در گذر از جاده ی زندگی اموختم...... + تجربه......

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز

سلام دوستان


در این تاپیک قصد داریم در یه خط یا جمله یا یه پاراگراف تجربه ی شخصی خودمون رو با عنوان


در گذر از جاده ی زندگی اموختم....
:gol:
:gol:
:gol:

.
.
.


به اشتراک بزاریم...

امیدوارم هر کاربری که این تاپیکو میخونه یه تجربه ی خیلی با ارزش رو هم این جا بزاره.....+......

ضمنا یاداور میشم صرفا تجربه ی شخصی خودمون باشه چرا که تجربه و حرفای بزرگان به وفور پیدا میشه و از طرفی هر ادمی میتونه یه تجربه ای داشته باشه ولو بزرگتر از هر تجربه ای
ضمنا از دوستان خواهش میکنم طبق نمونه پستی که توی تاپیک زده میشه عمل کنیم چرا که پست های دیگه که اسپم محسوب میشه توسط مدیریت حذف خواهد شد...
ممنون...
.
.
تقدیم به تمامی
انانی که هم تکه ای از اسمان در چشمانشان

جرعه ای از دریا در دستانشان
و تجسمی زیبا از خاطره ی ایثار گل های سرخ
در معبد ارغوانی دل هایشان
به یادگار مانده است


ادامه دارد........



 
آخرین ویرایش:
در گذر جاده زندگي آموختم.....آموختم كه اراده قوي شرط لازم وكافي براي تغييرات كوچك وبزرگه و عمل كردن به حرفاي قنشگ قشنگتره...آره ما ايراني هاي حرفاي قشگ ميزنيم از پيشرفت و....ميگيم اما بيشتر ما از هر دري دنبال بهانه هستيم كه بي حركت باشيم و ديگران فقط حركت لبهاي مارو تماشا كنن به نظر من ما بايد فراموش كنيم كه نقطه شروع از ما نيست بلكه حركت بزرگ از خود من بايد باشه آره خود من از حرف زدن و كتاب خوندن و....خسته شدم باااايد براي هر تغييري تو هر زمينه اي فردا فردا نكني خود من ايقد فردا فردا كردم كه همه ي فرداهام شدن ديروز اما اما باز هم فردا خورشيد طلوع ميكنه و خداي بخشنده به من ميگه سعيد پاشو طلوع خورشيد منو تماشا كن و لبخند بزن..من آموختم كه دست ما بايد به نوشتن عادت كنه نوشتن از افكار و اعمال كه لبهاي ما چقد حركت ميكنه دستاي ما چقد مينويسه و....و...پاهاي ما چقد حركت ميكنه قسمت مهم حركت پاهاي ماست من از نوشتن و گفتن و ساكن بودن بيزارم..من آموختم كه بايد عادت كنيم كه در برخورد اول نبايد در مورد اخلاق كسي نظر داد شايد همه اين حرف من رو بدونن اما من ميگم بايد عادت كنيم
 

گلسا2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پدرومادر بهترین و عزیزترین و دلسوزترین موجودات رو زمینن و من عاشق بابا و مامان گلمم
هیچی ارزش ناراحتی اونارو نداره حتی خوشیهای کوتاه مدت ماااااااااااا!!!!!!
هیچیم ارزش ناراحتی نداره عمر زندگیمون خیلییییییییییییی کوتاست خیلییییییییییییی -همیشه شاد باشید
 

shady sh

عضو جدید

در گذر از جاده ی زندگی آموختم که :نداشتن انعطاف يكي از بدترين نقطه ضعف ها است. مي توانيد بياموزيد كه شتابزدگي را كنار بگذاريد، ترس را با اعتماد به نفس و تنبلي را با نظم و انظباط جايگزين كنيد. اما براي سرسختي و انعطاف ناپذيري ذهن پادزهري وجود ندارد.
 

shady sh

عضو جدید
در گذر از جاده ی زندگی آموختم که :
باران که میبارد همه پرندها به دنبال سر پناهند
اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتر از ابرها پرواز میکند
این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند…
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
در گذر از جاده ی زندگی آموختم:
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید...
آموختم با چشمانم بهترین ها رو ببینم و اعتماد کنم اما ساده و زودباور نباشم...
آموختم که هیچ گاه ایمان به خدا را از دست ندهم و صبور باشم...
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
در گذر از جاده ی زندگی اموختم....
هر چه زودتر با یه غریبه اشنا شد و صمیمی
خیلی هم زودتر اون رابطه تموم میشه و رو به سردی پیش میره....
بایددر گذر زمان یه رابطه ی محکم و استوار شکل بگیره...رابطه ای که برای همیشه پایدار باشه.....

 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
هوممممم در گذر از زندگی خیلی چیزها اموختم ...دهنم سرویس شد :D

اموختم هیچ وقت حس نکن چیزی که داری رو میتونی با خیال راحت نگه داری ... توی یک چشم به هم زدن دنیا عوض میشه :D
اموختم که معمولا ادم از جایی امتحان میشه که توش ضعیفه یا جایی که حس میکنه توش خیلی قویه
اموختم سرنوشت و تاریخ زندگی هر چند برای یک نفر باشه خیلی خیلی بار تکرار میشه فقط باید بهش توجه کنی بفهمی کی کدوم کاراکترش تو بدوی و چجوری برعکسش برات اتفاق میافته :D
اموختم کمتر قضاوت کنم چون هر چی میره جلوتر میبینم خیلی چیزا که شاید قبلش منطقی نبوده منطقی جلوه میکنه
اموختم هیچ وقت فکر نکنم در مورد چیزی به درک کامل رسیدم ... جالبه ادم هر چند وقت یبار حس میکنه تا قبلش هیچی نمیدونسته :D
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
در گذر از جاده ی زندگی آموختم....


