي را سريع و برعكس ازدياد مواد قندي در خون (Hyperglycemie) حركات معده را كند مي‎نمايد.
وجود مواد ليپيدي و چربي‎ها و بقاياي مواد ازته مانند پروتيدها در روده،‌حركات جدار معده را كم مي‎نمايد همچنين اتساع شيردان و روده‎ها حركات جدار شكمبه و نگاري و هزارلا را كم مي‎كند و باعث توقف بيشتر مواد غذايي در آنها مي‎گردد. بطور كلي كليه اختلالات حركتي در جدار معده‎ها بخصوص شكمبه و نگاري باعث توقف عمل نشخوار مي‎گردد. به همين جهت است كه عمل نشخوار بهترين دليل سلامتي حيوان و وجو دنظم حركات و تعادل در محتويات معده حيوان مي‎باشد.
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
فيزيولوژي گوارش نشخواركنندگان
همزيستي ميكروبها و تك‏ياخته‎هاي دستگاه گوارش در نشخواركنندگان:
در شكمبه نشخواركنندگان ميكروبها و تك‎ياخته‎هاي زيادي در اثر مساعد بودن شرايط محيط زيست مي‎كنند و تكثير مي‎يابند و از اين اجتماع ميكروبي است كه حيوان نشخواركننده استفاده غذايي كامل مي‎نمايد. يعني بسياري از مواد غذايي را كه در خوراكش يافت نمي‎گردد از اين راه و بوسيله همين محيط مناسب و اجتماع ميكروبي تأمين مي‎كند كه اين امر خودسازي (Autosynthese) ناميده مي‎شود.
برخي از محققين مقدار ميكروبهاي محتوي شكمبه را از 50 تا 100 ميليون در ميلي‎متر مكعب تخمين زده‎اند كه در واقع حدود 10 درصد مواد غيرمحلول محتويات شكمبه مي‏باشد. درباره تك‎ياخته‎ها محققين 500 هزار تا يك ميليون در ميلي‎متر مكعب تخمين زده‎اند كه از 4 تا 20 درصد مواد غيرمحلول مايع شكمبه را تشكيل مي‎دهد. بعضي ديگر تعداد كمتري ذكر نموده‎اند. در حدود 60 تا 120 هزار در ميلي‎متر مكعب و بطو رمتوسط 5 تا 8 درصد از مواد محتوي شكمبه را تك‎ياخته مي‎دانند و بطور كلي 10 تا 20 درصد از مجموع مواد ازته داخل شكمبه را مربوط به تك‎ياخته مي‎دانند.
ميكروبها بوسيله غذاهاي مختلف داخل دستگاه گوارش مي‎شوند ولي تك‎ياخته‎ها در شكمبه وجود نخواهد داشت مگر اينكه با خوراك و علوفه و يونجه داخل شكمبه حيوان شود. اين ميكروبها هستند كه در دستگاه گوارش نشخواركنندگان باعث تغييرات اساسي در هضم و جذب مواد خوراكي شده و مواد غذايي مورد احتياج ميزبان خود را فراهم مي‎نمايد و بوسيله تك‎ياخته‎ها هضم مي‎شود و اين تك‎ياخته‎ها خود مواد پروتئيني كامل را براي حيوان تشكيل مي‎دهند. مطالعات ميكروب‎شناسي محتويات شكمبه خيلي حساس و دقيق است زيرا نمونه‎برداري‎هايي كه بلافاصله بعد از ذبح حيوان در كشتارگاه از محتويات شكمبه انجام مي‎گردد با نمونه‎برداري‎هايي كه از حيوان زنده انجام مي‎شود كاملاً متفاوت است به اين جهت آزمايشات ميكروب‎شناسي در ظرف حداكثر 3 ساعت بايد انجام گردد و بهتر است كه نمونه‎برداري محتويات شكمبه حيوان زنده بوسيله فيستولا به عمل آيد.
طبقه‎بندي انواع ميكروبهاي شكمبه
ميكروبهاي محتوي دستگاه گوارش را مي‎توان به بخش‎هاي زير دسته‎بندي كرد:
1- انواع ميكروبهاي كاملاً زنده كه محيط براي تكثير و نشو و نماي آنها كاملاً مساعد است و در واقع همزيستي مسالمت‎آميزي با ميزبان خود دارند.
1- انواع ميكروبهايي كه در بعضي شرايط رشد فوق‎العاده‎اي يافته و در اين حال براي زندگي ميزبان خود خطرناك مي‎گردند.
3- انواع ميكروبهايي كه بطور اتفاقي وارد شكمبه شده و بدون اينكه نقشي داشته باشند در شكمبه مانده و تكثير يافته و سپس بوسيله تك‎ياخته‎ها هضم مي‎گردند.
