پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنید!
[h=1]بیچاره شدن فرزند ثروتمند[/h][h=1][/h]امام حسن عسكرى علیه السلام به نقل از امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام حكایت می فرماید:
روزى پیرمردى به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شد.
پیرمرد با گریه و زارى عرضه داشت : یا رسول اللّه ! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برایش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گردید، ولى امروز كه من ضعیف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستى خود را از دست داده ام ، او از هر گونه كمكى به من دریغ مى كند و حتّى لقمه نانى هم به من نمى دهد.
حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله خطاب به فرزند كرد و فرمود: تو در این مورد چه جوابى دارى؟
گفت : یا رسول اللّه ! من چیزى زاید بر مخارج خود و عائله ام ندارم .
حضرت به پدر فرمود: اكنون چه مى گوئى؟
گفت : یار سول اللّه ! او داراى چندین انبار گندم و جو و كشمش مى باشد و نیز كیسه هائى پر از درهم و دینار دارد.
رسول خدا به فرزند فرمود: چه پاسخى دارى؟
اظهار داشت: یا رسول اللّه ! او اشتباه مى كند، چون من هیچ ندارم .
در این هنگام ، حضرت رسول خطاب به فرزند كرد و فرمود: از عذاب خداوند بترس و نسبت به پدرت كه آن همه براى تو زحمت كشیده است ، نیكى و احسان كن .
پسر گفت : یا رسول اللّه ! من چیزى ندارم .حضرت فرمود: این ماه از بیت المال به او كمك مى كنیم ؛ ولى از ماه آینده باید پدرت را كمك نمائى و به یكى از اصحاب خود به نام اُسامة بن زید دستور داد تا صد درهم به آن پیر مرد بپردازد.
در پایان ماه ، پدر دو مرتبه به همراه پسر خود نزد رسول خدا آمد وعرضه داشت: یا رسول اللّه! فرزندم چیزى به من نداد و پسر همچنین گفت: من چیزى ندارم .
حضرت به فرزند اشاره نمود: كه تو داراى ثروت بسیارى هستى ؛ ولى با این برخوردى كه نسبت به پدرت دارى، همین امروز فقیر و تهى دست خواهى شد.
همین كه فرزند از نزد حضرت برگشت متوجّه شد كه داد و فریاد افرادى كه در همسایگى انبارهاى آذوقه او هستند، بلند است .
و هنگامى كه چشمشان به پسر پیرمرد افتاد فریاد زدند: بوى گندیده انبارهاى تو به همه ما اذیّت و آزار مى رساند.
و او را مجبور كردند تا اجناس فاسد شده انبارهایش را تخلیه كند؛ او نیز چندین كارگر گرفت و با پرداخت پولى بسیار، آن اجناس فاسد شده را در بیابان هاى شهر تخلیه كرد.
و چون به كیسه هاى طلا و نقره اندوخته شده مراجعه كرد، آنها را چیزى جز سنگ و ریگ ندید و تمام زندگى و ثروت او تباه گردید و سخت در تنگ دستى قرار گرفت، به طورى كه حتّى محتاج لقمه نانى براى شام خود گردید و در نهایت مریض و رنجور شد.
سپس حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله، در رابطه با اداء حقوق والدین چنین فرمود: مواظب باشید كه پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنید و راضى نباشید كه آنان نیازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانید كه غیر از عذاب دنیا نیز در قیامت به عقاب دردناك الهى مبتلا خواهید شد.
------------
منبع: تفسیر البرهان : ج 2، ص 194، ح 1. (نقل از کتاب «چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله»، عبداللّه صالحى)
[h=1]بیچاره شدن فرزند ثروتمند[/h][h=1][/h]امام حسن عسكرى علیه السلام به نقل از امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام حكایت می فرماید:
روزى پیرمردى به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شد.
پیرمرد با گریه و زارى عرضه داشت : یا رسول اللّه ! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برایش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گردید، ولى امروز كه من ضعیف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستى خود را از دست داده ام ، او از هر گونه كمكى به من دریغ مى كند و حتّى لقمه نانى هم به من نمى دهد.
حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله خطاب به فرزند كرد و فرمود: تو در این مورد چه جوابى دارى؟
گفت : یا رسول اللّه ! من چیزى زاید بر مخارج خود و عائله ام ندارم .
حضرت به پدر فرمود: اكنون چه مى گوئى؟
گفت : یار سول اللّه ! او داراى چندین انبار گندم و جو و كشمش مى باشد و نیز كیسه هائى پر از درهم و دینار دارد.
رسول خدا به فرزند فرمود: چه پاسخى دارى؟
اظهار داشت: یا رسول اللّه ! او اشتباه مى كند، چون من هیچ ندارم .
در این هنگام ، حضرت رسول خطاب به فرزند كرد و فرمود: از عذاب خداوند بترس و نسبت به پدرت كه آن همه براى تو زحمت كشیده است ، نیكى و احسان كن .
پسر گفت : یا رسول اللّه ! من چیزى ندارم .حضرت فرمود: این ماه از بیت المال به او كمك مى كنیم ؛ ولى از ماه آینده باید پدرت را كمك نمائى و به یكى از اصحاب خود به نام اُسامة بن زید دستور داد تا صد درهم به آن پیر مرد بپردازد.
در پایان ماه ، پدر دو مرتبه به همراه پسر خود نزد رسول خدا آمد وعرضه داشت: یا رسول اللّه! فرزندم چیزى به من نداد و پسر همچنین گفت: من چیزى ندارم .
حضرت به فرزند اشاره نمود: كه تو داراى ثروت بسیارى هستى ؛ ولى با این برخوردى كه نسبت به پدرت دارى، همین امروز فقیر و تهى دست خواهى شد.
همین كه فرزند از نزد حضرت برگشت متوجّه شد كه داد و فریاد افرادى كه در همسایگى انبارهاى آذوقه او هستند، بلند است .
و هنگامى كه چشمشان به پسر پیرمرد افتاد فریاد زدند: بوى گندیده انبارهاى تو به همه ما اذیّت و آزار مى رساند.
و او را مجبور كردند تا اجناس فاسد شده انبارهایش را تخلیه كند؛ او نیز چندین كارگر گرفت و با پرداخت پولى بسیار، آن اجناس فاسد شده را در بیابان هاى شهر تخلیه كرد.
و چون به كیسه هاى طلا و نقره اندوخته شده مراجعه كرد، آنها را چیزى جز سنگ و ریگ ندید و تمام زندگى و ثروت او تباه گردید و سخت در تنگ دستى قرار گرفت، به طورى كه حتّى محتاج لقمه نانى براى شام خود گردید و در نهایت مریض و رنجور شد.
سپس حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله، در رابطه با اداء حقوق والدین چنین فرمود: مواظب باشید كه پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنید و راضى نباشید كه آنان نیازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانید كه غیر از عذاب دنیا نیز در قیامت به عقاب دردناك الهى مبتلا خواهید شد.
------------
منبع: تفسیر البرهان : ج 2، ص 194، ح 1. (نقل از کتاب «چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله»، عبداللّه صالحى)