خدا به همه یک چیز نداده .. ولی به همه یک اندازه داده .. !! (اونوقت هست که از ته دل بهترین ها رو برا همه آرزو میکنی .. و به خودت نگاه میکنی و جایگاه خودت رو در زمین پیدا میکنی بدور از اینکه جایگاه کسی رو بگیری یا تنگ کنی)


ظاهر آدما رو با باطن خودم مقایسه نکنم .. (خیلی سنگین این حرف .. آخرش این میشه که همیشه در آرامش هستی:redface:)


و بزرگترین چیزی که یاد گرفتم اینه که :
محوریت زندگیم رو
خدا و در و دل کردن با او قرار بدم (یعنی همون نماز اول وقت و در خوشی یاد خدا بودن)
با عشق زندگی کنم
و از زندگیم لذت ببرم چون بنظرم
سنگینترین دلیل آفرینش ما در زمین همین هست .. و همین هست .. و همین هست ...:cowboy:


باانرژی .. محکم .. با صداقت و مخصوصا ایمان داشتن در کارم , از من و خودم آرزوهام رو میسازه ..نه آرزوهایی که دور و دراز هستند و به دنیا مشغولم کنن ..نههه .. آرزوهایی که من روزی ساختمشون و قدم توی این دنیا گذاشتم که تفسیری باشم که زیر برگه با خدا بودن رو امضا کنم .. !!
زیر برگه با خدا بودن رو امضا کنم .. !! زیر برگه با خدا بودن رو امضا کنم .. !! زیر برگه با خدا بودن رو امضا کنم .. !!
:gol::gol:
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
یه چیزی یادم رفت ..

در گذر از جاده ی زندگی آموختم....که همیشه نقش آموز رو بازی نکنم .. گاهی آموزنده هم باشم !! میگی یعنی چجور؟!!:surprised:
خب بنظرم تفاوت آدمهای بزرگ با بقیه این هست که همیشه در نقش تاثیر پذیر نیستن و تاثیرگذار هم هستند(نکته رو گرفتی !! :D)
چه بسا وقتی به کسی میگیم زندگی , ناخداگاه ذهنش میره به بزرگانی که زندگی رو از اونها میشه تفسیر کرد


نمیخوام بگم بزرگ باشی .. نه .. چون بی معنا هست و فقط نقش بازی کردن میشه .. ولی واقعا ما که اشرف مخلوقات هستیم اگر خودمون رو بشناسیم چه شگرفتهایی که میتونیم بسازیم .. فکرشو بکن !! :D:) (اوه مخم چه سوتی کشید .. مال شما چی ؟!!):D


پس وقتی دو حرف رو یادگرفتی .. بتونی با اون دوتا بی نهایت جمله بسازی
ما وقتی رفتیم ابتدایی بهمون 32 حرف فارسی یاد دادن (الان نمیدونم چندتا شده با پیشرفت علم:D) ولی خدایش نگاه کنین با دونستن 32 حرف چقدر جمله میشه ساخت ؟!!http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_surprised.gif
پس لازم نیست همیشه در نقش یادگیرنده در زندگی باشی .. و باید از همون مقدار کم هم بیشترین استفاده رو بکنیم .. و خلاقانه بسازیم .. چی روز بسازیم ؟؟ خب همون زندگی رو دیگهههههه :)
 
آخرین ویرایش:

m.e.a.r

عضو جدید
کاربر ممتاز
در گذر از جاده زندگی آموخته ام...
هیچوقت از لطف خدا ناامید نشم و همیشه بهش توکل کنم
اگه به چیزی نرسیدم ایمان داشته باشم که به صلاحم نبوده

با ظاهر افراد در موردشون قضاوت نکنم
و اینکه هیچی تو دنیا ارزش اینو نداره که خونوادمو ناراحت کنم!چون بعدش پشیمون میشم
 
آخرین ویرایش:

EECi

مدیر بازنشسته
سلام بر حسین عزیز و سایر دوستان
در گذر زندگی اومختم...
پدر و مادر بهترین دوستانم هستند و احترامشان از واجبترین کارهای ممکن برای من هست

در گذر زندگی اموختم...
همیشه روی هدفم متمرکز باشم و زیاد به حرف ها و افکار متفرقه توجه نکنم

در گذر زندگی اموختم...
وقتی زکاتی در مال و علم و محبتم می کنم چندین برابرش به خودم بر میگردد

یا علی:gol:
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در گذر از جاده ی زندگی آموختم...

خیلی چیزارو نمیشه به زور از خدا خواست
اگه چیزی یا کسی قسمتت باشه بهش میرسی نه اینکه به زور و التماس از خدا بخوایو وقتی چند سال از زندگیتو از دست دادی تازه بفهمی اشتباه کردی
اینو فهمیدم که وقتی نا امیدو شکست خورده شدی فقط خود خدا میتونه کمکت کنه و وقتی از ته دلت ازش خواستی دوباره میذارت تو راهی که باید از اول میرفتی
فهمیدم که شاید دیر شده باشه اما باید امیدوار بود
فهمیدم که باید قدر خونوادمو بدونمو دوسشون داشته باشم
و فهمیدم که:


گاهی باید از دلواپسی , نگرانی و تردید دست بکشیم و ایمان داشته باشیم که همه چیز درست خواهد شد

شاید نه آنگونه که ما انتظار داریم بلکه آنگونه که صلاح در آن است...


 

Similar threads

بالا