بطور كلي ميكروبهاي دستگاه گوارش نشخواركنندگان يا از رده ميكروبهاي نباتي بوده و يا حيواني مي‏باشند، در صورتيكه از رده نباتي باشند Microflore ناميده مي‎شوند و اگر هم رده حيوانات باشند Microfaune ناميده مي‎شوند.
ميكروفلورها (Microflores) يا باكتريهاي شكمبه:
باكتريهاي شكمبه برحسب شرايط مساعد و يا نامساعد محيط داراي تعداد متفاوتي هستند. ترشح آنزيمهايي كه از اين باكتريها حاصل مي‎گردد نقش اساسي در هضم و تجزيه مواد غذايي دارد. طبقه‎بندي و شناسايي اجتماع ميكروبي شكمبه كار بسيار مشكلي است، تقريباً در حدود 900 سوش ميكروبي تخمين زده‎اند، براساس نظر و عقايد محققين تقسيم‎بندي باكتريهاي شكمبه به قرار زير است:
1- تيپ يونجه – ميكروبهاي اين تيپ خيلي زياد بوده و از نظر هضم مواد غذايي بسيار مهم و ثابت است.
2- تيپ غله – اين ميكروبها كمتر ثابت بوده و حتي نوع آنها برحسب محل دامداريها مختلف و حتي نحوة تغذيه فرق مي‎كند.
Baker انواع اين ميكروبها را به ژرمهاي يدوفيل و غيريدوفيل تقسيم‎بندي نموده است بعبارت ديگر برحسب اينكه با اضافه شدن يد آبي شوند و يا آبي نشوند تقسيم كرده است. كليه ميكروبهاي يدوفيل باكتريهاي سلولتيك (Celluloytic) مي‎باشند كه توانايي تجزيه سلولز را دارا مي‎باشند. و ممكن است يدوفيل ثابت باشند.
از اين نظر كه روي اجزاء مواد غذايي مي‎چسبند و از نظر رنگ‎آزمايي گرم مثبت مي‎باشند. در صورتيكه يدوفيل آزاد باشند، از اين نظر كه در مايع محتوي شكمبه پراكنده بوده و از لحاظ رنگ‎آزمايي گرم منفي باشند.
اين ميكروبها بطور كلي تشكيل ميكروبهاي يدوفيل را مي‎دهند كه در هضم مواد سلولزي داخل شكمبه بسيار نقش مؤثري دارند و پديده‎هاي شگرف بيوشيميايي كه در شكمبه جريان دارد در نتيجه عمل تخمير همين ميكروبها است.
محيط رشد ميكروبها:
محيط شكمبه از لحاظ فيزيكي و شيميايي براي رشد و تكثير ميكروبها بسيار مناسب است و بدين جهت يك همزيستي كامل با ميزبان را تشكيل مي‎دهند، زيرا درجه حرارت آن بين 3/39 تا 7/40 مناسبترين درجه حرارت براي رشد ميكروبها است. در حدود 1% از كليه گازهاي محتوي شكمبه را گاز اكسيژن تشكيل مي‎دهند.
بنابراين محيط مناسبي براي زيست و رشد ميكروبهاي بي‎هوازي است. معهذا چند نوع ميكروب هوازي نيز در آن يافته‎اند. Kleiber ميزان گازهاي شكمبه را در گاوي كه از يونجه تغذيه نموده، براساس آزمايشاتي: گاز كربنيك 67%، متان 25%، ازت 7% و انيدريد سولفوريك 1% و گاز اكسيژن را كمتر از 1% برآورد نموده است. PH محيط شكمبه تقريباً خنثي بوده و بين 7 الي 5/7 مي‎باشد و با تغذيه مواد غذايي مختلف و تخميرات گوناگون ثابت مي‎ماند و عوامل مختلي مانند بزاق و گازهاي آمونياكي مانع اسيدي شدن محيط شكمبه مي‎شود و PH آن ثابت مي‎باشد.
عوامل و شرايط لازم براي اجتماع ميكروبها:
ترديدي نيست كه وجود ميكروارگانيسمها و همزيستي آنها با ميزبان براي ادامه حيات بعضي از حيوانات و بخصوص نشخواركنندگان بسيار مهم است. پس شناخت عواملي كه باعث افزايش جمعيت و تكثير اين ميكروارگانيسمها مي‎گردد ضروري است. به زبان ساد‎ه‎تر چنين مي‎توان گفت كه بايد اين ميكروبها را تغذيه نموده تا حيوان ميزبان از آنها تغذيه نمايد.
موادي كه سبب افزايش اجتماع ميكروبي مي‎گردند به قرار زير است:
1- مواد ازته: ثابت شده است كه ميكروبها اسيدهاي آمينه مورد احتياج خود را از آمونياك موجود در شكمبه، كه پس از مصرف يك غذاي خوب در شكمبه زياد مي‎شود مي‎سازند. اين سنتز مواد ازته ممكن است بوسيله آميدها (اوره) و بقاياي پروتيدها و نيترات‎ها باشد. ولي بايد تعادلي بين مواد ازته مورد اجتماع، اجتماع ميكروبي، با تركيب مواد ازته خوراك حيوان برقرار باشد. زيرا اگر تركيب مواد ازته غيرپروتئيني به مقدار زيادتر از آنكه مورد مصرف حيوان است وارد دستگاه گوارش شود مازاد آن كه قابل استفاده نيست بطور آزاد بدون تركيب و سنتز با مواد ديگر باقي مي‎ماند و در نتيجه جذب مي‎گردد و ايجاد اختلالاتي مي‎نمايد.
چنانكه اگر مقدار اوره زياد به حيوان داده شود، مقدار زياد آمونياك كه مرحله‎اي ميان اوره و سنتز اسيدهاي آمينه و پروتئينهاست باقي مي‎ماند و ناچار چون مقدار آن زياد است و ديگر موادي وجود ندارد كه تركيب شده و اسيد آمينه و پروتئين ساخته شود لذا به همان حال آمونياكي از ديواره شكمبه جذب مي‎گردد. چنانكه بعضي از محققين (Mac Donald) وجود يك مسموميت مزمن را در نتيجه تداخل مقدار زيادي اوره يافته‎اند. وقتي ازت اور‎ه‎اي خوراك حيوان جمعاً 7 درصد كل مواد ازته خوراك حيوان را تشكيل دهد پس از چندي بزرگ شدن كليه‎ها و استحالة آنها مشاهده مي‎گردد.
در آزمايشي كه توسط Vander wath انجام گرديد اثر مواد ازته در ازدياد اجتماع ميكروبي مشخص گرديد. وي به دامي كه غذايش كاه گندم بود مقداري نشاسته خورانده است ميزان اجتماع ميكروبي تغيير ننمود. در حالي كه به دامي كاه گندم و نشاسته باضافه اوره خورانده، 74 درصد ميكروبهاي ان اضافه گرديد و نيز دامي كه خوراكش كاه گندم بوده با نشاسته و اوره و آرد گوشت اضافه كرده 327 درصد اجتماع ميكروبي افزايش يافته است.
2- مواد انرژي‎زا: مقداري مواد گلوسيدي لازمست تا ميكروبها بتوانند اعمال پرتئوليز را بنحو شايسته‎اي انجام داده و مواد لازم پروتئيدي را بسازند. به تجربه دريافته‎اند كه اگر مواد گلوسيدي زياد باشد در هضم سلولز وقفه ايجاد مي‎گردد. يعني ميكروبها براي هضم سلولز ديگر فعاليتي نمي‎نمايند. چون آنچه را كه از هضم سلولز به دست مي‎آورند از تجزيه و هضم گلوسيدهاي سهل‎الهضم براحتي به دست مي‎آورند و احتياجات آنها از اين لحاظ مرتفع مي‎گردد. پس براي اينكه اين مشكل پيش نيايد و در هضم سلولز وقفه‎اي بوجود نيايد لازم است فقط مقدار كمي مواد قندي و گلوسيدي به حيوان خوراند.
3- مواد معدني: تحقيقات و مطالعات به عمل آمده نشان مي‎دهد كه اجتماع ميكروبي شكمبه به بعضي مواد معدني مانند منگنز، كبالت و مس احتياج دارند. اين مواد را Oligo-element مي‎گويند. زيرا به مقدار خيلي كم، نياز را مرتفع مي‎كند و به مقدار كافي در علوفه‎هاي مرغوب فاميل بقولات وجود دارد و بخصوص زماني كه دام پس از تغذيه ناكافي از نباتاتي كه نسبت به اين مواد كمبود دارد، از علوفه مرغوب فاميل بقولات استفاده نمايد اثرات مثبت آن محسوس مي‎گردد. بخصوص نشخواركنندگان نسبت به مقدار كم مواد مس و كبالت بي‎نهايت حساسند و اين حساسيت بواسطه اختلال در اعمال همزيستي ميكروبي مي‎باشد. پس اين مواد از نظر رشد و ازدياد اجتماع ميكروبي ضروري مي‎باشند.
4- وجود اسيد آمينه‎هاي خالص در جيره: براي اجتماع ميكروبي شكمبه آمين و اسيدهاي خالص مورد نياز است كه بدين وسيله ميكروبها در ازاء آن مي‎توانند محصولات پروتئيني باارزش براي حيوان ميزبان تهيه نمايند و اجتماع ميكروبي را افزايش دهند.
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعمال عمدة اجتماع ميكروبي:
اعمال عمده اجتماع ميكروبي عبارتست از:
1- هضم مواد سلولزي و نيمه سلولزي و نشاسته‎ها، پكتين‎ها و ئيدرات‎هاي قابل تخمير.
2- هضم و دگرگوني مواد ازته و پروتئين‎ها، هضم اسيدهاي آمينه و خودسازي پروتئينها.
3-خودسازي ويتامين‎ها.
1- هضم سلولزي:
در سال 1947 Dukes طي يك گزارش علمي بيان كرد كه بزاق نشخواركنندگان داراي آميلاز نمي‎باشند و همچنين يادآور شد كه غده‎هاي داخل شكمبه آميلاز ترشح نمي‎نمايند. پس ادعا نمود كه هضم سلولز در شكمبه بواسطة حمله ميكروبها و فعل و انفعالات آنها انجام مي‎يابد. بدين ترتيب كه مواد سلولزي ابتدا در شكمبه تحت تأثير آنزيمهاي ميكروبي قرار گرفته، بخصوص آنزيمي به نام Exo Enzyme (سلولاز) كه نتيجه واكنشهاي حياتي ميكروب‎ها است در سلولز اثر كرده و سلولز را حل كرده و حفره‎هايي در سلولز الياف نباتي ايجاد مي‎نمايد.
اين حفره‎ها را حفره آنزيمي مي‎نامند. در داخل اين حفره‎هاي كوچك اعمال سلولزخواري باكتريها (Cellulotic) شروع مي‎شود بدين ترتيب تا 76 درصد از سلولز علوفه و يونجه خوراك نشخواركنندگان در دستگاه گوارش آن هضم گرديده و جزء سوخت و ساز بدن حيوان مي‎گردد.
Tappeiney در 1880 تا 85 نشان داد كه اگر سلولز خالص مثل كاغذ صافي را در آب پيتن‎دار كه مايع شكمبه به آن اضافه شده فرو برند پس از مدتي چند دقيقه كاغذ صافي بكلي محو و بجاي آن گازهايي از آن به دست مي‎آيد. اين گازها عبارتند از مقداري CO2H2 و CH4 خواهند بود. و همچنين اسيدهاي چرب فرار مانند اسيد استيك و اسيد بوتيريك از آن توليد مي‎گردد.
در صورتيكه دقتي برروي فعاليت ميكروب و آنزيم آنها در اين موقع بعمل آيد مشاهده مي‎گردد كه ميكروبهاي هاگ‎داري وجود دارد كه داراي آنزيم سلولاز فراواني هستند كه به الياف سلولزي گياهي رخنه مي‎نمايند.
در اولين مرحله حمله ميكروبها به سلولز، به اندازه اجتماع ميكروبي فراوان است و تمام انواع ميكروبها در آ‌ن حمله دخالت دارند و نمي‎توان در اين مرحله، ميكروبهاي بخصوصي را دخيل دانست بدين معني كه حتي ميكروبهاي غيرفعال نيز در اين جريان نقشي به عهده دارند، بالاخره تجزيه و تحليل مواد سلولزي بستگي به شدت اعمال حياتي و تخميري ميكروبهاي مخصوص، و نيز شرايط مناسب محيط براي پرورش اين ميكروبها دارد.
چگونگي هضم و دگرگوني سلولز:
ميكروب‎هاي محتوي شكمبه ضمن حمله و هضم مواد سلولزي، ايجاد همان موادي را كه در نتيجه هضم گلوسيدها بدست مي‎آيد مي‎نمايد. چنانكه باعث توليد مواد مفيد براي ميكروبها مي‎شود و توليد مواد مفيد براي سوخت و ساز حيوان ميزبان (اسيدهاي چرب فرار) و نيز توليد مواد غيرلازم (حرارت، گاز كربنيك، متان و ئيدروژن) مي‎نمايند.
سهولت و سرعت هضم و ساخته شدن و بوجود آمدن مواد مورد احتياج در نتيجه اين دگرگونيها برحسب عوامل بيشماريست كه عمده‎ترين آنها ممكنست مشهود و مورد بررسي قرار گيرد حمله ميكروبي به مواد سلولزي موضوع اصلي است كه به ما مي‎فهماند كه در اثر اين واكنشها مواد خشبي و تكه‎هاي سلولزي بزرگ بوسيله حيوانات قابل استفاده مي‎شود اين نيست مگر بواسطة فساد غشاء سلولزي سلول‎ها. در اثر اين دگرگونيها و حمله ميكروبي است كه پس از آن توسط شيره گوارشي مي‎تواند روي مواد پروتوپلاسمي اثر كند و آن را هضم نمايد.
Gray عقيده دارد كاه گندم و علوفه خشك در دستگاه گوارش گوسفند به نسبتهاي 70 درصد از سلولز اين مواد در شكمبه، 17 درصد از سلولز در روده كور و 13 درصد در كولون هضم مي‎گردد.
تأثير ساختمان مواد گياهي – مقاومت و ضخامت پوسته سلولزي عاملي است كه در حد تأثير آنزيمها و ميكروب‎ها در آن دخالت كلي دارد. همانطوريكه هر ماده گلوسيدي در مقابل يك دسته از ميكروب‎هاي مخصوص قابل تجزيه است، به همين شكل نيز يك ماده سلولزي و پوستة آن در اثر فعل و انفعالات يك دسته از ميكروبهاي بخصوص، قابل تجزيه و قابل هضم مي‎باشند.
به همين جهت است كه اگر يك ماده غذايي تازه را به مقدار نسبتاً زياد به نشخواركننده بخورانند، چون آن دسته از ميكروبهاي هضم‎كننده آن ماده به تعداد كافي پرورش نيافته و زياد نمي‎باشد، لذا به عارضه اختلالات گوارشي مبتلا مي‎گردد و نفخ فوق‎العاده‎اي مي‎نمايد و چنين مي‎توان تعبير نمود كه براي هضم آن ماده بخصوص ميكروب‏‎هاي بخصوصي لازم است كه اگر به تدريج آن رژيم غذايي افزايش يابد ميكروب‎هاي لازم براي تجزيه آن نيز افزايش يافته و لذا حيوان مقدار بسيار زياد آنرا هم بعداً تحمل مي‎نمايد.
چگونگي هضم مواد خشبي – قابليت هضم مواد خشبي برحسب نوع و مراحل سنين خشبي شدن مختلف است. برخي از دانشمندان عقيده دارند كه مواد خشبي معمولاً در شكمبه غيرقابل هضم مي‎باشند. بلكه ممكنست در شيردان تحت تأثير شيره هاضمه و واكنشهاي مربوط به آن قرار گرفته و با حل شدن و تجزيه شدن بعداً در شكم تحت تأثير ميكروبهاي شكم قدري قابل هضم و جذب مي‎گردند. بطور كلي موضوع اصلي اين است كه مواد خشبي قابليت هضم كمي دارند و برعكس سلولز خالص خيلي خوب مورد استفاده قرار مي‎گيرند.
Kellner ثابت كرده است كه سلولز داراي همان ارزش غذايي است كه نشاسته مي‎باشد. مطالعات تخميري روي سلولز نشان داده است كه سلولز بطور كامل تجزيه مي‎گردد و در رژيم پروار كردن گاوها مورد استفاده قرار مي‎گيرد. برعكس سلولز خام علوفه و كاه قابليت هضم كمتري دارا مي‎باشد كه از 50 تا 60 درصد تغيير مي‎كند. Kellner نشان داده است كه اين اختلاف در ميزان هضم بواسطة وجود مواد خام خشبي مي‎باشد.
چنانكه اگر كاه را در محيط قليايي بگذارند قابليت هضم آن بالا مي‎رود. نتيجه آزمايشات متعددي برروي مواد خشبي سلولزهاي مواد خوراكي چنين است كه مواد خشبي آن را گرفته و نرم كرده‎اند مانند چوب‎هاي سرو كه در محلول سولفيت خوابانده باشند. در اينحال آنها را مواد سلولزي خشبي گرفته ناميده‎اند.
وقتي گياه به رسيدن و بلوغ كامل نزديك مي‎شود بتدريج مواد سلولزي آن تبديل به خشبي گرديده و ميزان هضم آن به طور قابل ملاحظه‎اي كاهش مي‎يابد. مكانيسم و ميزان هضم خشبي برحسب قسمتهاي مختلف نبات فرق مي‎كند. ساختمان پوششي كه خشبي مي‎باشد در مقابل نفوذ آنزيم‎هاي سلولتيك مقاومت مي‎نمايد، عمليات شيميايي قليايي، پوشش خشبي را حل مي‎كند و سپس عمليات آنزيمي و واكنشهاي ميكروبي ايجاد حفره‎هاي آنزيمي مي‎نمايد و به اين وسيله عمليات تجزيه و هضم در آن انجام مي‎يابد.
غشاء كلفت و خشبي گياهي مانع نفوذ آنزيمها و حمله ميكروبي مي‎باشد، در صورتيكه اين غشاء در اثر عمليات شيميايي و آنزيمي قابل نفوذ گردد سيتوپلاسم بهتر مورد حمله ميكروبي قرار گرفته و تجزيه‎پذير مي‎باشد. بالاخره بايد چنين تصور نمود كه سلولهاي خشبي مراحل آخر حيات را مي‎گذرانند و يا سلولهاي مرده مي‎باشند كه سيتوپلاسم آنها ضعيف مي‎باشند و فقط تشكيلات خشبي پروتئيني Ligno proteic در آن وجود دارد.
چگونگي اعمال ميكروبي روي ئيدراتهاي كربن قابل تخمير:
ميكروبهاي محيط شكمبه در حين تكثير و رشد و همچنين در موقع تخمير روي كربوهيدراتها اثر مي‎نمايد. شرايط مساعد محيط شكمبه براي رشد و تكثير ميكروبها باعث فعاليت حياتي آنها روي ئيدراتهاي كربن مي‎شود كه همان مرحله تخمير قندها خواهد بود و همين مرحله تخمير و بالاخره تجزيه و هضم كربوهيدراتها است. در اين حالت نيرويي ايجاد مي‎گردد كه بعداً در فعاليت كنشها و واكنشها و ثبات درجه حرارت و خودسازي نقش مهمي خواهد داشت. همچنين اسيدهاي چرب فرار (VFA) ايجاد شده در محيط پراكنده خواهند گشت و بوسيله مخاط شكمبه جذب مي‎گردند و نيز قند هگزوز توليد گرديده كه بعداً ساكاريدها و نشاسته ميكروبي كه يك منبع انرژي مي‎باشد ايجاد مي‎گردد.
چگونگي اعمال ميكروبي روي مواد ازته:
در اولين مرحله مواد ازته تجزيه شده و آمينهاي خود را آزاد مي‎كنند و گاز آمونياك متصاعد مي‎گردد. در دومين مرحله از موادي كه در مرحله اول در اثر تجزيه به دست آمده باز پروتئين ساخته مي‎شود يعني آمونياك كه آزاد شده با آمينواسيدهايي كه در اثر اين تجزيه باقي مانده‎اند مجدداً توليد پروتئين مي‎گردد. آتوسنتز پروتئينها با باقيمانده كاربوكسيله نيز پروتئين ساخته مي‎شود. ساير مواد ازته باز در اثر تجزيه تبديل به بخار آمونياك مي‎شوند.
همچنين از مواد حاصل از تجزيه گلوسيدها و سلولز باز پروتئين ساخته مي‎شود و بطور كلي دريافته‎اند كه مود پروتيدي از يكطرف تجزيه و باز تركيب مي‎شود و دوباره بوجود مي‎آيد. از طرف ديگر مواد ازته غيرپروتيدي بوسيله تركيب با مواد ديگري تغيير شكل يافته باز به مواد پروتيدي تبديل مي‎شود.
Locosli ضمن مطالعات و آزمايشات درباره خودسازي اسيدهاي آمينه به اين نتيجه رسيد كه بوسيله اجتماع ميكروبي مقدار 10 نوع اسيد آمينة بسيار لازم براي حيوان، در شكمبه آنها ساخته مي‎شود. از اين 10 اسيد آمينه فقط 3 تاي آن در خوراك مصرفي دامها وجود دارد (سيستئين، متيونين و ليزين) و بقيه در شكمبه ساخته مي‎شوند. البته از اين 3 اسيد آمينه 9 تا 20 برابر ميزاني كه در خوراك دام وجود دارد در شكمبه آنها ساخته مي‎شود.
به لحاظ فيزيولوژيكي مواد ازته از 3 طريق به دست مي‎آيند:
1- تجزيه و خرد شدن ميكروبها در شكمبه
2- تجزيه و خرد شدن مواد در اثر آنزيمها و اعمال ميكروبها كه منتهي به ايجاد گاز آمونياك مي‎گردد.
3- تجزيه مواد در اثر دياستاز در قسمتهاي مختلف شكمبه و روده‎ها كه با آزاد شدن آمينواسيدها منجر مي‎شود.
 

رامین قاسم نتاج

اخراجی موقت
نشخوار
گاوها 7 تا 10 ساعت از روز را جهت نشخوار سپري مي كنند.
مراحل نشخوار عبارتند از:
1)برگشت مواد خوراكي بلع شده در دهان
از طريق حركات دودي معكوس كه مواد خوراكي را از طريق مري به دهان هدايت مي كند.
2)دوباره جويدن خوراكمواد خوراكي بيشتر و كامل تر جويده مي شوند.
3)بلعبلع مجدد مواد خوراكي كاملاً جويده شده.
4)آروغ زدن
اهميت نشخوار
• افزايش ترشح بزاق
• افزايش هضم فيبر از طريق كاهش اندازه ذرات مواد خوراكي و افزايش سطح هضمي آن ها صورت مي گيرد.
• افزايش بازدهي استفاده از منابع علوفه اي
• جلوگيري از ابتلا به بيماري هاي متابوليكي نظير اسيدوز حاد و تحت باليني
• افزايش درصد چربي شير...
منابع سایت نخبگان جوان...
 

رامین قاسم نتاج

اخراجی موقت
[h=2]دستگاه گوارش گاو و وظایف آن ها[/h]
دستگاه گوارش در گاو شامل:
- دهان (دندان ها، زبان و غدد بزاقي)
- حلق
- مري
- معده چهار قسمتي شامل :
• شكمبه Rumen
• نگاري Reticulum
• هزارلا Omasum
• شيردان Abomasums
- روده باريك شامل:
• دئودنوم Duodenum
• ژژنوم Jejunum
• ايليوم Ileum
- روده فراخ شامل :
• روده كور Cecum
• كولن Colon
• راست روده Rectum
- جگر
- پانكراس (لوزالمعده)

قسمت های گوارشی گوساله تازه متولد شده گاو بالغ
شکمبه2580
نگاری256
هزارلا103
شیردان4011



- لب ها
نسبتاً متحرك
نقش مهمي در انتقال غذا به دهان ندارد...
- زبان
دراز، نيرومند، متحرك و سفت
به آساني پيرامون علوفه و ديگر خوراك ها مي پيچد.
گاو به كمك دندان ها و آرواره ها غذا را به دهان مي كشد.
- دهان
فعاليت هاي دهان :
• مصرف آب
• برداشت خوراك
• مخلوط كردن خوراك
• ترشح بزاق
• مرطوب سازي مواد خوراكي با ترشح بزاق
• بلع مواد خوراكي، آب و بزاق
• انجام عمل نشخوار
• كاهش اندازه ذرات مواد خوراكي طي فعاليت جويدن دام
- دندان ها
32 عدد دندان هميشگي در گاو بالغ
20 عدد دندان شيري در گوساله
آرواره بالا دندان نيش ندارد.
آرواره بالا سكويي دنداني دارد با بافت پيوندي سخت كه روي آن با بافت پوششي شاخي پوشيده شده.
فرمول دندان هاي شيري و هميشگي تمام دندان هاي شيري تقريباً تا 2 هفتگي پديدار مي شوند..
- بزاقگاو بالغ در هرروز حدود 200 ليتر بزاق توليد مي كند.
كمترين ميران بزاق در زماني است كه غذا به پايان رسيده و حيوان در حال استراحت است.
نقش بزاق:
• مرطوب سازي خوراك، آسان سازي جويدن و تسهيل عبور به قسمت هاي پائين تر دستگاه گوارش
• ايجاد محيط آبي مناسب براي رشد باكتري ها و هضم خوراك
• نقش بافر براي درصد خنثي نگه داشتن pH شكمبه (بافرهاي بزاق نظير فسفات، بي كربنات، اسيدهاي توليدي ميكرو ارگانيسم هاي شكمبه را خنثي مي سازند)......
عوامل مؤثر بر ترشح بزاق :
• تحريك فيزيكي دهان حين مصرف
• كشش مري حين بلع
• تحريك زبان طي مصرف خوراك يا نشخوار
• فقدان اكسيژن كه در حين مصرف خوراك به علت كاهش تنفس رخ مي دهد.
• افزايش فشار گاز در شكمبه
• مصرف مواد علوفه اي با اندازه ذرات بلند
غدد اصلي ترشح كننده بزاق:
• بنا گوش Parotid
• زير آرواره اي Sub maxillary
• زير زباني Sublingual.
- مري
طول 105 سانتي متر
از حلق تا شكمبه
مواد خوراكي به همراه بزاق با حركات ماهيچه اي مري از دهان به شكمبه منتقل مي شوند. در موقع نشخوار از شكمبه به دهان منتقل مي شوند.
حركات ورودي شكل ناشي از انقباضات عضلات مجاري گوارشي مي باشند كه موجي بوده و باعث اعمال فشار به مواد خوراكي در طول لوله گوارش مي گردند.
- شكمبه
بزرگترين بخش معده نشخواركنندگان كه حجمي معادل 40 تا 50 ليتر دارد.
شكمبه بوسيله پرده هاي ماهيچه اي عرضي به نام پيلار به يك ناحيه جلويي و يك ناحيه پشتي، يك ناحيه شكمي و دو ناحيه بين تقسيم مي شوند.
به كمك فعاليت ديواره ماهيچه اي شكمبه، محتويات آن با حركات چرخشي، جابجا شده و به خوبي آميخته مي شود.
پرزهاي ديواره شكمبه كه نزديك به 1cm طول دارند، سطح جذب را افزايش داده و سبب گرم شدن مواد مي شوند.
شكمبه از ديافراگم تا ناحيه لگن سمت چپ حفره شكمي را پر مي كند.
شكمبه يك محيط تخميري مداوم است.
خصوصيات شكمبه:
• اسيديته آن در بين 6 تا 9 است.
• محيط تخميري مداوم بزرگ آبي
• اداره ميكروارگانيسم هاي بي هوازي (باكتري ها، پروتوآزها، قلرچ ها و باكتريوناژها)
• محيط كشت ميكروبي با سرعت عبور معين براي بخش مايع و جامد.
• دماي ثابت در دامنه c°38 و c° 42
• فشار اسمزي ثابت و در حدود 240 تا 300 ميلي اسمز
• 65% كل حجم دستگاه گوارش
• محتويات شكمبه حدود 10 تا 20 درصد ماده خشك دارند.
• در هر دقيقه بيش از 2 بار منقبض مي شود كه سبب مخلوط شدن ميكروب هاي شكمبه با مواد خوراكي و انتقال مواد خوراكي ريز به نگاري و شيردان مي شود.
• در شكمبه حدود 30 تا 50 ليتر در ساعت گازهاي متان و دي اكسيد كربن توليد و با آروغ زدن دفع مي شود.
- نگاري
نگاري و شكمبه كاملاً از هم مجزا نيستند (با يك ديواره كوتاه)سطح دروني داراي بافت لانه زنبوري است.
عملكرد نگاري ذخيره كردن مواد براساس اندازه آن هاست تا قطعات بزرگتر براي هضم بيشتر به شكمبه برگرداند.
اشياء و اجزاء سنگين و خارجي در نگاري تجمع مي يابند.
در درون نگاري شياري وجود دارد كه بين مري و هزارلا قرار دارد و به نام ناودان مري معروف است.( اهميت اين بخش در گوساله مي باشد.)
تفكيك ذرات در نگاري براساس جرم حجمي آن ها است.
ذرات با جرم حجمي كمتر ترجيحاً در داخل شكمبه به عقب بر مي گردند و مواد با جرم حجمي بيشتر در نگاري مي مانند و شانس بيشتري براي خروج از پيش معده دارند...
- هزارلا
مواد خوراكي پس از گذشتن از شكمبه و نگاري وارد هزارلا مي شوند.
هزارلا از تعداد زيادي لايه ( برگ مانند) تشكيل شده است.
نقش لايه هاي هزارلا در افزايش سطح جذب به ويژه براي آب مي باشند.
هزارلا 70-60 درصد آبي كه به آن وارد مي شود را جذب مي كنند كه تقريباً برابر 100 ليتر آب در روزخواهد بود.
وجود هزارلا الزامي نيست (شتر و لاما هزارلا ندارند.)
گنجايش هزارلا حدود 20 ليتر است..
- شيردان
بخش انتهايي معده نشخواركنندگان معروف به معده حقيقي
بافت آن مي تواند شير معده را توليد كند.
شيردان اسيد هيدروكلريد HCl ترشح مي كند.
محيط شيردان اسيدي است pH=2
شيردان آنزيم هم ترشح مي كند.
رنين در حيوانات جوان ترشح شده و باعث لخته و غليظ شدن شير مي شود.
شيردان گاو نزديك به 15 ليتر گنجايش دارد.
...
- روده باريكاز دئودنوم، ژرژنوم و ايليوم تشكيل شده است.
محتويات شيردان كه شامل مواد خوراكي است كه به طور جزئي هضم شده و به همراه مواد گوارشي كيموس ناميده مي شوند.
از شيردان به روده باريك راه مي يابند.
ميانگين طول روده باريك 40 متر است كه ظرفيتي حدود 38 ليتر دارد.
روده باريك پرزهايي فراواني دارد كه سطح را افزايش مي دهند.
حركات دودي روده عامل به حركت در آوردن محتويات روده مي باشند.
..
- روده بزرگ
از دو قسمت روده كور و كولن تشكيل شده
عمل اصلي روده بزرگ جذب آب و ذخيره وشكل دهي مواد زائد است.
اگر چه روده بزرگ محل عمده هضم و جذب نيست. ولي جمعيت زيادي از ميكروارگانيسم ها در آن به سر مي برند.
ميكروارگانيسم هاي روده بزرگ مواد مغذي موجود را تخمير و مانند ميكروارگانيسم هاي شكمبه توليد اسيد چرب فرار و پروتئين ميكروبي مي كنند.
اسيدهاي چرب فرار توليد شده در روده بزرگ مي توانند جذب شده و مورد استفاده قرار گيرند.
پروتئين ميكروبي توليد شده در روده بزرگ فابل جذب نيست و از طريق مدفوع دفع مي شود. منابع سایت نخبگان جوان...​
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
mani24 دستگاه گوارش گاو و وظایف آن ها دامپروری 0
scorpion_tur طاعون نشخواركنندگان كوچك دامپروری 0

Similar threads

بالا